ایالات متحده و واقعگرایی جدید(2)

نوشتار حاضر که توسط بیل ریچاردسون، فرماندار نیومکزیکو و نامزد دموکرات ها برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 آمریکا نگاشته شده است تا حدودی بیانگر نوع نگاه و سیاست های مورد نظر حزب دموکرات آمریکا در عرصه جهانی و داخلی می باشد. نگارنده اگرچه به برخی از ضعف های سیاست بوش در عرصه بین املل اشاره کرده است اما نگاه او کماکان حکایت از همان نگاه از بالا به پایین آمریکایی نسبت به سایر ملت ها جهان می کند
يکشنبه، 24 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ایالات متحده و واقعگرایی جدید(2)
ایالات متحده و واقعگرایی جدید(2)
ایالات متحده و واقعگرایی جدید(2)

نويسنده: بیل ریچاردسون

یک سیاست خارجی واقعگرا و پایبند به اصول اخلاقی

نوشتار حاضر که توسط بیل ریچاردسون، فرماندار نیومکزیکو و نامزد دموکرات ها برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 آمریکا نگاشته شده است تا حدودی بیانگر نوع نگاه و سیاست های مورد نظر حزب دموکرات آمریکا در عرصه جهانی و داخلی می باشد. نگارنده اگرچه به برخی از ضعف های سیاست بوش در عرصه بین املل اشاره کرده است اما نگاه او کماکان حکایت از همان نگاه از بالا به پایین آمریکایی نسبت به سایر ملت ها جهان می کند که سعی دارد اندیشه و ملت خود را برتر از اندیشه و ملت های دیگر جهان نشان دهد و به همین دلیل ایالات متحده را در جایگاه رهبری جهان ترسیم می نماید.
آن چه که وی به عنوان ارزش های اخلاقی و آمریکایی قلمداد می کند در واقع همان اصولی است که بر مبنای آن ظلم های مفرطی در عرصه جهانی از جمله در آمریکای لاتین و جنوبی، آفریقا، فلسطین و آسیای شرقی صورت پذیرفته است و متاسفانه هیچ اشاره ای به آن نکرده است.
با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مطالعه مقاله حاضر جهت آشنایی با رویکرد حزب دموکرات آمریکا در مقابل حزب جمهوریخواه توصیه می گردد. بخش دوم و پایانی این مقاله تقدیم می گردد.

«واقعگرایی جدید»

به منظور برخورد با این مشکلات جدید ما نیازمند یک واقعگرایی جدید در سیاست خارجی خود هستیم. یک واقعگرایی پایبند اصول اخلاقی که پندار اهمیت یک نیروی نظامی قدرتمند در یک جهان خطرناک را در سر نپروراند بلکه بتواند اهمیت دیپلماسی و همکاری چند جانبه را درک نماید.
ما به یک واقعگرایی جدید نیاز داریم که دریابد آنچه در سایر کشورها اتفاق می افتد عمیقاً بر ما تاثیر دارد. اما آنچه که می توانیم در آن صرفاً نفوذ – نه کنترل- کنیم چیزی است که در داخل کشورهای دیگر اتفاق می افتد.
یک واقعگرایی جدید برای قرن بیست و یکم باید مشکلات ما را حل نماید. ما نیاز به کار و همکاری با دولت هایی داریم که به ما احترام می گذارند و به ما اعتماد دارند. برای آن که در دهه های آینده موثر باشیم باید اولویت های ذیل را مورد توجه قرار دهیم: نخست و مهمترین آنها این است که باید اتحادهای خود را از نو ایجاد نماییم. ما نمی توانیم کشورهای دیگر که به رهبری ما اعتماد ندارند را به سوی حل و فصل مشکلات مشترک هدایت کنیم. اگر برای حل مشکلات جهانی با آنها کار می کنیم باید احترام به متحدان خود- به خاطر ارزش های دموکراتیک که ما را با هم متحد کرده است- را از سر گیریم.
ما باید تعهدات خود به حقوق بین الملل و به همکاری های چندجانبه را به حالت اول برگردانیم. این یعنی احترام به متن و روح معاهدات ژنو و الحاق به دادگاه جرائم بین المللی. این یعنی توسعه شورای امنیت، به طوری که شامل آلمان، ژاپن، هند و یک کشور از آمریکای لاتین و یک کشور از آفریقا به عنوان اعضای دائمی شود.
ما در احترام به حقوق بشر باید کامل و بدون نقص باشیم. ما باید به کشورهایی که طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر عمل می کنند پاداش دهیم. همان گونه که ما با آنهایی که به آن عمل نمی کنند، مذاکره می کنیم اما به نحو سازنده ولی با شدت نیز برخورد می نماییم. و وقتی که نسل کشی یا دیگر نقض های بزرگ و عمده حقوق بشر وجود دارد، آمریکا باید رهبری جهان به منظور متوقف ساختن آن را به عهده گیرد.
تاریخ به ما آموخته است که اگر آمریکا رهبری جهان به منظور متوقف ساختن نسل کشی را به عهده نگیرد هیچ کس دیگری نخواهد توانست. وقتی که دولت های ملی به آنهایی که مرتکب تجاوز و شکنجه می شوند و عده زیادی را مردم را می کشند کمک می کنند، معیار حاکمیت سرزمینی مطلق زیر سئوال می رود.
ایالات متحده باید جهان را به سوی پذیرش یک معیار و میزان بزرگتر از احترام به حقوق اساسی بشر هدایت کند. ما باید به مسئله حقوق بشر در آفریقا توجه جدی بکنیم زیرا نسل کشی فجیع در تاریخ کنونی در این منطقه و در رواندا و اکنون در دارفور صورت گرفته است.
ما در متوقف ساختن کشتار جمعی رواندا شکست خورده ایم و برای سال هاست که از متوقف ساختن کشتار در دارفور نیز ناکام مانده ایم. ما باید اقدامات بیشتری برای اعمال فشار بین المللی به دولت سودان و چین که نفوذ زیادی در سودان دارد وارد نماییم. این امر مایه تاسف و شرمندگی است که وقتی دولت بوش توان انجام کاری را دارد، تنها به اعمال فشار ادامه می دهد.
در طولانی مدت، من معتقدم که مهمترین وسیله برای متوقف ساختن نقض های حقوق بشر دادگاه جرائم بین المللی است. اگر ایالات متحده به دادگاه جرائم بین المللی محلق شود و با اشتیاق از آن حمایت کند حساب رهبرانی که اجازه می دهند تا جرمی علیه حقوق بشر صورت گیرد یا این که خود در این جرائم شرکت می کنند، تغییر خواهد کرد. یک دادگاه جرائم بین المللی نیرومند می تواند از رهبران مجرم پاسخ بخواهد. وقتی همه راه ها شکست خورد، ایالات متحده باید این رهبری را به منظور فراهم ساختن حمایت نظامی از نیروهای محلی و منطقه ای مخالف نسل کشی به عهده گیرد و زمینه مداخلات چند جانبه را برای توقف این کشتار فراهم نماید.
ایالات متحده باید رهبری، نه به صورت منفعل، تلاش های جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای را به عهده گیرد. ما باید پروتکل کیوتو را در مورد گرم شدن جهان بپذیریم و سپس با موفقیت فراسوی آن حرکت کنیم. ما باید با تلاش چشمگیر خود در جهت تامین انرژی کافی و تجارت منصفانه و تکنولوژی های جایگزین، پیشتاز جهان شویم.
امتناع طولانی مدت دولت بوش از تعامل دیپلماتیک با رژیم هایی مانند پیونگ یانگ و تهران، تنها بدگمانی و تمایلات آنان را تقویت و پشتیبانی کرده است. جای تعجب نیست که هر دو دولت به این بی توجهی دولت بوش و تهدید وی در رابطه با تهدید به تغییر رژیم، با تقویت برنامه اتمی خود پاسخ داده اند.

«تهدیدات واقعی»

ضروری تر از همه، ما باید بر روی تهدیدات امنیتی واقعی عراق که کانون توجه ما را تغییر داده است، تمرکز کنیم. این امر بدان معنی است که ما باید به شدت تلاش کنیم تا ائتلاف نیرومندی را برای نابودی شبکه های تروریستی، برای متوقف ساختن اشاعه سلاح های هسته ای و حفظ سلاح های هسته ای از دسترسی تروریست ها، ایجاد نماییم. در قرن بیست و یکم، تهدید هسته ای تنها از جانب موشک ها مطرح نیستند بلکه از یک چمدان یا یک کشتی باری نیز ناشی می شوند.
در چنین دنیایی، امنیت هسته ای با دفاع موشکی یا تولید نسل جدیدی از سلاح های هسته ای بدست نمی آید. این امنیت تنها از طریق دیپلماسی پایدار، کارآمد و جدی برای حفظ مواد شکافت پذیر به طور گسترده بدست می آید.
تروریسم هسته ای جدی ترین تهدیدی است که ما با آن مواجهیم. اگر گروه های جهادی این سلاح های هسته ای را به دست آورند چیزی نمی تواند مانع استفاده آنها گردد. برخی اقدامات مناسب در این راستا صورت گرفته است. توافق هسته ای با هند، به شرط آن که مجلس هند آن را تصویب کند، این دموکراسی بزرگ را به یک متحد طبیعی آمریکا در رژیم هسته ای جهان تبدیل می کند.
برنامه کاهش تهدید جمعی «نان – سوگار» خطرات ناشی از دست رفتن سلاح های هسته ای روسیه را کاهش داده است. از این رو بودجه این برنامه باید افزایش یابد و برنامه آن نیز تشدید گردد.
ابتکار عمل امنیت اشاعه هسته ای یک برنامه موثر است. اما سهولت این مسئله که عبدالقادر خان قادر به کسب و توزیع تکنولوژی هسته ای بود، نشان داد که خطر ناشی از بی دقتی در حفظ مواد هسته ای، جهانی و نیازمند یک راه حل جامع و جهانی است. ایالات متحده به عنوان یک قدرت هسته ای پیشرو، باید به سرعت رهبری تلاش های همه جانبه جهانی برای کاهش شمار سلاح های هسته ای و میزان مواد شکافت پذیر که برای ساخت بمب در جهان به کار می رود را برعهده گیرد. این کار باید به منظور تحکیم و حفظ بقای این مواد و برای حفظ غنی سازی اورانیوم در شمار محدودی از تاسیسات با امنیت بالا از طریق یک توافق جهت ایجاد بانک سوخت جهانی صورت پذیرد.
یک استراتژی جامع باید مانع ساخت هرگونه تاسیسات هسته ای جدید که از اورانیوم با غنای بالا استفاده می کند، شود.
اگر ما می خواهیم سایر کشورها با ما همکاری نمایند، ابتدا ما باید تمایل خود را نشان دهیم. وقتی که ما معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا کردیم باید مجدداً بر تعهداتی که برای هدف طولانی مدت جهانی عاری از سلاح های هسته ای ایجاد کرده ایم، تاکید نماییم.
اگر سایر کشورهای هسته ای دیگر زرادخانه های خود را کاهش دهند و اگر کشورهای فاقد سلاح های هسته ای با پادمان نیرومند جهانی و کنترل غنی سازی اورانیوم موافقت کردند، ما باید کاهش زرادخانه های خود به تعداد چند صد سلاح – که تنها برای بازدارندگی در برابر هر نوع حمله کافی باشد- را پیشنهاد دهیم. ما باید با چین و روسیه به نحو بسیار موثر و از نظر استراتژیک و سیستماتیک تعامل داشته و امنیت هسته ای را اولویت اصلی خود بویژه در ارتباط با روسیه قرار دهیم.
یکی از فرصت های نادری که رییس جمهور بوش در تلاش بود با استفاده از آن با ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه تعامل برقرار کند کنفرانس فوریه 2005 در براتیسلاوا واقع در اسلواکی بود. طی این مذاکرات، آمریکا واقعاً تلاش کرد تا تغییر ساختمان راکتورهای غیر نظامی روسیه که از اورانیوم با غنای بالا استفاده می کردند را مطرح سازد. با این وجود، وقتی روسیه به این قضیه اعتراض کرد، این موضوع نیز کنار گذاشته شد. این کنفرانس به جای این که فشار بر روسیه جهت حفظ سلاح های هسته ای تاکتیکی و مواد شکافت پذیر را در دستور کار قرار دهد، در رابطه با اعتراض به روسیه در خصوص نقض حقوق بشر بود. ما باید نسبت به قدرت طلبی خزنده و تدریجی روسیه نگران باشیم که یک خطر بالقوه طولانی مدت برای امنیت ملی ماست.
اما ما باید همچنین درک کنیم که حتی ابرقدرت ها نیز اهرم های محدودی در مورد سیاست های داخلی کشورهای دیگر دارند و از این رو ما باید موضوعاتی که به طور واقعی می خواهیم در آنها تاثیر گذار باشیم را اولویت بندی کنیم.
اولویت رییس جمهور بعدی آمریکا باید جلوگیری از بروز مجدد یک 11 سپتامبر هسته ای باشد. مقابله با قاچاق هسته ای نیازمند اطلاعات انسانی و بین المللی بهتر و تشریک مساعی در اجرای قانون است. و این امر نیازمند دیپلماسی مداوم و جدی امریکا برای متحد کردن جهان از جمله روسیه و چین در حمایت از تلاش ها جهت مهار بلندپروازی های هسته ای ایران و کره شمالی است.
باید به خاطر داشت که هیچ کشوری مجبور به دست برداشتن از سلاح های هسته ای خود نیست اما برخی کشورها به ترک این کار متقاعد شده اند. مورد لیبی نشان داده است که حتی رژیم های با سابقه تروریستی هم می توانند برای دست برداشتن از جاه طلبی های هسته ای خود متقاعد شوند. با توسل به یک دیپلماسی بی نظیر و بر اساس ارتباطاتی که از دوره بیل کلینتون آغاز شده بود، دولت بوش موفق به متقاعد کردن معمر قذافی به منظور متوقف ساختن طرح های خود برای توسعه سلاح های کشتار جمعی و پایان دادن به حمایت های خود از تروریسم شدند.
به جای تعهد به تغییر رژیم، ما قذافی را متقاعد کردیم که با خروج از این وضعیت او می تواند آینده ای امن تر داشته باشد. بعد از سال ها تاخیر، این پیشرفت اکنون با کره شمالی حاصل شده است. ما در قبال ایران نیز باید همین رویکرد را اتخاذ نماییم. ما باید از تهدید و ارعاب ایران دست برداریم و به جای آن به طور خستگی ناپذیر با جامعه بین المللی جهت اعمال تحریم های چندجانبه همکاری کنیم.
ایرانیان باید بدانند که با قدرت هسته ای هیچ آینده ای نخواهند داشت. جامعه بین المللی به طور متحد پشت تحریم های دردناک خواهد ایستاد. اما آنها همچنین باید بدانند که از مزایایی مانند آنچه که لیبی دریافت کرد برخوردار خواهند شد به شرط آن که از غنی سازی اورانیوم دست بردارند. اگر آنها استانداردهای امنیتی بین المللی را برآورده سازند تحریم ها پایان خواهد یافت و دسترسی به سوخت خود را تضمین خواهند کرد.
ما همچنین باید یک جبهه ایدئولوژیکی را در جنگ علیه گروه های جهادی ایجاد نماییم. یک جنگ داخلی میان تندروها و میانه روهای اسلامگرا وجود دارد. ما ندانسته به دشمنان خود در این جنگ داخلی کمک کرده ایم. ما باید از هر دو طریق یعنی هم از طریق گفتار و هم از طریق کردار خود نشان دهیم که آن گونه که گروه های جهادی ادعا می کنند درگیر در موضوع برخورد تمدن ها نیستیم.
بلکه در عوض، این برخورد میان تمدن و بربریت است. دشمن ما اسلام نیست. اکثر مسلمانان تروریسم را رد می کنند. حتی اکثر مسلمانانی که در ارزش های لیبرال دموکراتیک ما سهیم و شریک نیستند اما در تعهد به صلح با ما سهیم اند. برای آنکه آنها را به عنوان یک شریک محسوب نماییم باید ضمن توجه به اختلافاتمان، آنها را با نگاه و تصویری که بهتر از توهم مصیبت بار گروه های جهادی است معرفی کنیم. یعنی یک نگاه و تصور توام با صلح، رفاه، تساهل و احترام به ارزشهای انسانی.
ما باید از دموکراسی و دموکرات ها در سراسر جهان حمایت کنیم و از سیاست شکست خورده ارتقاء دموکراسی به زور اسلحه دست برداریم. باید درک کنیم که دموکراتیزه کردن یک هدف بلند مدت، دشوار و پیچیده است. ده ها سال و بلکه قرن ها طول کشیده است که دموکراسی های امروز تقویت و تحکیم شده اند. من معتقدم که همه کشورها از مزایای دموکراسی بهره مند خواهند شد اما باید توجه داشته باشیم که این امر بویژه در خصوص کشورهایی با اختلافات مذهبی و قومی عمیق یا جامعه مدنی ضعیف یک شبه رخ نمی دهد.

«چشمان سرد و اصول گرم»

اعتبار ایالات متحده به عنوان یک مدل آزادی و اعتبار و ارزش انسانی یکی از منابع و ذخایر بزرگ ماست. ما آن را خدشه دار کرده ایم. به سبب نقض ارزش های ما توسط دولت بوش، یک دیپلماسی ماهرانه برای متقاعد ساختن جهان در این ارتباط که ایالات متحده خود را مجدداً بازیافته است، مورد نیاز می باشد. چنین دیپلماسی باید شامل پخش برنامه های تلویزیونی و رادیویی به زبان های محلی و همچنین برنامه های آموزشی توسعه یافته باشد.
بنابراین، برای آن که چنین تلاش هایی محقق شود، به طور واقعی باید ایده آل ها و آرمان های خود را هر روزه زنده نگه داریم. اگر ما می خواهیم که دیگران به ارزش آزادی های مدنی پی ببرند، باید جاسوسی از شهروندان خود را متوقف سازیم. سوء استفاده از زندانیان، شکنجه، زندان های مخفی، انکار قرار احضار زندانی به دادگاه و طفره رفتن از معاهدات ژنو نباید جایی در سیاست ما داشته باشد. باید زندان های گوانتانامو در کوبا را ببندیم و به صراحت به جهان توضیح دهیم که چرا این کار را انجام دادیم. باید مجدداً با عزم راسخ برای موفقیت در روند صلح خاورمیانه مشارکت کنیم. زیرا ما می توانیم گروه های جهادی را از ابزار تبلیغاتی بسیار موثرشان محروم سازیم. باید از همه چماق ها و هویج های خود برای تقویت میانه روهای فلسطینی استفاده کنیم و به یک راه حل دو دولت که امنیت اسرائیل را تضمین کند، دست یابیم. من از بیل کلینتون می خواهم که به عنوان یک فرستاده سطح بالا برای کمک به حل نهایی وارد این قضیه شود. همچنین باید به طور مستقیم در مسئله کشمیر به عنوان انبار باروت در آسیا مشارکت و تعامل کنیم.
ما هر هفته 2 میلیارد دلار در عراق صرف می کنیم اما هیچ اقدامی برای حفظ شهرهایمان، نیروگاه های هسته ای، خطوط کشتی رانی و بنادر از حملات تروریستی انجام نمی دهیم. ما باید هزینه های زیادی را صرف سرمایه گذاری، تجهیزات و آموزش نماییم و باید به شدت امکانات سلامت عمومی را که با گذشت شش سال بعد از حملات 11 سپتامبر هنوز برای یک حمله بیولوژیکی آماده نیست، بهبود بخشیم. باید دلارهایی که برای امنیت داخلی فدرال تعیین شده را به مکان هایی که مورد نیاز است اختصاص دهیم. یعنی مراکز جمعیتی و تاسیساتی که ما می دانیم از اهداف القاعده است. ایالات متحده باید به آمریکا توجه کند. ما نیاز به امنیت مرزی بهتر و اصلاح جامع قوانین مهاجرت داریم و برای کاهش مهاجرت های غیر قانونی و تعدیل سیاست مردم باورانه ضد آمریکایی در آمریکای لاتین باید با دولت های خواهان اصلاحات در این منطقه در جهت کاهش فقر و ارتقاء عادلانه توسعه، کار کنیم.
ما باید همکاری در زمینه های انرژی در منطقه را تقویت کنیم و دموکراسی و تجارت عادلانه را تعمیق بخشیم. تلاش های ما برای ارتقاء دموکراسی همچنین باید کوبا را نیز در بر گیرد. باید سیاست های دولت بوش مبنی بر تحریم ارسال وجوه مالی به کوبا را لغو کرده و به این کشور سفر و با طرفداران خود در آنجا ملاقات کنیم و گام هایی را به سوی لیبرالیزه کردن این کشور همراه با اقداماتی در جهت پایان دادن به تحریم ها برداریم.
در نهایت آمریکا باید رهبری جهان را در نبرد علیه فقر که منشا بسیاری از خشونت ها است بر عهده گیرد. از طریق دیپلماسی ما باید همه کشورهای توسعه یافته را تشویق نماییم که به تعهدات خود نسبت به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل عمل نمایند.
کمیسیونی برای اجرای اهداف توسعه پایدار، مرکب از رهبران جهان و کارشناسان برجسته، که راه های عملی کردن این تعهدات را پیشنهاد دهند، باید تشکیل شود. ایالات متحده باید پیشتاز کمک جهت رهایی از بدهکاری باشد. لازم است کمک های خود را به کشورهای خیلی فقیر افزایش دهیم؛ تمرکز برنامه های کمک باید بیشتر روی مقوله بهداشت و واکسیناسیون مناسب باشد.
ما باید کمک های خود برای توسعه را دو برابر کنیم و سایر کشورهای غنی را تشویق کنیم که همین کار را انجام دهند. ما به بانک جهانی نیاز داریم که بر کاهش فقر تمرکز کند و به یک منبع تامین مالی نیازمندیم که رویکرد منعطف نسبت به حفظ و ایجاد شبکه امن اجتماعی دارد. ما باید توافقات تجاری دو جانبه و چند جانبه را افزایش دهیم که این امر می تواند فرصت های شغلی را در اکثر کشورهای درگیر ایجاد و از کارگران و محیط زیست حفاظت نماید. ما باید استفاده عمومی از داروها در کشورهای فقیر را تشویق کنیم و از شرکت های عمومی یا خصوصی بخواهیم تا هزینه ها را کاهش و دسترسی به داروهای ضد ایدز، و ضد مالاریا را افزایش دهند. مهمتر از همه اینکه، ایالات متحده باید هدایت طرح مالی چند جانبه مارشال را در افغانستان، خاورمیانه و آفریقا به عهده گیرد.
در ازای بخش کوچکی از هزینه جنگ عراق که دشمنان زیادی برای ما ایجاد کرده است، ما می توانیم دوستان زیادی پیدا کنیم. تلاش حیاتی در نبرد علیه تروریسم باید حمایت از آموزش عمومی در جهان اسلام باشد که این خود بهترین راه برای تعدیل نقش مدارس است که عامل ایجاد تندروی هاست.
توسعه، بی عدالتی و فقدان فرصت را که حامی و پرورش دهنده خشونت و سوء استفاده از تروریسم است را از بین می برد. چالش هایی که امروز پیش روی ماست، بی سابقه است. ما باید از اشتباهات دولت بوش درس بگیریم و استراتژی های قرن بیست و یکمی را برای حل مشکلات قرن انتخاب کنیم. ما باید جهان را آن گونه که هست ببینیم. از این رو ما می توانیم رهبری دیگران را برای اینکه جهان را مکانی امن تر بسازند، به عهده بگیریم. این یک نگاه واقعگرایانه جدید منبعث از یک سیاست موثر و روشنفکرانه برای چالش های عصر جدید است: یک سیاست واقعگرا و پای بند اصول اخلاقی که به جهان از طریق چشمان سرد می نگرد اما از اصول پر حرارت الهام گرفته است.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط