احکام غیبت

سؤال: آیا شوهر می‏تواند در مقابل دیگران عیوب زنش را بگوید و او را تحقیر کند، اگر چه به شوخی باشد؟ جواب: غیبت کردن مؤمن و نیز تحقیر مؤمن و کاری که موجب اذیت او می‏شود، جایز نیست.(9) سؤال: آیا گفتگو درباره رسوم، آداب، گفتار، کردار، طرز لباس پوشیدن، شکل ظاهری، ادا در آوردن روستاییها، شهریها و قبائل گوناگون ایران، غیبت محسوب می‏شود؟ جواب: اگر به قصد عیب جویی و مسخره کردن نباشد، اشکال ندارد.
سه‌شنبه، 3 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
احکام غیبت
شخصیت زن در اسلام
احکام غیبت

نويسنده:محمود اکبری

غیبت چیست؟

غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند.(1)
اگر صفت ناروا در شخصی باشد یا کاری انجام داده باشد که گناه است و دیگران از آن بی‏اطلاع‏اند و دوست ندارد کسی آن را برای دیگران بازگو کند، بازگو کردن آن پشت سر او برای دیگران غیبت است.(2)

احکام غیبت

غیبت هم برای گوینده و هم برای شنونده حرام است.(3)
سؤال: آیا انتقاد از مسئولین کشور و شهر، غیبت محسوب می‏شود؟
جواب: چنانچه هدف کوچک کردن آنها باشد، حرام است.(4)
سؤال: آیا در مسائل سیاسی و اجتماعی غیبت جایز است؟ ملاک و میزان چیست؟
جواب: اگر عنوان غیبت داشته باشد، جایز نیست.(5)
سؤال: آیا غیبت کردن از یک نفر یا دو نفر نامشخص، حرام است؟
جواب: مانع ندارد.(6)
سؤال: اگر شخصی قدش کوتاه است و پشت سرش بگویند که قدش کوتاه است، آیا غیبت محسوب می‏شود؟
جواب: نسبت به صفات ظاهره که همه از آن آگاهی دارند، اگر قصد هتک و تحقیر نداشته باشد، اشکال ندارد.(7)
سؤال: آیا غیبت بچه نابالغ ممیز یا غیر ممیز جایز است؟
جواب: در بچه ممیز جایز نیست.(8)
سؤال: آیا شوهر می‏تواند در مقابل دیگران عیوب زنش را بگوید و او را تحقیر کند، اگر چه به شوخی باشد؟
جواب: غیبت کردن مؤمن و نیز تحقیر مؤمن و کاری که موجب اذیت او می‏شود، جایز نیست.(9)
سؤال: آیا گفتگو درباره رسوم، آداب، گفتار، کردار، طرز لباس پوشیدن، شکل ظاهری، ادا در آوردن روستاییها، شهریها و قبائل گوناگون ایران، غیبت محسوب می‏شود؟
جواب: اگر به قصد عیب جویی و مسخره کردن نباشد، اشکال ندارد.
سؤال: آیا بررسی کارهای مسئولی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی در غیاب او از نظر شرع مقدس، غیبت محسوب می‏شود؟
جواب: بررسی مسائل اجتماعی و انتقادهای سازنده و مثبت، غیبت محسوب نمی‏شود.(10)
سؤال: در بین بعضی از مردم مرسوم است که وقتی می‏خواهند نشانی شخصی را بدهند، مثلاً می‏گویند: «همان که قدش کوتاه است» یا «شکمش بزرگ است» و مانند این تعبیرات، اگر آن فرد را بشناسیم و بدانیم که با این حرفها ناراحت می‏شود، آیا غیبت محسوب می‏شود؟
جواب: در صورتی که این صفات در عرف، جنبه مذمت داشته باشد، جایز نیست.(11)
سؤال: آیا غیبت کردن از مسئول اداره و یا کارمندی که خلاف مرتکب شده، جایز است؟
جواب: اگر به قصد نهی از منکر باشد و اثر داشته باشد، لازم است.(12)

موارد جواز غیبت

1. غیبت متجاهر به فسق (کسی که علنی و آشکار گناه می‏کند)، که در مورد همان گناهش به اتفاق فقها جایز است و اما نسبت به گناهان دیگرش که پنهان است، مورد اختلاف است.
2. موارد تظلّم شخص از کسی که در حق او ظلم کرده، که می‏تواند ظلم او را بیان کند.
3. موارد مشورت، مانند کسی که می‏خواهد دخترش را به کسی بدهد، و با شخصی در مورد آن فرد مشورت می‏کند که آن شخص می‏تواند عیب پسر را نقل کند.
4. در موارد خیرخواهی و نصیحت، مثل اینکه شخصی با کسی رفیق شود و انسان احتمال دهد که این رفاقت منجر به فساد آن شخص شود. در این صورت، چون رفیق او آدم بدی است، می‏توان در مقام نصیحت و خیرخواهی، عیب او را ذکر نمود.
5. کسی که می‏خواهد به دین ضرر بزند.
6. کسی که می‏خواهد به خودش ضرری بزند که لازم است او را حفظ نمود.
7. کسانی که نوشته‏های مسموم، منحرف کننده و باطل دارند.(13)

توبه از غیبت

پس از واقع شدن غیبت، توبه و پشیمانی از آن واجب است و احتیاط مستحب آن است که از غیبت شده، اگر فسادی بر آن مترتب نگردد، حلالیت بطلبد و یا برای او استغفار کند.(14)
بنابراین، اگر غیبت شونده از دنیا رفته، برای او بسیار استغفار کند و اگر زنده است و انسان بزرگوار و باگذشتی است و گفتن به او عداوت و دشمنی و فتنه ایجاد نمی‏کند، احتیاط مستحب آن است که از وی حلالیت بطلبد و اگر احتمال می‏دهد که مراجعه به او سبب عداوت و فتنه می‏شود، به وی مراجعه نکند و در عوض برای او بسیار استغفار کند.
سؤال: اگر کسی غیبتی از شخصی کرده، همچنین تهمتی زده یا شنیده، در این موارد باید رضایت فرد غیبت شده و شخص تهمت زده شده را جلب کند یا خیر؟
جواب: لازم نیست، ولی باید توبه کند.(15)
سؤال: اگر فردی غیبت فرد دیگر را نموده، آیا باید برای توبه کردن، از طرف مقابل طلب رضایت نماید یا اینکه تنها استغفار کافی است؟ در صورت مانع بودن شرم و حیا، چه باید کرد؟
جواب: استغفار کافی است.(16)

پی نوشت:

1. استفتائات آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی)، ج 1، ص 153، س 552ـ554.
2. استفتائات امام خمینی(رحمت الله علیه)، ج 2، ص 618، س 9.
3. همان.
4. جامع المسائل آیت اللله العظمی فاضل لنکرانی(مدظله العالی)، ج 1، ص 252، س 980.
5. همان، س 981.
6. استفتائات امام خمینی(رحمت الله علیه)، ج 2، ص 619.
7. همان، س 11.
8. همان، س 14.
9. احکام روابط زن و شوهر، ص 57.
10. همان، س 557.
11. استفتائات جدید آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی)، ج 1، ص 154، س 556.
12. همان، س 555.
13. منهاج الصالحین، ج 1، م 39 تقلید؛ استفتائات جدید، ص 209.
14. منهاج الصالحین، ج 1، فی التقلید، م 29.
15. استفتائات امام خمینی(رحمت الله علیه)، ج 2، ص 620، س 16؛ جامع المسائل آیت اللله العظمی فاضل لنکرانی(مدظله العالی)، ج 1، ص 252.
16. استفتائات امام خمینی(رحمت الله علیه)، ص 621، س 21؛ جامع المسائل آیت اللله العظمی فاضل لنکرانی(مدظله العالی)، ج 1، ص 982.

منبع: ماهنامه مبلغان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.