سیاسی شدن شیعیان در خاورمیانه

پژوهشگاه کارنگی از بنیادهای نزدیک به دولت ایالات متحده امریکا است که به تحقیق پیرامون مباحث استراتزیک می پردازد. مقاله حاضر یکی از آخرین عناوین منتشره این بنیاد است که ضمن دفاع جانبدارانه از سیاست های...
شنبه، 9 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سیاسی شدن شیعیان در خاورمیانه
سیاسی شدن شیعیان در خاورمیانه
سیاسی شدن شیعیان در خاورمیانه

منبع: سایت مؤسسه كارنگی

راجر شاناهان برگردان: واحد ترجمه فراز سیستم

پژوهشگاه کارنگی از بنیادهای نزدیک به دولت ایالات متحده امریکا است که به تحقیق پیرامون مباحث استراتزیک می پردازد. مقاله حاضر یکی از آخرین عناوین منتشره این بنیاد است که ضمن دفاع جانبدارانه از سیاست های دولت امریکا موقعیت شیعیان را در جهان اسلام تشریح کرده و می کوشد به نوعی در فحوای کلام سیاست تفرقه افکنانه را پی گیرد. به هر حال مطالعه متن حاضر در بررسی اهداف استکبار جهانی و استراتژی توسعه طلبانه ایشان مفید خواهد بود.
مسأله توسعه سیاسی شیعیان تنها پس از انقلاب ایران مورد علاقه ناظران سیاست‌های خاورمیانه‌ای قرارنگرفته است. موفقیت نامزدهای شیعیان در انتخابات اخیر عراق، نقش محوری حزب الله لبنان در بسیج تظاهرات حمایت‌آمیز از سوریه، و موفقیت نامزدهای شیعه در انتخاب شهرداری‌های استان‌های شرق عربستان سعودی بیانگر این واقعیت است كه هویت سیاسی جدید شیعه در حال شكل‌گیری در منطقه است. با تلاش‌های آمریكا جهت دموكراتیزه كردن منطقه، ممكن است شرایط برای تغییر جایگاه تاریخی و از لحاظ اقتصادی – اجتماعی نازل شیعیان از طریق اقدامات سیاسی مهیا شده باشد.
ناظران سیاسی پیش از این كه به سرعت نتیجه‌گیری كنند موفقیت انتخاباتی اخیر احزاب سیاسی شیعیه در عراق حاكی از اوج گرفتن فعالیت‌های سیاسی شیعیان در منطقه است. باید به فعالیت‌های سیاسی آنها در محیط محلی توجه كنند. شاید بهترین نمونه از تنوع علایق سیاسی شیعیان هم‌اكنون در لبنان قابل مشاهده باشد: حزب‌الله طرفدار ایران، نماینده بخشی – نه همه – جمعیت شیعه است. رقیب آن یعنی جنبش امل به وسیله موسی صدر كه محققی روحانی است تأسیس شد اما در حال حاضر نبیه‌‌بری غیرروحانی آن را هدایت و به جای ایران، سوریه از آن حمایت می‌‌كند. آیت‌الله محمد فدلله، روحانی شیعه لبنانی توانایی هدایت سیاسی شیعیان پیرو خود را دارد اما ترجیح می‌دهد استقلال خود را از هر دو حزب شیعه و نیز ایران حفظ كند. شیعیان همچنین حضوری قدرتمند در حزب كمونیست لبنان دارند.
تحلیلگران سیاسی غرب از سیاسی شدن شیعیان واهمه دارند كه تا حد زیادی بر پایه نتایج انقلاب ایران و این عقیده است كه سیاسی شدن شیعه همواره به رهبری روحانیون صورت می‌گیرد و از این رو به صورت خودكار ضدآمریكایی است. چنین دیدگاهی این حقیقت را نادیده می‌گیرد كه حكومت دینی به سبك ایران تنها برای درصد اندكی از گروه‌های سیاسی شیعه جذابیت دارد. برای مثال ابراهیم جعفری، نخست وزیر عراق، اعضا حزب‌الدعوه كابینه خود را از نزدیك شدن به ایران بر حذر داشت تا دیدگاه‌های آنها به دیدگاه‌های رهبران سیاسی ایران نزدیك نشود. همانطور كه ترس آمریكاییان در دوران جنگ سرد از این كه اتحاد شوروی سابق در پشت كلیه جنبش‌های سیاسی سوسیالیستی قرار دارد، باعث كورشدن نسبت به بی‌عدالتی‌های سیاسی و اقتصادی شد كه منجر به رشد این گونه احزاب گردید، تحلیلگران سیاسی نیز لازم است پیش از نتیجه‌گیری مبنی بر این كه كلیه راه‌های سیاسی شیعیان به تهران ختم می‌شود، شرایطی را كه شیعیان در هر دو كشور در آن قرار داردند به دقت بررسی كنند.
اما در نهایت نباید انكار كرد كه شیعه ساختاری ایدئولوژیك با ماهیتی فراكشوری دارد، یا این كه ایران بر احزاب سیاسی شیعه فعالانه تأثیرگذار است. برای مثال در عراق، پیوندهای تاریخی و آموزشی ایران با شیعیان جنوب كشور، اساس محكمی را برای تأثیرگذاری بین دو كشور ایجاد می‌كند. در عین حال، ایده ولایت فقیه آیت‌الله خمینی فقید، پلی ایدئولوژیك فراهم می‌كند كه رهبری ایران را به سایر شیعیان منطقه پیوند می‌دهد. حزب‌الله لبنان و شواریعالی انقلاب اسلامی عراق دو نمونه‌ای هستند كه قدرت نهایی تصمیم گیرنده در مسایل ایدئولوژی سیاسی آنها بر ایران متكی است اما شرایطی كه امكان اجرا شدن برای مفهوم ولایت فقیه را در ایران فراهم می‌كند در لبنان وجود ندارد، از این رو رهبریت سیاسی روحانیون در این كشور هدفی دور به نظر می‌رسد كه در كوتاه مدت قابل حصول نیست.
فرآیند دموكراتیزه كردن، راهی برای غلبه بر قید و بندهای سیاسی‌شان از طریق استفاده از مزیت جمعیت شیعیان به آنها عرضه می‌كند. در انتخابات عراق جمعیت 60 درصدی شیعه این كشور امكان یافتند كه به حقوق سیاسی خود كه قبلاً از آن محروم بودند دست پیدا كنند. در لبنان هر دو حزب شیعه‌ حامی تغییرات در قانون انتخاباتی كشور كه به شیعیان سهم بسیاركمتری نسبت به درصد جمعیتی آنها از كرسی‌های پارلمان می‌دهد، هستند. در حالی كه شیعیان از 40 سال پیش تاكنون در تلاش برای تغییر جایگاه سیاسی خود در سراسر منطقه بوده‌اند – از جذب چپگراترین احزاب گرفته تا فعالیت‌های فرهنگی تحصیلكردگان نجف در دهه‌های 50 و 60 – آنچه هم‌اكنون متفاوت به نظر می‌رسد این است كه در حال حاضر فضای بین‌المللی بازتری برای تبدیل مزیت جمعیتی شیعیان به قدرت سیاسی وجود دارد. این بدان معنا نیست كه در صورت دستیابی شیعیان كشورهای دیگر به قدرت سیاسی، آنها به مستعمره ایران تبدیل خواهند شد بلكه شرایط و رهبران محلی جهت‌گیری شیعیان را تعیین خواهند كرد.

شیعیان در جهان عرب

در حالی كه تغییر شرایط سیاسی در عراق و لبنان امكان ایفای نقش سیاسی مثبت‌تری را از سوی شیعیان عربستان سعودی و بحرین فراهم كرده است، آنها همچنان تحت تبعیض‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند. با وجود كمبود آمارهای مورد اطمینان در این زمینه، تصور می‌رود شیعیان عربستان سعودی 8 تا 10 درصد از جمعیت این كشور را تشكیل دهند اما در مناصب دولتی سهم متناسبی را به خود اختصاص نداده‌اند، هیچ یك از وزیران یا اعضای شورای محققان ارشد اسلامی (بلند پایه‌ترین مرجع دینی كشور) شیعه نیستند و فقط دو نفر از 150 عضو مجلس الشورا (شورای مشورتی) را شیعیان تشكیل می‌دهند. شیعیان همچنین با محدودیت‌های استخدامی مواجهند زیرا دولت استخدام شیعیان را درصنایع نفت و پتروشیمی و مناصب امنیتی دولتی محدود كرده است. در انتخابات اخیر شوراهای محلی، شیعیان اكثریت كرسی‌ها را در استان‌های شرقی و جنوبی كشور كه اكثریت جمعیت آن از شیعیان هستند، به دست آوردند.
حدود 60 درصد از جمعیت بحرین را نیز شیعیان تشكیل می‌دهند اما سنی‌ها حاكمیت سیاسی و اقتصادی كشور را در دست دارند (خاندان الخلیفه سنی است). شیعیان بحرین از این كه از پست‌های سیاسی محروم هستند ناراضی‌اند. بیكاری – آمارهای رسمی 15 درصد را نشان می‌دهد اما احتمالاً بیشتر باشد – در مناطق شیعه نشین متمركز است. اخیراً هزاران نفر از مردم بحرین ضمن دست زدن به تظاهراتی به دعوت جامعه اسلامی الوفاق و انجمن حركت اسلامی (گروه‌های شیعه مخالف؛ در بحرین تشكیل احزاب سیاسی غیرقانونی است) خواستار اصلاحات اساسی شدند.
ناظران از این امر نگرانند كه چنانچه به درستی با این اعتراضات برخورد نشود، ممكن است باعث اوج گرفتن كشمكش‌ها بین شیعیان و سنی‌ها شود.
دركویت، شیعیان حدود 25 درصد از جمعیت را به خود اختصاص داده‌اند و روابط دوستانه‌ای با دولت دارند اما از حضور در سطوح بالای مشاغل دولتی محرومند. در انتخابات پارلمانی جولای 2003، پنج نفر از شیعیان به مجلس 50 عضوی این كشور راه یافتند و نخست وزیر یكی از اعضای كابینه 16 نفره خود را از بین شیعیان انتخاب نمود هر چند این فرد بعداً استعفا داد.
شیعیان یمن نیز تقریباً 30 درصد از جمعیت این كشور را تشكیل می‌دهند كه عمدتاً درمناطق شمالی ساكن هستند. از 18 ژوئن 2004 نیروهای نظامی دولت یمن در مناطق كوهستانی شمالی كشور با هواداران حسین بدرالدین الهوتی، روحانی شیعه و مؤسس یك گروه اصولگرا به نام "جوانان مؤمن" درگیر شده‌اند. هدف این گروه گسترش شیعه نیست بلكه اعتراض به سیاست‌های رییس‌جمهور علی عبدالله صالح در حمایت از آمریكا می‌باشد.
در لبنان جمعیت شیعیان بزرگ‌ترین گروه دینی كشور را تشكیل می‌دهند (تقریباً 40 درصد). این شیعیان تحت رهبری[امام] موسی صدر در دهه 70 در اعتراض به محرومیت‌های اجتماعی جنبشی را آغاز كردند. نفوذ صدر منجر به ظهور دو حزب سیاسی شیعه مهم یعنی جنبش اَمَل و حزب‌‌الله شد. نبیه‌بری، رهبر امل، به ریاست پارلمان لبنان منصوب شد (بالاترین مقام سیاسی كه یك شیعه طبق قانون اساسی لبنان می تواند به آن دست یابد) و نیز 11 عضو در پالمان 128 نفری دارد. حزب الله 13 نفر عضو در پارلمان دارد و باسایر گروه های پارلمان ائتلاف كرده است. همچنین هفت نفر شیعه مستقل نیز در پارلمان عضو هستند.
سرنگونی رژیم بعثی عراق منجر به تغییرات عمده ای در عرصه سیاسی این كشور شد. شیعیان عراق (حدود 60 درصد از جمعیت) خط مقدم انتقال سیاسی دركشور بودند و مسایل مربوط به مشاركت سیاسی شیعیان، نقش دین در دولت و حضور ائتلافی را در دستور كار خود قرار دادند. اطمینان از قدرت آرای شیعیان در انتخابات برای آنان اهمیت داشت، از این رو احزاب شیعه به ائتلاف عراق متحد پیوستند كه شامل حزب الدعوه، شورایعالی انقلاب اسلامی عراق، مجمع ملی عراق و شورای سیاسی شیعه بود.
كابینه جدید التأسیس 32 عضوی عراق از سوی نخست‌وزیر شیعه، ابراهیم جعفری تشكیل شد و 18 نفر شیعه در آن حضور دارند.

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما