شاعر و رفتارهای چهارگانه با زبان
نويسنده: رضا اسماعیلی
اشاره:
با دقت نظر و تأمل در آثار شاعران متقدم و معاصر، بهطور كلي به چهار شيوة رفتاري با زبان توسط شاعران برميخوريم:
1. رفتار هنجار يا معيار
2. رفتار فراهنجار
3. رفتار فروهنجار
4. رفتار ناهنجار.
رفتار هنجار يا معيار
با عنايت به آنچه گفته آمد، ويژگيهاي اين نوع رفتار با زبان را ميتوان به شرح زير برشمرد:
1. رفتار هنجار با زبان بر پايه حفظ اصول، قواعد و هنجارهاي مقبول زباني استوار است.
2. عامل پويايي، بالندگي و مانايي زبان در اين شيوه رفتاري، «رقابت جمعي» است.
3. رابطة شاعر با زبان، رابطهاي متقابل و سازنده است.
نكتة آخر اينكه، براي تشخيص رفتار هنجار با زبان در هر عصر، تنها راه، مراجعه به آثار ادبي و شناخت و استخراج مؤلفههاي زباني مضبوط در آثار ادبي شاعران آن عصر است كه بسامد بالايي دارد. زيرا آنچه باعث مثلاً تمايز سبك شاعران عراقي از خراساني ميشود، ازجمله، ويژگيهاي گويشي متفاوت شاعران اين دو سبك است. كه ما از اين ويژگيها به «هنجارهاي ادبي» تعبير ميكنيم. در عصر حاضر نيز، شاعراني كه به يك سبك و سياق و با گويشي واحد شعر ميگويند، در طيف شاعراني قرار ميگيرند كه»رفتار هنجار» با زبان را اختيار كردهاند.
رفتار فراهنجار
رفتار فراهنجار با زبان، بر سه اصل زير استوار است:
1. رابطة متقابل شاعر با زبان
2. خلاقيت و نوآوري
3. هنجارگريزي اصلاحي مبتني بر «رسانندگي» و«زيباييشناختي.»
شاعراني كه به رفتار فراهنجار با زبان اعتقاد دارند، به خاطر آنكه در يك تعامل متقابل با زبان قرار گرفتهاند، ضمن بهرهبرداري از تواناييهاي زبان، در موارد ضرورت، به پيرايش نهاد زبان از طريق اصلاح قواعد دستوري و مرمت و بازسازي قالبهاي ادبي ميپردازند؛ و در نهايت، در نوزايش و تجديد حيات نهاد زبان، نقشي بزرگ بر عهده ميگيرند. براي مثال، «حافظ» و «نيما»، هريك در عصر خويش، در زمرة شاعراني بودهاند كه با زبان رفتاري «فراهنجار» داشتهاند. از همين رو، ضمن ارجگذاري به ميراث ادبي و حفظ قابليتها و اصالتهاي زباني، و با الهامگيري از آثار شاعران متقدم و معاصر خويش، با خلاقيتي شگفت، به آفرينش هنري روي آورده، و با بياني هنري به آفرينش آثاري دست زدهاند كه ديگران از خلق آنها عاجز بودهاند. آثار ادبي اين گروه از شاعران، در زمرة آثار ادبي «عالي» قرار ميگيرند.
رفتار فروهنجار با زبان
در رفتار فروهنجار با زبان، شاعر به خاطر فقر ادبي و ناتواني از برقراري يك رابطه خلاق و پويا با زبان، به تقليد كشيده ميشود و از آثار متقدمين و معاصرين خويش كليشه برميدارد. در اين شيوه رفتاري، شاعر چون نميتواند تا سقف زبان هنجار قد بكشد، به ناچار قباي زبان را به قامت كوتاه خويش ميبرد؛ و با اين كار، ظلمي بزرگ بر زبان روا ميدارد. البته گاهي نيز اين نوع رفتار با زبان، در نوعي از تعصب ادبي كور و بيمنطق ريشه دارد.
نكته آخر اينكه، در رفتار فروهنجار با زبان، رابطه شاعر با زبان، رابطهاي يكطرفه است. كه همين امر باعث به خطر افتادن اصالت و موجوديت زبان ميشود. زيرا رابطه اين شاعران با زبان، به علت فقر دانش و بينش ادبي و روي آوردن به تقليد، رابطهاي تهديدكننده است؛ كه در درازمدت موجب سايش و فرسودگي زبان ميشود. هرچند برقراري اين نوع رابطه با زبان، براي خود شاعر نيز، به نوعي «انتحار ادبي» ميماند!
رفتار ناهنجار با زبان
شاعراني كه به رفتار «ناهنجار» با زبان روي آوردهاند، با كشيده شدن به «هنجارگريزي» افراطي و تخريبي، در راهي گام برميدارند كه به سراب»فرماليسم محض» ختم ميشود. اين گروه از شاعران، در صدد هموار ساختن راهياند كه پيش از اين، مدعيان»هنر براي هنر» در آن گام نهاده و به بنبست رسيده بودند. براي يافتن تعريفي روشنتر از «رفتار ناهنجار» با زبان، بهترين توصيه، مطالعه آثار ادبي شاعران آوانگارد و پستمدرن معاصر است.
منبع: سوره مهر
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله