1) 11ذيقعده سال148هجري قمري: ولادت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) : « ابوالحسن علي بن موسي حضرت امام رضا(علیه السلام )» هشتمين پيشواي مسلمانان جهان درمدينه منوّره قدم به عرصه حيات نهادند. مادربافضيلت ايشان زني ايراني بنام نجمه بودند كه به «اُمُّ البَنين» شهرت داشتند. پدربزرگوارشان هم امام موسي كاظم (علیه السلام ) هفتمين امام شيعيان جهان بودند. امام رضا (علیه السلام) درسن 36سالگي هنگاميكه پدرشان را ازدست دادند امامت مسلمانان را به عهده
1) 11ذيقعده سال148هجري قمري: ولادت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) : « ابوالحسن علي بن موسي حضرت امام رضا(علیه السلام )» هشتمين پيشواي مسلمانان جهان درمدينه منوّره قدم به عرصه حيات نهادند. مادربافضيلت ايشان زني ايراني بنام نجمه بودند كه به «اُمُّ البَنين» شهرت داشتند. پدربزرگوارشان هم امام موسي كاظم (علیه السلام ) هفتمين امام شيعيان جهان بودند. امام رضا (علیه السلام) درسن 36سالگي هنگاميكه پدرشان را ازدست دادند امامت مسلمانان را به عهده گرفتند. مأموران خليفه عباسي كه درآن ايام درخراسان حكومت ميكرد، امام رضا (علیه السلام ) را به اجبارازمدينه به مروخواند و مقام ولايتعهدي را براي آن حضرت درنظرگرفت. اما آن حضرت درطي راه با افشاي ماهيت اين حركت مزدورانه مأمون به تشريح موقعيت خود پرداختند بطوري كه هنگام رسيدن ايشان به خراسان، افكارمردم كاملاً سوي امام متمايل شد. دوران امامت آن بزرگواردوره نشرو گسترش حقايق و معارف اسلامي و قرآني بود.
2) ارتحال فقيه محقق و محدث شيعي "ملااحمد خوييني قزويني" (1268ش): عالم بزرگوار ملااحمد بن مصطفي خوييني قزويني معروف به ملاآقا در حدود سال 1210ش (1247ق) در خويين در استان زنجان به دنيا آمد. وي پس از تحصيل علوم اوليه راهي قزوين شد و پس از چندي براي ادامه تحصيل به اصفهان عزيمت نمود. ملاآقا پس از آنكه از درس مشايخ اصفهان بهره برد، به قصد فراگيري مدارج بالاتر علوم، راهي عتبات عاليات گرديد و سالياني در آنجا اقامت گزيد. ملااحمد خوييني پس از آن در قزوين رحل اقامت افكند. و به امر تدريس و فتوي اشتغال يافت. از اين فقيه و محدث امامي آثاري برجاي مانده كه معراجُ الوصول الي علم الاصول در 2 جلد، اللَّوامع در فقه در 3 جلد و مِرآةُ المراد در علم رجال از آن جملهاند. اين عالم بزرگوار سرانجام در بيستم آبان 1268ش برابر با هفدهم ربيعالاول 1307 ق در 68 سالگي دار فاني را وداع گفت و به لقاي معبود شتافت.
3) رحلت فقيه مبارز آيتاللَّه "سيدابوالفضل خسروشاهي"(1365 ش): آيتاللَّه سيد ابوالفضل خسروشاهي در سال 1281 ش (1320 ق) در خانداني عالمپرور و از پدري فقيه به دنيا آمد. وي پس از سالها تحصيل در تبريز و نجف، به مقام عالي اجتهاد و فقاهت دست يافت و در دوران اختناق رضاخاني در تبريز و دركنار پدر به تبليغ احكام و تعليم و تربيت و ارشاد مردم پرداخت. آيتاللَّه خسروشاهي در جريان حاكميت دموكراتها در آذربايجان در سال 1324 ش، عليه حاكمان وابسته به شوروي در تبريز مبارزه كرد به طوري كه طرح ترور ايشان و برادر مجتهدش، سيد احمد نيز ريخته شد. اما قبل از اجراي ترور، حكومت دمكراتها متلاشي گرديد و ايشان دوباره به وظايف ديني خود ادامه داد. آيتاللَّه خسروشاهي در راه ابلاغ احكام الهي و نشر انديشههاي ديني، بارها از طرف عمّال حكومت پهلوي در تبريز مورد آزاد و اذيت قرار گرفت، اما همواره بر سر ايمان و اعتقادش استوار ماند تا اينكه در بيستم آبان 1365ش در هشتاد و چهار سالگي وفات يافت و در تبريز به خاك سپرده شد. از آيتاللَّه خسروشاهي كتابي تحت عنوان نهج البيان به يادگار مانده است.
4) 11 ذيقعده سال1321هجري قمري: حكومت سلسله آل بويه ازمشهورترين خاندانهاي شيعي ايراني آغازشد. اين خاندان دَيالِمِه و ديلميان هم خوانده شده است. آل بويه ازاخلاف ماهيگيري بنام بويه بودند كه نام وي عنوان اين سلسله شد. بنيانگذاران دولت آل بويه ابتدا درخدمت مَرداويج بن زياربودند اما بعدها شهرهاي بسياري را به تصرف خود درآوردند و به امرخليفه بنام خود سكه ضرب كردند. زمامداران اين سلسله بعدها به علم و فرهنگ اسلامي خدمات ارزندهاي كردند. بعضي ازافراد اين خاندان خود ازعلما و شعرا بودند و ازاديبان و فاضلان زمانه تجليل بسياركردند. آنان همچنين وزيران خود را ازانديشمندان برميگزيدند. آل بويه دراقامه و احياي مراسم و شعائرشيعه ازجمله عزاداري سيّد و سالارشهيدان حضرت امام حسين(علیه السلام) و جشن عيد غديراهتمام تمام مبذول ميداشتند؛ ازاين خاندان آثار زيادي درايران و عراق بجاي مانده كه بيمارستان عَضُدي بغداد و دهها بيمارستان و مدرسه ديگرازآن جملهاند.
5) 11ذيقعده سال338هجري قمري:« محمّدبن سُغمان» معروف به شيخ مفيد فقيه و متكلم بزرگ شيعي درحومه شهربغداد ديده به جهان گشود. وي درخانوادهاي اهل علم و ايمان پرورش يافت و دانشهاي ابتدايي را درخانواده و زادگاهش فراگرفت، سپس راهي بغداد شد و دردوعلم كلام و فقه راه بحث و استدلال را پي گرفت و با پيروان هرعقيده به مباحثه و مناظره پرداخت. ازشاخص ترين شاگردان شيخ مفيد به سيّد مرتضي عَلَمُ الهُدي و شيخ طوسي ميتوان اشاره كرد. ازآثاراين دانشمند مسلمان كه بيش از200جلد است «اَوايلُ المَقالات، اَلاَزكان، اَحكامُ النِّساء و اَلكلام في دَلايلِ القرآن» را ميتوان نام برد. گفتني است كه دراوخرفروردين ماه سال1372كنگرهاي به مناسبت هزارمين سال وفات شيخ مفيد درقم برگزارشد كه با پيام مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنهاي گشايش يافت.
6) آغاز جنگ "نادرشاه افشار" براي تصرف هندوستان(1151 ق): قرار بودكه محمدشاه، پادشاه تيموري هند، مرزهاي خود را بر روي مخالفان نادرشاه ببندد، ولي اين امر با تعلّل تيموريانِ هندي مواجه گرديد. نادرشاه نامهاي عتابآميز به محمدشاه فرستاد و خود به همراه سپاهي گران راهي هند گرديد. نادر شهرهاي سر راه به سرعت تصرف كرد و در برابر مردم هند به پيروزي رسيد. محمدشاه كه خود را شكست خورده ميديد، دولت خود را تسليم كرد و براي جلب رضايت نادرشاه همهي خزاين هند را به او تقديم نمود. از جملهي اين غنايم، جواهرات گران قيمت تخت طاووس و كوه نور ميباشند.
7) 10نوامبرسال 1799ميلادي: كودتاي معروف 18برومِردرفرانسه روي داد. برومرنام دومين ماه درتقويم انقلابي فرانسه بود كه برابربا ماه نوامبردرتقويم ميلادي است. درچنين روزي ناپلئون بناپارت كه قدرت را درفرانسه دردست داشت به دعوت پنهاني يكي ازاعضاي هيئت مديره حكومتي سفرخود را به شمال اِفريقا ناتمام گذاشت و به فرانسه بازگشت. ناپلئون با اتكا به نيروي نظامي، پارلمان و هيئت مديره را منحل كرد و خود بطور رسمي و علني قدرت و زمام اموررا بدست گرفت. ناپلئون با نام كنسول درمجمع كنسولا حكومت خود را آغازكرد و درسال1802ميلادي به عنوان كنسول اول مادامُ العمربرگزيده شد. گفتني است كه ناپلئون يك سال بعد با برچيدن مجمع كنسولا خود را امپراتور خواند و اين مقام را درخانوادهاش موروثي اعلام كرد.
8) 10نوامبرسال1912ميلادي: كشور مراكش تحت الحمايه فرانسه و اسپانيا شد. مراكش ازآغازقرن بيستم ميلادي مورد توجه قدرتهاي بزرگ استعماري قرارگرفت اما سرانجام درسال 1912پس ازبحرانهاي متعدد، براساس معاهده تماس مراكش ميان فرانسه و اسپانيا تقسيم شد. درهمان زمان مقاومت مسلحانه مردم مراكش آغازشد و عاقبت پس از سالها جنگ درسال 1956ميلادي مراكش به استقلال رسيد.
9) مرگ "مصطفي كمال آتاتورك" نخستين رئيسجمهور لائيك تركيه (1938م)
10) تولد "يوهان شيلْلِر" نويسنده و اديب برجسته آلماني (1759م): يوهان فردريك شيلِّر نويسنده، شاعر و نمايشنامه نويس آلماني در دهم نوامبر 1759م در ايالت وِرْتِمْبرگ آلمان به دنيا آمد. وي از كودكي عشق سرشاري به نويسندگي و شعر داشت و نخستين اثرش را در هجده سالگي به نگارش درآورد. شيلْلِر پس از پايان تحصيلات، رسماً به كار نويسندگي پرداخت و بعدها با گوته، شاعر و نويسنده بزرگ هموطنش آشنا شد. شيلْلِر مانند گوته، سبكي نو در ادبيات آلماني پديد آورد و يكي از فصول درخشان ادبيات قرن نوزدهم آلمان به او تعلق گرفت. بزرگترين اثر شيلْلِر، درام راهزنان نام دارد كه از معروفترين نمايشنامههاي ضد استبدادي او محسوب ميشود. او بعد از انتشار اين نمايشنامه از نويسندگي منع شد. شيلْلِر در نمايشنامه نويسي چيره دست بود و سبك نويسندگياش به مكتب كلاسيك شباهت نزديك دارد. آثار وي دربردارنده ظرافت، دقت، سادگي و وقار هستند. نمايشنامههاي بزرگ شيلْلِر، حماسي يا تراژدي هستند و زمينههاي تاريخي و سياسي دارند. اين آثار همچنين همگي مبيّن ايدهآليسم و خيالپردازي و تصورسازي ميباشند و بر اصول متين اخلاقي شيلْلِر و تاكيد وي در آزادي و شرافت انساني استوارند. شيلْلِر پس از گوته، از بزرگترين پايهگذاران ادبيات جديد آلمان است و شعراي رمانتيك قرن نوزدهم آلمان، تحت تاثير وي بودهاند. شيلْلِر، زيبايى را چه در قلمرو شعر و چه در فلسفه، دومين خالق بشر مينامد. در نظر او تنها تربيت و فرهنگ و ادراك زيبايى است كه قادر است به روح بشر اعتلا بخشد. هنر در نظر شيلْلِر، بزرگترين مربي فرد و جامعه است. توصيف شاعرانه در برخي آثار شيلْلِر به او امكان ميدهد كه هسته مركزي جامعه و خانواده و حكومت را در وحدت و كلّيت و اشتراك منافع جاي دهد و موجوداتي را كه به وسيله عشق و يگانگي به هم پيوستهاند، در آيندهاي توام با صلح و سلامت جاوداني تجسم بخشد. شيلْلِر به همراه گوته، دو نابغه شعر و ادب و دو نويسنده كلاسيك آلمانند و شيلْلِر را شاعر ملي آلمان نيز خواندهاند. از مهمترين آثار شيلْلِر ميتوان از داستان آتالا، منظومههاي فلسفي، ترانه ناقوس و نمايشنامه والِنِشتاين و... نام برد. فردريك شيلْلِر سرانجام در نهم مه 1805م در 56 سالگي درگذشت.
11) محكوميت صهيونيسم به عنوان شكلي از نژادپرستي در سازمان ملل متحد (1975م): صهيونيسم كه نام آن از كوه صهيون در بيتالمقدس گرفته شده، نهضتي است كه از اواخر قرن نوزدهم ميلادي به منظور ايجاد يك ميهن يهودي به وجود آمد. مهمترين ويژگي صهيونيسمْ، برتريطلبي نژادي است و بنياد و ريشه تمامي رفتار و كردار صهيونيستها، اعتقاد عميق به برگزيدگي قومي ميباشد. آنان معتقدند كه از ديگران بالاتر، برتر و ارزشمندتر هستند و همه ثروتها، قدرتها و رهبري جهان بايد در اختيار آنان باشد. بر اساس اين اصول بود كه دولت مجهول و غاصب اسرائيل در قلب جهان اسلام شكل گرفت و خود را بر جغرافياي سياسي كشورهاي اسلامي تحميل كرد. مرام نژادپرستانه صهيونيستي در اجتماع رژيم اسرائيل مشهود است به طوري كه بخشي از رژيم حقوقي اين رژيم، برمبناي قوانين نژادپرستانه شكل گرفته است. در نتيجه، مجمع عمومي سازمان ملل متحد تحت فشار افكار عمومي در تاريخ دهم نوامبر 1975م با صدور قطعنامه 3379 خود اعلام كرد كه صهيونيسم يكي از گونههاي نژادپرستي و تبعيض نژادي است. صدور اين قطعنامه و قطعنامههاي مشابه، گرچه موجوديت رژيم صهيونيستي را زير سؤال ميبرد اما در مقام عملْ در رفتار اين رژيم اشغالگر تاثيري نداشت. رژيم صهيونيستي پس از اين قطعنامه نيز از ادامه روش نژادپرستانه خود دست برنداشت و آن را ادامه داد. در نهايت، اين قطعنامه 16 سال بعد در جريان كنفرانس صلح مادريد ميان اعراب و اسرائيل در اوايل نوامبر 1991م لغو شد.
12) مرگ "ياسر عرفات" رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين (2004م): محمدياسر عبدالرحمن عبدالرؤف القدوه الحسيني معروف به ياسر عرفات در 4 اوت 1929 در قاهره به دنيا آمد. پدرش يك بازرگان فلسطيني بود كه در جريان نخستين جنگ اعراب با اسرائيل در سال 1948م كشته شد. ياسر عرفات پس از طي تحصيلات خود، سعي در ايجاد هماهنگي ميان دانشجويان فلسطيني عليه رژيم صهيونيستي نمود و در اين راستا جنبش فتح براي آزادي فلسطين را تأسيس كرد. عرفات پس از چندي رياست كميته اجرايى سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) را بر عهده گرفت و در طول سالهاي بعد به عنوان نماينده ملت فلسطين شهرت يافت و با همين عنوان در سازمان ملل و كشورهاي جهان حضور پيدا كرد. با آغاز انتفاضه فلسطين در سال 1987م، ياسر عرفات ضمن تأييد اين قيام و بهرهبرداري سياسي از آن، در نيمه نوامبر 1988م تشكيل دولت فلسطين را اعلام نمود و سپس موجوديت و تشكيل دو دولت يهودي و فلسطيني در كنار يكديگر را پذيرفت. عرفات با اتخاذ اين شيوه بر اين باور بود كه ميتوان از راه مبارزه سياسي به راه حل مناسب جهت استيفاي حقوق فلسطينيان دست يافت. از اين زمان، مذاكرات ساف با رژيم صهيونيستي آغاز شد و ابتدا در چارچوب كنفرانس صلح مادريد در سال 1991م و سه سال پس از آن با امضاي پيمان اسلو گفتوگوها ادامه يافت و به تشكيل حكومت خودگردان در كرانه باختري رود اردن و نوار غزه انجاميد. عرفات كه حدود چهل سال داعيه رهبري مردم فلسطين را داشت در كارنامه خود از جنگ چريكي و مبارزه طولاني با رژيم اشغالگر قدس تا سازش و تسليم در برابر اين رژيم را ثبت نمود. اما در اواخر عمر به نوعي در حاشيه قرار گرفته بود و گاهي نيز از وي به عنوان مانعي در جهت تسليم كامل فلسطينيان ياد ميشد. عرفات سرانجام پس از يك دوره بيماري در 10نوامبر 2004م در 75سالگي درگذشت و در راماللَّه مدفونگرديد.