تاریخچه پل های اصفهان(1)
بطوریكه گفته شد رودخانه زاینده رود از مغرب به مشرق جارى است و رودخانه ایست قدیمى و از هنگامى كه شهر اصفهان محل سكونت شده و ساكنان نیاز به ارتباط با قسمت هاى دیگر آن داشتهاند ناگزیر به ساختن پل گردیدهاند، بدیهى است هر ارتباطى كه بین دو قسمت اصفهان ضرورت یافته پل ارتباطى آن زودتر ساخته شده است.
آنچه مسلم است پل هاى مارنان و شهرستان و الله وردیخان و خواجو از پل هائى هستند كه در مرحله اول احتیاج ساخته شده اند، منتهى در اثر كثرت ایاب و ذهاب فرسوده و خراب شده و تجدید بناء گردیدهاند از همین نكته كه گفته شد معلوم گردید اینكه مىگویند پل شهرستان از احداث سلسله ساسانیان است درست مىباشد چه نخستین پلى است كه دو قسمت اصفهان را بیكدیگر ارتباط مىداده است. ولى در اثر فرسودگى در زمان دیالمه و دیگران ترمیم و تجدید گردیده است. براى اینكه روشن گردد كه در چه محلهائى نیازمند ارتباط بودهاند تمام پل هائى كه در خود شهر و اطراف آن براى ارتباط بین دو قسمت رودخانه ساخته اند ذكر میگردد:
این پل میان پل هاى الله وردیخان و خواجو بنا شده و وسیله اتصال و ارتباط باغهاى سلطنتى واقع در شمال و جنوب رودخانه زاینده بوده است، و چون جوى كوچك سنگى روى این پل تهیه شده بود كه آب از آن عبود كند با این نام مشهور شده است. آن جوى كوچك ظریفى از سنگ بوده كه در عهد صفویه بر روى پل تعبیه كرده بودند و این جوى، آب را از طرفى به طرف دیگر پل جارى مى كرده است. این پل بیست و یك دهانه دارد كه با سنگ و آجر بنا شده است. ولى در سال هاى اخیر جوى پر و مسطح گردیده است. نسبت به ثبت تاریخى این پل اقدام گردیده است ولى تاكنون به ثبت نرسیده است.
چهارفرسنگ به شهر اصفهان مانده رودخانه زاینده رود به شكل مارپیچى راست خم گشته وارد شهر مى گردد و و گفته اند كه به همین جهت قریه مارنان را مارنان یا ماریانان گفته اند و در همین محل پل مارنان را ساخته و جلفا را بقریه مارنان اتصال مى دهد پل مزبور اكون داراى هفده دهانه است ولى در پیش بیش از هفده دهانه داشته است كه حالا بسته شده است. این پل را پل سرفراز هم نامیده اند و وجه تسمیه اش را چنین بیان كرده اند كه در زمان شاه سلیمان صفوى یكى از ثروتمندان ارامنه آن را ساخت و به قلب سرفراز نائل گردید و مدتى هم به همان نام سرفراز مشهور بود. در هر حال متمول مزبور تعمیرى كرده است چه این پل قبل از آن وجود داشته است منتهى هر چه عبور و مرور به نسبت جمعیت زیادتر مى شده پل فرسوده مى گردیده است و احتیاج به تعمیر و تجدید بناء حاصل مى گردیده است ثبت تاریخى این پل در گردش ادارى است.
این پل از نظر معمارى بسیار جالب و بعقیده باستان شناسان مربوط به دوره ساسانیان است و پایه هاى آن بر روى سنگهاى طبیعى كف رودخانه استوار گردیده است عدهاى هم ساختمان آن را به دوره دیلمیان مربوط مى دانند. این پل در نه كیلومترى مشرق پل خواجو واقع شده است ثبت این پل در گردش ادارى است.
امروزه این پل را پل شهرستان مى نامند، ولى در روزگاران قدیم جسر حسین و پل جى هم نامیده مىشده. از نویسندگان قدیم، مفضل بن سعدبنحسین مافروخى اصفهانى در كتاب خود بنام محاسن اصفهان، از این پل بنام جسر حسین یاد كرده است و قصرهایى كه نزدیك این پل بنا شده بوده را ستوده است. با توجه به مطالب كتب تاریخى و آثار به دست آمده كه به آن اشاره خواهد شد، پل مذكور از پلهاى معروف اصفهان در دوران دیلمیان و سلجوقیان بوده است. بر پایه شباهت پل شهرستان با پلهاى ساسانى خوزستان، مانند: پل شادروان شوشتر و پل دزفول، اساس و بنیاد این پل را به دوران ساسانى نسبت دادهاند. زیرا توجه ساسانیان به پل سازى كه یكى از لازمههاى شهرهاى كنار رودخانه یا است شهرت دارد.
اقدامات ساسانیان در زمینه ایجاد تاسیسات زیربنایى، نظیر جاده، پل، سد و كانالهاى آبرسانى، نشانهاى از توجه آنها به برنامه ریزى عمرانى است و از پیش مىتوان پذیرفت كه شكوفایى زندگى شهرى با جمعیت رو به افزایش شهرها، بدون وجود تجهیزات فوق، امكانپذیر نبوده است. برخى از آثار بجا مانده از تاسیسات ساسانى و همچنین اشارات مورخین اسلامى به جنبه هایى از اقدامات مزبور، بیانگر توجه ساسانیان به هر دو نوع برنامه ریزى فوق الذكر است. افزایش جمعیت و گسترش ابعاد شهرها، بى شبهه مسایل متعدى بر كارگردانان عصر ساسانى مطرح مىكرد كه از آن جمله، مشكل تامین آب مردم بود. ساسانیان سدهاى متعدد بدین منظور ایجاد كردند و به توزیع آب، میان شهرنشینان اهتمام نمودند. سپس با استفاده از نوشته هاى اصطخرى و این حوقل در مىیابیم كه حتى قرنها پس از اسلام، اداره تقسیم آب در شهرهایى چون سمرقند، به عهده زرتشتیان بود.
سمرقند، منبع آبى مهم و شبكه توزیعى از لولههاى فلزى (قلعى) داشت و نمودارى از ابتكارات ارزنده ساسانیان به شمار مىرفت. توزیع آب در محلات نیشابور نمونه دیگرى از اقدامات ساسانیان در زمینه تاسیسات آبرسانى شهر ى است. در زمان قدیم، آب رودخانهاى را كه از طرف شمال به شهر نیشابور سرازیر مىشد، از زیرزمین به داخل شهر مىآوردند و آن را پس از رسیدن به شهر، به وسیله رشتههاى متعدد قنوات به محلههاى و خانهها تقسیم مىكردند. به طورى كه تقریباً بیشتر مناطق، داراى آب جارى بوده است.
تقسیم آب زاینده رود نیز همانطور كه ذكر شد، به اردشیر بابكان نسبت داده شده است. شاید احداث مادى هاى اصفهان نیز از اقدامات دوره ساسانى باشد. این رسته یادآور مى شود كه نامگذارى رودخانه زرین رود (زاینده رود) از اقدامات اردشیر بابكان بوده است.
از لاشه سنگ و ملات براى ساختن پل استفاده شده است.
پل شهرستان داراى یازده چشمه و دوازده پایه سنگى بزرگ است دو دهنه كنارى آن، مربوط به نهرهاى منشعب از رودخانه است. بر روى هر كدام از پایه هاى سنگى، یك طاقنما دیده مىشود كه از پایه سوم (سمت جنوب) شروع شده و تعداد آنها به هشت عدد مى رسد، ابعاد آنها متفاوت است در سمت شمال پل، بنایى از خشت و آجر ساخته شده كه سقف آن فرو ریخته بود. بنا داراى اتاق كوچك و دو طاقنما به عرض 1/16 متر و ارتفاع 93 سانتیمتر مىباشد. این ساختمان به گمرك خانه شهرت دارد كه مرمت كرده و به صورت چاپخانه سنتى در آورده اند.
در یكى از جرزها، یك ستون مدور آجرى به ارتفاع 1/30 سانتیمتر به دست آمده كه ابعاد آن 25*17/5*5 سانتیمتر و قرمز رنگ مى باشد آجرها، به دلیل اینكه بتوانند ستون دایرهاى شكل ایجاد كنند، به صورت ذوزنقهاى ساخته شده اند.
به نظر مى رسد تمام پل از سنگ و ملات ساخته شده و سپس بعد از ویرانى كه بر اثر طغیانهاى مكرر زاینده رود صورت گرفته، طاقها را مرمت كردهاند. آثار مرمت، به خاطر ناهمگونى قوس هاى طاق مشخص مىباشد . آثار بجامانده از پل و مرمتها را اینگونه مىتوات تقسیم بندى كرد:
1 - آثار بناى اولیه در پا طاق قوس ها كه از سنگ و ملات استفاده شده، با پایههاى پل از نظر مصالح یكسان مى باشند.
2 - آثار مرمت بعدى كه به شیوه اولیه ساختمان پل و با سنگ و ملات انجام گرفته است. این مصالح اندكى با مصالح اولیه از نظر ابعاد سنگها متفاوت مى باشد.
3 - قسمتهاى بالاى طاق چشمهها كه مرمت شده، در دوران بعدى (احتمالاً سلجوقیان) با آجر مرمت شده است. ابعاد آجرهاى این قسمت 25*25*5 و رنگ قرمز ملایم مىباشند. آجرهاى مذكور با آجرهاى ستون روى پل، از نظر جنس و ابعاد یكسان مى باشد. بر روى آجرها از اندود مقاومى استفاده شده است.
4 - قسمتهاى دیگرى از پل، از جمله حاشیه قوسها و بعضى نقاط دیگر طاقها یا آجرهایى به ابعاد 26*26*5 به رنگ كرمى مایل به سبز مرمت شده است. این مرمت بر اساس نوع آجرها، احتمالاً به دوران صفوى مربوط مىگردد. نمونه آجرهاى یاد شده در ساختمان پل خواجوى اصفهان نیز به كار گرفته شده و مرمتهاى دوران اخیر نیز با آجرى به همین شكل انجام گرفته است.
5 - آجرهاى دیگر در مرمت پل به كار گرفته شده كه ابعاد آن عبارتند از: 20*20*4 23*23*7 سانتیمتر، رنگ این آجرها، كرمى مایل به زرد و كرمى مایل به قرمز است.
در دوران آل بویه، سلجوقى و صفوى، مورد مرمت كلى قرار گرفته است. اهمیت پل كه تا دوران صفوى، راه اصفهان به شیراز از فراز آن مىگذشت، محرز مىباشد.
اصفهان، داراى دو پل دیگر نیز هست كه به شیوه پل شهرستان، بر روى صخرههاى كف رودخانه ایجاد شدهاند. ساختمان اولیه آنها را نیز به دوران پیش از اسلام نسبت مىدهند، مانند پل مارنان . پل مزبور در طغیانهاى زاینده رود ویران شده و در سال 1367 به طور كامل بازسازى شد. در عكسى كه زمان ویرانى پل برداشته شده است، مىتوان استفاده از مصالح متنوع را، مانند پل شهرستان، مشاهده كرد؛ همچنین پل خواجو كه در دوران صفوى به طور كامل بازسازى شد. بنابراین شاید بتوانیم اساس بناى این سه پل را از احداثات زمان ساسانیان بدانیم.
از دیوار خشتى كه به موازات رودخانه، در حفارى سال 1352 به دست آمد، مىتوان پى برد كه قسمت شمالى پل - كه شهرستان نامیده مى شده - كاملاً محصور بوده و راه دست یافتن به شهر، تنها از طریق بناى گمرك خانه پل بوده و در واقع گمرك خانه، دوازه شهرستان محسوب مى شده است.
یا آثار بجا مانده از پل و پیرامون آن، مى توان نتیجه گرفت كه پل شهرستان در دوره ساسانى ساخته شد و سپس در دوران بعد از اسلام، به دفعات مورد مرمت قرار گرفت. زیرا پل، بنایى است كه براى همگان سودمند است و باید آن را حفظ مىكردند. بناى گمرك خانه پل، مربوط به دوران بعدى است. با این نوع بناها از روزگار آل بویه آشنا هستیم. نمونههاى از آن، در بند امیر در جلگه مرودشت باقى مانده است. ولى به احتمال زیاد، این شیوه ماخوذ از دوره پیش از اسلام مىباشد و، شاید گمرك خانه بر بنایى كهنتر ساخته شده باشد. بنابراین اگر ساختمان اولیه تپه اشرف را بناى تدافعى قلمداد كنیم، دلیل منطقى خواهیم یافت كه نگهبانى از پل ورود و خروج به شهر را از وظایف ساكنان قلعه بدانیم.
منبع:www.isfahan.us
آنچه مسلم است پل هاى مارنان و شهرستان و الله وردیخان و خواجو از پل هائى هستند كه در مرحله اول احتیاج ساخته شده اند، منتهى در اثر كثرت ایاب و ذهاب فرسوده و خراب شده و تجدید بناء گردیدهاند از همین نكته كه گفته شد معلوم گردید اینكه مىگویند پل شهرستان از احداث سلسله ساسانیان است درست مىباشد چه نخستین پلى است كه دو قسمت اصفهان را بیكدیگر ارتباط مىداده است. ولى در اثر فرسودگى در زمان دیالمه و دیگران ترمیم و تجدید گردیده است. براى اینكه روشن گردد كه در چه محلهائى نیازمند ارتباط بودهاند تمام پل هائى كه در خود شهر و اطراف آن براى ارتباط بین دو قسمت رودخانه ساخته اند ذكر میگردد:
1- پل اورگان:
2- پل بابا محمود:
3- پل زمان خان:
4- پل ورزنه
5- پل سروش آذران:
6- پل چوم:
7- پول جویى
این پل میان پل هاى الله وردیخان و خواجو بنا شده و وسیله اتصال و ارتباط باغهاى سلطنتى واقع در شمال و جنوب رودخانه زاینده بوده است، و چون جوى كوچك سنگى روى این پل تهیه شده بود كه آب از آن عبود كند با این نام مشهور شده است. آن جوى كوچك ظریفى از سنگ بوده كه در عهد صفویه بر روى پل تعبیه كرده بودند و این جوى، آب را از طرفى به طرف دیگر پل جارى مى كرده است. این پل بیست و یك دهانه دارد كه با سنگ و آجر بنا شده است. ولى در سال هاى اخیر جوى پر و مسطح گردیده است. نسبت به ثبت تاریخى این پل اقدام گردیده است ولى تاكنون به ثبت نرسیده است.
8- پل فلاورجان:
9- پل نیاصرم:
10- پل مارنان
چهارفرسنگ به شهر اصفهان مانده رودخانه زاینده رود به شكل مارپیچى راست خم گشته وارد شهر مى گردد و و گفته اند كه به همین جهت قریه مارنان را مارنان یا ماریانان گفته اند و در همین محل پل مارنان را ساخته و جلفا را بقریه مارنان اتصال مى دهد پل مزبور اكون داراى هفده دهانه است ولى در پیش بیش از هفده دهانه داشته است كه حالا بسته شده است. این پل را پل سرفراز هم نامیده اند و وجه تسمیه اش را چنین بیان كرده اند كه در زمان شاه سلیمان صفوى یكى از ثروتمندان ارامنه آن را ساخت و به قلب سرفراز نائل گردید و مدتى هم به همان نام سرفراز مشهور بود. در هر حال متمول مزبور تعمیرى كرده است چه این پل قبل از آن وجود داشته است منتهى هر چه عبور و مرور به نسبت جمعیت زیادتر مى شده پل فرسوده مى گردیده است و احتیاج به تعمیر و تجدید بناء حاصل مى گردیده است ثبت تاریخى این پل در گردش ادارى است.
11- پل شهرستان
این پل از نظر معمارى بسیار جالب و بعقیده باستان شناسان مربوط به دوره ساسانیان است و پایه هاى آن بر روى سنگهاى طبیعى كف رودخانه استوار گردیده است عدهاى هم ساختمان آن را به دوره دیلمیان مربوط مى دانند. این پل در نه كیلومترى مشرق پل خواجو واقع شده است ثبت این پل در گردش ادارى است.
امروزه این پل را پل شهرستان مى نامند، ولى در روزگاران قدیم جسر حسین و پل جى هم نامیده مىشده. از نویسندگان قدیم، مفضل بن سعدبنحسین مافروخى اصفهانى در كتاب خود بنام محاسن اصفهان، از این پل بنام جسر حسین یاد كرده است و قصرهایى كه نزدیك این پل بنا شده بوده را ستوده است. با توجه به مطالب كتب تاریخى و آثار به دست آمده كه به آن اشاره خواهد شد، پل مذكور از پلهاى معروف اصفهان در دوران دیلمیان و سلجوقیان بوده است. بر پایه شباهت پل شهرستان با پلهاى ساسانى خوزستان، مانند: پل شادروان شوشتر و پل دزفول، اساس و بنیاد این پل را به دوران ساسانى نسبت دادهاند. زیرا توجه ساسانیان به پل سازى كه یكى از لازمههاى شهرهاى كنار رودخانه یا است شهرت دارد.
اقدامات ساسانیان در زمینه ایجاد تاسیسات زیربنایى، نظیر جاده، پل، سد و كانالهاى آبرسانى، نشانهاى از توجه آنها به برنامه ریزى عمرانى است و از پیش مىتوان پذیرفت كه شكوفایى زندگى شهرى با جمعیت رو به افزایش شهرها، بدون وجود تجهیزات فوق، امكانپذیر نبوده است. برخى از آثار بجا مانده از تاسیسات ساسانى و همچنین اشارات مورخین اسلامى به جنبه هایى از اقدامات مزبور، بیانگر توجه ساسانیان به هر دو نوع برنامه ریزى فوق الذكر است. افزایش جمعیت و گسترش ابعاد شهرها، بى شبهه مسایل متعدى بر كارگردانان عصر ساسانى مطرح مىكرد كه از آن جمله، مشكل تامین آب مردم بود. ساسانیان سدهاى متعدد بدین منظور ایجاد كردند و به توزیع آب، میان شهرنشینان اهتمام نمودند. سپس با استفاده از نوشته هاى اصطخرى و این حوقل در مىیابیم كه حتى قرنها پس از اسلام، اداره تقسیم آب در شهرهایى چون سمرقند، به عهده زرتشتیان بود.
سمرقند، منبع آبى مهم و شبكه توزیعى از لولههاى فلزى (قلعى) داشت و نمودارى از ابتكارات ارزنده ساسانیان به شمار مىرفت. توزیع آب در محلات نیشابور نمونه دیگرى از اقدامات ساسانیان در زمینه تاسیسات آبرسانى شهر ى است. در زمان قدیم، آب رودخانهاى را كه از طرف شمال به شهر نیشابور سرازیر مىشد، از زیرزمین به داخل شهر مىآوردند و آن را پس از رسیدن به شهر، به وسیله رشتههاى متعدد قنوات به محلههاى و خانهها تقسیم مىكردند. به طورى كه تقریباً بیشتر مناطق، داراى آب جارى بوده است.
تقسیم آب زاینده رود نیز همانطور كه ذكر شد، به اردشیر بابكان نسبت داده شده است. شاید احداث مادى هاى اصفهان نیز از اقدامات دوره ساسانى باشد. این رسته یادآور مى شود كه نامگذارى رودخانه زرین رود (زاینده رود) از اقدامات اردشیر بابكان بوده است.
مصالح ساختمان به كار رفته در پل شهرستان
از لاشه سنگ و ملات براى ساختن پل استفاده شده است.
ب) آجر
پ) خشت
خصوصیات پل شهرستان
پل شهرستان داراى یازده چشمه و دوازده پایه سنگى بزرگ است دو دهنه كنارى آن، مربوط به نهرهاى منشعب از رودخانه است. بر روى هر كدام از پایه هاى سنگى، یك طاقنما دیده مىشود كه از پایه سوم (سمت جنوب) شروع شده و تعداد آنها به هشت عدد مى رسد، ابعاد آنها متفاوت است در سمت شمال پل، بنایى از خشت و آجر ساخته شده كه سقف آن فرو ریخته بود. بنا داراى اتاق كوچك و دو طاقنما به عرض 1/16 متر و ارتفاع 93 سانتیمتر مىباشد. این ساختمان به گمرك خانه شهرت دارد كه مرمت كرده و به صورت چاپخانه سنتى در آورده اند.
در یكى از جرزها، یك ستون مدور آجرى به ارتفاع 1/30 سانتیمتر به دست آمده كه ابعاد آن 25*17/5*5 سانتیمتر و قرمز رنگ مى باشد آجرها، به دلیل اینكه بتوانند ستون دایرهاى شكل ایجاد كنند، به صورت ذوزنقهاى ساخته شده اند.
شیوه ساختمان پل
به نظر مى رسد تمام پل از سنگ و ملات ساخته شده و سپس بعد از ویرانى كه بر اثر طغیانهاى مكرر زاینده رود صورت گرفته، طاقها را مرمت كردهاند. آثار مرمت، به خاطر ناهمگونى قوس هاى طاق مشخص مىباشد . آثار بجامانده از پل و مرمتها را اینگونه مىتوات تقسیم بندى كرد:
1 - آثار بناى اولیه در پا طاق قوس ها كه از سنگ و ملات استفاده شده، با پایههاى پل از نظر مصالح یكسان مى باشند.
2 - آثار مرمت بعدى كه به شیوه اولیه ساختمان پل و با سنگ و ملات انجام گرفته است. این مصالح اندكى با مصالح اولیه از نظر ابعاد سنگها متفاوت مى باشد.
3 - قسمتهاى بالاى طاق چشمهها كه مرمت شده، در دوران بعدى (احتمالاً سلجوقیان) با آجر مرمت شده است. ابعاد آجرهاى این قسمت 25*25*5 و رنگ قرمز ملایم مىباشند. آجرهاى مذكور با آجرهاى ستون روى پل، از نظر جنس و ابعاد یكسان مى باشد. بر روى آجرها از اندود مقاومى استفاده شده است.
4 - قسمتهاى دیگرى از پل، از جمله حاشیه قوسها و بعضى نقاط دیگر طاقها یا آجرهایى به ابعاد 26*26*5 به رنگ كرمى مایل به سبز مرمت شده است. این مرمت بر اساس نوع آجرها، احتمالاً به دوران صفوى مربوط مىگردد. نمونه آجرهاى یاد شده در ساختمان پل خواجوى اصفهان نیز به كار گرفته شده و مرمتهاى دوران اخیر نیز با آجرى به همین شكل انجام گرفته است.
5 - آجرهاى دیگر در مرمت پل به كار گرفته شده كه ابعاد آن عبارتند از: 20*20*4 23*23*7 سانتیمتر، رنگ این آجرها، كرمى مایل به زرد و كرمى مایل به قرمز است.
نتیجه
در دوران آل بویه، سلجوقى و صفوى، مورد مرمت كلى قرار گرفته است. اهمیت پل كه تا دوران صفوى، راه اصفهان به شیراز از فراز آن مىگذشت، محرز مىباشد.
اصفهان، داراى دو پل دیگر نیز هست كه به شیوه پل شهرستان، بر روى صخرههاى كف رودخانه ایجاد شدهاند. ساختمان اولیه آنها را نیز به دوران پیش از اسلام نسبت مىدهند، مانند پل مارنان . پل مزبور در طغیانهاى زاینده رود ویران شده و در سال 1367 به طور كامل بازسازى شد. در عكسى كه زمان ویرانى پل برداشته شده است، مىتوان استفاده از مصالح متنوع را، مانند پل شهرستان، مشاهده كرد؛ همچنین پل خواجو كه در دوران صفوى به طور كامل بازسازى شد. بنابراین شاید بتوانیم اساس بناى این سه پل را از احداثات زمان ساسانیان بدانیم.
از دیوار خشتى كه به موازات رودخانه، در حفارى سال 1352 به دست آمد، مىتوان پى برد كه قسمت شمالى پل - كه شهرستان نامیده مى شده - كاملاً محصور بوده و راه دست یافتن به شهر، تنها از طریق بناى گمرك خانه پل بوده و در واقع گمرك خانه، دوازه شهرستان محسوب مى شده است.
یا آثار بجا مانده از پل و پیرامون آن، مى توان نتیجه گرفت كه پل شهرستان در دوره ساسانى ساخته شد و سپس در دوران بعد از اسلام، به دفعات مورد مرمت قرار گرفت. زیرا پل، بنایى است كه براى همگان سودمند است و باید آن را حفظ مىكردند. بناى گمرك خانه پل، مربوط به دوران بعدى است. با این نوع بناها از روزگار آل بویه آشنا هستیم. نمونههاى از آن، در بند امیر در جلگه مرودشت باقى مانده است. ولى به احتمال زیاد، این شیوه ماخوذ از دوره پیش از اسلام مىباشد و، شاید گمرك خانه بر بنایى كهنتر ساخته شده باشد. بنابراین اگر ساختمان اولیه تپه اشرف را بناى تدافعى قلمداد كنیم، دلیل منطقى خواهیم یافت كه نگهبانى از پل ورود و خروج به شهر را از وظایف ساكنان قلعه بدانیم.
منبع:www.isfahan.us