مترجم : بهروزی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
منابع طبیعی یک جنبهی خیلی مهم از اقتصاد یک مملکت و یا یک منطقه در نظر گرفته میشوند. اما آیا آنها برای فرآیند پیشرفت اقتصادی نیز همان قدر حیاتی هستند؟
واژهی پیشرفت اقتصادی به نوع پیشرفتی که توسط اقتصاد ویژهای هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی در بازهای از زمان به دست میآید اشاره میکند. رشد اقتصادی از نظر افزایش بهره وری بازار همانند کل درآمد ناخالص ملی، یک جنبهی مهم از پیشرفت اقتصادی همراه با خیلی چیزهای دیگر است. اما هدف نهایی پیشرفت هر نوع اقتصادی در دنیا، اطمینان از رفاه اقتصادی و اجتماعی مردم است. عوامل تعیین کنندهی متعددی برای پیشرفت اقتصادی یک کشور و یا یک منطقه وجود دارند که مهمتر از همهی آنها در کنار ظرفیت فیزیکی، ظرفیت انسانی و یا به زبان سادهتر منابع نیروی انسانی آن است. علاوه بر این دو، اقتصاد دانان دنیا از نقش حیاتی که ظرفیت طبیعی و یا به زبان سادهتر منابع طبیعی در پیشرفت اقتصادی بازی میکنند، آگاهی و اطلاع یافتهاند.
منابع طبیعی چیست؟
منابع طبیعی آن مواد و اجسامی هستند که به طور طبیعی در محیط زیست یافت میشوند. اینها آن منابعی هستند که به طور آماده و طبیعی در روی سیارهی ما موجودند و میتوانند به حالت طبیعی و دست نخوردهی خود، مورد استفاده قرار گیرند. برخی از رایجترین مثالها از منابع طبیعی شامل زمین، آب، زغال سنگ، چوب، نور خورشید و نفت هستند.تمام این منابع به طور تصادفی و اتفاقی روی سیارهی ما توزیع و پخش شدهاند به همین خاطر هر مکانی یک سری منابع طبیعی مخصوص خودش را دارد که به پیشرفت اقتصادی آن کمک میکند. چون این منابع به طور تصادفی و اتفاقی توزیع شدهاند در برخی مکانها به وفور و فراوانی و در برخی مکانهای دیگر به ندرت یافت میشوند. بنابراین مهم است که مردم، استفادهی درست و مناسبی از منابع طبیعی خود، داشته باشند تا این که بتوانند آنها را تا حدودی برای آیندگان حفظ بکنند. منابع طبیعی به دو نوع طبقه بندی میشوند :
منابع تجدید ناپذیر
آن منابع طبیعی هستند که فقط میتوانند یک بار مورد استفاده قرار گیرند. آنها، منابع تمام شدنی هستند که به خاطر مصرف مداوم، مقدار آنها کاهش مییابد. در نتیجه مهم است که منابع تجدید ناپذیر را عاقلانه مصرف کنیم تا آنها را تمام نکنیم. منابع تجدید ناپذیر شامل زغال سنگ، گاز طبیعی، نفت خام، اورانیوم و غیره هستند.منابع تجدید پذیر
آن منابع طبیعی هستند که میتوانند به طور طبیعی احیا شوند. با این که برخی از این منابع مثل باد، نور خورشید و غیره به وفور در همهی مکانها و تمام اوقات موجود هستند اما برخی منابع تجدید پذیر دیگر مثل چوب و آب به زمان نیاز دارند تا جایگزین شوند. بنابراین اگر این منابع با سرعت بیشتری نسبت به زمان لازم برای احیای آنها توسط طبیعت مصرف شوند در معرض اتمام و از بین رفتن، قرار خواهند گرفت.عدهای از اقتصاد دانان دنیا مشاهده کردهاند که در دسترس بودن منابع طبیعی فراوان در یک منطقهی ویژه، چه تجدید پذیر باشد و چه تجدید ناپذیر، پیشرفت اقتصادی را در آن منطقه سرعت میبخشد. اما باید ذکر کرد که استفاده و بهره برداری از منابع طبیعی به نگرش مردم آن منطقه، وابسته است در نتیجه دیده شده که مشاهدات بالا در برخی موارد برعکس شدهاند.
اثر منابع طبیعی بر پیشرفت اقتصادی :
منابع طبیعی به مقادیر مختلفی در همهی بخشهای دنیا، موجود هستند. قابلیت دسترسی طبیعی منابع ویژه در یک منطقه، استحصال و استفاده از این منابع را برای مردم آن آسانتر کرده است. در غیر این صورت، کشوری که در آن منابع طبیعی ویژه در دسترس نباشد، مجبور است به کشورهای دیگر وابسته باشد تا این که آنها را به دست آورد و به همین خاطر مجبور است منابع پولی زیادی را در این زمینه سرمایه گذاری بکند.اثر قابلیت دسترسی منابع طبیعی که میتواند بر روی پیشرفت اقتصادی یک کشور تأثیر داشته باشد و یا نداشته باشد به پارامترهای مختلفی وابسته است. طبق گفتهی آقای ویلیام آرتور لویس، "در کشوری که منابع طبیعی دارد نرخ رشد آن با رفتار انسانی و موسسات انسانی تعیین میشود : توسط چیزهایی مثل انرژی ذهن، نگرش نسبت به چیزهای مادی، تمایل به حفظ و سرمایه گذاری به طور موثر و یا آزادی و انعطاف پذیری موسسات."
حتی اگر مردم عادی کشور از ارزش منابع طبیعی آگاه باشند شدیداً حیاتی است که ساختارهای سیاسی نیز به حد کافی قوی باشند. اگر کشوری به حد کافی خوشبخت بود تا رهبری خوبی داشته باشد نگرش تودههای مردم میتواند به مسیری هدایت شود که آنها یاد بگیرند از منابع طبیعی خود عاقلانه و به روش مناسب و درست استفاده بکنند. بنابراین حفظ منابع طبیعی کشور چه به پیشرفت اقتصادی کشور کمک بکند یا نه، عمدتاً کیفیت پاسخ عمومی بیشتر از مقدار منابع، تعیین کننده است.
بنابراین با گفتن این مطالب، میتوان به این نتیجه رسید که ارتباط بین قابلیت دسترسی منابع طبیعی و پیشرفت اقتصادی کلی میتواند همان طور که قبلاً تصور میشد واقعاً قوی نباشد. در کل ما نمونههایی از برخی کشورها را داریم که به پیشرفت قابل توجهی رسیدهاند با این وجود که مقادیر نادری از منابع طبیعی و حتی شرایط محیط زیستی افتضاحی را دارند. ژاپن یک نمونهی کلاسیک از این مورد است. از طرف دیگر ما نمونههایی را نیز داریم که در آنها پیشرفت قابل توجهی توسط کشور کسب نشده است با وجود این که ذخایر عظیمی از منابع طبیعی را دارند. برای مثال، کشورهای آفریقایی همچون کونگو، آنگولا و گابون را در نظر بگیرید. این کشورها از ذخایر منابع طبیعی استفادهی چندانی نمیکنند و فقر شدیدی بین اکثریت تودههای مردم شایع است.
سناریو کشورهای در حال توسعه :
مهم است ذکر کنیم که در اقتصاد در حال توسعه، منابع طبیعی میتوانند تعدادی از فرصتها را فراهم کنند تا این که پیشرفت اقتصادی را ممکن سازند.برای مثال در اقتصاد ملکی، منابع طبیعی مثل زمین، خاک، جنگل، حیوانات، شیلات و غیره میتوانند شدیداً مهم باشند.
اینها نه تنها زندگی مردم را حفظ میکنند بلکه معاش آنها را نیز تأمین میکنند.
در نتیجه بسیار ضروری است که استفاده از این منابع را کنترل بکنیم حتی اگر برخی از آنها همانند زمین و خشکی، تجدید پذیر باشند قانون برگشت کسریها هنوز قابل اعمال است.
سناریو کشورهای توسعه یافته :
در مقایسه با کشورهای در حال توسعه، منابع طبیعی ممکن است نقش برجستهای را در فرآیند پیشرفت اقتصادی کشورهای توسعه یافته نداشته باشند.کشورهای توسعه یافته از لحاظ تکنولوژیکی پیشرفته هستند در نتیجه حتی اگر برخی از منابع طبیعی مثل زمین حاصل خیز، کمیاب باشند آنها میتوانند مقادیر عظیمی از محصولات را با استفاده از تکنولوژی پیشرفته تولید بکنند.
در نتیجه تکنولوژی و ظرفیتها نیاز به منابع طبیعی در پیشرفت اقتصادی این کشورها را تحت الشعاع قرار میدهند.
به همین خاطر قانون برگشت کسریها به ندرت برای منابع طبیعی کشورهای پیشرفته اعمال میشود. همان طور که اقتصاد دان آقای هنری روی فوربس هرود گفته است : "من پیشنهاد میکنم که قانون برگشت کسریها را از زمین به عنوان تعیین کنندهی اصلی در کشورهای پیشرفته حذف بکنیم . . . من آن را تنها به این خاطر حذف میکنم که، در زمینهی ویژهای که آن ظهور پیدا میکند تأثیر آن ممکن است از لحاظ کمی مهم نباشد."
اگر چه منابع طبیعی میتوانند به عنوان یکی از فاکتورهای کمک کننده به فرآیند پیشرفت اقتصادی در نظر گرفته شوند اما باید ذکر کرد که بهره برداری اضافی و یا سوء استفاده از آنها میتواند مانع آن شود. در نتیجه لازم است که اقتصادها استفادهی بهینه و منصفانهای را از منابع طبیعی خود داشته باشند. اگر چه این درست است که صنایع معدنی، مشاغل زیادی را در دنیا ایجاد کردهاند اما بسیار ضروری و حیاتی است که خطرات محیط زیستی و چالشهای آن را که ناشی از استفادهی افراطی و غیر اخلاقی از این منابع است را نیز در نظر گرفت.