همراه با شادیهای معصومین علیهم السلام
لازمۀ محبت و دوستی اهل بیت علیهم السلام و شیعه بودن این است که باید در تمام ابعاد زندگی از ائمۀ معصومین علیهم السلام پیروی نمود، چه در مسایل اعتقادی و چه در مسائل عبادی، سیاسی و اجتماعی و چه در غمها و شادیها.
علی علیه السلام فرمود:
«اُنظُرُوا اَهلَ بَیتِ نَبِیِّکُم فَألزِموا سَمتَهُم وَاتَّبِعُوا أثَرَهُم فَلَن یُخرِجُوکُم مِن هُدیً وَلَن یُعیدُوکُم فِی رِدی».
«توجه کنید به اهل بیت پیامبر و در جهت و راه آنها بروید و پیروی کنید آثارشان را؛ چرا که آنها شما را از راه هدایت خارج نمی سازند و در پستی نمی-اندازند».
الگوی رفتار و حساسیتهای انسان در دوران کودکی، پدر و مادرند سپس معلمان و مربیان و همسالان وی می باشند، اما آنچه می تواند معیار حساسیت و رفتار برای همگان در همۀ زمانها باشد، شیوۀ رفتار معصومین علیهم السلام است.
امام رضا علیه السلام به «ریّان بن شبیب» فرمود:
«اِن سَرَّکَ أن تَکُونَ مَعَنا فِی الدَّرَجاتِ العُلی مِنَ الجَنانِ فَاحزَن لِحُزنِنا وَافرَح لِفَرحِنا».
«اگر دوست داری در درجات عالی بهشت، همراه ما باشی، محزون باش به حزن ما و خوشحال باش برای شادی ما».
لازمۀ شاد بودن در شادیهای اهل بیت علیهم السلام به این است که در چنین مناسبتهایی، مجالس شادی برگزار شود تا شادیهای زندگی به شادیهای معصومین علیهم السلام پیوند بخورد؛ مانند برگزاری مراسم عروسی، جشنها، مهمانیها و خرید وسایل مورد نیاز و عیدی، هدیه دادن و به دیدار یکدیگر رفتن درچنین روزها. برای اینکه از مظاهر فرح و سرور معصومین علیهم السلام پیروی نماییم، فهرستی از مظاهر فرح معصومین را مطرح می نماییم.
برخلاف سنتهای غلطی که در میان جوامع اسلامی رواج دارد و فکر می کنند در روزهای شادی، هرکاری را که خواسته باشند، می توانند انجام دهند و روزهای شادی را روزهای لهو و خوشگذرانی می دانند، ائمۀ معصومین علیهم السلام در چنین روزهایی ضمن شادی و سرور، برنامه های داشتند از مجموع آنها یک نکته استفاده می شود و آن این است که در روزهای شادی نه تنها تکالیف شرعی نباید تعطیل شود، بلکه تکلیف و عبادت بیش از روزهای دیگر است اصولا چنین روزها، روزهای عبادت و بندگی است نه روزهای غفلت و بی خبری، در اینجا به گوشه ای از برنامه های معصومین علیهم السلام در روزهای شادی، اشاره می کنیم:
«زَیِّنُوا اَعیادَکُم بِالتّکبیر»
«اعیادتان را به الله اکبر گفتن زینت کنید».
خود آن حضرت، هنگامی که از خانه به سمت مصلی بیرون می رفت از منزل تا مصلی با صدای بلند «الله اکبر و لا اله الا الله» می فرمود.
امام صادق علیه السلام فرمود: «لازم است شخص مؤمن در روز غدیر، پاکیزه ترین و مناسب ترین لباس خود را بپوشد».
امام رضا علیه السلام دربارۀ روز عید غدیر فرمود:
«یَومَ لُبسِ الثِّیابِ و نَزعِ السَّواد».
«این روز، روز کندن لباس سیاه و پوشیدن لباس مناسب است».
این شیوه دربارۀ نهم ربیع – چنانکه گذشت – نیز نقل شده است.
«معلی بن خنیس» از امام صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود:
«اِذَا کانَ یَومَ النِّیرُوزِ فَاغتَسِل وَألبِس أنظَفَ ثِیابِکَ و تَطَیَّب بِأطیَبِ طیبک و تَکُونَ ذلِکَ الیَوم صَائِماً».
«هنگامی که عید نوروز فرارسید، غسل کن و پاکیزه ترین لباسهایت را بر تن کن و به خوشبوترین عطرها خود را معطر کن و در این روز، روزه داشته باش».
«وأظهِروُا السُّرورَ فی مُلاقاتِکُم».
«در برخوردهایتان، شادی را آشکار کنید».
امام صادق علیه السلام فرمود: «روز غدیر، روز خوشحالی و شادی است».
و نیز در دهم رجب، سالروز تولد امام جواد علیه-السلام به دعای مخصوصی سفارش شده است.
«کانَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله یُنفِقُ فِی الطیبِ اکثَر مِمَا یُنفِقُ فِی الطَّعامِ».
«پیامبر صلی الله علیه و آله برای عطر بیش از طعام، بهاء می داد و بیشتر پولش را خرج آن می کرد».
امام صادق علیه السلام فرمود:
«تَطَیَّب بِاَطیَبِ طیبِک».
«با خوشبوترین و بهترین عطرها خود را معطر کن».
«ام سلمه» می گوید: در شب عروسی حضرت زهرا علیهاالسلام به فاطمه علیهاالسلام عرض کردم آیا نزد شما بوی خوشی یافت می شود که برای خود ذخیره کرده باشی؟ حضرت فرمود: آری، سپس شیشۀ عطری را آورد و مقداری از آن را به کف دستم ریخت، آن چنان بوی خوش داشت که هرگز نظیرش را نیافته بودم.
«مرحوم علامۀ مجلسی» می نویسد: در یکی از سالها که روز عید غدیر مصادف شده بود با روز جمعه، علی علیه السلام بعد از نماز جمعه با فرزندان و گروهی از شیعیانش به منزل امام حسن
علیه السلام جهت اطعامی که حضرت بدین مناسبت برایشان تدارک دیده بود، رفتند.
علی علیه السلام فرمود:
«و اَدُّو فِطرَتکُم فَانّهَا سُنَّهُ نَبِیِّکُم وَ فَریضَهٌ واجِبَهٌ مِن رَبّکُم».
«زکات فطرۀ خود را بپردازید زیرا زکات فطره سنت پیامبر و فریضۀ واجب الهی است».
از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:
«اِطرفُوا اَهالیکُم فی کُل جُمعهٍ بشیء مِنَ الفاکِهَةِ و الَّلحم حَتی یَفرحوا بِالجُمعه».
«برای خانواده هایتان در هر جمعه مقداری میوه و گوشت خریداری نمایید تا با خوردن میوه و غذاهای خوشمزه در روز جمعه خوشحال شوند».
الف – صله امام رضا علیه السلام در زمان ولایتعهدی
در جریان ولایتعهدی امام رضا علیه السلام شعراء هرکدام به نوبت، اظهار وجد و سرور نموده و اشعاری را که در مناقب امام رضا علیه السلام سروده بودند، در مجلس خواندند. «ابونواس» خود را به امام رضا علیه السلام رسانید و سلام کرد و جواب شنید و عرض کرد یابن رسول الله صلی الله علیه و آله چند بیتی سروده ام و دوست دارم که آنها را از من بشنوید. امام اجازه داد. ابونواس شروع به خواندن اشعار خود کرد که سه بیت آن از این قرار است:
مُطَهَّــرون نَقِّیلاتٌ ثِیــابُهُـم ُتلی الصَّلوهُ عَلَیهم اَینَما ذُکِروا
مَن لَم تَکُن عَلَوِیا حینَ تَنسِبُه فَعالَهُ فی قَدیمِ الدَّهــرِ مُفتَخِرٌ
فَأنتُمُ المَلأ الاعلی وَ عِندَکُم عِلمُ الکِتابَ وَ ما جائَت به السُّوَرُ
«آنها هستند پاکان و پاک دامنانی که هر جا نام ایشان برده می شود، درود و سلام بر آنها فرستاده می شود».
«کسی را که نسبت به کسی می دهند، اگر علوی نباشد برای او در این روزگار افتخاری نیست».
«شما هستید آن گروه بلند پایه و علم کتاب و آنچه در سوره های قرآن آمده است، نزد شماست».
امام به او فرمود: «شعری دربارۀ آنان گفته ای که تاکنون هیچ کس نگفته است». آنگاه رو به غلام خود نمود و فرمود: «آیا نزد تو از مخارج چیزی مانده است؟»
عرض کرد: بلی، سیصد دینار.
حضرت فرمود: «آن را به ابونواس بده و شاید او این مبلغ را کم بشمارد، لذا این اسب را هم برای او بفرست».
ب - «مرحوم شیخ مفید» می نویسد: «از جمله شاعرانی که بر آن حضرت وارد شدند، «دعبل بن علی خزاعی» شاعر معروف اهل بیت بود و چون بر آن حضرت وارد شد، عرض کرد: ای پسر پیامبر! من قصیده ای گفته ام و با خود عهد کرده ام که پیش از این که برای شما بخوانم برای دیگری آن را نخوانم، حضرت به او دستور داد بنشیند تا اینکه مجلس خلوت شد، آنگاه فرمود: «قصیده ات را بخوان». پس قصیده ای را ایراد کرد که بیت اول آن چنین است:
مَدارِسُ آیاتٍ خَلَت مِن تَلاوَهٍ وَ مَنزلُ وَحیٍ مُقَفَّرُ العَرَصاتِ
اَری فیئهم فی غیرِهم مُقتَسِماً وَ أیدیهِم من فِیئِهِم صَفَراتٍ
«مدرسه های آیات قرآنی، از تلاوت قرآن خالی مانده و خانۀ وحی الهی از سکنه خالی شده است».
«می بینیم مال اختصاصی فرزندان رسول خدا در بین مخالفین تقسیم شده و عزیزان پیامبر صلی الله علیه و آله دستشان از اموالشان خالی است».
«دعبل» چون از خواندن اشعار خود فارغ شد، حضرت برخاست و سپس به وسیلۀ خادم خود، ششصد دینار فرستاد و از کمی آن عذر خواست.
ج – صلۀ امام سجاد علیه السلام
در زمان خلافت «عبدالملک مروان»، سالی پسرش «هشام» به حج رفت و در حال طواف، به حجرالأسود رسید و خواست استلام حجر کند، اما از کثرت جمعیت نتوانست و کسی هم به او اعتنایی نکرد، در این هنگام، امام سجاد علیه السلام در حالی که طواف می کرد، به حجرالأسود رسید، مردم به ملاحظۀ هیبت و جلالت آن حضرت، از حجرالأسود دور شد تا آن حضرت استلام کند، هشام از ملاحظۀ این صحنه غضبناک شد. مردی از اهل شام چون این عظمت و جلالت را مشاهده کرد، از هشام پرسید: این شخص کیست که کردم به او این چنین احترام می گذارند؟ هشام برای اینکه اهل شام آن جناب را نشناسند، گفت من او را نمی شناسم!!
«فرزدق شاعر» در آنجا حاضر بود، گفت من او را خوب می شناسم.
مرد شامی گفت: یا ابافراس! او کیست؟ فرزدق گفت:
هذَا الَّذی تَعرِف البَطحاءُ وطأتَهُ وَالبیتُ یَعرفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ
هذَا النَقــی التَقــیُ الطّاهر العَلَم اِذا رأتهُ قُـریشٌ قـالَ قائِلُهــا
هذا ابنُ خَیــرِ عِبـاداللهِ کُلُّهُــم اِلی مَکارِم هذا یَنتَهی الکَرَمُ...
«این کسی است که مکه، گامهایش را می شناسد خانۀ خدا و حل و حرم او را می شناسد».
«این شخصیت، مظهر تقوا، پاکی و سرشناس است، هر زمانی که قریش او را می بینند می گویند:».
«این فرزند بهترین بندگان خداست، ویژگیها و نیکیهای اخلاقی و بزرگواری او به نهایت خود می-رسد».
«هشام» خشمگین شد و دستور داد او را حبس کنند، وقتی خبر به حضرت علی بن الحسین علیه السلام رسد، حضرت دوازده هزار درهم برای فرزدق فرستاد و از او معذرت خواست که اگر بیشتر می داشتم صلۀ بیشتری می دادم. فرزدق آن مال را رد کرد و پیغام داد: من این شعر را به خاطر صله نگفته ام بلکه به جهت خدا و رسول صلی الله علیه و آله گفتم. حضرت دوباره آن مال را برای او فرستاد و پیغام داد که به حق من قبول کن و فرزدق قبول نمود.
د – کمیت بن زید اسدی شاعر شیعی، زمان امام سجاد و امام باقر علیه السلام چون قصیدۀ هاشمیات را سرود به بصره آمد و نزد فرزدق رفت و قصیده اش را خواند. فرزدق او را تحسین کرد و سپس به مدینه رفت و خدمت امام باقر علیه السلام شرفیاب شد و اشعار خود را برای آن حضرت خواند امام باقر علیه السلام فرمود ای کمیت اگر نزد من مالی بود تو را صله می دادم لکن از برای توست آن عبارتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به حسان بن ثابت فرمودند:
«لازِلتَ مُؤیَّداً بروح القُدُس ما ذَبَّیتَ عَنا اَهلَ البَیت.»
«همیشه مؤید باشی به روح القدس به جهت دفاع و حمایت از اهل بیت».
و در روایت دیگر آمده است که «صاعد» مولای کمیت گفت با کمیت خدمت امام باقر علیه السلام رفتم و کمیت قصیده ای در مدح اهل بیت علیهم السلام ایراد کرد. حضرت فرمود:
«اَلَّلهُمَ اغفِر لِلکُمِیت اَلَّلهُمَ اِغفِر لِلکُمیتِ»
«خدایا کمیت را بیامرز خدایا کمیت را بیامرز سپس هزار دینار و مقداری لباس به او بخشید کمیت پول را قبول نکرد و جامه را به جهت تبرک و تیمن قبول نمود.»
هـ - و در حالات حضرت موسی بن جعفر علیه السلام آمده است: روز عیدی که مردم به دیدن آن حضرت آمده و هدایایی آورده بودند، آخرین نفر آنها پیرمرد فقیری بود که پیش آمد و عرض کرد: من هدیه ای ندارم جز بیست شعر که جدم در مدح جدت گفته است. پس آن اشعار را خواند، حضرت فرمود: «هدیۀ تو را قبول کردم». سپس تمام هدایایی که برای او آورده بودند، به آن پیرمرد بخشید.
«ولیمه و اطعام در پنج مورد بیشتر تأکید شده است: 1- عروسی. 2- هنگام تولد نوزاد. 3- ختنۀ اولاد. 4- موقع خرید خانه. 5- در مراجعت از زیارت خانۀ خدا».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام تزویج میمونه دختر حارث، ولیمه داد. حضرت علی علیه-السلام برای عروسی حضرت زهرا علیهاالسلام مهاجرین و انصار را دعوت کرد، و آنها را طعام و ولیمه داد.
امام رضا علیه السلام فرمود: «خداوند کسی را که روز عید غدیر، بر عیال خود توسعه دهد، رحمت می کند و او را از آتش دوزخ دور می گرداند».
علی علیه السلام فرمود: «وَاجمِعُوا یَجمَعِ الله شَملکم» در روز عید غدیر گرد هم آیید تا خداوند امورتان را از نابسامانی و پراکندگی برهاند.
علی علیه السلام فرمود: به یکدیگر نیکی کنید که خداوند الفت میان شما را پایدار سازد و نیکی در این روز موجب افزایش مال و عمر می شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: وَاکثِر برّهم : در روز غدیر به برادران ایمانی ات بسیار نیکی کن.
سایت های مرتبط با این مقاله
علی علیه السلام فرمود:
«اُنظُرُوا اَهلَ بَیتِ نَبِیِّکُم فَألزِموا سَمتَهُم وَاتَّبِعُوا أثَرَهُم فَلَن یُخرِجُوکُم مِن هُدیً وَلَن یُعیدُوکُم فِی رِدی».
«توجه کنید به اهل بیت پیامبر و در جهت و راه آنها بروید و پیروی کنید آثارشان را؛ چرا که آنها شما را از راه هدایت خارج نمی سازند و در پستی نمی-اندازند».
الگوی رفتار و حساسیتهای انسان در دوران کودکی، پدر و مادرند سپس معلمان و مربیان و همسالان وی می باشند، اما آنچه می تواند معیار حساسیت و رفتار برای همگان در همۀ زمانها باشد، شیوۀ رفتار معصومین علیهم السلام است.
امام رضا علیه السلام به «ریّان بن شبیب» فرمود:
«اِن سَرَّکَ أن تَکُونَ مَعَنا فِی الدَّرَجاتِ العُلی مِنَ الجَنانِ فَاحزَن لِحُزنِنا وَافرَح لِفَرحِنا».
«اگر دوست داری در درجات عالی بهشت، همراه ما باشی، محزون باش به حزن ما و خوشحال باش برای شادی ما».
لازمۀ شاد بودن در شادیهای اهل بیت علیهم السلام به این است که در چنین مناسبتهایی، مجالس شادی برگزار شود تا شادیهای زندگی به شادیهای معصومین علیهم السلام پیوند بخورد؛ مانند برگزاری مراسم عروسی، جشنها، مهمانیها و خرید وسایل مورد نیاز و عیدی، هدیه دادن و به دیدار یکدیگر رفتن درچنین روزها. برای اینکه از مظاهر فرح و سرور معصومین علیهم السلام پیروی نماییم، فهرستی از مظاهر فرح معصومین را مطرح می نماییم.
برخلاف سنتهای غلطی که در میان جوامع اسلامی رواج دارد و فکر می کنند در روزهای شادی، هرکاری را که خواسته باشند، می توانند انجام دهند و روزهای شادی را روزهای لهو و خوشگذرانی می دانند، ائمۀ معصومین علیهم السلام در چنین روزهایی ضمن شادی و سرور، برنامه های داشتند از مجموع آنها یک نکته استفاده می شود و آن این است که در روزهای شادی نه تنها تکالیف شرعی نباید تعطیل شود، بلکه تکلیف و عبادت بیش از روزهای دیگر است اصولا چنین روزها، روزهای عبادت و بندگی است نه روزهای غفلت و بی خبری، در اینجا به گوشه ای از برنامه های معصومین علیهم السلام در روزهای شادی، اشاره می کنیم:
1- تکبیر و تهلیل گفتن
«زَیِّنُوا اَعیادَکُم بِالتّکبیر»
«اعیادتان را به الله اکبر گفتن زینت کنید».
خود آن حضرت، هنگامی که از خانه به سمت مصلی بیرون می رفت از منزل تا مصلی با صدای بلند «الله اکبر و لا اله الا الله» می فرمود.
2- پوشیدن لباس پاکیزه
امام صادق علیه السلام فرمود: «لازم است شخص مؤمن در روز غدیر، پاکیزه ترین و مناسب ترین لباس خود را بپوشد».
امام رضا علیه السلام دربارۀ روز عید غدیر فرمود:
«یَومَ لُبسِ الثِّیابِ و نَزعِ السَّواد».
«این روز، روز کندن لباس سیاه و پوشیدن لباس مناسب است».
این شیوه دربارۀ نهم ربیع – چنانکه گذشت – نیز نقل شده است.
«معلی بن خنیس» از امام صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود:
«اِذَا کانَ یَومَ النِّیرُوزِ فَاغتَسِل وَألبِس أنظَفَ ثِیابِکَ و تَطَیَّب بِأطیَبِ طیبک و تَکُونَ ذلِکَ الیَوم صَائِماً».
«هنگامی که عید نوروز فرارسید، غسل کن و پاکیزه ترین لباسهایت را بر تن کن و به خوشبوترین عطرها خود را معطر کن و در این روز، روزه داشته باش».
3- تبسم و لبخند
4- تبریک و تهنیت گفتن
5- شادی کردن
«وأظهِروُا السُّرورَ فی مُلاقاتِکُم».
«در برخوردهایتان، شادی را آشکار کنید».
امام صادق علیه السلام فرمود: «روز غدیر، روز خوشحالی و شادی است».
6- دعا و روزه
و نیز در دهم رجب، سالروز تولد امام جواد علیه-السلام به دعای مخصوصی سفارش شده است.
7- نماز
8- عطر زدن
«کانَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله یُنفِقُ فِی الطیبِ اکثَر مِمَا یُنفِقُ فِی الطَّعامِ».
«پیامبر صلی الله علیه و آله برای عطر بیش از طعام، بهاء می داد و بیشتر پولش را خرج آن می کرد».
امام صادق علیه السلام فرمود:
«تَطَیَّب بِاَطیَبِ طیبِک».
«با خوشبوترین و بهترین عطرها خود را معطر کن».
«ام سلمه» می گوید: در شب عروسی حضرت زهرا علیهاالسلام به فاطمه علیهاالسلام عرض کردم آیا نزد شما بوی خوشی یافت می شود که برای خود ذخیره کرده باشی؟ حضرت فرمود: آری، سپس شیشۀ عطری را آورد و مقداری از آن را به کف دستم ریخت، آن چنان بوی خوش داشت که هرگز نظیرش را نیافته بودم.
9- اطعام طعام
«مرحوم علامۀ مجلسی» می نویسد: در یکی از سالها که روز عید غدیر مصادف شده بود با روز جمعه، علی علیه السلام بعد از نماز جمعه با فرزندان و گروهی از شیعیانش به منزل امام حسن
علیه السلام جهت اطعامی که حضرت بدین مناسبت برایشان تدارک دیده بود، رفتند.
10- انفاق و کمک به فقراء
علی علیه السلام فرمود:
«و اَدُّو فِطرَتکُم فَانّهَا سُنَّهُ نَبِیِّکُم وَ فَریضَهٌ واجِبَهٌ مِن رَبّکُم».
«زکات فطرۀ خود را بپردازید زیرا زکات فطره سنت پیامبر و فریضۀ واجب الهی است».
11- زینت کردن
12- تغییر ذائقه و تنوع
از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:
«اِطرفُوا اَهالیکُم فی کُل جُمعهٍ بشیء مِنَ الفاکِهَةِ و الَّلحم حَتی یَفرحوا بِالجُمعه».
«برای خانواده هایتان در هر جمعه مقداری میوه و گوشت خریداری نمایید تا با خوردن میوه و غذاهای خوشمزه در روز جمعه خوشحال شوند».
13- صله دادن
الف – صله امام رضا علیه السلام در زمان ولایتعهدی
در جریان ولایتعهدی امام رضا علیه السلام شعراء هرکدام به نوبت، اظهار وجد و سرور نموده و اشعاری را که در مناقب امام رضا علیه السلام سروده بودند، در مجلس خواندند. «ابونواس» خود را به امام رضا علیه السلام رسانید و سلام کرد و جواب شنید و عرض کرد یابن رسول الله صلی الله علیه و آله چند بیتی سروده ام و دوست دارم که آنها را از من بشنوید. امام اجازه داد. ابونواس شروع به خواندن اشعار خود کرد که سه بیت آن از این قرار است:
مُطَهَّــرون نَقِّیلاتٌ ثِیــابُهُـم ُتلی الصَّلوهُ عَلَیهم اَینَما ذُکِروا
مَن لَم تَکُن عَلَوِیا حینَ تَنسِبُه فَعالَهُ فی قَدیمِ الدَّهــرِ مُفتَخِرٌ
فَأنتُمُ المَلأ الاعلی وَ عِندَکُم عِلمُ الکِتابَ وَ ما جائَت به السُّوَرُ
«آنها هستند پاکان و پاک دامنانی که هر جا نام ایشان برده می شود، درود و سلام بر آنها فرستاده می شود».
«کسی را که نسبت به کسی می دهند، اگر علوی نباشد برای او در این روزگار افتخاری نیست».
«شما هستید آن گروه بلند پایه و علم کتاب و آنچه در سوره های قرآن آمده است، نزد شماست».
امام به او فرمود: «شعری دربارۀ آنان گفته ای که تاکنون هیچ کس نگفته است». آنگاه رو به غلام خود نمود و فرمود: «آیا نزد تو از مخارج چیزی مانده است؟»
عرض کرد: بلی، سیصد دینار.
حضرت فرمود: «آن را به ابونواس بده و شاید او این مبلغ را کم بشمارد، لذا این اسب را هم برای او بفرست».
ب - «مرحوم شیخ مفید» می نویسد: «از جمله شاعرانی که بر آن حضرت وارد شدند، «دعبل بن علی خزاعی» شاعر معروف اهل بیت بود و چون بر آن حضرت وارد شد، عرض کرد: ای پسر پیامبر! من قصیده ای گفته ام و با خود عهد کرده ام که پیش از این که برای شما بخوانم برای دیگری آن را نخوانم، حضرت به او دستور داد بنشیند تا اینکه مجلس خلوت شد، آنگاه فرمود: «قصیده ات را بخوان». پس قصیده ای را ایراد کرد که بیت اول آن چنین است:
مَدارِسُ آیاتٍ خَلَت مِن تَلاوَهٍ وَ مَنزلُ وَحیٍ مُقَفَّرُ العَرَصاتِ
اَری فیئهم فی غیرِهم مُقتَسِماً وَ أیدیهِم من فِیئِهِم صَفَراتٍ
«مدرسه های آیات قرآنی، از تلاوت قرآن خالی مانده و خانۀ وحی الهی از سکنه خالی شده است».
«می بینیم مال اختصاصی فرزندان رسول خدا در بین مخالفین تقسیم شده و عزیزان پیامبر صلی الله علیه و آله دستشان از اموالشان خالی است».
«دعبل» چون از خواندن اشعار خود فارغ شد، حضرت برخاست و سپس به وسیلۀ خادم خود، ششصد دینار فرستاد و از کمی آن عذر خواست.
ج – صلۀ امام سجاد علیه السلام
در زمان خلافت «عبدالملک مروان»، سالی پسرش «هشام» به حج رفت و در حال طواف، به حجرالأسود رسید و خواست استلام حجر کند، اما از کثرت جمعیت نتوانست و کسی هم به او اعتنایی نکرد، در این هنگام، امام سجاد علیه السلام در حالی که طواف می کرد، به حجرالأسود رسید، مردم به ملاحظۀ هیبت و جلالت آن حضرت، از حجرالأسود دور شد تا آن حضرت استلام کند، هشام از ملاحظۀ این صحنه غضبناک شد. مردی از اهل شام چون این عظمت و جلالت را مشاهده کرد، از هشام پرسید: این شخص کیست که کردم به او این چنین احترام می گذارند؟ هشام برای اینکه اهل شام آن جناب را نشناسند، گفت من او را نمی شناسم!!
«فرزدق شاعر» در آنجا حاضر بود، گفت من او را خوب می شناسم.
مرد شامی گفت: یا ابافراس! او کیست؟ فرزدق گفت:
هذَا الَّذی تَعرِف البَطحاءُ وطأتَهُ وَالبیتُ یَعرفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ
هذَا النَقــی التَقــیُ الطّاهر العَلَم اِذا رأتهُ قُـریشٌ قـالَ قائِلُهــا
هذا ابنُ خَیــرِ عِبـاداللهِ کُلُّهُــم اِلی مَکارِم هذا یَنتَهی الکَرَمُ...
«این کسی است که مکه، گامهایش را می شناسد خانۀ خدا و حل و حرم او را می شناسد».
«این شخصیت، مظهر تقوا، پاکی و سرشناس است، هر زمانی که قریش او را می بینند می گویند:».
«این فرزند بهترین بندگان خداست، ویژگیها و نیکیهای اخلاقی و بزرگواری او به نهایت خود می-رسد».
«هشام» خشمگین شد و دستور داد او را حبس کنند، وقتی خبر به حضرت علی بن الحسین علیه السلام رسد، حضرت دوازده هزار درهم برای فرزدق فرستاد و از او معذرت خواست که اگر بیشتر می داشتم صلۀ بیشتری می دادم. فرزدق آن مال را رد کرد و پیغام داد: من این شعر را به خاطر صله نگفته ام بلکه به جهت خدا و رسول صلی الله علیه و آله گفتم. حضرت دوباره آن مال را برای او فرستاد و پیغام داد که به حق من قبول کن و فرزدق قبول نمود.
د – کمیت بن زید اسدی شاعر شیعی، زمان امام سجاد و امام باقر علیه السلام چون قصیدۀ هاشمیات را سرود به بصره آمد و نزد فرزدق رفت و قصیده اش را خواند. فرزدق او را تحسین کرد و سپس به مدینه رفت و خدمت امام باقر علیه السلام شرفیاب شد و اشعار خود را برای آن حضرت خواند امام باقر علیه السلام فرمود ای کمیت اگر نزد من مالی بود تو را صله می دادم لکن از برای توست آن عبارتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به حسان بن ثابت فرمودند:
«لازِلتَ مُؤیَّداً بروح القُدُس ما ذَبَّیتَ عَنا اَهلَ البَیت.»
«همیشه مؤید باشی به روح القدس به جهت دفاع و حمایت از اهل بیت».
و در روایت دیگر آمده است که «صاعد» مولای کمیت گفت با کمیت خدمت امام باقر علیه السلام رفتم و کمیت قصیده ای در مدح اهل بیت علیهم السلام ایراد کرد. حضرت فرمود:
«اَلَّلهُمَ اغفِر لِلکُمِیت اَلَّلهُمَ اِغفِر لِلکُمیتِ»
«خدایا کمیت را بیامرز خدایا کمیت را بیامرز سپس هزار دینار و مقداری لباس به او بخشید کمیت پول را قبول نکرد و جامه را به جهت تبرک و تیمن قبول نمود.»
هـ - و در حالات حضرت موسی بن جعفر علیه السلام آمده است: روز عیدی که مردم به دیدن آن حضرت آمده و هدایایی آورده بودند، آخرین نفر آنها پیرمرد فقیری بود که پیش آمد و عرض کرد: من هدیه ای ندارم جز بیست شعر که جدم در مدح جدت گفته است. پس آن اشعار را خواند، حضرت فرمود: «هدیۀ تو را قبول کردم». سپس تمام هدایایی که برای او آورده بودند، به آن پیرمرد بخشید.
14- ولیمه
«ولیمه و اطعام در پنج مورد بیشتر تأکید شده است: 1- عروسی. 2- هنگام تولد نوزاد. 3- ختنۀ اولاد. 4- موقع خرید خانه. 5- در مراجعت از زیارت خانۀ خدا».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام تزویج میمونه دختر حارث، ولیمه داد. حضرت علی علیه-السلام برای عروسی حضرت زهرا علیهاالسلام مهاجرین و انصار را دعوت کرد، و آنها را طعام و ولیمه داد.
15- توسعۀ زندگی
امام رضا علیه السلام فرمود: «خداوند کسی را که روز عید غدیر، بر عیال خود توسعه دهد، رحمت می کند و او را از آتش دوزخ دور می گرداند».
16- همایش
علی علیه السلام فرمود: «وَاجمِعُوا یَجمَعِ الله شَملکم» در روز عید غدیر گرد هم آیید تا خداوند امورتان را از نابسامانی و پراکندگی برهاند.
17- هدیه دادن:
18- نیکی و احسان
علی علیه السلام فرمود: به یکدیگر نیکی کنید که خداوند الفت میان شما را پایدار سازد و نیکی در این روز موجب افزایش مال و عمر می شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: وَاکثِر برّهم : در روز غدیر به برادران ایمانی ات بسیار نیکی کن.
19- دیدو بازدید
سایت های مرتبط با این مقاله
تصاویر خوراکیها