دفع بلا با صدقه

عصر خلافت شانزدهين خليفه عباسي «المعتضد» بود، او وزيري به نام «ابن الفرات» داشت، در آن عصر يک از شخصيت ها به نام ابوجعفر بسطامي زندگي مي کرد، ابن الفرات با ابوجعفر آن چنان بد بود که همواره درصدد نابودي ابوجعفر به سر مي برد، ولي به نتيجه نمي رسيد. مادر ابوجعفر از زمان کودکي ابوجعفر تا آن وقت، هميشه هنگام خواب او يک نان زير بالين او مي گذاشت و صبح آن را صدقه مي داد.
سه‌شنبه، 5 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دفع بلا با صدقه
دفع بلا با صدقه
دفع بلا با صدقه

نويسنده: محمد عوفي
عصر خلافت شانزدهين خليفه عباسي «المعتضد» بود، او وزيري به نام «ابن الفرات» داشت، در آن عصر يک از شخصيت ها به نام ابوجعفر بسطامي زندگي مي کرد، ابن الفرات با ابوجعفر آن چنان بد بود که همواره درصدد نابودي ابوجعفر به سر مي برد، ولي به نتيجه نمي رسيد.
مادر ابوجعفر از زمان کودکي ابوجعفر تا آن وقت، هميشه هنگام خواب او يک نان زير بالين او مي گذاشت و صبح آن را صدقه مي داد.
روزي ابن الفرات به ابوجعفر گفت:« داستان آن نان که هر شب مادرت آن را در زير بالين تو قرار مي دهد چيست؟ آيا اثر آن هيچگاه براي تو آشکار شده است؟»
ابوجعفر گفت:« از رسم هاي پيرزنان است و از پندارهاي آنها است.»
ابن الفرات گفت: چنين نگو، بدان که من ديشب در فکر براندازي تو بودم، براي اين کار انديشه ها و طرحهاي گوناگون به ذهنم آمد، تا اينکه خواب مرا ربود، در عالم خواب ديدم شمشيري در دست دارم و به تو حمله مي کنم، ولي هر بار که حمله مي کردم مادرت يک نان به دست مي گرفت و آن را سپر شمشير من قرار مي داد و همان سپر مرا از حمله کردن باز مي داشت، دريافتم که به برکت صدقه دادن مادرت نمي توانم بر تو چيره گردم.
آنگاه ابن الفرات به عذرخواهي پرداخت و همان ماجراي خواب ديدن و صدقه ي نان، موجب رابطه ي محکم و پر محبت بين ابن الفرات و ابوجعفر بسطامي گرديد و پيوند تنگاتنگ عارفانه بين آنها برقرار شد و صفا و صميميت بين آنها، جايگزين کينه و عداوت آنها گرديد.
منبع: کتاب داستانهاي جوامع الحکايات

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما