جامعه اطلاعاتی
مترجم : قدسی بیات
جامعه اطلاعاتی اصطلاحی است که توسط الوین تافلر در کتاب موج سوم در سال ۱۹۸۰م مطرح شد. تافلر برای روند تحول جوامع سه دوران را در مدنظر قرار می دهد. او موج سوم را اطلاعاتی مینامد. موج اول، جامعه کشاورزی است که مهمترین عوامل تولید در آن، زمین و کارگریی است که روی زمین کار میکند. موج دوم، جامعه صنعتی است. در این هنگام زمین با تفاوت هایی در کاربری آن، هنوز ارزش خود را دارد. در موج دوم شاهد روی آوردن مشاغل، از کشاورزی و نگهداری حیوانات به تولید و نگهداری ماشینها هستیم.
موج سوم انتقال قابل توجهی را در جابجایی انرژی عضلانی و قدرت فیزیکی با قدرت اطلاعات و دانش نمایش میدهد. تافلر منبع اصلی موج سوم را ، دانش دارای قابلیت کنش گری مینامد. این دانش، اطلاعات و دادهها در قالب نوشته و تصویر از فرهنگ و ایدئولوژی تا ارزشها را در بر میگیرد. موج سوم، عصر دانش را گشوده است. به گفته تا فلر، عصر دانش به پتانسیل خود نخواهد رسید مگر آنکه نفوذ سیاسی و اجتماعی به قدرت اقتصادی وفنی تغذیه کننده حالت گذار اضافه شوند.
هر چند ۲۰ سال از زمانی که تافلر این مفهوم را معرفی کرده میگذرد ولی او بود که فرصت های بروز آن را فراهم کرد. در سال ۱۹۹۴ او با همکاری استردالیون، جورج گیلدرلر و جورج کیورس شروع به نوشتن کتابی به نام فضای سایبر و رؤیای آمریکایی، منشور بزرگی برای عصر دانش نمود. تافلر این دیدگاه را ادامه داد تا در سال ۱۹۹۶ کتابی با نام «شوک آینده در زمان حال» منتشر نمود.
تافلر به مانند دیگر آینده گراها خاطرنشان میسازد که مرحله تغییر ازیک موج به موج دیگر به سادگی ترسیم خود آنها نیست. در مقدمه کتاب فضای سایبر و رؤیای آمریکایی، میآموزیم که عصر صنعتی کاملاً پایان نمییابد. در حقیقت اجزای موج دوم کلاسیک (نفت، فولاد و تولید مکانیزه) چگونگی بهره برداری از پیشرفتهای عقلانی ـ تکنیکی موج سوم را فراگرفت، همچون بهرهوری توانمندانه موج اول کشاورزی از موج دوم کشاورزی مکانیزه. (۱۹۹۴: ۱)
مرحله تغییر به موج سوم دو عامل بسیار مهم را در بر گرفت؛ اول اینکه به صورت ساختاری به جامعه اجازه داد گام بزرگی نسبت به قبل بردارد. ابزار اولیه موج سوم کامپیوتر است، ازینرو میزان اتکاء به دودکشهای صنعتی کاهش مییابد لذا میزان اتکا به مشاغلی که از راه ساختار غیر متمرکز شبکههای کامپیوتری بوجود آمدند، افزایش یافت. امروزه یازده درصد نیروی کار آمریکا در خانه بوسیله کامپیوتر کار میکنند و ما یک بازگشت به خانه را شاهد هستیم مانند نخستین دوره تولید، درست مثل موج اول در حالت گذار به موج دوم.
دومین ویژگی در حال گذار، افزایش عدم قطعیت و غیر قابل پیش بینی شدن زندگی روزمره است. استخدام و سرمایهها نسبت به گذشته روان تر شدهاند، ثباتی که بواسطه صنایع دودکشی موج دوم فراهم شده بود در حال زوال است؛ این امر با التزام ضمنی افراد جهت فعالیت در موج سوم همراه میشود و افراد به لحاظ فنی با سوادتر خواهند شد.
در کتاب «شوک آینده در زمان حال»، تافلر بیان میکند که شوک آینده چیست و کمی در آینده پیش میرود. وی سعی در تطابق با تغییرات بسیار زیاد و سریعتر از حدی که مردم قادر به درک آن باشند را شوک آینده میداند، که یک پریشانی و سردرگمی بوجود میآورد. وی همچنین اعتقاد دارد که اکثر آشفتگیهای اجتماعی، فرهنگی و توسعههای سیاسی امروز میتواند دقیقاَ متأثر از این شرایط باشد.
بعد از پایان گذار و تثبیت تمام و کمال موج سوم، شوک آینده و دیگر توسعه آشفتگیها فروکش کرده فرض میشوند. در نتیجه اقتصاد جدید، میلیونها نفر از مردم از فقر و تهیدستی رهایی پیدا میکنند و پایه و اساس بافتهای اجتماعی بهبود خواهد یافت و ستاره بخت اجازه خوب شدن اوضاع را میدهد.
دیدگاه تافلر در خصوص آینده مشکلاتی دارد. بزرگترین آنها سادگی برجستهای است که بر این رؤیا سایه افکنده است. (به شکل قابل توجهی، مشابه با شرایط موجود در رمان آین راند). دیدگاه تافلر از منظر فلسفی یا تئوری مطابقت خوبی دارد، هر چند جهانی که بعنوان زیر بنای آینده عمل میکند صرفاَ شباهتی گذرا به واقعیتی دارد که نوآوران آرزوی تغییر شکل دادن آن را دارند، داراست.
اکنون که آن آینده خوشبویِ شکوفاییِ فناوری به تفکری رویاگونه بدل گشته، وارسی خلاءهای دیدگاه موج سوم ساده است. مشکل اینجاست ، نشانههایی که رخ نخواهند داد همواره وجود دارند. این حقیقتاَ یک سؤال است که آیا افراد، شرکتها یا آژانسها انتخاب میکنند که آنها را نادیده بگیرند یا تایید نمایند و یا همچون یک دستور جلسه به شکل نامشخصی به تعویق بیندازند.
اگر کامپیوتر سبب نجات ما باشد، برای تمام کسانی که این ناجی جایگزین کارشان شده است چه اتفاقی میافتد؟
بیان تافلر از اینکه چگونه صنایع موج دوم از فناوری موج سوم منتفع شدهاند پایان مشخص موضوع است. آن چیزی که زوال مشاغل را بر میگرداند و میلیونها شغل از دست رفته بواسطه فناوری را جایگزین خواهد نمود، چیست ؟ قدرت پردازش کامپیوترها تقریباَ هر ۱۸ ماه دوبرابر خواهد شد. چگونه می توان با تعداد افراد کمتر، میزان کار بیشتری انجام داد؟ آیا با توانمند ساختن آنهایی که به حد کفایت خوش شانس نبودهاند تا جزء آن تعداد اندک مشغول به کار باشند؟
این امر مسئله جالب توجهی برای ارتباطگران جمعی به طور عام و برای عملکرد کارگزاران روابط عمومیها به طور خاص است. فناوریها می بایست به اعمال فشار جهت کاهش تعداد کمپانیها و سازمانهای مادر ادامه دهند در حالی که تعداد رسانههای جمعی و دیگر کانالهای ارتباطی میبایست افزایش یابند. انتقال به عصر دانش و اطلاعات بنابر تعریف به ساخت و محتوای پول رایج نوین اهمیت بیشتری میدهد. در این اینجا پول رایج جدید تافلر، دانش کنشگر است. جامعه اطلاعاتی گذار اقتصادیای را عرضه میدارد که در آن اطلاعات تغییر شکل مییابد. اطلاعات به شکل کالا در میآید و این کالا همزمان بعنوان پول رایج عمل میکند.
کامپیوتر و اینترنت ابزارهایی هستند که موج سوم را ممکن میسازند. استفاده از این ابزارها است که به شکل حائز اهمیتی نقش کارگزاران روابط عمومی را تغییر میدهد. در بافت روابط رسانهای نه تنها شغل، جهانی شده بلکه۷/۲۴ درصد از ترکیب مخاطبان نیز به دلیل تنوع استفاده مخاطبان از اطلاعات دریافتی، پیچیدهتر شده است.
از نظر بازاریابی، تبلیغات، ترویج، ۷/۲۴ درصد یعنی اطلاعات همواره در جریان است. این امر ایجاد یک بسته اطلاعاتی مشخص معین را سختتر مینماید. در عوض یک محیط اطلاعاتی وب محور به جریانهای اطلاعاتی که همواره در مسیر پیشرفت کار میکنند، منتهی میشود.
مسائلی فراتر از همه اینها وجود دارد. از آنجا که این جریان همواره برقرار است جریان اطلاعاتی درست و دقیقی میتواند وجود داشته باشد. بنابراین با درک و ضبط پیام از جریان و دوام اطلاعات و قرار گرفتن در معرض آن، افراد بسیار منتفع میشوند.
موج سوم انتقال قابل توجهی را در جابجایی انرژی عضلانی و قدرت فیزیکی با قدرت اطلاعات و دانش نمایش میدهد. تافلر منبع اصلی موج سوم را ، دانش دارای قابلیت کنش گری مینامد. این دانش، اطلاعات و دادهها در قالب نوشته و تصویر از فرهنگ و ایدئولوژی تا ارزشها را در بر میگیرد. موج سوم، عصر دانش را گشوده است. به گفته تا فلر، عصر دانش به پتانسیل خود نخواهد رسید مگر آنکه نفوذ سیاسی و اجتماعی به قدرت اقتصادی وفنی تغذیه کننده حالت گذار اضافه شوند.
هر چند ۲۰ سال از زمانی که تافلر این مفهوم را معرفی کرده میگذرد ولی او بود که فرصت های بروز آن را فراهم کرد. در سال ۱۹۹۴ او با همکاری استردالیون، جورج گیلدرلر و جورج کیورس شروع به نوشتن کتابی به نام فضای سایبر و رؤیای آمریکایی، منشور بزرگی برای عصر دانش نمود. تافلر این دیدگاه را ادامه داد تا در سال ۱۹۹۶ کتابی با نام «شوک آینده در زمان حال» منتشر نمود.
تافلر به مانند دیگر آینده گراها خاطرنشان میسازد که مرحله تغییر ازیک موج به موج دیگر به سادگی ترسیم خود آنها نیست. در مقدمه کتاب فضای سایبر و رؤیای آمریکایی، میآموزیم که عصر صنعتی کاملاً پایان نمییابد. در حقیقت اجزای موج دوم کلاسیک (نفت، فولاد و تولید مکانیزه) چگونگی بهره برداری از پیشرفتهای عقلانی ـ تکنیکی موج سوم را فراگرفت، همچون بهرهوری توانمندانه موج اول کشاورزی از موج دوم کشاورزی مکانیزه. (۱۹۹۴: ۱)
مرحله تغییر به موج سوم دو عامل بسیار مهم را در بر گرفت؛ اول اینکه به صورت ساختاری به جامعه اجازه داد گام بزرگی نسبت به قبل بردارد. ابزار اولیه موج سوم کامپیوتر است، ازینرو میزان اتکاء به دودکشهای صنعتی کاهش مییابد لذا میزان اتکا به مشاغلی که از راه ساختار غیر متمرکز شبکههای کامپیوتری بوجود آمدند، افزایش یافت. امروزه یازده درصد نیروی کار آمریکا در خانه بوسیله کامپیوتر کار میکنند و ما یک بازگشت به خانه را شاهد هستیم مانند نخستین دوره تولید، درست مثل موج اول در حالت گذار به موج دوم.
دومین ویژگی در حال گذار، افزایش عدم قطعیت و غیر قابل پیش بینی شدن زندگی روزمره است. استخدام و سرمایهها نسبت به گذشته روان تر شدهاند، ثباتی که بواسطه صنایع دودکشی موج دوم فراهم شده بود در حال زوال است؛ این امر با التزام ضمنی افراد جهت فعالیت در موج سوم همراه میشود و افراد به لحاظ فنی با سوادتر خواهند شد.
در کتاب «شوک آینده در زمان حال»، تافلر بیان میکند که شوک آینده چیست و کمی در آینده پیش میرود. وی سعی در تطابق با تغییرات بسیار زیاد و سریعتر از حدی که مردم قادر به درک آن باشند را شوک آینده میداند، که یک پریشانی و سردرگمی بوجود میآورد. وی همچنین اعتقاد دارد که اکثر آشفتگیهای اجتماعی، فرهنگی و توسعههای سیاسی امروز میتواند دقیقاَ متأثر از این شرایط باشد.
بعد از پایان گذار و تثبیت تمام و کمال موج سوم، شوک آینده و دیگر توسعه آشفتگیها فروکش کرده فرض میشوند. در نتیجه اقتصاد جدید، میلیونها نفر از مردم از فقر و تهیدستی رهایی پیدا میکنند و پایه و اساس بافتهای اجتماعی بهبود خواهد یافت و ستاره بخت اجازه خوب شدن اوضاع را میدهد.
دیدگاه تافلر در خصوص آینده مشکلاتی دارد. بزرگترین آنها سادگی برجستهای است که بر این رؤیا سایه افکنده است. (به شکل قابل توجهی، مشابه با شرایط موجود در رمان آین راند). دیدگاه تافلر از منظر فلسفی یا تئوری مطابقت خوبی دارد، هر چند جهانی که بعنوان زیر بنای آینده عمل میکند صرفاَ شباهتی گذرا به واقعیتی دارد که نوآوران آرزوی تغییر شکل دادن آن را دارند، داراست.
اکنون که آن آینده خوشبویِ شکوفاییِ فناوری به تفکری رویاگونه بدل گشته، وارسی خلاءهای دیدگاه موج سوم ساده است. مشکل اینجاست ، نشانههایی که رخ نخواهند داد همواره وجود دارند. این حقیقتاَ یک سؤال است که آیا افراد، شرکتها یا آژانسها انتخاب میکنند که آنها را نادیده بگیرند یا تایید نمایند و یا همچون یک دستور جلسه به شکل نامشخصی به تعویق بیندازند.
اگر کامپیوتر سبب نجات ما باشد، برای تمام کسانی که این ناجی جایگزین کارشان شده است چه اتفاقی میافتد؟
بیان تافلر از اینکه چگونه صنایع موج دوم از فناوری موج سوم منتفع شدهاند پایان مشخص موضوع است. آن چیزی که زوال مشاغل را بر میگرداند و میلیونها شغل از دست رفته بواسطه فناوری را جایگزین خواهد نمود، چیست ؟ قدرت پردازش کامپیوترها تقریباَ هر ۱۸ ماه دوبرابر خواهد شد. چگونه می توان با تعداد افراد کمتر، میزان کار بیشتری انجام داد؟ آیا با توانمند ساختن آنهایی که به حد کفایت خوش شانس نبودهاند تا جزء آن تعداد اندک مشغول به کار باشند؟
این امر مسئله جالب توجهی برای ارتباطگران جمعی به طور عام و برای عملکرد کارگزاران روابط عمومیها به طور خاص است. فناوریها می بایست به اعمال فشار جهت کاهش تعداد کمپانیها و سازمانهای مادر ادامه دهند در حالی که تعداد رسانههای جمعی و دیگر کانالهای ارتباطی میبایست افزایش یابند. انتقال به عصر دانش و اطلاعات بنابر تعریف به ساخت و محتوای پول رایج نوین اهمیت بیشتری میدهد. در این اینجا پول رایج جدید تافلر، دانش کنشگر است. جامعه اطلاعاتی گذار اقتصادیای را عرضه میدارد که در آن اطلاعات تغییر شکل مییابد. اطلاعات به شکل کالا در میآید و این کالا همزمان بعنوان پول رایج عمل میکند.
کامپیوتر و اینترنت ابزارهایی هستند که موج سوم را ممکن میسازند. استفاده از این ابزارها است که به شکل حائز اهمیتی نقش کارگزاران روابط عمومی را تغییر میدهد. در بافت روابط رسانهای نه تنها شغل، جهانی شده بلکه۷/۲۴ درصد از ترکیب مخاطبان نیز به دلیل تنوع استفاده مخاطبان از اطلاعات دریافتی، پیچیدهتر شده است.
از نظر بازاریابی، تبلیغات، ترویج، ۷/۲۴ درصد یعنی اطلاعات همواره در جریان است. این امر ایجاد یک بسته اطلاعاتی مشخص معین را سختتر مینماید. در عوض یک محیط اطلاعاتی وب محور به جریانهای اطلاعاتی که همواره در مسیر پیشرفت کار میکنند، منتهی میشود.
مسائلی فراتر از همه اینها وجود دارد. از آنجا که این جریان همواره برقرار است جریان اطلاعاتی درست و دقیقی میتواند وجود داشته باشد. بنابراین با درک و ضبط پیام از جریان و دوام اطلاعات و قرار گرفتن در معرض آن، افراد بسیار منتفع میشوند.