وقفنامه‏ ی مظفریه مسجد کبود تبریز،

وقفنامه‏ ی مظفریه مسجد کبود تبریز، مسجدی که از ابنیه تاریخی دوره‏ ی پادشاهان قراقویونلو بشمار می آید.
سه‌شنبه، 15 اسفند 1402
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقفنامه‏ ی مظفریه مسجد کبود تبریز،
تأسیسات عظیم مسجد کبود تبریز
این مسجد که از ابنیه تاریخی دوره‏ی پادشاهان قراقویونلو بشمار میاید با مدرسه و مقبره و جتمیع عمارات ملحق به آن بنام ابو المظفر جهانشاه بن قرا یوسف (872 -839 ه) مظفریه خوانده میشده است. حافظ حسین کربلائی در روضات الجنان و جنات الجنان درباره این تأسیسات عظیم می‏نویسد:

«در درآمد تبریز جانب شرق که خیابان گویند، عمارتی است در کمال لطافت و نیکویی موسوم به مظفریه از مآثر ابوالمظفر جهانشاه بن قرا یوسف بن توره قستی بن بیرام خواجه ترکمان، گویا این عمارت به سعی و اهمام حرم محترمه خاتون جان بیکم انار الله برهانها بنا شد و مشاره الیها که بسیار خیر و صالحه و عنیفه بود،

در همان بقعه مدفون است» (1) بنا به قطعه کاشی معرفی که سال گذشته در پایه جنبی طاق شبستان سمت راست کفش کن پیدا شده و عبارت:

«بسر کاری عز الدین تابوچی بن ملک» بر آن نقش گشته، معلوم میشود که این بنای عالی بسر کاری و نظارت عز الدین دربان بانجام رسیده است. ویرانه‏های این مسجد اکنون در محله خیابان در سمت شمال شاه راه تبریز به تهران واقع شده و در تداول ترکی «گوی مسجد» بنی مسجد کبود خوانده می‏شود که نامی است مأخوذ از صفت بنا و کاشی‏های آبی رنگ آن.

خوشبختانه وقفنامه این بنای عالی اخیرا در کتابخانه‏های سلطنتی پیدا شده و این خطابه در پیرامون آنست.

خلاصه وقنامه نام این وقنامه صریح الملک است و در چند جای کتاب صریحا آن اسم ذکر شده است و معمولا اینگونه اسناد دولتی را صریح الملک میخوانده‏اند. این وقفنامه در سال 1265 هجری در دارلسلطنه تبریز ابتیاع، و به توسط امیر نظام گورهی به خزانه سلطنتی فرستاده شد سواد دستخط مرحوم امیر نظام که در بالای ورق اول کتاب صفحه (ب) مرقوم رفته از اینقرار است:

بسمه تعالی - این کتاب مستطاب صریح الملک بر حسب امر قدر قدرت جهانمطاع اعلیحضرت قویشو کت شاهنشاه صابحقران السلطان المظفر المؤید ناصر الدین شاه قاجار خلد الله ملکه و سلطانه و افاض علی العالمین بره‏و احسانه بابلاغ جناب مستطاب میرزاعلی خان امین الدوله العلیة العالیه رئیس دار الشورء الکبری بدستیاری این چاکر درگاه از وراث مرحوم حاجی میرزا باقی خطیب باشی آذربایجان دریافت شد 5 بدارالخلافة الباهرة فرستاده شد و عدد اوراق آن سیصد و شصت وسه ورق است. دوم یکشنبه بیست و پنجم شهر صفر یکهزار و سیصد و پنج هجری 1305
ه) و انا العبد الله ولة البهیة العلیة حسنعلی الگروسی (مهر امیر نظام).

وزن این کتاب در حدود شش کیلو گرم و طول و عرض آن با جلد 27 ضربدر 37 و ضخامت آن با جلد 9 /5 و بدون جلد 8 /5 سانتیمتر است و هر صفحه یازده سطر دارد جلد آن از چرم ممتاز پشمی و پشت و روی آن در هر طرف در پنج محل بطور عمودی تذهیب شده است .

و تحت شماره 2458 به ثبت اداره بیوتات سلطنتی رسیده و در اطاق اسناد دولتی مضبوط است.این وقفنامه را فقیه و عالم زمان شیخ نجم الدین اسکویی در ظهر آن مجلد به شرح زیر تصدیق و تأئید کرده است:

الله حیثبت و تحقق بما هو طریق الثبوت و طریق التحقیق شرعا ان الخاقان الاعظم الاعدل الاعلم سلطان السلاطین العرب و العجم مالک سر الخلاقه بالاستحاق ناشر الوی المعدلة فی الافاق المظفر من السماء المنظور علی الاعداء هادم اساس الجور و الظلم و الفساد. معهد قواعد الشریعة فی البلاد المجاهد فی سبیل الله المؤید من عند الله الموفق بتوفیق الله السلطان جهانشاه خلد الله خلافته و سلطانه و اوضح علی العالمین بره و احسانه، وقف و تصدق علی مصالح ابواب البرا المذکورة فی هذه الوقفته بحدودها بعد ان تملکها ابد الله ظلال معدلته بمبایعات شرعیه و مملکات سمعیه حسبما نطقت بها تمسکات شرعیه و انی نفذته و امضیته مسؤلا، حرره الداعی للدولة الباهره افقر العباد نجم الدین الاسکوئی مولادا ثم التبریزی مسکناو منشأ عفی الله عن هفواتة بالنبی و آله فی شهور سنة تسع و ستین و ثمانمائه (869) (2) این وقفنامه به عربی است و چنین آغاز می‏شود:

«بسم الله الرحمن الرحیم ذلک من فضل اله علینا، الحمد لله العلی القادر الولی الناصر الملی القاهر الغنی الشاکر.... (3)«بعد از حمد خدا و نعت رسل‏ول او محمد (ص) و ستایش «السلطان جهانشاه» و ذکر امثال و آیات و شواهدی در بی‏ثباتی دنیا...

می‏نویسد که جهانشاه به همسر و زن خود خاتون جان خاتون معروف به بیگم بنت صاحب الاعظم غیاث الملة و الدین، امر فرمود که بقعه‏ای را که کشتمل بر ابواب خیرات و مبرات باشد بنا کند. و این بقعه در بیرون شهر تبریز در دروازه جدید در محله پس کوشک در جائی بنام «فخرآزاد» ساخته شد آن عمارتی عالی و رفیع البنیان است و مشتمل بر مسجدی و قبه‏ی (گنبد)

شامخی است که آن زن آنرا برای مدفن خود و فرزندانش و شوهرش در نظر گرفته است. و نیز مشتمل بر خانقاهی است که در باغی پر گل و ریحان قرار گرفته و اطاقها و غرفه‏های تابستانی و زمستانی دارد و آنها را محلی برای ذکر و تسبیح خداوند قرار داده، وقف علماء وقفها و متصوفها و زهاد کرده است.

و نیز آن بقعه مشتمل بر قناتی است که متصل به خانقاه مذکور است که است آنرا با گنبدی که بر دهانه‏ی آن ساخته و دو حوضی که زیر آنه قبه است وقف بر جمیع مسلمین کرده است (4).
 

موقوفات داخل شهر تبریز

اما املاکی را که در داخل تبریز واقع است و وقف این بقعه کرده از این قرار است:
1- حمام معرفو به حمام صباحی در شهر تبریز در نزدیکی بازار سمساران.

2- باغی که معروف به «لیلوا» است و در بیرون شهر در خارج دروازه‏ی «نهاد مهان» (مهاد مهین؟) می‏باشد و محدود به باغ «توخیذ» و بباغ ورثه سدید الطبیب و باغ احمدآباد و امیر منصور بن اخی زاهد، و باغچه خواجه مطهر به باغ کولخید، و بکوچه «نوخیذ و به کوچه «لیلوا» است که روی هم منقسم بر هشت قسمت است که هفت قسمت آن محدود به حدود مذکور از موقوفات سلطان و یک قسمت آن ملک امیر منصور بن اخی زاهد است.

3- باغ برج که متصل بباغ لیلوا و باغ بیلچن، و باغ نوخیذ و باغ سد الدین طبیب است (5).

4- باغ نوخیذ، که حدود آن متصل به باغ برج و باغ و باغ شیخ تاج الدین و باغ قاضی آباد و «باغ محمود آباد، و باغچه خواجه مطهر و باغ لیلاباد است.

5- باغ احمد آباد در دروازه نامبرده و محدوده بباغ لیلوا و به زمین شادآباد و کوچه حجاران، و باغ خواجه یوسف.

6- باغ معروف به باغچه خواجه مطهر محدود با باغ لیلوا و باغ نوخیذ و باغ قاضیاباد، و کوچه نوخیذ.

7- یازده سهم از چهارده سهم قنات معروف به لیلوا که دهانه آن در نزدیکی گنبد «جفیان» ظاهر شده و انتهای چاههای آن نزدیک غار معروف به محمد ختایی است.

8- ربع از قنا معروف به صدریه که دهانه‏ی آن در باغ معروف به صدریه و انتهای چاههای آن در جائی بنام قلاقه نشین» است (6).

9- هفده سهم مشاع از اصل هفتاد و دو سهم قنات معروف به نوخیذ که دهانه آن در استخر باغ نوخیذ آفتابی میشود.
10- قناتی که معروف به نورین است از قنوات دروازه مذکور.

11- جمیع حریم قنات معروف به قنات پیلتن، از قنوات دروازه‏ی مذکور.

12- ثلث و طسوج مشاعی از قنات معروف به «سلول» که حسین آباد نامیده می‏شود و از قنوات دروازه‏ی مذکور است.

13- ربع مشاع از قنات معروف به «برزناو» در دروازه مذکور. قنات پیلتن در باغ پیلتن آفتای می‏شود و چاههای آن ده کججان به سد ول ادامه می‏یابد. اما قنات سدول، و قنات برزناو، بین راه کججان، و «هوزه بران» کشیده می‏شود (7).

14- همه زمینهای که «محمدآباد» خوانده می‏شود و بیرون از دروازه‏ی «ویجوبه» نزدیک «حکماباد» که محدود به زمین محمدآباد می‏باشد و آن از موقوفات «مدرسه محمودیه» و «باغ نومو» معروف به خواجه پیر حسین بن خواجه ناصر - الدین عمر، در راه «شب عتیق» در زمین «ربیباد» است.

15- همه‏ی عمارت باغ معروف به «شمساباد» به دروازه‏ی مذکور در موضعی که از سه طرف محدود به اراضی حکماباد، و از جهتی محدود به اراضی محمدآباد است و آن از جمله موقوفات «مدرسه محمودیه» و «باغ خلفان» و باغ «نوموی» مذکور است.

16- همه اراضی که «ربیباد» خوانده می‏شود و به دروازه مذکور واقع است و حدود آن متصل به اراضی موقوفه محمدآباد، و اراضی صدرآباد است.

17- همه عمارت باغ محمدآباد بدروازه‏ی مذکور، و زمین این باغ از موقوفات مدرسه محمودیه است (8).

18- سه سهم از هفت سهم قنات معروف به محمدآباد از قنوات دروازه‏ی

ویجویه، که دهانه‏ی آن در باغ خلفان آفتابی می‏شود و چاههای آن به دروازه‏ی «طاق» منتهی می‏گردد. و این هفت سهم عبارت از هجده سهم از چهل و دو سهم است.

19- همه‏ی باغ بزرگی که معروف به باغ «خلفان» واقع به دروازه‏ی مذکور در نزدیکی «حکماباد» است و حدود آن به باغ محمدآباد، و شمس‏آباد، و اراضی «ماره» و اراضی «نزه زار» و راهی که به شنب عتیق میرود محدود است.

20- همه اراضی واقع در «حکماباد» است و آن قطعه زمینی معروف به زمین «بخش ضیا» است که به کوچه‏های صدر آباد و از دو جانب به سقاخانه (9)صدر آباد و زمینی که معروف به امیر زین العارفین است محدود می‏باشد.

21- و نصف اراضی واقع در موضع مذکور که از دو جانب محدود به سقاخانه صدرآباد و زمین معروف به امیر زین‏العارفین و به زمین معروف به خواجه حسن سفریجی محدود است. این زمین کشتزار هشتادمن، و زمین اول کشتزار صدمن از گندم است (10).

22- زمین معروف به «باغ برج» که از دو جانب به سقاخانه احمدآباد بزمین معروف به صاحب الاعظم السعید تاج المله‏ی والدین آقا اخی، و بزمین خواجه علی تاجر، و بزمین الاعظم نظام کاشی محدود است، و آن کشتزار یکصد و چهل من می‏باشد.

23- همه‏ی زمینهای که موسوم به «تیم بخش» است و محدود به ملک خواجه علی تاجر که نیز معروف به «قراباد» می‏باشد و محدود به اراضی حکماباد و اراضی خواجه حسن سفریجی، و سقاخانه صدرآباد، و سقاخانه عزآباد است. و کشتزار سی من از گندم می‏باشد.

24- اراضی ماره بزرگ محدود بباغ خلفان و باغ نومر عمرآباد، و باغ شمساباد، و ملک ماره بابا احمدان، و آن کشتزار دویست و هشتاد من است (11).

25- زمین معروف به ماره کیار که از دو جانب محدود، بزمین برزا، وتاج باد، و ماره دوله، و آن کشتزار دویست و سی من است.

26- زمین معروف به خواج فتح الله بهشتی، که محدود بباغ برج، و به ملک نظام کاشی، به زمین موقوفه قاضی، و بر زمین مرحوم سعید آقا اخی، و آن کشتزار چهل من است.

27- زمین واقعه در حکماباد و محدود به سقاخانه صدرآباد و موقوفات قاضی زمین شیخ ابی یزید و کشتزار شصت من است.

28- زمین جدا شده از ماره کوچک که کشتزار یکصدر و پنجاه من است و محدود به کوچه‏های صدرآباد و اراضی شمساباد و ماره بزرگ، زمین امیر زین العارفین، زمین ماره کوچک است (12).

29- زمین ماره بزرگ که کشتزار دویست من است، و به شمس‏آباد واقع است، و زمین ماره کوچک.

30- زمین جدا شده از ملک صلاخان که کشتزار یکصد وبیست من است و به ملک صالحان متعلق به کمال الدین، و ملک صدرآباد، و راه صدرآباد و محمدآباد و شمس‏آباد محدود است.

31- زمینی که معروف به «دوله ماره کوچک» است و کشتزار چهل من می‏باشد و به زمین امیر عارفین و شرکاء او و بزمین شیخ ابی یزید حمامی و بزمین قاضی‏آباد (قاضیاباد) و زمین ماره بزرگ محدود است.

32- زمینی که از زمین صلاخان جدا شده و کشتزار یکصد و بیست من است و محدود به زمین شمساباد و به قطعه‏ای که از زمین صلاخان و سقاخانه صدرآباد است.

33- زمینی که از ملک ماره کوچک جدا شده و کشتزار، شصت من است و حدود آن متصل به زمین ماره بابا احمدان، و زمین ماره بزرگ، و زمین ماره دوله و زمین امیر زین‏العارفین و شرکاء او می‏باشد (13).

34- زمین محدود به ملک خواجه حسن سفریجی، و موقوفات شیخیه کججیه زمین نظام کاشی، و زمین امیر زین العارفین و شرکاء اوست، و کشتزار شصت من است.

35- زمینی که کشتزار چهل من است و از یک طرف بزمین موقوفه، و از جهت دیگر بزمین شیخ ابی یزید حمامی، و باغ برج محدود است.

36- زمین احمدآباد و آن کشتزار سیصد من است و متصل بزمین صاحب السعید خواجه ناصر الدین عمرو زمین معروف به کوشک امیر قتلغشاه، و بزمنی امیر اوزون شمس الدین، و بناء برج است.

37- زمینی که کشتزار سیصدو شصت ما ست و محدود به زمین کوشک امیر قتلغشاه و زمین عزآباد، و از دو جانب بزمینی که از موقوفات شیخیه، و بزمین موقوفات قاضیان صالحی می‏باشد.
38- زمینی که کشتزار یکصد و بیست من است و محدود به سقاخانه‏ی صدرآباد و زمین بخش ضیاء و به را صدرآباد می‏باشد (14).

39- زمینی که کشتزار هشتاد من است و محدود به سقاخانه حکماباد و بزیمن ورثه شیخ ابی یزید حمامی است.

40- زمینی که کشتزار شصت من است و محدود براه صدرآباد و بزمین ماره کوچک، بزمین شیخ ابی یزید، به سقاخانه ماره است.

41- زمینی که محدود به اراضی عزآباد، و نیم بخش، و سقاخانه صدرآباد و راه صدرآباد است.

42- زمینی که کشتزار پنجاه من است و محدود به زمین خواجه علی تاجر از موقوفات سلطانی، و بموقوفات قاضی، و به زمین احمدآباد و باغ برج است.

43- سی و دو «هفتوی» و نصف «هفتوی» از اصل چهل و هشت «هفتوی» از حریم سقنات معروف به قنات حکماباد که دهانه آن در نزدیکی حکماباد آفتابی شده و چاههای ان یک رشته به خان المولی لطف الطبیب، رشته دیگر به نزدیکی کوچه عالم ناسک خواجه فقیه زاهد منتهی می‏شود (15).
 

املاک واقع در توابع تبریز

1- سراة
2- القرنه: مشهور به دودزان
3- قریه رزلق از قراء ناحیه زرند
از نواحی سراة
4- قریه بارداران، از قراء بر آغوش از اعمال شهر سراة
5- قریه - باسنیق از قراءخان بر آغوش از نواحی شهر سراة 6- قریه باشتق که آن ر اشتلق گویند از توابع خان بر آغوش (16).
 

نام قریه ها

در فصل سوم نام این قریه‏ها آمده‏ی است:
1- فخرآباد، از قراء صحرا از اعمال تبریز
2- زمین معروف به بوشان.
3- زمین معروف به اراضی فقیه
4- زمین معروف به اراضی هراوجان
5- زمینی که یلمان خوانده می‏شود.
6- زمین معروف به راه رواسبحان.
7- زمین معروف به خواجه کرشت
8- زمین معروف به حلان
9- زمین معروف به کویین دشت
10- زمین معروف به آسیا
11- زمین معروف به هراوج قضاه
12- زمین معروف به اهمقیه
13- زمین معروف به اراضی اصیلان (17)
14- دمنیان
15- نیمه نره
16- سنیکنانه
17- اخی باله 18- اشترود
19- پیرزن
20- باغ صنعت
21- اخی رز
22- اخی احمد تاش
23- باغچه بابا احمد
24- باغچه فضلان
25- باغ کوک
26- باغ موزه دوزان
27- اشتردوک 28- باغ اصیلان
29- باغ سوزن کنان
30- باغ محمود شاه (18)
31- باغ قارونی 32- کوچه قارونی
33- کوچه فضلان
34- باغ زکی
35- زمین کاک
36- باغ برزین کمران
37- باغ حاجیان
38- خرمنگاه
39- باغ دیلان
40- باغ اصطرخ
41- قنات بلوق از قنوات فخرآباد که در زیمن سکیانه آفتابی شود و چاههایش تا به قریه اهمقیه می‏رسد.

42- قنات معروف به حاجب (19)که در زمین باو آفتابی شده و چاههایش تا قریه «جولان دزق» کشیده می‏شود.

43- جوی جدید معروف به انشاء مولی حاکم اعظم قاضی عبدلالمک خدادی یبان که از نهر سراة رود منشعب است و به نزدیکی ممدآباد (یل ممد آباد) در اراضی اطراف تبریز جاری است و از قریه رواسبحان و خواهنبر می‏گذرد.

املاکی که در جایهای مختلف تبریز و آذربایجان پراکنده است
1- قریه هیروی، از قراء مهرانرود من اعمال تبریز
2- قریه زرنق
3- قریه مردناب
4- قریه فهوسفنج
5- قریه بیرق
6- قریه سفین سره، از قراء مهرانورد از نواحی تبریز
7- قریه کرناب 8- قریه خوشاب
9- قریه سرسکان (سراسکند؟(20)
10- زمین کئوجه
11- قریه کندرو
12- قریه محمدآباد
13- قریه سعیدآباد
14- باغ یاقوت
15- شاه آباد علیا
16- قریه باوتکین
17- بر کشاط از اعمال ارسبار 18- قریه ملک یونس
19- قریه بره دره
20- سنگی که اژدها داشی خوانند
21- قریه سالور
22- اندرآب، از نواحی بشکین (21)

23- نهر ییلقان منشعب از ارس و من جملة الاملاک:
1- قریه نسوز من قری هشترود از اعمال مراغه در جایی بنام رودخانه آی دوغمش
2- قریه سنجه از قراء هشترود
3- قریه دیکان که جدیدا قره وران خوانده می‏شود از نواحی هشترود (22)
4- کوکرچنلک ا قراء هشترود
5- قریه فیزه ویران
6- قریه کوشاب
7- قریه نحستار
8- قریه بولاغ که ینکجه خوانده می‏شود
9- قریه قره آغاج
10- قریه زاویه جوک - از قراء هشترود
11- قریه بیات از قراء هشترود
12- قریه مصقلی از قراء هشترود
13- رودخانه سیاه کلاه
14- قریه ترخان
15- قریه یوزآباد
16- قریه زربیل (23)
17- قریه آغاجری
18- قریه لمسان، از ناحیه هشترود
19- قریه اغجه کینتی، از قراء هشترود
20- قریه و سینه
21- بزه دیکار
22- ایاز سرخاب
23- بایقران از قراء هشترود ک سابقا نحور نام داشت
24- اراضی تلخاب
25- قریه‏ی کنجان
26- قریه دزکاه
27- خرم آباد
28- قره بالغ
29- ساروجه
30- حسین لان
31- کیکه هله
32- تولکته (توکلته)
33- حسن کینتی (24)
34- قریه نولق
35- قریه احمدلو
36- قواخ لو
37- دیحدی
38- قراباد
39- قریه خراسانی
40- کج کباب
41- صومعه
42- خجستان
43- دیجه تاب
44- کشه خید
45- ارغناب
46- کلغا
47- و نستنق
48- و هرانی
49- وزدناب
50- سهند
51- ساچ ایاغ
52- یالغوز آغج
53- ارختو
54- کلتو
55- آغ چشمه
56- کرزنه 57- کاروان
58- افشینه 59- آغاجری بقلی
60- قلعجوق 61- ویران جه کنت (طاس لولجه)
62- کوکرحسین لک
63- جرغلان
64- قزلجه(25)
65- تیکان لو
66- لوهل جوک
67- طاطاب
68- هرناباد
69- شیخاباد
70- قتن قو
71- باریک آب
72- عمرآباد
73- کورناباد
74- قوشجی
75- ارباد
76- باغ زیارت
77- کون تو 78- خرم درق
79- شبیلومن توابع لیلان (26)
 

املاکی که در شهر تبریز و بلهجان واقع است

1- صالحان باو
2- یونجه لغ
3- نهر شاهباد
4- قنات مزرع از قنوان - بلهجان علیا
5- کنل نشاندن
6- شهرستان رشیدی
7- برج فتح آباد (27)
8- زمین جعفر دولق در تبریز در دروازه آهنین در محاذات پل عمر دیو
9- قنات کبودان
10- خانه زغال لان
11- محله سرانکش (28)
12- حمام امیر علی بدروازه‏ی ماها نغلق در بازار مهادین.
13- خان (کاروانسرا) اسفندیار
14- بازارتا کهان یا سوق السکاکین
15- محله پس کوشک (29)
16- درب ویجویه
17- بریان خانه
18- باب السنجار (سنجاران)
19- راه بنه ووژه
20- حمام اخی ماحمد شاه بدروازه دروازه اعلی
23- کوچه خواجه مجدالدین
24- باغ نقاشان در ربع رشیدی(30)
25- محله فخرآزاد
26- خان سدلان در محاذات مسجد جامع عتیق
27- کوچه دولتشاه
28- خان اخی یادگار در محله پس کوشک(31)
29- باب ماهانقلق
30- فالیز امیر عبد الله
31- خان اخی یادگار 32- زمین جعفر دولق
33- قنات کریمان در قریه بارنج از ناحیه مهرانرود که دهانه آن در باغ ابی اسحق آفتابی شده چاههایش تا حاجی بنام ننیکش - ادامه پیدا می‏کند.

املاکی که در دید من (دیدمر) از اعمال تبریز واقع است
1- جوی زیر
2- باغ پشت راه دهخوارقان
3- خاتون آباد 4- بیگم آباد
5- باغ خطیبان از قریه بیرام از ناحیه و ید هراز از اعمال تبریز 6- قریه خسرو شاه
7- راه دیزه کوچه 8- روقات از قراء تبریز متصل به اراضی قریه هرزنق (32)
9- زمین اسبست زار معروف به عثمان کلو 10- فاطمه کله 11- کبودوار 12- شتربان
13- یونجلق 14- بلوژه 15- لواش پز 16- سعادت آباد (33).

بعضی از اقرار نامه‏ هائی که در این وقفنامه بپارسی آمده است
1- بخرید وکیل خاتون عظمی بانوی کبری بیگم و وکیل او خواجه میرک و او نیز فروخت همه و تمام دو دانگ کامل مقسم و مفروز از اصل ش دانگ قطعه زمین معروفه و مشهوره به نوباغ بدارالسلطنة تبریز خارج درب ویجویه محدود به رودخانه تبریز و به شارغ سهلان و به زمین حظیره....

و بیع ببدز شانزده خروار تخم است و حقابه آن از چشمه عزآباد به توابع بمبلغ نه هزار خرواز زر سفید رائج شهر تبریز.... در غره رمضان سنه واحدی و ستین و ثماناه (861) بخط قاضی - احمد بن علی الملکی (34).

1- باغ الصاحب الاعظم الخواجه شمس الدین محمد بن الخواجه بخشایش بن الخواجه بابا احمد در تبریز.
3- باغ ففقاعین در تبریز در دروازه جدید در محله پس کوشک (35).

4- باغ سواران در تبریز در ربع رشیدی در بیروه دروازه اعلی محدود به باغ نقاشان ویاع سهروردی، به خانقاه شاهی خاتون (خواتون) (36).
5- باغ پهلوان پیری کیان بباب ماها نفلق در محله پس کوشک در کوچه مولی سلیمان دیوبند (37).

6- باغ تنکرومش بن منکلی بدرب ماها نفلق (38).
7- مصبغه (رنگرزی) - و این مصبغه مشتمل است به خمها و صحن و دو کوشک و یک خانه که آنرا بر خانه گویند در بلده تبریز بدرب جدید پس کوشک (39).
8- مسجد خواجه معروف به سبزی فروش تبریز (40).
 

تولیت موقوفات

تولیت این موقوفات را خاتون جان بیگم بخودش اختصاص داده و برایخود قائمقامی معین کرده است و یک عشر از محصولا آن موقوفات را بوی مخصوص گردانیده است و این شرایط را برای او در نظر گرفته است:

اولا قائمقام متولی را نایبی برای ضبط موقوفات باشد.
ثانیا دو دبیر یا کاتب داشته باشد که یکی در تبریز بماند و دیگری در ولایات گردش کرده موقوفات را بازرسی نماید و محاسبات آن رسیدگی کند.

سپس می‏نویسد که خاتون جان بیگم جمیع املاک آن موقوفات را وقف دو خواهر خود صالحه سلطان و حبیب سلطان و دختران آن دو می‏نماید (41).

و شیخ متقی متشرعی را که بطریق صوفیه و متخلق به اخلاق حمیده و دارای مذهب اهل سنت و جماعت باشد برایامامت مسجد در نظر گیرند و بایستی از موقوفات هر سال پنجاه هزار دینار از وجه نقد ابیض رائج تبریز به او بدهند.

و ده تن نیز حافظ قرآن تعیین گردد که بهر کدام در سال سه هزار دینار به پردازند.

و دو مدرس برای مدرسه تعیین گردد که مشغول تدریس علوم شرعیه از تفسیر و حدیث و فقه و مقدمات آن باشند و بهر کدام از آندو در هر سال ده هزار دینار نقد رائج تبریز بپردازند (42).

و نیز خطیبی برای نمازهای جمعه و اعیاد معین گردد که باو در سال پنج هزار دینار رائج تبریز بپردازند.
و مقرئی که خطیب را کمک می‏کند و باو در سال سه هزار دینار بپردازند.

و به دربانی که در مسجد را باز کرده و سرایدار آنست در هر سال سه هزار دینار بپردازند.
و فراشی که فرش می‏اندازد و چراغها را روشن میکند و آنرا جاروب میکند هر سال سه هزار دینار باو بپردازند.

و دو مؤذن کودک خوش آواز که اذان گویند که به هر کدام از آنها چهار هزار دینار بپردازند.
و سقائی که هر سال به او هزار دینار دهند.

و دو خادم که آب را درهنگام اجتماع مردم دور بگردانند و بفارسی به ایشان «مشربه دار» گویند و بهر کدام از آندو.... دینار (جایش سفید است) بپردازند و برای مصرف شمع و روغن قندیلها هر سال سه هزار دینار صرف کنند.

و برای جاروب و تطهیر و برف روبی مسجد هزار دینار در سال (43)بپردازند.برایخانقاه - دو طباخ که به آنان «باورچی» گویند تعیین کرد و آنها موظف به پختن دو نوع خوراک هستند یکی: «قلیه برنج»و دیگری «حلیم آب گندم» و در آنکار هرسال هشت هزار دینار صرف کنند.

و دو قیب برای خانقاه معین نمایند که وظیفه آنان پهن کردن و جمع کردن سفره و آوردن غذا است و بهر کدام در سال شش هزار دینار بدهند.

و خادمی که او را «حوائج دار» گویند که حافظ و نگاهدار غذاها است و باو در هر سال سه هزار دینار بدهند و خادم دیگر که «ایاغچی» گویند و او حافظ و مواظب ظروف و متعلقات به آن است و به او هر سال سه هزار دینار بدهند.

و فراشی که مأمور پهن کردن فرشها و بساطها و زیلوها است و باو هر سال سه هزار دینار بدهند.
و چهار شتردار که با نان «شتربانان» گویند که مأمور چراندن شترها هستند و به هرکدام از ایشان هر سال چهار هزار دینار بپردازند.

و چهار نفر طبال که به ایشان «نقاره چیان» گیند و بهر کدام در سال هزار دینار بدهند.
و معلمی که ده یتیم را قرآن بیآموزد و به او هر سال پنجهزار دینار بدهند و ایتام مذکور را در خانقاه اطعام کنند.

و معرفی که در مسجد و خانقاه مشغول به حمد و ستایش خدا و مدح رسول باشد و به او سه قزار دینار در سال بدهند (44).
و یک سقا که آب را به مطبخ مبارک میبرد به او هر سال یکهزار و پانصد دینار از مرسومات مسجد و خانقاه بطور مناصفه بپردازند.
 

مصارف غذای خانقاه:

دو نوع خوراک پختنی یکی از برنج و گوشت که به فارسی آنرا «قلیه برنج» و دیگر از گوشت و گندم که به فارسی آنرا «حلیم آب گندم» گویند بپزند و در شبهای متبرکه از دو عید (فطر و قربان) و شب قدر لیلة البرائه و لیلة الرغائب و شب میلاد پیغمبر و دیگر شبهای رمضان در هر سال پانزده دینار صرف اطعام مردم و مساکین شود و سزاوار است.


که در هر شب از شبهای رمضان غذائی مخلوط با عسل که آنرا به فارسی رشته قطائف گویند فراهم آورند. و برای پلاس و پالان شتران و اقسام آنها که به فارسی آنرا «رخت اشتران» گویند در هر سال دو هزار دینار صرف کنند، و شتران را هم هر سال از این مبلغ روغن مالی کنند (45).

اما و پیش نماز مسجد باشد خوش لهجه و نیکو سیرت و مواظب بر ادای نماز و ملازم طریفت اهل صلاح و حافظ قرآن باشد، و سوره‏های دراز و کوتاه را از بر بخواند و بتواند مانند دیگر ائمه آن سور را در نماز و در تعقیب آن بخواند و بوی هر سال شش هزار دینار بدهند (46).

و واعظی که در هر هفته دو بار روز جمعه ور روز دوشنبه وعظ کند و بهره کند و بهره کافی از علوم تفسیر و حدیث و فقه داشته و عالم به قصص و اخبار و نکت و امثال و نصائح و پیر و مذهب سنت و جماعت باشد، در هر سال به وی چهار هزار دینار بدهند.

و یک قاضی بر این اوقاف ناظر قرار دهند و او قاضی قطب الدین عتیق بن المولی قاضی جلال الدین محمد عتیقی است و بعد از او فرزندان وی نسلا بعد از نسل ناظر این موقوفات خواهند بود و در حکم وکیل و مأمور ادعاهای کاذبه بر این موقوفانند و هر سال به ایشان هجده هزار دینار بدهند (47).
 

تاریخ اواخر وقفنامه مذکور

غره شهر ربیع الثان سنه ثمان و تسعین اثما نمأه 898 (ورق 330 ب) کمال بن فتوح الدین بن کمال الدین الاصفهانی.

آخر کتاب به این عبارت خاتمه می‏باید:
«الله و له الهداب یة و التوفیق، ما حوی الزبر الاسلایم الموسوم بصریح المکه من الاملاک المفصلة المحصلة بمساعی امناء الحضرة العالیة العفیقة الطاهرة البانیة للخیرات المرضیة و المبرات الحسیبة خلد الله تعالی سلطنتها و افاض علی کافة البرایا برها و مرحمتها و صح لدی و اتضح بین یدی بما هو طریق آلثبوت و الایضاح شرعا وافی اثران امرت بتبجیل فخاوی الححج و التعسکات المحررة.... بقیه افتاده و ناقص است و طاهرا صفحه بعد از المحررة فضانته آغاز می‏شده است (48)و یک صفحه آخر کتاب ناقص است.
 

اصطلاحات

1- التجصیص و الطبینی و ما یدعی بالفارسی آهک کاری (49).
2- کنک نشاندن (50).
3- طاس دمشقی مدرو برنج زر اندر سیم
4- طاس برنجی دمشقی نقره کوفت. 5- شربتی نقره کوفت سفید 60- آبخور حلبی
7- طشتک حلبی 8- گلاب دان کبود باسمه 9- شربتی بلدی زرد. 10- سبوچه کبود فقاعی لاجوردی (51)11- کاغذ سمرقندی، کاغذ تبریزی (52)12- دوشاب، ابس، 13- پیراهن کرباس 14- پوستین کول.

پی نوشت:

1- روضات الجنان ص 524 ج 1.
2- نقل از ورق اول کتاب صفحه A.
3- ورق 2 ب تا ورق 10 الف.
4- ورق 10 ب الی 13 الف.
5- ورق 13 ب.
6- ورق 14 الف تا اول 14 ب.
7- ورق 14 ب.
8- ورق 15 الف.
9- در اصل: ساقیه.
10- ورق 15 ب.
11- ورق 16 الف.
12- ورق 16 ب.
13- ورق 17 الف.
14- ورق 17 ب.
15- ورق 18 الف.
16- ورق 18 ب و 19 الف.
17- ورق 19 ب و 20 الف.
18- 19 الف و 20 ب.
19- ورق 20 ب و 21 الف.
20- ورق 21 ب.
21- ورق 21 ب، 22 الف.
22- 25 ب، 26 الف.
23- 26 ب 27 الف.
24- 27 ب 28 الف.
25- 28 ب 29 الف.
26- 29 الف.
27- ورق 36 الف - 37 الف.
28- ورق 37 ب- 38 الف.
29- ورق 38 ب - 39 الف.
30- ورق 43 ب تا 44 الف.
31- 44 ب تا 47 ب.
32- 49 ب.
33- 50 الف تا 52 ب.
34- ورق 57 تا 58 الف.
35- ورق 66 الف.
36- ورق 77 الف.
37- ورق 28 ب.
38- ورق 85 ب.
39- ورق 89 ب.
40- ورق 93 الف.
41- ورق 315 الف تا 317 ب.
42- ورق 319 ب و 320 الف.
43- ورق 320 ب تا 321 ب.
44- 321 ب تا 322 الف.
45- ورق ب ص 322-الف 323.
46- ورق 324 الف.
47- ورق 324 ب و 325 الف.
48- ورق 359 و 360 سیاه ب.
49- ورق 80 الف.
50- ورق 80 ب.
51- ورق 90 ب.
52- ورق 197 ب.
 

نویسنده: محمد جواد مشکور
این مقاله در تاریخ 1402/12/015 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط