زیستن در جهان رسانه‌ای

در جهانی که به شکلی فزاینده مشحون از اشکال رسانه‌ای اطلاعات و ارتباطات است، زیستن چگونه است؟ در جهانی که تجربه‌ی رسانه‌ای نقشی اساسی و رو به گسترش در زندگی روزمره‌ی افراد ایفا می‌کند، بر سر خویشتن چه می‌آید؟
جمعه، 21 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
زیستن در جهان رسانه‌ای
 زیستن در جهان رسانه‌ای

 

نویسنده: جان تامپسون
برگردان: مسعود اوحدی



 

در جهانی که به شکلی فزاینده مشحون از اشکال رسانه‌ای اطلاعات و ارتباطات است، زیستن چگونه است؟ در جهانی که تجربه‌ی رسانه‌ای نقشی اساسی و رو به گسترش در زندگی روزمره‌ی افراد ایفا می‌کند، بر سر خویشتن چه می‌آید؟ برخی از آثار اخیر در زمینه‌ی نظریه‌ی اجتماعی و فرهنگی شیوه‌ای خاص در پاسخ به این پرسشها پیشنهاد می‌کند؛ گه‌گاه چنین استدلال می‌‌کنند که وفور پیامها و تصاویر رسانه‌ای به نحو مؤثری هستی منسجم خویشتن را مضمحل نموده است. خویشتن، به واقع در هیئت گسیخته‌ای از نشانه‌های رسانه‎‌ای جذب شده است. همچنان که فرد بیش از پیش پذیرای پیامهای رسانه‌ای می‌شود، خویشتن بیشتر پراکنده و محور زدوده شده، هرگونه وحدت و انسجامی را که داشته از دست می‌دهد. همچون تصاویر انکساریافته در تالار آینه‌ها (1)، خویشتن مبدل به بازی بی‌نهایت نشانه‌هایی می‌شود که با هر حرکتی حرکتی می‌کنند و جابه‌جا می‌شوند. هیچ چیز استوار و ماندنی نیست، هیچ چیز ثابت نیست، و هیچ هستی جداگانه‌ای که این تصاویر بازتاب آن باشد، وجود ندارد. در این عصر اشباع از رسانه‌ها، تصاویر کثیر و جابه جا شونده همان خویشتن‌اند. (2)
این توجیه از خویشتن و تأثیر ارتباط رسانه‌ای تا چه حد متقاعدکننده است؟ بدون تردید تأثیرگذار بوده است؛ توجیهی است که در لابه لای بسیاری از آثار ملتزم با پست‌مدرنیسم، اگرچه بندرت آشکارا، جا خوش کرده است. (3) اما این توجیه، در مقام خصوصیت‌پردازی از خویشتن در دوران معاصر رسانه‌ها، به نظر من ناصواب است. خویشتن با وفور پیامهای رسانه‌ای مضمحل نشده، و استعاره‌ی تالار آینه‌ها معضل خویشتن را در جهان معاصر بخوبی مجسم نمی‌کند. خویشتن تغییر شکل داده و شرایط خودشکل‌پذیری دگرگون شده، اما ما نیازمندیم که درباره‌ی این تغییر شکل به سیاقی متفاوت اندیشه کنیم.
با فراهمی فزاینده‌ی مواد رسانه‌ای، خویشتن که به عنوان طرح نمادین سازمان یافته به شیوه‌ی بازتابی مفهوم شده، به واسطه‌ی جایگاهش در زمینه‌های عملی زندگی روزمره به گونه‌ی فزاینده‌ای لاقید و افسارگسیخته شده است. با آنکه افراد هنوز هم مقید و مقیم در این زمینه‌ها هستند و بیشتر زندگی خود را به لحاظ تقاضاهای برخاسته از آن زمینه‌ها تنظیم می‌کنند، می‌توانند رویدادهای دور را تجربه کنند، با دیگرانِ دور تعامل ورزند و به طور موقت به درون ریز جهان‌های رسانه‌ای نقل مکان کنند که بسته به علایق و اولویتهای شخص، درجات مختلفی از قدرت کنترل و بهره‌برداری را اعمال می‌نماید. همچنان که این تجربیات رسانه‌ای به طور بازتابی در طرح خود شکل‌پذیری همساز و یکی می‌شود، طبیعت خویشتن دگرگون می‌شود. نه اینکه پیامهای رسانه‌ای آن را از هم بپاشد یا پراکنده سازد، بلکه برحسب اتفاق طبیعت خویشتن، به درجات مختلف در برابر تأثیراتی که از محلهای دور سرچشمه گرفته، گشوده می‌شود.
زیستن در جهانی رسانه‌ای درون‌بافت مداوم اشکال مختلف تجربه است. برای بیشتر افراد، همچنان‌که در مسیرهای زمانی- مکانی زندگی روزمره خود حرکت می‌کنند؛ تجربه‌ی زنده پیوسته تأثیر نیرومندی بر طرح خود شکل‌پذیری اعمال می‌کند؛ ما به خودمان و مسیر زندگی‌مان عمدتاً در ارتباط با دیگران، و نیز در ارتباط با رویدادهایی فکر می‌کنیم که در زمینه‌های عملی زندگی روزمره با آنها مواجه می‌شویم (یا احتمال دارد که مواجه شویم). به هر حال، اگر ما زندگی امروز خود را با زندگی افرادی که دو یا سه قرن پیش زندگی می‌کردند مقایسه کنیم، این نکته واضح به نظر خواهد رسید که ساختار تجربه به شیوه‌های بارزی دگرگون شده است. با آنکه تجربه‌ی زنده همچنان بنیادین باقی می‌ماند، به طور فزاینده با تجربه‌ی رسانه‌ای، که در فرآیند خودشکل‌پذیری، نقش پیوسته بزرگتری برعهده می‌گیرد، مکمل گردیده، از بعضی جنبه‌ها، جایگزین آن می‌شود. افراد برای آگاه‌سازی و نوآسایی طرح (پروژه) خویشتن بیش از پیش به تجربه‌ی رسانه‌ای روی می‌آورند.
فراهمی فزاینده‌ی تجربه‌ی رسانه‌ای، بدین‌ترتیب، فرصتهای جدید، گزینه‌های جدید، و ابزار جدید برای خود تجربگی (تجربه‌ی نفس) می‌آفریند. فردی که داستانی را می‌خواند یا یک درام احساساتی تلویزیونی را تماشا می‌کند، تنها مصرف کننده‌ی تخیل نیست. او به کاوش در امکانات، تصور راههای بدیل و تجربه با طرح خویشتن می‌پردازد، اما همچنان که تجربه‌ی رسانه‌ای زندگی‌نامه‌های ما را گشوده است، ما نیز خود را کشیده به درون مسائل و روابط اجتماعی‌ای می‌یابیم که گستره‌اش به مراتب فراتر از محلهای زندگی روزمره‌ی ماست. ما خود را نه تنها به صورت تماشاگر ویدادها و دیگرانِ دور می‌یابیم، به نحوی خود را درگیر با آنها نیز می‌بینیم. ما فقط بدین‌خاطر از محلهای زندگی روزمره‎مان خلاصی یافته‌ایم که خود را افتاده در دنیای پیچیدگی گیج‌کننده بیابیم. ما به تشکیل یک دیدگاه، یک موضع‌گیری و حتی به قبول مسئولیت در برابر مسائل و رویدادهایی که در نقاط دورِ دنیایی بیش از پیش مرتبط به هم به وقوع می‌پیوندد، فراخوانده شده‌ایم.
بدین‌گونه، زیستن در جهانی رسانه‌ای معضل جدید مسئولیتی را با خود به همراه می‌آورد که بر شانه‌ی بعضی بشدت سنگینی می‌کند. این زیستن به تکاپویی جدید فرصت ظهور می‌دهد که در آن بی‌واسطگی تجربه‌ی زنده و چالشهای اخلاقی ملازم با تعامل رودررو همواره به تقابل با چالشها و مسئولیتهایی که از تجربه‌ی رسانه‌ای نشئت می‌گیرد، برمی‌خیزد. بعضی افراد از چالشهای تجربه‌ی رسانه‌ای روی می‌گردانند و در پی حفظ فاصله‌ی خود از رویدادهایی برمی‌آیند که در هر حال، از توقعات سنگین زندگی روزمره‌شان دور است. دیگران، که از تصاویر و گزارشهای رسانه‌ها برانگیخته شده‌اند، خود را در میدان مبارزه به طرفداری از گروهها یا آرمانهای دور می‌افکنند. ماجرای گراهام بمفورد (4)، که برای اعتراض علیه ناکامی دولت بریتانیا نسبت به مداخله در تراژدی بوسنی، خود را غرقه در بنزین جلوی میدان مجلس آتش زد، بی‌تردید مثالی از نهایت امر است، ولی بروشنی نشان‌دهنده‌ی میزان احساس مسئولیت در قبال دیگران دور است که از طریق است که از طریق تجربه‌ی رسانه‌ای می‌تواند بر طرح خویشتن غلبه یابد. (5) بیشتر افراد در حد توان خود سعی در گزینش و هدایت مسیری بین چالشها و مسئولیتهای برخاسته از بافتهای عملی زندگی روزمره‌شان از یک سو، و چالشها و مسئولیتهای نشئت گرفته از تجربه‌ی رسانه‌ای از سوی دیگر، دارند. آنها سعی دارند توازنی بیابند که بتوانند با آن زندگی کنند و برای خود موجه سازند.
این شرایط اخلاقی که طی آن تجربه‌ی رسانه‌ای می‌تواند موجب بروز چالشهایی بر خویشتن و حس مسئولیت برای رویدادها و دیگرانِ دور شود، پدیده‌ای بسیار شایع به نسبت جدید است؛ پدیده‌ای که به مجموعه‌ای از مسائل، از جمله تأثیر بلند دامنه‌ی کنش انسانی و منافع و علایق پرمخاطره‌ی جهانی بیش از پیش در هم پیوسته پرتو می‌افکند که در چهارچوبهای سنتی تفکر اخلاقی و سیاسی به آسانی قابل انطباق نیست.

پی‌نوشت‌ها:

1. تالاری در مکانهای تفریحی، انباشته از آینه‌های رو به رو با انواع گوناگون که تصاویر بی‌نهایت و گاه واپیچیده از بازدیدکنندگانی که بین آنها رفت و آمد می‌کنند، بازتاب می‌دهند. م.
2. ژان بودریار (Jean Baudrillard) شاید مشهورترین مدافع این دیدگاه باشد، بودریار مدعی است که امروزه ما وارد مرحله‌ی جدیدی در تاریخ موضوع شده‌ایم، مرحله‌ای که وی آن را به عنوان شکل جدید اسکیزوفرنی (روان‌گسیختگی) توصیف می‌کند: «شخص روان‌گسیخته بجز خودش، پذیرای همه چیز است و در نهایت سردرگمی به سر می‌برد... روان‌گسیخته، تهی از یک پایه و منزلت و برگذشته بی‌هیچ مانعی، قادر به ساخت حدود وجود خویش نیست، دیگر نمی‌تواند خویشتن را به مثابه یک آینه بسازد. اینجاست که مبدل به یک صافی صرف می‌شود، یک سطح جذب و همانندسازی شبکه‌های نافذ.» ر. ک:
Jean Baudrillard, The Ecstasy of Communication, trans. Bernard and Caroline Schutze, ed. sylvère Lotringer (New York: Semiotext (e), 1988), p. 27.
3. Fredric Jameson, postmodernism, or, The Cultural Logic of Late Capitalism (London: Verso, 1991), especially ch. 1.
4. Graham Bamford
5. گراهام بمفورد (Graham Bamford) یک راننده‌ی 48 ساله‌ی کامیون بود که در مکلزفیلد (Macclesfield) زندگی می‌کرد. او گزارشهای مربوط به جنگ داخلی در یوگسلاوی سابق را دیده بود و آن طور که پدرش می‌گفت: «از مشاهده‌ی فیلم قتل عام در ویتز (Vitez) بسیار برآشفته بود». درست بعد از ساعت 4 بعدازظهر روز 29 آوریل 1993، همان هنگام که مجلس عوام انگلستان، مشغول مناظره درباره‌ی این بود که با قضیه بوسنی چه باید بکنند، «گراهام آرام وارد فضای سبز میدان پارلمان شد، خود را آغشته به بنزین کرد و کبریت کشید. پس از آنکه آمبولانس هوایی وی را به بیمارستان کوئین مری، در روهمپتون (Roehampton) یعنی جایی که همان شب در آن درگذشت، رسانید، مأموران پلیس یک کتابچه‌‎ی راهنمای شهر سارایوو به زبان آلمانی روی علفها پیدا کرده‌اند. گراهام در صفحات پراکنده‌ی این کتابچه نوشته بود که فکر می‌کند بریتانیا باید کاری بیش از صرفاً موضع‌گرفتن در مقام حافظ شرف نسبت به تراژدی بالکان انجام دهد.» (روزنامه گاردین، 12 ماه مه 1993).

منبع مقاله :
تامپسون، جان ب؛ (1391)، رسانه‌ها و مدرنیته‌ها، ترجمه‌ی مسعود اوحدی، تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، چاپ سوم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
چرا صل علی سترکه ترند شد؟ به همراه فیلم
چرا صل علی سترکه ترند شد؟ به همراه فیلم
گزیده‌ای از جلسه ۲۸ دادگاه محاکمه منافقین
play_arrow
گزیده‌ای از جلسه ۲۸ دادگاه محاکمه منافقین
عراقچی: سواحل مکران به محور توسعه ملی تبدیل می‌شوند
play_arrow
عراقچی: سواحل مکران به محور توسعه ملی تبدیل می‌شوند
پدر امیر محمد خالقی: برخی می‌خواستند از خون فرزندم سوءاستفاده کنند
play_arrow
پدر امیر محمد خالقی: برخی می‌خواستند از خون فرزندم سوءاستفاده کنند
پشت پرده طرح ترامپ برای کوچ اجباری مردم غزه
پشت پرده طرح ترامپ برای کوچ اجباری مردم غزه
روایت معاون اول قوه قضائیه از مبانی دینی و حقوقی بیانات رهبر انقلاب درباره عدم مذاکره با آمریکا
play_arrow
روایت معاون اول قوه قضائیه از مبانی دینی و حقوقی بیانات رهبر انقلاب درباره عدم مذاکره با آمریکا
گل دیدنی هالک از روی ضربه کاشته
play_arrow
گل دیدنی هالک از روی ضربه کاشته
پاسخ فواد ایزدی به یک سوال: چرا از آمریکا به ایران آمدید؟ / FBI اذیتم می‌کرد!
play_arrow
پاسخ فواد ایزدی به یک سوال: چرا از آمریکا به ایران آمدید؟ / FBI اذیتم می‌کرد!
قیچی برگردان اسماعیل قلی‌زاده از جنس شاهکار!
play_arrow
قیچی برگردان اسماعیل قلی‌زاده از جنس شاهکار!
تقلید صدای حیرت‌انگیز توسط شرکت‌کننده مقابل میثاقی و خیابانی
play_arrow
تقلید صدای حیرت‌انگیز توسط شرکت‌کننده مقابل میثاقی و خیابانی
نمایی از قطار لاکچری در ماچو پیچو
play_arrow
نمایی از قطار لاکچری در ماچو پیچو
نقشه آمریکا برای ایران به روایت فواد ایزدی!
play_arrow
نقشه آمریکا برای ایران به روایت فواد ایزدی!
تحصن حامیان حزب‌الله در جاده فرودگاه بیروت
play_arrow
تحصن حامیان حزب‌الله در جاده فرودگاه بیروت
قدردانی قالیباف از مردم برای حضور پرشور در ۲۲ بهمن
play_arrow
قدردانی قالیباف از مردم برای حضور پرشور در ۲۲ بهمن
پرواز پهپادهای ایرانی از زیر آب؛ سلاحی هیبریدی که کابوس دشمنان است!
play_arrow
پرواز پهپادهای ایرانی از زیر آب؛ سلاحی هیبریدی که کابوس دشمنان است!