بازخوانی عملیات کربلای 6
محدوده زماني: 23/10/1365
اين عمليات توسط نيروي زميني ارتش در منطقه سومار انجام شد.
دستاوردها: با انجام اين عمليات چندين ارتفاع در شمال منطقه عملياتي نفت شهر آزاد شد.
-تعداد زيادي سلاح سبك و مهمات
- دو فروند هليكوپتر
-20 دستگاه تانك و نفربر
- چند انبار مهمات
- تعدادي خودرو
- گردان 1 از تيپ 606
- يك گردان از تيپ 80 پياده
- يك گردان از تيپ 45
- يك واحد كماندويي از لشكر 16
- تيپ 2 كوهستاني
- تيپهاي 703، 94، 426، 506
نام پدر :علي شاه
تاریخ شهادت : 4/11/1365
محل تولد :كهكيلويهبويراحمد /- /گنجه اي
طول مدت حیات :22
محل شهادت :شلمچه
شاهين در سال 1343 به دنيا آمد. روزها و ماهها از پي هم گذشت و او بزرگ شد و در اثر خودسازي مداوم و مراقبت دقيق در انجام دادن تکاليف شرعي و عمل به مستحبات و پرهيز از مکروهات و پاسداري از ارزشهاي انقلاب در هالهاي از نور معنويت و عرفان قرار گرفته بود.
در زمان جنگ تحميلي با توجه به نياز جبههها به نيرو فرصت را غنيمت شمرد و راهي جبهه شد. 6 ماه در کردستان جنگيد و چون زمان خدمت سربازي فرارسيده بود خود را براي سربازي معرفي کرد. دوره سربازي را با دليري هرچه تمامتر در مناطق جنگي به پايان رساند و با آنکه پدرش براي او مغازه وسايل برقي تهيه کرده بود، تاب ماندن نياورد و دوباره راهي جبهههاي حق عليه باطل شد.
سرانجام در عمليات کربلاي 5 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 22 سالگي در روز چهارم بهمن ماه سال 1365 شهد شيرين شهادت نوشيد و سرزمين شلمچه را به خون سرخ خود آراست.
منبع:وصال شماره 18 سال دوم، كتاب خاطرات نور، وصال شماره 3
شوق سفر
بعد از اين خدمتش را به پايان رسانيد، بلافاصله مغازه وسايل برقي تهيه کردم و به او سپردم، مدتي مشغول بود. ولي او که حال و هواي ديگري در سر داشت يک روز نزدم آمد و گفت من نميتوانم در مغازه کار کنم.
گفتم چرا؟ گفت: ميبينم که خيلي از مردم براي خريد يک لامپ بالا و پايين ميروند و گيرشان نميآيد ولي شما به دوستان خود نامه ميدهيد که من خارج از ضوابط به آنها لامپ بفروشم. پدر جان! دوران جنگ را ميگذرانيم و اين کار خوشايند نيست.
خلاصه کليد را به من داد و راهي جبههها شد تا اينکه در عمليات کربلاي 5 در شلمچه به فيض شهادت نايل آمد.
منبع:کتاب خاطرات نور صفحه 36
راوي:پدرشهید
شجاع و بي باک
شاهين تيربارچي بود. يک روز عدهاي از عراقيها از يک تپه که روبرويمان بود بالا ميرفتند. درست در تيررس ما بودند، شاهين پشت تيربار قرار گرفت و يکييکي آنها را با تير مستقيم گرينف از پا در آورد. او در حالي که ميخنديد فرياد ميزد: بشمار و من هر لحظه آنها را ميديدم که به پايين ميغلطند و سقوط مي کنند و او از اين پيروزي بسيار خوشحال و مسرور بود و مرتب فرياد ميزد: بشماريد، بشماريد.
منبع:کتاب خاطرات نور صفحه 36
راوي:پرویزی
تاریخ شهادت : 28/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زاهدان
طول مدت حیات :19
محل شهادت :سومار
مزار شهید :گلزار شهداي زاهدان
عليرضا اميري به سال 1346 در شهرستان زاهدان ديده به جهان گشود. در کودکي بسيار فعّال و پرتحرّک بود و هميشه لبخند به لب داشت. تحصيلات خود را تا پايان دورهي راهنمايي ادامه داد، سپس ترکتحصيل کرد و وارد بازار کار شد. در سن هجده سالگي به خدمت مقدس سربازي در ارتش رفت و پس از آموزشهاي لازم در گروهان تکاوران دلير مشغول انجام وظيفه شد. پس از شروع جنگتحميلي براي دفاع از حريم کشور اسلامي به منطقه جنگي سومار اعزام گشت.
عليرضا نسبت به همه افراد خانواده مهربان بود و سعي ميکرد که آنان را با سخنان دلنشين، شادمان و خوشحال نگه دارد. نمازش را هميشه به موقع ميخواند و عشق و علاقه فراوان به آموختن فنون نظامي داشت. پيوسته تأکيد ميکرد: « خدا را فراموش نکنيد. به خداوند عشق بورزيد تا شما را محو کمالات خود کند. اگر سختياي ديديد، آن را به حساب خدا نگذاريد.»
سرانجام آن دلاورمرد مرد صحنهي پيکار در مورخه 28/10/1365 در عمليات « کربلاي شش » در منطقه عملياتي سومار در سن 19 سالگي به فيض شهادت نايل آمد و پيکر پاکش پس از شش سال مفقود بودن به زادگاهش انتقال يافت.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 34
تاریخ شهادت : 25/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل /-
طول مدت حیات :20
محل شهادت :سومار
خدابخش براهويي در سال 1345 در شهرستان زابل در خانوادهاي روستايي و مذهبي ديده به جهان گشود. وي در همان روستاي زادگاهش نشو و نما يافت و همواره يار و ياور پدر و مادرش در امر معاش خانواده بود. براهويي هميشه در كار خير پيشقدم بود. در نماز جمعه شركت ميكرد و احترام به پدر، مادر، خواهر و برادر را بزرگ ميشمرد.
براهويي در مورخه 18/5/65 به خدمت مقدس سربازي فراخوانده شد و سرانجام در مورخه 25/10/65 در منطقه سومار در عمليات «كربلاي شش» براثر اصابت تركش خمپاره در سن 20 سالگي به فيض شهادت نايل آمد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 127
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل
طول مدت حیات :23
محل شهادت :سومار
غلام مرشدي در سال 1342 در شهرستان زابل چشم به جهان گشود. وي در اوقات فراغت در مراسم مذهبي و همچنين كلاسهاي قرآن و نهضت سوادآموزي شركت ميكرد. در سن شانزده سالگي ازدواج كرد. سپس به سربازي رفت و پس از طي دوره آموزش جهت دفاع از حريم اسلام و ميهن اسلامي و حفظ دستاوردهاي انقلاب به جبهههاي نبرد حق عليه باطل اعزام شد. مرشدي فردي بسيار خوشاخلاق بود و در تمام دوران زندگي خود به كسي بدي نكرد. او مردي باگذشت و حامي مستضعفان و عاشق شهادت بود.
سرانجام در مورخهي 24/10/65 در منطقه سومار در عمليات كربلاي شش در سن 23 سالگي به شهادت رسيد و مفقودالاثر گرديد. پيكر پاك آن شهيد عزيز هشت سال بعد پيدا شد و به زادگاهش منتقل گرديد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 122
سخن شهيد
"دنيا را رها كنيد كه با تمام خوشيها و ظواهر زيبندهاش متاعي قليل و زودگذر است."
منبع:کتاب کبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 122
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل /توتي
طول مدت حیات :19
غلامرضا کيخا در سال 1346 در روستاي توتي از توابع شهرستان زابل ديده به جهان گشود. تحصيلاتش را تا پايان دورهي راهنمايي ادامه داد؛ ولي به دليل مشکلات فراوان زندگي موفق به ادامهي تحصيل نشد. با رسيدن به سنّ قانوني، به خدمت سربازي اعزام شد و از همين طريق توفيق حضور در جبهه را يافت.
کيخا نسبت به تمامي اعضاي خانواده، احترام خاصّي قايل بود و نيازهاي آنان را تا حدّ امکان برآورده ميساخت. همزمان با شنيدن اذان، از کار روزانه دست ميکشيد و جهت اداي فريضهي نماز به مسجد محلّه ميرفت.
سرانجام در تاريخ 24/10/1365 در عمليات " کربلاي شش " در سنّ 19 سالگي به درجهي رفيع شهادت نايل آمد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 102
سخن شهيد
در شهادتم گريه نکنيد. اگر گريستيد، گريهتان براي سالار شهيدان و جوانان کربلا باشد.
انتظار من از شما اين است که نماز را سبک نشماريد تا مقبول درگاه خداوند قرار گيرد.
منبع:کتاب کبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 102
تاریخ شهادت : 19/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل
طول مدت حیات :33
محل شهادت :سومار
رضا کيخا در سال 1332 در شهرستان زابل متولّد شد. در کودکي از نعمت پدر محروم گرديد و با وجود سختيهاي فراوان به مدرسه رفت و تا سوم راهنمايي ادامهي تحصيل داد. وي علاوه بر تحصيل، در زمينههاي ديني و فرهنگي نيز تلاش ميکرد. پس از ترک تحصيل به استخدام ارتش درآمد و با علاقهمندي به خدمت پرداخت.
او نسبت به وظايف ديني، پايبندي ويژهاي داشت. پس از آغاز جنگ پيوسته در جبهههاي حق عليه باطل حضور داشت. صبر و استقامت رضا زبانزد همه بود. هميشه ميگفت: « با ياد خداوند شيطان را از خود دور کنيد و نگذاريد شما را با وسوسههاي خود از دين اسلام جدا کند. »
سرانجام در مورخهي 19/10/1365 در منطقهي سومار در سنّ 33 سالگي در عمليات کربلاي شش بر اثر بمباران شيميايي به درجهي رفيع شهادت نايل گشت.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد5 صفحه 96
نام پدر :قربان
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :خوزستان /دزفول /كوتيان
طول مدت حیات :20
محل شهادت :سومار
مزار شهید :گلزارشهداي صفي آباد
نامش کرمعلي و در سال 1345 در روستاي کوتيان متولد شده بود. خانوادهاي معتقد و مذهبي داشت و همين باعث شد که از آغاز کودکي به اسلام توجهي خاص نشان دهد.
بزرگتر که شد الفباي عشق و ايستادگي را آموخت و تا پايان دوران ابتدايي به ادامه تحصيل پرداخت. احساس مسئوليتش نگذاشت درس را ادامه بدهد و به خاطر ياري خانواده در خرج و مخارج ها ترک تحصيل کرد و مشغول به کار شد. خبر جنگ به همهجا نفوذ کرده بود و کرمعلي پس از آغاز جنگ در ستاد بازسازي مناطق جنگي به ياري آسيب ديدگان حملات موشکي شتافت و با آنها به همدردي پرداخت.
سال 1364 به خدمت سربازي در لشکر 84 پيادهي خرمآباد اعزام شد.
24/10/1365 بود و عمليات کربلاي 6 در منطقه ي سومار آغاز شده بود. 20 سال داشت و دليرانه ميجنگيد. انگار از قبل ميدانست قرار است با خدا ملاقات کند چرا که هنگام خداحافظي از مادرش 3 بار کوله بارش را بر زمين نهاد و از او حلاليت خواست و التماس دعاگويان ديدار دوباره را به قيامت موکول کرد.
حالا آمده بود تا کربلاي 6 خاطرهي دليريهايش را در ذهن ثبت کند و سومار در آخرين لحظات زير گامهايش احساس غرور کند. همان روز به دنيا پشت کرد و عاليترين درجات را برگزيد و پيکر پاکش را در گلزار شهداي صفيآباد به وديعه نهاد تا ميعادگاه عاشقان دلسوختهاي شود که هر پنجشنبه بر گرد مزارش حلقه ميزنند و ميخوانند: الرحمن، علم القرآن... .
منبع:كتاب سبك بالان ساحل ها صفحه 110
تاریخ شهادت : 1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل /بالاخانه
طول مدت حیات :26
محل شهادت :سومار
خانجان پايدار در سال 1339 در روستاي بالاخانه از توابع شهرستان زابل ديده به جهان هستي گشود. تحصيلاتش را تا پايان دوره راهنمايي ادامه داد؛ ولي به علت فقر مالي نتوانست ادامه تحصيل دهد. پس از ترک تحصيل، به استخدام ارتش جمهوري اسلامي درآمد. او ضمن خدمت، درس نيز ميخواند تا اين که موفق به دريافت مدرک ديپلم گرديد. پس از چندي به فرمان امامخميني لبيک گفت و روانه جبهه و جنگ شد.
سرانجام پس از حدود چهار سال حضور در جبهه طي نبردي دلاورانه در عمليات کربلاي شش در منطقه سومار در سال 1365 در سن 26 سالگي به فيض عظيم شهادت نايل آمد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 57
منبع: http://www.sobh.org
اين عمليات توسط نيروي زميني ارتش در منطقه سومار انجام شد.
دستاوردها: با انجام اين عمليات چندين ارتفاع در شمال منطقه عملياتي نفت شهر آزاد شد.
شرح عملیات :
غنايم :
-تعداد زيادي سلاح سبك و مهمات
تجهيزات منهدم شده :
- دو فروند هليكوپتر
-20 دستگاه تانك و نفربر
- چند انبار مهمات
- تعدادي خودرو
يگانهاي منهدم شدهي عراق :
- گردان 1 از تيپ 606
- يك گردان از تيپ 80 پياده
- يك گردان از تيپ 45
- يك واحد كماندويي از لشكر 16
- تيپ 2 كوهستاني
- تيپهاي 703، 94، 426، 506
تلفات عراق :
شهدای عملیات :
شهيد شاهين بخشي
نام پدر :علي شاه
تاریخ شهادت : 4/11/1365
محل تولد :كهكيلويهبويراحمد /- /گنجه اي
طول مدت حیات :22
محل شهادت :شلمچه
شاهين در سال 1343 به دنيا آمد. روزها و ماهها از پي هم گذشت و او بزرگ شد و در اثر خودسازي مداوم و مراقبت دقيق در انجام دادن تکاليف شرعي و عمل به مستحبات و پرهيز از مکروهات و پاسداري از ارزشهاي انقلاب در هالهاي از نور معنويت و عرفان قرار گرفته بود.
در زمان جنگ تحميلي با توجه به نياز جبههها به نيرو فرصت را غنيمت شمرد و راهي جبهه شد. 6 ماه در کردستان جنگيد و چون زمان خدمت سربازي فرارسيده بود خود را براي سربازي معرفي کرد. دوره سربازي را با دليري هرچه تمامتر در مناطق جنگي به پايان رساند و با آنکه پدرش براي او مغازه وسايل برقي تهيه کرده بود، تاب ماندن نياورد و دوباره راهي جبهههاي حق عليه باطل شد.
سرانجام در عمليات کربلاي 5 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 22 سالگي در روز چهارم بهمن ماه سال 1365 شهد شيرين شهادت نوشيد و سرزمين شلمچه را به خون سرخ خود آراست.
منبع:وصال شماره 18 سال دوم، كتاب خاطرات نور، وصال شماره 3
شوق سفر
بعد از اين خدمتش را به پايان رسانيد، بلافاصله مغازه وسايل برقي تهيه کردم و به او سپردم، مدتي مشغول بود. ولي او که حال و هواي ديگري در سر داشت يک روز نزدم آمد و گفت من نميتوانم در مغازه کار کنم.
گفتم چرا؟ گفت: ميبينم که خيلي از مردم براي خريد يک لامپ بالا و پايين ميروند و گيرشان نميآيد ولي شما به دوستان خود نامه ميدهيد که من خارج از ضوابط به آنها لامپ بفروشم. پدر جان! دوران جنگ را ميگذرانيم و اين کار خوشايند نيست.
خلاصه کليد را به من داد و راهي جبههها شد تا اينکه در عمليات کربلاي 5 در شلمچه به فيض شهادت نايل آمد.
منبع:کتاب خاطرات نور صفحه 36
راوي:پدرشهید
شجاع و بي باک
شاهين تيربارچي بود. يک روز عدهاي از عراقيها از يک تپه که روبرويمان بود بالا ميرفتند. درست در تيررس ما بودند، شاهين پشت تيربار قرار گرفت و يکييکي آنها را با تير مستقيم گرينف از پا در آورد. او در حالي که ميخنديد فرياد ميزد: بشمار و من هر لحظه آنها را ميديدم که به پايين ميغلطند و سقوط مي کنند و او از اين پيروزي بسيار خوشحال و مسرور بود و مرتب فرياد ميزد: بشماريد، بشماريد.
منبع:کتاب خاطرات نور صفحه 36
راوي:پرویزی
شهيد علي رضا اميري
تاریخ شهادت : 28/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زاهدان
طول مدت حیات :19
محل شهادت :سومار
مزار شهید :گلزار شهداي زاهدان
عليرضا اميري به سال 1346 در شهرستان زاهدان ديده به جهان گشود. در کودکي بسيار فعّال و پرتحرّک بود و هميشه لبخند به لب داشت. تحصيلات خود را تا پايان دورهي راهنمايي ادامه داد، سپس ترکتحصيل کرد و وارد بازار کار شد. در سن هجده سالگي به خدمت مقدس سربازي در ارتش رفت و پس از آموزشهاي لازم در گروهان تکاوران دلير مشغول انجام وظيفه شد. پس از شروع جنگتحميلي براي دفاع از حريم کشور اسلامي به منطقه جنگي سومار اعزام گشت.
عليرضا نسبت به همه افراد خانواده مهربان بود و سعي ميکرد که آنان را با سخنان دلنشين، شادمان و خوشحال نگه دارد. نمازش را هميشه به موقع ميخواند و عشق و علاقه فراوان به آموختن فنون نظامي داشت. پيوسته تأکيد ميکرد: « خدا را فراموش نکنيد. به خداوند عشق بورزيد تا شما را محو کمالات خود کند. اگر سختياي ديديد، آن را به حساب خدا نگذاريد.»
سرانجام آن دلاورمرد مرد صحنهي پيکار در مورخه 28/10/1365 در عمليات « کربلاي شش » در منطقه عملياتي سومار در سن 19 سالگي به فيض شهادت نايل آمد و پيکر پاکش پس از شش سال مفقود بودن به زادگاهش انتقال يافت.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 34
شهيد خدابخش براهويي
تاریخ شهادت : 25/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل /-
طول مدت حیات :20
محل شهادت :سومار
خدابخش براهويي در سال 1345 در شهرستان زابل در خانوادهاي روستايي و مذهبي ديده به جهان گشود. وي در همان روستاي زادگاهش نشو و نما يافت و همواره يار و ياور پدر و مادرش در امر معاش خانواده بود. براهويي هميشه در كار خير پيشقدم بود. در نماز جمعه شركت ميكرد و احترام به پدر، مادر، خواهر و برادر را بزرگ ميشمرد.
براهويي در مورخه 18/5/65 به خدمت مقدس سربازي فراخوانده شد و سرانجام در مورخه 25/10/65 در منطقه سومار در عمليات «كربلاي شش» براثر اصابت تركش خمپاره در سن 20 سالگي به فيض شهادت نايل آمد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 127
شهيد غلام مرشدي
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل
طول مدت حیات :23
محل شهادت :سومار
غلام مرشدي در سال 1342 در شهرستان زابل چشم به جهان گشود. وي در اوقات فراغت در مراسم مذهبي و همچنين كلاسهاي قرآن و نهضت سوادآموزي شركت ميكرد. در سن شانزده سالگي ازدواج كرد. سپس به سربازي رفت و پس از طي دوره آموزش جهت دفاع از حريم اسلام و ميهن اسلامي و حفظ دستاوردهاي انقلاب به جبهههاي نبرد حق عليه باطل اعزام شد. مرشدي فردي بسيار خوشاخلاق بود و در تمام دوران زندگي خود به كسي بدي نكرد. او مردي باگذشت و حامي مستضعفان و عاشق شهادت بود.
سرانجام در مورخهي 24/10/65 در منطقه سومار در عمليات كربلاي شش در سن 23 سالگي به شهادت رسيد و مفقودالاثر گرديد. پيكر پاك آن شهيد عزيز هشت سال بعد پيدا شد و به زادگاهش منتقل گرديد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 122
سخن شهيد
"دنيا را رها كنيد كه با تمام خوشيها و ظواهر زيبندهاش متاعي قليل و زودگذر است."
منبع:کتاب کبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 122
شهيد غلام رضا كيخا
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل /توتي
طول مدت حیات :19
غلامرضا کيخا در سال 1346 در روستاي توتي از توابع شهرستان زابل ديده به جهان گشود. تحصيلاتش را تا پايان دورهي راهنمايي ادامه داد؛ ولي به دليل مشکلات فراوان زندگي موفق به ادامهي تحصيل نشد. با رسيدن به سنّ قانوني، به خدمت سربازي اعزام شد و از همين طريق توفيق حضور در جبهه را يافت.
کيخا نسبت به تمامي اعضاي خانواده، احترام خاصّي قايل بود و نيازهاي آنان را تا حدّ امکان برآورده ميساخت. همزمان با شنيدن اذان، از کار روزانه دست ميکشيد و جهت اداي فريضهي نماز به مسجد محلّه ميرفت.
سرانجام در تاريخ 24/10/1365 در عمليات " کربلاي شش " در سنّ 19 سالگي به درجهي رفيع شهادت نايل آمد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 102
سخن شهيد
در شهادتم گريه نکنيد. اگر گريستيد، گريهتان براي سالار شهيدان و جوانان کربلا باشد.
انتظار من از شما اين است که نماز را سبک نشماريد تا مقبول درگاه خداوند قرار گيرد.
منبع:کتاب کبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 102
شهيد رضا كيخا
تاریخ شهادت : 19/10/1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل
طول مدت حیات :33
محل شهادت :سومار
رضا کيخا در سال 1332 در شهرستان زابل متولّد شد. در کودکي از نعمت پدر محروم گرديد و با وجود سختيهاي فراوان به مدرسه رفت و تا سوم راهنمايي ادامهي تحصيل داد. وي علاوه بر تحصيل، در زمينههاي ديني و فرهنگي نيز تلاش ميکرد. پس از ترک تحصيل به استخدام ارتش درآمد و با علاقهمندي به خدمت پرداخت.
او نسبت به وظايف ديني، پايبندي ويژهاي داشت. پس از آغاز جنگ پيوسته در جبهههاي حق عليه باطل حضور داشت. صبر و استقامت رضا زبانزد همه بود. هميشه ميگفت: « با ياد خداوند شيطان را از خود دور کنيد و نگذاريد شما را با وسوسههاي خود از دين اسلام جدا کند. »
سرانجام در مورخهي 19/10/1365 در منطقهي سومار در سنّ 33 سالگي در عمليات کربلاي شش بر اثر بمباران شيميايي به درجهي رفيع شهادت نايل گشت.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد5 صفحه 96
شهيد كرم علي جافرمن
نام پدر :قربان
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :خوزستان /دزفول /كوتيان
طول مدت حیات :20
محل شهادت :سومار
مزار شهید :گلزارشهداي صفي آباد
نامش کرمعلي و در سال 1345 در روستاي کوتيان متولد شده بود. خانوادهاي معتقد و مذهبي داشت و همين باعث شد که از آغاز کودکي به اسلام توجهي خاص نشان دهد.
بزرگتر که شد الفباي عشق و ايستادگي را آموخت و تا پايان دوران ابتدايي به ادامه تحصيل پرداخت. احساس مسئوليتش نگذاشت درس را ادامه بدهد و به خاطر ياري خانواده در خرج و مخارج ها ترک تحصيل کرد و مشغول به کار شد. خبر جنگ به همهجا نفوذ کرده بود و کرمعلي پس از آغاز جنگ در ستاد بازسازي مناطق جنگي به ياري آسيب ديدگان حملات موشکي شتافت و با آنها به همدردي پرداخت.
سال 1364 به خدمت سربازي در لشکر 84 پيادهي خرمآباد اعزام شد.
24/10/1365 بود و عمليات کربلاي 6 در منطقه ي سومار آغاز شده بود. 20 سال داشت و دليرانه ميجنگيد. انگار از قبل ميدانست قرار است با خدا ملاقات کند چرا که هنگام خداحافظي از مادرش 3 بار کوله بارش را بر زمين نهاد و از او حلاليت خواست و التماس دعاگويان ديدار دوباره را به قيامت موکول کرد.
حالا آمده بود تا کربلاي 6 خاطرهي دليريهايش را در ذهن ثبت کند و سومار در آخرين لحظات زير گامهايش احساس غرور کند. همان روز به دنيا پشت کرد و عاليترين درجات را برگزيد و پيکر پاکش را در گلزار شهداي صفيآباد به وديعه نهاد تا ميعادگاه عاشقان دلسوختهاي شود که هر پنجشنبه بر گرد مزارش حلقه ميزنند و ميخوانند: الرحمن، علم القرآن... .
منبع:كتاب سبك بالان ساحل ها صفحه 110
شهيد خانجان پايدار
تاریخ شهادت : 1365
محل تولد :سيستانوبلوچستان /زابل /بالاخانه
طول مدت حیات :26
محل شهادت :سومار
خانجان پايدار در سال 1339 در روستاي بالاخانه از توابع شهرستان زابل ديده به جهان هستي گشود. تحصيلاتش را تا پايان دوره راهنمايي ادامه داد؛ ولي به علت فقر مالي نتوانست ادامه تحصيل دهد. پس از ترک تحصيل، به استخدام ارتش جمهوري اسلامي درآمد. او ضمن خدمت، درس نيز ميخواند تا اين که موفق به دريافت مدرک ديپلم گرديد. پس از چندي به فرمان امامخميني لبيک گفت و روانه جبهه و جنگ شد.
سرانجام پس از حدود چهار سال حضور در جبهه طي نبردي دلاورانه در عمليات کربلاي شش در منطقه سومار در سال 1365 در سن 26 سالگي به فيض عظيم شهادت نايل آمد.
منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 57
منبع: http://www.sobh.org