دارالعباده‏ي يزد و سنت ديرپاي وقف

اگر گفته شود که شهر يزد با کالبد خشتي و گلي و در عين حال منسجم، ماندگار و استوار خويش و هم شيوه و معيار متناسب و پيشرفته‏ي شهرسازي‏اش در ايران و شايد در جهان بي‏همتا و همانند است، سخني گزافه و زياده گفته نشده است. پابرجايي بناهاي ساده و بي‏پيرايه‏ي يزد گرچه تا حدود زيادي با جريان آب و هوايي و جغرافيايي ويژه‏ي آن بي‏ارتباط نيست،
چهارشنبه، 15 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دارالعباده‏ي يزد و سنت ديرپاي وقف
دارالعباده‏ي يزد و سنت ديرپاي وقف
دارالعباده‏ي يزد و سنت ديرپاي وقف

نويسنده: سيد احمد موسوي

اشاره

اگر گفته شود که شهر يزد با کالبد خشتي و گلي و در عين حال منسجم، ماندگار و استوار خويش و هم شيوه و معيار متناسب و پيشرفته‏ي شهرسازي‏اش در ايران و شايد در جهان بي‏همتا و همانند است، سخني گزافه و زياده گفته نشده است. پابرجايي بناهاي ساده و بي‏پيرايه‏ي يزد گرچه تا حدود زيادي با جريان آب و هوايي و جغرافيايي ويژه‏ي آن بي‏ارتباط نيست، ولي در عين حال به مهارت، زبردستي و فن‏آوري استادانه‏ي معمار رازيگر و بناي گذشته محلي و بومي در به کارگيري بهينه از مواد و مصالح ارزنده و متناسب و بهره‏گيري از شيوه‏هاي ساخت و ساز پيشرفته بستگي داشته است. هم اکنون آثار و بناهاي مهمي از پيشينه‏ي دور و دراز شهر در يزد بر جاي است که براي بهره‏وري و آگاهي بيشتر، اثر سترگ يادگارهاي يزد در 2 مجلد 1، پژوهش و نگارش محقق توانا آقاي استاد ايرج افشار، فرزند خلف شادروان دکتر محمود افشار يزدي، باني اوقاف و خيرات و مبراّت بسيار، نوشته‏ي جامع و ارزشمندي است. برشمردن آثار تاريخي يزد مشتمل بر فهرستي طولاني است که از حوصله اين مختصر خارج است و تنها به برخي از مهمترين آنها مي‏پردازيم:
مساجد: جامع کبير، ميرچخماق، سر ريگ، ملااسماعيل، بياق خان و حظيره ملاّ.
امامزاده‏ها و بقاع، جعفر، جعفر بن محمد، سيد صحرا، سيد طاووس، سيد گل زرد، سيد گل سرخ، سيد قوام‏الدين، سيد نصرالدين، ستي فاطمه، سيد خليل، بقعه شيخ احمد فهادان و بقعه‏ي شيخ دادا.
مدارس: حسينيه‏ي هشت (حسينان) کماليه، رکنيه، ضيائيه، شمسيه، شفيعيه، شهابيه، ملااسماعيل خان، خانزاده، مصلي، سرپلک، و ابوالمعالي.
تأسيسات شهري و عمومي: حصار و برج و بارو و خندق و دروازه‏هاي شهر، نارين قلعه، باغها، بازارها و بازارچه‏ها، ميادين و لردها (باراندازها)، آب انبارها، سقاخانه‏ها، حسينيه‏ها، تکيه‏ها، کوچه‏ها و پس کوچه‏ها و گذرها، آسياها،کاروانسراها، آتشکده‏ها و پيرانگاهها، دخمه‏ها و منازل قديمي و مسکوني.

نام و نشان يزد

داده‏هاي باستان شناختي در يزد و اطراف آن از پيشينه‏ي بس دور و درازي از اين منطقه حکايت مي‏کند و با توجه به شواهد و مدارک موجود، به قطعيت مي‏توان گفت پيشينه‏ي شهر يزد کنوني دست کم به ميانه‏هاي عصر ساساني مي‏رسد. بررسيها و گمانه زنيهاي تپه‏ي غربال بيز در منطقه‏ي آباد و زيباي مهريز که نگارنده نيز شخصا در آن شرکت و حضور داشته از وجود نيايشگاههاي مهري و ناهيدي در اين منطقه خبر مي‏دهد.
هم چنين با توجه به اشاراتي که در «کارنامه‏ي اردشير بابکان» اثر دوره ساساني بدين شرح: «و سپاهان و پارس و کستي‏هاي به آن نزديکتر به دست اردوان سردار بود»2- شده، گمان دارم که منظور از «کستي» در اين عبارت همان نام واژه‏ي «کث، کثنويه، کهنويه» است که در کتب دوران اسلامي و محلي يزد به عنوان آبادي قديمي شهر از آن ياد شده است. همچنان که مي‏دانيم، يزد تا محدوده‏ي مروست و هرات در دوران ساساني و قرون اوليه‏ي هجري براساس شهرنامه‏ها و راه‏نامه‏ها در جزء نواحي «کورة الاصطخر» قرار داشته که يکي از پنج خوره (کوره) بزرگ فارس به شمار مي‏رفته است3-رواياتي نامستند اصل واژه يزد را «ايساتيس» دانسته که بي‏رابطه با واژه‏ي يزدان و ايزد پارسي نيست که به هر حال از اهميت ديني و جايگاه مذهبي يزد در پيش از اسلام حکايت دارد.
سلسله‏ي پادشاهي کاکويان به سردودماني علاءالدوله ابوجعفر در سده‏ي پنجم هجري در آباداني يزد بسيار کوشيد و مسجدها، مدرسه‏ها و کتابخانه ساخت 4-که فهرستي طويل از آن مآثر و آثار در کتابهاي تاريخ جديد يزد احمد کاتب، تاريخ يزد جعفري و جامع مفيدي آماده است. آن گاه اتابکان يزد بر اين آباداني دو چندان افزودند (سده‏ي ششم هجري). در دوره‏ي مظفريان در سده‏ي هشتم هجري، يزد از اهميت و اعتباري بسيار برخوردار، و موصوف به دارالعباده شد و گويا حفظ نيز در همين دوران چند سالي را در يزد گذرانيده است. در مدت يک سده (هشتم هجري) بيش از يک صد مدرسه، دويست آرامگاه و خانقاه و دوازده مسجد ساخته شده که بسياري از آن از ميان رفته است.
گر چه از يزد از حملات دهشتناک مغولان جست، ولي در نخستين يورشهاي تيمور به ايران شهر دچار مصيبتي بس بزرگ شد و طي محاصره‏ي چهار ماهه‏ي آن توسط اميرزاده پير محمد، «قريب سي هزار نفر از گرسنگي جان به قابض ارواح سپرده و در سر راه افتاده بودند»5-
اسماعيل صفوي به سال 907 «اين شهر دچار نکبت و خسران بود» 6-
در دوره‏ي صفوي (1134 - 907 ه ق) به واسطه‏ي نفوذ و منزلت خاندان شاه نعمت‏الله ولي، حکومت يزد و اطراف آن به اين خاندان سپرده شد و مدارس و مساجد و خيرات و مبراّت و موقوفاتي بسيار در اين شهر احداث گرديد و صنعت و فن پيشرفت بسيار کرد و بافندگان يزدي شهره شدند که از آن جمله، غياث‏الدين نقشبند بود که علاوه بر هنر، در شعر و شاعري نيز دست داشت 7-
در فتنه‏ي افغان (1148 - 1134 ه ق) نيز صدمات و زيانهايي به شهر يزد وارد شد و از جانب اشرف افغان (اوغون)، عيسي خان حاکم يزد بود8- که با شکست اشرف از نادرشاه متواري شد. از اواخر افشاريه (1160 - 1148 ه ق) و سپس دوره‏ي زنديه (1209 - 1163 ه ق) يزد از اقبال و روزبهي برخوردار شد و مدت نيم قرن، تا دوره‏ي قاجار، محمد تقي خان حاکم آن شهر، مصدر خدمات مهم و باني خيرات، مبراّت و موقوفه‏هاي بسيار شد که شامل ميدان خان، بازار قيصريه و موقوفات عام بوده است 9-
در دوره‏ي حکومت قاجاريه (1343 - 1210 ه ق) نيز روند آباداني ادامه يافت و قنوات و موقوفه‏هاي بسياري ايجاد شد و تعميرات و بازسازي و نوسازي در آنها انجام گرفت10-
در جريان مشروطه خواهي (1327 - 1321 ه ق) يزد همپاي ديگر شهرهاي ايران اهتمامي زياد داشت، و شادروان عبدالحسن آيتي به عنوان يک شاهد عيني در تاريخ يزد خود موسوم به آتشکده‏ي يزدان، گوشه‏هايي از اين رخدادها را در آن روزگار به تصوير کشيده است 11-

سنت وقف و ريشه‏هاي کهن و توانمند آن در يزد

به طوري که از مندرجات سندي به خط و زبان پهلوي، متعلق به يک زرتشتي يا پارسي مقيم هند به نام انوشيروان جي برمي‏آيد، در دوران ساساني (632 - 226 م) در شهر يزد علاوه بر آتشکده‏ي يزدان، تعداد 24 آتشکده (آدران) ديگر بر پاي بوده که به روزگار يزدگرد سوم واپسين شاه ساساني همگي به خاموشي گراييده و تنها 4 آتشکده بر جاي بوده است 12- در ضمن وقف‏نامه‏ي خواجه رشيدالدين فضل‏الله همداني (مقتول 717 ه ق) وزير مشهور ايلخانان (736 - 656 ه ق) که تحت عنوان «الوقفية الرشيديه بخط الواقف في بيان شرايط امور الوقف و المصارف» 13-به سال 709 ه ق به خط واقف (خواجه رشيد) تأليف شده، بخش مخصوصي مربوط به يزد است که توسط آقاي ايرج افشار استنساخ و به صورت حروفي در مجله‏ي فرهنگ ايران زمين به چاپ رسيده است، و جالب آنکه بخش بزرگ رقبات و املاک وقف بر ربع رشيدي متعلق به يزد است.
اطلاق نام «دارالعباده» به يزد از سده‏ي هشتم هجري به بعد نشانگر آن است که شهر در دوران اسلامي همچون پيش از اسلام از شهرت و اهميت مذهبي برخوردار بوده و سنت ديرپاي وقف در آن حدود توان و اعتبار چشمگيري داشته است.
يکي از اسناد مهم وقف در يزد بکله در ايران، متن رساله وقف‏نامه‏ي سيد رکن‏الدين ابوالمکارم محمد بن قوام‏الدين محمد نظام حسيني، متوفاي 732 ه ق، و پسرش سيد شمس‏الدين است که به نام «جامع الخيرات» است و در ميان سالهاي 743 - 733 به تسجيل عده‏اي از علما و قضات و نقباي عصر رسيده است 14- جامع الخيرات به لحاظ تعداد صفحات و حجم مندرجات بزرگترين وقف‏نامه‏ي ايران است.

نمونه هايي از سنت وقف در يزد

با نگاهي به مندرجات تواريخ محلي يزد و متن کتيبه‏ها و وقف‏نامه‏هاي موجود روشن مي‏شود که سنت پسنديده‏ي وقف از جايگاه ويژه‏اي در ميان يزديان و حتي اقليت زرتشتي اين ديار برخوردار بوده است. براي نمونه در يک قطعه کاشي آبي رنگ به اندازه 32 ضربدر 40 سانتي متر که در زير مقرنسي در مسجد جامع کبير يزد نصب است به خط زيباي نسخ کتيبه زير خوانده مي‏شود: «وقف خواجه امين‏الدين حسين بن علي بن محمد بن عبدالرحيم مقدار سي و دو سيونيم آب کاريز نرسوباذ بر دهليز مسجد جامع جديد شهر که منال آن به شخصي دهند تا آب در خنب که موضوع واقف است ريزد و مسلمانان بياشامند. في شهر رمضان المبارک سنه‏ي خمس و ستين و سبعمائه (765). تقبل الله منه قبولا حسنا»15-
يا بر طبق مندرجات تاريخ يزد جعفري، (نگارش سال 844 ه ق)، به دستور شاه يحيي مظفري «از موقوفات مسجد جمعه و اموال درگاه خود درگاه و جماعت خانه‏اي برابر مسجد ساختند توسط مولانا ضياءالدين محمد 16- - سال 777 هجري» يا بر طبق لوحه‏ي سنگي قهوه‏اي رنگ، در دو قطعه به اندازه 48 ضربدر 77 سانتي متر، در همان مسجد جامع کبير يزد مي‏خوانيم که: «وقف مؤبد نمود ابن سلطان محمود حاجي افضل، تمامي مجاري بيست و چهار جرّه مياه قنات ابرندآباد و چهارده جرّه و نيم مياه قنوات مرياباد حومه‏ي يزد، بر بقعه‏ي معيّنه‏ي متصله به مسجد جامع کبير يزد که مقبره‏ي او و اولاد اوست، که مال الاجاره آن را بعد از وضع مالوجهات و وجوهات ديواني، هر ساله مبلغ سه هزار دينار صرف روشنايي آن نمايند و هر سه يوم، مبلغ دويست دينار به شخصي که عالم به قرائت قرآن باشد دهند که يک ختم کلام‏الله به جهت واقف در مقبره‏ي او قرائت نمايد و هر ساله مبلغ دو هزار و چهارصد دينار در شب برات و رغايب و شب قتل و شب بيست و يکم ماه مال مبارک رمضان، حلوا صرف فقرا نمايند و تتمه مال الاجاره، در روز عيد غدير به طلبه‏ي علوم ديني از قرار نفري يک صد دينار تسليم نمايند، ولله تعالي صدور و مباشرين موقوفات، دخل و تصرف نکنند. خلاف کننده به لعنت خالق و الخلايق گرفتار باد. تحريرا في شهر محرم 1141»17-

زرتشتيان يزد و وقف

از شواهد موجود به طوري که اشاره شد برمي‏آيد که ايرانيان و زرتشتيان پيش از اسلام اهتمام زيادي در امور وقف داشته‏اند. يزد در دوران اسلامي يکي از سکونتگاههاي اقليت زرتشتي بوده و آثار آتشکده‏ها، آدرانها، پيرانگاههاي قديمي هنوز عموما پابرجاست و از جمله زيارتگاهها و پناهگاههاي زرتشتي در يزد پيرانگاههاي آن است که گاه نيز مورد توجه مسلمانان مي‏باشد. از مهمترين اين پيرانگاهها در شهر يزد: پير الياس، پير برج، پير ماستر و پير وهمن امشا سپند است. در مرياباد يزد نيز پيرانگاه ديگري موسوم به پير کوشک يا کوشکي سوز است و بر سنگ ديواره‏ي آن چنين خوانده مي‏شود: «هو: بنام يزدان آمرزشگر در فرخنده روزگار خسرو دادگر کيوان بارگاه، شت مظفرالدين شاه قاجار که سلطان دخت انوشه روان، اسفنديار و بهمن براي آبادي اين خجسته جاي و آرامش هم کيشان خويش که به ديدارش آمد و رفت مي‏نمايند و يادگار بهشتي روانان شوي خود خدايار اردشير... و فرزند جوان ناکامش کيخسرو خدايار... اين چاه و باغچه را به کوشش خويش آراسته و انجام داد. اميد است که هر کس آمد و رفت مي‏نمايند آن انوشه روان را به نيکي ياد کرده و آمرزش روان ايشان را از دادار آمرزشگر خواستار آيند. في دادار او رمزد اسفندارمذ ماه باستاني سال 1268 يزدگردي برابر با 1317 باري»18-

