بنيادها و مؤسسات خيريه غير وقفي در ايران


بنيادها و مؤسسات خيريه غير وقفي در ايران
پيشگفتار
با توسعهي قلمرو فعاليت و وظايف دولت در تأمين بهداشت و درمان و ترويج آموزش و ارائهي خدمات اجتماعي رويکرد مردم به اين گونه خدمات کاهش يافته است. هماکنون در اکثر کشورهاي غربي و شرقي، اقدام به بازنگري در نقش و عملکرد دولت نسبت به روند توسعه و حل معضلات مردم نمودهاند.
تحقيقات نشان ميدهد در حال حاضر با توجه به انبوه چالشهايي که در پيشروي تأمين اجتماعي و توسعه قرار دارد، دولتها به دليل ناکارآيي و روبهرو شدن با سختي و دشواريها، نتوانستهاند آن چالشها را مهار کنند و از ميان ببرند. همين تحقيقات تأکيد دارد با توجه به عملکرد بنيادها و مؤسسهاي خيريه که سهم بسزايي در کاهش مشکلات انساني در سراسر جهان داشتهاند، ولي در تحقيقات و پژوهشهاي دانشگاهي و مباحث عمومي اين خدمات ناديده انگاشته شدهاند. به طور نمونه در امريکا، بريتانيا، فرانسه و روسيه در نظر دارند بخش خصوصي که فعاليتهاي خيريهي داوطلبانه دارد بخشي از هزينههاي دولتي را در امور تأمين اجتماعي جايگزين نمايند همچنين در کشورهاي توسعه يافته به بنيادهاي غير دولتي به عنوان عامل تعيين کننده در مشارکت دادن مردم در روند توسعه مينگرند. بنابراين تجديد نظر در شناخت اصولي و ارزيابي بنيادهاي خيريه و غيرانتفاعي، يک نياز عيني و ضروري و نه يک نظريهي محض به شمار ميآيد (2)
نيکوکاري در امريکا (3) و اروپا (4) به دليل فعاليت هزاران
علي رغم اينه علم بنيادهاي خيريه يکي از رشتههاي تحصيلات عاليه است و مؤسسههاي جهاني نظير بانک جهاني و مراکز مطالعاتي دانشگاهها، اقدام به تحقيق دربارهي بنيادهاي امور خيريه به طور دقيق و گسترده نمودهاند (5) ولي کشورهاي اسلامي از جمله ايران بجز بررسيها و تحقيقاتي که عمدتا از بعد جامعه شناسي در دانشگاههاي ايران (6) بوده است، در اين زمينه کار مطلوبي ارائه ندادهاند که نشان از ضعف در عملکرد اطلاع رساني و برنامه ريزي و توسعه يافتگي آن کشورهاست، و لذا اين جانب با کمبود منابع و کتب و گزارشهاي تحقيقي در اين زمينه روبه رو شدهام.
به منظور آشنايي با امور نيکوکاري که توسط مردم و دولت ايران انجام گرفته سعي ميگردد در اين تحقيق، يکي از مهمترين مسائل مربوط به امور خيريه را مورد بررسي قرار دهيم. در اين تحقيق دو گرايش موضوعي، مورد بررسي قرار گرفته است:
نخست: بنيادهاي خيريه که در جهان به نام (Non governmental organizations(NGO اشتهار دارد و دربر گيرندهي همهي بنيادها، جمعيتها، صندوقهاي قرض الحسنه و مراکز غير انتفاعي است که خدمات انساني خود را رايگان و بدون انگيزههاي مادي، ارائه ميدهند.
دوم: بنيادها و مراکزي که از سوي دولت و يا مراکز نيمه دولتي حمايت ميشوند.
اين تحقيق به طور تفصيلي بنيادهاي وقف را مورد بررسي قرار نميدهد بلک سعي گرديده به طور اجمالي و مقايسهاي «تطبيقي» آن را بررسي نمايد، زيرا ديگران تحقيقات خود را در اين زمينه براي اين اجلاس ارائه دادهاند.
گزيدهاي از تاريخ وقف در ايران
اما در عصر اسلامي، پديدهي نيکوکاري با چند جلوه نمايان گرديد و از راه تعاوني و خودياري که رايجترين شيوهي فعاليتهاي داوطلبانه «خودياري» و خيريه در روستاها و دهات ايران بود، به مستمندان و نيازمندان به طور داوطلبانه و بدون دريافت وجه کمک ميکردند. همچنين نيکوکاران از راه ساختن و وقف پلها، جويبارها، آب انبارها و مدارس به مردم خدماتي ارائه ميدادند.
دورهي سلجوقيان (1175 -1037 م)، دورهي صفويان (1736 -1502 م) و دورهي قاجار (1925 -1786م) ا زجمله دورانهاي تاريخ بودند که فعاليتهاي امور خيريه (وقف) در آنها گسترش يافت ولي در دورهي نادرشاه (1747 -1688م) سير نيکوکاري به دليل سلطهي دولت بر اماکن وقف، کاهش يافت و مردم اعتماد خود را براي تخصيص اموال خود براي امور وقف از دست دادند و اين روند بياعتمادي در دورهي پهلوي (1979 -1925م) (9) افزايش يافت زيرا دخالتهاي دولت در امور وقف و امور خيريه افزايش زيادي يافت. و بسياري از وقفها، زمينها و اموال وقفي، مصادره و يا به فروش رسيد، و اين موجب گرديد تا مردم به سوي «فعاليتهاي امور خيريه فردي» به جاي وقفهاي بزرگ و بنيادهاي وقفي که يک سنت رايج در دورههاي گذشته بود، روي آوردند.
در دورهي دههي اول انقلاب اسلامي ايران، شاهد گسترش بنيادهاي خيريهي مردمي بويژه صندوقهاي قرض الحسنه بودهايم، همچنين بنيادهاي نيمه دولتي مانند کميتهي امداد امام خميني. اما در دههي دوم و به دليل بهبود وضع اقتصادي قشر خاصي از جامعه و پديد آمدن مشکلات اقتصادي مضاعف براي اقشار مستمند و کم درآمد جامعه، و عدم تواناي دولت در تقبل هزينههاي زندگي آنان، شاهد رشد فعاليتهاي بنيادهاي خيريه و داوطلبانه بوده زيرا نياز به راهاندازي اين گونه بنيادهاي خيريه بسيار محسوس گرديد.
انگيزه هاي انجام امور خيريه
بيترديد اعتقادات مذهبي در گذشته و حال، عامل اساسي در گسترش و توسعه فعاليتهاي خيريه بوده است. کمک به فقرا و مستمندان، ايتام و معلولين و ياري رساندن به قربانيان زلزله و سيل و حوادث طبيعي با انگيزههاي مذهبي بوده و اين امر موجب شده تا مراکز مذهبي و رهبران ديني و روحاني مسؤوليتهاي اجتماعي را بر عهده گيرند.
علي رغم بروز گرايشهاي لائيک و مليگرايانه در فعاليتهاي نيکوکاري در کشورهاي غربي و امريکا (10) انگيزهي مذهبي، عامل اساسي اين گونه فعاليتها در ايران و به طور کلي در جهان اسلام بوده است. هر چند نميتوان عامل سياسي و يا انگيزههاي شخصي و انساني و ملي را در افراد نيکوکار ناديده انگاريم، پيدايش فعاليتهاي خيريه و کمک رساني از سوي افراد نيکوکار که فاقد انگيزههاي مذهبي هستند ولي خود اذعان دارند که بنا به دلايل انساني اقدام به کمکهاي خيرخواهانه نمودهاند، نموداري از اين موضوع است. ولي با اين حال انگيزههاي مذهبي بر ديگر انگيزهها برتري و جنبهي عموميتر دارد.
وضع قانونگذاري بنيادهاي خيريه
به پارهاي از قوانين و مقررات مربوط به بنيادهاي خيريه اشاره ميگردد.
مرجع رسمي انجمنهاي خيريه
3.ادارهي امور مؤسسات و انجمنهاي خيريهاي که از طرف دولت يا ساير مراجع ذي صلاح به سازمان محول بشود.
4. ادارهي مؤسسات و انجمنهاي خيريهاي که به تشخيص دادستان محل، فاقد مدير باشد - تا تعيين تکليف از طرف دادگاه - ضم امين در مؤسسات و انجمنهاي خيريهاي که به تشخيص دادستان محل، مدير آن فاقد صلاحيت باشد - تا تعيين تکليف از طرف دادگاه - و همچنين است در صورت نبودن يا عدم صلاحيت ناظر - در مواردي که ناظر پيش بيني شده باشد - (12)
همچنين در مادهي 6 آيين نامهي اجرائي قانون تشکيلات و اختيارات سازمان اوقاف و امور خيريه (مصوب 1365 ه ش) آمده: ادارهي مؤسسات و انجمنهاي خيريهاي که از طرف دولت يا ساير مراجع ذي صلاح به عهدهي سازمان يا واحدهاي تابعه گذاشته شده يا ميشود، طبق اساس نامهي مصوبهي هريک خواهد بود. و در مورد ساير مؤسسات خيريه با توجه به قانون ماليتهاي مستقيم چنانچه مؤسسات خيريه با توجه به قانون مالياتهاي مستقيم چنانچه مؤسسات مذکور جهت مفاصاحساب مالياتي يا به هرجهت ديگري که احتياج به گواهي داشته باشند مراجعه نمايند، ادارات اوقاف و امور خيريه ميتوانند نحوهي عملکرد اين گونه مؤسسات را بررسي نموده و در صورت تأييد، گواهي صادر نمايند.
تبصره:گواهي فوق به مؤسسات خيريهاي داده خواهد شد که در اساس نامهي آنها پيش بيني شده باشد در صورت انحلال مؤسسه، اموال و دارايي آن به اجازهي نمايندهي ولي فقيه صرف امور خيريه گردد (13)
عدم پرداخت ماليات توسط انجمنهاي خيريه
همچنين طبق مادهي 48 آيين نامهي مصوب 1365 هش آمده: مؤسسات و بنيادهاي خيريه، در صورتي که بخواهند از معافيتهاي مالياتي مندرج در قانون مالياتهاي مستقيم استفاده نمايند، بايد قبلا نظارت سازمان را جلب نمايند (15)
وضعيت تحقيق در امور مالي
وضع اداري و روابط با دولت
وضعيت مجوز و ثبت
امور مالي
همکاري با مؤسسههاي دولتي
فعاليتهاي سياسي
پشتوانه رسمي بنيادهاي خيريه
منابع مالي فعاليتهاي نيکوکاري
مرکز آمار ايران با انتشار جزوههاي آماري و پس از نظر سنجي و نمونه برداري از بنيادهاي خيريه براي به دست آوردن بودجه آنان، جزوهاي منتشر ساخت در اين جزوه آمار سال 1373 ه ش نشان ميدهد مجموع بودجهي مراکز خيريه بالغ بر 233 ميليارد (در حدود 116 ميليون دلار امريکا) برآورد ميگردد اين آمار واقعيت بودجهي تمام مراکز را نشان نميدهد، دليل اصلي نبود آمار واقعي، عدم تمرکز بنيادها خيريه و يا وجود منابع رسمي جمعآوري اعانات و هزينهها و يا مرکز هماهنگي سراسري ميان بنيادهاست، دولت نيز بر انجام نظارت و هدايت مسائل آنان، اصرار نورزيده است، شايد عامل اصلي عدم شفافيت وضع مالي آنان اين است که مردم ايران، حقوق شرعيهي زکات و خمس و کمکهاي انساني خود را مستقيما به افراد مستمند و مؤسسههاي ديني مورد اعتماد
تقديم ميدارند چرا که هنوز مسمانان شيعه خمس و زکات خود را به علماي مذهبي ميپردازند و حتي پس از برقراري دولت اسلامي در ايران، مراکز رسمي جمعآوري زکات و خمس همانند ديگر کشورهاي اسلامي وجود ندارد.
منابع اصلي هزينههاي احسان و نيکوکاري را ميتوان به اين شرح بيان داشت:
1. حقوق شرعيه: شامل خمس و زکات که به عنوان منبع اساسي در کمک به امور خيريه به شمار ميآيد و همان گونه که اشاره شد علماي ديني، قشر بزرگي را جامعهي ايران را تشکيل ميدهند و آنان اين ثروتها را جمعآوري کرده و در مصارف خود طبق تعاليم اسلامي هزينه ميکنند ولي هنوز آمار و ارقام دقيق از حجم و ميزان اين ثروتها در دسترس نيست.
2. اعانات: انواع اعانات از راه مساجد و مراکز اسلامي و صندوقهاي صدقات جمعآوري ميگردد و در سالهاي اخير پديدهي برپايي بازارهاي خيريه و اعانات ماهانه در ايران رايج گرديد و اين شيوه در اکثر مؤسسهها و جمعيتها به کار گرفته ميشود.
3. وقف: از درآمدهاي وقف براي تأمين مخارج امور خيريه استفاده ميگردد ولي از ميانگين نازلي برخوردار است؛ زيرا فقط در مدت کوتاهي و در دو دههي اخير اقدام به توسعهي قلمرو وقف و منابع آن نموده است. آمارهاي سال 1998 نشان ميدهد که هزينههاي بخش امور خيريهي مؤسسات وابسته به اوقاف حدود 60 ميليارد ريال (10 ميليون دلار) برآورد ميگردد(18)
4. سرمايه گذاري: طرحهاي سرمايهگذاري براي تقويت و تأمين مخارج امور خيريه به وسيلهي بنيادهاي خيريه و وقف توسط مردم هنوز گسترش نيافته و رايج نشده است، ولي بنيادهاي نيمه دولتي (کميتهي امداد امام خميني، بنياد مستضعفين و بنياد شهيد) و بعضي از بنيادهاي خيريهي بزرگ اقدام به سرمايه گذاري در طرحهاي اقتصادي که از مصادرهي اموال رژيم سابق به دست آوردهاند مينمايند، بنياد 15 خرداد نمونهي بارزي از اين مراکز است.
اکثر صندوقهاي قرض الحسنه، بر درآمدهاي حاصله از طرح هاي سرمايه گذاري و تجارت تأکيد کردهاند، زيرا طبيعت کار آنان در ارتباط با سرمايهگذاران، تجارت، سرمايههاي شناور و نقدينگي است.
5. کمکهاي دولتي: تنها بنيادهاي خيريهي نيمه دولتي هستند که از دولت کمکهاي اساسي مستقيم دريافت ميدارند همچنين اين بنيادها بردرآمدهاي حاصله از سرمايه گذاري و اعانات مردم تکيه دارد.
خاطر نشان ميگردد بنيادهاي خيريه از پرداخت ماليات معاف هستند و بعضي از بنيادهاي خيريه بر کمکهاي دلتي نيز تکيه دارند (19)
رويکرد به کارهاي خيريه در ايران
نخست: کمک به اقشار محروم Charity و کم درآمد، فقير و مستمند تا رنجها و مشکلات مقطعي آنان مرتفع گردد، و از راه کمک مالي، دارويي و غذايي و ايجاد مراکز حمايت از ايتام و خانوادههاي مستمند و اعطاي قرض الحسنه براي تأمين مخارج ازدواج، پرداخت بدهيهاي معوقه و هزينههاي درمان، و کمک به انجمنهاي معلولين و سالمندان و برپايي درمانگاههاي خيريه و مراکز بهداشت رايگان اقدام نموده است.
روزنامهي ايران در سال 1374 با انجام يک نظر سنجي، گرايشهاي مردم در پرداخت صدقات را بررسي و به اين نتايج رسيده است:
58 درصد مردم به طور مرتب صدقه ميدهند و 27 درصد احيانا و 5 درصد به دليل ناتوانايي مالي قادر به پرداخت صدقات نيستند.
44 درصد پرداخت کنندگان صدقات کمکهاي خود را به صندوق صدقهي کميته امداد امام خميني و 30 درصد به طور مستقيم به نيازمندان و ديگران صدقات خود را به فعاليتهاي خيريه مانند ساختن بيمارستانها و طرحهاي بهبود وضع معيشتي خانوادههاي مستمند، ارسال ميدارند.
35 درصد از پرداخت کنندگان اعلام کردند هيچ اطلاعي از نحوهي هزينه کردن صدقات توسط کميتهي امداد امام خميني ندارند.
83 درصد از کساني که به پرسشهاي اين نظر سنجي پاسخ دادند، مخالف پرداخت صدقات به متکديان و فقرايي که در خيابانها گدايي ميکنند ميباشند و مايل هستند که صدقه و کمکهاي خود را از راه مؤسسههاي خيريه ارسال دارند زيرا کمک مستقيم موجب گسترش پديدهي تکدي در جامعه ميگردد. (20)
دوم: اهتمام به ريشه کن کردن ريشههاي مشکلات نيازمنديهاي اجتماعي (Philanthropy) و کمک جهت فقرزدايي و بهبود وضع زندگي آنان، جمعيتهاي خيريه نيز اقدام به برگزاري دورههاي آموزشي براي افراد بيکار نموده و يا براي مادران و بيوهزنان و بانوان روستايي کارگاههاي آموزش صنايع دستي و توليدات حرفهاي داير
کرده تا بتوانند مخارج زندگي خود را تأمين کنند. کميتهي امداد امام خميني و جمعيت هلال احمر نقش بزرگي در اين زمينه ايفا کردهاند (21) اين مراکز ضمن آموزش قالي بافي و صنايع دستي به زنان، درآمدهاي مناسبي را براي خانوادههاي فقير فراهم آورده و آنان را از وضع نيازمندي بيرون آورده به شرايط توليد و خود کفايي رساندهاند.
سوم: اعطاي وام «قرض الحسنه» Intereste svee-loan.
صندوقهاي قرض الحسنه به منظور مبارزه با ربا و کمک به مستمندان و اقشار بيبضاعت و کم درآمد با اهداف انساني و ديني تأسيس و راه اندازي شدند و يکي از دلايل گسترش اين صندوقهاي علاوه بر انگيزههاي ديني، اجر و پاداشي است که قرض الحسنه طبق قرآن دارد ده برابر صدقه ميباشد، قرض الحسنه نيز ميتواند به نيازمندان به سرمايه، کمک نمايد تا مشکلات مالي خود را براي هميشه حل کنند در حالي که صدقه يک راه حل مقطعي است.
يکي از عوامل اقتصادي که موجب گرديد تا صندوقهاي قرض الحسنه گسترش يابند، ملي شدن بانکهاي ايراني و کمک دولت به سيتم بانکهاي بدون رباست، بعضي از اين صندوقها براي مخارج اداري به عنوان مؤسسههاي خيريه اقدام به فعاليتهاي تجاري کردهاند.
در آغاز کار اين صندوقها مشکلات اختلاس و واسطهگري پديد آمد و دولت سعي نمود تا اختيارات آنان را محدود سازد، ولي تعهد و پاي بندي کارگزاران صندوقهاي قرض الحسنه به قوانين و مقررات بانکي و بهبود ساختار مديريتي موجب شد تا آنان مشکلات را پشت سر بگذارند از جمله بانک مرکزي در نظر داشت اختيارات آنان را به دليل اينکه اين مراکز مالي، رقيت فعاليتهاي بانکي دولتي کشور است، محدود کنند. ولي اين کار انجام نگرفت و صندوقها گسترش يافت.
خاطر نشان ميگردد صندوقهاي قرض الحسنه توسط هيئت مديريهاي مرکب از هفت عضو، اداره ميگردد و هماهنگي ميان مجموعههايي از صندوقهاي قرض الحسنه و سازمان اقتصاد اسلامي که بيش از نيمي از اين صندوق ها را زير پوشش دارد توسط (هيئت امناي عمومي) صورت ميگيرد.
صندوقهاي قرض الحسنه با اعطاي وام ازدواج، تعمير منازل، رهن، درمان و پرداخت بديهاي معوقه و يا مشارکت در کسب و کشاورزي (Self safficiency loan) خدمات شاياني به جامعه ارائه ميدهد. آمار نشان ميدهد 31 درصد از اين قرضهاي اعطايي براي خريد خانه، 14 درصد براي تأمين مخارج پيش گفته، 12 درصد به امر کشاورزي و 12 درصد براي تأمين مخارج ازدواج، هزينه ميگردد.
و با اينکه اعطاي اين وامها، فشار اقتصادي زيادي بر بودجهي عمومي کشور وارد نميآورد ور در پايان سال 1375 هش سپردههاي صندوق قرض الحسنه 5 درصد سرمايههاي نقدي کشور را تشکيل ميداد، با اين حال نقش بسزايي در حل مشکلات مردم و بهبود اوضاع اجتماعي آنان، ايفا نموده است.
چهارم: فعاليتهاي تعاوني (Co-operation) و داوطلبانه (volunteer).
قبل از پيدايش ماشين آلات مدرن کشاورزي، روستاها و دهات ايران بر اساس نظام تعاوني [يارگيري] (22) در عمليات لايروبي و حفر رودخانهها، آبياري مزارع و کاشت و برداشت و انتقال محصول، برف روبي از راهها و جادهها در زمستان، تعمير پلها و راههاي ارتباطي تکيه داشت (23)
يکي از مهم ترين دلايل شکست طرح اصلاحات ارضي در دههي شصت و قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران اجراي طرحها و روشهاي غربي که با فرهنگ جامعهي ايران ناسازگار و غير قابل اجرا بود. براي ارائهي نمونهاي از فعاليتهاي تعاوني بايد خاطر نشان ساخت، در دورانهاي گذشته و با همکاري و مشارکت مردم بيش از 22000 قنات آب توسط کشاورزان و روستاييان حفر گرديد و به طور مشترک از آن بهرهبرداري نمودند. آب اين قناتها در حدود 500 ليتر در ثانيه برآورد گرديده (24) که معادل 75 درصد آب فرات را تشکيل ميدهد، طول اين قناتها 274000 کيلومتر تخمين زده ميشود که نشانگر فعاليتهاي توليدي تعاوني [يارگيري] است. بسيار ضروري است که فرهنگ تعاون [يارگيري] در جامعه گسترش يابد تا نقش گذشتهي خود را بازيافته و به عنوان زيربناي توسعه گردد (25)
پديدهي تعاون يک پديدهي بيهمتا و منحصر است که ريشه در جامعهي اسلامي دارد، زيرا زير بناي اين جامعه بر اعتقادات و زير بناي مذهبي و منافع عمومي، استوار است.
يکي ديگر از عواملي که بايد فرهنگ تعاون گسترش يابد، انتقال جامعه سنتي به سوي جامعهي متمدن صنعتي است که همکاري و اقدام مستقيم در آن کاهش يافته و گردش پول ميان افراد، افزايش يافته است. اگر بنيادهاي خيريه «پول» را به عنوان وسيلهاي براي انجام خدمات انساني قرار دادهاند «وقف» همين خدمات را از دو راه «پول و ساختمان» مانند مساجد، بيمارستانها، دارالايتام و مدرسه در اختيار مردم ميگذارد. ولي نوع ديگري از خدمات اجتماعي وجود دارد که ارزش آن کمتر از پول و وقف نيست و آن نيکوکاري و يا فعاليتهاي داوطلبانه افتخاري است که خدمات را از راه تقديم «وقف و کار» و فعاليتهاي مشترک خيريه ارائه ميدهد. و نظر به اين که در گذشته کشاورزي و آبياري زيربناي اقتصاد بود بنابراين بررسي و ارزيابي فعاليتهاي تعاوني در زمينهي کشاورزي و آبياري بسيار حائز اهميت است.
يکي از دلايلي که تحقيقات و مطالعات اجتماعي، کمتر به اين مقوله اهتمام ورزيده آن است که علم جامعه شناسي از غرب وارد کشورهاي شرقي شده است و اين علم بر پايهي نظام سرمايهداري و منافع فردي پي ريزي گرديده است، در حالي که يارگيري و فعاليتهاي تعاوني در جوامع اسلامي برگرفته از فرهنگ و خصوصيات جامعه اسلامي، ميباشد.
در حال حاضر پديدهي «داوطلبي و داوطلبان» جايگزين نظام سابق تعاون گرديده و داوطلبي يک اصل مهم در فعاليتهاي خيريه است زيرا منابع نيروي انساني را علاوه بر «سرمايه» عامل اصلي گسترش فعاليتهاي خيريه مد نظر قرار داده است (26) بنيادهاي خيريه در ايران از داوطلبان استفادهي زيادي ميکنند و اين بنيادها کمتر افراد را در ازاي حقوق استخدام ميکنند.
انواع بنيادهاي اجتماعي خيريه
در ايران ميتوان کارگزاران فعاليتهاي خيريه نيکوکاري طبق اهداف و مقاصد و نحوه و مديريت و منابع مالي آن به چند دسته تقسيم کرد:
بنيادهاي نيمه دولتي
کميتهي امداد امام خميني (28)، بنياد شهيد (29)، بنياد مستضعفين و جانبازان (30) سه نمونه از بنيادهاي خيريهاي است که پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران تأسيس گرديدند تا به مشکلات و نيازمنديهاي سه قشر اصلي جامعه رسيدگي و خدمات لازم را ارائه دهند. علي رغم استقلال اين بنيادها از دولت، کمکهايي از آن دريافت ميدارند و بودجهي مالي اين بنيادها از سه منبع مالي به دست ميآيد: درآمد موقوفات، کمکهاي دولتي، اعانات و کمکهاي مردمي.
بنيادها وقفي
سازمان اوقاف و امور خيريه و يا متوليان تلاش نموده تا اين بنيادها احيا، و همانند گذشته توسعه و رشد يابد.
پس از برپايي جمهوري اسلامي ايران بسياري از نيکوکاران اقدام به تاسيس بنيادهاي خيريه به وسيله راهاندازي مؤسسههاي خيريهي گروهي و غير انتفاعي و با اهداف خاص نمودند که علاوه بر درآمد «وقف» از «سرمايهگذاري» و به عنوان اصليترين منابع مالي آن مؤسسهها تکيه گرديد تا بتواند هزينههاي طرحهاي خيريهي خود را تأمين نمايند.
اين دسته از بنيادهاي خيريه توانستند تحول کيفي در روند وقف که از گذشته به ارث رسيده بود، ايجاد کنند. مجمع متقين (31) و بنياد فرهنگي البرز (32) و موقوفهي عبدالله رضوي (33)نمونههايي از مراکز وقفي است که سيستم وقف بر درآمدهاي حاصله از آنان تکيه دارد تا فعاليتهاي خيريهي خود را مانند سرپرستي ايتام، ساختن مدارس و کمکهاي درماني ادامه دهد، و پديدهي بنيادهاي خيريه وقف در ايران به طور فزايندهاي، گسترش يافته است و مديريت آن با دو شيوه صورت ميگيرد: نخست: با نظارت سازمان اوقاف و امور خيريه، دوم: بنيادهايي که با نظارت متولي وقف و يا ناظر مستقل از سازمان اوقاف، اداره ميگردد.
بنياد فرهنگي البرز از جهل بنيادهايي است که زير نظر سازمان اوقاف و در زمينههاي آموزشي و فرهنگي خيريه انجام وظيفه ميکند، اين بنياد به وسيلهي خيريه انجام وظيفه ميکند، اين بنياد به وسيلهي خانوادهي حسين علي البرز از تجار تهران راهاندازي گرديد، در اهداف اين بنياد چنين آمده است: کمک به تلاشهاي ابتکاري در زمينهي علم و فن آوري، اعطاي جوائز به شاگردان ممتاز، اعطاي بورس تحصيلي به دانشجويان و
نفرات برتر آزمون و سراسري دانشگاههاي کشور، چاپ و نشر کتب و تحقيقات، تأسيس مدارس و مراکز فرهنگي، کمک به انجام مطالعات و تحقيقات اسلامي و قرآني و... خانواده البرز نيز تعداد هفت ساختمان چند طبقهاي را در پايتخت براي اين مهم وقف نمودهاند (34)
نمونهي ديگر «مؤسسهي خيريهي مولي الموحدين» در استان کرمان در سال 1366 و به منظور کمک به شهروندان و اهالي آن منطقه در زمينههاي فرهنگي، اقتصادي، درماني و آموزش تأسيس گرديد و به طور مستقل به فعاليت ادامه داد. ابتدا اين بنياد توسط 34 تن از شخصيتهاي اجتماعي، مذهبي، سياسي، و تجار و با هدف کمک به رشد اقتصادي و فرهنگي جامعه و نيز کمک به مدارس ديني (حوزههاي علميه) و راه اندازي و کمک به مراکز آموزشي تأسيس گرديد، اين بنياد بودجهي خود را به اين شرح تخصيص داده است:
35 درصد کمک به مستمندان و فراهم آوردن فرصت شغلي با همکاري مراکز ذيربط؛
30 درصد کمک به مراکز علمي و پژوهشي و فنآوري در منطقه؛
10 درصد کمک به مدارس ديني و فعاليتهاي مذهبي؛
10 درصد کمک به مراکز فرهنگي و کتابخانهها؛
15 درصد اهداف ديگر هيئت مؤسس اين بنياد تعدادي از ساختمانها و املاک و شرکتهاي تجاري و سهام کارخانهها و شرکتهاي صنعتي را براي اين مهم تخصيص دادهاند (35)
بنيادهاي خيريه مردمي
صندوقهاي قرض الحسنه
در سال 1366 صندوقهاي قرض الحسنه در حدود 320 ميليارد ريال به طور قرض الحسنه به مردم وام دادهاند، در حالي که بزرگترين بانک ايران «بانک صادرات ايران» در حدود 10 ميليارد ريال وام اعطا نموده بود.
در سال 1362 قانون و مقررات تأسيس صندوقهاي قرض الحسنه توسط وزارت کشور صادر گرديد و در شمار بنيادهاي مالي و تجاري غير بانکي قرار گرفتند.
صندوقهاي قرض الحسنه نياز به مجوز از وزارت کشور دارند، ضمن اينکه بايد در «ادارهي کل ثبت شرکتهاي تجاري» وابسته به وزارت دادگستري به ثبت برسند، بنابراين هيچ ارتباطي به بانک مرکزي که بر همهي بانکها و صرافيها نظارت دارند، نداشتهاند. ولي «سازمان اقتصاد اسلامي» مسؤوليت نظارت و هماهنگي بين صندوقهاي
قرض الحسنه در تهران (36) را به عهده دارد.
در استانها، شوراي محلي عهدهدار هماهنگي ميان صندوقهاي قرض الحسنه را بر عهده دارد.
خاطر نشان ميگردد هر صندوق داراي هيئت امنا، هيئت مؤسس، هيئت مديريه، مدير، بازرس و تعدادي کارمند ميباشد. تا در سال 1360 صندوقهاي قرض الحسنه به بيش از 200 صندوق تجاوز نميکرد ولي در سال 1366 به 2250 صندق در ايران رسيد (37).
منابع مالي اين صندوقها از کمکها و اعانات مردمي و مؤسسات و شرکتهاي امور خيريه بوده است که بودجهي خود را در بانکها و صندوقهاي «قرض الحسنه» که در قرآن مجيد بر آن تأکيد شده است، ميسپارند.
جمعيتها و سازمانهاي بينالمللي
بنيادهاي نيمه دولتي در ايران گاهي کمکهايي انساني به ملتهاي محروم در لبنان، سودان، افغانستان و بوسني و غيره ارائه مينمايد ولي اين بنيادها بيشتر به ارائهي خدمات انساني در داخل کشور ايران عنايت ميکنند و هر از گاهي بنيادهاي نيمه دولتي مانند کميتهي امداد امام خميني و يا جميعت هلال احمر کمکها و اعانات مردمي را جمع آوري و به کشورهاي اسلامي و يا در حال رشد ارسال ميدارد.
ملاحظاتي پيرامون فعاليتهاي نيکوکاري در ايران
1. فعاليتهاي داوطلبانهي امور خيريه، زاييدهي تلاشهاي بنيادهاي حرفهاي است که در کشورهاي پيشرفته چه از لحاظ ملي، و چه از راه سازمان ملل و سازمانهاي بين المللي قانونمند گرديد. بنابراين بايد به اين گونه فعاليتها از بعد داخلي به عنوان فعاليتهاي داوطلبانه و خيرخواهانه مثبت نگريست زيرا در کمک به اجراي طرحها مؤثر و مفيد بودهاند، ولي از لحاظ اجرايي و مديريت به دليل نداشتن مديريت نوين و قانونمندي و امکان تحقيق و بررسي، مورد قبول نخواهد بود و بايد جهت پيشبرد و تحول سازماني آنها کوشش نمود.
2. اکثر بنيادها نسبت به جمعآوري کمکها و اعانات فردي به طور سازمان يافته عمل نميکنند همچنين بر طرحهاي سرمايه گذاريهاي بلند مدت تکيه ندارند که اين امر موجب گرديد تا نقش آن بنيادها پس از مدتي ضعيف گردد. همچنين کمبود وقف در امور خيريه و عدم سرمايهگذاري لازم باعث عدم توانمندي آن بنيادها گرديده است.
3. تفاوت زيادي ميان سطوح اداري و توانمنديهاي تشکيلاتي در بنيادهاي مردمي نسبت به بنيادهاي نيمه دولتي وجود دارد، بسياري از بنيادهاي مردمي طرحهاي فردي تکيه دارند و سياستهاي راهبردي و توسعه يافته و يا برنامه ريزي گسترده در دستوري کار آنان قرار ندارد.
4- عدم وجود يک مرجع واحد رسمي، مردمي و يا دولتي که بتواند بر عملکرد اين بنيادها نظارت و هماهنگي کند و يا طرحهاي راهبردي منسجم با سياستهاي کلي حاکم بر کشور را پيريزي نمايند.
5- نظر به اينکه پشتوانه و مشروعيت رسمي و هماهنگ در بنيادهاي خيريه وجود ندارد بنابراين کمبود اطلاعات و آمار دقيق و کامل در زمينهي فعاليتهاي امور خيريه رنج ميبرند زيرا آمارهاي منتشره فقط مورد بنيادهاي نيمه دولتي وجود دارد.
6- کمبود شديد در قوانين و مقررات مربوط به فعاليتهاي خيريه، از نقطه ضعفهاي اين بنيادهاست. خاطر نشان ميگردد وجود بعضي از قوانين و مقررات مربوط به قانون ثبت شرکتها، و يا قانون وقف، نميتواند نيازهاي قانوني بخش گستردهاي از اين بنيادها را تأمين کند.
7- علي رغم فعاليت بعضي از بنيادهاي خيريه و يا مؤسسههاي وقفي در زمينهي علمي مانند مجلهي وقف
ميراث جاويدان کمبود آشکاري در مسائل فرهنگي و آموزش عالي و تحقيقات توسعهياي و تخصصي مديريت وقف و امور خيريه در اين بنيادها وجود دارد زيرا در شرايط کنوني وجود تخصص و تحقيقات مدخلي مهم براي حل مشکلات و معضلات جامعه است و رفع گرفتاريهاي مقطعي مردم نميتواند اين کمبود را رفع نمايد و اين نشانگر ضعف شديد در برنامهريزي و طرحهاي راهبري است.
8. عدم اهتمام بنيادهاي مردمي و نيمه دولتي به امر توسعهي منابع انساني و مالي در بخش فعاليتهاي خيريه موجب شده تا کمبودهاي زيادي در تواناييها و استعدادهاي اداري کار آمد به وجود آيد، همچنين گسترش کمي به جاي کيفيت اين بنيادها نيز يکي از ضعفهاي موجود به شمار ميآيد.
9. از آغاز برقراري جمهوري اسلامي ايران، بنيادها و سازمانهاي امور خيريه در اخذ مجوز قانوني و ثبت در دواير دولتي بايد مشمول شرايطي باشند تا از سوء استفاده احتمالي اين بنيادها جلوگيري شود. هم اکنون بنيادها و جمعيتهاي خيريه بايد از ادارهي سياسي وزارت کشور مجوز لازم را دريافت دارند.
10. سرانجام کمبود شديدي در منابع اطلاعاتي نظير کتاب، تحقيقات، پژوهش، گزارشهاي علمي آمار و طرحهاي راهبردي وجود دارد.
آيندهي فعاليتهاي بنيادهاي خيريه در ايران
سياستهاي توسعه در قالب طرحهاي جامعهي مدني موجب گرديد تا زمينهي گسترش بنيادها و جمعيتهاي ياد شده فراهم آيد و پيش بيني ميگردد اين جمعيتها در آينده نيز گسترش يابند. ولي محدوديت در منابع مالي و بودجه و آيندهي غير پيش بيني شدهي اين بنيادها و مديريت سنتي و غير علمي و عدم بهرهگيري از رسانههاي گروهي و فن آوري و نداشتن هماهنگ ميان آنان و يا فقدان مرکز نظارت و حمايت و نداشتن روابط با نهادها و بنيادهاي بينالمللي و جهاني از جمله موانع مهم در را پيشرفت کيفي اين جمعيتها و بنيادهاست.
پی نوشت:
1- در ايران بيش از 63500 مرکز مذهبي و خيريه از جمله مساجد، گورستانها، بنيادها، جمعيتها، و املاک و اراضي وقفي وجود دارد. مرکز آمار ايران، 1994، ص 7، تهران.
2- دانشگاه جونز هاپکينز، تحقيقات مقايسهاي در بخش بنيادهاي غير انتفاعي عنوان اصلي Acomparative stady of the non profit sector parpose تهيه کننده سالامون و هلموت انهاير، ترجمه به عربي بدر ناصر المطيري، کويت، 1994.
3- آمار سال 1989 نشان ميدهد که بيش از 32000 بنياد و مؤسسهي خيريهي رسمي در امريکا وجود دارد (اليزابت بوريس، بنيادهاي خيريه در ايالات متحده امريکا، کويت، 1996، ص 11).
4- در انگلستان بيش از 170000 بنياد خيريه ثبت شده در کميسياري امور خيريه (جيني بترسون، گزيدهاي از تجربههاي بريتانيا در امور خيريه و داوطلبانه ترجمه به عربي بدر ناصر المطيري دبيرخانه عمومي اوقاف - کويت، 1994، ص 110.
5- رک: the kuwaiti NGO. world Narol Abdalhadi, ترجمه شده به عربي: نورال عبدالهادي، مترجم بدر ناصر المطيري سازمانهاي کويتي غير دولتي، وزارت اوقاف و امور اسلامي، کويت، 1993.
6- رک: محمد زاهدي اصل، مقدمهاي بر خدمات اجتماعي در اسلام، دانشگاه علامه طباطبايي، تهران، 1993.
7- همانا خداوند در ميان مؤمنان و يهوديان و صابئين و مسيحيان و مجوس و مشرکان در روز قيامت داوري خواهد کرد، بيگمان خداوند بر همه چيز گواه است (سورهي حج، آيهي 16).
8- حسين اميدياني، مقالهي «سنت وقف در ايران باستان» مجلهي گنجينهي اسناد، ش، 1995،17 صص، 103 -98؛ دياکونوف، تاريخ ايران باستان، ترجمهي روحي ارباب، تهران، ص 156.
9- صادق عبادي، مقالهي «تجربهي وقف در ايران» بحث ارائه شده به چهارمين گردهمايي سالانه در کويت، 1997 م.
10- بنيامين فرانکلين در عصر استعمار انگليس در امريکا يکي از نکيوکاراني که فاقد انگيزهي مذهبي بود ولي با تأسيس بنيادهاي ملي و دواطلبانه خدمات ارزندهاي ارائه داد، همچنين اندرو گارنيگي در قرن نوزدهم تحليلي لائيک و بدون استناد به مباني مذهبي از «وصيت» ارائه داد، مراجعه شود به ص 22 جزوهي «بنيادهاي خيريه در ايالات متحده امريکا» اليزابت بوريس، دبيرخانهي عمومي اوقاف کويت 1996.
11- مرکز آمار ايران، جزوهي خدمات خيريه و مذهبي، تهران، 1373.
12- سازمان اوقاف و امور خيريه، مجموعهي قوانين و مقررات اوقافي، تهران 1376، ص 110.
13- همان ص 129.
14- همان، ص 115.
15- همان، ص 144.
16- همان ص 116.
17- کميتهاي به نام «مرکز هماهنگي مؤسسههاي خيريه» در تهران تأسيس گرديد که مقر آن در خيابان شريعتي در شهر تهران است، اين مرکز عهدهدار هماهنگي ميان بنيادهاي خيريه و نظارت بر توزيع عادلانهي کمکها و اعانات مردمي و دولتي به آن جمعيتها بود ولي اين مرکز نتوانست بيش از 180 مرکز خيريه را زير پوشش قرار دهد.
18- جزوهي «آمار خدمات خيريه و مذهبي در ايران» مرکز آمار ايران، 1373، ص 9.
19- همان، ص 8.
20- روزنامهي ايران، ش 22،152 مرداد 1374 ه ش، ص 6.
21- براي اطلاع از مشروح مطالب و آمارها رجوع شود به سالنامهي آمار ايران، سال 1376 ه ش، مرکز آمار ايران تهران صص 576 -535.
22- منظور از تعاون، شرکتها و جمعيتهاي تعاوني نوين که بعد از آشنايي با نظامهاي غربي ديگر گرديد، نميباشد.
23- مرتضي فرهادي، فرهنگ يارگيري در ايران، مرکز نشر دانشگاهي، تهران، 1373 ه ش.
24- و ولف مقالهي «قناتها در ايران»:، ترجمهي حسين نير، مجلهي زيتون، شمارهي 1361،15، ه ش، ص 61.
25- البته امروزه در ايران وزارتي به نام وزارت تعاون تأسيس گرديده و هدف از آن تأسيس شرکتها و تعاونيها در تمامي زمينهها بويژه در بخش کشاورزي است و هزاران جمعيت تعاوني با شيوهي مدرن تأسيس و راهاندازي گرديده که پيرامون فعاليتهاي اقتصادي و مشارکتهاي تجاري دور ميزند که از اهداف و ساختار فعاليتهاي خيري به دور است.
26- به طور نمونه در امريکا علاوه بر بنيادهاي خيريه ادارهي ويژهاي به نام «ادارهي داوطلبان» و مراکز يارگيري تأسيس گرديد و طبق آمار سال 1994 بيش از 94 ميليون نفر به ميانگين 4 ساعت در هفته داوطلب شدهاند که مجموع ساعتهاي داوطلبي برابر با 9 ميليون کارمند و به ارزش 176 ميلياد دلار برآورد گريد. رک: سليمان به علي، توسعهي منابع نيروي انساني و مالي در سازمانهاي و بنيادهاي خيريه، مؤسسهي امانه، امريکا، 1996، ص 75.
27- دانشگاه هاپکينز طرح تحقيق دربارهي روشهاي تطبيقي بنيادهاي خيريه ارائه داده و دوازده کشور پيشرفته و توسعه يافته را مورد تحليل قراد داده تا به تعريف جامع و طبقه بندي شدهي بين المللي انواع سازمانها و بنيادهاي خيريه برسد، هدف از اين پژوهش رسيدن به شيوهي راهبردي در تقسيم بندي ساختارهاي مختلف در فعاليتهاي خيريه است تا بر اساس آن روش از يکديگر تفکيک گردد، طرح مزبور با عنوان «طبقه بندي بين المللي سازمانهاي غير انتفاعي (nternationalClassification of Non Profiit Organisations(CNPO ارائه گرديد که بخش غير انتفاعي را به دوازده مجموعهي اصلي و بيست و چهار مجموعهي فرعي تقسيم نموده است منبع سابق دانشگاه جونز هاپکينز.
28- کميتهي امداد امام خميني در سال 1357 و پس از پيروزي انقلاب به طور رسمي تأسيس يافت و پانزده سال قبل از انقلاب به عنوان يک مؤسسهي خيريه غير رسمي آغاز به کار کرد و امروزه يکي از بزرگترين مؤسسههاي خيريه است که خدمات اجتماعي و نيکوکاري ارائه ميدهد.
29- بنياد شهيد در اولين سال پس از پيروزي انقلاب براي کمک به خانوادهي شهداي انقلاب تأسيس گرديد، سپس خانوادههاي شهداي جنگ عراق و ايران را زير پوشش قرار داده و امروزه خانوادهي بيش از دويست هزار شهيد را زير پوشش قرار داده است.
30- بنياد مستضعفين و جانبازان در اولين سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي تأسيس گرديد و اساس نامهي آن در سال 1360 مورد تصويب قرار گرفته و سرمايهي اولين آن از اموال و املاک مصادر شده عناصر فراري وابسته به رژيم شاهنشاهي، تشکيل گرديد و امروزه بنياد مستضعفين بزرگترين و ثروتمندترين مؤسسهي مالي است که در زمينهي سرمايه گذاري فعاليت ميکنند و سودهاي حاصله از آن جهت کمک به بنيادهاي خيريه و جانبازان هزينه ميگردد اين بنياد زير نظر ولي فقيه اداره ميگردد.
31- بنيادي خصوصي که حمايت از ايتام در تهران را برعهده دارد.
32- براي آشنايي بيشتر به مجلهي وقف؛ ميراث جاويدان، ش 2، ص 54 مراجعه کنيد.
33- براي آشنايي بيشتر به مجلهي وقف؛ ميراث جاويدان، ش 14، ص 58 مراجعه کنيد.
34- همان، اساس نامهي بنياد فرهنگي البرز؛ مجلهي وقف؛ ميراث جاويدان، مقالهي «آشنايي با واقفان بزرگ» ش 1372،2، ص 54.
35- مجلهي کرمان، «مقالهي مؤسسهي خيريهي مولي الموحدين، اهداف و برنامهها» ش 1374،15، ص 85
36- سازمان اقتصاد اسلامي به عنوان يک مؤسسهي مالي در سال 1359 تأسيس گرديد و به عنوان بانک اسلامي فعاليت نمود. ولي پس از ملي شدن بانکها اين سازمان به عنوان مؤسسه کمک دهنده و هماهنگ کننده صندوقهاي قرض الحسنه به فعاليت ادامه داد و از راه پروژههاي مالي و سرمايهگذاري به صندوقهاي قرضالحسنه کوچک کمک کرده و نيازهاي آنان را تأمين ميکند، اين سازمان همچنين به طور کلي به سازمانهاي امور خيريه و فعاليتهاي انساني کمک ميکند (منبع: روزنامهي همشهري، شماره 25 / 2 / 1377، ص 6).
37- گزارشات سازمان اقتصادي اسلامي.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله