سپید نامان
ای سبزپوشان سپید دل، ای حماسه سازان پیروز، ای سنگرداران همیشه بیدار، ای نشانهای سرافرازی بر دوش، آرامش شهرهامان نشان از سبزی نام و یاد شماست؛ شمایی که سینه در سینه و مشت در مشتْ در پهنای همه آبادیها، در برابر طاغوتِ بیداد و ستم ایستادهاید و در مصاف با اهریمنان شب پرست، بر پیکره سیاه ظلم، تیر و تبر فرود آورده و بر ریشه فساد تیشه میکوبید.
ای رهروان راه عدالت، ای دلیر مردان، بیداری و هوشیاری را با استقامت و ایمان پیوند زنید و همچون همیشه، به کار بهشتیِ پاسداری از ارزشهای اسلام و انقلاب تداوم بخشید. ای سپیدنامان، کتاب وجودتان به شیرازه امن وامان خداوندی مستحکم و پابرجایْ و خروش مخلصانه شما، در بارگاه کبریایی مقبول و مأجور باد.
حماسه آفرینان
ای سربازان سرافراز راه قسط، امنیت در سایه تلاش شما طلوع میکند. عدالتْ وامدار بیداری شماست. با حضور ایثارگرانهتان، ظلمْ جرأت برآمدن ندارد. آرامش، هدیهای الهی است که چشمان نگهبان شما به ارمغان میآورد. ای حماسه آفرینان بیداری، شجاعتْ گامهای محکمتان را میستاید. مقاومت از قامت بلندتان درس میآموزد و دلاوری بر دلهایتان بوسه میزند. ای آیههای روشن عدالت، بر سطر سطر کتاب زمانْ نام بلندتان جاودانه، و هفتهای که به پاس سپاس از همه کوششهای بیدریغ شما به نام « هفته نیروی انتظامی» نامیدهاند، مبارک باد.
نیروی انتظامی، نیاز جامعه آرمانی
آرزوی همیشگی انسانها، دنیایی سراسر صلح و آرامش بوده است، ولی بشر با همه تلاشها، هنوز نتوانسته بر این آرزو جامه عمل بپوشاند. همیشه عدهای با زیر پا گذاشتن ارزشها، هنجارها و رسوم اجتماعی، حریم جامعه را نقض و چهره آن را آلودهاند. وجود این افراد با توجه به زیانهایی که از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بر پیکر اجتماع وارد میکنند، نیاز به یک نیروی مقابلهگر را بیشتر روشن میسازد. «نیروی انتظامی» نیاز یک جامعه آرمانی است و همه اندیشمندان اجتماعی بر ضرورت وجود چنین نیرویی در تمام جوامع تأکید دارند؛ نیرویی که با اقتدار در برابر اخلال گران نظم و امنیت ایستاده و تیشه بر ریشههای ظلم و فساد میکوبد تا ارمغانآور آرامش و عدالت باشد. امنیت، اعتماد، سلامت، پویایی و نشاط، ثمره حضور نیروی انتظامی در جامعه است.
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، سازمانی است مسلّح در اطاعت فرماندهی کل قوا و وابسته به وزارت کشور که فرمانده آن از طرف مقام معظم رهبری منصوب میشود. بنابر ماده 3 ادغام نیروهای انتظامی، هدف از تشکیل این نیرو، استقرار نظم و امنیت، تأمین آسایش عمومی و فردی، نگهبانی و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در چارچوب این قانون در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران است. مأموریتها و وظایف نیروی انتظامی، براساس ماده 4 قانون یاد شده، مشتمل بر 26 بند است.
ادغام نیروهای انتظامی
پس از قبول قطعنامه 598 در سال 1367، مسأله ادغام نیروهای انتظامی شامل شهربانی، ژاندارمری، کمیتههای انقلاب و پلیس قضایی، از سوی وزارت کشور و نمایندگان مجلس مطرح و به طور جدّی دنبال شد. هدف آنها برقراری هرچه بهتر امنیت در داخل کشور و مرزهای جمهوری اسلامی، جلوگیری از صرف هزینههای اضافی و همچنین تداخل وظایف، مسئولیتها و مأموریتهای مشابه بود. سرانجام پس از بحث و بررسیهای فراوان، قانون ادغام نیروهای انتظامی شامل 11 ماده و 10 تبصره، در 27 تیرماه سال 1369 از تصویب مجلس گذشت و به تصویب شورای نگهبان رسید. پس از گذشت شش ماه از تصویب این قانون، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین سال 1370 با تأیید مقام معظم رهبری به منصه ظهور رسید.
آیه عدالت
بر تارک « نشان نیروی انتظامی» آیه هشت سوره مائده میدرخشد:
« ای کسانی که ایمان آوردهاید، همواره برای خداوند قیام کنید و به عدالت گواهی دهید».
پیام بلند این آیه آن است که عدالت اجتماعی، تنها یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه فرمان حتمیِ خداوند است. کارکنان غیور این نیرو نیز، خود را سربازن حکومت اسلامی دانسته و این آیه را سرفصل همه فعالیتهای خویش میشمرند. نیروی انتظامی در تلاش برای استقرار عدالت اسلامی ـ که آن را مهمترین وظیفه خود میداند ـ میکوشد که در مبارزه با ظلم و جنایت، ریشه پلیدیها را از رخسار جامعه بزداید و با اجرای قانون که ریشه در احکام اسلام دارد، پرچمدار راستین حکومت اسلامی باشد.
ضرورت نیروی انتظامی در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی
رهبر فرزانه انقلاب، در بیانی بلند به ضرورت وجود نیروی انتظامی اشاره کرده و میفرمایند:
« مسأله نیروی انتظامی، البته یک مسأله اساسی و مهم است. اگر ما بخواهیم ضروریات زندگی بشر را در فصول عمده خلاصه کنیم، یک فصل از این چند فصل، فصل امنیت است. بدون امنیت، نه خوراک لذتی میبخشد، نه خانواده انسی ایجاد میکند و نه شغل و درآمد فایدهای میبخشد. امنیت که نبود، هیچ چیز نیست... نیروی انتظامی باید پناه دلهای خائف و ترسان و جانهایی که احساس میکنند از سوی یک انسان یا جمع و مجموعهای تهدید میشوند، باشند. وجود نیروی انتظامی، باید اساس امنیت را در بیننده به وجود بیاورد. این شأن نیروی انتظامی در جمهوری اسلامی است».
امنیت، رهآورد فعالیتهای نیروی انتظامی
قرآن کریم «امنیت» را از اهداف بلند استقرار حاکمیت اللّه و ثمره حکومت صالحان میداند.
در طول تاریخ حیات بشر، امنیت و آرامشْ از نیازهای اصلی زندگی انسانی بوده است تا جایی که بعضی آن را بعد از ارضای خواستههای اولیه بدن، مهمترین نیاز بشر دانستهاند. استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی، از وظایف مهمی است که قانون اساسی آن را بر عهده نیروی انتظامی نهاده است. این نیرو وظیفه دارد با اقتدار کامل در ایجاد امنیت جامعه بکوشد و عوامل اخلالگر را شناسایی و سرکوب نماید تا در سایه این حرکت، فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته و رشد کند.
مسئول تأمین امنیت در جامعه
در جوامع امروزی که جمعیت بشری بیشمار، ارتباطات انسانی نامحدود و بهرهگیری از ابزار و فن آوری در این قلمروْ بیانتها شده است، موضوعات مهمی چون امنیت را نمیتوان به دست قضا و قدر سپرد؛ چرا که امنیتْ مبنای تصمیمگیری و برنامهریزی برای آینده است و امید به تحقق اهداف در سایه برنامه ریزی، زمانی مفهوم مییابد که وجود امنیت در جامعه حتمی شده باشد. در جمهوری اسلامی ایران، نیروی انتظامی، سازمان مسئول تأمین امنیت بوده و در کنار دیگر سازمانهایی که در قلمرو اطلاعات ـ به عنوان یکی از شاخصهای تأمین امنیت ـ کار میکنند، مسئول و پذیرای این مهم گشته است. مسئولیتپذیری، قانونمداری و احساس توانمندی در اجرای وظایف محوله از سوی ملت و فرماندهی معظم کل قوا، شاخصه اصلی این نیرو است.
نیروی انتظامی در کلام مقام معظم رهبری
حضرت آیت اللّه العظمی خامنهای(مد ظله العالی) فرماندهی کل قوا، درباره نیروی انتظامی فرمودهاند:
« نیروی انتظامی، آن سازمان رشید، آن بازوان توانا، آن شانههای پرتحمّلی است که میتواند و میخواهد این بار سنگین را بر دوش بگیرد واین خدمت بزرگ را برای مردم انجام دهد.... نیروی انتظامی،... باید با عزت،... امانت،... و کارایی خود در محیط زندگی مردم برود. آن ملتی که نیروی انتظامی خود را عزیز میداند و آن را با خود بیگانه میشمارد و به او اعتماد میکند، ملتی خوشبخت است. مردم نیروی انتظامی را باید از خود بدانند... مردم احساس آرامش میکنندکه ببینند جوانان، مردان و زنان در این سازمان بزرگ و کارآمد، با انجام صحیح وظایف خود، میتوانند آن چه از آنان متوقع است، آن را محقق کنند».
بیم وامید
نام پلیس در هر جامعه، همان قدر که برای تبهکاران و قانونشکنان وحشت آفرین و دلهرهآور است، برای مردمْ آرامشزا و ارمغانآورِ اطمینان است؛ از این رو در جوامع، میان ترس مجرمان از پلیس و دل گرمی مردم به آنْ رابطهای معکوس وجود دارد.
این امر درباره کشور ما و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز صدق میکند؛ چرا که نیروی انتظامی با تلاش در راستای ایجاد نظم، برقراری قانون و امنیت و برخورد با متخلفان و مجرمان از یک سو، و دادن ضمانت معنوی به جامعه از سوی دیگر، باعث اتکای مردم گردیده است. اگرچه این نیرو تا رسیدن به ایده آلهای مطلوب خود راهی بس طولانی دارد، ولی نگاهی به عملکرد نیروی انتظامی، هر ناظر منصفی را به این باور میرساند که این نیرودر مسیری صحیح گام برمیدارد و جهت کلی حرکت آن به سوی اهدافی است که وصول آن از این نیرو انتظار میرود.
تقویت نیروی انتظامی
برای ایجاد امنیتی مقتدرانه که آفریننده آرامش و آسایشی استوار خواهد بود، تقویت و پشتیبانی نیروی انتظامی از سوی آحاد ملت انتظار میرود. تقویت این نیرو، تقویت اقتدار نظام دربرخورد با موارد خلاف قانون است وبه کاهش انگیزههای مجرمانه منجر خواهد شد. اگر در جامعهای میان دولت و ملت اعتمادی متقابل پدید آید، مردم مهمترین عامل برقراری امنیت در جامعه خواهند بود و آنگاه نیروی انتظامی، راحتتر و کم هزینهتر میتواند از امنیت و آرامش جامعه پاسداری کند.
همه مسئولاند
نیروی انتظامی، مسئول قانونی مواجهه با جرم و شناسایی و دستگیری مجرمان است، ولی این به معنای سلب مسئولیت مردم در قبال فریضه امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ چرا که در نظام الهی «مسئول» یعنی کسی که در برابر فکر، تصمیم و عملش مورد مؤاخذه و سؤال قرار گیرد؛ از این رو، دامنه مسئولیت از فرد تا سراسر جامعه گسترده است. در حکومت اسلامیْ انتقاد، اعتراض و هرآن چیزی که به حق باشد و خیرخواهانه؛ نه مخرّب، فتنهانگیز و کینه جویانه، وظیفه دینی همه مسلمانان است. تفکر غلط «تو آن سوی جویی، من این سوی جوی» و بیاعتنایی مردم نسبت به اعمال همدیگر، همانند کرم ساقهخواری است که به سمت ریشه پیش خواهد رفت و به تدریج، جامعه را به گرداب تباهی میکشاند. اگر همه مردم، خود را در مقابل تخلّفات دیگر افراد، مسئول دانسته و آن را تنها وظیفه نیروی انتظامی ندانند، جامعه از بسیاری از آفتها وپلیدیها زدوده میشود.
دفاع از ارزشهای انقلاب
حاکمیت دین وارزشهای الهی، آرزوی همیشگی مسلمانان آگاه و مصلحان دینی بوده است. این آرزو، در بهمن 1357 در لباس انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و در پرتو خون هزاران شهید به باور نشست. بعد از انقلاب، ارزشها و آرمانهایی جدید که ریشه در اندیشههای الهی داشت، پیریزی شد و نهادها و ارگانهای بسیاری پدید آمد که مشروعیت و مقبولیت خود را از ولایت فقیه که رهبر توانمند انقلاب و حاکم حکومت دینی است، برگرفته بودند. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز با بهرهگیری از این پشتوانه محکم، وظیفه خود میداند که هرگاه کیان انقلاب و حریم ولایت به مخاطره افتد، با اقتداری شایسته، پا به میدان گذاشته و در دفاع از همه ارزشها و پاسداری از اعتقادات، از هرگونه جانفشانی دریغ نورزد. نیروی انتظامی به عنوان بازوی توانمند رهبر، رهنمودهای ایشان را سرفصل همه فعالیتهای خود میداند.
قانونمداری
آگاهی از قوانین و مقررات، راهگشای بسیاری از مشکلات و سدّی مستحکم در برابر بسیاری از تخلّفات است. کسی که نمیداند در برابرقانون چه عملی خوب و چه کاری بد است، کدام راهْ مستقیم وکدام ناهموار است، در راهروی پیچ در پیچ مشکلات گرفتار میشود.
در این راستا نیروی انتظامی، وظیفه دارد مردم را به سوی اطاعت از رهنمودهای قانونی هدایت، و با قانونشکنان با قدرت مقابله کند. قانونگرایی اگرچه گاه نیازمندِ اعمال قدرت و در حیطه وظایف نیروی انتظامی است، ولی پیش از این، نیازمند بالابردن بینش مردم و فرهنگ عمومی جامعه است.
نیروی انتظامی و مبارزه با تهاجم فرهنگی
دشمنان، در ستیز نظامی به مرزها میتازند، و در تهاجم فرهنگی به مغزها، باورها و فرهنگها. سالهاست که آنان با نیرنگهای بیشمار به ستیز ارزشها و باورهای راستین انقلابو اسلام آمدهاند. در این راستا، وظیفه همه اقشار و ارگانها است که توطئه بیگانگان را بشناسند و با اندیشههای فاسدِ وارداتی که در قالبهای مختلف رخ مینماید، به مبارزه برخیزند. در این میان، نیروی انتظامی کوشیده است تا در راستای وظایف خویش و با هوشیاری کامل و به شیوهای منطقی، با مظاهر تهاجم فرهنگی برخوردی قاطع کند. در شرایط کنونی، سرکوب عوامل اشاعه فحشا و بیبند و باری و مبارزه با مواد مخدر، نمونه روشنی از مقابله با تهاجم فرهنگی است که نیروی انتظامی عهدهدار انجام آن است.
نیروی انتظامی و فرهیختگان
در مبارزه با جرم و جنایت، نیروی انتظامی، تنها مجریِ اجرای قانون و مأمور برخورد با متخلفان است و طبیعی است که این امر، تنها راهکار مبارزه با جرم شناخته نمیشود؛ از اینرو، شایسته است فرهیختگان و پژوهشگران، این مسائل را بستری مناسب برای اندیشیدن خویش قراردهند و نقش بازدارندگی خود را درباره تخلفات اجتماعی ایفا کنند. اینان میتوانند با ارائه راهکارهای اساسی و عملی، جامعه را از اندیشههای انتظامی آگاه و زمینه ارتباط بیشتر مردم را با پلیس فراهم سازند. در این صورت است که میتوان به نقش بهتر و تأثیرگذارتر نیروهای انتظامی امیدوار بود.
باغبانان عدالت
«عدالت» مثل شکفتن گل است؛ یعنی همه زحمت ریشه، ساقه، برگ، آب و آفتاب و الطاف الهی، گویا در شکفتن گل جلوه میکند؛ اگر نه، میوه محصولی است که به مصرف میرسد. کار گل جلوه کردن است و عدالت، جلوه ادیان الهی است. در این راستا، نیروهای انتظامی در مبارزه با مفاسد اجتماعی، دستگیری متهمان و مجرمان، انهدام باندهای مواد مخدر و قاچاق و در پیشگیری از وقوع جرایم، همچون باغبانان عدالت اجتماعی عمل میکنند؛ یعنی افتها را میزدایند تا درخت تنومند عدالت به شکوفه بنشیند و همگان از میوههای حیاتبخش آن چون اعتماد، سلامت، پویایی، نشاط، رشد وخداباوری بهره گیرند.
آگاهی، اولین گام
مهمترین فعالیتهای نیروی انتظامی، بر سه اصل «آگاهی»، «پیشگیری» و «پیگیری» استوار است. آگاهی، اولین گام جلوگیری از جرم است. لازم است که مردم با قوانین و مقررات آشنا شوند تا از راههای خطکشی شده قانونی قدم بردارند. هم چنین از تهدیدات اخلال گران و فرصتطلبان و روشهای آنان آگاهی یابند تا در دامهای بیشمارشان گرفتار نگردند. نیروی انتظامی بر اساس این حکمت که «علاج واقعه قبل از وقوع میباید» تلاش کرده تا با شیوههای مختلف اطلاعرسانی، مردم را از تخلفات و راههای جلوگیری از آن آگاه سازد.
پیشگیری از وقوع جرم
همانگونه که پیشگیری از وقوع بیماریْ بهتر، ارزانتر و آسانتر از درمان شناخت شده، پیشگیری از وقوع جرم نیز، بهترین راه مقابله با آن است. نیروی انتظامی در پرتو این اندیشه و در راستای تحقق اهداف خود، کوشیده تا با همکاری فرهیختگان جامعه و نهادهای مسئول، زمینههای وقوع جرم را از میان برداشته و در سالمسازی محیط تلاش کند.
برنامهریزی گسترده، افزایش نیروی انسانی و استفاده از نیروهای کاردان و متخصص، کنترل شدید مرزها، بهرهگیری از تجهیزات پیشرفته، بالا بردن فنآوری کشف جرائم و فراهم کردن زمینههای همکاری بیشتر مردم با پلیس، از تدابیر اتخاذ شده در این راستا است.
ضابطان قوه قضاییه
در قانون اساسی، نیروهای انتظامی، به عنوان ضابطان قوه قضاییه شمرده میشوند و ابلاغ و اجرای احکام قضایی برعهده آنان است. قوه قضاییهْ رسیدگی به دعواها، صدور حکم، تعیین مجازاتها و حدود شرعی را برعهده دارد و کشف جرم، شناسایی خلافکاران، تعقیب و دستگیری آنان و تحویل به دستگاه قضایی ـ که آخرین گامها در راه آفتزدایی از جامعه است ـ وظیفه نیروی انتظامی است.
مذهب، عامل مصونیت
از راههای پیشگیری از وقوع جرم و جنایت، هدایت افراد به سوی ارزشهای اسلامی و حاکمیت معارف الهی است. آشنایی صحیح با مبانی دینی و پرورش کامل مذهبی، انسان را از سیر در اندیشههای پست و ناپاک و از سقوط در منجلاب جنایت و خیانت باز میدارد. مسئولان امنیتی کشور و فرماندهان نیروی انتظامی، همواره بر این باور اعتقاد راسخ دارند که ترویج اندیشههای دینی، سدّ مستحکمی در برابر تهاجم فرهنگی و مقابله با تخلفات و جرائم است.
مبارزه با مواد مخدر
از دیر باز، کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود، گذرگاه بزرگ مواد مخدر بوده و ضربات مهم اقتصادی و اجتماعی را متحمل شده است.
از مهمترین وظایف نیروی انتظامی، مبارزه با اعتیاد و انهدام کاروانهای قاچاق مواد مخدر است. سربازان غیور نیروی انتظامی، با نگاهبانی از مرزها و رویارویی با عاملان قاچاق، توزیع و فروش مواد مخدر، نقش مهمی را در اینباره ایفا میکنندو در این راه شهدای بسیاری را تقدیم ایران و انقلاب اسلامی کردهاند.
نگاهبانان بیدار
شب، سایه سیاهش را بر سر شهر افکنده و سکوت تنها همهمه کوچهها بود. خانهها کمکم پلکهایشان را میبستند تا به خوابی سنگین فرو روند، مرد، در امتداد کوچه گام برمیداشت و نگاه جستوجوگرش را به اطراف میدوخت. خستگی مهمان تنش بود و خواب مهیای ورود به چشمانش، ولی گامهایش محکم بود و استوار. آن سوی کوچه، پیرمردی در آستانه در ظاهر شد، دستی تکان داد و لبخندی زد. مرد نگاه مهربانش را به پیرمرد دوخت، دستش را به نشانه سپاس بالا آورد و خداحافظی کرد. اسلحه را بر روی دوشش جابهجا کرد تا اندکی از سنگینیاش کاسته باشد. نباید به خستگی مجال میداد و به خواب اجازه ورود. او باید بیدار میماند تا پیرمرد و بچههایش آسوده بخوابند.
منبع: ماهنامه گلبرگ