چند وقف ‏نامه‏ي ديگر

به طوري که اشاره شد رساله وقف‏نامه‏ي مدرسه رکنيه، موسوم به جامع الخيرات در بيش از 231 صفحه، بزرگترين سند وقفي ايران به شمار مي‏رود، با اين حال در شهر يزد با توجه به کثرت مساجد، مدارس و زيارتگاهها و بقاع متبرکه، تکيه‏ها و حسينيه‏ها و تأسيسات عمومي چون آب انبارها، و وجود و حضور نيکوکاران، خيّران و مؤمنان فراوان، در هر دوره و زمانه وقفيات و رقبات و مستغلات و املاک مربوط نيز بسيار است که خوشبختانه تعدادي از وقف‏نامه‏هاي مربوط به يزد سالم مانده و امروزه به دست ما رسيده است. پژوهشگر توانا و پرکار، آقاي ايرج افشار، «در کتابخانه‏ي موقوفات يزد» مندرج در مجله‏ي فرهنگ ايران زمين و جلد دوم يادگارهاي يزد به ذکر متن اين وقف‏نامه‏ها به اين شرح پرداخته است:
1 - متن وقف‏نامه‏ي کتابخانه‏ي واقع در جوار مسجد جامع کبير يزد، که از سوي آقاي سيد علي محمد وزيري بنياد کننده و مؤسس، وقف بر آستان قدس رضوي شده و محل دائمي آن، مسجد جامع يزد تعيين شده که در واقع از بنيانهاي مهم علمي در يزد است در انتهاي وقف‏نامه، تاريخ «پنج شنبه دوازدهم تيرماه يک هزار و سيصد و چهل و هشت شمسي برابر هفدهم ماه ربيع الثانيه‏ي يک هزار و سيصد و هشتاد و نه» ديده مي‏شود. نامهاي: سيد علي محمد وزيري (واقف)، عباس استادان (قائم مقام نيابت توليت) و باقر پيرنيا (نيابت توليت عظمي) پس از آن خوانده ميي شود 19-
2 - متن وقف‏نامه‏ي مسجد امير چخماق يزد، که پس از وقف‏نامه‏ي مدرسه‏ي رکنيه از مهمترين اسناد وقفي به شمار مي‏رود. مسجد ميرچخماق که دومين مسجد يزد پس از جامع کبير به حساب مي‏آيد از بناهاي نيمه‏ي نخست سده‏ي نهم هجري است. در انتهاي وقف‏نامه تاريخ «في سلخ شهر ربيع الاول عمت ميامنه سنه تسع و اربعين و ثمانمائه» ديده مي‏شود. سپس در اين عبارات نامهاي واقفان و شهود به اين شرح خوانده مي‏شود:
«به موجي که مزبور گشته وقف کردم به شروط و نصوصي که مبين گشته و مشروح شده [مهر:] امير نظام‏الدين چقماق واقف». «بدين موجب وقف کردم به شروطي که مشروح گشته [مهر:] بي‏بي فاطمه بانيه واقفه». «بحصور العبد مير علي محمد بايزيد». «قوبل باصله الي اوله و آخره، حرره الفقير ابن علي شاه محمود العزآبادي عفي عنهما». «شهدت بمضمونه المسطورة في الصدر، حررة العبد محمد بن حسن الحسيني». «به موجبي که در صدر قلمي گشته استماع نموده و گواه است، حرره العبد الضعيف مرشد بن همايون شاه مير علي صفي الملک».
«به موجبي که در صدر قلمي گشته گواه است، معين بن محمود ميبدي».
«به موجبي که در صدر قلمي گشته از جناب واقفان مشاراليهما استماع نموده و گواه شد، حرره العبد الضعيف مسعود بن محمد بن حيدر بن ابي الرضا».
«مطابق باصله، حرره جلال‏الدين مجتبي العريضي، شهد بمضمونه اعلي الله شأنه ».
«بمضمونه يشهد العبد الضعيف حسن بن محمد بن محمد، صححه».
«بدين موجب که مسطور گشته گواه شد، حرره العبد محمد بن حاجي صدرالدين ايزدي»
«به موجب مسطوره گواه شد، حسن بن محمود بن محمد الرضي.... و آن گاه تاريخ تحرير «شهر صفر المظفر 1300 «و نامها و مهرهاي ديگر در متن اين وقف‏نامه حکايت از آن دارد که بار ديگر در اين تاريخ مفاد و مندرجات آن مورد تأييد قرار گرفته است» 20-
3 - متن وقف‏نامه‏ي مدرسه شاهزاده، از بناهاي سال 1240 ه ق توسط شاهزاده محمد ولي ميرزا باني مدرسه و وقف که به خط ميرزا جعفر طرب نائيني مؤلف کتاب جامع جعفري است. تاريخ تحرير وقف‏نامه شوال سال 1241 هجري است21-
4 - متن وقف‏نامه‏ي مدرسه مصلي که احتمالا همان مصلاي کبير يا مصلاي جديد مضبوط در اسناد و کتب تاريخي است، و همچنين به نامهاي ديگري چون مصلاي کبوتر خان، مصلاي ميرک خان، مصلاي صفدر خان (کفترخان) نيز مشهور است. البته با توجه به باني مسجد يعني اسحاق بيگ حقيقت خان از نوادگان امير اوزون حسن بيک آق‏قويونلو، گاه مدرسه به نام اسحاقيه نيز ناميده شده است. سال ساختمان و ايجاد بنا 1036 ه ق، همزمان با سلطنت شاه عباس اول صفوي (1038 - 996 ه ق) و سال تحرير متن وقف‏نامه‏ي مدرسه مصلي «سنه ثلاث و خمسين بعد الاف» يا 1053 ه ق مي‏باشد 22-
5 - صورت وقف‏نامه‏ي قنات مبارکه دولت‏آباد: باغ دولت‏آباد يزد که توسط محمدتقي خان بزرگ سردودمان خاندان خوانين محلي يزد، در سده‏ي 12 هجري ساخته و ايجاد شده، يکي از زيباترين باغهاي سنتي ايراني به شمار مي‏رود. محمدتقي خان در سال 1161 بر علم‏خان، حاکم يزد، خروج کرد و پس از بيرون راندن وي، از سوي شاهرخ ميرزاي نادري به حکومت شهر منصوب شد و حدود 50 سال، تا نخستين سالهاي حکومت فتحعلي شاه قاجار (1212 - 1250 ه ق) بر آن شهر حکومت کرد. وي باني خيرات و مبرات و موقوفات
بسياري است و در احداث قنات و تأسيس صدقات جاريه همتي بسزا مي‏نمود 23-، ظاهرا محمد تقي خان در آغاز قناتي به نام دولت‏آباد ايجاد کرد که ده فرسنگ دنباله‏ي آن بود، و آن گاه از آب آن قنات، باغ دولت‏آباد را سامان بخشيد. در کتاب جامع جعفري تفصيل مربوط به ويژگيهاي معماري اين باغ و کيفيت وقفيت و قنات مبارکه‏ي دولت‏آباد ياد شده است 24-
6 - بر ديوار دهنه‏ي مدخل شرقي حسينيه‏ي شازده فاصل که بنا به نوشته‏ي جامع جعفري از خيرات شاهزاده، محمد ولي ميرزاي قاجاري است سنگي به اندازه 30 ضربدر 30 نصب است که بر آن اين عبارت خوانده مي‏شود:
«هو الواقف علي الضماير. وقف مؤبد و حبس مخلد شرعي نمود عالي شأن عزت و سعادت نشان نايب کريم ولد مرحمت شأن، آقا حسن کاشاني، اين سقاخانه واقعه‏ي جنب حسينيه‏ي روضه‏ي متبرکه‏ي حضرت شاهزاده فاصل، که مؤمنين و مسلمين آب بنوشند و ياد لب تشنه‏ي حضرت اباعبدالله الحسين نمايند و واقف و والدين واقف را به دعاي خير ياد و شاد نمايند. طمع کننده‏ي سنگ به لعنت خدا گرفتار باد. سنه 1294 «که البته اکنون اثري از سقاخانه موجود نيست 25-
7 - بر ديوار جنوبي حسينيه‏ي کوچه‏ي بيوک بر سنگ مرمر زردرنگ به خط نسخ عبارت «وقف صحيح شرعي نمود... ولد حيدر برخوردار پنج يک يک قفيز زمين و دو اتاق و يک صفه واقع در کوچه بيوک، که موقوفات آن هر ساله به مصرف تعزيه‏ي حضرت اباعبدالله الحسين نمايند و هر کس از ورثه‏ي آن خواسته باشد بفروشد به لعنت خدا گرفتار شود. به تاريخ سنه 1209 «و بر سنگ مرمر ديگري در همان حسينيه آمده است: «هو الباقي سنه 1277 وقف مؤبد و حبس مخلد شرعي نمود مهر علي بن بمان کوچه بيوکي بر مسجد روي حسينيه محله‏ي مزبور همگي و تمامي سه قفيز زمين مجدر محبر البعض اشجار توت برگي واقعه در صحراي اهرستان مشهور به باغ بابا حق محمد و به باغ حاجي سيد حيدر و به ملک حاجي محمد علي و حدّين به شارع عام. مشروط به آنکه مادام الحيوة اختيار با خود واقف بوده باشد و هر ساله تعداد دو من به وزن شاه روغن چراغ به مصرف روشنايي مسجد مزبور رسانيده... جمادي الاولي سنه 1277 ه ق» 26-
8 - بر ديوار مدخل سقاخانه‏ي کوچه‏ي دباغخانه عبارتي به خط نسخ بر کاشي تراشيده شده بدين مضمون: «وقف کرد، تقي‏الدين بن بدرالدين بندرآبادي اين دکان مقابل کاروانسرا بر سقاخانه مقابل کوچه دباغخانه به تاريخ دي ماه مطابق شهر ربيع الاول سنه اثني و ثلثين و تسعمائه» (سال 932 ه ق) که اکنون متأسفانه از سقاخانه اثري نيست. نکته‏ي جالب توجه آنکه در ضمن اين تاريخ، دي - از ماههاي فارسي - نيز ذکر شده است 27-
9 - بر روي سنگابي بزرگ، متعلق به سقاخانه بازار ملااسماعيل لوحه‏اي سنگي مورخ 1245 هجري نصب است که بر روي آن به خط نستعليق اين عبارات خوانده مي‏شود:
«هو الواقف علي السرائر و الضمائر:
توفيقات رباني و تأييدات سبحاني شامل حال عالي حضرت رفيع منزلت، زبدةالتجار خير الحاج، حاجي محمد کاظم خلف مرحمت شأن حاجي محمد ناصر خراساني گرديد، بعد از آنکه احداث مصنعه عظيم در جنب مسجد جامع کبير وقف مؤبد بر عامه‏ي مسلمين نمود. شربا و يک طاق سقاخانه در مقابل آن ساخته يک قطعه سنگابي مصنوع در آن موضوع وقف نمود بر حضرت سيدالشهدا (ع)، که مواليان از آن بهره‏مند گردند و به جهت اخراجات روغن چراغ هر شبه در مصنعه مزبوره و تعمير و مرمت و لجن‏کشي و ساير ضروريه آن يک باب حانوت با پستو واقع در خلف کرياس مصنعه‏ي مذکور احداث و وقف بر مصارف مزبوره نمود و به جهت مياه قنواة اهرستان از قرار مصارف در مصنعه‏ي موصوفه برده شود و مبلغ چهل عدد اشرفي يک مثقال به توسط عالي جناب... ميرزا سيد مهدي داد. که خرج پيشکار عمده قنواة مزبوره شده استرضاي شرعي حاصل نمود و ايضا دو باب حانوت واقعين در دو طرف سقاخانه وقف نموده به جهت اجرت سقا که هر روزه سنگاب را آب نمايد و اخراجات تعمير سه طاق بازارچه و سه باب حانوت و يک طاق سقاخانه‏ي مذکوره بعد از اخراجات ضروريه هر يک، و اگر از مداخل اعيان مذکوره از مصارف مزبوره زياد آيد اعلم علما و افضل فضلا به فقرا برساند. تحريرا شهر ربيع المولود - اودئيل سنه 1245- 28-
10. سواد وقف‏نامه‏ي مسجد حظيره (ملا):
مسجد حظيره ملا که در وقف‏نامه‏اش «روضه‏ي محمديه» ناميده شده به سال 843 ه ق ساخته شده و از مساجد تاريخي يزد بوده که در سالهاي اخير مورد بازسازي و احيا قرار گرفته است، سواد وقف‏نامه مسجد حظيره مورخ 1230 ه ق است که حاوي اطلاعات مهم و جامع و مبسوطي در خصوص رقبات و املاک وقف بر مسجد مي‏باشد 29-

پي نوشت ها:

1--افشار، ايرج، يادگارهاي يزد، انجمن آثار ملي، تهران 2، 1354 ج
2-کارنامک اردشير بابکان، برگردان احمد کسروي، سال 1338، ص 2
3- ابن‏خرداذبه، المسالک و الممالک، ليدن، 1908، اصطخري ؛ المسالک و الممالک، ليدن 1928 م، ترجمه‏ي فارسي (سده‏ي 5 و 6)، تصحيح ايرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ابن‏حوقل، صورة الارض، ترجمه‏ي محمد جعفر شعار، بنياد فرهنگ ايران، المقدسي، احسن التقاسيم في معرفة الاقاليم، ترجمه‏ي علي نقي منزوي، شرکت مؤلفان و مترجمان
4-آيتي، عبدالحسين، آتشکده‏ي يزدان چاپخانه‏ي گلبهار، چاپ اول، سال 1371، ص 36 - 34
5- جعفري، تاريخ يزد، تعليقات ايرج افشار، ص 75 و پس از آن نيز بارها رخدادهاي ناگوار اتفاق افتاد و تا جلوس شاه
6-جعفري، جعفر بن محمد، تاريخ يزد، تصحيح ايرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال 1343 ؛ احمد کاتب، تاريخ جديد يزد، تصحيح ايرج افشار، فرهنگ ايران زمين، تهران 1345، مستوفي بافقي، محمد مفيد، جامع مفيدي، تصحيح ايرج افشار، کتابفروشي اسدي تهران، سالهاي 3، 1342 - 1340 ج.
7-مستوفي بافقي، محمد فقيد، جامع مفيدي، ج 1، ص 163.
8- آيتي، عبدالحسين، تاريخ يزد، چاپخانه گلبهار، چاپ اول، سال 1317، ص 211
9-نائيني (طرب)، محمد جعفر، جامع جعفري، ايرج افشار، انجمن آثار ملي 1341، ص 272 - 262.
10- نائيني، جامع جعفري، ص 337 - 304.
11-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، صفحات متعدد ؛ خاضع، اردشير، تذکره‏ي سخنوران يزد، بمبئي 1347.
12-آيتي، تاريخ يزد، ص 401 - 369.
13-همان ص 265
14-رشيدالدين، وقف‏نامه‏ي ربع رشيدي، چاپ عکسي، تهران 1351، مجله فرهنگ ايران زمين، ش 17 و 16، تهران 1349
15-وقف‏نامه‏ي جامع الخيرات، به کوشش مرحوم دانش پروژه و استاد ايرج افشار، تهران، سال 1341 و متن وقف‏نامه‏ي مندرج در يادگارهاي يزد، ج 2، ص 558 - 379.
16-افشار، ايرج، يادگارهاي يزد، ج 2 ؛ خاضع، اردشير، تذکره‏ي سخنوران يزد، چاپ بمبئي، تهران 1341 شمسي ؛ طاهري، احمد، تاريخ يزد، يزد سال 1317 شمسي
17-آيتي، تاريخ يزد، ص 401 - 369.
18-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 131.
19-جعفري، تاريخ يزد، ص 74، و 75.
20-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 131 - 130 و 844.
21- افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 131 - 130 و 844.
22-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 160 - براي اصل متن به همين کتاب صفحات 160 - 156 مراجعه فرماييد.
23-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 183 - 162
24-همان، ص 582 - 572.
25-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 642 - 624.
26-حبيب‏آبادي، ميرزا محمد علي معلم، مکارم الآثار، ج 3، ص 1023 - 1022.
27-نائيني، جامع جعفري، انجمن آثار ملي، تهران، 1353، به نقل از يادگارهاي يزد، ج 2، ص 746 - 734.
28-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 757 - 756.
29-افشار، يادگارهاي يزد، ج 2، ص 286 - 224.

منبع: ميراث جاويدان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما