جراحات علي (ع)
نويسنده: داستان دوستان
پس از جنگ احد، حضرت علي (ع) در حالي كه هشتاد زخم بزرگ به بدنش رسيده بود به بدنش رسيده بود به مدينه برگشت و بستري شد. پيامبر (ص) به عيادت علي عليه السّلام رفت ، آن حضرت مانند آن بود كه گوشت جويده شده را روي پوست چرمي قرار دهند، وقتي كه رسول خدا(ص) او را در آن حال ديد، قطرات اشك از ديدگانش جاري شد... پس از احوالپرسي ، دو زن جراح كه از طرف پيامبر (صلي اللّه عليه و آله) مأ مور زخم بندي بدن علي (ع) شده بودند به رسول اكرم (صلي اللّه عليه و آله) عرض كردند: اي رسول خدا (صلي اللّه عليه و آله) ما در مورد علي (ع) احساس خطر مي كنيم ، چرا كه پارچه هاي زخم بندي را داخل هر زخمي كه مي گذاريم ، از شكاف زخم ديگر بيرون مي آيد. عجيب اينكه : روايت شده : آن حضرت زخمهايش را كتمان مي كرد و به كسي نمي گفت ، و گفتارش اين بود: شكر و سپاس خداي را كه در جنگ نگريختم و پشت به دشمن نكردم . و بعد از شهادتش ، آثار آن زخمها را شمردند كه از سر تا قدم او اثر هزار زخم وجود داشت قربان ايثار و اخلاص و شكرگذاري تو اي علي بن ابيطالب .
منبع: محمد محمدي اشتهاردي
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
منبع: محمد محمدي اشتهاردي
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله