![ده هزار جلد كتاب در يك كتاب (علامه امینی) ده هزار جلد كتاب در يك كتاب (علامه امینی)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/95c9e00d-ec08-4f3c-b23f-39ae098212f5.jpg)
![ده هزار جلد كتاب در يك كتاب (علامه امینی) ده هزار جلد كتاب در يك كتاب](/_WebsiteData/Article/ArticleImages/730/732/746/dnesh78.jpg)
ده هزار جلد كتاب در يك كتاب (علامه امینی)
نويسنده:حمزه كريم خاني
اشاره:
دوران تحصيل
آثار نبوغ از كوچكي در او مشاهده ميشد. اعمال و حركات او مثل ساير بچهها نبود و به خاطر اين نبوغ و ذوق سرشار، تحصيلات مقدماتي پاسخگوي روح جستوجوگر وي نبود و براي ادامهء تحصيل وارد مدرسهء طلبية تبريز شد و تا تكميل سطوح فقه و اصول از اساتيد بنام تبريز بهره برد.
عشق به مولاي متقيان حضرت علي(ع) و نيز علاقه به تحصيلات عالي وي را مصمم كرد تا به ديار عاشقان نجف اشرف هجرت كند. و در آنجا از محضر اساتيد معروف همچون: سيد محمدباقر حسيني فيروزآبادي، سيد ابوتراب خوانساري، ميرزا علي ايرواني و... فيض برد. آنگاه، علامه، به زادگاهش، تبريز بازگشت و به ارشاد و هدايت مردم پرداخت، اما طولي نكشيد كه دوباره آهنگ هجرت به نجف كرد تا به تحصيلات عالي خويش ادامه دهد. در مدت كوتاهي به درجة اجتهاد نايل شد و در فلسفه و كلام اسلامي نيز به درجات علمي بالا دست يافت.[1]
توسل و عبادت
حجت الاسلام آخوندي ميگويد: «ويژگيهاي علامه اميني، تضرع و معنويتش را در كمتر عالمي ديدم، در ايام عاشورا و فاطميه، حال علامه متغير ميشد و با صداي بلند گريه [2]ميكرد. كمتر عالمي مشاهده ميشد كه با چنين حالتي گريه كند.»
اگر ايشان در حرم بود، از صداي گريهاش، همه ميفهميدند كه علامه اميني در حرم مطهر حضور دارد و ثمرة آن توسلات و اشكها، كتاب گرانسنگ «الغدير» شد كه تا ابديت خواهد درخشيد.
فعاليتهاي علمي
در جايي ديگر ميگويد: «براي تأليف الغدير ده هزار جلد كتاب خواندهام».
شايسته است در اينجا قضيهاي كه شاهد شدت فعاليت علمي ايشان است ذكر كنيم:
مرحوم علامه اميني در يكي از شهرهاي عراق، به يك كتابخانه جهت مطالعه مراجعه ميكرد، از آنجا كه اين كتابخانه، هر روز چهار ساعت بيشتر باز نبود و حجم كتابهايش بسيار زياد بود، مرحوم علامه با توافقي كه با مسئول كتابخانه ميكند، قرار بر اين ميشود كه ايشان هر روز به هنگام تعطيل شدن كتابخانه، وارد كتابخانه شود و كتابدار تا روز بعد ساعت 8 صبح در را به روي ايشان ببندد، از آن پس هر روز به مدت 20 ساعت در آن كتابخانه مشغول مطالعه بود و با لقمة ناني كه به همراه داشت و جرعة آبي كه كتابدار در اختيارش ميگذاشت، توانست در مدت يك هفته از ميان چهارهزار نسخه خطي، مأخذ دلخواه خود را پيدا كند.[4]
اميني در كنار حوض كوثر
شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده است، و مردم در صحراي محشر هستند و همه توجه به يك طرفي كردهاند، فهميدم كه آن حوض كوثر است؛ رفتم طرف حوض كوثر ديدم كه حضرت اميرالمؤمنين(ع) در كنار حوض ايستادهاند و محبين خويش را با كاسههاي بلوري كه پر از آب زلال است سيراب مي كنند، مدتي به اين كيفيت گذشت يك وقت صدايي از بين مردم بلند شد، گفتم چه خبر شده است؟! گفتند: علامه اميني به حوض كوثر و به محضر علي(ع) مشرف ميشوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علامه برخورد ميكنند.
ديدم امام كاسه را زمين گذاشتند و دو دست مباركشان را از حوض پر كردند، و آب را به صورت علامه پاشيدند و علامه را با دستان مبارك سيراب كردند و سپس فرمودند: «بيّض الله وجهك بيّضت وجوهنا! خدا تو را روسفيد گرداند كه ما را روسفيد گرداندي». در اين هنگام فهميدم مقام علامه در نزد مولاي متقيان حضرت علي(ع) به خاطر تأليف كتاب ارزشمند «الغدير» چقدر است.[5]
اميني و الغدير
پس از انتشار اولين چاپ كتاب «الغدير» در سال 1364 ه .ق در نجف اشرف، سيل نامهها و ستايشها از سراسر كشورهاي اسلامي و از بسياري از شخصيتهاي برجستة اهل تشيع و تسنن به علامه اميني ارسال شد. شيخ محمدسعيد دحلوح از علما و امام جمعة اهل تسنن («اريحا»، از نواحي حلب) در نامهاي اديبانه به علامه اميني چنين نوشت: «آقاي من! كتاب ”الغدير“ را دريافت كردم و آن را مورد مطالعه قرار دادم... قبل از آنكه در امواج انبوه معاني آن وارد شويم، نيروي فكر و انديشهام در آن شناور گشت و شمهاي از آن را با ذائقة روحي خويش چشيدم. احساس نمودم كه اين همان يگانه سرچشمه و منبع آب گوارايي است كه هرگز دگرگون نميشود. اين منبع جوشان معاني از آب باران صافتر و گواراتر و از مشك خوشبوتر است».[7]
توصيهاي از علامه اميني
وقتي اين خواب را برايم نقل كردند براي نوشتن ”ترجمه و شرح نهج البلاغه“ تصميم گرفتم و از آن ساعت شروع به كار كرديم.»[8]
فرزند مرحوم علامه اميني(ره) ميگويد، پدرم مكرر ميفرمودند: «الان ديگر دوران تقية شيعه تمام شده است، بايد وارد عمل شد و حقايق را به دنيا عرضه كرد و ما بايد افكار و عقايد خودمان را در دنيا نشر دهيم و شخصيت ائمة معصومين(ع) را به دنيا معرفي كنيم.
امانتداري علامه
مرحوم علامه اميني در زندگي علمي خودش توجه و دقت فراواني نسبت به اين مسئله داشت، ايشان در سراسر كتاب الغدير نيز همواره ملتزم به اين صفت بوده است و جايي نمي توان پيدا كرد كه در نقل خيانت و يا تحريف كلام كرده باشند. اين مسئلهاي است كه همگان، حتي علماي اهل تسنن بر آن اقرار دارند و از آن جمله علماي دانشگاه الازهر مصر، همواره علامه را به خاطر امانتدارياش در كتاب ارزشمند «الغدير» ميستودند و در روزنامههاي معروف قاهره به معرفي و دفاع از كتاب او ميپرداختند.[9]
علامه و مصائب اهل بيت(ع)
غروب غمانگيز
پی نوشتها :
[1] .گلشن ابرار، ج 2، ص 729.
[2] .ربع قرن مع العلامه، ص 281.
[3] . حماسة غدير، ص 450.
[4] . همان، ص 427.
[5] .ربع قرن علامه، 272.
[6] . شهيدان راه فضيلت، مقدمه.
[7] . الغدير، ج 1، ص 16.
[8] . تفسير نهج البلاغه، ج 17، ص 82.
[9] . ربع قرن مع العلامه، ص 270.
[10] . علامه اميني، جرعهنوش غدير، ص 70.
[11] . گلشن ابرار، ج 2، ص 735.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله