تزار جنگ(3)
نويسنده: مهدی داریوس نظام الرعایا
خواب های انگلو- آمریکایی در سال 2008
یک وزیر ژاپنی استفاده از سلاح هسته ای علیه غیرنظامیان را مشروع دانست. چرا؟
اظهارات «فومیو کیوما» وزیر دفاع ژاپن شورش شدیدی در ژاپن به راه انداخت که نخست وزیر ژاپن را مجبور کرد تا اظهارات وزیر خود را انکار کند. متعاقب آن «یوریکو کویکو» جانشین فومیو کیوما گردید که وی نخستین زنی است که وزیر دفاع ژاپن شده است.
اظهارات وزیر دفاع ژاپن بخشی از تلاش محاسبه شده برای مشروع کردن و آماده سازی افکار عمومی برای استفاده از سلاح های هسته ای علیه غیر نظامیان می باشد. این نکته باید ذکر شود که پیش از بمباران اتمی ژاپن، این کشور در تلاش برای تسلیم شدن بود و تقریبا در روند ترک جنگ قرار داشت. این چیزی است که مدارک مستند در آمریکا و ژاپن به آن اذعان دارند. در واقع جنگ سرد طی جنگ جهان دوم آغاز شده بود.
«هری اس ترومن» رییس جمهوری وقت آمریکا تسلیم ژاپن را نپذیرفت زیرا دولت آمریکا می خواست تا قدرت نظامی آمریکا را حتی از طریق بمباران اتمی شوروی سابق به نمایش گذارد.
به امر غیر قابل تصور فکر کنید: حمله اتمی علیه مردم ایران
امر غیر قابل تصور یک تابو نیست. در اصل، امر استفاده از سلاح هسته ای علیه جمعیت غیرنظامی خواهد بود. هرگونه حمله به تاسیسات و ساختارهای هسته ای ایران، تا نواحی دوردست را آلوده خواهد کرد. یک اجماع بین المللی برای مشروع و مناسب ساختن هرگونه حمله هسته ای علیه ایران در جریان است. به همین دلیل بود که فومیو کیوما طی بازدید خود از دانشگاه ریتاکو در تلاش برای مشروع ساختن بمباران هسته ای ژاپن توسط آمریکا برآمد. این امر از تراکم و انباشت نظامی اسرائیل، پروژه روابط عمومی برای عادی جلوه دادن زرادخانه های هسته ای اسرائیل و استقرار موشک های هسته ای آمریکا در خاورمیانه روشن است که یک اقدام حساب شده برای استفاده از سلاح های هسته ای علیه ایران می باشد.
هنگامی که اولمرت نسخت وزیر اسرائیل گفت که این رژیم دارای سلاح هسته ای است و این امر یک اشتباه لفظی خوانده شد، درست بعد از اظهارات رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در دسامبر 2006 بود که گفت اسرائیل دارای زرادخانه های هسته ای است.
آنچه در این خصوص مهم می باشد این است که آنها خاطر نشان ساخته اند اسرائیل در جنگ علیه ایران شرکت می کند- یا ممکن است آن را آغاز نماید- که شامل استفاده از سلاحهای هسته ای هم خواهد بود. اسرائیل یک تلاش عمومی را برای اعلام اینکه به سلاح های هسته ای - که بر مبنای پیشگیرانه استوار خواهد بود- جهت پاسخ به ایران و متحدانش نیاز دارد را تدارک دیده است.
اظهارات آژانس بین المللی انرژی اتمی تحت الشعاع مقامات انگلیسی و آمریکایی قرار گرفته است.
رییس آژانس بین المللی انرژی اتمی موسوم به IAEA گفت که مبادرت به جنگ با ایران دیوانگی محض است. رییس آژانس بین المللی انرژی اتمی در ارتباط با فریبکاری سیاسی و تحریف گزارش آژانس توسط آمریکا و انگلیس گفت: شما نمی خواهید دلایل بیشتری برای دیوانه جدیدی که گفت اجازه دهید ایران را بمباران کنیم ارائه دهید. مقامات بین المللی و آژانس بین المللی انرژی اتمی همواره اعتراف کرده اند که مقامات آمریکایی به صراحت در باره یافته ها و گزارش های گوناگون آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره ایران دروغ می گوید. آنچه مجدداً در حال وقوع است تکرار تبلیغات سلاح های کشتار جمعی به عنوان بهانه ای برای مبادرت به جنگ است. مستمسکی که بر اساس آن به عراق که سال ها از تحریم های اقتصادی و حملات هوایی آمریکا و انگلیس آسیب دیده بود، حمله شد.
جنگ داخلی فلسطین و راه حل سه کشور
در واقع، آمریکا، اسرائیل و متحدانشان عامدانه به حماس اجازه داده اند تا کنترل کامل غزه را به دست گیرد. این امر به حماس و دیگر گروه های همدست فلسطینی اجازه می دهد تا با آمریکا و اسرائیل برای ایجاد یک دولت دست نشانده در غزه کار کند. ایران و سوریه به خاطر این درگیری ها در غزه مقصر شناخته شدند. گرچه اسناد و شواهد حاکی از آن است که آمریکا و اسرائیل از ایجاد گروه های فلسطینی حمایت و دستور حمله و تضعیف دولت منتخب حماس را صادر کرده اند.
اکنون نیز گفتگوهایی در اسرائیل در خصوص«راه حل سه کشور» مطرح است. یعنی ایجاد دو دولت فلسطینی – یکی در غزه و دیگری در کرانه باختری- مطرح است. این امر به نحو موثری تقاضای فلسطین برای تشکیل پایتخت فلسطین در شرق بیت المقدس را تضعیف می کند. تشکیل دو دولت موازی فلسطینی، دولت منتخب حماس در غزه و دولت کنترل شده غیر منتخب فتح در کرانه باختری به اسرائیل اجازه می دهد تا با همکاری محمود عباس و طرفداران وی کرانه باختری را هر چه بیشتر جدا سازد. نوار غزه برای اسراییل کم اهمیت است اما کرانه باختری جایی است که اسرائیل بسیار خواهان آن است. دولت حماس از همراهی با اسرائیل برای تخلیه کرانه باختری امتناع می ورزد اما اکنون از طریق ایجاد یک دولت دست نشانده، حماس به نحو موثری کرانه باختری را از دست خواهد داد. اسرائیل ممکن است آنگونه که مایل است کرانه باختری را تقسیم کند. شرایط غزه مانند لبنان ممکن است بین المللی گردد و ناتو ممکن است به طور غیر رسمی تحت عنوان «فرمان صلح» وارد غزه شود.
شیخ نشین های خلیج فارس: اجتناب از درگیری در تصمیم گیری رهبران
آمریکا به یک اندازه دشمنان و متحدان خود را در خاورمیانه تهدید می کند.
حاکمان شورای همکاری خلیج فارس احتمالا گزینه های خود را باز خواهند گذاشت و بخت و اقبال خود را به ایران یا آمریکا پیوند خواهند زد. این امر بستگی به آن دارد که در رویارویی نهایی میان تهران و واشنگتن کدام یک پیروز گردند. هرکدام از این کشورها را که انتخاب کنند مورد اعتماد کامل ایران و آمریکا نخواهند بود.
پیش از بازدید رییس جمهور ایران از امارات عربی متحده که آمریکا نیروی دریایی خود را در خلیج فارس افزایش داده بود، دیک چنی معاون رییس جمهور آمریکا گفت که با دو گروه از ناوهای هواپیمابر خود در خلیج فارس، پیام روشنی را هم به دشمنان و هم دوستان خود فرستاده ایم. این نکته را باید متذکر شد که مقامات آمریکایی مانند معاون رییس جمهوری آمریکا و رابرت گیتس هم ایران و هم کشورهای خلیج فارس که آنها را دوستان خود می نامند، یعنی حاکمان شیخ نشین های عربی را به سبب متغیر بودن تعادل قوای استراتژیک تهدید کرده اند. آنها اعلام کرده اند که حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه تذکری برای دوستان و دشمنان آمریکا در این خصوص است که آمریکا خلیج فارس را ترک نخواهد کرد.
دستگیری نظامیان انگلیسی در خلیج فارس توسط ایران، آمریکا و انگلیس را به عنوان قدرت های روز به زوال به نمایش گذاشت. آمریکا و انگلیس می دانند که متحدان آنها در خاورمیانه اگر آنها راضعیف تصور کنند از آنان دست بر خواهند داشت. به همین دلیل است که آنها متحدان خود را تهدید می کنند.
متحدان عرب واشنگتن دی.سی و انگلیس به صراحت بوسیله تهران جلب شده اند. ایران همچنین خواستار ایجاد قرارداد دفاعی دوجانبه میان همه کشورهای خلیج فارس و طرد همه نیروهای خارجی از خلیج فارس شده است. آمریکا از مذاکراتی که پشت درهای بسته میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برگزار گردید، عصبانی شده است. در یک اقدام نامتعارف توسط ایران و عربستان سعودی، دکتر علی لاریجانی و رییس جمهور ایران دیدارهای پی در پی از عربستان سعودی داشتند و با پادشاه عربستان گفتگو کردند. «راگر هاردی» تحلیل گر خاورمیانه که برای بی.بی.سی کار می کند، پیشنهاد داده بود که نوعی شکاف سیاسی میان خاندان سعودی در ارتباط با رویارویی میان ایران و آمریکا وجود دارد. رییس جمهوری ایران همچنین از امارات عربی متحده و سلطان نشین عمان به منظور نزدیک کردن آنان به مدار حرکت ایران، دیدار کرد. این در حالی است که رییس جمهور ایران در امارات عربی متحده اعلام کرد که ایران مایل به از سرگیری روابط کامل دیپلماتیک با مصر است. بر اساس مصاحبه ای که الجزیره با ناصر کندیل از مرکز مطالعات شرق شناسی مدرن انجام داده بود، معلوم شد که آمریکا با همکاری شاهزاده بندر بن سلطان بن عبدالعزیز السعود طرحی را برای سرنگونی رژیم عربستان سعودی پیش از آنکه آمریکا نیروهای خود را از عراق خارج سازد، دارند. بدون توجه به صحت و سقم اظهارات کندیل، به نظر می رسد که کاخ سفید طرح های احتمالی را در رابطه با عربستان سعودی و شورای همکاری خلیج فارس دارد که باید آنها را از آمریکا منشعب سازد.
دشمن در دروازه های شرق
مشابه این وضعیت، مسکو و پکن دریافته اند که این دشمنان در دروازه های آنان گردهم آمده اند. وضعیت این دولت –ملت ها شبیه آن چیزی است که در مورد اتریش روی داد که طی آن ترک های عثمانی به سوی وین حرکت کرده بودند. در حال حاضر، این نیروهای آمریکا و ناتو هستند که در نزدیکی مرزهای ایران، سوریه، روسیه، چین و جمهوری های سابق اتحاد جماهیر شوروی جمع شده اند. برای این کشورها اکنون دشمن پشت دروازه است. این کشورها خطرناک خواهند شد و به نقطه مقابل صلح تبدیل می شوند. واشنگتن تایمز، روسیه، چین و ایران را محور جدید شرارت خوانده است.
آمریکا و انگلیس از 2003 قصد داشتند که برای مدت طولانی در عراق باقی بمانند.
تهدید به جنگ بسیار بر سر زبان ها افتاده است و این امر تا زمانی که نیروهای انگلیس و آمریکایی خاورمیانه به ویژه عراق و خلیج فارس را ترک نکنند ادامه خواهد یافت. ژنرال دیوید پترائوس فرمانده نظامی که مسئول عملیات عراق بوده به شبکه فاکس نیوز گفت که تقریبا 10 سال طول می کشد که مقاومت عراق شکسته شود. پایگاه های نظامی در عراق می تواند کمکی برای تقویت پایگاه های ناتو در قفقاز و آسیای مرکزی باشد.چهارده پایگاه بسیار عظیم در عراق احداث شده است. این پایگاه های انگلو-آمریکایی در سراسر عراق پراکنده شده اند و در نزدیکی مواضع مهم ژئواستراتژیک، حوزه های نفتی عراق و ترمینال های نفتی قرار دارند.
در تاریخ 30 ماه می 2007 کاخ سفید اعلام کرده بود که رییس جمهوری آمریکا و مقامات وی حضور طولانی مدت نیروهای آمریکایی در عراق را مانند مورد کره جنوبی، طرح ریزی کرده اند. نیروهای آمریکایی برای بیش از نیم قرن از پایان جنگ کره در 1953 در کره جنوبی مستقر هستند. اظهارات کاخ سفید سپس توسط پنتاگون منعکس شده که آن را حضور «بعد از اشغال» نامیده است. نامگذاری حضور «بعد از اشغال» بر این حقیقت صحه می گذارد که مقامات آمریکایی به خوبی می دانند که آنها نیروهای اشغالگر در عراق هستند و می توانند به معنی شیوه ای برای تداوم اشغال عراق باشند.
کاخ سفید و پنتاگون آنچه که از 2005 مشاهده شده را تایید کرده اند و آن مسئله این بود که دولت های آمریکا و انگلیس خواستار حضور دائمی در عراق هستند. پایگاه های نظامی دائمی اغلب در عراق ایجاد شده است و قراردادهای سنگینی با شرکت های ا نگلو-آمریکایی با هزینه های بیش از یک میلیارد دلار آمریکا برای هر سال منعقد شده است.
رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا اظهار داشته است که دولت آمریکا خواستار حضور طولانی با رضایت دولت عراق است. این نمونه دیگری از استاندارد دوگانه سیاست خارجی آمریکاست که افشا شده است. در گذشته دولت آمریکا تحت زمامداری بوش گفته بود که ادعای سوریه در این خصوص که نیروهای آمریکایی به دعوت دولت لبنان در بخش هایی از لبنان مستقر شده اند را نمی پذیرد. دلیل این موضوع این بود که آمریکا ادعا کرده بود دولت لبنان در چنگال سوریه قرار دارد. چه چیزی می تواند دولت دست نشانده کنونی عراق را از دولت لبنان پیش از سال 2005 متمایز سازد؟
کنترل و هدایت آمریکا بر جوخه های مرگ در عراق
نیروهای آمریکایی به شبه نظامیان اجازه داده اند که زیر نظر آنان شکل بگیرند و به آنها قدرت دادند تا خودسرانه دستگیر کنند و به ارتش عراق دستور دادند تا برای آ نان مهمات تامین نمایند. نیروهای ائتلافی ادعا می کنند که این یک اقدام از روی استیصال و درماندگی است. واشنگتن پست نیز به نقل از یک افسر اطلاعاتی آمریکا نوشت که « ما با اهریمن معامله کرده ایم.»
جالب این که آمریکا گروه های عراقی را تحت آنچه که جامعه بین الملل نامیده می شود مسلح کرده است در حالی که همه تقصیرها را به گردن ایران، سوریه و حتی حزب الله لبنان انداخته اند. بسیاری از ناظران عراقی هم گزارش داده اند که این نیروهای ائتلاف بوده اند که اجازه گسترش پادگان های نظامی طی سال 2003 را دادند که در نتیجه آن سلاح ها در سراسر عراق پخش شد. آمریکا همچنین با کمک نیروهای اطلاعاتی عربستان سعودی گروه های تروریستی را وارد عراق کرد.
چه کسی از وزارت کشور عراق جوخه های مرگ را کنترل می کند.
واشنگتن پست مقاله ای را به قلم دیوید ایگناتیوس منتشر کرد که در آن ادعا شده بود این نیروها تقریبا 10 هزار نفر هستند. در سال 1996 در کودتای نافرجامی که توسط ایاد علاوی و سازمان سیا برای سرنگوی صدام حسین تدارک دیده شده بود، سرلشکر ثابت شرکت داشت. در نتیجه این اقدام سرلشکر ثابت به زندان افکنده شد و در سال 2003 آزاد گردید. این امر اتفاقی نبود که آمریکا و انگلیس فلاح النقیب پسر یکی از مقامات مشهور سابق بعثی و برادرزاده سرلشکر ثابت را به عنوان وزیر کشور عراق منصوب کردند.
«جان نگروپونته» که طی زمانی که کماندوهای پلیس ویژه در حال شکل گیری بود، سفیر آمریکا در این کشور بود، بر آموزش وزیر کشور نظارت داشت.
«جیمز استیل» یک سرهنگ بازنشسته آمریکا که طی سالهای 1984 تا 1986 فرمانده گروه مشاوران نظامی آمریکا در السالوادور بود مربی آموزش عدنان ثابت شد. اعتقاد بر این است که جمیز استیل برای وزارت کشور در نظر گرفته شده بود زیرا جان نگروپونته سفیر آمریکا در هندوراس بود در حالی جیمز استیل در السالوادور . و هر دو نفر تجارب زیادی در سرکوبی جنبش های دموکراتیک و انقلابی داشتند. هنگامی که گزارش هايي در خصوص نمونه های شکنجه و تکنیک های بکار گرفته شده از عراق منتشر شد و مشخص گردید که شبیه اقداماتی است که در هندوراس و السالوادور است، تعجب کمی را برانگیخت.
دولت آمریکا حامی تروریسم در خاورمیانه است
بی ثباتی و جنگ داخلی در عراق هدف انگلو- آمریکایی هاست
ایرانی ها و عراقی ها، آمریکا و انگلیس را برای بمب گذاری مسجد طلایی مقصر می دانند.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله