توصیهی رسول خدا (ص) به عمر بن خطاب که قطعه زمین بهره یافته از خیبر را حبس یعنی وقف در کار خیر کند اسوهای حسنه در شناخت بهترین شیوههای مددکاری و نیکوکاری شد 2) امیرالمؤمنین علی (ع) نیز با الهام از این سنت نبوی دو چشمهی آب در منطقهی مدینه را برای کمک به نیازمندان و ابناء السبیل آن دیار وقف کرد 3)
نخستین واقف در تاریخ اسلام شخص رسول خدا (ص) است، آنگاه که در صف آرایی مشرکان قریش برای نبرد با نو مسلمانان در آوردگاه احد، مخیریق نامی از اغنیای احبار یهود بنی قینقاع اسلام آورده به صف مجاهدان اسلام پیوست و خویشان را وصیت کرد که اگر کشته شدم هرچه مراست از آن محمد استو
تا بر هر خیر که خدایش فرموده و خود خواهد هزینه کند، چون آتش جنگ فرونشست، و مخیریق را که مقدر بود در واپسین لحظات حیات توفیق رستگاری یابد کشته یافتند، پیامبر خدا این وصیت او را به کار بست و داراییاش را برای کمک به نیازمندان وقف فرمود.
از پرداختن به تفصیل این اموال و چگونگی وقف آن در میگذریم و خوانندگان را به مقالتی مستقل و محققانه در این باب حوالت میدهیم4) و یادآور میشویم که پیروی مسلمانان از این سنت حسنهی رسول خدا در رویکرد به وقف و کثرت موقوفات برای تأمین گونهگون نیازمندیهای جامعهی انسانی چندان انبوه و اعجاب انگیز مینمایدو
که اشارتی ولو اندک به فرازهایی از آن به درازا میکشد، از این رو به بیان نمونههایی از موقوفاتی میپردازیم که به قصد تأسیس، اداره و نگهداری مراکز علمی و آموزشی وقف گردیده و این ایثار و احسان مسلمانان در بزرگداشت دانش و رسیدگی به حال دانشمندان و و جویندگان دانش اوراقی درخشان از کارنامهی نیکوکاران را برای بشریت به یادگار نهاده است.
مساجد جامع در حکم نخستین دانشگاهای عمومی برای عبادت و ارشاد و آموزش در امر دین و دنیای مسلمانان بود که از گاه تأسیس مسجد النبی در مدینهی منوره به عنوان خانهی خدا مورد تعظیم و احترام نو مسلمانان قرار گرفت.
از این رو دیگر نهادهای عبادی و آموزشی پس از مسجد النبی در جای جای جزیرة العرب و پس از آن در سرزمینهایی که به قلمرو اسلام پیوست با پشتوانهی مشروعترین و مقبولترین اموال موقوفه تأسیس گردید.
با فزونی آمد و شد مسلمانان به این آموزشگاههای عمومی، دیگر نهادهای آموزشی چون دارلقرآن، دارالعلم، مدرسه، دارالحدیث، خانقاه، کتابخانه، مکتب یا کتاب به عنوان رسمیترین نهادهای آموزشی علمی در سرزمینهای اسلامی بنیان گردید،
بانیان و واقفان این مراکز بیشتر خلیفگان، سلاطین، امیران، وزیران و توانگران نیکوکار بودند که گذشته از سنخیتی علمی، خدمت به علم و عالمان را وظیفه و رسالت حکمرانی و انسانی خود میدانستند.
امامان، پیشوایان مذاهب و دانشمندان نیز به فراخور توان مالی خود مسجد یا خانهی شخصی را وقف بر تعلم و تعلیم شاگردان و پیروان خود میکردند. در تاریخ آموزش و پرورش اسلامی از این گونه نهادهای عبادی آموزشی نمونهها بسیار است.
خراسان بزرگ خاستگاه نخستین نهادهای آموزشی با عنوان »مدرسه« است. این مراکز از اواخر سدهی سوم بنیادی روز افزون یافت و دامنهاش بتدریج دنیای اسلام را فراگرفت و از آن پس از ماوراءالنهر در خاور تا آندلس در باختر دنیای اسلام مدارس بسیار و برخوردار از پشتوانهی مالی موقوفات شخصی یا دولتی تأسیس گردید.
نقد و نظر در کارنامهی آموزشی این مدارس و اینکه در مواردی رواج فرقهگرایی و مجادلات مذهبی در این نهادهای رسمی آموزشی مسیر دانش و آموزش را به انحصار طلبیها و دور نگهداشتن طالبان دانش از اصالتهای علمی سوق داد نیازمند به بحثی جداگانه در این موضوع است.
منظور و مقصود ما در این مقال بازیابی باقیات الصالحات و مراکز عامالمنفعهای است که تأسیس و تأمین نیازهای مالی آن مأمن و مأوای بسیاری از دانشمندان شده است که در این مؤسسات موقوفه مجال زندگی و رشد و شکوفایی علمی یافتهاند.
ابنخلدون مورخ و جامعهشناس شهیر مغربی، پیشرفت دامنهی دانش و آموزش در مشرق زمین را مرهون خوی میهمان نوازی و بخشندگی و نیکوکاری ایرانیان در حق دستاندرکاران و پویندگان راه دانش بر شمرده است 5)در عصر حکمرانی سامانیان فرهنگ پرور، امام ابوالحسن محمد بن شعیب بیهقی (م 324 ه ق) مدرس و مفتی شافعیان خراسان که از نزدیکان ابوالفضل بلعمی (م 329 ه ق) وزیر دانشمند ایرانی بود،
در کوی سیار نیشابور مدرسهای تأسیس کرد و مبالغی هنگفت از اموال خود را برای ادارهی این مدرسه و کمک به دانشجویان شاغل به تحصیل در آن وقف کرد 6)
این مدرسهی خصوصی بیش از صد سال پیش از مدارس نظامیه تأسیس گردیده که بسیاری از نویسندگان قدیم از آنها به عنوان کهنترین مدارس در جهان اسلام یاد کردهاند 7)حدود یک قرن پس از تأسیس این مدرسه که به بیهقیه معروف گردید،
بیهقی دیگری به نام امام ابوالحسن علی بن حسین از دوستان و پروردگان ابوالعباس اسفراینی وزیر دستگاه غزنویان، این مدرسه را از نو بازسازی و اموالی را بر آن وقف کرد 8)
سرپرستی موقوفات این مدرسه بر عهدهی ابوصالح مؤذن احمد بن عبد الملک نیشابوری (م 470 ه ق) و پس از او پسرش ابوالفضائل بود که هر دو در این مدرسه اقامت داشتند و درآمد حاصله از موقوفات آن را در تعمیرات و تأمین معاش و نوشت افزار استادان و دانشجویان مدرسه صرف میکردند9) *
گفتنی است که یکی از استادان بنام و جامع الاطراف این مدرسه ابومنصور عبدالقاهر بغدادی (م 429 ه ق) دانش آموختهی همین بیهقیه بود که نه تنها بسیاری از رشتههای علمی را به صورت رایگان به دانشجویان آموزش میداد، از ثروت سرشار خود نیز به صورت وقف برای حمایت مالی از استادان و طلاب بیهقیه مایه گذاشت10)
ضیاءالدین ابوالمعالی معروف به امام الحرمین جوینی (م 478 ه ق) از پیشوایان بزرگ شافعیان خراسان و رئیس مدرسهی نظامیه نیشابور و استاد امام محمد غزالی از دانش آموختگان این بیهقیه بوده است 11)
ابنحبان بستی (م 354 ه ق) از دیگر بانیان مدارس و کتابخانههای موقوفه در جهان اسلام است. او دانشمندی کثیر السفر، استادی نامور و نویسندهای پرآوازه بود که از دوردست ماوراءالنهر در شرق تا اسکندریهی مصر در بیش از چهل مرکز علمی دنیای اسلام از محضر محدثان، فقیهان و عالمان بنام دانش آموخت و در شرح احوال مشایخ و مدرسان خود بلدانیهها نوشت و کتاب کم حجم اما بسیار ارزندهی مشاهیر علماء الأمصار و اعلام فقهاء الأقطار را در معرفی عالمان دارالعلمهای اسلامی از صحابه تا تابعین تابعین زمان خویش را از خود به یادگار نهد.
ابن حبان پس از آن همه سفرهای دور و دراز در بازگشت و اقامت در نیشابور، خانقاهی برای آموزش دانشجویان خود وقف کردو پس از چند سال خدمات آموزشی در این خانقاه در زادگاه خود بست رحل اقامت افکند و خانهی بزرگ خود را مدرسهای موقوفه کرد تا دانشجویان بومی و غیربومی در آن اقامت کنند و با برخورداری از مدد معاش و ابزار آموزش رایگان به تحصیل پردازند.
بستی همهی مصنفات خود در چندین رشتهی علمی را که بالغ بر پنجاه عنوان و حدود چهارصد کتاب و رساله بود و دستیابی به آنها برای اهل مطالعه و تحقیق غیر ممکن مینمود، بر کتابخانهی این مدرسه وقف کرد به وصی خود نوشت استفاده و استنساخ از این کتابها برای همگان رایگان است به شرط آنکه کتابی را از کتابخانه بیرون نبرند 12)
از اوایل سدهی چهارم هجری نهادهای آموزشی علمی دیگری در جهان اسلام با عنوان »دارالعلم« تأسیس گردید که این مراکز نیز با پشتوانهی مالی خصوصی و موقوفات شخصی اداره میشد. کهنترین دارالعلمها از آن ابوالقاسم جعفر بن محمد موصلی (م 324 ه ق) از ادیبان و فقیهان بنام شافعی در موصل بوده است.
این فقیه توانگر چنوان موقوفاتی برای این دارالعلم نهاد که هر داsنشجویی میتوانست با استفاده از نوشت افزار و کمک هزینهی نقدی در آنجا مقیم شود و از کتابخانهی موقوفهی آن استفاده نماید.
موصلی هر روز برای تدریس در این دارالعلم حضور مییافت و از کتابهای خود دانشجویان را تعلیم میداد 13)پس از موصلی ابونصر شاپوربن اردشیر (م 416 ه ق) وزیر شیعی مذهب بهاءالدوله دیلمی (403 -379 ه ق)
و برادرش شرف الدوله (379 -372 ه ق) دومین دارالعلم را در محلهی کرخ بغداد که شیعهنشین بود، تأسیس کرد و بیش از دههزار مجلد از کتابهای نفیس در رشتههای مختلف علمی و از جمله قرآنهایی را وقف بر کتابخانهی آن کرد.
این شاپور که خود برخاسته از خاندانهای بزرگ فارس و دبیری ادیب و وزیری با تدبیر بود بیهیچ تعصب مذهبی درگاهش قبلهگاه شاعران، ادیبان و دانشمندان با گرایشهای فکری و مذهبی متفاوت بود. از جلمه ابوالعلاء معری (م 449 ه ق)
ادیب و شاعر، مدتی با اشتیاق و آزاد در این دارالعلم مجالس درس و بحث داشت. این دارالعلم تأسیس یافته در اواخر سدهی چهارم چندان شهرت و اعتبار علمی یافت که جبریل بن عبیدالله بن بختیشوع (م 396 ه ق)
پزشک پرآوازهی بیمارستان عضدی بغداد یک دوره از مجموعهی طبی (کناش) دائرة المعارف گونهی خود را که به نام کافی در تقدیم به کافی الکفاة صاحب عباد وزیر دانشمند آل بویه تألیف کرده بود به عنوان وقف به این کتابخانه اهدا کرد 14)
شریف رضی (م 406 ه ق) و برادر سید مرتضی علم الهدی (م 436 ه ق) از بزرگان نقیبان علوی در حوزهی عراق که هر دو از ادیبان و فقیهان دانشمند عصر آلبویه بودند کتابخانههای معتبر خود را با عنوان دارالعلم به صورت موقوفه در اختیار طالبان دانش نهادند
. شریف رضی چندان پشتوانه مالی بر دار العلم خود تدارک دیده بود که هریک از دانشجویان بینیاز از کمکهای دولت با در اختیار داشتن کلیدی شبانهروزی میتوانست نیازهای خود را از انبار دارالعلم تأمین کند 15)
تأسیس مدارس و نظامیه در نیمههای سدهی پنجم هجری تحولی بزرگ و بیسابقه در تاریخ آموزش و پرورش جهان اسلام ایجاد کرد. خواجه نظامالملک طوسی (م 485 ه ق) وزیر توانا و با اقتدار آلب ارسلان (465 - 455هق) و پسر و جانشین او ملکشاه سلجوقی (485 -465 ه ق) از حامیان اهل سنت و نگاهبان اطاعت روحانی از خلافت عباسیان بود که با بذل مال و جان در مقابل داعیان اسماعیلی مخالف خلفای آل عباس بپاخاست و این مدارس را که در انتساب به او نظامیه شهرت یافت، برای مقابله با تبلیغات جامع الازهر فاطمیان مصر تأسیس کرد
و با تشکیلات و امکانات مالی و مقررات آموزشی، اداری در شهرهای خراسان و جبال و عراق و جزیره و آسیای صغیر که بسیار گستردهتر از جامع ازهر بود.
پرآوازهترین این مدارس که در حکم دانشگاههای کهن سدههای میانهی اسلامی است، نظامیهی بغداد بود که خواجه مبالغی هنگفت از دارایی شخصی و درآمد وزیر از خزانهی دولت را برای آن هزینه یا وقف کرد.
هدف خواجه از تعیین این موقوفهها برای آن بود که پشتوانهی مالی مدرسه در روزگاران پس از او مورد اختلاس یا تجاوز و مصادرهی غاصبان قرار نگیرد. از این رو به ابوسعید صوفی نمایندهی خود در کار ساختمان نظامیهی بغداد دستور داد که در اطراف مدرسه بازارهایی وقف بر آن بسازد،
علاوه بر آن حمامها، دکانها، کاروانسراها و... خرید و همه را وقف نظامیه کرد تا مخارج آن را از محل درآمد این موقوفات تأمین نماید.به دستور خواجه صورت مفصل موقوفات و اموال مدرسه در دفاتری مخصوص به این کار ثبت و ضبط گردید.
و برای آن ضوابط و شرایط و مقررات مؤکد نوشت و مسؤولان و متولیان پس از خود را به اجرای مفاد آن ملزم ساخت. ابنجوزی دربارهی این وقفنامه نوشته است که: خواجه کتبا شرط کرده که این مدرسه وقف بر اصحاب شافعی است.
در اصل و فرع و املاک آن نیز وقف شافعی مذهبان است از مدرس و واعظ و متولی کتابها و استاد قرائت قرآن و استاد نحو که هرکدام را از محل درآمد این موقوفات بهرهای معین است.
خواجه نظامالملک سهم قابل ملاحظهای از درآمد موقوفات مدرسه را به خرید و استنساخ کتاب برای کتابخانهی نظامیهی بغداد اختصاص داده بود و چندان نپایید که در این کتابخانهی موقوفه گنجینهای غنی از کتابهای نفیس فراهم گردید.
و امیر عمید ابونصر متصدی اوقاف نظامیه در جمادی الاخر سال 462 صورتی از کتابهای موقوفهی مدرسه و کتابهایی را که پس از آن به کتابخانه اهدا شده بود در حضور اعیان و اشراف بغداد قرائت کرد.
یکی از محاسن سنت وقف پیروی دیگر نیکوکاران و مردم خیر از این سیرهی حسنه بود. که اهدای کتاب به کتابخانههای موقوفهی گذشته و کتابخانهیهای دانشگاهی در زمان معاصر بیشترین بهره را از این رهگذر بردهاند.
کتابخانهی نظامیهی بغداد با توجه به شهرت و حرمتی که از آغاز تأسیس کسب نموده بود بسیاری از دانشمندان و بزرگان را بر آن میداشت که کتابهای ارزندهی خود را به صورت وقف در اختیار این نهاد علمی آموزشی قرار دهند.
این کتابها مرتب محل مراجعهی استادان و دانشجویانی بود که در حجرههای مسمکونی نظامیه زندگی شبانه روزی داشتند و از خوراک و مدد معاش نظامیه استفاد میکردند. از معروفترین اهدا کنندگان کتاب به کتابخانهی نظامیه این بزرگان را میتوان نام برد:
ابوجعفر لازری طبری فقیه شافعی (م 598 ه ق) دانش آموختهی نظامیه که کتابهای بسیار به خط خود نوشت و همه را بر کتابخانهی نظامیه وقف کرد.
ناصر خلیفهی عباسی (622 -575 ه ق) که کتابخانهی بزرگی در کنار کتابخانهی قدیم نظامیه ساخت و بالغ بر ده هزار کتاب نفیس درالخلافه را که مانندش در جایی یافت نمیشد، وقف بر این کتابخانه کرد.
ابنالنجار محب الدین بغدادی (م 643 ه ق) نویسندهی ذیل تاریخ بغداد بر تارخ خطیب بغدادی، کلیهی کتابها، از مصنفات خود را که بالغ بر 22 عنوان کتاب بود، وقف بر کتابخانهی نظامیه کرد.
ابنساعی بغدادی (م 674 ه ق) از فقیهان و مورخان و شاعران معروف که در قرائتهای هفت گانه نیز استاد بود، همهی آثار علمی خود و مصنفات دیگران را که بیش از شصت مجلد بود، به صورت مقوفه به این کتابخانه اهدا کرد 16) با گسترش دامنهی تأسیس مدارس و نهضتی که از پرتو مدارس نظامیه در جهان اسلام ایجاد شد دیگر پیشوایان و پیروان مذاهب نیز به تأسیس مدارس موقوفه تشویق و ترغیب شدند.
و این همه ممر معاش استادان و دانشجویانی شد که پیش از آن زندگی علمی آنان چندان نظم و استقراری نداشت. در حملهی مغول و خصوصا لشکرکشی هولاکو به بغداد بسیاری از موقوفات مدارس بزرگ مانند نظامیه و مستنصریه آسیب فراوان دید.
و امر رسیدگی به موقوفات مختل شده و احیا و بازسازی آنها چندان مهم مینمود که خواجه نصرالدین طوسی (م 672 ه ق) صدر کبیر و سر رشتهدار کلیهی امور در دستگاه این ایلخان و جانشین او آباقا مسؤولیت ریاست و نظارت بر کل موقوفات قلمرو وسیع هولاکو را بر عهده گرفت و نسبت به ترمیم ویرانیها و تأمین زندگی دست اندرکاران دانش کوشش فراوان کرد 17)
شرح موقوفاتی که در تأسیس بیمارستانها خصوصا بیمارستان معروف عضدی از ساختههای عضدالدوله بویهی (م 372 ه ق) در بغداد و شیراز کارگر افتاد و با برخورداری از این پشتوانههای کلان مالی توانست
در چندین قرن امر بهداشت و درمان بغداد بزرگ و نواحی اطراف آن را نظم و سامانی علمی دهد، از حوصلهی این مقال خارج است 18)
گفتار دربارهی این مراکز علمی آموزشی موقوفه را با گزارش جالب یاقوت حموی از کتابخانههای موقوفه مرو در آستانهی حملهی مغول به این شهر پایان میدهیم. زندگی یاقوت حموی که از بردگی به نویسندگی در دستگاه تاجری بغدادی راه یافت و پس از آن با خرید و فروش کتاب و مطالعه و تحقیق، ادیب و جغرافیادانی بزرگ و کم مانند شد، خود نشانهای است .
از روحیهی دانش پژوهی و فضای فرهنگی در جامعهی اسلامی، آن هم در دورانی که روند دانش و معرفت از رشد و بالندگی عصر مأمون و سامانیان و آلبویه بازایستاده بود و میرفت تا در سراشیب رکورد و ایستایی قرار گیرد. تألیف دو کتاب گران قدر معجم الادبا یا ارشاد الادیب و دائرة المعارف جفرافیایی معجم البلدان توسط یاقوت نشانههایی است .
از بقایای آن میراث و ما ترک عظیم معنوی روزگاری که رواج مجادلات و فرقهگراییها مسیر دانش و آموزش را تا حدود زیادی از راه به بیراهه برده بود. یاقوت که اندکی پیش از سقوط و ویرانی مرو به دست تاتار خون آشام در آن شهر به تحقیق و تتبع و تصنیف اشتغال داشت از وفور کتابها و کتابخانههای موقوفه و عمران و آبادی شهر خبر میدهد.
یاقوت گفته است: من در مرو شاهجان روزگار میگذرانیدم. در آنجا کتابها در علوم و آداب و نوشتهها از صاحبان درک و فهم چندان یافت میشد که مرا از یاد کسان و زادگاه و دوست و همسالان بازمیداشت.
در آنجا بر گمشدهی خود دست یافته و به آرزوی دیرین رسیده و به سان آزمندی به این گنجینهها روی آورده بودم...
اما چندان نپایید که مصیبت ویرانی گریبان خراسان را گرفت و من در سال 616 ه ق مروی را وداع گفتم که در نیکوترین احوال روزگار میگذرانید، و اگر یورش مرگبار تاتار بر آن روی نمینمود بر آن بودم که تا زندهام از آن دل برنکنم که مردمی نرمخوی و نیک رفتار و انبوهی از کتابهای ارزشمند داشت.
در حالی این شهر را وداع گفتم که ده کتابخانهی موقوفه داشت و من مانندش را در انبوهی و نفاست در دنیا ندیده بودم. یاقوت آنگاه از این کتابخانهها نام برده و یادآور شده که دسترسی به کتابهای این کتابخانههای موقوفه بسیار آسان بود.
و من همواره دویست مجلد یا بیشتر از این کتابها را که دویست دینار ارزش داشت بدون گروی در خانهام نگاه میداشتم و در آنها میکاویدم و از دانشهایش بهره میبردم. انس با این کتابها هر شهر و دیار دیگر را از یاد من برده و فکر زن و فرزند را از خاطرم زدوده بود. بیشترین بهرههای این کتاب (معجم البلدان) و دیگر کتابها که تألیف کردهام حاصل خوشههایی است که از خرمن دانش این گنجینهها چیدهام.
این شیوهی استفادهی یاقوت از کتابخانههای موقوفهی مرو در حدود هشت قرن پیش که درست با مقررات و نحوهی کتابداری پیشرفتهترین کتابخانههای دانشگاهی در جهان امروز هماهنگی داشته، سندی است.
افتخارآمیز از موقوفاتی که منافع معنوی آن متوجه محققان و دانش پژوهان شده است. تأثیر معنوی این نهادهای وقفی و عامالمنفعه در همان روزگاران چندان عمیق بوده است.
که همین یاقوت محروم از مزایای مادی که عمری را به آوارگی در سر کار علم و کسب معنویت سپری ساخت، پس از فرار از دم تیغ مغولان و آنگاه که به حوزهی عراق بازگشت نقد عمر و حاصل حیات معنوی خود را که مشتی کتاب از مصنفات خود و یا آثار علمی دیگران بود همه را بر کتابخانهی مسجد زیدی بغداد وقف کرد و در اختیار ابنالاثیر مؤلف تاریخ معروف به کامل التواریخ قرارداد تا او این کتابهای موقوفه را به آن کتابخانه حمل کند 19)
این بود گزارشی اندک از موقوفات بسیار که از اغاز طلوع اسلام تا زمانهای واپسین از سوی واقفان این مراکز دانش و آموزش برای بهرهگیریهای علمی در اختیار دانشجویان و دانشمندان قرار گرفته است.
اما یادآوری این نکته ضروری مینماید که این نخبهی اموال ناب و پاک با آن نیات نیکوکارانه در موارد بسیار چنانکه شاید یا طبق اهداف انسان دوستانهی این بانیان خیر مورد استفاده قرار نگرفته یا به مرور ایام در معرض تصاحب، تجاوز، غصب و مصادره یا سوء استفادهی سودجویان واقع شده است.
چه بسیار از مهاجمان و سلطه جویان و دست یافتگان به مسند قدرت که به دور از انصاف و مراعات عرف مردمی و احکام شرع نام نیک واقفان را ضایع کردهاند، غافل از آنکه رسالت تاریخ به گونهای است که به هر روی از صالح و طالح در نمیگذرد و سپیدنامه و سیاهنامهی نیکنامان و نااهلان را چنان که هست برای عبرت آیندگان از خود به یادگار مینهد.
از آن هنگامهی وااسفا که دنیای غرب مسیحی خفته در قرون وسطی از خواب بیخبری سر برداشت و کاروان فرهنگ و تمدن پویای اسلامی از پیشروی بازایستاد.
این ما ترک معنوی مسلمانان در موارد بسیار میراث مغرب زمینیانی گشت که آنچه را جامعهی اسلامی وانهاد، برداشت، و رسید به آنجا که رسید. توجه به نیت وقف و منافع موقوفات از آن جمله است .
که به رغم بیسابقه و بیپیشینه بودن در آیین غربیان، مراکز موقوفه در جای جای جهان غرب جوششی روز افزون یافته و در خدمت به مراکز آموزشی و تحقیقاتی و تأسیس کتابخانهها و دانشگاهها و کارخانهها و پژوهشگاهها و مؤسسات انتشاراتی کارگر افتاده است.
واژگونهاش بایر و بیبهره ماندن بسیاری از اراضی و اماکن مستغلات موقوفهای است که در مشرق زمین و در قلمرو اسلام در حکم اموال بیصاحب غالبا از حیز انتفاع افتاده است و این زبان حال حافظ ابراهیم (م 1932 م) شاعر مصری است در این اشعار ظنرآمیز:
انکر الوقف شرعهم فلهذا
کل ربع بأرضهم معمور
لیس - فیها مستنقع او جدار
قد تداعی او مسکن مهجور
کل شبر فیها علیه بناء
مشمخر او روضة او غدیر
نضروا الصخر فی رؤوس الرواسی
و لدینا فی موظن الخصب بور
قد وقفنا عند القدیم و ساروا
حیث تسوی الی الکمال البدور 20)
اوج شکوه نیکوکاری واقفان اموال موقوفه و بهرهگیری از آن در بنیان و نگاهداشت نهادهای دانش و آموزش، درخشش دور اندیشی مرد بزرگ و نامدار ایرانی خواجه نصیرالدین طوسی (م 672 ه ق) و خواجه رشید الدین فضل الله همدانی (م 718 ه ق) است.
که تاتار بیگانه از فرهنگ و تمدن را وامدار دانش و درایت خویش ساخته، در صدر وزیران عصر مغول و ایلخانان خوش درخشیدند و در آن سیاه روزگار تاریخ سیاسی اجتماعی ایران برای احیای میراث معنوی این مرز و بوم مردانه بپا خاستند و سر رشتهی گسستهی دانش و معرفت را با سر انگشت تدبیر از نو به هم پیوستند
. خواجه نصیر الدین طوسی با وقف کتابهای پراکنده در حمله و یورش تاتار که در مراغه گرد آورد کتابخانهی موقوفهی چهارصد هزار مجلدی برای بقیة السیف دانشمندان تدارک دید و رصدخانهی بزرگ پایتخت ایلخانان را بنیان نهاد. خواجه رشید الدین فضل الله همدانی نیز با بنایی بینظیر به نام نامی ربع رشیدی اساس دانشگاهی بیمانند.
و جهانی را استوار ساخت که صورت موقوفات بیسابقهی آن در مجموعهی بزرگ »موقوفات ربع رشیدی« اوراقی است زرین از دفتر ایام خدمات انسانی وزیری وزین و خردگرا و بلند همت که هنوز که هنوز است .
جهان پیشرفتهی غرب منادی مدنیت با آن همه سرمایههای مادی و معنوی که در سرکار دانش از خود مایه گذاشته در برابر عظمت این مجموعهی بزرگ دانشگاهی و موقوفات خرد و کلان آن در شگفت مانده است 21)
پی نوشت ها:
1-استاد دانشگاه تهران، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی
2-بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحیح،قاهره 1352 ه ق / 1931 م، ج 2، صص 89،30.
3-فیاض، عبدالله، تاریخ التربیة عند الأمامیة و اسلافهم، بغداد، 1392 ه ق / 1972 م، ص 124.
4-عالمزاده، هادی، مقالهی »نخستین موقوفه در اسلام«، مجلهی میراث جاویدان، ش 3، پاییز 1372، صص 45 -44.
5-ابنخلدون، مقدمه، ترجمه و تدوین گنابادی، تهران، ترجمه و نشر کتاب، 1359 ش، ج 2، صص 1146،881.
6-بیهقی، ابوالحسن،تاریخ بیهق، تهران، فروغی، 1308 ش، ص 158.
7-کسایی، نورالله، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی اجتماعی آن، تهران، امیر کبیر، 1374 ش، ص 75.
8-بیهقی، همان، ص 172.
9-*زیرنویس=صریقینی، ابواسحاق، منتخب السیاق، تحقیق محمد کاظم محمودی، قم، 1403 ه ق/ 1362 ه ش، صص 133 -132، فارسی عبد الغافر، السیاق، ذیل بر تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری، به اهتمام ریچارد فرای، افست 1965 م، ص 83.
10-ابن خلکان، و فیات الاعیان، تصحیح احسان عباس، قم 1364، چ 1، ص 203.
11-همو، همانجا، ج 3، صص 167 -168.
12-کسایی، نورالله، مقالهی »ابنحبان بستی، تحصیلات، سفرها، آثار علمی و خدمات آموزشی«، مجلهی تحقیقات اسلامی، س 10، ش 1 و 1374، 2 ه ش، یادنامهی دکتر عباس زریاب، صص 81 -69.
13-غنیمه، عبدالرحیم، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ترجمهی نورالله کسائی، دانشگاه تهران، 1377 ه ش، ص 92.
14-کورکیس عواد، خزائن الکتب القدیمه فی العراق، بیروت، 1406 ه ق / 1986 م، صص 145 -140.
15-همو، همانجا، صص 235 - 231.
16-همو، همانجا، صص 178 -177.
17-ابو فوطی بغدادی، الحوادث الجامعة بغداد، بیتا، ص 350.
18-کسائی، نورالله، مقالهی »عضد الدوله دیلمی و بیمارستان عضدی بغداد«، مجموعهی مقالات کنگرهی بین لمللی تاریخ پزشکی، مؤسسهی توسعهی دانش و آموزش، صص 414 -397.
19-کسائی، نورالله، مقالهی »گزارش یاقوت از کتابخانههای مرو«، مجموعهی ارجنامهی ایرج، تهران، توس، 1377 ه ش، ج 2، صص 423 -415.
20-محمدی ملایری، محمد، درس اللغة و الادب، بیروت 1959 م/ 1338 ه ش، ج 2، ص 51 -49.
21-نک: وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، 1356 ه ش، و نور الله کسائی مقالهی »سرگذشت دانش و دانشمندان در حملهی مغول«، فصل نامهی پژوهش، ش 4، بهار 1376، صص 315 -314.
منبع:
میراث جاویدان
نویسنده: نورالله کسائی
* این مقاله در تاریخ 1402/7/16 بروز رسانی شده است.