خورشيد جمالش

چو خورشيد جمالش مشرق از برج كمال آمد خدا را شد جلوه‌گر بر خلق اشراق جمال آمد شد از برج عبوديت عيان شمس ربوبيّت تجلّى جمال آن جا تجلّى جلال آمد ز مشرق تافت بدرى مشرق اندر ليلة القدرى
پنجشنبه، 13 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
خورشيد جمالش

خورشيد جمالش

شاعر: فؤاد كرمانى

چو خورشيد جمالش مشرق از برج كمال آمد

 خدا را شد جلوه‌گر بر خلق اشراق جمال آمد

شد از برج عبوديت عيان شمس ربوبيّت

تجلّى جمال آن جا تجلّى جلال آمد

ز مشرق تافت بدرى مشرق اندر ليلة القدرى

كه شمس طلعتش تمثال وجه بى مثال آمد

عيان بر ممكنات از نور واجب شد يكى ممكن

 كه چون او ممكنى در بينش ممكن محال آمد

ز بستان امامت خاست سروى معتدل قامت

 كه ظلش عقول انبيا را اعتدال آمد

به سيماى حسن دهر از حسين آورد فرزندى

 كه احسن احسن از جان آفرينش بر خصال آمد

توان در صبر و حلمش يافت علمش را كه در عالم

 كمال علم آن دارد كه حلمش را كمال آمد

روا باشد گرش در رتبه شمس الاوليا خوانم

 كه در چرخ عبوديت جمالش بى همال آمد

نبى را رفرف آمد توسن معراج و اين شر را

 به سير ناقه تا معراج احمد انتقال آمد

چو معراج محمّد (ص) نيستى بود از تعيين‌ها

 به معراج اين على را با محمّد (ص) اتصال آمد

چنان در نيستى معراج كرد آن شاه لاهوتى

 كه اين خرگاه هستى همچو گردش از پغال آمد

از آن روز سيد آمد ساجدين را نزد مشتاقان

كه در ليل و نهارش سجده كردن اشتغال آمد

اگر خواهى ز حالش بو برى بنگر در آثارش

كه اهل حال را بويى ز حالش از مقال آمد

بنوش از جام توحيد كلامش گر عطش دارى

 كه جان تشنه كامان زنده زين آب زلال آمد

هر آن كو عبد حق گشت مرآت جمال حق

 خدا را اندر او بنگر كه مرآت جمال آمد

مرا ديدار يزدان تا ابد ديدار او باشد

 كه اين چهره از ازل مرآت حسن لايزال آمد

«فواد» اندر دو عالم از تو ديدار تو مى‌خواهد

 كه از فضل توانش هم اين لسان و اين سؤال آمد



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما