دل نوشته هایی به مناسبت روز مجلس
تصویب قانون شکفتن
قلم در دستهای توست تا به اندیشهای زلال، خوشبختی را بر پیشانی شهر بنویسی. میدانی که پشت این درهای بسته، هزار هزار چشم امید به توست؛ به تو که برگزیده شدی تا در تلاطم و هجوم توفانهای سیاست، امنیت و آسایش شهر را کشتیبان شوی. درست از آن روز که تمام آرزوهایم را خلاصه کردم در برگهای و نام تو را به صندوق هدیه دادم. از آن روز که یقین و اعتمادم رابه روشنی دستهای تو گره زدم و انتخابت کردم تا جای من، بر صندلیهای مجلس بنشینی. تا صدای من باشی از گلوی قانون، تا نماینده آرزوهای کوچک و بزرگ من باشی در بازار گرمی لایحهها. پس، آن هنگام که ستارههای خوشبختی و عدالت را بین دستهای امیدوار تقسیم میکنی، مرا از یاد مبر.
تکیه بر صلابت تو
ملّت، به استواری و صلابت حضورت تکیه کرده است. رنجهایمان را به صلابت شانههایت سپردهایم که پشتوانه دیروزها و امروزهاست. شکوه خستگیناپذیر کلامت، کوهها را از نفس انداخته است. پل میزنی امروز را به آینده، با واژه واژه کلامت، عشق را جان میدهی. اجاقهای معرفت از حرارت حرفهای شما روشن است. در چهاردیواری مجلس، سرنوشت شهر را، وطن را مینگارید. آرمانها و اعتقادهای یک ملت را تصویب میکنید تا ایمان، چلچراغ همیشه روشن وطن باشد و عشق، حرف اول و آخر همه. من یقین دارم که در قاموس تو، هیچ قانونی بالاتر از سرافرازی وطن نیست.
مصوبه عشق
فردا از آن ماست
به سمت جادههای کمال
سلام بر پیامآوران بقای جامعه که روزهای ما را از عطر ملایم تصویبهای خویش، سرمست میسازند.
درود بر مردانی از تبار آینه که سیاهیهای احتمالی را که در پی ریشه دواندن است، میزدایند!
مجلس، یعنی تجمع گلهای بوستان که گرد هم میآیند تا تصویر نوروز میهن را جهانی کنند.
چقدر لباس یکرنگی و اتحاد، به قامت رعنای مجلس میآید؛ آن هنگام که چهره دروغپرداز فتنه، به دست کُرسینشینان آن، یک صدا بر ملا میشود!
مجلس، یعنی تدوین کتابی ضروری که سطرهای آن، سرشار از اندیشههای منضبط و افکار منسجم است.
مجلس، یعنی هدایت آحاد ملت به سمت جادههای دلگشای کمال.
منبع: ماهنامه اشارات
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله