دعبل خزاعي در محضر ولايت
نويسنده: حسن نجفی
مقدمه:
امروزه کمتر خطيب و مداحي است که مرثيه سرائي و مداحي دعبل، او را شيفته اشعارش نکرده و برخي از اشعار او را حفظ و قرائت نکرده باشد. اين شاعر اهل بيت شايد تنها شاعري باشد که قدم به سزمين ايران نهاده و در محضر امام رضا (عليه السلام) مرثيه سرائي نموده است و سپس به شهرهاي ديگر ايران از جمله قم سفر نموده و از نزديک براي مردم ايران مداحي نموده است. به همين سبب از تمامي شعراي شيعه دعبل خزاعي بيشتر مورد عشق و محبت مداحان و علماي ايران قرار گرفته است.
دعبل از ديار فارس:
قصيده جاويدان دعبل:
امام به ايشان پيراهني بخشيدند و تمام سکه هايي که به نام حضرت رضا (عليه السلام)ضرب شده و به درهم رضويه مشهور بود را نيز به وي هديه نمودند و فرمودند که به زودي اين به کارت مي آيد و مصون و محفوظ خواهي ماند. نقل است فضل بن سهل نيز که وزير مأمون بود اسب راهواري به وي بخشيد و دعبل از خراسان خارج گرديد. در راه راهزناني که ايشان حمله مي کنند و تمام هدايا و اموال دعبل را غارت مي کنند. يکي از راهزنان زير لب براي خود زمزمه مي نمود که «أري فيئهم في غيرهم متقسما/و أيديهم من فيئهم صفرات.» دعبل از او مي پرسد اين شعر که مي خواني از آن کيست؟
او مي گويد: شاعر اين قصيده بر هيچ کس پوشيده نيست، شاعر اهل بيت دعبل خزاعي.
در اينجا دعبل خود را معرفي مي نمايد و چون امر برايشان آشکار مي گردد تمام اموال قافله را بر مي گردانند و سخن امام رضا (عليه السلام) تحقق مي يابد که به دعبل فرمود: اين پيراهن تو را محفوظ مي دارد.(2)
پس از دعبل قصد قم نمود و به شهر قم که رسيد خبر قصيده تائيه به آن شهر رسيده بود، چون به آنجا آمد او را بر منبر نشاندند و عرضه داشتند قصيده مدارس آيات را تلاوت کن. او نيز قصيده را براي آنان خواند و ايشان به او هدايايي بخشيدند و چون از جامه ي نزد دعبل آگاهي داشتند تقاضاي خريد آنرا نمودند اما دعبل از فروش آن سرباز زد و از قم خارج شد. گروهي از جوانان خود رأي گرد او جمع شدند و تقاضاي خريد جامه امام رضا (عليه السلام) را به هزار درهم نمودند اما او نپذيرفت. پس به ناچار پيراهن را به زور از وي گرفتند و ناله دعبل اثري ننهاد، در آخر مقداري از آن لباس را (آستين) به او دادند و هزار درهم بابت آن به وي بخشيدند. دعبل به سرزمين خود بازگشت در حالي که دزدان خانه وي را غارت نموده بودند و چيزي در بر نداشت تنها سکه هايي بود که امام به او بخشيده بود و فرموده بود که بزودي به آن نياز پيدا مي کني.(3)
تأثير شگرف:
براي مطالعه بيشتر در احوال دعبل مي توان به کتابهايي چون: مجالس المومنين، عيون أخبارالرضا، کشف الغمة، الأغاني ج20 و معجم الدباء، تاريخ الادب العربي و... مراجعه نمود.
محتواي قصيده:
مدارس آيات خلت من تلاوة
و منزل وحي مقفر العرصات
لآل رسول الله بالخيف من مني
و بالرکن و التعريف و الجمرات(5)
مدارس آيات الهي از تلاوت خالي شده است و محل وحي به بياباني خالي تبديل شده است. و آل رسول الله از خيف و مني و رکن و جمرات بيرون رفتند و اين مکان از آل پيامبر خالي است.
ديار عفاها جور کل منابذ
و لم تعف للأيام و السنوات
قفا نسأل الدار التي خف أهلها
متي عهدها بالصوم و الصلوات
دياري که جور و ستم دشمن آن را از وجود امامان معصوم پاک کرده است و گذشت روزها و سالها نقشي در آن نداشته اند.
بايستيد تا از خانه اي که اهل آن از آنجا رفته اند سؤال کنيم که چه زماني بود روزگاري که دراين خانه نماز و روزه بر پا مي شد.
و أين الالي شطت بهم غربة النوي
أفانين في الآفاق مفترقات
هم أهل ميراث النبي إذا إعتزوا
و هم خير سادات و خير حماة
کجا هستند آنهايي که دوري غربت آن ها را پراکنده کرد و مانند شاخه هاي درختان در زمين پراکنده گشتند. آنها (اهل بيت) ميراث پيامبر بودند در نسب خويش و بهتر و برتر حاميان دين او بودند.
قبور بکوفان و أخري بطيبة
و أخري بفخ نالها صلواتي
و قبر بأرض الجوزجان محله
و قبر بباخمرا لدي الغربات
و قبر ببغداد لنفس زکية
تضمنها الرحمن في الغرفات
قبرهايي در کوفه و مدينه منوره و قبري در کربلا که درود و سلام من برايشان باشد.
قبري در جوزجان (اشاره به قبر عيسي بن زيد بن علي) و قبري در باخمرا( قبر ابراهيم بن عبدالله بن الحسن بن علي) و قبري در بغداد (قبر امام موسي کاظم) که متعلق به نفس پاکي مي باشد که خداوند آن را در خانه هاي رحمت در بهشت قرار دهد.
قصيده دعبل که به اينجا رسيد امام رضا (عليه السلام) فرمود: آيا در اينجاي قصيده دو بيت اضافه کنم تا تمام گردد، دعبل عرض کرد بفرماييد اي پسر رسول خدا.
امام (عليه السلام) فرمود:
و قبر بطوس يا لها من مصيبة
ألحت علي الأحشاء بالزفرات
الي الحشر حتي يبعث الله قائما
يفرج عنا الهم و الکربات
و قبري هم در طوس است که چه مصيبت بزرگي است که اعماق وجود انسان را مي سوزاند. اين قبرها همچنان بر قرارند تا اينکه خداوند قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله) را ظاهر سازد، همان کسي که حزن و اندوه را از ما محو مي کند.
دعبل عرض کرد: اين قبري که در طوس است از کيست؟
امام فرمود: آن قبر من است.
فأما الممضات التي لست بالغا
مبالغها مني بکنه صفات
نفوس لدي النهرين من أرض کربلا
معرسهم فيها بشط فرات
اما مصائبي که من قادر نيستم آنها را ذکر کنم و وصفي از آن ذکر کنم بر افرادي نازل شدکه کنه آنها را نمي توان شناخت. افرادي که کنار فرات در کربلا فرود آمدند و کشته شدند...
فلولا الذي أرجوه في اليوم أو غد
تقطع قلبي إثرهم حسرات
خروج إمام لا محالة خارج
يقوم علي اسم الله و البرکات
پس اگر نبود آن کسي که من آرزو ظهورش را در امروز يا فردا دارم بواسطه اين مصائب قلب من از شدت حسرت و حزن متلاشي مي شد. اما ظهور امام مهدي (عليه السلام) يقينا تحقق مي يابد که بر پا مي خيزد و برکاتي را آشکار مي کند.
فيا نفس طيبي ثم يا نفس أبشري
فغير بعيد کل ما هو آت
فإني من الرحمن أرجو بحبهم
حياة لدي الفردوس غير تبات
پس اي نفس خوش باش و بشارت بده که وقت براي آن کس که خواهد آمد دير نيست. و من از خداوند دوستي ايشان را مي خواهم و سپس زندگي و حياتي در فردوس نعيم که هيچ قطع و کاستي در آن راه ندارد.
سرانجام دل پذير:
ذکر کرديم که دعبل به خاطر اشعاري که در وصف امام معصوم و مظلوميت ايشان مي سرود و در جامعه قرائت مي نمود حرکت فرهنگي خاص و ويژه اي را در بلاد اسلامي در پي داشت و خلفاي عباسي همواره در پي از بين بردن وي بودند. همانطور که خود مي گفت من پنجاه سال است چوبه اعدامم را بردوشم حمل مي کنم با اين حال دعبل عمر وطلاني را سپري نمود و در سال 246هـ.ق در سفرش به اهواز به شهادت رسيد و قبر ايشان امروز در شوش در استان خوزستان مي باشد. و ديوان اشعار او با همکاري دکتر محمد يوسف نجم و دکتر عبدالکريم اشتر جمع گرديد و به چاپ رسيد.(6)
پايان سخن:
الف- دوران شعري دعبل همزمان با ولايتعهدي امام رضا (عليه السلام) است و آزادي بهتري از لحاظ انديشه وجود داشت.
ب- قصيده مدارس آيات در حضور خليفه عباسي و اطرافيان او همچون فضل بن سهل خوانده شده است.
ج- اين قصيده در حضور امام رضا (عليه السلام) خوانده شد و مورد تأييد ايشان واقع گرديد. در نتيجه محتواي آن از صحت عقیدتی و تاریخی برخوردار است.
د- قرائت قصيده اي در مجلس مأمون و در حضور امام رضا (عليه السلام) بازتاب وسيعي در بلاد اسلامي پيدا مي کند، چنانچه اهالی قم از آن مطلع بودند.
و- حوادث و وقايع پس از سرودن قصيده «مدارس آيات» از جمله اعطاي جامه امام رضا (عليه السلام) به دعبل و داستان رهزنان و شفاي دختر و جاريه دعبل بازتاب دلنشيني براي شيعيان محسوب مي شود.
هـ- دفاع از اهل بيت در زبان شعري، جاودانگي خاصي در اذهان مردم مي گذارد. همانطور که آن رهزن نيز بيتي از اشعار دعبل را قرائت نمود.
پي نوشت :
1- وفيات الأعيان، ج2، ص 266.
2- عيون اخبار الرضا، ج2، ص 263.
3- مجالس المومنين، ج2، ص 517.
4- همان، ج2، ص 519.
5- الادب الملتزم بحب اهل البيت ص 85.
6- همان ص 87.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله