1) روز تاسوعای حسینی : 9 محرم الحرام سال 61 هجري قمري:« شمْرِبْنٍ ذِي الْجوشَن»همراه با نامه ابن زياد به كربلا وارد شد. در اين نامه به عمر بن سعد دستور آغاز جنگ با امام حسين (علیه السلام) داده شده بود. شمر نزديك خيمهگاه امام و يارانش شد و براي تضعيف روحيه نزديكان آن حضرت فرياد كرد و گفت: براي شما امان نامه آوردهام، دست از مبارزه برداريد. اما برادران و ياران امام حسين (ع) در جواب يك صدا گفتند: خدا ترا وامان نامهات را
1) روز تاسوعای حسینی : 9 محرم الحرام سال 61 هجري قمري:« شمْرِبْنٍ ذِي الْجوشَن»همراه با نامه ابن زياد به كربلا وارد شد. در اين نامه به عمر بن سعد دستور آغاز جنگ با امام حسين (علیه السلام) داده شده بود. شمر نزديك خيمهگاه امام و يارانش شد و براي تضعيف روحيه نزديكان آن حضرت فرياد كرد و گفت: براي شما امان نامه آوردهام، دست از مبارزه برداريد. اما برادران و ياران امام حسين (ع) در جواب يك صدا گفتند: خدا ترا وامان نامهات را لعنت كند، آيا ما را امان ميدهي در حاليكه پسر رسولخدا امن ندارد. اي دشمن خدا آيا تو ما را امان ميدهي تا برادر و سرور خود را تنها بگذاريم و از نفرين شدگان فرمان بريم؟ بدين ترتيب امام حسين (ع) و يارانشان در راه خويش برا يحفظ اسلام و پايداري آن استوار ماندند و كساني چون ابن سعد براي كسب مال و مقام دنيوي در انحراف و گمراهي خويش بيشتر فرو رفتند.
2) 17دي ماه سال1346هجري شمسي: جهان پهلوان تختي قهرمان ورزش كشتي ايران به طرزي مشكوك درگذشت. تختي درخانوادهاي تهيدست درتهران متولد شد. او دريايي ازپاكي و صداقت بود. دلاوري بيباك كه قلبي رئوف و مالامال ازعشق مردم درسينه ستبرخود داشت. همه اين ويژگيها او را به پهلوان شكست ناپذيرو محبوب دلها مبدّل كرده بود. تختي درزندگياش بيش ازقهرماني به پهلواني و خلق و خوي انساني اهميت ميداد. تختي دردوران قهرماني خود با كسب 9مدال طلا و نقره جهاني و بازيهاي المپيك ورزشكارايراني است كه بيشترين طلاهاي عرصههاي بين المللي را براي ايران به ارمغان آورده است اما هرگز فروتني و تواضع خود را ازدست نداد و همواره ساده زندگي كرد. جهان پهلوان تختي با فتح حماسي خود دربازيهاي المپيك ملبورن درسال1956ميلادي مدال طلا برگردن آويخت و با فرستادن نمايندههاي شوروي سابق و اِمريكا به ردههاي دوم و سوم اعتباربيشتري براي كشتي ايران فراهم كرد. تختي پهلوان ايران كه درمقابل ظلم سرفرود نياورد سرانجام با دسيسههاي عمال رژيم پهلوي به قتل رسيد و مرگ او رياكارانه خودكشي قلمداد شد اما مردم خودكشي تختي را باورنكردند. (روز جهانمردی و فتوت)
3) توطئه استعماري كشف حجاب توسط "رضاخان پهلوي" (1314ش): در پي توطئه استعمار در مبارزه با فرهنگ غني اسلام، عاملان استعمار در كشورهاي اسلامي، همزمان اقدام به اعمال مشابهي نمودند. "اماناللَّه خان" در افغانستان، "مصطفي كمال آتاتورك" در تركيه و "رضاخان پهلوي" در ايران مأموريت يافتند با مظاهر اسلام مخالفت و مبارزه كنند. استعمارگران دريافته بودند كه مستقيماً نميتوانند مسأله كشف حجاب را مطرح كنند لذا بهتر ديدند ابتدا از تغيير لباس مردان شروع كنند زيرا اين كار دو نتيجه داشت. اول اين كه ذهن و روح جامعه را نسبت به تغييرات عمده كه جزء آداب و رسوم اجتماعي به شمار ميرفت آماده سازد، و دوم اين كه، نحوه عكسالعمل اقشار مختلف مردم را بسنجد. در اين راستا رضاشاه با مطرح كردن تغيير لباس و كلاه اروپايي (شاپو) و متحدالشكل كردن لباس مردان، اقدام به تغيير لباس اسلامي و كشف حجاب بانوان نمود. وي اين عمل شنيع را از خانواده خويش آغاز كرد و سپس به كل جامعه سرايت داد. نخستين گروهي كه به اين كاروان ضداسلامي پيوست، خانواده وزيران و دستاندركاران نظام استبدادي بودند. در نهايت علي رغم مخالفتهاي فراوان مردم مسلمان وعلما و نيز وقوع حادثه خونين مسجد گوهرشاد مشهد در اعتراض به كشف حجاب، رضاخان در هفدهم دي ماه 1314ش، در جشن فارغ التحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، قانون كشف حجاب زنان را به طور آشكار آغاز نمود و خود به اتفاق همسر و دخترانش كه بدون حجاب بودند در اين جشن شركت كرد. مأموران رضاخان در راستاي اجراي اين قانون، شب و روز در كوچهها و خيابانها گشت ميزدند و هر جا زنِ باحجابي را مييافتند با خشونت با او برخورد نموده، چادرش را برميداشتند و مردان را مجبور ميكردند تا زنهايشان را سر برهنه به خيابانها و مجالس ببرند. با اين همه، عده زيادي از زنان مسلمان، با به جان خريدن همه خطرات و تحقيرها، تا پايان حكومت رضاخان و پس از آن حاضر به ترك حجاب خود نشدند و با مقاومت، افتخار نسلهاي آينده شدند.
4) رحلت اديب محقق و فقيه فرزانه آيتاللَّه "ميرزا علي آقا شيرازي" (1334 ش): عالم رباني و عارف بزرگوار، آيتاللَّه ميرزا علي آقا شيرازي در حدود سال 1255 ش (1294 ق) در نجف اشرف به دنيا آمد. او پس از درگذشت پدر، در 22 سالگي راهي اصفهان شد و از محضر درس استادان نامداري همچون سيد محمد باقر درچهاي در فقه و آخوند ملامحمد كاشاني و جهانگير خان قشقايي در علوم حكمت و فلسفه استفادههاي وافر بُرد. ميرزا علي آقا همچنين به دليل علاقه به طب، به فراگيري اين علم روي آورد و در آن تبحر يافت. ايشان سپس به شوق علماندوزي بيشتر به نجف اشرف شتافت و از درس عالماني همچون شيخ الشريعه اصفهاني، علامه محمد كاظم يزدي و ملامحمد كاظم آخوند خراساني استفادههاي شاياني برد. ميرزا عليآقا شيرازي از آن پس به اصفهان بازگشت و مدتي به امور بازرگاني پرداخت تا اينكه با همفكري شهيد سيد حسن مدرس، به تدريس نهج البلاغه روي آورد و جان شيفتگان را با دُرهاي تابناك اين كتاب مقدس سيراب ميساخت. افكار ميرزا در علوم متداول آن زمان تحول آفريد. وي مبناي درس اخلاق و جلسات وعظ خويش را بر محور نهجالبلاغه قرار داد و گروه كثيري از شهرهاي مختلف در محضرش گرد آمدند. در اين مسير شاگرداني پرورش يافتند كه: شهيد مرتضي مطهري، حاج آقا رحيم ارباب، سيد جلال الدين همايي، احمد فياض، علي مشكوة، سيد روحاللَّه خاتمي، شيخ عبدالكريم ملكان، شيخ جواد جبل عاملي و حسين عمادزاده و علي شيخ الاسلام و... از آن جملهاند. ميرزا علي آقا شيرازي به موازات تدريس، از كاوش در منابع قرآني، رِوايي و نيز آثار گذشتگان غافل نبود و به احيا و چاپ كتبي همچون تفسير تبيان شيخ طوسي، زادُالمعاد علامه مجلسي و من لايحضُرُهُ الطَّبيب زكرياي رازي اهتمام ورزيد. سرانجام اين استاد فرهيخته در 17 دي ماه 1334ش در 79 سالگي رحلت كرد و در قبرستان شيخانِ قم دفن شد.
5) اعلام موضع امام خميني نسبت به سالگرد كشف حجاب (1341 ش): به دنبال شكست مفتضحانه دولت در جريان لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در آذر 1341، رژيم يك بار ديگر قدرت خود را در مصاف با روحانيت آزمود و با استفاده از مناسبت 17 دي 1341، ميخواست از زنان بيحجاب براي رژه خياباني و تظاهرات كه به صورت غيرمستقيم عليه اسلام و روحانيت تمام ميشد، بهره برداري نمايد. حضرت امام خميني(ره) كه با هوشياري كامل مراقب اوضاع بودند، پس از اطلاع از ماجرا بيدرنگ طي پيامي به دولت هشدار داد كه در صورت وقوع چنين حادثهاي، علماي اسلام متقابلاً همان روز را به مناسبت فاجعه مسجد گوهرشاد، عزاي ملي اعلام نمايند. ايشان همچنين در اين پيام عنوان كردند از عموم ملت خواهند خواست كه دست به تظاهرات بزنند و نسبت به عاملين آن ابراز تنفر و انزجار كنند. تهديد رهبر نهضت كه عقبنشيني رژيم را به دنبال داشت، يكبار ديگر موج وسيعي از اميد و پيروزي و معرفت به رهبر را در دلهاي مردمِ به ستوه آمده به وجود آورد و نهضت را به پيروزي دوم خود رساند.
6) درج مقاله توهينآميز نسبت به "امام خميني"(ره) در روزنامه اطلاعات توسط ساواك (1356ش): رژيم پهلوي كه با ترفندهاي گوناگون از قبيل زندان و تبعيد نتوانسته بود از نفوذ امام خميني(ره) رهبر روحاني انقلاب مردمي ايران جلوگيري كند، با اقدامي ناپسند و ضد ديني، در هفدهم دي ماه 1356 مقالهاي توهينآميز عليه حضرت امام با نام جعلي رشيدي مطلق درج نمود. نويسنده اجير ساواك در اين مقاله با وقاحت كامل سعي كرده بود با اهانت به امام، به زعم خود شخصيت رهبر نهضت را بشكند و امام را به طرفداري از مالكين و شهرتطلبي و عامل استعمار بودن متهم نمايد. چاپ اين مقاله كه در آن، حضرت امام را سرسپرده شوروي و كمونيست معرفي كرده بود، با عكسالعمل شديد مردم و قيام خونين 19 دي مردم قم مواجه گرديد. انتشار اين مقاله، در سراسر ايران با عكسالعمل تند و خشم و نفرت عمومي مواجه گرديد و بلافاصله، درسها و جماعتها در حوزه علميه قم به عنوان اعتراض تعطيل شد. به تعبيري ديگر واكنش مردم نسبت به اين عمل ساواك به منزله آغاز قيام اصلي مردمي در براندازي رژيم پوسيده پهلوي بود.
7) شهادت "سليمان خاطر" مسلمان مبارز و قهرمان صحراي سينا (1364 ش): سليمان خاطر در 14 مهر 1364 شمسي با فرياد "اللَّه اكبر" هفت صهيونيست را در صحراي سينا به هلاكت رساند. رژيم حُسني مبارك اين سرباز قهرمان را در دادگاه نمايشي محاكمه و به خاطر زيرپا گذاشتن پيمان ننگين "كمپ ديويد" و به هلاكت رساندن صهيونيستها، به حبس ابد با اعمال شاقه محكوم كرد. در 12 دي ماه همان سال، يك عكاس صهيونيست در جريان تهيه گزارش و فيلم، با دوربين خود، سليمان خاطر را مورد حمله قرار داد و ضربه مغزي بر او وارد آورد و سرانجام اين سرباز سرافراز در 17 دي ماه برابر با 7 ژانويه 1986 م در زندان رژيم حسني مبارك در مصر به شهادت رسيد.
8) رحلت فقيه بزرگوار آيتاللَّه "احمدعلي احمدي شاهرودي" (1375ش): آيتاللَّه شيخ احمدعلي احمدي شاهرودي در سال 1305ش (1346ق) در اطراف شاهرود به دنيا آمد. وي در ابتدا براي تحصيل راهي مشهد مقدس شد و از محضر اساتيدي همچون اديب نيشابوري دوم، شيخ هاشم قزويني، شيخ مجتبي قزويني، ميرزاكاظم محقق دامغاني و ميرزا احمد مدرسي يزدي بهرهمند گرديد. آيتاللَّه احمدي شاهرودي سپس به حوزه علميه قم عزيمت نمود و در آنجا نيز در حلقه درس حضرات آيات: سيدحسين بروجردي، سيد محمدتقي خوانساري، سيدمحمد حجت كوه كمرهاي، سيدصدرالدين صدر و حضرت امام خميني(ره) جاي گرفت. ايشان در اين ميان مدتي از طرف آيتاللَّه بروجردي، براي تبليغ دين و مبارزه با فرقه ضاله بهائيت راهي شهرهايي در استان اصفهان، فارس و چهارمحال و بختياري گرديد و در اين راه خدمت نمود. آيتاللَّه احمدي شاهرودي از آن پس براي طي مدارج عالي علمي رهسپار حوزه علميه نجف اشرف گرديد و از محضر آيات عظام: سيد عبدالهادي شيرازي، سيدمحسن حكيم و سيدابوالقاسم خويي بهرهها برد. ايشان پس از اخذ اجتهاد، مقيم حوزه علميه قم گرديد و به تدريس و تاليف پرداخت. اين عالم رباني در طول جنگ تحميلي، عليرغم كهولت سن، ماهها در جبهههاي جهاد دفاعي با رزمندگان اسلام همراه بود و حضوري روحيهبخش داشت. از اين پژوهشگر معارف اسلامي آثار متعددي بر جاي مانده كه تقليد الاَعلَم ، سيري در عقايد، به سوي خدا برويد و جنگ خيبر از آن جملهاند. آيتاللَّه احمدي شاهرودي سرانجام در هفدهم دي ماه 1375ش برابر با 25 شعبان 1417ق در هفتاد سالگي در مكه و در جوار بيتاللَّه الحرام درگذشت و به مواليان طاهرينش پيوست.
9) جواب ردّ حضرت ابوالفضل العباس (ع) به امان نامهي شمربن ذيالجوشن (61ق): شمر بن ذيالجوشن در عصر روز نهم محرم، چون ديد كه عمربن سعد مهيّاي نبرد با امام حسين(ع) است، به نزديك خيام حسيني آمد و بانگ زد كه: فرزندان خواهرم كجايند؟ منظورش حضرت عباس و سه برادرش به نامهاي عبداللَّه، جعفر و عثمان بود كه از فرزندان فاطمهي امالبنين(س) بودند. آن مجلّله از قبيلهي بنيكلات و شِمر هم از همين قبيله بود. امام حسين(ع) كه صداي شمر را شنيد به برادرانش دستور داد كه جواب شمر را بدهيد، اگرچه او فاسق است وليكن با شما قرابت و خويشي دارد. حضرت عباس(ع) به همراه سه برادرش به نزد شمر رفتند. شمر براي آنان، امان نامهاي آورده بود، مشروط بر اين كه از ياري حسين(ع) دست بردارند و سپاهش راترك گويند. حضرت عباس(ع) فرمود: بريده باد دستهاي تو و لعنت باد بر اماني كه براي ما آوردهاي. اي دشمن خدا! ما را امر ميكني كه دست از برادر و مولاي خويش برداريم و سر در طاعت ملعونان برآوريم. آيا ما را امان ميدهي ولي براي پسر رسول خدا(ص) اماني نيست؟ شمر از شنيدن اين پاسخ دندانشكن، خشمناك شد و به لشكرگاه خويش برگشت. در اين شب، امام حسين(ع) برادر خود حضرت اباالفضل را به اردوگاه دشمن فرستاد كه آن شب را مهلت بخواهد، براي اين كه امام و يارانش به نماز و راز و نياز با خداوند بپردازند.
10) 9 محرم الحرام سال 1198 هجري قمري: محمد رفيع گيلاني معروف به آقا محمد بيد آبادي اصفهاني از بزرگان علماي ايران درگذشت. وي در تدريس حكمت، كلام و تفسير آيات قرآن مجيد دانش و مهارت فراوان داشت. در جلسات تدريس بيد آبادي اصفهاني در شهر اصفهان بزرگاني چون مدرس اصفهاني و حاجي كرباسي شركت ميكردند و از علم ايشان بهره ميبردند.
11) 9 محرم الحرام سال 1260 هجري قمري: سيد محمد قلي هندي از علماي نام آور شيعه هندوستان درگذشت. او از اعقاب مير سيد شرف الدين نيشابوري بود كه در واقعه حمله هلاكوخان مغول از نيشابور به هندوستان مهاجرت كرد. سيد محمد قلي هندي كتابهاي متعددي تأليف كردد كه از جمله مشهورترين آنها الاَخْبارُ الاِثـْـني عَشَريه را ميتوان نام برد.
12) 9 محرم الحرام سال 1298 هجري قمري:علي قلي ميرزا اعتضادُ السلطنه فرزند فتحعليشاه قاجار، و از فضلاي عهد قاجاريه درگذشت. او مدتي رياست دارالفنون را به عهده داشت و يكسال بعد در سال 1275 هجري قمري نخستين خط تلگراف را ميان تهران و سلطانيه راهاندازي كرد. اعتضاد السلطنه مدتي وزارت علوم، و سرپرستي تلگرافنامه و چاپخانهها را نيز عهدهدار بود. فتنه باب در تهران و فلك السعاده از آثار اعتضاد السلطنه به شمار ميروند.
13) 9 محرم الحرام سال 1364 هجري قمري: آيت الله حاج ميرزا سيد علي يزدي از عالمان و مجتهدان قرن اخير بدرود حيات گفت. مرحوم، يزدي مجتهدي اصولي، مردي متقي و متواضع بود و استادانش به ويژه آيت الله العظمي آخوند خراساني به وي علاقه بسيار داشتند. آيت الله يزدي در تدريس فقه و اصول، دانش پژوهان بسيادي را در حوزه درسي خود پذيرا ميشد.
14) غسل تعميد "حضرت عيسي(ع)": تعميد يكي از "هفت آيين مقدس" است كه كليساها و مسيحيان آن را برگزار ميكنند. اين عمل از قواعد مقدس ديني بود كه قبل از حضرت مسيح(ع) رواج داشت و توسط حضرت عيسي(ع) جزء فرايض قرار داده شد. تعميد عبارت است از يك نوع شستشوي خاص كه بر حسب نوشته قاموس كتاب مقدس، از وظايف كليساست كه بايد در مورد پيروان خود انجام دهد؛ ولي، چگونگي اين عمل از نظر كاتوليكها و پروتستانها متفاوت است. پروتستانها، آن را وسيله توفيق و سبب وقف در راه خدمت به خدا ميدانند، اما كاتوليكها معتقدند كه اين شستشو، گناه موروثي را از انسان پاك ميكند و شيطان را از وي دور ميسازد و اگر طفلي بدون تعميد از دنيا برود روح شيطان در وجود او باقي ميماند. تعميد براي اموات نيز مسئلهاي است كه به اعتقاد برخي مسيحيان انجام ميشود و گاهي فردي زنده به جاي مردهاي تعميد داده نشده، تعميد داده ميشود.
15) تولد "ژاندارْكْ" يكي از شخصيتهاي نامدار فرانسه (1412م): ژاندْاركْ يا دوشيزه اورلئاني، قهرمان ملي فرانسه در 6 ژانويه 1412م در فرانسه به دنيا آمد. وي را زني ديندار، متقي و اهل مكاشفه و مراقبه و مدعي نوعي الهام خواندهاند. ژاندارك ادعا ميكرد الهاماتي غيبي به او ميرسد كه وي را به قيام براي نجات فرانسه از سلطه انگليس ميخوانند. از اين رو پس از زحمت فراوان، به فرماندهي عدهاي از نيروهاي فرانسوي رسيد و در نبردهاي متعدد، قواي انگليسي را شكست داد. در نهايت در يكي از جنگها بر اثر جراحتي كه برداشت به دست دشمن افتاد و او را محاكمه كردند. ژاندارك باكمال سادگي و شجاعت و جسارت از خود دفاع كرد. سرانجام دادگاه قرون وسطايي تفتيش عقايد او را تكفير و به الحاد و ارتداد و فساد عقيده متهم و به زنده سوختن محكوم ساخت. ژاندارك را در 30 مه 1431م در 19 سالگي زنده زنده سوزاندند. اين زن مبارز، پس از سالها و قرنها، هنوز هم قهرمان ملي و يكي از اسطورههاي فرانسه به شمار ميرود.
16) آغاز سفر "فرناندو ماژلان" دريانورد مشهور پرتغالي به دور دنيا (1520م): فرناندو ماژلان در سال 1470م در پرتغال به دنيا آمد و از جواني به دريانوردي روي آورد. وي به منظور پيدا كردن راههاي دريايى، در اقيانوسها گردش ميكرد و در يكي از اين سفرها بود كه تنگه معروفي را در جنوب قاره امريكاي جنوبي كشف كرد كه به نام او معروف شد. وي در 6 ژانويه سال 1520م با سه كشتي سفر خود را آغاز كرد و راه اقيانوس كبير را در پيش گرفت. اين كشتيها به فرماندهي ماژلان به مدت سه ماه و نيم در اقيانوس پيش رفتند و عليرغم اتمام غذا و تحمل سختيهاي بسيار، در ششم اوت 1521م به يكي از جزاير فيليپين رسيدند. در آنجا، ماژلان به دليل دخالت در اختلاف بوميهاي اين جزيره كشته شد، ولي كشتيهاي ديگر به راه خود ادامه دادند. اين سفرها هرچند باعث كشف مناطق ناشناخته دنيا ميشد، ولي زمينهاي براي غارت و استعمار اين مناطق را براي دولتهاي متبوعِ كاشفان فراهم ميآورد كه گاه صدها سال بر آن حكمراني ميكردند.
17) تشكيل كشور روماني در اروپاي شرقي (1861م): سرزمين روماني در اروپاي شرقي، در طول قرنها، صحنه تاخت و تاز اقوام مختلف از روميان و بلغاريها و مجارها تا مغولها و عثمانيها بوده و از قرن پانزده ميلاد به بعد، بخشي از قلمرو امپراتوري عثماني به شمار ميرفت. تا اينكه در نيمه دوم قرن نوزدهم از سلطه عثماني رهايى يافت و درصدد حكومتي واحد برآمد. در نهايت طرح ايجاد كشور روماني در روز سيزدهم دسامبر 1859م با اتحاد دو شهر كوچك به نام مولداوي و والاشي پايه گذاري شد و پس از دو سال، ايالات و شهرهاي ديگري نيز به اين اتحاديه ملحق شدند و بدين ترتيب در روز ششم ژانويه 1861م، كشور روماني تشكيل شد. روماني با 237/500 كيلومتر مربع مساحت در اروپاي شرقي و در ساحل شمال غربي درياي سياه قرار دارد. كشور روماني در نهايت در 13 ژوئيه 1878م استقلال يافت.
18) تولد "زنوبه گرام" فيزيكدان برجسته بلژيكي و مخترع دينام (1826م): زنوبه تئوفيل گرام، مخترع و فيزيكدان بلژيكي در ششم ژانويه 1826م متولد شد و پس از پايانِ تحصيلات خود به تحقيقات فني پيرامون ساختن يك مركز توليد جريان دائم برق روي آورد. وي از 19 سالگي به كار تحقيق در رشته فيزيك مشغول شد. نتيجه تحقيقات گرام، اختراع دينام بود كه به وسيله آن ميتوان جريانهاي دائم يا متناوب برق را به نقاط دور دست انتقال داد و از آن بهرهبرداري كرد. وي در سال 1872م اجازه انحصار اختراع ماشين برق با جريان متناوب را دريافت نمود و در همان سال دينامِ خود را در معرض نمايش قرار داد و باعث ايجاد تحولاتي در صنعت گرديد. زنوبه تئوفيل گرام سرانجام در 25 دسامبر 1901م در 75 سالگي درگذشت.
19) مرگ "تئودور روزولت" رئيس جمهور پيشين امريكا (1919م): تئودور روزولت بيست و ششمين رئيس جمهور امريكا در 27 اكتبر 1857م به دنيا آمد. وي از جواني وارد فعاليتهاي سياسي شد و با عضويت در حزب جمهوري خواه امريكا، به معاونت رئيسجمهور ايالات متحده دست يافت و با ترور رئيس جمهور وقت، در سال 1901م به رياست جمهوري اين كشور رسيد. روزولت در اولين سال حكومتش، حضور نظامي امريكا در كوبا را كه قبلاً به اشغال ايالات متحده درآمده بود تقويت كرد و اين كشور را رسماً تحتالحمايهنمود. در اين زمان بود كه پايگاه عظيم دريايى امريكا در كوبا موسوم به گوانتانامو كه از جمله پايگاههاي بزرگ امريكا در محدوده درياي كارائيب در امريكاي مركزي محسوب ميشود تأسيس شد و بعدها به عنوان يك زندان غيرقابل نفوذ و اسرارآميز مورد استفاده قرار گرفت، به طوري كه در طي دهههاي بعد، امريكا مظنونان به حوادث تروريستي را بدون رعايت ضوابط بينالمللي به اين مكان ميآورد و با اعمال شديدترين تدابير امنيتي و شكنجههاي دهشتناك، زندانيان را به اعتراف وادار ميكرد. از جمله حوادث مهم دوران حكومت روزولت، جدا شدن پاناما از كلمبيا و آغاز عمليات احداث كانال پاناما بود. اكثر مورخان، جدا شدن پاناما از كلمبيا را ناشي از حمايت دولت تئودور روزولت از شورشهاي مردم اين سرزمين ميدانند. اقدام دولت روزولت در حمايت آشكار از تجزيه طلبان پاناما و احداث اجباري كانال، چنان زشت و تجاوزكارانه جلوه كرده بود كه در آن زمان مورد ملامت اكثر دولتهاي جهان قرار گرفت. از اقدامات مهم روزولت، ميانجيگري در جنگ دو ساله روسيه و ژاپن و پايان دادن به اين جنگ بود كه با اين عمل، موفق به دريافت جايزه صلح نوبل هم شد. همچنين تخريب و انهدام كامل شهر سانفرانسيسكو در جريان زلزله بيسابقه اين شهر از حوادث ديگر دوران حكومت روزولت است. جمله معروف "چوبدستي بزرگي بردار ولي به نرمي سخن بگوي"، از سخنان روزولت است كه نشاندهنده خوي نفاق و ستيزهجويي اوست. روزولت دو دوره كامل يعني تا سال 1909م بر امريكا حكومت كرد و سرانجام ده سال پس از آن در ششم ژانويه 1919م در 62 سالگي درگذشت.
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.