استعارگران و خليج فارس (ق2)
در طـول تـاريـخ بـشـريـت , حكومتهاى قدرتمند همواره به دنبال مـوقـعـيت ها,سرزمينها, مكانهايى استراتژيك و اقليم هايى جديد با شـرايـط مناسب و سوق الجيشى بوده اند تا بتوانند با تصرف و استقرا در آنـجا به منافع مادى و منابع اقتصادى خود بيفزايند. از زمانى كه اسـتعمارگران جهانى با خليج فارس آشناشدند,اين منطقه بخاطر وضـعيت حساس و استراتژيكش مورد طمع زورمداران غارتگرعالم واقـع گرديد. ما در اين مقاله به طور اجمال موقعيت خليج فارس , اسـتعمارگران و اهداف آنها در اين منطقه حساس جهانى را مورد بررسى قرار مى دهيم .
حدود سال 1510 ميلادى پرتغالى ها در درياى سرخ و اقيانوس هند بدون رقيب فرمانروايى داشتند بطوريكه براى مردم آنجا قانون وضع مى كردند و آنان رامجبور مى نمودند تا از آنها پيروى نمايند. اسـتعمارگران پرتغالى براى تثبيت جايگاه خود در خليج فارس در سـال 1513ميلادى جزيره هرمز را كه مدخل مهم خليج فارس بود پـس از يك دوره مقاومت شديد مردم جزيره تصرف كردند. آنها پس از اشـغال جزيره , قلعه محكمى در آن بنا كردند, تا بتوانند در مقابل مـردم بـومـى و نيروهاى خارجى مقاومت كنند. از آن پس پرتغاليها تـمـام درآمـد گـمـركات جزيره را ضبط مى كردند و هيچ خراجى به دولت ايران نمى دادند.
پـس از تصرف هرمز, بندر عباس را نيز تصرف كردند و آنجا را مركز تـجارت خودشان با داخل ايران قرار دادند و از كشتيهايى كه از آنجا عبور مى كردند حق عبور و ماليات دريافت مى نمودند. دولـت وقـت ايـران پـس از بـرقـرارى امنيت داخلى و خارج شدن ازجـنـگ باعثمانى ها تصميم گرفت كه پرتغاليها را از خليج فارس بـيـرون كـنـد. به همين به دليل حاكم فارس دستور داد كه جزيره هرمز را از دست پرتغاليها آزاد كند, لذا در سال1613 ميلادى حاكم فارس آنان را خارج كرد و قلعه آنها را ويران نمود. انـگـلـيسى ها: حدود سال 1620 ميلادى , انگليس كشتيهاى جنگى خـود را بـراى حـفـظ مـوقـعـيت كشورش به خليج فارس فرستاد, كـشـتيهاى جنگى با آرامش كامل به مدخل تنگه رسيدند, از طرف ديگر حاكم فارس نيز همراه با قشون خود پا به صحنه نبرد گذشت و عده اى را ماءمور محاصره قشم نمود. كشتيهاى انگليس باتوپخانه و قـشـون ايـرانـى بـا عنوان پياده قسمتى از قشم را ويران كردند و پـرتـغـالـيهامجبور شدند جزيره را تسليم كنند. در 21 نوامبر 1621 مـيلادى كميسيون مشترك ايران و انگليس براى مقابله با پرتغاليها در قـسـمـتـهـاى ديگر خليج فارس از جمله جزيره هرمز تشكيل و انـگليس موفق شد با وعده كمك به ايران در بيرون كردن پرتغاليها امتيازاتى را در منطقه كسب نموده و در آينده خود جاى پرتغاليهارا پركند.
هـلـندى ها: پس از پايان پذيرفتن اقتدار پرتغاليها در خليج فارس و روى كـار آمـدن انگليسى ها, هلندى ها هم در كنار انگليسى ها وارد مـيـدان تـجـارت و كـسب موقعيت در خليج فارس بخصوص ايران شـدند. كم كم وضع هلنديها در ايران بهتر ازانگليسى ها شد و نفوذ انـگـلـيـسـى هـا كـاهـش يافت و اين دو كشور, دو رقيب مقابل هم گرديدند و براى كسب امتيازات بيشتر به منازعه پرداختند. هـلـنـدى هـا پس از پيشرفت تجارى و نفوذى كه در منطقه خليج فـارس و ايـران پـيـدانموده بودند بلافاصله هشت كشتى جنگى به طـرف بـصـره فـرسـتادند و تجارتخانه انگليسى ها را در آنجا خراب كردند.
در سـال 1060 قمرى هلندى ها به مسقط هجوم آورده و پرتغاليها را نيز ازمسقطبيرون راندند. هلنديها مدتى در حدود 20 سال بيشترين منافع را از تجارت خليج فارس و مشرق زمين بردند. امـا رقـابـت شـديد بين انگليسى ها و هلنديها باعث شد كه بالاخره اسـتـعمار پيرانگليس با هزاران دسيسه و توطئه هلنديها را از خليج فـارس بيرون نمايد و خودجايگزين آنان گردد. از اين تاريخ به بعد انـگـلـيس در حدود سه قرن حاكم استعمارگر بلا منازع در خليج فـارس و ايـران گـرديـد و امـتياز قراردادهاى تجارى مهمى را در انحصار خود در آورد.
در خـلال حضور استعمار گرانه انگليسى ها در خليج فارس , دوبار مـردم غـيـورتـنـگـسـتان , بوشهر و دلوار در مقابل استعمار گران چـپاولگر در خليج فارس ايستادند و درس هاى عبرت آموزى به آنها دادنـد, بـار اول سال 1273 قمرى بودكه چهار صد تفنگچى غيور و دلاور تـنـگستانى به رهبرى باقرخان و پسرش احمدخان تنگستانى در مـقـابـل هـشـت هـزار نـيـروى انگليسى با سى فروند كشتى و تـعـدادزيـادى توپ , ايستادگى كردند و دفعه دوم (1339 قمرى ) مـردم دلير آن سرزمين به رهبرى و فرماندهى رئيس على دلوارى , خـالـو حـسـين دشتى و زاير خضر خان اهرمى در مقابل انگليسى ها ايستادگى كردند و در جنگ و گريزهاى متعدد,هزاران نفر از آنها را بـه هـلاكـت رسـانـدنـد و سـرانـجـام خـود بـه شـهـادت نـايل آمدند.روحشان شاد و راهشان جاودانه باد.
اهميت و موقعيت خليج فارس
تاريخچه اى مجمل از حضور استعمارگران
حدود سال 1510 ميلادى پرتغالى ها در درياى سرخ و اقيانوس هند بدون رقيب فرمانروايى داشتند بطوريكه براى مردم آنجا قانون وضع مى كردند و آنان رامجبور مى نمودند تا از آنها پيروى نمايند. اسـتعمارگران پرتغالى براى تثبيت جايگاه خود در خليج فارس در سـال 1513ميلادى جزيره هرمز را كه مدخل مهم خليج فارس بود پـس از يك دوره مقاومت شديد مردم جزيره تصرف كردند. آنها پس از اشـغال جزيره , قلعه محكمى در آن بنا كردند, تا بتوانند در مقابل مـردم بـومـى و نيروهاى خارجى مقاومت كنند. از آن پس پرتغاليها تـمـام درآمـد گـمـركات جزيره را ضبط مى كردند و هيچ خراجى به دولت ايران نمى دادند.
پـس از تصرف هرمز, بندر عباس را نيز تصرف كردند و آنجا را مركز تـجارت خودشان با داخل ايران قرار دادند و از كشتيهايى كه از آنجا عبور مى كردند حق عبور و ماليات دريافت مى نمودند. دولـت وقـت ايـران پـس از بـرقـرارى امنيت داخلى و خارج شدن ازجـنـگ باعثمانى ها تصميم گرفت كه پرتغاليها را از خليج فارس بـيـرون كـنـد. به همين به دليل حاكم فارس دستور داد كه جزيره هرمز را از دست پرتغاليها آزاد كند, لذا در سال1613 ميلادى حاكم فارس آنان را خارج كرد و قلعه آنها را ويران نمود. انـگـلـيسى ها: حدود سال 1620 ميلادى , انگليس كشتيهاى جنگى خـود را بـراى حـفـظ مـوقـعـيت كشورش به خليج فارس فرستاد, كـشـتيهاى جنگى با آرامش كامل به مدخل تنگه رسيدند, از طرف ديگر حاكم فارس نيز همراه با قشون خود پا به صحنه نبرد گذشت و عده اى را ماءمور محاصره قشم نمود. كشتيهاى انگليس باتوپخانه و قـشـون ايـرانـى بـا عنوان پياده قسمتى از قشم را ويران كردند و پـرتـغـالـيهامجبور شدند جزيره را تسليم كنند. در 21 نوامبر 1621 مـيلادى كميسيون مشترك ايران و انگليس براى مقابله با پرتغاليها در قـسـمـتـهـاى ديگر خليج فارس از جمله جزيره هرمز تشكيل و انـگليس موفق شد با وعده كمك به ايران در بيرون كردن پرتغاليها امتيازاتى را در منطقه كسب نموده و در آينده خود جاى پرتغاليهارا پركند.
هـلـندى ها: پس از پايان پذيرفتن اقتدار پرتغاليها در خليج فارس و روى كـار آمـدن انگليسى ها, هلندى ها هم در كنار انگليسى ها وارد مـيـدان تـجـارت و كـسب موقعيت در خليج فارس بخصوص ايران شـدند. كم كم وضع هلنديها در ايران بهتر ازانگليسى ها شد و نفوذ انـگـلـيـسـى هـا كـاهـش يافت و اين دو كشور, دو رقيب مقابل هم گرديدند و براى كسب امتيازات بيشتر به منازعه پرداختند. هـلـنـدى هـا پس از پيشرفت تجارى و نفوذى كه در منطقه خليج فـارس و ايـران پـيـدانموده بودند بلافاصله هشت كشتى جنگى به طـرف بـصـره فـرسـتادند و تجارتخانه انگليسى ها را در آنجا خراب كردند.
در سـال 1060 قمرى هلندى ها به مسقط هجوم آورده و پرتغاليها را نيز ازمسقطبيرون راندند. هلنديها مدتى در حدود 20 سال بيشترين منافع را از تجارت خليج فارس و مشرق زمين بردند. امـا رقـابـت شـديد بين انگليسى ها و هلنديها باعث شد كه بالاخره اسـتـعمار پيرانگليس با هزاران دسيسه و توطئه هلنديها را از خليج فـارس بيرون نمايد و خودجايگزين آنان گردد. از اين تاريخ به بعد انـگـلـيس در حدود سه قرن حاكم استعمارگر بلا منازع در خليج فـارس و ايـران گـرديـد و امـتياز قراردادهاى تجارى مهمى را در انحصار خود در آورد.
در خـلال حضور استعمار گرانه انگليسى ها در خليج فارس , دوبار مـردم غـيـورتـنـگـسـتان , بوشهر و دلوار در مقابل استعمار گران چـپاولگر در خليج فارس ايستادند و درس هاى عبرت آموزى به آنها دادنـد, بـار اول سال 1273 قمرى بودكه چهار صد تفنگچى غيور و دلاور تـنـگستانى به رهبرى باقرخان و پسرش احمدخان تنگستانى در مـقـابـل هـشـت هـزار نـيـروى انگليسى با سى فروند كشتى و تـعـدادزيـادى توپ , ايستادگى كردند و دفعه دوم (1339 قمرى ) مـردم دلير آن سرزمين به رهبرى و فرماندهى رئيس على دلوارى , خـالـو حـسـين دشتى و زاير خضر خان اهرمى در مقابل انگليسى ها ايستادگى كردند و در جنگ و گريزهاى متعدد,هزاران نفر از آنها را بـه هـلاكـت رسـانـدنـد و سـرانـجـام خـود بـه شـهـادت نـايل آمدند.روحشان شاد و راهشان جاودانه باد.