چگونگی شکل گیری مناره ها در تمدن اسلامی

با گسترش اسلام به سرزمین های همجوار به خصوص به روم و ایران که دارای تمدنی طولانی بودند، داد و ستد های علمی و تمدنی گسترش یافت و از این پس آثار تمدنی این سرزمین ها رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت و کم کم یکی
سه‌شنبه، 23 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
چگونگی شکل گیری مناره ها در تمدن اسلامی
چگونگی شکل گیری مناره ها در تمدن اسلامی

 

نویسنده:سید مصطفی طباطبایی (1)
منبع:راسخون
 

چکیده :

با گسترش اسلام به سرزمین های همجوار به خصوص به روم و ایران که دارای تمدنی طولانی بودند، داد و ستد های علمی و تمدنی گسترش یافت و از این پس آثار تمدنی این سرزمین ها رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت و کم کم یکی از مظاهر تمدن اسلامی به شمار می رفتند. از جمله این موارد می توان به مناره ها اشاره کرد که در جای جای تمدن اسلامی شاهد ساخت آن ها هستیم که در قرن هشتم به اوج زیبایی و شکوه خود رسید. در این مقاله با استفاده از منابع مکتوب و مشاهدات میدانی به ریشه یابی تاریخی این اثر معماری در تمدن اسلامی خواهیم پرداخت و به خصوصیات معماری و انواع مناره ها اشاره خواهیم کرد.
کلید واژه : اسلام، مناره، مسجد، معماری

مقدمه :

مناره ها از جمله ابنیه تاریخی هستند که در بیشتر سرزمین های اسلامی ساخته شده و مورد استفاده بوده است و شاید جزء معدود ابنیه هایی می باشد که هم به صورت منفرد ساخته می شد و هم در ساخت مساجد نیز شاهد برپایی آن ها هستیم و کاربرد های متفاوتی داشته است. برای آن که به کاربرد این ابنیه پی ببریم در ابتدا باید معنای لفظ " منار " یا " مناره " را بررسی نماییم. درفرهنگ عمید آمده است : « منار به فتح میم : جای نور، جای روشنایی ، ساختمانی برج مانند که درکنار راه می سازند برای چراغ روشن کردن یا راهنمایی و درمعابد ومساجد برای اذان گفتن یا چراغ روشن کردن» (عمید ، 1372 :1851). درلغت نامه دهخدا مناره چنین تعریف شده است : « مناره مأخوذ ازتازی. نشان که درراه ازسنگ و خشت به پا کنند و دراصل لغت به معنی چراغ پایه باشد. ظاهرا وجه تسمیه آن باشد که سابق برای راه یافتن مسافران چراغی برمناره می افروختند ؛ زیرا که دربلاد عرب ، به شب ها می روند» (دهخدا ،بی تا :1169). درمتون کلماتی که با برخی ازمعانی مناره مشابه هستند نیز یافت می شوند نظیرعلم / علامه ( به معنای پرچم، شاخص مرز، نشانگاه ، سنگ ایستاده ) ؛ میل ( که احتمالا مشتق ازکلمه یونانی میلیاریون یونانی به معنی مسافت شمار است )؛ واساس ، به معنی « برج دیده بانی» و این واژه ای است که به خصوص درمغرب متداول است ( براند ،134:1380) .بنابر این آنچه از ریشه یابی کلمه " مناره " به دست می آید آن است که این کلمه مشتق ازاولین کاربردی بوده که این بنا داشته است. بنابراین پیش از آن که مناره درکنارمساجد جهت اذان گویی ایجاد شود ، برج های راهنمایی بوده است که مسافران را در روز وشب تارهدایت می کرده است.
در منابع تاریخی، از مناره با تعابیری همچون صومعه و مأذنه نیز یاد شده است و چنین نامگذاری هایی خود بیانگر کاربرد های متفاوت این ابنیه می باشد. براند در مورد لفظ کلمه منار می نویسد : « این کلمه با تلفظ مناره « minaret» اززبان ترکی وارد زبان انگلیسی شده است. این کلمه هیچ نوع دلالتی ، برای دعوت به نمازندارد. معنی اصلی این کلمه مکان نوریا آتش است این کلمه درعربستان پیش ازاسلام به اماکن بلندی اطلاق می شد که ازفرازآن علایمی توسط دود یا آتش ارسال می شده است. به همین سبب کلمه مناره را غالبا معادل با چراغ خانه به کارمی برده اند ( براند ،132:1380). به عقیده پیر نیا نیز دربیشتر موارد میل (مناره) فقط نشان راهنما به حساب می آمده ، لیکن گاه در کنار آنها هرجا که اوضاع و مکان مناسب می نمود رباطها و ساباطها و آب انبارها یی نیز ساخته می شد .به عبارت دیگر میل نشا ن دهنده وجود تاسیساتی بود که جهت تن آسایی کاروانیا ن خسته و ملتهب و عطشان در صحراها احداث می شده ،چنانکه منار سنگ بست درکنار مقبره ارسلان جاذب ،نشان از رباط بزرگی دارد ( پیرنیا،265:1374).
امروزه مناره ها در تمدن اسلامی جایگاه های ویژه ای دارند. اولین دلیل اهمیت این بنای معماری، نمادین بودن آن ها می باشد.چرا که مناره های موجود که امروزه در سرتاسر جهان اسلام موجود است، نشان از اهمیت آن مکان در قالب یک مسجد مهم یا یک مدرس و یا یک مکان ویژه برای اجتماع مسلمانان به خصوص مسافران در ابتدای شهر های می باشد به گونه ای که در شهر اصفهان جفت مناره ای تحت عنوان دار الضیافه موجود است که بیانگر محلی برای پذیرایی از مسافرانی بوده که به اصفهان می آمدند. علاوه بر بحث نمادین مناره ها، این ابنیه ها از لحاظ سازه ای و معماری بسیار حائز اهمیت هستند به گونه ای که مناره ها به علت باریکی وعمود بودن، برایستایی و مکث در فضا تاکید دارند و مناره های جفت برمحور یا عنصر تقارن که همانا سردر یا ایوان است، تاکید مضاعفی دارند.از لحاظ سازه ای نیز برای جلوگیری از رانش ناشی از فشار سردر، جفت مناره ی طرفین با وزن زیاد خود، این رانش را به زمین منتقل می کنند و پشت بند طاق هستند همچنین مناره ها با فرم عمودی و استوانه ای خود، قابلیت زیادی برای تزیین دارند. نقوش هندسی و آیات و نام های مبارک، به صورت مارپیچ و نیز مقرنس کاری در مؤذنه، ازجمله این تزیینات است. کاربرد دیگری که مناره ها خصوصا مناره های جفت مساجد برای مردم دانشتند این بود که از دور می توانستند جهت قبله را با آن تشخیص دهند به گونه ای که خط فرضی که در آسمان با عبور از بین دو مناره ی گنبدخانه، به سمت نوک گنبد نشانه می رود، امتداد و جهت قبله را مشخص می کند .
کارکرد های متفاوت مناره ها در تمدن اسلامی :
همانطور که بیان شد ساخت مناره ها در تمدن اسلامی با کارکرد های متفاوتی بوده است و برای پی بردن به کارکرد آن ها فقط کافی است به مکان ساخت مناره ها دقت داشته باشیم تا به کارایی آن پی ببریم. وجود تعداد بسیاری مناره و میل در تمام سرزمین پهناور اسلامی ، چه بر سر جاده های کاروانروی قدیمی ،چه بر روی تپه ها و ارتفاعات چه در آغوش مساجد و بقاع متبرکه در کنارکاروانسراها ومدارس و دارالضیافه ها هر کدام بازگو کننده کاربردی است که این بناها داشته اند . گاهی ساخت مناره ها در ابتدای شهر بوده و برای راهنمای مسافران کاربرد داشته است و مسافران را به سمت دروازه های شهر راهنمایی می کرده و در بعضی مواقع نیز، مکان هایی برای استقبال از این مسافران ایجاد می شده که نمونه آن در اصفهان موجود بوده به نام " دار الضیافه " که امروزه فقط مناره های آن موجود می باشد.
کاربرد دیگر مناره ها در تمدن اسلامی، کارکرد مأذنه بودن آن است. معمولا در ساخت مساجد مناره هایی را نیز برای آن می ساختند تا علاوه بر اینکه گویای وجود مسجد از دور برای مردم باشد هنگام نماز در آن ها اذان قرائت می شده که صوت آن به مردم نیز برسد. این کارکرد مناره ها، بیشترین کارکرد آن می باشد به همین دلیل ، دردوران اسلامی مناره نام مؤذنه نیز به خود گرفته است. دکترزکی محمدحسن معتقد است که مناره های ایران به واسطه ارتفاع بسیار برای اذان گویی به کار نمی رفته اند و اذان گوبالای بام مسجد اذان می گفت و درواقع این مناره ها بیشتربرای زینت بنا به کار می رفته است ( محمد حسن،53:1320). قسمت اول گفته او مبنی بر این که مناره های بلند برای اذان گویی به کارنمی رفته ،به نظر یوسف کیانی منطقی به نظرمی رسد ؛ زیرا کسی را لااقل دردرازمدت یارای این نبود که هرصبح وظهر وشب ده ها پله مارپیچ را طی کند وبعد ازاذان گویی ازاین راه برگردد، ولی این گفته که مناره را فقط زینت بنا می داند،چندان صحیح به نظر نمی رسد ؛ چرا که چند مناره از دوره سلجوقی به صورت منفرد و بدون وابستگی به ساختمان وبنا باقی مانده است ( کیانی ،349:1379).
ساختار معماری مناره ها : نویسنده کتاب تاریخ هنرمعماری ایران دردوره اسلامی ، ساختمان مناره ها را متشکل از سه بخش پایه ، ساقه و تاج می داند .
1- پایه یا سکو: با توجه به ارتفاع زیاد و مساحت کم قاعده، پایه مهمترین نقش را در مقاومت مناره داشته، کوچکترین سستی در این قسمت یا زمین زیر آن منجر به فروریختن بنا می شود. بنابراین برای ساخت پایه، زمین را تا رسیدن به لایه های سخت حفر کرده، با شفته و سنگ پر می کردند و سپس پایه یا سکو ساخته می شود. گاهی مناره ها را با توجه به محکم بودن خاک زمین، بدون پایه می ساختند. پایه ها معمولا یا مربع بوده مانند منار رهروان اصفهان و منار خسروگرد سبزوار یا کثیرالاضلاع بوده مانند منارهای سین و زیار که بدنه استوانه ای در وسط سکو قرار می گیرد ( کیانی ،336:1379).
2- ساقه یا بدنه: در مناره سازه قبل از اسلام، ساقه مناره ها بیشتر به صورت اضلاع ساخته می شده که از این جمله از می توان به میل اژدهای نورآباد که ساقه ای چهار ضلعی داشته اشاره کرد. همچنین می توان از میل فیروزآباد متعلق به دوره ساسانی نام برد. ساقه ای چهار ضلعی با پلکانی بر بدنه خارجی به ارتفاع سی و سه متر (در حال حاضر بیست و شش متر) که هر چه به سمت بالا می رود از پهنای آن کاسته می شود. بعد از اسلام ساقه استوانه ای تحفه مناره سازان شد و خود نیز بدل به برگ سبز نقاشی مقرنس کاران آجرکاران و کاشی کاران گشت. تا اوایل قرن پنجم مناره به صورت منفرد و مجزا از مجتمع مسجد ساخته می شد. گاهی مناره ای به مسجدی ساخته شده اضافه می شد و گاهی مسجدی در کنار مناره ای موجود احداث می گشت ( کیانی ،350:1379-349).
ساقه مناره ها سه گونه است:
الف) ساقه های استوانه ای بسیار ساده با تزئینات ناچیز . مانند: مناره گلپایگان و خرم آباد و مناره مسجد جامع تفرش.
ب) ساقه های استوانه ای با ارتفاع زیاد که به دلیل مساحت بیشتر قاعده نسبت به مقطع فوقانی حالتی مخروطی داشته ایستایی بیشتری دارند.
ج) مناره های منشوری که با استقبال معماران ایرانی مواجه نشده و تنها معدودی از آنها در ایران ساخته شد. دراین مناره ها مقطع ساقه چند ضلعی است که با صعود به بالا از مساحت آن کاسته می شود. مانند مناره مسجد نائین.
هر ساقه یا بدنه دارای بخشهای زیر است:
1- دکل: با توجه به ساقه دکل چندضلعی یا استوانه ای است که پلکان مارپیچی به دور آن می چرخد و بالا می رود. دکل میلهای پیش از اسلام بسیار قطور بوده اند ولی در دوران اسلامی باریک تر و ظریف تر می شوند. دکل ها معمولا از گچ سنگ و اجر ساخته شده و گاهی جهت استحکام بیشتر از سرب مذاب استفاده شده است ( کیانی ،339:1379).
2- پلکان: پلکان میل فیروزآباد خارج از بنا قرار دارد اما در مناره های اسلامی پلکان به صورت مارپیچی حول دکل می چرخد. جهت پلکان عموما برخلاف حرکت عقربه ساعت بوده و تاثیر قابل ملاحظه ای بر مقاومت بنا در برابر زلزله دارد. در سه مناره مسجد جامع یزد مناره سلجوقی گلپایگان و مناره کوتاه مدرسه خان شیراز استثنایی در پلکان وجود دارد. در این مناره ها دو پلکان وجود دارد. یکی جهت صعود و بالا رفتن و دیگری جهت پایین آمدن به صورتی که هیچ ارتباطی بین این پلکانها نیست. در این حالت با در نظر گرفتن قد یک فرد متوسط القامه و با احتساب ارتفاع و فاصله خود راه پله ها دو پلکان به صورت مارپیچی و موازی هم ساخته می شوند ( کیانی ،340:1379).
3- نورگیرها: که به دو صورت می باشند
الف) روزنه هایی کوچک به اندازه جای خالی یک یا چند آجر که هم به عنوان تزیین و هم به عنوان نورگیر فضای داخلی منار مورد استفاده قرار می گرفت
ب) پنجره هایی بزرگ که گاهی جهت اذان گویی نیز از آنها استفاده می شده است ( کیانی ،341:1379).
3- تاج : معمولا آخرین قسمت تشکیل دهنده منار، تاج مناره می باشد که به " نلبکی " منار نیز شهرت دارد. این فضا در بالاترین قسمت منار ایجاد شده و راه پله های منار به این قسمت ختم می شود. این مکان مشرف به بیرون منار بوده و چنانچه کاربری منار را برای اذان بوده باشد، صدای مؤذن از این قسمت شنیده می شد. اگر فلسفه ایجاد منار را نیز برای راهیابی مسافران بیان کنیم، می توان کاربرد این قسمت را برافروختن نور دانست.
چگونگی راه یابی مناره ها در تمدن اسلامی : در زمان حکومت اسلامی در مدینه و در دوران حیات حضرت محمد (ص)، بلال حبشی که مؤذن مدینه به شمار می آمد بر بلندترین بام های اطراف منزل پیامبر و یا پشت بام مسجد اذان می گفت مسلمانان برای این که جایی ثابت برای اذان گفتن داشته باشند ، دیواری پهن ساختند؛ که هنگام اذان مؤذن بر آن بالا می رفت. بعدها مأذنه ها را به شکل ستونی برپا می کردند. سپس برای آن که اذان گو از آن نیفتد، دیواره و نرده دور آن کشیدند. به تدریج سایه بانی برآن نهادند. مدت ها بعد شب ها چراغی نیز در آن می گذاشتند تا مردم ازجایگاه برگزاری نماز درشب آگاه شوند و این شکل اولیه مأذنه های اسلامی بود تا این که اسلام گسترش پیدا کرد و با دیگر تمدن ها آشنا شد و تأثیر پذیرفت. عبد الحسین بینش در کتاب آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی در این باره می نویسد : « مناره‏ به تقلید از معمارى بیزانسى به مسجد افزوده گشت؛ و پیدایش آن در حقیقت ریشه سیاسى داشت. براى نخستین بار در سرزمین شام و در شهرهایى كه جمعیتهاى مسلمان و مسیحى با یكدیگر زندگى مى‏كردند ساخته شد. شاید مناره‏ براى آن بنا شد كه به غیر مسلمانان گفته شود كه بناهاى اسلامى از بناهاى مسیحیان چیزى كم ندارد.» ( بینش: 1387: 65) مناره‏ مسجد دمشق نخستین مناره‏اى بود كه براى فراخواندن مردم به نماز ساخته شد. (كونل: 1355: 257)

انواع مناره در تمدن اسلامی :

در یک تقسیم بندی کلی می توان مناره ها را به دو دسته مناره های تکی (منفرد) و مناره های جفت تقسیم کرد.
مناره های منفرد: این دسته از مناره ها دارای بدنه بلند و کشیده هستند که ازنظر تنوع و فرم به سه دسته تقسیم کرد.
1- مناره های استوانه ای که قالبا ظاهری ساده با تزیینات اندک دارند.
2- مناره های مخروطی که اغلب کشیده و به صورت مخروط ملایم وموزون هستند. در واقع سطح قاعده مناره درپایین ازمقطع فوقانی آن بزرگ تراست واین امرباعث ایستایی بیش ترمناره می گردد. اوج شکوفایی مناره سازی در تمدن اسلامی را می توان مربوط به دوران سلاجقه و در قرون پنجم و ششم هجری دانست. در این دوره مناره سازی به حدی به درجه تکامل رسید که به جاست آنان را شاهکارهایی از هنر اسلامی و جلوه ای از ذوق و سلیقه معماران آن زمان به حساب آورد . زیباترین نمونه تکامل معماری مناره را در بعضی از مناره های مطبق سلجوقی میتوان دید .این مناره ها دو یا سه طبقه اند به عبارت دیگر این مناره ها دارای سه طرح شکل سازی است که هر کدام باریکتر و کوتاهتر برروی هم قرار گرفته اند یا دارای دو یا سه موذنه و تاج هستند ( کیانی ،337:1379).
3-مناره های منشوری که عبارت است ازطرحی چند ضلعی که هرچه رو به بالا می رود ازقطر قاعده آن کاسته می شود ( همان).
مناره های زوجی : همانطور که بیان شد، اوج دوران مناره سازی در تمدن اسلامی و به خصوص در ایران، دوران حکومن سلجوقیان بود و در این دوره مناره به دلایلی ساختمانی جزئی از بنای مسجد گردید به گونه ای که مناره ها در دوسوی ایوان یا طرفین سر در ورودی واقع شده است . از حیث زیباشناسی با توجه به اهمیت قرینه سازی در معماری ایران، مناره های زوجی چیزی بیشتراز یک شاهکار هستند و همانطور که دونالد ویلبر می گوید، استادانه ترین و زیباترین راه اهمیت دادن به سردر بلند، ساختن آن و قراردادن دو مناره در دو طرف آن بوده ( ویلبر ،43:1365- باوندیان ، 1382: 240). از دید گاه علمای معماری، مناره های زوجی نقشی موثر در مقابله با نیروهای رانشی اتاق ایوان ایفا می کنند. نیروهای رانشی گنبد و ایوان به دو نیروی افقی و عمودی تبدیل می شوند. نیروی عمودی با نیروی عکس العمل زمین به وسیله پایه های قطور و نیروی افقی با عناصری مانند مناره که نیروی اضافی ایجاد می کند، خنثی می گردد . در دوره های بعد تا تیموری نمای خارجی مناره های زوجی و ساقه آن از روی پشت بام مجاور ایوان آغاز گردید .بد نه مناره ها به صورت نسبتا باریکتر و ظریف تر ارائه شد ولی در دوره تیموری به عکس دوره های گذشته که قسمت پایین مناره در بنای ساختمان مخفی بود ، بدنه مناره به صورت آشکار در کنار ایوان یا با فاصله ای کم منتهابه صورت وابسته قرار میگیرد ،مانند مناره های مسجد گوهرشاد( کیانی ،338:1379) هرچند دردوره صفویه معماری مناره های زوجی دوباره راه قبل را پیمود ونمای خارجی بدنه ازبالای ایوان ها ظاهرگردید ولی مناره های این دوره عموما به صورت استوانه ای با تزیینات مفصل و مقرنس کاری جلوه گرشد. مناره های دوره قاجاریه نیزعموما کوتاه وباریک وازنظر قطر وارتفاع درمقایسه با مناره های دوره صفوی تفاوت فاحش داشت( همان : 339)
نتیجه :
با گسترش اسلام به دیگر سرزمین های متمدن و نیاز روز افزون مسلمانان به الگو برداری از آداب و رسوم سایر ملل، معماری که ریشه در اقلیم این سرزمین ها بود رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت و عناصر معماری متعددی که در سایر سرزمین ها ایجاد شده بود، با رنگ و لعابی اسلامی وارد تمدن اسلامی گردید.
از نمونه های بارز عناصر معماری که در تمدن اسلامی شاهد رشد و شکوفایی آن هستیم، مناره سازی می باشد. این عنصر معماری که به عقیده برخی از پژوهشگران، از معماری روم و تمدن مسیحیت گرفته شده، وارد ابنیه اسلامی گردید و کم کم به گونه ای مورد توجه قرار گرفت که در اکثر مساجد اسلامی شاهد ساخت این ابنیه با کاربرد مأذنه هستیم.
اوج شکوفایی و هنر در ساخت و تزیین این آثار معماری در دوران سلجوقیان می باشد که نه تنها در این دوره شاهد ساخت بسیاری مناره در تمدن اسلامی هستیم بلکه تزیینات بی نظیر هنری و ساخت جفت مناره مربوط به همین دوره می باشد و می توان دوران سلجوقی را عصر طلایی مناره های اسلامی دانست.
منابع و مأخذ :
باوندیان ،علیرضا( 1382)؛ جلوه هایی ازهنر و تمدن اسلامی ، مشهد: انتشارات ضریح آفتاب.
براند ،روبرت هیلن ( 1380)، معماری اسلامی ،ترجمه آیت الله باقرزاده شیرازی، تهران: انتشارت روزنه، چاپ اول.
بینش، عبد الحسین‏ (1387)؛ آشنایى با تاریخ تمدن اسلامى‏ ؛ تهران : اداره عقیدتى سیاسى نمایندگى ولى فقیه در سپاه‏
پیرنیا ،محمد کریم( 1374) ،آشنایی با معماری اسلامی ایران ؛ تدوین غلامحسین معماریان، بی جا: انتشارات علم وصنعت ایران.
دهخدا ،علی اکبر، بی تا، لغت نامه، تهران.
عمید، حسن(1372)، فرهنگ عمید ؛ تهران : انتشارات امیرکبیر، جلد دوم ، چاپ نهم.
کیانی ،محمد یوسف (1379)، تاریخ هنرمعماری ایران دردوره اسلامی، تهران : انتشارات سمت.
كونل، ارنست ( 1355) ، هنر اسلامى‏، ترجمه هوشنگ طاهرى، تهران: توس.
ویلبر، دونالدن ، (1365)، معماری اسلامی ایران دردوره ایلخانان ، ترجمه عبداله فریار، بی جا: انتشارت علمی وفرهنگی ، چاپ دوم.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.