برگردان: مسعود اوحدی
کاربست ارسال پیام در سراسر گسترهی پهناور فضا چیز تازهای نیست. شبکههای مفصل ارتباط پستی توسط حاکمان سیاسی در امپراتوری رم، و به وسیلهی نخبگان روحانی، سیاسی، و تجاری در اروپای قرون وسطی استقرار یافت. با تحول چاپ در اواخر قرن پانزدهم، کتاب، جزوه و دیگر مواد چاپی بسیار فراتر از محل ساخت آنها به گردش درآمد و اغلب از مرز حکومتهای نوظهور ملت محور عبور میکرد. افزون بر این، همچنان که قدرتهای اروپایی روابط تجاری را با دیگر نقاط جهان توسعه میدادند، مجراهای ارتباطی هم بین اروپا و آن دسته از مناطق جهان که بیش از پیش به درون حوزههای توسعهی استعماری اروپا کشانده میشدند، مستقر گردیدند.
اما، تنها در قرن نوزدهم بود که شبکههای ارتباطی به طور نظاممند در مقیاسی جهانی سازمان یافتند. و بنابراین، در قرن نوزدهم بود که جهانی شدن ارتباطات پاگرفت. این امر تا حدودی مرهون ظهور فنآوریهای جدیدی بود که توانست ارتباطات را از ملازمت ترابری فیزیکی جدا کند، اما جهانی شدن ارتباطات به طور مستقیم به ملاحظات اقتصادی، سیاسی و نظامی وابسته بود. من با تمرکز بر سه تحول کلیدی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آغاز جهانی شدن ارتباطات را مورد بررسی قرار خواهم داد. این سه عبارتند از: 1- تحول سیستمهای کابل زیرآبی توسط قدرتهای امپریالیستی اروپا، 2- تأسیس خبرگزاریهای بینالمللی و تقسیم جهان به حوزههای اختصاصی عملیات خود و 3- تشکیل سازمانهای بینالمللی در امر تخصیص طیف الکترومغناطیسی.
1- تلگراف نخستین رسانهی ارتباطی بود که از ظرفیت و توان ارتباطی الکتریسیته با موفقیت بهرهبرداری کرد. تجربه با نخستین اشکال تلگراف در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم صورت گرفت، اما نخستین تلگرافهای الکترومغناطیسی در سالهای دههی 1830 به ظهور رسید. در سال 1831 جوزف هنری (1) از اهالی آلبانی (2) در ایالت نیویورک، موفق به ارسال علایمی در یک مدار به طول یک مایل شد، و تا سال 1837 سیستمهای قابل استفاده تلگراف توسط کوک (3) و ویت استون (4) در انگلستان و مُرس (5) در ایالات متحده تکوین یافت. سیستم پیشنهادی کوک و ویت استون، که سوزنهایی را به کار میگرفت که متن تلگرام را به شکل دیداری قابل خواندن میکرد، ابتدا در طول خط آهن بین پدینگتون و وست دریتون در ژوئیه 1939 نصب شد، اما سیستم مرس که از رمز نقطه- خط برای ارسال پیام استفاده میکرد، سرانجام موفقتر از همه نمایان شد. در سال 1843 مرس نخستین خط تلگراف خود را با سرمایهی تأمین شده از سوی کنگرهی ایالات متحده، بین واشنگتن و بالتیمور برقرار کرد. در پی آن صنعت تلگراف به انگیزهی تقاضا از سوی راهآهنها، مطبوعات و بخشهای مالی و تجاری بسرعت در ایالات متحده و اروپا توسعه یافت.
نخستین سیستمهای تلگراف زمین پایه، و بنابراین از لحاظ گسترهی جغرافیایی محدود بودند. تا فرارسیدن دههی 1850 هنوز روشهای تلگراف زیردریایی به ظهور نرسیده بود. نخستین کابلهای زیردریایی معمولاً از سیم مس با پوشش صمغی لاستیک مانند گوتا پرچا (6)، که یک مادهی عایق طبیعی به دست آمده از شیرهی یک درخت مالایایی بود، ساخته میشد. در سالهای 2-1851 کابلهای زیردریایی با موفقیت در طول کانال مانش (7) و بین انگلستان و ایرلند کار گذاشته شد. طی سالهای 8-1857 نخستین تلاش برای کابل گذاری از میان اقیانوس اطلس صورت گرفت، اما به شکست منتهی شد. نخستین تلاشها برای متصل کردن بریتانیا به هندوستان نیز به همین ترتیب، ناموفق بود، اما در سال 1864 یک کابل زیردریایی با موفقیت بین کراچی و خلیج فارس کار گذاشته شد. این خط سپس از طریق کابلهای زمین پایه به قسطنطنیه و اروپا متصل میشد. تا سال 1865 یک پیوند تلگرافی بین بریتانیا و هندوستان تکمیل و برقرار شده بود. یک سال بعد، یک کابل زیرگذر از اقیانوس اطلس با موفقیت کار گذاشته شد.
به دنبال این موفقیتهای اولیه، صنعت کابل زیردریایی بسرعت توسعه یافت. در اوایل دههی 1870 کابلهایی در سرتاسر جنوب شرقی آسیا کار گذاشته شد، به طوری که از این طریق اروپا به چین و استرالیا متصل شد. کابلهایی نیز بین اروپا و امریکای جنوبی و در طول سواحل آفریقا نصب شد. بیشتر کابلها توسط شرکتهای خصوصی تولید، نصب، و بهرهبرداری میشد، هرچند که این شرکتها اغلب کمکهای مالی چشمگیری از دولتها دریافت میکردند. لندن مرکز این شبکهی ارتباطی رو به توسعه بود و منبع اصلی سرمایهگذاری برای تجارت بینالمللی کابلهای زیردریایی به شمار میرفت. تا سال 1900، در حدود 190000 مایل کابل زیردریایی در سراسر جهان کارگذاشته بودند. شرکتهای بزرگ انگلیسی مالک 72 درصد این کابلها بودند، و نسبت قابل توجهی از آن متعلق به تنها یک شرکت- «ایسترن و شرکتهای پیوسته» (8)- بود که بانی آن جان پندر (9)، بازرگان اهل منچستر، از سالهای دههی 1860 در صنعت کابل زیردریایی فعال بود.
شبکههای اولیه کابل زیردریایی به طور عمده برای مقاصد تجاری و کاری مورد استفاده قرار میگرفت، هر چند دلمشغولیهای سیاسی و نظامی نیز نقش مهمی در توسعهی آن ایفا میکرد. دولتمردان انگلیسی در مقام رهبران گستردهترین امپراتوری اواخر قرن نوزدهم، از ارزش راهبردی ارتباطات سریع بخوبی آگاه بودند. وزارتخانههای دریاداری، مستعمرات، جنگ و امور خارجهی انگلیس برای ساختن کابلهای زیردریایی بیشتری که از قلمروهای غیرانگلیسی نمیگذشت و بنابراین آسیبپذیری کمتری در زمانهای بحران داشت، به دولت فشار وارد میآوردند. یکی از این کابلها بین بریتانیا و تنگهی «امید نیک» طی سالهای 1901- 1899 کار گذاشته شد، و در طول جنگ بوئر (10) مورد استفاده واقع شد. این خط بعدها تا موریتیوس (11)، سیلان، سنگاپور و استرالیا امتداد یافت، و از این طریق بریتانیا از طریق مسیری برحذر از خاورمیانه، به جنوب شرقی آسیا و استرالیا متصل شد.
پس شبکههای کابل زیردریایی که در نیمهی دوم قرن نوزدهم توسعه یافته بودند، نخستین نظام جهانی ارتباطات را تشکیل دادند که در آن، ظرفیت ارسال پیامها بوضوح از فرآیندهای وقتگیر حمل و نقل جدا شده بود. کسانی که در مراکز شهری عمدهی اروپا و امریکای شمالی واقع شده بودند، ابزار ارتباط تقریباً آنی با دیگر نقاط جهان را به دست آوردند. تضاد و تفاوت این پدیده با دیگر اشکال ارتباط ترابری پایه بنهایت چشمگیر بود. تا آغاز سالهای دههی 1830، نامهای که در انگلستان پست میشد، تا رسیدن به هندوستان پنج تا هشت ماه وقت میگرفت، و با توجه به فصول بارانی در اقیانوس هند، دریافت پاسخ به دو سال وقت نیاز داشت. در دههی 1870، یک تلگرام میتوانست ظرف پنج ساعت از انگلستان به بمبئی برسد و پاسخ آن در همان روز قابل ارسال بود، و در سال 1924، در نمایشگاه امپراتوری بریتانیا، پادشاه جرج پنجم، تلگرامی فرستاد که ظرف 8 ثانیه، تمام کرهی زمین را در طی خطوط کاملاً انگلیسی دور زد. ارتباطات سریع در مقیاس جهانی- اگرچه در طول مسیرهایی صورت میگرفت که بازتاب سازمان قدرت اقتصادی و سیاسی محسوب میشد- به هر حال یک واقعیت بود.
2- تحول دوم قرن نوزدهم، که از اهمیت و دلالت چشمگیری در شکلدهی به شبکههای ارتباط جهانی برخوردار بود، تأسیس نمایندگیهای خبری بینالمللی است. اهمیت نمایندگیهای خبری (خبرگزاریها) در این زمینه سه جانبه بود. نخست آنکه، خبرگزاریها با جمعآوری و انتشار خبر و دیگر اطلاعات در گسترههای بسیار پهناور- در شروع کار عمدتاً در اروپا، اما بعد در سایر نقاط جهان- سروکار داشتند. دوم، پس از یک دورهی رقابت و مسابقه در این کار، خبرگزاریهای اصلی سرانجام در تقسیم جهان به حوزههای عملیاتی اختصاص به توافق رسیدند، چنانکه یک نظام چندجانبهی شبکههای ارتباطی به وجود آوردند که از نظر وسعت به گونهی مؤثری جهانی بود. سوم، خبرگزاریها از نزدیک با مطبوعات کار کرده، برای روزنامهها گزارش خبری، چکیده مطلب و اطلاعاتی که قابل چاپ و انتشار برای مخاطبان بیشمار بود، فراهم میآوردند. بدین ترتیب خبرگزاریها به شبکههای ارتباطی که از طریق چاپ (و بعداً رادیو و تلویزیون) به بخش مهم و در حال رشدی از جمعیت میرسیدند، متصل بودند.
نخستین خبرگزاری را شارل آواس (12) به سال 1835 در پاریس تأسیس کرد. آواس که یک صاحب کار اقتصادی بسیار ثروتمند بود، آنچه را که در اصل یک دارالترجمه به نام کورسپوندانس گارنیه (13) بود، به دست آورد و آن را به یک نمایندگی مبدل کرد که کارش جمعآوری مطالب برگرفته از روزنامههای مختلف اروپایی و تحول روزانهی آن جهت مطبوعات فرانسوی بود. تا سال 1840 این خبرگزاری خوراک خبری مشتریان خود در لندن و بروکسل را نیز تأمین میکرد و اخبار مذکور را با دلیجان و یا به وسیلهی سرویس مرتب کبوتران نامهبر به مقصد میرساند. در اواخر دههی 1840، سرویسهای رقیب گردآوری خبر توسط پل جولیوس رویتر (14) در لندن و برنارد ولف (15) در برلین برقرار شد. این خبرگزاریها از ظهور سیستمهای کابلی تلگراف که ارسال اطلاعات از فواصل بسیار دور و با سرعت زیاد را امکانپذیر میساخت، بهرهبرداری کردند. رقابت در میان این سه خبرگزاری در سالهای دههی 1850 شدت گرفت، چنانکه هر یک از آنها در پی تأمین مشتریان جدید وتوسعهی حوزهی عملیاتی خود بود. به هر حال، سرانجام این خبرگزاریها برای اجتناب از درگیریهای آسیبرسان تصمیم گرفتند با تقسیم جهان به مناطق اختصاصی، با یکدیگر همکاری کنند. به لطف معاهدهی «همپیمانی خبرگزاریها» (16) در سال 1869، رویتر مناطق امپراتوری بریتانیا و خاور دور؛ آواس امپراتوری فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و پرتقال، و ولف حقوق اختصاصی عملیات در مناطق آلمان، اتریش، اسکاندیناوی و روسیه را به دست آورد. با آنکه خبرگزاریها سازمانهای تجاری مستقلی بودند، قلمروهای عملیات آنان مطابق با حوزههای نفوذ اقتصادی و سیاسی عمده قدرتهای امپراتوری اروپا بود. هر یک از خبرگزاریها تنگاتنگ با نخبگان سیاسی و تجاری کشوری که پایگاه خانگی آن محسوب میشد، کار میکرد و تاحدودی از حمایت سیاسی برخوردار بود و اطلاعاتی فراهم میآورد که برای راهبرد داد و ستد و دیپلماسی ارزشمند بود.کارتل خبرگزاریهای سه گانه تا آغاز جنگ جهانی اول بر جمعآوری و انتشار بینالمللی خبر مسلط بود. دیگر خبرگزاریها در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تأسیس شد، اما بیشترشان خود را با یکی از سه خبرگزاری عمده هم وصف کرده بودند. به هر حال، با آغاز جنگ جهانی اول، کارتل سه گانه خبرگزاریها به واسطهی توسعهی دو خبرگزاری آمریکایی، آسوشیتدپرس (17) (AP) و یونایتدپرس آسوسیشن (18) (UPA، که بعداً به عنوان یونایتدپرس اینترنشنال یا UPI تغییر شکل داد). آسوشیتدپرس یک شرکت تعاونی بود که در سال 1848 توسط شش روزنامه (روزانه) نیویورک تأسیس شد. آسوشیتدپرس در سال 1893 به کارتل اروپایی پیوست و موافقت کرد که اخبار امریکا را در عوض حقوق پخش خبر در ایالات متحده، برای خبرگزاریهای اروپایی تأمین کند. یونایتدپرس آسوسیشن توسط ا. دبلیو. اسکریپز (19) در سال 1907، و تا حدودی به منظور شکستن سلطهی آسوشیتدپرس در بازار داخلی خبر ایالات متحده، بنیاد گذارده شد. یونایتدپرس آسوسیشن علاوه بر ارائه خدمات در بازار خبر ایالات متحده دفاتری نیز در امریکای جنوبی تأسیس کرد و به فروش اخبار به روزنامههای امریکای جنوبی و ژاپن پرداخت. در طول جنگ جهانی اول و در پیامد آن، هر دو خبرگزاری (آسوشیتدپرس و یونایتدپرس آسوسیشن) فعالیتهای خود را در سراسر جهان گستردند، و فشاری روزافزون بر ترتیبات کاری کارتل اروپایی وارد آوردند. تا فرارسیدن دههی 1930 کار کارتل سه خبرگزاری دیگر به آخر رسیده بود؛ در سال 1934 رویتر، توافقنامه جدیدی با آسوشیتدپرس به امضا رساند که دست خبرگزاریهای امریکایی را در جمعآوری و انتشار اخبار در سراسر جهان بازمیگذاشت. در همان حال که خبرگزاریهای آمریکایی بسرعت توسعه یافته و رویترز موقعیتی قدرتمند در بازار جهانی خبر کسب کرده بود، دیگر خبرگزاریهای اروپایی هم دستخوش دگرگونیهای اساسی شدند. تسلیم شدن فرانسه (به نیروهای آلمان نازی) در سال 1940 انحلال آواس را به دنبال آورد، هر چند که سرانجام یک خبرگزاری جدید، یعنی آژانس فرانس پرس (20) جانشین آن شد که بسیاری از داراییها و پیوندهای سلف خود را تصاحب کرد. با روی کار آمدن و سپس شکست آلمان و دوپاره شدنش بعد از جنگ جهانی دوم، خبرگزاری ولف موقعیت نفوذ خود را در صحنهی بینالملل از دست داد و سرانجام نیز از میان رفت.
از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون، چهار خبرگزاری عمده (رویترز، یونایتدپرس، اینترنشنال، آسوشیتدپرس و آژانس فرانسپرس) (21) موقعیت مسلط خود را در نظام بینالمللی جمعآوری و انتشار اخبار و اطلاعات دیگر حفظ کردهاند، بسیاری از خبرگزاریهای دیگر نیز علاوه بر آنها تأسیس شده، از آن زمان حوزهی عملیات خود را گسترش دادهاند و برخی از خبرگزاریها، مثل تاس (22) و دویچه پرس اگنتور (23) یک نقش برجستهی بینالمللی (دستکم به طور موقت) کسب کردند، اما چهار خبرگزاری اصلی همچنان به صورت بازیگران اصلی نظم جهانی اطلاعات باقی ماندهاند. بسیاری از روزنامهها و سازمانهای رادوی- تلویزیونی سراسر جهان برای کسب اخبار بینالمللی و نیز اخبار منطقهی ژئوپولیتیکی خودشان بشدت به آنها وابستهاند و بسیاری از خبرگزاریهای کوچکتر در زمرهی توابع این چهار خبرگزاری هستند. خبرگزاریهای عمده نیز فعالیتهای خود را متنوع و مبسوط کرده، از تحولات جدید فنآوری اطلاعات و ارتباطات بهرهمند شدهاند و به صورت عاملان محوری بازار جهانی جدید اطلاعات و دادههای گوناگون، از جمله اطلاعات مربوط به مبادلات مالی و تجاری، سر برآوردهاند.
سلطهی خبرگزاریهای عمده، به همراه نابرابریهای دیگر در جریان بینالمللی اطلاعات و ارتباطات، تقاضای همه جانبه برای سازماندهی مجدد نظم جهانی اطلاعات را برانگیخته است. در سالهای دههی 1970 و اوایل دههی 1980 مجموعهای از کنفرانسها و کمیسیونها به همت یونسکو (24) در زمینهی «نظم مدرن جهانی اطلاعات و ارتباطات» (25) تشکیل شده است. مدافعان «نظم مدرن جهانی اطلاعات و ارتباطات» در جست و جوی توازنی منصفانه در جریان بینالمللی اطلاعات و محتوای آن، و نیز تقویت زیرساختها و ظرفیتهای تولیدی کشورهای کمتر توسعهیافته در حوزهی ارتباطات بودند، اما ابتکار یونسکو با مقاومت شدید بعضی از دولتها و گروههای ذی نفع غربی مواجه شد. در سال 1984 ایالات متحده، و به دنبال آن بریتانیا در سال 1985 از عضویت یونسکو بیرون آمدند؛ و کنار رفتن آنها یونسکو را از 30 درصد بودجهی سالانهاش محروم داشت و اثربخشی هرگونه توصیه در زمینه سیاستگذاری را تا حدود زیادی محدود کرد. (26) با وجود این، استدلال و مناظرهی «نظم مدرن جهانی اطلاعات و ارتباطات» در بالابردن سطح آگاهی نسبت به مسائلی که سلطهی خبرگزاریهای بزرگ برانگیخته بود، و کلیتر از آن، به طرح مسئله نابرابریهای ملازم با جهانی شدن ارتباطات، کمک کرد. همچنین، موضع «نظم مدرن جهانی اطلاعات و ارتباطات» ضمناً به برانگیختن تحول در اشکال گوناگون همکاری در میان کشورهای معروف به جهان سوم، از جمله توسعهی خبرگزاریهای منطقهای و غیروابسته در آفریقا و جاهای دیگر یاری رساند. (27)
3- تحول سوم که نقش مهمی در جهانی شدن ارتباطات ایفا کرد نیز از اواخر قرن نوزدهم سرچشمه گرفته بود و آن تحول ابزار جدید ارسال اطلاعات از راه امواج الکترومغناطیسی و توالی اقدامات به منظور تقسیم و تخصیص طیف الکترومغناطیسی است. استفاده از امواج الکترومغناطیسی برای مقاصد ارتباطی، ظرفیت انتقال اطلاعات به فواصل بسیار دور را به شیوهای قابل انعطاف و مناسب از نظر هزینه، گسترش بسیار بخشید و نیاز به استقرار کابلهای ثابت بر روی زمین و زیر دریا را منتفی کرد، اما استفادهی روزافزون از امواج الکترومغناطیسی نیازی فزاینده به تنظیم و قانونمندکردن تخصیص فضای طیف، هم در داخل و هم مابین کشورها، به وجود آورد. هر کشوری چهارچوب مقننهی ویژه خود را به منظور تخصیص طیف و شرایط انتخاب برای صدور پروانه به منصهی ظهور رسانید. در ابتدا، یکی از دلمشغولیهای اصلی مراجع قدرت در امر تخصیص فضای طیف، کنارگذاشتن بخشی از طیف الکترومغناطیسی به منظور مقاصد نظامی و امنیتی بود، به طوری که تداخل از سوی استفادهکنندگان رادیوهای آماتوری را به حداقل برسانند، ولی همچنانکه استعداد تجاری رسانهی جدید بیش از پیش روشن میشد، مراجع قدرت سیاسی به طور مستقیم در کار صدور پروانهی انتخابی برای سازمانهای رادیوتلویزیونی درگیر شدند، و این سازمانها را از حقوق اختصاصی پخش در فرکانسهای تخصیص یافته در مناطق خاص برخوردار ساختند. کار صدور پروانه یا امتیاز انتخابی نه تنها به واسطهی محدودیتهای فنی حاصل از کمیابی طیف، بلکه از طریق مجموعهی وسیعتری از ملاحظات سیاسی دربارهی ماهیت حقیقی و نقش سازمانهای رادیو- تلویزیونی شکل میگیرد؛ ملاحظاتی که از کشوری به کشور دیگر بسیار متفاوت است. (28)
چهارچوبهای بینالمللی تنظیم و ادارهی فضای طیف کمتر مؤثر بوده است. یکی از سازمانهای اصلی دستاندرکار این حیطه، «اتحادیه بینالمللی تلگراف» (29) بود که بعدها به صورت «اتحادیهی بینالمللی ارتباطات دور» (30) تغییر شکل داد. این اتحادیه که در اصل به سال 1865 تحت معاهدهای به امضای 20 کشور اروپایی تشکیل شد، به طور عمده با استقرار استانداردهای بینالمللی و یافتن راه حل مسائل فنی سروکار داشت. (31) در کنفرانس سال 1906 این اتحادیه در برلین، برای نخستین بار رادیو محور مذاکرات قرار گرفت و موافقت شد که بخشهای معینی از طیف به خدمات خاص، مثل فرکانسهای مورد استفادهی کشتیها در دریا، اختصاص یابد. متعاقب آن، اتحادیهی مذکور یک کنفرانس عادی (کنفرانس جهانی مسائل اداری رادیو) (32) تشکیل داد که به مشکلات تخصیص طیف و مسائل مربوط به آن بپردازد. در مرحلهی اولیه این فعالیتهای بینالمللی، فرکانسها معمولاً بر اساس تقدم تقاضا تخصیص مییافت. (33) بهرهگیران صرفاً اتحادیه مذکور را از فرکانسهای مورد استفاده، یا فرکانسهایی که میخواستند استفاده کنند، مطلع میکردند، و به این ترتیب «حق تصرف» به دست میآوردند، اما همچنان که تقاضا برای استفاده از طیف رادیویی افزایش یافت، این اتحادیه هم بتدریج موضع فعالتری اتخاذ میکرد. بخشهایی از طیف به خدمات ویژه اختصاص یافت، و جهان به سه منطقهی وسیع- اروپا و آفریقا، آمریکا (شمالی، مرکزی، جنوبی)، و آسیا و اقیانوسیه- تقسیم شد، که برای هر یک میشد بتفصیل برنامهریزی کرد. با وجود این نظامهایی که این اتحادیه به ظهور رسانید، در سالهای اخیر تحت فشار روزافزون قرار گرفته است. علت این امر، پارهای به واسطهی افزایش تقاضای بهرهگیران فعلی و پارهای دیگر به واسطهی تقاضاهای جدید کشورهایی است که تا به حال عمدتاً از قلمرو ارتباطات دور بینالمللی طرد شده بودند.
تحول فنآوریهای قادر به ارسال پیام از طریق امواج الکترومغناطیسی، همراه با ظهور سازمانهای ملی و بینالمللی دستاندرکار مدیریت و ادارهی فضای طیف، نشان دهندهی پیشرفتی قطعی در جهانی شدن ارتباطات بود. بدینترتیب، دیگر میشد مقادیر روزافزونی از اطلاعات را به طریقی کارآمد و در واقع آنی به مسافتهای دور فرستاد. افزون بر این، پیامهای ارسالی از طریق امواج الکترومغناطیسی، بالقوه در دسترس هر کسی بود که در گسترهی علایم آن میزیست و تجهیزات دریافتش را در اختیار داشت؛ واقعیتی که از نظر بهرهبرداری تجاری از این رسانه واجد اهمیتی خارقالعاده بود. به هر حال، در طول نخستین نیمهی قرن بیستم بیشتر ارتباطاتی که به صورت انتقال الکترومغناطیسی انجام میشد، همچنان محصور به محلهای جغرافیایی، مثل نواحی شهری خاص، حکومت ملتها یا نواحی بین خشکی و کشتیهای میان دریا باقی ماند، و فقط با فرا رسیدن دههی 1960 و پرتاب نخستین ماهوارههای ارتباطی ناظر بر زمین بود که ارتباطات از طریق انتقال الکترومغناطیسی از نظر وسعت کاملاً جهانی شد.
پینوشتها:
1. Joseph Henry
2. Albany, New York
3. Cooke
4. Wheatstone
5. Morse
6. Gutta Percha
7. English Channel
8. Eastern and Associated Companies
9. John Pender
10. Boer War. منظور نویسنده دومین جنگ بریتانیا با بوئرها (1902- 1899) است که برای سلطه بر آفریقای جنوبی درگرفت م.
11. Mauritius
12. Charles Havas
13. Correspondance Garnier
14. Paul Julius Reuter
15. Bernard Wolff
16. Agency Alliance Treaty
17. Associated press (AP)
18. United press Association (UPA)
19. E. W. Scripps
20. Agence France- press(AFP)
21. برای شرح و توجیه مفصلتر تحول آژانسهای عمدهی خبری، ر. ک:
Graham storey, Reuters Century 1851-1951 (London: Max Parrish, 1951); oliver Boyd- Barrett, The International News Agencies (London: Constable, 1980); Anthony Smith, The Geopolitics of Informations: How Western Culture Dominates the World (London: Faber, 1980).
22. TASS
23. Deutsche press Agentur
24. UNESCO
25. New World Information and Communication order (NWICO)
26. برای توضیح مفصلتر بحث NWICO و نقش یونسکو UNESCO ر. ک:
Thomas L. McPhail, Electronic Colonialism: The Future of International Broadcasting and Communication, 2nd edn, (Newbury Park, Calif: sage, 1987).
27. در مورد توسعهی آژانسهای خبری و سازوکارهای دیگر تبادل اطلاعات در کشورهای جهان سوم، ر. ک:
Oliver Boyd- Barrett and Daya Kishan Thussu, Contra- Flow in Global News: International and Regional New Exchange Mechanisms (London: John Libbey, 1992).
28. برای توضیح بیشتر چهارچوبهای نهادی پخش رادیو تلویزیونی ر. ک:
John B. Thompson, Ideology and Modern Culture: Critical Social Theory in the Era of Mass Comunication (Cambridge: Polity Press, 1991), pp. 183-92.
29. International Telegraph Union
30. International TeleCommunication Union (ITU)
31. McPhail, Electronic Colonialism, ch. 5; John Howkins, The Management of the Spectrum; Intermedia, 7.5 (Sept. 1979), pp. 10-22.
32. World Administrative Radio Conference (WARC)
33. Howkins, The Management of the Spectrum, p. 14.
تامپسون، جان ب؛ (1391)، رسانهها و مدرنیتهها، ترجمهی مسعود اوحدی، تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، چاپ سوم