آمده رشک ارم امشب

صحراي حجاز آمده رشك ارم امشب عالم همه گرديده محيط كرم امشب تكبير بگویيد حرم شد حرم امشب بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب
شنبه، 26 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
آمده رشک ارم امشب

آمده رشک ارم امشب

شاعر: حاج غلامرضا سازگار

صحراي حجاز آمده رشك ارم امشب

عالم همه گرديده محيط كرم امشب

تكبير بگویيد حرم شد حرم امشب

بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب

در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب

بت‌ها همه گشتند به تعظيم خم امشب

در سيزده ماه رجب ماه مبارك

ميلاد علي در حرم‌الله مبارك

اين جان جهان است فدا باد جهانش

در قلب رسل چار كتاب است به شأنش

داده است خداوند به هر عصر نشانش

ريزد دُر توحيد و نبوّت ز دهانش

پيوسته بود نام محمد به زبانش

اي كعبه در آغوش به بر گیر چو جانش

گلبوسه بزن صورت الله صمد را

تبريك بگو فاطمة بنت اسد را

اركان حرم راست به سر شور ولايت

بت‌ها همه گشتند به توحيد هدايت

زمزم به دوصد زمزمه كرده است روايت

كامشب به حرم نور علي گشته عنايت

نوري كه نه مبدأ بود آن را نه نهايت

كز نور الهي كند اين نور حكايت

اين نور همان است كه پيش از گِل آدم

تابيد ز حُسن ازلي در دِل آدم

اين نور فروغ بصر آدم و حوّاست

اين نور همان راهبر نوح به درياست

اين نور تجلاي خدا در دل سيناست

اين نور عيان جلوه حق در يَد بيضاست

اين نور همان معجزه فيض مسيحاست

اين نور خطابي است كه در طور به موساست

اين نور فروغي است كه در غيب نهان بود

اين نور چراغي است كه در عرش عيان بود

اي بحر تجلاي اَزَل، اين گهر تواست

اي معجزه صُنع خدا، اين اثر تواست

اي روح‌الامين مرشد تو راهبر تواست

اي بيت، جمال اَحدِ دادگر تواست

اي آدم پاكيزه سرشت اين پدر تواست

اي فاطمه بنت اسد اين پسر تواست

بر روي دو دست تو يدالله مبارك

ديدار جمال اسدالله مبارك

آغوش گشوده است ز هم بيت‌الهش

كعبه، حرم امن خدا شد به پناهش

اركان حرم تشنة يك نيم نگاهش

مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش

در پاكي و در زهد، خداوند گواهش

پيغمبر اسلام بود چشم به راهش

تا بار دگر روح شريفش به تن آيد

بر ياري او حيدر خيبر شكن آيد

افتاده نفس در دل خلقت به شماره

از چشم سماوات روان گشته ستاره

مَه خندد و خورشيد شده محو نظاره

جبريل به ديوار حرم كرده اشاره

وز شوق گريبان حرم گشته دوپاره

تا جلوه كند روي خداوند دوباره

اي اهل حرم باز حرم محترم آمد

تكبير بگویید علي از حرم آمد

اين است كه دیدند به هر عصر عیانش

اين است كه پيوسته زمان‌هاست زمانش

اين است كه برتر ز مكان‌هاست مكانش

آيات خدا ريخته از دُرج دهانش

پيوسته بود نام محمد به زبانش

بگرفته به بر خواجة لولاك چو جانش

لب‌هاش گل انداخته از بوسة احمد

انگار كه قرآن شده نازل به محمد

اين است كه سر تا به قدم جان رسول است

شمشير خدا، شير خروشان رسول است

چون خرمن گل زينت دامان رسول است

از كودكي خويش نگهبان رسول است

قدر و نبأ و فاطر و فرقان رسول است

قدرش بشناسيد كه قرآن رسول است

قرآن كه ز آغاز به احمد شده نازل

بر قلب وي، از قلب محمد شده نازل

اي بندگي درگه تو روح سيادت

اي مهر تو امضاي قبولي عبادت

خوبان جهان را به درت روي ارادت

توحيد به توحيد تو داده است شهادت

بي دوستي‌ات خلق نگرديده سعادت

از يمن قدوم تو حرم يافت ولادت

تو شير خدايي و محمد به تو نازد

والله قسم خالق سرمد به تو نازد

ما مهر تو با شير گرفتيم ز مادر

بي مهر تو ما را نبود روح به پيكر

جايي كه بود پاي تو بر دوش پيمبر

كس را نبود گفتن مدح تو ميسّر

اوصاف تو را گفته خداوند مكرّر

گيرم كه ببارد ز دهان همه گوهر

با هيچ زبان گفتن مدح تو نشايد

ميثم چه بگويد چه بخواند چه سرايد؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.