تاریخ کتابخانه و وقف نامه ها

تاریخ کتابخانه و وقف نامه ها که در درون بسیاری از کتابها بیادگار مانده بر وجود کتابخانه در زمان و مکان‏های مختلف دلالت دارد. که به بعضی ها اشاره می شود.
جمعه، 17 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاریخ کتابخانه و وقف نامه ها
مقدمه:
تجسس در وقف‏نامه‏ ها بی‏ گمان زوایای بسیاری را از نظر وضع مذهبی، اجتماعی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران روشن می‏کند.

آنچه قبل از انجام این امر ضرورت دارد شناسائی و معرفی وقف‏نامه‏ ها است. پیشگامانی مانند محمدتقی دانش پژوه (1) ایرج افشار (2) و اخیرا دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی (3) به معرفی تعدادی از وقف‏نامه‏ها پرداخته‏اند. ولی با توجه به حجم زیاد این منابع کوشش جدی‏تر و گسترده‏تری لازم است.

نخست آنچه ضرورت دارد تدوین فهرست کاملی از وقف‏نامه ‏های موجود است که در کتابخانه‏ها، ادارات اوقاف، بایگانی‏ها، مجموعه‏ های شخصی، کتابها و دیگر منابع باقی مانده است. در مرحله ‏ی بعد استخراج و نمایاندن محتوای موضوعی وقف‏نامه‏ ها حایز اهمیت می‏باشد.(4)

بدیهی است با در دست داشتن این گونه منابع مورخان رشته‏های مختلف خواهند توانست با سهولت بیشتری از وقف‏نامه ‏ها استفاده کنند.

بررسی اجمالی حاضر کوششی است برای نشان دادن محتوی وقف‏نامه ‏ها در رابطه با تاریخ کتابخانه و کتابداری. در این بررسی تعداد چهل وقف‏نامه مورد استفاده قرار گرفته (5) که قدیم‏ترین وقف‏نامه مربوط به قرن چهارم و جدیدترین آنها مربوط به قرن سیزدهم هجری قمری است.

توزیع جغرافیائی و تعداد وقف‏نامه ‏های مربوط به هر محل به ترتیب الفبا چنین است: استرآباد (3)، اصفهان (4) تبریز (3) تهران (1)، ساری (1)، قم (14)، کرمان (1)، مشهد (9)، نیشابور (1)، و یزد (3).

امید است بررسی اجمالی حاضر که بر اساس تعدای اسناد دست اول تاریخی انجام گرفته در شناساندن گوشه ‏ای از تاریخ کتابخانه و کتابداری مفید افتد.
 

تاریخ کتابخانه

وقف‏ نامه ‏ها یا وقفیه ‏هایی که در درون بسیاری از کتابها بیادگار مانده بر وجود کتابخانه در زمان و مکان‏های مختلف دلالت دارد. تعدادی از این کتابخانه‏ها تاکنون باقی مانده و اکنون نیز دایر است،

از تعدادی دیگر تنها شرحی در کتب تاریخی بجا مانده و بسیاری از کتابخانه‏ ها بدون نام و نشان چندانی بوجود آمده ‏اند و از بین رفته ‏اند. بی‏گمان با مطالعه ‏ی وقف‏نامه ‏ها می‏توان به اطلاعات تاریخی فراوانی در این زمنیه دست یافت. اینک به چند نمونه از این موارد اشاره می‏شود.

کتابخانه‏ی آستان قدس رضوی از قدیمی‏ترین کتابخانه‏ های دایر ایران است. تا سال 1348 شمسی مورخان وقف‏نامه‏ی مورخ رمضان 421 ه. ق.(6)را که در مجلدی از قرآن کریم نوشته شده کهنه ‏ترین سند برای اثبات وجود این کتابخانه می‏دانستند(7)

در آن سال در اثر تخریب و تعمیر برخی بیوتات قدیمه‏ی آستان تعدادی قرآن بسیار نفیس در کنج یکی از انبارها بدست آمد. وقف‏نامه‏های مندرج در این قرآنها برای تاریخ این کتابخانه حایز اهمیت است. از جمله قرآنی که در تاریخ 327 ه. ق.(8) وقف شده و قرآن دیگری که ترجمه‏ی وقفیه‏ی عربی آن چنین است:

«سبیل کرد (مساوی وقف کرد) آن را ابوالقاسم منصور بن محمد بن کثیر بر مشهد طوس در ماه ربیع‏الاول سال 393»(9)

در مورد آستانه‏ی مقدسه‏ی حضرت معصومه (ع) در قم. وقف‏نامه‏ی مورخ رمضان 594 ه. ق.(10) حاکی از وقف چهار مجلد مصحف شریف که با صندوق آن وقف گردیده دلیل روشنی است بر اینکه در آن تاریخ کتابخانه‏ای در آنجا وجود داشته است.

در مورد کتابخانه‏هایی که در اعصار مختلف و اماکن گوناگون بوجود آمده و به علل مختلف از بین رفته و یا دچار جابجائی شده‏اند نیز اطلاعات قابل توجهی در وقف‏نامه‏ها به دست می‏آید. این وقف نامه‏ها را می‏توان به دو گروه تقسیم کرد.

یکی وقف‏نامه‏هایی که در داخل کتب وقفی آمده و از لحاظ اثبات وجود کتابخانه دارای سندیت بیشتری است و دیگر وقف‏نامه‏هایی که بصورت جداگانه تدوین شده و نام و نشانی از کتابخانه در آنها دیده می‏شود و حداقل دلالت بر تصمیم واقف دال بر تأسیس کتابخانه دارد.

در این جا نمونه‏هائی از هر گروه به تفکیک و به ترتیب تاریخ ذکر می‏شود. وقف‏نامه‏ی مورخ 6 ربیع الثانی 621 ه. ق.(11) بر بقعه‏ی جنب جامع منیعی نیشابور؛ وقف‏نامه‏ی مورخ اول صفر 687 ه. ق.(12)

در مورد وقف قرآن کریم بر مقبره‏ی خانوادگی جنب مدرسه‏ی بردسیر؛ وقف‏نامه‏ی مورخ 20 رمضان 842 ه.ق.(13) در جزئی از مصحف شریف وقف شده بر مسجد جامع عتیق قم منسوب به امام‏حسن عسکری (ع)؛ وقف‏نامه‏ی مورخ اواخر ربیع الاول 891 ه. ق.(14)

بر مسجد معروف به منار واقع در درون شهر قم؛ وقف‏نامه‏ی مورخ جمادی‏الثانی 1077 ه. ق.(15)بر نسخه‏ای از نهج‏البلاغه بر مقبره‏ی شاه عباس دوم؛ و بالأخره وقف‏نامه‏ی مورخ 22 جمادی الثانی 1095 ه. ق.(16) در آغاز نسخه‏ای از من لا یحضره الفقیه بر مدرسه‏ی نجف قلی بیگ در قم.

در مورد وقف‏نامه‏های جداگانه می‏توان به موارد زیر اشاره نمود: خلاصه‏ی وقف‏نامه‏ی غازان مورخ 702 ه.ق.(17) که در آن به بیت الکتب تبریز اشاره شده؛

وقف‏نامه‏ی بسیار مهم رشیدالدین فضل‏الله همدانی مورخ اول ربیع‏الاول 709 ه.ق.(18) به این وقف‏نامه پس از این به تفصیل اشاره خواهد شد؛ وقف‏نامه سید رکن الدین معروف به جامع الخیرات مورخ 732 ه. ق.(19) مربوط به یزد؛ وقف‏نامه‏ی مورخ دوازده رجب 1242 ه. ق.(20)

مربوط به مدرسه‏ی آقامحسن در استرآباد، و بالأخره وقف‏نامه‏ی مورخ 1257 ه. ق.(21) مربوط به قرائت خانه‏ی مسجد جامع قریه‏ی ابرندآباد یزد.

در طی طول تاریخ بسیاری از کتابها به علل گوناگون از بین رفته و برخی نیز از یک کتابخانه به کتابخانه‏ی دیگر برده شده است. میزان از بین رفتن کتابها و جابجایی و حرکت کتاب از جائی به جای دیگر را می‏توان تا حدودی با استفاده از وقف‏نامه‏ها مشخص کرد.

و اصطلاح «تا حدودی» از این رو بکار برده می‏شود که در طول اعصار وقفیه‏ی داخل بسیاری از کتابها محو شده و در نتیجه حتی از میان آنچه که باقی مانده نیز شناختن کتابخانه‏ای که اثر بر آن وقف بوده میسر نیست. در میان وقف‏نامه‏های مورد استفاده نمونه‏هائی وجود دارد که نشان می‏دهد واقف در یک زمان چندین جلد کتاب به کتابخانه‏ی مورد نظر وقف نموده است. عباراتی نظیر «این کتاب را با صدو نوزده جلد

دیگر...» گویای این مطلب است که واقف در آن زمان 120 جلد کتاب وقف کرده است. با استفاده از این اطلاعات و بررسی کتابهای موجود در کتابخانه‏ها می‏توان نسبتی از کتابهای از بین رفته بدست آورد. وقف نامه‏ی شاه عباس اول مورخ آغاز ذیقعده 1037 ه. ق.(22) حکایت از این دارد که نامبرده 120 مجلد کتاب بر آستانه‏ی ری و مدرسه‏ی آن وقف نموده (23)

که اکنون تنها سه نسخه‏ی آن بر جای مانده است (24) در وقفیه‏ی دیگری در همان تاریخ شاه عباس 110 جلد کتاب بر آستانه‏ی مقدسه‏ی قم و مدرسه فیضیه وقف نموده که از آن مجموعه نیز ظاهرا جز چند جلد چیزی باقی نمانده است (25)طبق وقف‏نامه‏ی مورخ یونت ئیل 1064 ه. ق.(26)

میرمحمد هاشم گیلانی نامی 75 جلد کتاب بر آستانه‏ی مقدسه‏ی قم و مدرسه‏ی آستانه (مساوی فیضیه) وقف نموده که اکنون از این کتابها تنها سه نسخه در دست است (27) ظاهرا بر مقبره‏ی شاه عباس دوم نیز کتابهای متعددی وقف شده بوده است. به بیان خود وقف‏نامه «از آن جمله این

مجلد (28)را با سایر کتب دیگر از قرآن مجید و صحیفه‏ی کامله و حدیث و غیر ذلک که تفصیل آن در دفاتر آن سرکار ثبت است...» که دو نسخه از این کتابها اکنون برجای مانده است (29).

به همین ترتیب می‏توان حرکت برخی از آثار از کتابخانه‏ای به کتابخانه‏ی دیگر را پی‏گیری نمود. به عنوان نمونه زواهر الحکم میرزاحسن لاهیجی در کتابخانه‏ی آستانه‏ی ری (30)، و قرآن شماره‏ی 159 موزه‏ی شیراز (31) هر دو وقف به آستانه‏ی قم بوده است.

تعداد زیادی از کتابها در طول تاریخ به علل گوناگون دچار جابجایی شده و در ممالک مختلف پراکنده شده است. کافی است به فهرست‏های نسخه‏های خطی عربی و فارسی کتابخانه‏های کشورهای غربی و یا هندوستان و ترکیه نظر بیفکنیم تا وسعت این جابه‏جایی روشن شود.

مهمترین جابجایی «رسمی» که در تاریخ کتابخانه‏های ایران صورت گرفته تصرف مجموعه‏ی بسیاری نفیس شیخ صفی در جنگهای دوم ایران و روس (1241 - 1243 ه. ق.) و انتقال بخشی از این مجموعه به عنوان غنیمت جنگی از اردبیل به کتابخانه‏ی عمومی سن پطرسبورگ (لنین گراد) است (32)

شاه عباس اول دوبار، در سالها 1017 و 1022 ه. ق. آنچه کتاب فارسی داشته از «تواریخ و دواوین و مصنفات ایرانی» وقف آستانه‏ی شیخ صفی در اردبیل نموده و به آنجا فرستاده بود (33). باید توجه داشت که از این مجموعه‏ی وقفی سه نسخه‏ی نیز در کتابخانه‏ی موزه‏ی ایران باستان در تهران (34) وجود دارد.

مواردی نیز یافت می‏شود که کتب وقفی به کتابخانه‏ی اصلی بازگردانیده شده است که این بی‏گمان در تاریخ کتابداری ایران بسیار نادر است. در حمله‏ی ازبکها در قرن دهم کتابخانه‏ی آستان قدس رضوی تاراج شد(35)

پس از آن برخی از کتابهای تاراج شده در هندوستان به فروش رسید. دستخط فقیه و عالم عالیقدر شیعه قاضی نورالله شوشتری (956 - 1019 ه. ق) در پشت کتاب مختصر مجمع البیان (36) حکایت از این دارد که نامبرده به وقفیه‏ی این کتاب توجه نموده و «آنرا با چند جلد کتاب دیگر که از وقف سرکار آنحضرت بدست آمده بود به مشهد مقدس فرستاد»(37).
 

کتابخانه و کتابداری

بی‏گمان وقف‏نامه‏ها به عنوان اسناد اصیل تاریخی نگرش کلی زمان را در مورد کتابخانه و کتابداری بدست می‏دهند. در این قسمت از مقاله با استفاده از وقف‏نامه‏ها اطلاعات بدست آمده در چند بخش تحت عنوان نام کتابخانه، شرایط استفاده از کتاب، مجموعه‏ی کتابخانه و کتابدار تنظیم شده است.

نام کتابخانه. در وقف‏نامه‏های مورد مطالعه این نامها به چشم می‏خورد:

بیت‏الکتب (702 ه. ق، 713 ه. ق)؛ کتب‏خانه (702 ه. ق، 713 ه. ق)؛ خزانه‏ی کتب (خزانة الکتب) (713 ه. ق، 925 ه. ق (38))؛ دار الکتب (713 ه. ق، 732 ه. ق)؛ دار المصاحف و کتب حدیث (731ق. ه)؛ کتابخانه (713 ه. ق، 1212 ه. ق (39) و 1297 ه. ق) (40)؛ گنبد (713 ه. ق)؛ قرائت‏خانه (1257 ه. ق) و مخزن کتب (1297 ه. ق)

باید توجه داشت که در این جا رابطه‏ی نام با مجموعه مربوط مطرح نبوده، بلکه این نام‏ها بطور کلی مورد نظر بوده است. اشاره به این نکته نیز ضرورت دارد که کتابخانه به عنوان یک نهاد بیشتر در وقف‏نامه‏های جداگانه مطرح می‏شود .

که واقف تأسیس کتابخانه یا شرایط دیگری را برای آن معین کرده است. در حالیکه در وقفیه‏های داخل کتابها عموما کتاب بر مشهد و مزار و مسجد و مدرسه وقف می‏شده است.


استفاده از کتاب. یکی از مهمترین و اساسی‏ترین نکاتی که در وقف‏نامه‏ها به آن توجه شده مورد استفاده قرار گرفتن کتاب است و برای اینکه کتاب مورد استفاده‏ی مستمر قرار بگیرد، شرط بر جای ماندن آن در محل وقف مطرح شده است.

وقف عملی است که در راه خدا انجام می‏گیرد، به بیان یکی از قدیمی‏ترین وقف‏نامه‏های مورد استفاده در این تحقیق (421 ه. ق) «جهت جستن ثواب خدا و طلب خشنودی او». هدف واقف از وقف کتاب این است که استفاده کنندگان او را به دعای خیر یاد کنند و از ادعیه‏ی مستمر آنها بهره‏مند شود.

لازمه‏ی استفاده مستمر و معطل نماندن کتاب حفظ و حراست کامل آن در محلی است که واقف کتاب را بر آنجا وقف کرده است. بسیاری از واقفان برای استحکام بخشیدن به این خواسته از مهم‏ترین حربه یعنی توسل به قرآن کریم و قسم به خون سیدالشهداء (ع) استفاده کرده‏اند.

در این جا تنها به ذکر چند عبارت از خود وقف‏نامه‏ها در باب حفظ و حراست کتاب در محل مورد وقف اکتفا می‏شود: در قرآن وقفی 393 ه. ق: «فروخته نمی‏شود، بخشیده نمی‏شودو به ارث گذاشته نمی‏شود»؛ در قرآن وقفی 421 ه. ق:

«از قبه و مسجد خارج نگردد»؛ در قرآن وقفی 594 ه. ق آیه شریفه‏ی «فمن بدله بعدما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه ان الله سمیع علیم» (پس کسیکه تغیر دهد آنرا پس از آنکه شنیده است آنرا پس همانا گناهش بر کسانی است که تغییر می‏دهند

آنرا. همانا خداوند شنوا و داناست) (بقره / 182). در وقف نامه‏ی مورخ 720 ه. ق بر جزئی از قرآن کریم: «برای کسی که داخل قبه (مساوی آستانه‏ی قم) شود و این روضه را زیارت کند، بخوانند آنرا»؛ «دروقف‏نامه‏ی مورخ 732 ه. ق:

«وظیفه‏ی کتابداری که کتابهای وقفی دارالکتب مدرسه در اختیار اوست اینست که نگذارد کتابها از محدوده‏ی شهر و اطراف آن بیرون برده شود»؛ در وقف‏نامه‏ی مورخ آخر ربیع الاول 861 ه. ق (41):

«برای استفاده همه‏ی مسلمانان و اینکه فروش نرود، گرو گذاشته نشود و خارج نشود از اطراف روضه»؛ در وقف‏نامه‏ی مورخ ذیقعده‏ی 954 ه. ق(42) در آغاز جزئی از قرآن کریم: «به شرط آنکه نفروشد و نبخشند و به محلی دیگر نبرند.

خلاف کننده در لعنت و سخط باری عزاسمه و نفرین ائمه معصومین علیهم‏السلام خواهد بود»؛ در وقف‏نامه‏ی مورخ 1037 ه. ق «هر کس بیرون برد در خون حضرت ابی‏عبدالله الحسین شریک بوده باشد»؛ در وقف‏نامه‏ی مورخ پانزده رجب (43)151 ه. ق برسی پاره‏ی قرآن کریم:

«که از آن آستان مقدس (مساوی حضرت معصومه (ع)) بیرون نبرند الا به مجامع ختم قرآن به جهت تلاوت آن در دارالمؤمنین مذکور»؛ در وقفیه‏ی مورخ بیست و دوم جمادی الثانی 1095 ه. ق بر نسخه‏ای از من لا یحضره الفقیه: «به شرط آنکه از بلده‏ی قم بیرون نبرند»؛

در وقف‏نامه‏ی مورخ 1139 ه. ق (44) بر نسخه‏ای از قرآن کریم این شرط که: «به عاریه ندهند»؛ دروقف‏نامه‏ی مورخ بیست و هفتم ذیحجه‏ی 1221 ه. ق. بر نسخه‏ای از قرآن شریف: «مشروط به اینکه از روضه‏ی مزبوره بیرون نبرند و دست اطفال ندهند»(45)

و بالأخره در وقف‏نامه‏ی مدرسه سپهسالار مورخ هفتم شوال 1297 ه. ق تاکید شده است که «کتابها مطلقا از مدرسه خارج نشود و اصلاح آنها هم هند الضروره در کتابخانه بشود».

در این جا نحوه‏ی استفاده از کتب وقفی واینکه چه کسانی مجاز به استفاده از آن بوده‏اند و شرایط استفاده به چه صورت بوده است مطرح می‏شود. با استفاده از وقف‏نامه‏ها می‏توان به برخوردهای مختلف با این مسائل اشاره نمود.

دروقف‏نامه‏ی رشیدالدین فضل‏الله همدانی مورخ 713 ه. ق. تصریح شده است که کتب «بر طلاب علم» وقف شده تا «ایشان بدان انتفاع گیرند». چنانچه استفاده از کتابها در کتابخانه صورت بگیرد و خازن و مناول در آنجا حاضر باشند رهنی از استفاده کننده اخذ نمی‏شود و طلاب می‏توانند به مطالعه و استنساخ و غیر آن بپردازند.

ولی چنانچه خواسته باشند کتب را از کتابخانه بیرون برند ولی از ربع رشیدی خارج نکنند باید «رهنی وثیق که قیمت آن مثل قیمت آن کتاب باشد بپردازند و اگر بیرون از ربع رشیدی برند رهنی بنهند که قیمت آن ضعف (مساوی دو برابر) قیمت کتاب باشد و اصلا از تبریز و حوالی آن به جائی دیگر نبرند».

در قسمت دیگری از وقف‏نامه مدت امانت یکماه تعیین شده است به این ترتیب که «زیادت از یکماه بیشتر نگذارند و بعد از ماهی البته باز گیرند و به جای خود نهند». و باز در جای دیگر و تنها در مورد تألیفات خود واقف اشاره به این دارد که «اگر از بهر مطالعه خواهند» با دادن رهن مجدد امانت مجدد همان کتاب امکان پذیر است.

در وقف‏نامه‏ی سید رکن‏الدین مورخ 732 ه. ق. امانت کتاب جهت مطالعه و استنساخ پیش بینی شده است و اینطور مقرر شده که کتابدار «چیزی گروگان بگیرد که قیمت آن برابر قیمت کتابها باشد».

در وقف‏نامه‏ی مورخ 1052 ه. ق. واقف در استرآباد املاکی را وقف نموده و از جمله مصارف در آمد آن مقرر داشته که «ثلث باقی را کتب فقهیه‏ی استدلالیه و اصول و تفسیر و حدیث خریده به طلبه داده که بکار برند و از ایشان قبض گرفته که کتاب گم نشود».

در وقف‏نامه‏ی مورخ 1077 ه. ق. مشخص گردیده که مدرس از مقررات جاری امانت مستثنی است و آمده است که «سوای مدرس اگر احدی اراده‏ی اخراج یکی از کتب مذکوره را از کتابخانه و مدرسه داشته باشد کتابدار باید رهن و وثیقه‏ای که گنجایش داشته باشد از او بگیرد».

مدت امانت یکماه تعیین شده و در مورد استفاده کنندگان آمده است که چنانچه طلبه‏ی مدرسه از «مطالعه و انتفاع هر یک از مجلدات مسطوره فارغ باشند اهل مدارس خارج شهر و بعد هم طلبه‏ی مدینه مسفوره از مطالعه‏ی آن بهره‏مند گردند».

در وقف‏نامه‏ی مورخ چهارم ذیقعده 1107 ه. ق. مربوط به وقف 27 جلد کتاب به آستان قدس رضوی واقف قید نموده «که در هر مرتبه از مراتب مسفوره هر کس از طلبه‏ی مدارس که محتاج به مطالعه و مباحثه‏ی آن باشد متولی مزبور داده تا مدت سه ماه نزد خود نگاه دارد و قبض به متولی بسپارند و با رفع احتیاج به متولی رد و ثانیا اگر خواهند باذن جدید بازیافت نماید»(46).

کتابهای کتابخانه‏ی دربار صفویه در اصفهان نیز با رعایت شرایط نسبة مشکلی به امانت داده می‏شده است. در وقف‏نامه‏ای به خط و مهر فقیه معروف آقا جمال خوانساری (وفات 1121 یا 1125 ه. ق.) مورخ ربیع الاول 1113 ه. ق (47). چنین آمده است:

«و هر گاه متولی (خود و اولاد او) را بآن رجوع و حاجتی نبوده باشد و شخصی آنرا خواهد، بعد از تجویز یکی از علمای اعلام و فقهای کرام و صدور اذن رخصت و الا قبض معتبر گرفته تسلیم او نماید». در این کتابخانه مدت امانت شش ماه تعیین شده و برای خارج کردن کتاب از اصفهان اجازه مخصوص لازم است. در وقف نامه‏ی مورخ 1120 ه. ق.(48).

مربوط به کتابهایی که بر مدرسه‏ی جنب چهارباغ در اصفهان برای استفاده‏ی «کافه‏ی طلبه‏ی علوم شیعیان» وقف شده شرایط به این صورت است: «هر یک از طلبه که محتاج به آنها باشند بتجویز مدرس مدرسه مزبوره بگیرند و بقدر احتیاج نگاه داشته از آن منتفع شوند و زیاده از قدر احتیاج نگاه ندارند»

همچنین پیش بینی شده است که شیعیان «غیر ساکنین مدرسه» نیز بتوانند کتابها را امانت بگیرند. چنانچه مدرس در مورد صلاحیت امانت گیرنده دچار تردید باشد و «مناسب داند رهن از او گرفته کتابرا به او بدهد».

در این وقف‏نامه مدت امانت شش ماه است و امکان تجدید امانت نیز پیش بینی شده است. استفاده از کتابها علی‏الاصول به «دارالسلطنه‏ی اصفهان» محدود است ولی کتابهایی را که جهت زیارت و سایر اعمال عبادت مناسب باشد

«بعد از تجویز مدرس و قبض بمهر می‏توان از اصفهان خارج نمود». دراین وقف‏نامه همچنین بر آداب محافظت از کتاب تأکید شده و اینکه استفاده کنندگان «از آنها ضبط و از تلف و ضایع شدن نهایت سعی و اهتمام» را بنمایند.

در وقف‏نامه محمدحسین صدر اصفهانی مورخ ذیحجه 1234 ه. ق. مدت امانت مشخص نشده و متولی شرعی مجاز است «تا هر زمان که صلاح داند» کتاب را به امانت دهد.

مجموعه وقفی سپهسالار (1297 ه. ق.)، همانگونه که قبلا اشاره شد، قابل خارج نمودن از محل مدرسه نیست مگر در یک مورد و آنهم سواد متن وقف‏نامه است.. و بیان خود وقف‏نامه:

«قرآنها و کتب ادعیه و سابر نسخ جمعا وقف است بر خصوص اهل علم مدرسه از طلاب و مدرسین و غیر هم و بر صنف کسانیکه لیاقت انتفاع از آنها را استنساخا و تلاوة و مطالعة و تصحیحا داشته باشند. مشروط بر اینکه مطلقا از مدرسه خارج نشود...

مگر کتابچه‏ی وقف‏نامه که از این حکم مستثنی است». به این ترتیب امانت کتاب در داخل این مجتمع بزرگ دینی - فرهنگی مجاز می‏باشد.

در این وقف‏نامه به دو بعد توجه شده است یکی مسئولیت کتابدار و دیگر مسئولیت طلاب. در مورد اول آمده است که کتابدار «باید در محافظت و حفظ کتب وقفیه‏ی مدرسه اهتمام کامل نماید» و «به هیچ کس اجازه ندهد که کتب موقوفه را از مسجد و مدرسه به خارج ببرند»

و در صورتیکه چیزی از کتب یا اسباب کتابخانه از سر اهمال در دست امانت گیرنده «تلف یا معیوب» شود «ارش» یا تفاوت صحیح و معیوب و یا «قیمت عوض» آن «در صورت تمکن» از آن شخص اخذ گردد. در مورد امانت کتابدار باید کتاب را پس از دریافت


«قبض که بخط آن طالب مرقوم و به مهر او مختوم باشد» امانت بدهد. چنانچه صلاح بداند «دو نفر از مدرسین یا ثقات طلاب» نیز قبض را مهر کنند. چنانچه «یکی از طلاب درباره‏ی کتب برخلاف تکالیف مقرره‏ی خود رفتار کرده باشد»، کتابدار می‏تواند او را به نایب التولیه معرفی نماید تا به هر نوع مقتضی داند درباره‏ی او رفتار نماید.

درمورد تکالیف طلاب، اولین تأکید بر این است که طلبه در «حفظ کتب موقوفه» سعی کامل کند و چنانچه «کتاب یا اسباب موقوفه را بتفریط تلف یا معیوب نماید» خود را به «ادای قمیت یا ارش آن» مکلف بداند،

«در کتب موقوفه چیزی ننویسد و جایی از آن را سیاه نکند»، و اگر نکته‏ی اصلاحی مفیدی بنظرش می‏رسد نخست به نظر مدرس مربوط برساند و سپس «درحاشیه بخط خوش بنویسد» یا «بنویساند».

و بالأخره قید شده است که طلبه «کتب موقوفه را زیاده از قدر ضرورت در پیش خود نگاه ندارد» و چنانچه از طلاب مدرسه و یا اهل علمی غیر از طلاب مدرسه خواستار آن کتاب باشد «از نمودن آن» مضایقه نکند.
 

مجموعه‏ ی کتابخانه

وقف‏نامه‏های مورد مطالعه را می‏توان در این مورد به دو گروه تقسیم نمود. گروه اول که تعداد بیشتری وقف‏نامه را در بر می‏گیرد جنبه‏ی تکمیل مجموعه‏ی کتابخانه را دارد مانند وقف کلام الله مجید، تفاسیر، نهج‏البلاغه، کتب اربعه‏ی حدیث و غیره. گروه دوم توجه به تأسیس کتابخانه و تشکیل مجموعه دارد. در این جا به چند نمونه از هر دو گروه اشاره می‏شود.

وقف‏نامه‏ی مورخ 861 ه. ق. حکایت از توجه واقف به تکمیل مجموعه‏ی آستان قدس رضوی دارد. قسمت مورد نظر در وقف‏نامه داخل روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، یعنی تفسیر ابوالفتوح رازی، به این صورت آمده است

«و در روضه‏ی مطهر جوامع کلام الله و مصاحف بسیار بود، اما تفسیری که همه‏ی طوایف از آن استفاده معانی قرآنی تواند نمود نبود» بنابراین واقف این مجلد را با سی مجلد دیگر بر روضه‏ی شریفه‏ی منوره وقف نموده است.

در این مورد دو قول وجود دارد به نظر او کتائی واقف قصد داشته که کتابخانه جنبه‏ی عمومی پیدا کند و مورد استفاده تمام فرق اسلامی قرار گیرد(49) به نظر سید محمد کاظم امام کتابخانه‏ی آستانه از نظر منابع عربی غنی بوده و هدف واقف وقف اثری است که فارسی زبانان بتوانند از آن استفاده کنند (50)، که با توجه به متن وقف‏نامه به نظر می‏رسد رأی اخیر صحیح‏تر است.

در وقف‏نامه‏ی شاه سلطان حسین مورخ 1113 ه. ق اشاره شده است به اینکه «کتابدار سر کار خاصه شریفه» این مجموعه وقفی را «در مکانی معین ضبط نموده سر رشته جدا بر آن نگاه دارد و داخل سایر کتب کتابخانه‏ی مبارکه نکند». به این ترتیب به نمونه‏ای برخورد می‏کنیم که واقف در عین حال که به کتابخانه‏ی دربار صفوی کتاب وقف کرده قایل به تفکیک آن بوده است.

در میان وقف‏نامه‏های آستان قدس رضوی، وقف‏نامه‏ی مورخ 1107 ه. ق دلالت بر وقف 27 جلد کتاب برای استفاده‏ی «طلبه‏ی علیه مدارس» مشهد دارد. واقف صورت این کتابها را نیز در خود وقف‏نامه به دست داده است.

اینک به وقف‏نامه‏هایی اشاره می‏شود که در آنها به تأسیس کتابخانه و تشکیل و تکثیر مجموعه توجه شده است.

در مورد کتابخانه‏ی گنبد غازانی (702 ه. ق) اینطور به نظرمی‏رسد که هدف جمع آوری «تمامیت کتب ولایت» است در «کتب خانه که متصل گنبد و خانقاه و ابواب البر است که در تبریز ساخته‏ایم».

مجموعه‏ی این کتابخانه بی‏گمان بیشتر جنبه ی آرشیو و بایگانی داشته زیرا در جای دیگر آمده است که «اگر کسی را شرط نامه یا لوحی که داده شده ضایع گردد، نسخه از آنجا بدهند». همچنین یرلیغی (مساوی فرمانی) در مورد ارسال صورت مالیات و اراضی ملکی وقفی به این کتابخانه در دست است (51).

مجموعه‏ی وقفی رشیدالدین فضل‏الله به لحاظ نفاست سخت تحت مراقبت است.

کلید دار گنبد فرزند او طوقی است «و باید که گنبد را دو بند و کلیدهای بغایت محکم باشد به وجهی که قطعا هیچ کس به کلیدی دیگر آن را باز نتواند کردن... چه در گنبد مصاحف (52) و دیگر چیزهای عزیز باشد».

در جای دیگر که مواضع انواع مخازن و انبارها درداخل ربع رشیدی معین گشته به محل مجموعه‏ی کتابخانه به تفصیل اشاره شده است:

«دو در کتابخانه از یمین و یسار گنبد ساخته شده، و ترتیب آن چنان است که مادام که ممکن باشد مصاحف که زیادت از آن باشد که در گنبد نهند و کتب منقولات و مصنفات خاصه در کتابخانه‏ی ایمن نهند و کتب معقولات در کتابخانه‏ی ایسر و اگر میسر نگردد بعضی که از جایی زاید آید و در دیگر جانب گنجد علی حده بنهند.»(53)

در جای دیگری از وظایف کتابدار صحبت خواهیم کرد. در این جا در رابطه با مجموعه کافی است گفته شود که «کلید به دست خازن باشد و متولی و مشرف و ناظر هر سه مهر کنند». همچنین اشاره شده است

به اینکه فهرستی از کتابها باید در اختیار این افراد و در خود کتابخانه باشد به بیان واقف: «و پیش هر یک از این جماعت نسختی از فهرست کتب باشد مقابل و منقح و یک نسخت از آن فهرست در هر کتابخانه‏ای در خریطه‏ای (مساوی صندوقی) به مهر ایشان نهاده شود».

واقف همچنان به مهری اشاره(54) دارد که باید «بر پشت کتب بر چند موضع بزنند تا از خیانت دور باشد». در این وقف‏نامه همچنین به موضوع تکثیر کتابهای مجموعه توجه شده است. در تفصیل و ترتیب امور «دارالمصاحف و دارالحدیث» شرط شده است که متولی هر سال دو نسخه‏ی تمام «ساخته گرداند»

یکی جامع قرآن مجید به قطع بزرگ بغدادی و دوم کتاب جامع الاصول در احادیث و اصول. این آثار می‏بایست به شهرهای اسلام - ابتدا از عظیم‏ترین - فرستاده شود. همچنین در شرایط الحاق شده به آخر وقف‏نامه قید شده است که «هر سال از این کتب که مصنفات من است»(55)

دو نسخه «استکتاب» یا نوشته شود. واقف سپس به کیفیت تهیه‏ی او نسخه‏ها اشاره می‏کند و اینکه «بر کاغذ بغایت نیکو و لطیف»، «به قطع بزرگ بغدادی»، «به خطی پاک و درست بنویسند» و «آن را با نسخت اصل که در کتب خانه‏ی ربع رشیدی نهاده مقابله کنند بر وجهی که در آن غلط و تصحیف نباشد».

بنابر شرط واقف این نسخه‏ها بایدهر سال پس از خواندن دعای وقف و ثبت و توقیع توسط قضات تبریز به شهری فرستاده شود از شهرهای اسلام «عربی به بلاد عرب و عجمی به بلاد عجم و ابتدا به معظم‏ترین شهرها... تا وقف شود بر اهل آن شهر و در آن شهر در مدرسه‏ای که آن را مدرس باشد بنهند تا متعلمانی که رغبت نمایند پیش آن مدرس آنرا بخوانند».

همانگونه که قبلا اشاره شد کتابخانه‏ها عموما نقش بایگانی اسناد را نیز ایفا می‏کرده است. از باب مثال در مورد کتابخانه‏ی آستانه‏ی قدس رضوی وقف‏نامه‏ی شاه طهماسب مورخ آخر جمادی الثانی 931 ه. ق. اشاره به وقف‏نامه‏هایی دارد که در «کتابخانه‏ی سر کار موهبت آستان» ضبط بوده است.

ساده‏ترین و بی‏گمان رایج‏ترین نوع وقف‏نامه آنهایی است که در رابطه با تاسیس مدارس به رشته‏ی تحریر کشیده می‏شده است. واقف یک مدرسه خود را موظف می‏دانسته تا مهمترین وسیله‏ی کار مدرسان و طلاب یعنی کتابهای مورد نیاز آنان را بر آنان وقف کند.

به عنوان نمونه وقف‏نامه‏ی مورخ 1242 ه. ق. مدرسه‏ی آقا محسن در استرآباد حکایت از چنین وضعی دارد. این واقف «مجموع کتب عربیه‏ی خود را از نحو و صرف و منطق و کلام و حدیث وفقه و اصول و هیأت و حساب» بر طلاب اثنی عشریه‏ی مدرسه خود وقف نموده است.

در مورد مجموعه‏ی مدرسه‏ی سپهسالار در وقف‏نامه‏ی مورخ 1297 ه. ق. چنین آمده است:

«مجموعه‏ی کتابخانه‏ی محیط است به نفائس قرآن مجید و صحف دعوات و تصانیف علوم و مؤلفات فنون من کتب الاصولیین و الفقه و التفسیر و الحدیث و الحکمة و الطب و الادب و غیرها بقدر حاجت». صورت این کتابها در دفتر ثبت بوده (56) و واقف شرط نموده هر کتاب جدیدی که به موقوفه اضافه می‏شود «بتاریخ خود در دفتر مذکور ثبت گردد».

همچنین مقرر گردیده که کتابدار «در هر ماه ثبت کتب را با نسخ موجود کتابخانه و صورت قبوض طلاب تطبیق کند و اگر عیبی وارد شده باشد رفع نماید». این کتابخانه علاوه بر مجموعه‏ی کتاب مرکز نگهداری اسناد و مدارک گوناگون موقوفه و حتی وجوهات دریافتی نیز بوده است. از باب مثال به چند نمونه اشاره می‏شود:

«سواد وقف‏نامه در کتابخانه محفوظ است»، «مستوفی هر سال صورت امتحان را که حاکی از ترقی و تنزل طلاب باشد پس از مجالس امتحان ثبت کرده اهل مجلس امتحان مهر کرده در کتابخانه محفوظ شود»، «مستوفی کتابچه جمع و خرج یکساله را به کتابدار بسپارد که در کتابخانه محفوظ بماند»،

«مستوفی همه ساله دفتری مخصوص معاملات و محاسبات موقوفه را» به کتابدار بسپارد که «در کتابخانه محفوظ دارد» و بالأخره (تمام وجوهی که از مستغلات و املاک موقوفه» عاید می‏شود «در صندوق بزرگی که در کتابخانه موجود است ضبط گردد».

در این جا به سه موضوع که با مجموعه‏ی کتابخانه رابطه‏ی نزدیک دارد و در وقف‏نامه‏ها منعکس است اشاره می‏شود. این سه موضوع عبارت است از خرید کتاب، مرمت و تعمیر و محل و اسباب کتابخانه.

د ر مورد خرید کتاب در وقفیه غازانی مورخ 702 ه. ق عبارت: «ثمن کتب ضروری» به کار برده شده است. در وقف نامه‏ی مورخ 1052 ه. ق واقف شرط نموده که با ثلث عایدات املاک وقفی در استرآباد «کتب فقهیه‏ی استدلالیه و اصول و تفسیر و حدیث خریداری شود».

در وقف‏نامه‏ی مورخ 1261 ه. ق(57). در ساری واقف شرط نموده که درآمد یکدانگ از قریه موسومه به میلیک «صرف ابتیاع کتب احادیث عربی» گردد. در وقف‏نامه‏ی دیگری مربوط به همان شهر، مورخ 1281 ه. ق(58).

یک عشر از در آمد چند روستا و دکان «به جهت ابتیاع کتب علمیه است که متولی ابتیاع نموده و وقف بر فرقه‏ی ناجیه امامیه‏ی نماید». در کتابچه‏ی موقوفات یزد مورخ 1257 ه. ق یکی از مصارف «مار الاجاره دکان قنادی و میاه بغداد آباد» خرید کتابهای «علوم دینیه» ذکر شده است.

در وقف‏نامه‏ای که از دختر میرزا بزرگ قائم مقام مورخ 1269 ه. ق.(59) در دست است، این واقف شرط کرده که از درآمد موقوفات او در تبریز «سه عشر و نیم را روانه به نجف اشرف نمایند که از یک عشر از آن کتب فقهیه ابتیاع شود» .

و «به عرب و عجم بدهند که از آنها منتفع شوند و اصل کتب کاصل الموقوف باقی بماند». در وقف‏نامه‏ی مدرسه سپهسالار نیز خرید کتاب پیش بینی شده است به بیان خود واقف «و آنچه از (منافع موقوفه) علاوه بماند به قدریکه کتب جدیده برای کتابخانه ضرور باشد ابتیاع و وقف شود».


در برخی از وقف‏نامه‏ها به مرمت و تعمیر کتب نیز توجه شده است. در این جا به چند نمونه اشاره می‏شود. در وقف‏نامه‏ی غازان در قسمت بیت الکتب به «مصالح اصلاح و مرمت کتب» اشاره شده است. در وقف‏نامه‏ی جامع الخیرات مورخ 732 ه.ق. قید شده است که «هر سال مبلغ 50 دینار از عین موقوفه صرف مرمت و تجلید کتب گردد».

در وقف‏نامه‏ی مورخ 1212 ه. ق واقف موقوفاتی برای کتابخانه‏ی آستان قدس قرار داده و قید کرده که منافع ملک هفت چوبه صرف «خرج صحافی صحف و کتب و اسباب حفظ کتابخانه‏ی مبارکه گردد». در کتابچه‏ی موقوفات یزد نیز در وقف‏نامه‏ی مورخ 1257 «تعمیر قرآنهای کهنه‏ی» مسجد جامع کبیر دارالعباده پیش بینی شده است.

و بالأخره در وقف‏نامه‏ی سپهسالار موضوع تعمیر و مرمت به این صورت مطرح شده است که کتابها و لوازم کتابخانه هر شش ماه یک مرتبه با اطلاع کتابدار و چهار نفر ثقات کتابها و بازدید گردد و از محل درآمد موقوفه «اگر مرمتی در جلود و اوراق کتب بحسب عادت لازم شده باشد» انجام دهند.

در این وقف‏نامه تاکید شده است بر این که هر نوع اصلاح و مرمت در خود کتابخانه انجام شود یعنی کتابدار «کاتب و صحاف و مذهب و امثال ایشان را به کتابخانه حاضر بسازد و در کتابخانه اصلاح و مرمت نمایند».

در برخی از وقف‏نامه‏ها در مورد محل کتابخانه نیز اشاراتی شده است. از باب مثال در وقف‏نامه ‏ی غازان مشخص شده است که کتابخانه «متصل گنبد و خانقاه و ابواب البر» است. در وقف‏نامه‏ی رشیدالدین فضل‏الله آمده است.

که بیت الکتب در داخل ربع رشیدی و در «سرای متولی» قرار دارد و همانگونه که قبلا اشاره شد شامل دو کتابخانه است که در جوار گنبد در سمت راست و چپ آن ساخته شده است.

دو نمونه نیز در مورد مدارس در در دست است. محل کتابخانه‏ی مدرسه‏ی شاهزاده در یزد در وقف‏نامه‏ی مورخ 1240 ه.ق.(60) به این صورت مشخص شده است «دو مدرس شرقی و غربی مختص دو مدرس دیگر که شایسته‏ی تعلیم اوساط باشند و محل کتب موقوفه‏ی مدرسه حجرات محقره‏ی جوف آن دو مدرس باشد».

در مورد کتابخانه‏ی وقفی سپهسالار مخزن کتابخانه وقف است در درجه‏ی اول برای «حفظ کتب» و «سکنای کتابدار» و رفت و آمد مسئولین مختلف و بر «صنف اشخاصیکه اهلیت انتفاع» از نظر مطالعه، تصحیح: و استنساخ از روی کتابهای وقفی را داشته باشند.

چنانچه ساختمان کتابخانه احتیاج به تعمیر داشته باشد این امر در وقف‏نامه پیش بینی شده و در جای دیگر آمده است که «در صورت بروز حادثه و منهدم شدن یا معدوم شدن این ساختمان، ساختمان مستحکم ولی کم زینت‏تر در جای دیگر ساخته شود». در مورد اسباب و وسائل این عبارت قید شده که «فرش و دیگر وسائل وقف است به کتابخانه».

کتابدار و دیگر وابستگان کتابخانه

در وقف‏نامه‏های مورد مطالعه به نام افرادی که در کتابخانه مسئولیت مستقیم و یا وابستگی غیر مستقیم داشته‏اند برخورد می‏شود. باید توجه داست که کتابخانه طبعا در درون یک سازمان بزرگتر قرار دارد و تابع افرادی مانند متولی، مشرف، ناظر، امام، مدرس و غیره است.

در این جا تنها از کسانی نام برده می‏شود که در کتابخانه دارای مسئولیت اداری و یا اموری مانند خوشنویسی و صحافی و غیره می‏باشند. در گروه اول از خازن (702، 709 ه.ق)، کتابدار (732، 1077، 1113، 1120، 1123، 1160، 1297 ه.ق)، مباشر کتابخانه (1212 ه.ق)، مناول (709 و 702 ه.ق)، کلید دار کتابخانه (1160 ه.ق)، حافظ کتب (1297 ه.ق) و فراش (702 ه.ق)؛ در گروه دوم از کاتب (709، 1241، 1297 ه.ق)، صحاف (1160، 123، 21232، 1241، 1298 ه.ق)، مصحح (1160، 1232، 1296 ه.ق)، مذهب (1241، 1297 ه.ق) و خوشنویس (1241 ه.ق) نام برده شده است.

واقف کتب وقفی برای حفظ و حراست موقوفه و اجرای شرایط وقف متولی یا مباشری را انتخاب می‏کند اعم از اینکه این شخص کتابدار نامیده شده باشد یا به نام دیگری از او یاد شده باشد

. از باب مثال در وقف‏نامه‏ی مورخ 421 ه.ق واقف «تسلیم کرد آن را به ابوعلی بن حسوله بنابراین که در دست او بماند...»؛ در وقف‏نامه‏ی مورخ 1084 ه.ق (61)تولیت نسخ کتب اربعه‏ی حدیث در مدرسه‏ی فیضیه به مدرس آن مدرسه تفویض شده.

در مدرسه‏ی نجف قلی بیگ نیز (در وقف‏نامه‏ی 1095 ه. ق) مدرس مدرسه‏ی نایب شرعی متولی تعیین شده؛ در وقف‏نامه‏ی مورخ 1107 ه. ق. واقف میرزا نورالدین (و اولاد او را) به عنوان تولیت وقف تعیین نموده است؛ و بالأخره در وقف‏نامه‏ی مورخ 1123 ه. ق تولیت کتابها به فرزند واقف تفویض شده است.

همانگونه که قبلا اشاره شد در موراد متعددی نیز نام کتابدار به عنوان مباشر وقف در وقف‏نامه‏ها آمده است. باید توجه داشت که نام دیگر کارکنان کتابخانه بیشتر در وقف‏نامه‏هایی آمده که سازمان کتابخانه مورد نظر واقف بوده است.

اینک با توجه به وقف‏نامه‏های مورد بررسی صفات مطلوب کتابدار نشان داده می‏شود. و سپس به دیگر نیروی انسانی در کتابخانه‏ها اشاره خواهد شد.

به نظر ما چکیده‏ی نظر واقفان در مورد صفات کتابدار به بهترین وجهی در وقف نامه‏ی سید رکن‏الدین مورخ 732 ه. ق. منعکس شده است. در مورد کتابدار مدرسه رکنیه که به «ام البقاع مدارس یزد» معروف بوده و بنابر قول مورخان کتابخانه‏ی آن سه هزار جلد کتاب داشته (62)چنین آمده است:

«متولی امور باید کتابداری را برای امور کتابخانه منصوب کند که در حفظ کتابها امین و متدین باشد و از کتابها نگه داری کند و به ضرورت مراقب ورود و خروج کتاب باشد». امانت داری و حفظ و صیانت کتابها در وقف‏نامه‏های متقدم و متأخر مورد مطالعه به عنوان بارزترین صفت کتابدار و سایر کارکنان کتابخانه مشخص شده است.

از باب مثال در وقف‏نامه‏ی سپهسالار در مورد مسئولیت کتابدار مدرسه در انتخاب دو حافظ کتب آمده است که «باید بعد از معرفت تامه به امانت و دیانت آنها را به خدمت کتابخانه بگمارد و مسئولیت را بر عهده‏ی خود بداند».

بدون تردید بسیاری از کتابدارانی که به تولیت مجموعه‏ها منصوب می‏شدند علاوه بر صفت امانت داری از مدرسان و یا طلاب فاضل و دانشمند بوده‏اند. ولی در وقف‏نامه‏های مورد مطالعه تنها در یک جا به این موضوع اشاره شده است.

و آن در وقف نامه‏ی رشیدالدین فضل‏الله همدانی است. در این وقف‏نامه از خازن و مناول کتابخانه به عنوان «عاقل و کافی و متورع و نویسنده و صاحب معرفت کتب» یاد شده است.

تعداد نیروی انسانی ثابت کتابخانه‏ها، وضع حقوقی و سایر شرایط شغلی این افراد را می‏توان تا حدودی با کمک برخی از وقف‏نامه‏ها مشخص نمود که این اطلاعات نیز برای تاریخ کتابداری خالی از فایده نیست.

در مورد تعداد کارمندان اطلاعات مندرج در وقف‏نامه‏ها به این شرح است: بیت الکتب غازانی، خازن و مناول؛ بیت الکتب رشیدی، خازن و مناول؛ دارالکتب مدرسه‏ی رکنیه، خازن (63)؛ کتابخانه‏ی آستان قدس رضوی، کتابدار(64) و کلید دار و عزب دفتر(65) (دو نفر) مصحح و صحاف؛ کتابخانه‏ی مدرسه سپهسالار، کتابدار و حافظ کتب (دو نفر).

در مورد «مرسومات» و «وظایف» کتابدار و دیگر کارمندان کتابخانه نیز در برخی از وقف‏نامه‏ها پیش‏بینی‏هایی شده است. از باب مثال در وقف‏نامه‏ی ربع رشیدی قید شده است که سالیانه «سی دینار به مشاهره نقد رایج تبریز «به خازن و همین مبلغ به مناول پرداخت گردد و سهم نان روزانه هر یک از این افراد به ترتیب سه من و دو من تعیین شده است.

و در وقف‏نامه‏ی جامع الخیرات مورخ 732 ه. ق آمده است که هر سال 720 من غله به میزان مساوی به کتابدار اختصاص یابد.

در مورد کارمندان کتابخانه‏ی آستان قدس رضوی در طومار علیشاهی مورخ 1160 ه. ق.حقوق کتابدار سی تومان و پانزده تومان، حقوق یکی از کلیدداران و صحاف کتابخانه هر یک ده تومان، حقوق کلیددار دیگر ده شاهی و حقوق مصحح سی صنار تعیین شده است.

همچنین در وقف نامه‏ی مورخ 1212 ه. ق.عبدالمجید خان نامی موقوفاتی برای آستان قدس قرار داده و قید نموده که عشر آن «بعنوان حق التولیه» به حاجی ملامحمد کتابدار آستانه تعلق دارد.

در مورد کارمندان کتابخانه‏ی مدرسه سپهسالار در مصارف موقوفه سهم کتابدار «دوازده سهم از یک هزار سهم از منافع مزبوره» و سهم دو نفر حافظ کتب «هشت سهم که هر یک چهار سهم باشد» تعیین شده است.

در وقف‏نامه‏ی اخیر شرایط دیگری نیز پیش بینی شده است. از باب مثال مدت مرخصی یا «غیبت اختیاری» کتابدار و «حفظه‏ی کتب» چهل روز تعیین شده است. همچنین آمده است که کتابدار می‏تواند تا سه ماه از مرخصی اضطراری استفاده کند منوط بر اینکه «نایبی امین که اهلیت حراست کتب را داشته باشد به جای خود بگذارد و حق نایب را از سهم مقرره‏ی خود بدهد».

باید توجه داشت که وقف‏نامه‏ی مدرسه‏ی سپهسالار حکایت از یک مجموع بزرگ دینی - فرهنگی دارد و امکان استفاده کارمندان کتابخانه مانند دیگر کارمندان از مجموع این تأسیسات مانند مسجد، دارالشفاء، حمام، مطبخ و غیره پیش بینی شده و کاملا مشهود و مشخص است.

همچنانکه در مقدمه‏ی این مقاله ذکر شده هنوز بررسی کاملی از وقف‏نامه‏ها به عمل نیامده. امید است که این مقاله مقدمه‏ای باشد از برای اینکه وقف‏نامه‏ها از جهات متعدد دیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد (66).
 

پی نوشت:

1- از جمله در نسخه‏های خطی، جلدهای مختلف؛ فهرست نسخ‏های خطی کتابخانه‏ی آستانه‏ی مقدسه‏ی قم (1355)، مجلات فرهنگ ایران زمین و معارف اسلامی.
2- از جمله یادگارهای یزد (1348، 1354) و مجله‏ی فرهنگ ایران زمین.
3- تربت پاکان (1355) و برگی از تاریخ قزوین (1361).
4- نوش‏آفرین انصاری (محقق)، «بررسی اسناد وقف آستان قدس رضوی»، در جشن نامه‏ی استاد مدرس رضوی (1356): 63 - 45.
5- کتابشناسی کامل هر وقف‏نامه فقط بار اول ذکر می‏شود. کلیه‏ی ارجاعات بعدی با تاریخ وقف‏نامه‏ها مشخص خواهد شد.
6- احمد گلچین معانی، راهنمای گنجینه‏ی قرآن (1347): 36.
7- اوکتائی، فهرست کتابخانه‏ی آستان قدس رضوی، جلد چهارم (1325): ب.
8- محمدتقی دانش‏پژوه، فهرست نسخ خطی کتابخانه‏ی آستانه‏ی مقدسه‏ی قم (1355): 22.
9- احمد گلچین معانی، همان: 35.
10- سیدحسین مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، جلد اول (1355): 128-127.
11- محمدتقی دانش‏پژوه، همان: 23.
12- یادگار، سال اول، شماره‏ی 30 - 31: (1324).
13- سیدحسین مدرسی طباطبائی، همان، جلد دوم: 118 - 119.
14- همان، جلد دوم: 150 - 151.
15- همان، جلد اول: 156 - 158.
16- همان، جلد دوم: 225.
17- رشیدالدین فضل‏الله همدانی، جامع التواریخ، به کوشش بهمن کریمی (1338) جلد دوم: 198 - 199؛ عبدالمحمد آیتی، تحریر تاریخ و صاف (1346): 230.
18- رشیدالدین فضل‏الله همدانی، وقف‏نامه‏ی ربع رشیدی، چاپ عکسی از روی نسخه‏ی اصل زیر نظر مجتبی مینوی و ایرج افشار (1350)؛ وقف‏نامه‏ی ربع رشیدی، چاپ حروفی از روی نسخه‏ی اصل به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار (1356).
19- سید رکن‏الدین، «وقف‏نامه‏ی جامع الخیرات»، یادگارهای یزد، جلد دوم (1354): 558-391.
20- منوچهر ستوده، از آستارا استرباد، جلد هفتم (1354): 548.
21- «کتابچه‏ی موقفات یزد»، فرهنگ ایران زمین، جلد دهم (1341): 124-8 (77).
22- سیدحسین مدرسی طباطبایی، همان، جلد اول: 150.
23- در مورد مجموعه‏ای که در اختیار شاه عباس بوده میر منشی قمی در خلاصة التواریخ از کتابخانه‏ی عالیه میان حرم و دیوان خانه‏ی شهر اصفهان پس از 996 ه. ق یاد می‏کند که شاید همین کتابخانه به دست شاه عباس رسیده بوده است. (دانش‏پژوه، فهرست آستانه‏ی قم: 18).
24- سیدحسین مدرسی طباطبایی، همان، جلد اول: 150.
25- همانجا.
26- همان، جلد اول: 155.
27- همانجا.
28- همان، جلد اول: 156.
29- همانجا.
30- همان، جلد اول: 127.
31- همانجا.
32- محمدتقی دانش‏پژوه، «نسخه‏های خطی در کتابخانه‏های اتحاد جماهیر شوروی»، نسخه‏های خطی، دفتر هشتم (1358): 102-99.
33- محمدتقی دانش‏پژوه، فهرست آستانه‏ی قم: 19.
34- همان:19 -20.
35- اسکندربیک ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، به کوشش ایرج افشار (1350). جلد اول: 413.
36- عبدالعلی اوکتائی، فهرست کتابخانه‏ی آستان قدس رضوی، جلد چهارم (شماره‏ی 198 تفسیر خطی).
37- همان: ج - د.
38- همان: ج (شماره‏ی 36 اصول خطی).
39- همان:[ 399 - 400 ].
40- سپهسالار، حسین، «وقف‏نامه‏ی مفصل» در تاریخ مدرسه‏ی عالی سپهسالار تألیف ابوالقاسم سحاب (1329): 102-51. وقف‏نامه‏ی مختصر د رکتیبه‏ی صخن مدرسه از قسمت بدنه‏ی راست جهت غربی شروع شده و به سمت بدنه‏ی چپ طرف غربی منتهی می‏شود (همان: 46). این مدرسه اکنون به نام استاد شهید مرتضی مطهری نام‏گذاری شده است.
41- سید محمد کاظم امام، مشهد طوس (1348): 515، 512.
42- سید حسین مدرسی طباطبائی، همان، جلد اول: 143.
43- همان، جلد اول: 1052.
44- همان، جلد اول: 174.
45- همان، جلد اول: 180 - 181.
46- اسناد وقف آستان قدس رضوی:[392 - 393 ].
47- کتابخانه‏ی مرکزی دانشگاه تهران، خطی، شماره‏ی 4594.
48- راهنمای کتاب،15 (1351): 862-859.
49- عبدالعلی اوکتائی همان، جلد چهارم: ج.
50- سید محمد کاظم امام، همان: 515 - 516.
51- محمد جواد مشکور، تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجری (1352): 464.
52- «از جمله هزار عدد مصحف در آنجا نهاده‏ام... و مفصل آن بدین موجب است آنچه به خط طلا نوشته شده است چهار صد عدد، آنچه به خط یاقوت است ده عدد آنچه به خط ابن‏مقله است ده عدد آنچه به احمد سهروردی است 20 عدد آنچه به خط اکابر است 20 عدد آنچه بخطوط روشن خوب نوشته شده 548 عدد». نشریه‏ی دانشکده ادبیات تبریز، سال دوم، ش 1328 (6-4):164. (وصیت نامه‏ی رشیدالدین به صدرالدین ترکه).
53- «دیگر شصت هزار مجلد کتاب در انواع علوم و تواریخ و اشعار و حکایات و امثال و غیره از ممالک ایران و توران و مصر و مغرب و روم و چین و هند جمع کرده‏ام همه را وقف گردانیدم بر ربع رشیدی». همانجا.
54- فرانسیس ریشارد، «مهر کتابخانه‏ی رشیدالدین فضل‏الله همدانی؟» آینده، سال هشتم، ش 6 (1361): 346-345 (متن مهر: ملک کتابخانه‏ی رشید).
55- فهرست این آثار در وقفنامه حروفی: 337.
56- «فهرستی برسم سیاق نویسان تهیه شده در کتابخانه ضبط است و در آن قیمت نسخ اولیه و اینکه از چه اشخاصی خریداری شده آمده است». ابن‏یوسف شیرازی، فهرست کتابخانه‏ی مدرسه‏ی عالی سپهسالار، جلد اول (1315): و.
57- منوچهر ستوده، همان، جلد هفتم: 518.
58- محمدتقی دانش‏پژوه، «دو وقف‏نامه از مازندران» معارف اسلامی، ش 8 (1348):75-68.
59- کتابخانه‏ی مرکزی دانشگاه تهران، خطی شماره‏ی 5027.
60- ایرج افشار، همان، جلد دوم: 572 - 582.
61- سید حسین مدرسی طباطبائی، همان، جلد دوم: 220 - 223.
62- ایرج افشار، همان، جلد دوم: 559.
63- کتابداری این کتابخانه به فخرالدین مبارکشاه و به اولاد ذکور او نسل بعد از نسل واگذار شده است. جامع الخیرات: 177.
64- اسامی کارمندان کتابخانه در طومار علیشاهی به ترتیب: میرزا ابوالقاسم، میرزا اسماعیل، ملا اسدالله، ملا محمد رضی و آقا حسین ذکر شده است.
65- کسی که اوراق و فرمانها را به امضای متصدیان امور می‏رساند. از مشاغل قدیم آستان قدس بوده است. مؤتمن، همان: 360.
66- همچنین مقالات استاد محمدتقی دانش‏پژوه، تحت عنوان «گنجور و برنامه او» هنر و مردم، دوره جدید، 124-123 (1351) به عنوان آغاز کار مفید است.
 

منبع:
میراث جاویدان

نویسنده: نوش‏آفرین انصاری
این مقاله در تاریخ 1402/6/21 بروز رسانی شده است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط