![حمله به نُرماندی حمله به نُرماندی](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/15147.jpg)
![حمله به نُرماندی حمله به نُرماندی](/userfiles/Article/1395/12/8/15147.jpg)
نویسنده: علی غفوری
نبرد نُرماندی
پس از آن که در دسامبر 1941 ارتش سرخ پیشروی آلمانها را در 35 کیلومتری مسکو متوقف کرد استالین بلافاصله از انگلیس و آمریکا که تازه وارد جنگ با آلمان شده بود درخواست گشودن جبهه دوم را کرد. اما در اوت 1942 چرچیل و روزولت با شکست عملیات «دیپ» دریافتند توان دفاعی آلمانها بالاتر از آن است که به آنها اجازه ورود به غرب اروپا را بدهد.در این عملیات، از 7 هزار چترباز و نیروی کماندویی 60 درصدشان در ساحل این شهر فرانسوی جان خود را از دست دادند. آنها حتا نتوانستند چند ساعت هم بندر مذکور تحت اشغال خود نگاه دارند.
در سرتاسر سال 1943 و نیمهی اول سال 1944 علیرغم درخواستها استالین، متفقین از ورود به غرب اروپا خودداری کردند چرا که این کار را اقدامی پر تلفات میدانستند. اما سرانجام هنگامی که پی بردند آلمان دیگر توان مقاومت در برابر ارتش سرخ را ندارد و ممکن است ارتش سرخ اروپای غربی را در نبود متفقین انگلوساکسون ببلعد تصمیم گرفتند تا در غرب فرانسه نیرو پیاده کنند. حال آن که در این مدت آلمانها با به کارگیری 13 میلیون متر مکعب بتون، 1/2 میلیون تن فولاد و 175 هزار کارگر عظیمترین دژ اروپا بعد از ماژینورا در سواحل مانش (جنوب انگلیس و شمال غرب فرانسه) ایجاد کردهاند.
همه چیز به 24 ساعت اول بستگی دارد
در اصول اولیهی نظامی برای گذر از رود یا فرود در ساحل یک چیز بیشترین اهمیت را دارد یا میتوان گفت در واقع تنها یک چیز اهمیت دارد: سرپل:اگر سرپل در ساحل و یا ساحل مقابل رودخانه تسخیر شود و مهاجمان بتوانند در برابر پاتکهای دشمن آن را نگاه دارند نیروهای تقویتی قادرند در ساحل پیاده شوند در غیر این صورت امکان ندارد بتوان از رود و یا ساحلی گذشت.
در 6 ژوئن 1944 آیزنهاور، فرمانده کل قوای متفقین در اروپا، احتیاج به100 تا 150 هزار سرباز داشت که از جان خود گذشته باشند. این مردان باید با حمله به دژهای آلمانی در ساحل آنها را تسخیر کرده و در برابر حملات متعدد آنها مقاومت میکردند.
آغاز بزرگترین عملیات آبی- خاکی جهان
در 6 ژوئن ساعت 6.30 صبح 57 هزار تفنگدار و چترباز امریکایی متعلق به لشکرهای معروف یکم، 82 و 101 و 75 هزار انگلیسی متعلق به سپاه مونتگمری و لشکر ششم در حالی که بزرگترین پشتیبانی تاریخ را در اختیار داشتند با گلایدر، کشتیهای نفربر و قایق در نرماندی پیاده شدند در حالی که 14 هزار و 600 هواپیما، 6700 کشتی آنها را همراهی میکرد در برابر این نیروی جهنمی، آلمان تنها 40 کشتی، 34 زیردریایی و 350 هواپیما در اختیار داشت.نبردی بسیار بیرحمانه آغاز شد، کشتیها و هواپیماهای متفقین ساحل را زیر آتش شدید گرفتند و بسیاری از واحدهای آلمانی را در جا منهدم کردند حال آن که از مدافعان نیز کاری ساخته نبود. هیچ کس تاکنون این تعداد ابزار جنگی را به صورت تجمعی ندیده بود اما آلمانها ضربهی خود را هنگام پیاده شدن نیروهای آبی- خاکی فرود آوردند. بسیاری از سربازان آمریکایی حتا فرصت رسیدن به ساحل را نیافتند چرا که مسلسلهای آلمانی و تکتیراندازان آنها را بر روی قایقهای آبی- خاکی میزدند.
هنگامی که پلها گشوده شد و سربازان متفقین پا بر روی ساحل اوماها گذاشتند تازه پی بردند سرسختترین مردان ارتش آلمان که به تازگی از جبهه روسیه به غرب اعزام شده بودند در مقاومت چه اندازه جدی هستند. در همان ابتدا کار قوای آمریکایی در نوار ساحلی زمینگیر شد اما قوای کانادایی- انگلیسی با سرسختی توانست زمین تصرف شده را نگاه دارد و عقب نرود. در این عملیات که با نام روز دی یا D-Day معرف شد. آلمانها عقبنشینی نمیکردند یا کشته میشدند و یا آن که سد راه متفقین میشدند. هر جا که مقاومت آنها شدید بود، متفقین با دستگاه «پرتاب شعله» آنها را در سنگرها میسوزاندند. متفقین فرصتی نداشتند. اگر آنها ظرف 24 ساعت به سرپلی مهم دست نمییافتند و ترتیب ورود 86 لشکری را که در دریا منتظر نتیجهی عملیات آنها بودند را نمیدادند لشکرهای زرهی ژنرال رومل (که اکنون فرمانده دفاع شمال غرب فرانسه بود) آنها را به دریا میریختند و زیردریاییهای آلمانی نیز که اکنون مشغول گرفتن قربانی از بین کشتیهای عظیم نفربر و تانکبر بودند ضربات خود را افزایش میدادند.
سرسختی طرفین به دلیل اهمال هیتلر در اعزام نیرو به سوی واحدهای مدافع در نهایت به زیان آلمانها تمام شد و آنها با تحمل حدود 9 هزار کشته عقب نشستند در حالی که آمریکاییها کاناداییها و انگلیسیها نیز متحمل 15 هزار کشته شده بودند.
در پایان روز اول حمله، متفقین نوار ساحلی به طول 30 کیلومتر و عمق 10 کیلومتر را تصرف کرده بودند. در واقع آلمانها هنوز خیال میکردند که حملهی اصلی متفقین در چند کیلومتر جنوبیتر خواهد بود. همین اشتباه آنها باعث شد تا کمکهای ضروری به مدافعان هرگز نرسد و لشکرهای زرهی آلمان زمانی وارد نبرد شوند که متفقین ظرف 10 روز 95 هزار تانک و زرهپوش (ارقام صحیح است!) را در ساحل پیاده کنند. رهبران انگلیس و فرانسه اکنون 619 هزار سرباز را به فرمان ایزنهاور و مونتگمری درآورده بودند و از آنها تنها یک چیز را میخواستند: آزادسازی فرانسه.
اگرچه آلمانها به صورت پراکنده مقاومتهای دلاورانهای از خود نشان میدادند اما بمبارانهای عظیم هوایی در کنار حملات جبههی مقاومت فرانسه سبب شد تا کمک با سه هفته تأخیر به آنها رسید.
نتیجه نبرد
نبرد نرماندی در نهایت برای آمریکا و انگلیس بیش از 50 هزار کشته دربرداشت اما مقدمهای شد برای ورود 2 میلیون سرباز، 500 هزار تانک و زرهپوش و نفربر و 3 میلیون تُن ساز و برگ نظامی. اکنون دیگر مسلم بود که آلمان هرگز قادر به پیروزی در جنگ نیست چرا که در جبهه شرق نیز 10 میلیون سرباز روس با سرعت در حال عقب راندن آلمانها بودند.در عملیات نرماندی بازهم دخالتهای بیمورد هیتلر موجب شد تا آلمانها چند روز حیاتی را از دست بدهند و نتوانند مانع رخنه متفقین شوند. کمتر از یک ماه بعد یعنی در اوت 1944 پاریس سقوط کرد و 9 ماه بعد آلمان کاملاً تسلیم شد.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم