ازدواج مهارت میخواهد!
زندگی مشترك افقی است روشن و جلوه گاهی زیبا برای تولدی دوباره؛ مشروط بر آن كه وجوه ضروری این اشتراك، یعنی توانایی ها و مهارت های خاص و سازنده، در تفكر، بینش و عملكرد انسان رؤیت و ملاحظه شود. زیرا این مهارت ها و توانایی های انسان است كه در وقت لزوم، به یاری او میآید تا مشكلات ، اختلافات و نقاط ضعف و كاستی های زندگی مشتركش را برطرف نماید. حال چنانچه زندگی مشتركی كه براساس پیوندی مقدس از سوی زن و مرد، صورت پذیرفته، با عدم توانایی ها و مهارت های هر دو نفر و یا حتی یكی از آنها روبه رو شود، به طور مسلم، ادامه این زندگی با تلخكامی، ناراحتی و تنش و رنجش همراه خواهد شد. بنابراین باید در نظر داشته باشیم بقا و تداوم و شیرینی یك زندگی مشترك، همیشه در گرو توانایی ها و مهارت های خاصی است كه در حقیقت تضمین كننده ای قابل اطمینان برای خوشبختی زوجین به حساب میآیند.
به همین لحاظ در نوشتاری كه پیش رو دارید سعی شده است تا به صورت اجمال به راهكارهای مهم و اساسی، پیرامون برخی از توانایی ها و مهارت های لازم برای ایجاد و برقراری یك زندگی مشترك ایده آل پرداخته شود.
خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها میشود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان میدهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان میسازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر مینماید، به زندگی او آرامش میدهد و احساس رضایت مندی اش را رونق میبخشد.
«خودآگاهی» تضمین كننده استحكام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشكلات و حل مناسب آنها میشود.
به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمیها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.
كشف و درك و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است كه فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی كه هدفش رسیدن به درجات عالیه كمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج كند كه هدفش رسیدن به یك زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشكلات فراوانی در زندگی مشترك خواهد شد. امتیاز دیگری كه میتوان برای خودآگاهی منظور نمود آن است كه موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یكی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.
هنگامیكه كسی صحبت میكند، كار دیگری انجام ندهید. خوب گوش كردن یا به عبارت دیگر، گوش كردن فعال، پایه و اساس هر نوع ارتباط سالمیاست. نمیتوان هم كتاب خواند و هم به صحبت های طرف مقابل گوش داد. چون بین شنیدن و گوش دادن، تفاوت زیادی وجود دارد. همچنین توجه كنید كه هنگام صحبت كردن طرف مقابل، به صورت او نگاه كنید تا مطمئن باشد نسبت به صحبت هایش، هر چند معمولی و عادی، دقت، حرمت و حساسیت لازم را قائلید. حتی گاه با اظهار كلماتی چون بله! عجب! خوب! فهمیدم! پس این طور! به او نشان دهید كه كاملاً به صحبت هایش و آنچه كه میگوید، توجه دارید و برای این توجه تمركز كافی داشته باشید.
. با احساس و عواطف طرف مقابلتان همراه و هماهنگ شوید.
هنگام همدلی، سعی كنید طرف مقابل خود را درك كنید. آن هم به طور حقیقی و دور از هرگونه تظاهر و تصنعی ریاكارانه یا از روی اجبار! بلكه از روی عاطفه و احساس هماهنگ با طرف مقابل. مثلاً هیچ وقت نمیتوان با فردی كه با صدا و حالتی حزن آلود، درباره مسئله یا موضوع ناراحت كننده ای سخن میگوید، با لحنی شاد و سرشار از سرخوشی سخن گفت. البته عكس این مثال نیز صادق است.
.به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.
بیشتر اوقات، فردی كه از شرایط و مسایل خود، سخن میگوید و به شرح مشكلات یا درد دل هایش میپردازد، قبل از آن كه به دنبال راه چاره یا پند و اندرز و یا راهنمایی باشد، نیاز دارد تا مخاطب او، متوجه احساس و حالت و هیجان او شود و موقعیت های احساسی او را درك كند. شما باید با توجهی كه نسبت به احساس و هیجان او میكنید، این خواسته را برای وی به اثبات برسانید.
.خود را به جای طرف مقابل بگذارید.
تنها در این صورت است كه میتوانید از دریچه چشم وی، به مشكلات نگاه كنید و احساسات و موقعیتش را دریابید تا بتوانید همدلی لازم را درباره اش داشته باشید.
. در همدلی با طرف مقابل، از جمله های قاطع استفاده نكنید.
معمولاً شدت ناراحتی و هیجان در فرد نیازمند به همدلی، به حدی است كه موجبات آزردگی و آسیب پذیری را در او، مستعد میسازد. بنابراین باید مراقب بود تا با چنین فردی، با كلمه ها و جمله های قاطع و بُرنده، صحبت نكنیم. چه بسا كه در تشخیص احساس و معانی سخنان وی اشتباه كرده باشیم آن وقت به دلیل قطعیت نظر و صحبتی كه داشته ایم، نه تنها همراه و همدل او نبوده ایم، بلكه به نوعی وی را آزرده خاطر و منزجر نیز كرده ایم.
صحبت كنید، اما بدون پرخاش و توهین و تندی.
حل اختلاف، در زمان عصبانیت، حاصلی جز تخریب بیشتر نخواهد داشت. پس بهتر آن است كه همیشه بعد از آرام شدن محیط و افراد، اقدام شود. منفی سخن نگویید.
اگر برای وصل كردن، قدم جلو میگذاریم، باید دقت كنیم از به كار بردن سخنان نومید كننده و تحریك كننده و در مجموع منفی، خودداری نمائیم. در اولین قدم اختلاف، آن را حل كنید.
به محض احساس اختلاف یا سوء تفاهم، درصدد حل آن برآیید. چون اگر شامل مرور زمان شود، تبدیل به كینه و رنجش میشود. به خاطر داشته باشید صحبت و بازگو كردن ناراحتی ها و سوءتفاهمات، كمك مؤثری برای رهایی از غم و اندوه است و حل اختلافات را نیز سهل تر مینماید. از طرف مقابل خود، یا طرفین اختلاف، درخواست كنید تا خیلی سریع، وقت مناسبی را با هماهنگی یكدیگر، برای حل اختلاف، اختصاص دهند.
احساس شرم و گناه و خجالت را برای طرف مقابل به وجود نیاورید.
چنانچه ما با طرف مقابل خود، دچار مشكلی شده اید یا برای حل اختلاف دیگران، میخواهید اقدام نمائید، هرگز نباید به گونه ای صحبت كنید كه دیگری یا دیگران را دچار احساس خجالت، گناه یا شرمندگی كنید. طعنه و كنایه را نیز باید از لحن و كلامتان حذف نمایید. نظر و عقیده خود را بیان كنید.
ناراحتی خود را عنوان كنید و درباره اش سخن بگویید بدون آن كه قضاوت یا سرزنش كنید و حكمیصادر نمایید. دیگری یا دیگران نیز حق دارند.
به طرف مقابل خود یا دیگرانی كه با یكدیگر دچار اختلاف شده اند، اجازه كافی بدهید تا از ناراحتی ها و مشكلاتشان صحبت كنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشكلات، آماده تر مینماید. عذرخواهی مشكل نیست.
در زمان حل اختلاف، چنانچه فرد متوجه اشتباه خود بشود، بهتر است فوری با یك جمله كه حاكی از ندامت و عذرخواهی اوست مسئله را ختم به خیر كند. «عذرخواهی» نه تنها فرد را كوچك نمیكند، بلكه دیگران را متوجه انعطاف و دقت نظر او نیز میسازد. حال چنانچه لزومیبه عذرخواهی هیچ كسی مشاهده نشد، توافق و به قول معروف، كنار آمدن با هم، مسیری تازه برای رفع سوء تفاهمات و برقراری ارتباطات جدید خواهد بود. هربار، فقط یك موضوع را مطرح كنید.
برای هر مشكل، یك جلسه مشخص را اختصاص دهید. چرا كه در صورت صحبت و طرح همه ناراحتی ها و مشكلات در یك جلسه، نه تنها راه حلی حاصل نخواهد شد، بلكه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتی ها، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت.
لازم به یادآوری است كه مهارت حل اختلاف، در روابط خانوادگی، خاصه ارتباط میان زن ها و شوهرها، اهمیت بسیاری دارد. ضمناً باید در نظر داشت كه در این روابط، حفظ احترام ادب و حرمت و همكاری و تعادل، برای همگان امری لازم و واجب است.
.2 تصمیم گیری اجتنابی؛ تصمیمیكه فرد به دلیل ترس و نگرانی كه دارد، سعی میكند تا آنجا كه میتواند آن را به تعویق اندازد. این گونه اتخاذ تصمیم، امكان آن را به وجود میآورد كه فرد، فرصت های مناسب زندگی خویش را از دست بدهد.
3. تصمیم گیری اخلاقی؛ تصمیمیاست كه فرد، برای انجام آن به دلایل اخلاقی تكیه میكند. مثلاً ادامه دادن به یك زندگی مشترك مملو از تنش و پر تشنج، به دلیل وجود فرزند.
4.تصمیم گیری تكانشی؛ این نوع تصمیم گیری، بسیار سریع و بدون توجه به عاقبت كار، یا ارزیابی و توجه به موقعیت ها و شرایط صورت میگیرد. مثلاً فردی، فرد مقابل خود را برای كاری كه در نظر دارد ترغیب به عجله میكند و قدرت تفكر در مورد یك عمل درست را از او میگیرد.
5.تصمیم گیری مطیعانه؛ سبك تصمیم گیری مطیعانه، میتواند صدمه زیادی به موضوع تصمیم و یا به عنوان مثال، به ازدواج فرد، وارد كند. در تصمیم گیری مطیعانه، دیگران برای یك یا دو نفر یا موضوعی، تصمیم میگیرند بدون آن كه فرد یا افراد یا موضوعی كه تصمیم بر روی آن اجرا میشود، نقشی در این تصمیم گیری داشته باشند. نمونه این تصمیم گیری را میتوان در ازدواج های سنتی مشاهده كرد.
6.تصمیم گیری عقلانی؛ سالم ترین تصمیم ها، تصمیمیاست كه براساس تفكر، بررسی و مطالعه، ارزیابی و تحقیق صورت بگیرد. تصمیم گیری عقلانی، براساس واقعیات است و معمولاً خطا و اشتباه در آن به ندرت دیده میشود.
مواجه شدن با یك تصمیم: زمانی است كه فرد متوجه میشود باید تصمیم بگیرد. بنابراین روی آن تمركز كرده و ضمن روشن كردن موضوع تصمیم، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری مینماید.
حق انتخاب و بررسی مورد تصمیم بر اساس اطلاعات: با راه حل ها و اطلاعاتی كه فرد به دست آورده، این حق را مییابد تا تصمیمیدرست برای انتخاب، ازدواج یا انجام كار مورد نظرش بگیرد.
ارزیابی پیامدهای پیش بینی شده حق انتخاب: فرد پیامدهای متفاوت از انتخاب ها را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد تا معقول ترین آنها را انتخاب كند.
تعهد به تصمیم: نسبت به تصمیمیكه گرفته میشود باید پایبند بود و به آن اعتقاد داشت.
برنامه ریزی برای انجام تصمیم: حتی تصمیم عقلانی نیز نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد.
اجرا یا انجام تصمیم: در این مرحله، فرد به صورت عملی وارد مراحل برنامه ریزی شده میشود. مثلاً تصمیم به ازدواج كه مراحلی همچون خواستگاری ، نامزدی ، خرید و غیره دارد.
ارزیابی پیامدهای واقعی اجرا یا انجام تصمیم: فرد به بررسی و ارزیابی تصمیمیمیپردازد كه یا ناموفق بوده یا آن موفقیت لازمیرا كه فكر میكرده نداشته است. در اینجا فرد مراحلی را كه از سر گذرانده، مورد بررسی قرار میدهد تا برای برنامه آینده اش، شروع به برنامه ریزی كند.
منبع:www.seemorgh.com
به همین لحاظ در نوشتاری كه پیش رو دارید سعی شده است تا به صورت اجمال به راهكارهای مهم و اساسی، پیرامون برخی از توانایی ها و مهارت های لازم برای ایجاد و برقراری یك زندگی مشترك ایده آل پرداخته شود.
مهارت در خودآگاهی
خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها میشود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان میدهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان میسازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر مینماید، به زندگی او آرامش میدهد و احساس رضایت مندی اش را رونق میبخشد.
«خودآگاهی» تضمین كننده استحكام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشكلات و حل مناسب آنها میشود.
به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمیها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.
كشف و درك و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است كه فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی كه هدفش رسیدن به درجات عالیه كمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج كند كه هدفش رسیدن به یك زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشكلات فراوانی در زندگی مشترك خواهد شد. امتیاز دیگری كه میتوان برای خودآگاهی منظور نمود آن است كه موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یكی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.
شناخت تفاوت های میان زنان و مردان
1دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل زناشویی كاملاً متفاوت است
این تفاوت كه در واقع ریشه زیستی دارد، مهمترین اختلاف آنان در ارتباط با رابطه زناشویی است. این رابطه در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده است در حالی كه در مردها، بیشتر جنبه های فیزیولوژیك دارد. دیگر آن كه جنبه های عاطفی این احساس در مردها، بسیار كمتر از آن احساسی است كه در زن ها وجود دارد. این تفاوتها و یا عدم آگاهی از آنها، گاهی موجب سوء تفاهم و بر هم خوردن روابط میان مرد و همسرش میشود.2 استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد
3 زنان میخواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت میدهند
4 مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است
5 صحبت كردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است
6 نگاه مردان به مسائل، كلی تر است
7 جذابیت های جسمی و آراستگی برای مردها بسیار اهمیت دارد
8 زن ها عاطفی تر از مردها هستند
9مهارت در همدلی با افراد
اصول مهارت همدلی
هنگامیكه كسی صحبت میكند، كار دیگری انجام ندهید. خوب گوش كردن یا به عبارت دیگر، گوش كردن فعال، پایه و اساس هر نوع ارتباط سالمیاست. نمیتوان هم كتاب خواند و هم به صحبت های طرف مقابل گوش داد. چون بین شنیدن و گوش دادن، تفاوت زیادی وجود دارد. همچنین توجه كنید كه هنگام صحبت كردن طرف مقابل، به صورت او نگاه كنید تا مطمئن باشد نسبت به صحبت هایش، هر چند معمولی و عادی، دقت، حرمت و حساسیت لازم را قائلید. حتی گاه با اظهار كلماتی چون بله! عجب! خوب! فهمیدم! پس این طور! به او نشان دهید كه كاملاً به صحبت هایش و آنچه كه میگوید، توجه دارید و برای این توجه تمركز كافی داشته باشید.
. با احساس و عواطف طرف مقابلتان همراه و هماهنگ شوید.
هنگام همدلی، سعی كنید طرف مقابل خود را درك كنید. آن هم به طور حقیقی و دور از هرگونه تظاهر و تصنعی ریاكارانه یا از روی اجبار! بلكه از روی عاطفه و احساس هماهنگ با طرف مقابل. مثلاً هیچ وقت نمیتوان با فردی كه با صدا و حالتی حزن آلود، درباره مسئله یا موضوع ناراحت كننده ای سخن میگوید، با لحنی شاد و سرشار از سرخوشی سخن گفت. البته عكس این مثال نیز صادق است.
.به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.
بیشتر اوقات، فردی كه از شرایط و مسایل خود، سخن میگوید و به شرح مشكلات یا درد دل هایش میپردازد، قبل از آن كه به دنبال راه چاره یا پند و اندرز و یا راهنمایی باشد، نیاز دارد تا مخاطب او، متوجه احساس و حالت و هیجان او شود و موقعیت های احساسی او را درك كند. شما باید با توجهی كه نسبت به احساس و هیجان او میكنید، این خواسته را برای وی به اثبات برسانید.
.خود را به جای طرف مقابل بگذارید.
تنها در این صورت است كه میتوانید از دریچه چشم وی، به مشكلات نگاه كنید و احساسات و موقعیتش را دریابید تا بتوانید همدلی لازم را درباره اش داشته باشید.
. در همدلی با طرف مقابل، از جمله های قاطع استفاده نكنید.
معمولاً شدت ناراحتی و هیجان در فرد نیازمند به همدلی، به حدی است كه موجبات آزردگی و آسیب پذیری را در او، مستعد میسازد. بنابراین باید مراقب بود تا با چنین فردی، با كلمه ها و جمله های قاطع و بُرنده، صحبت نكنیم. چه بسا كه در تشخیص احساس و معانی سخنان وی اشتباه كرده باشیم آن وقت به دلیل قطعیت نظر و صحبتی كه داشته ایم، نه تنها همراه و همدل او نبوده ایم، بلكه به نوعی وی را آزرده خاطر و منزجر نیز كرده ایم.
10مهارت حل اختلاف
اصول مهارت حل اختلاف
حل اختلاف، در زمان عصبانیت، حاصلی جز تخریب بیشتر نخواهد داشت. پس بهتر آن است كه همیشه بعد از آرام شدن محیط و افراد، اقدام شود.
اگر برای وصل كردن، قدم جلو میگذاریم، باید دقت كنیم از به كار بردن سخنان نومید كننده و تحریك كننده و در مجموع منفی، خودداری نمائیم.
به محض احساس اختلاف یا سوء تفاهم، درصدد حل آن برآیید. چون اگر شامل مرور زمان شود، تبدیل به كینه و رنجش میشود. به خاطر داشته باشید صحبت و بازگو كردن ناراحتی ها و سوءتفاهمات، كمك مؤثری برای رهایی از غم و اندوه است و حل اختلافات را نیز سهل تر مینماید.
چنانچه ما با طرف مقابل خود، دچار مشكلی شده اید یا برای حل اختلاف دیگران، میخواهید اقدام نمائید، هرگز نباید به گونه ای صحبت كنید كه دیگری یا دیگران را دچار احساس خجالت، گناه یا شرمندگی كنید. طعنه و كنایه را نیز باید از لحن و كلامتان حذف نمایید.
ناراحتی خود را عنوان كنید و درباره اش سخن بگویید بدون آن كه قضاوت یا سرزنش كنید و حكمیصادر نمایید.
به طرف مقابل خود یا دیگرانی كه با یكدیگر دچار اختلاف شده اند، اجازه كافی بدهید تا از ناراحتی ها و مشكلاتشان صحبت كنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشكلات، آماده تر مینماید.
در زمان حل اختلاف، چنانچه فرد متوجه اشتباه خود بشود، بهتر است فوری با یك جمله كه حاكی از ندامت و عذرخواهی اوست مسئله را ختم به خیر كند. «عذرخواهی» نه تنها فرد را كوچك نمیكند، بلكه دیگران را متوجه انعطاف و دقت نظر او نیز میسازد. حال چنانچه لزومیبه عذرخواهی هیچ كسی مشاهده نشد، توافق و به قول معروف، كنار آمدن با هم، مسیری تازه برای رفع سوء تفاهمات و برقراری ارتباطات جدید خواهد بود.
برای هر مشكل، یك جلسه مشخص را اختصاص دهید. چرا كه در صورت صحبت و طرح همه ناراحتی ها و مشكلات در یك جلسه، نه تنها راه حلی حاصل نخواهد شد، بلكه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتی ها، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت.
لازم به یادآوری است كه مهارت حل اختلاف، در روابط خانوادگی، خاصه ارتباط میان زن ها و شوهرها، اهمیت بسیاری دارد. ضمناً باید در نظر داشت كه در این روابط، حفظ احترام ادب و حرمت و همكاری و تعادل، برای همگان امری لازم و واجب است.
11مهارت تصمیم گیری
انواع تصمیم گیری
.2 تصمیم گیری اجتنابی؛ تصمیمیكه فرد به دلیل ترس و نگرانی كه دارد، سعی میكند تا آنجا كه میتواند آن را به تعویق اندازد. این گونه اتخاذ تصمیم، امكان آن را به وجود میآورد كه فرد، فرصت های مناسب زندگی خویش را از دست بدهد.
3. تصمیم گیری اخلاقی؛ تصمیمیاست كه فرد، برای انجام آن به دلایل اخلاقی تكیه میكند. مثلاً ادامه دادن به یك زندگی مشترك مملو از تنش و پر تشنج، به دلیل وجود فرزند.
4.تصمیم گیری تكانشی؛ این نوع تصمیم گیری، بسیار سریع و بدون توجه به عاقبت كار، یا ارزیابی و توجه به موقعیت ها و شرایط صورت میگیرد. مثلاً فردی، فرد مقابل خود را برای كاری كه در نظر دارد ترغیب به عجله میكند و قدرت تفكر در مورد یك عمل درست را از او میگیرد.
5.تصمیم گیری مطیعانه؛ سبك تصمیم گیری مطیعانه، میتواند صدمه زیادی به موضوع تصمیم و یا به عنوان مثال، به ازدواج فرد، وارد كند. در تصمیم گیری مطیعانه، دیگران برای یك یا دو نفر یا موضوعی، تصمیم میگیرند بدون آن كه فرد یا افراد یا موضوعی كه تصمیم بر روی آن اجرا میشود، نقشی در این تصمیم گیری داشته باشند. نمونه این تصمیم گیری را میتوان در ازدواج های سنتی مشاهده كرد.
6.تصمیم گیری عقلانی؛ سالم ترین تصمیم ها، تصمیمیاست كه براساس تفكر، بررسی و مطالعه، ارزیابی و تحقیق صورت بگیرد. تصمیم گیری عقلانی، براساس واقعیات است و معمولاً خطا و اشتباه در آن به ندرت دیده میشود.
اصول تصمیم گیری عقلانی
مواجه شدن با یك تصمیم: زمانی است كه فرد متوجه میشود باید تصمیم بگیرد. بنابراین روی آن تمركز كرده و ضمن روشن كردن موضوع تصمیم، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری مینماید.
حق انتخاب و بررسی مورد تصمیم بر اساس اطلاعات: با راه حل ها و اطلاعاتی كه فرد به دست آورده، این حق را مییابد تا تصمیمیدرست برای انتخاب، ازدواج یا انجام كار مورد نظرش بگیرد.
ارزیابی پیامدهای پیش بینی شده حق انتخاب: فرد پیامدهای متفاوت از انتخاب ها را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد تا معقول ترین آنها را انتخاب كند.
تعهد به تصمیم: نسبت به تصمیمیكه گرفته میشود باید پایبند بود و به آن اعتقاد داشت.
برنامه ریزی برای انجام تصمیم: حتی تصمیم عقلانی نیز نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد.
اجرا یا انجام تصمیم: در این مرحله، فرد به صورت عملی وارد مراحل برنامه ریزی شده میشود. مثلاً تصمیم به ازدواج كه مراحلی همچون خواستگاری ، نامزدی ، خرید و غیره دارد.
ارزیابی پیامدهای واقعی اجرا یا انجام تصمیم: فرد به بررسی و ارزیابی تصمیمیمیپردازد كه یا ناموفق بوده یا آن موفقیت لازمیرا كه فكر میكرده نداشته است. در اینجا فرد مراحلی را كه از سر گذرانده، مورد بررسی قرار میدهد تا برای برنامه آینده اش، شروع به برنامه ریزی كند.
منبع:www.seemorgh.com