وقف در عصر مماليک مصر مطالعهي موضوعي وقف به عنوان بيتالماده
مقدمه
WAQF IN THE MAMLUK PERIOD: A CASE STURDY ABOUT WAQF AS PUBLIC GOODS
وقف در عصر سلسلهي مماليک (1517 - 1250 م) به روشني شناخته شد و رونق يافت. تحولات عظيم سياسي، اداري، مذهبي، اقتصادي و فرهنگي از پيامدهاي آن بود. اين تحولات بر وقف تأثير گذاشت و موقعيتي بينظير براي آن به ارمغان آورد که با موقعيت گذشتهاش بيار تفاوت داشت. همزمان با اين تحولات، نظام وقف در ابعاد وسيعي رشد و گسترش يافت. در اين زمان که عصر طلايي وقف نيز به شمار ميرود، مردم با انگيزههاي متفاوت حاضر بودند زمين، خانه يا هر نوع سرمايهاي را که داشتند، وقف کنند (1).
علاوه بر اين، فقهاي عصر اجازه دادند تا هر چيز که سودي در پي دارد بتواند وقف شود (2).
طبق اسناد تاريخي اموال وقف شامل موارد گوناگوني ميشد که سود يا عايدي به همراه داشته باشد.
تا پايان عصر مماليک اغلب ابنيهي فسطاط و قاهره و بيش از 40% اراضي مزروعي وقف شده بود(3) همانطور که انتظار ميرفت، عايدات وقف در زمينههاي ديگري نيز مصرف ميشد. طبق اظهارات ابنزهره، مقرري اشراف، فقها، صوفيان، قاريان قرآن کريم، اسرا، در راه ماندگان، بيماران، مجانين و مخارج کفن و دفن اموات، تعمير و نگهداري قلاع دفاعي، احداث سد، جاده، مسجد و غيره از ديگر اموري بوده که عايدات وقف به آنها تعلق ميگرفت(4).
با پرداخت مخارج چنين فعاليتهاي گستردهاي در عصر مماليک که از عايدات وقف انجام ميشد، ميتوان گفت که نظام وقف بسيار مشابه نظامي بوده که آن را با عنوان ادارهي خدمات عمومي ميشناسيم، زيرا سرپرستي بيتالمال را در اختيار خود ميگيرد. همان طور که ذکر شد عصر مماليک نمونهي برجستهاي درمعرفي وقف به شمار ميرود.
بنياد مساجد
تواناييها و اختياراتي که به واسطهي وقفيات حاصل آمد، ساخت مساجد، تهيهي منابع مالي براي مخارج گوناگون و همچنين مزد کارگزاران اجرايي را امکانپذير کرد. تمامي اين اعمال به جهت اجراي مراسم مذهبي و تداوم آنها صورت ميگرفت. اين مطلب در مقدمهي هر سند وقفي به روشني بيان شده است. تمامي منابع تاريخي به ارتباط مستحکم بين وقف و تأسيس مساجد که صدقهي جاريه است، تأکيد دارند(6). مسجد علاوه بر مکان عبادت، محلي است که جميع مسلمانان بدون توجه به مقام، ثروت، فرقه و نژاد ميتوانند از آن بهره ببرند. به همين دليل مسجد نمونهي کاملا روشني از رابطهي وقف و بيتالمال است.
تأمين اجتماعي
الف) مسلمانان نيازمند و فقير در هر جا و هر موقعيت (7).
ب) صدقات عمومي: غذا، آب آشاميدني، لباس، شيريني و شکر و غيره که بويژه در مناسبتهاي اسلامي روزانه، هفتگي، ماهانه و سالانه داده ميشود. موارد
مذکور بدون هيچ گونه تبعيضي بين فقرا و ديگر افراد از قبيل مجريان مؤسسات خيريه و همسايگان اين مؤسسات تقسيم (8) ميشد.
پ) آنان که استطاعت مالي جهت زيارت اماکن مقدسه ندارند (9).
ت) پرداخت مقرري به خانوادهي اسراي جنگي (10).
ث) مخارج کفن و دفن و مراسم خاکسپاري (11).
ج) نوزاداني که نميتوانند از مادر خود تغذيه کنند يا مادر خود را از دست دادهاند (12).
چ) زناني که طلاق گرفتهاند (13).
فراهم کردن آب آشاميدني
مراقبتهاي بهداشتي
طبق مفاد صريح اسناد، هدف بيمارستان معالجهي بيماران بوده است. بيآنکه جنسيت، ثروت، بومي يا غير بومي بودن را در نظر داشته باشد (16). مجريان مؤسسات مذهبي، طلبهها، صوفيها و زوار نيز از خدمات بهداشتي بهرهمند بودند.
آموزش عمومي
صرف نظر از محدوديت گنجايش براي پذيرفتن طلبهها و رشتههاي تحصيلي آنان، درهاي مدارس به روي تمام افراد بي هيچ قيد و شرطي باز بوده است. از اين رو مدارس نيز در عصر ياد شده جزو بيتالمال به شمار ميرفته است (18).
در پايان، ميتوان گفت که در آغاز وقف در اسلام به شکل بخشش معمول (صدقه) متداول گشته و سپس به تدريج اموال وقف شده جزو بيتالمال و نظامهاي خدماتي که هزينهي آن بر اساس درآمدهاي مداوم وقف انجام ميگرفت درآمده است. تهيهي آب آشاميدني براي عموم نمونهي بارز اين مطلب است. اگر چه در عصر مماليک، وقف به معناي بخشش رايج شد، اما همزمان معناي داراييهاي عامالمنفعه را در بسياري از جنبههاي زندگي مردم پيدا کرد.
کتاب شناسي اسناد وقف
اسناد جمعآوري شدهي وزارت اوقاف، قاهره
2. السلطان حسن، شماره 881.
3. السلطان الغوري، شماره 883.
4. السلطان قيطبي، شماره 886.
5. السلطان قلاوون، شماره 1010.
مجموعهي المحکمة الشرعيه، قاهره
2. السلطان شعبان، شماره 49.
3. السلطان فرج، شماره 66.
4. جمال الدين، شماره 106.
(براي جزئيات بيشتر به فهرست اسناد موجود در آرشيو شرقشناسي مؤسسهي فرانسه در قاهره رجوع شود).
پی نوشت:
1- براي جزئيات بيشتر به وقف و زندگي اجتماعي، ص 98 - 70، نگارش م. م. امين رجوع شود.
2- العمادي، ص 7.
3- اسحاقي، ص 128.
4- ابنزهره، ص 1092 و 1093.
5- ابنايبک، ج 9، ص 388.
6- اسناد وقف، الغوري، ص 883، اوقاف، سلطان حسن، ص 881.
7- اسناد وقف، امير کاراکاجا، ص 92 اوقاف.
8- اسناد وقف، سلطان حسن، 881 اوقاف ص 463 تا 471 و بايبرس الغازانکر، 22 محکمه.
9- اسناد وقف، سلطان فرج، 66 محکمه.
10- اسناد وقف، سلطان حسن، 881 اوقاف، ص 370.
11- همان.
12- اسناد وقف، سلطان فرج، 66 محکمه و سلطان شعبان، 49 محکمه.
13- المقريزي، ج 2، ص 427 و 428.
14- اسناد وقف، جمالالدين، 106 محکمه.
15- اسناد وقف، سلطان قيطبي، 886 اوقاف، ص 150 و 151.
16- اسناد وقف، قلاوون، 1010 وقف، به لوح اول رجوع شود.
17- المقريزي، ج 2، ص 369، 368 و 401.
18- اسناد وقف، سلطان حسن، 881 اوقاف.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله