چرا زن به طفيل مرد آفريده شده است؟

زنان به عنوان نيمي از جامعه انساني همواره بخشي از فرازهاي مهم تاريخ بشري را به خود اختصاص داده‌اند، گاهي مظلوم بوده‌اند و ترحم‌برانگيز و گاهي افتخارآفرين و حماسه‌ساز، گاهي فراموش شده و بي‌تأثير و گاهي در صحنه، شاهد و تأثيرگذار،‌اما در مجموع مي‌توان گفت زنان هرگز نتوانسته‌اند آن طور كه سزاوار آن بوده‌اند باشند، از اين رو احقاق حقوق آنان همواره مورد توجه عدالت‌خواهان و آرمان‌طلبان و در رأس آنان اديان توحيدي
سه‌شنبه، 24 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا زن به طفيل مرد آفريده شده است؟
چرا زن به طفيل مرد آفريده شده است؟
چرا زن به طفيل مرد آفريده شده است؟

پاسخ :
زنان به عنوان نيمي از جامعه انساني همواره بخشي از فرازهاي مهم تاريخ بشري را به خود اختصاص داده‌اند، گاهي مظلوم بوده‌اند و ترحم‌برانگيز و گاهي افتخارآفرين و حماسه‌ساز، گاهي فراموش شده و بي‌تأثير و گاهي در صحنه، شاهد و تأثيرگذار،‌اما در مجموع مي‌توان گفت زنان هرگز نتوانسته‌اند آن طور كه سزاوار آن بوده‌اند باشند، از اين رو احقاق حقوق آنان همواره مورد توجه عدالت‌خواهان و آرمان‌طلبان و در رأس آنان اديان توحيدي و پيامبران الهي بوده است. نگاهي به تاريخچه جامعه جهاني و محتواي كتب آسماني و متون ديني بيانگر وجود نوعي دغدغه مشترك بشري و الهي نسبت به اين امر مهم است. اين نگراني يك واقعيت جهاني است. معظلي كه در بخشي از عالم براي رهايي از آن در ورطه معظلات ديگري فرو غلطيده‌اند و به تعبير استاد مطهري «قرن ما يك سلسله بدبختي‌ها را از زن گرفت و يك سلسله بدبختي‌هاي ديگر براي او به ارمغان آورد. بدبختي‌هاي قديم غالباً معلول اين بود كه انسان بودن زن به فراموشي سپرده شده بود و بدبختي‌هاي جديد از آن است كه عمداً يا سهواً زن بودن و موقعيت طبيعي و فطري‌اش، رسالتش، تقاضاها و استعدادهاي ويژه‌اش به فراموشي سپرده مي‌شود.» آري اين از ظلم‌هايي است كه به زنان صورت پذيرفته كه حتي از انتساب مقام انسانيت به زنان نيز دريغ شده و برخي نادانان كوشيده‌اند مقام انساني زن را نيز انكار كنند و يا اگر انسانيت او را پذيرفته‌اند لااقل او را انساني طفيلي معرفي كنند چنانكه در سؤال به آن اشاره شد. جاي آن دارد تا در اين آشفته بازار خود را از وحي الهي بي‌نياز ندانسته، اسلام به عنوان آخرين دين آسماني را نصب العين خود قرار داده و با مباني و راهبردهاي آن در راه شناسايي و استيفاي حقوق حقه زنان آشنا شويم.
اوّلاً از ديدگاه اسلام زن و مرد در خلقت يك سرشتي هستند نه دو سرشتي. قرآن كريم در اين خصوص مي‌گويد: «همه شما را از يك پدر آفريديم و جفت آن پدر را از خود او قرار داديم.»[1] و نيز مي‌فرمايد: «خداوند از جنس شما براي شما همسر آفريد.»[2] در اسلام زن مقدمه وجود مرد نبوده و مرد علت غائي خلقت او به حساب نمي‌آيد. قرآن خلقت زن و مرد را براي يكديگر[3] و آن دو را پوشش يكديگر به حساب مي‌آورد.[4]
در قرآن از آنچه در بعضي كتب مذهبي هست كه زن از مايه پست‌تر از مايه مرد آفريده شده و يا اين‌كه به زن جنبه طفيلي داده‌اند كه همسر آدم اول از عضوي از اعضاء طرف چپ او آفريده شد اثر و خبري نيست. عليهذا در اسلام نظريه تحقيرآميزي نسبت به زن از لحاظ سرشت و طينت وجود ندارد.[5]
اوّلاً؛ آياتي از قرآن در اين خصوص وجود دارد[6] كه از هيچ كدام فرعيت و انشعاب خلقت زن از مرد استفاده نمي‌شود زيرا مخاطب اين آيات انسان‌ها هستند نه مردان.
ثانياً: اگر در اين آيات گفته شده خداوند از انسان همسري برايش آفريد ممكن است گفته شود «مراد خداوند اين است كه همسر انسان همتاي او و همجنس اوست و بيگانه با وي نيست نه اين‌كه جزئي از اوست و از او خلق شده است. اگر اين طور باشد بايد گفته شود هر زني از شوهر خودش خلق شده.»[7] است.
مرحوم علامه طباطبايي نيز در تفسير الميزان فرموده ظاهر آيه «و خلق منها زوجها» اين است كه همسري از نوع مرد آفريد و افراد انساني بازگشت به دو فرد همانند و مشابه دارند. به عقيده ايشان آنچه در پاره‌اي تفاسير طبق برخي روايات كه «خداوند همسر آدم را از دنده او آفريد». نقل شده كه مطابق اين آيه زن از آدم مشتق شده و بعضي از آدم است سخني بدون دليل است و آيه بر آن دلالت ندارد.[8]
بنابراين علي‌رغم پندارهاي غلطي كه در مورد زنان وجود دارد در اسلام زن مقدمه وجود مرد نبوده و مرد علت غائي خلقت او به حساب نمي‌آيد. قرآن خلقت زن و مرد را براي يكديگر[9] و آن دو را پوشش يكديگر به حساب مي‌آورد. تا به فرموده علامه طباطبايي(ره) هر يك از زن و مرد ديگري را از دنبال شر رفتن و اشاعه آن بازدارد هر كدام براي ديگري لباسي است كه با او پليدي‌هاي خود را پنهان سازد.»[10]
قرآن كريم آفرينش زن و مرد را ضمن آياتي توصيف كرده[11] كه از مجموع اين آيات برمي‌آيد:
ـ زن چون مرد خليفه خدا است.[12]
ـ هنگام خلقت از زن چون مرد پيمان گرفته شده شيطان را پرستشگر نباشند.[13]
ـ نخستين زن از جنس نخستين مرد آفريده شده است[14] و مردان و زنان بسيار ديگري از آن دو آفريده شدند[15] و زنان و مردان ديگر نيز از جنس يكديگر خلق شده‌اند.[16] همانگونه كه از آيات برمي‌آيد همسر انسان از جنس انسان است نه جزئي از آن: اوّلاً ـ به دلالت سه آيه اخير وگرنه بايد همسر هر انساني جزئي از خود او باشد. ثانياً ـ از آن جهت كه مفسر كبير قرآن علامه طباطبائي نيز كلمه «من» در آيات فوق را «نشويه» دانسته كه براي بيان منشأ پيدايش اشيا به كار مي‌رود.[17]
ـ پس از اخذ پيمان الهي، زن و مرد در بهشت ساكن شدند و يكسان مورد هشدار قرار گرفتند كه از شجره دوري گزينند وگرنه از ظالمان خواهند بود.[18]
ـ شيطان هر دو را گمراه كرد و از بهشت خارج ساخت.[19]
ـ هر دو به پيشگاه خدا اظهار توبه، پشيماني و استغفار كردند.[20]
بنابراين همه آنچه در قرآن در رابطه ويژگي‌ها و توانائي‌هاي معنوي انسان مطرح شده است بدون هيچ تفاوتي و به طور يكسان شامل زن و مرد مي‌شود. روح الهي در كالبد هر دوي آنها دميده شده است.[21] ويژگي‌هايي چون اعتدال در خلقت[22] ابزار ادراكي مناسب براي كمال[23] فطرت الهي[24] و وجدان اخلاقي[25] و بر دوش كشيدن امانت الهي كه آسمان و زمين از آن امتناع ورزيدند،[26] هدف واقع شدن براي خلقت آسمان‌ها و زمين و آنچه در زمين است[27] و مشمول تعليم الهي شدن،[28] و توفيق شركت در كلاس آموزش و پرورش پيامبران[29] همه از ديدگاه قرآن به طور يكسان در مورد زنان و مردان جاري است چه اين‌كه در عرصه نيل به ارزش‌هاي انساني مردي و زني ملاك تقدم و تأخر نيست و ارزش‌هايي چون ايمان و عمل صالح[30] علم[31] و تقوي[32] هجرت[33] و در يك كلام مجموع ارزش‌هاي الهي[34] در حوزه جنسيت تفسير نمي‌شود و هيچكدام از دو جنس را در طي مدارج انساني بر ديگري تفوق و برتري نيست.

پي نوشت :

[1] . سوره نساء،‌آيه 1.
[2] . سوره نساء، آل عمران، روم.
[3] . «خلق لكم ازواجاً‌ لتسكنوا اليها».
[4] . «هن لباس لكم و انتم لباس لهن».
[5] . مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، ص 147.
[6] . سوره نساء، آيه 1، «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساءً»؛ سوره اعراف،‌آيه 189، «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»؛ سوره زمر، آيه 6؛ «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»؛ سوره روم،‌آيه 21 «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً»؛ سوره نحل،‌ آيه 72، «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَه»؛ سوره شوري، آيه 11، «جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً»
[7] . زن، مهدي مهريزي، قم: نشر خرم، 1377، ص 23.
[8] . الميزان في تفسير القرآن، محمد حسين طباطبائي، (بيروت: مؤسسه الاعلي، 1403 ق، 1983 م)، ج 4، ص 136.
[9] . سوره بقره، آيه 187، «هن لباس لكم و انتم لباس لهن».
[10] . الميزان، ج 2، ص 44 ذيل آيه فوق.
[11] . سوره بقره/30، 34، 35 و 37؛‌حجر/28 ـ 31؛ طه/115؛ يس/6، طه/121؛ اعراف/23، 189؛ نساء/1؛‌زمر/6؛ روم/21؛ نحل/72؛ شوري/11.
[12] . بقره/30.
[13] . يس/6 و بقره/34.
[14] . نساء/1، اعراف/189؛ زمر/6.
[15] . نساء/1.
[16] . روم/21؛ نحل/72؛ شوري/11.
[17] . الميزان في تفسير القرآن، محمد حسين طباطبائي، مؤسسه الاعلمي، بيروت، 1403 ق.
[18] . بقره/34.
[19] . بقره/35.
[20] . اعراف/23.
[21] . حجر/28 ـ 31؛ « فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ»، و ص / 72 و سجده / 9.
[22] . تين/4؛ «لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم»؛ انفطار/7؛ «الذي خلقك فسويك فعدلك».
[23] . مؤمنون/78؛ «وَ هُوَ الَّذِي خلقَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَه قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ».
[24] . روم/30؛ «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها..»
[25] . شمس/ 7، 8؛ «وَ نَفْسٍ وَ ما سَويها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها».
[26] . احزاب/ 72. «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَه عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ».
[27] . جاثيه/13؛ بقره/29 و 22.
[28] . رحمن/1 ـ 4؛ علق/4 ـ 5.
[29] . جمعه/2.
[30] . نحل/97.
[31] . مجادله/11.
[32] . حجرات/13.
[33] . آل عمران/195.
[34] . احزاب/35.

منبع: اندیشه قم




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط