جنگ جهانی اول و دوم در خاورمیانه

جنگ جهانی اول در سال 1914 تا 1918 میلادی، نقطه عطفی در سرنوشت ملل غرب بود. هنگامی که ناقوس جنگ جهانی اول به صدا درآمد، فرانسه و انگلیس تصمیم خود را مبنی بر تجزیه‌ی امپراتوری عثمانی گرفته بودند. مذاکرات
يکشنبه، 21 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جنگ جهانی اول و دوم در خاورمیانه
 جنگ جهانی اول و دوم در خاورمیانه

 

نویسنده: دکتر محمدامیر شیخ نوری




 
جنگ جهانی اول در سال 1914 تا 1918 میلادی، نقطه عطفی در سرنوشت ملل غرب بود. هنگامی که ناقوس جنگ جهانی اول به صدا درآمد، فرانسه و انگلیس تصمیم خود را مبنی بر تجزیه‌ی امپراتوری عثمانی گرفته بودند. مذاکرات سری در بهار 1915 میلادی بین انگلستان، فرانسه و روسیه در شهر پترزبورگ برگزار شد که در سال 1916 میلادی به امضای موافقت‌نامه پترزبورگ که مناطق نفوذ دولت‌های اروپایی را در امپراتوری عثمانی تعیین می‌کرد انجامید.
در جریان این توافق، از جانب فرانسه، ژرژ پیکو و از طرف انگلستان مارک سایکس حضور داشتند. در قرارداد سایکس - پیکو، سهم فرانسه از متصرفات عثمانی، سوریه و لبنان تعیین شد. (1)
سهم دولت انگلیس عبارت بود از نواحی جنوبی عراق و شهر بغداد و بندر حیفا و عکا در فلسطین (ماده 3). قرار شد که اراضی بین متصرفات فرانسه و انگلیس به صورت کشور مستقل یا اتحادیه امیرنشین‌های عرب درآید و به نوبه خود به منطقه نفوذ فرانسه و انگلیس تقسیم شود، بدین ترتیب که سوریه منطقه فرانسوی و عراق و موصل منطقه انگلیس محسوب شوند. منطقه اخیر شامل اراضی واقع بین فلسطین و مرز ایران نیز می‌شد (ماده 4). اراضی زیر به دولت روسیه واگذار شد: ایالات ارزروم - طرابوزان - وان - بت لیس (ارمنستان عثمانی) و قسمت‌های شمالی کردستان تا سرحد ایران - مساحت اراضی وسیع مزبور قریب شصت هزار میل مربع بود و به دریای سیاه و ارومیه و موصل محدود می‌شد. (2) (ماده 1)
فتوحات بین‌النهرین در جنگ جهانی اول، انگلیسی‌ها را به حوالی موصل رسانید و چون بیشتر جنگ‌های بین‌النهرین را آن‌ها انجام داده بودند به فکر افتادند که در پیمان سایکس - پیکو طوری تجدیدنظر کنند که پاداش بیشتری دریافت دارند، لذا در دسامبر 1918 میلادی، هنگام مسافرت کلمانسو به لندن، موضوع را مطرح کرده و در نتیجه سرزمین موصل را که سابقاً جزو منطقه نفوذ فرانسه قرار داده شده بود، ضمیمه منطقه نفوذ انگلیس کردند و در عوض به دولت فرانسه از نفت عراق سهمی دادند. (3)
این توافق‌نامه به قرارداد کلمانسو و لوید ژرژ معروف است.
پس از جنگ جهانی اول در 24 آوریل 1920 میلادی در کنفرانس سان رمو (4) (از بنادر ایتالیا در کنار دریای مدیترانه)، رجال سیاسی اروپا قراردادی راجع به قیمومت امضاء کردند. سوریه و لبنان سهم فرانسه و عراق و فلسطین نصیب انگلیس شد.
در پایان جنگ جهانی اول، جامعه یهودی فلسطین، قدیمی‌ها و تازه واردها، به میزانی نسبتاً قابل توجه رسیده بود، و حکومت انگلستان در نوامبر 1917 در اعلامیه بالفور خواسته صهیونیست‌ها را به رسمیت شناخت، و از طرح تشکیل یک «موطن ملی برای یهودیان» بدون تعیین حد و مرزی، پشتیبانی کرد. شرایط این تعهد در متن قیمومت جامعه ملل، که بریتانیا به استناد آن فلسطین را اداره می‌کرد، گنجانیده شد. این تعهد و اجرای آن به مبارزه اعراب علیه قیمومت بریتانیا و حضور یهودیان، حدت و شدت ویژه‌ای بخشید. (5)
در سرتاسر دوره قیمومت فلسطین، مقامات انگلیسی استقرار صهیونیسم را تسهیل کردند. از سال 1920 مردم فلسطین به وسیله تظاهرات، سوء قصدها و طغیان‌هایی که با خشونت وحشیانه از طرف مقامات اشغالگر سرکوب می‌شد، به اعتراض برخاستند. طبقات حاکم عرب که دچار ترس شده بودند، زمین‌های خود را به صهیونیست می‌فروختند. اما دهقانان از این کار خودداری و در مقابل انواع فشارهایی که بر آنان وارد می‌شد، مقاومت کردند. در سال 1947، صهیونیست‌ها بیش از 5/7 درصد اراضی را مالک نبودند. معلوم می‌شد که من بعد قدرت سیاسی لازم است تا بتوان از اعراب نسبت به سرزمین متعلق به خودشان خلع‌ید به عمل آید. (6)
قدرت‌های اروپایی، بدین ترتیب توانستند مرزهای دلخواه خود را بر خاورمیانه مرکزی به طور یک، جانبه تحمیل کنند، بدون اینکه مردم منطقه را در نظر بگیرند. مرزهای جدید هیچ رابطه‌ای با خصوصیات فیزیکی یا فرهنگی منطقه نداشتند. یهودی‌ها از این وضع ناراضی بودند، اما اعراب احساس سرخوردگی و فریب‌خوردگی می‌کردند. (7)
خاورمیانه در برخوردهای جنگ جهانی دوم (1945-1939 میلادی) - که به درستی اوج تضادهای ناشی از جنگ سی ساله داخلی اروپا نامیده شده است - همان اندازه با مشکلات سخت دست به گریبان بود، که در کشمکش‌های جنگ جهانی اول 1918-1914 ترکیه قرار داشت. دولت - ملت‌های نیمه مستقلی که پس از تجزیه ایالات عرب امپراتوری عثمانی تشکیل شده بودند، اگرچه به طور مستقیم درگیر جنگ نبودند، اما تحت اشغال بریتانیا و فرانسه قرار داشتند و از این رو، جزء منطقه جنگی محسوب می‌شدند. زندگی سیاسی این کشورها در شرایط ادامه دشمنی‌ها به حالت انجماد کامل درآمده بود.
از نظر بریتانیا، حفظ امنیت هندوستان، مثل دوران جنگ جهانی اول، مهم‌ترین اولویت سیاسی و استراتژیک بود و مراقبت از صدور نفت ایران نیز نگرانی بعدی انگلستان را تشکیل می‌داد. مصر یک بار دیگر پایگاه بزرگ مدیترانه‌ای بریتانیا شد. با بی‌طرفی ترکیه و ایران، منطقه خاورمیانه کاملاً امن به نظر می‌رسید. بریتانیا معتقد بود که اعراب فلسطین، با توجه به اعلامیه سفید سال 1939 میلادی، دیگر مشکلی برای آن کشور در بحبوحه جنگ با آلمان فراهم نخواهند کرد. (8)
خطری که بریتانیا را تهدید می‌کرد، وضعیت سوریه و عراق بود. اگر چه عراق در سپتامبر 1939 روابط خود را با آلمان قطع کرد، گروهی از ملی‌گرایان ضد انگلیسی اعم از افراد نظامی و غیر نظامی که بر اثر پیروزی‌های جنگی آلمان در مقابل فرانسه، قدرت نفوذ فراوان یافته بودند، در مارس 1941 با یک اقدام انقلابی قدرت را به چنگ آوردند و رشید عالی گیلانی، در رأس دولتی طرفدار دول محور به نخست وزیری رسید. نوری سعید نایب‌السلطنه و عده‌ای دیگر از سیاست‌مداران برجسته کشور مجبور به فرار شدند. هنگامی که دولت جدید از قبول تقاضای بریتانیا مبنی بر نقل و انتقال نیرو از عراق به استناد پیمان «انگلیسی - عراقی» میان دو کشور خودداری کرد، کینه‌های پنهان، آشکار شد. نیروهای عراقی پایگاه بریتانیا را در حبانیه محاصره کردند. اما افکار عمومی عراق یکپارچه و روشن نبود؛ کمک‌های وعده داده شده دول محور نیز برای انقلابیون بسیار کم و دیر هنگام بود.
یک واحد کوچک هندی در بصره پیاده شد تا به سربازان عرب ماوراء اردن تحت فرماندهی گلاب پاشا ملحق شود. انقلاب پس از چند هفته درهم شکسته شد، اعضای دولت رشید عالی متواری شدند و از کشور گریختند و نایب‌السلطنه به کشور مراجعت کرد. دولت‌هایی که از این پس در عراق روی کار آمدند، همگی تا پایان جنگ با متفقین همکاری کردند. (9)
پایان جنگ جهانی دوم برای خاورمیانه غیر از مصیبت، ارمغان دیگری نداشت. کشورها هم‌چنان زیر سلطه قدرت‌های استعماری باقی ماندند، هر چند به ظاهر مستقل بودند. یکی از این مصیبت‌ها تشکیل دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین است. در طول تاریخ چنین موردی مشاهده نمی‌شود که مردمی با اشغال زمین‌های ساکنان بومی یک منطقه، ساکنان اصلی آن را از وطن و سرزمین اجدادی‌شان اخراج کنند. حتی رژیم آفریقای جنوبی، مردمان بومی را اخراج نکرد، بلکه آن‌ها را در پانتوستان‌ها نگهداری کرد. با تشکیل دولت اسرائیل، شاهد اخراج و تبعید مردم بومی این سرزمین و استقرار یک حاکمیت خارجی در آن می‌باشیم. استعمار نیروهای انسانی یعنی به کارگیری کارگران عرب در مشاغل پست و سخت با حداقل دستمزد و در بدترین شرایط و بهره‌برداری از منابع و معادن سرزمین فلسطین نیز مشاهده می‌شود.
قدرت‌های استعماری برای حفظ منافع خود، دولت اسرائیل را به وجود آوردند و این مطلب در یک گزارش استعماری که نامش «کامپل با نورمان» است مشخص شده است. در این گزارش چنین آمده است: (10) مسأله‌ای که وجود امپراتوری‌های اروپایی را در منطقه مدیترانه جنوبی و شرقی به خطر می‌اندازد، این است که اگر ملل این منطقه همچنان راه بیداری و هماهنگی و پیشرفت را طی کنند. بدون شک منافع اروپاییان به کلی از بین خواهد رفت. بنابراین همه کشورهای ذی‌نفع باید همچنان در سیاست تجزیه و تقسیم منطقه به عقب نگهداشتن مردمان آن پایداری کنند.
در این گزارش توصیه شده است که برای از بین بردن ارتباط فکری و معنوی منطقه، باید از همه گونه وسایل علمی فعال استفاده شود. مثلاً باید قسمت آفریقایی از قسمت آسیایی آن با برقراری یک مانع انسانی قوی و بیگانه مجزا شود. این نیروهای جدید اگر در نزدیکی کانال سوئز مستقر شوند می‌توانند منافع غرب را به بهترین وجه حفظ کنند.
به این ترتیب نظریه سازنده کشور اسرائیل، یعنی صهیونیسم سیاسی، از سنت یهودی که به عنوان پوشش و دستاویزی از آن استفاده می‌کند، به وجود نیامده، بلکه از ناسیونالیسم و سیاست استعمارگرانه غرب در قرن نوزدهم سرچشمه گرفته است و نوعی نژادپرستی، ناسیونالیسم و استعمارگری می‌باشد. (11)

پی‌نوشت‌ها:

1. محمدعلی امامی، سیاست و حکومت در سوریه، ص 12.
2. ژرژ لنچافسکی، تاریخ خاورمیانه، ص 79.
3. همان، ص 80.
4. SAN- REMO
5. برنارد لوئیس، خاورمیانه، ص 360.
6. امین سمیر، ملت عرب، ص 58.
7. آلاسدیر درایسدل و جرالد بلیک، جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا، ص 87.
8. پیتر منسفیلد، تاریخ خاورمیانه، ص 253.
9. همان، ص 254.
10. شهرام زرندار، «جنگ و صلح در خاورمیانه»، روزنامه کیهان، دوشنبه 27 آبان 1370.
11. روژه گارودی، ماجرای اسرائیل صهیونسم سیاسی، ص 187.

منبع مقاله :
شیخ نوری، محمدامیر؛ (1388)، صهیونیسم و نقد تاریخ‌نگاری معاصر غرب، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها