نویسنده : پروفسور علی کرمی
استاد تمام بیوتکنولوژی پزشکی با ذکر اینکه مردم حق دارند آگاهی داشته باشند و همه چیز را در باره تراریختهها بدانند، عرصههای دانش بیوتکنولوژی را بسیار فراتر از بحث محدود «دستکاری ژنتیک» دانست.
مدتی است بحث درباره خطرات محصولات کشاورزی دستکاری شده ژنتیکی (معروف به تراریخته یا GMO) در کشور بهشدت اوج گرفته است. برخی تلاش میکنند افرادی را که این نقد و بررسیها را انجام میدهند به دو گروه «موافق» و «مخالف» تقسیمبندی کنند و با هجمههای روانی مانند نسبت دادن واژگانی چون «فناوریهراس»، «فناوریستیز»، «بیسواد»، «بیاطلاع» و ... باصطلاح مخالفان را از میدان خارج کنند. این افراد مدعیاند در این زمینه فقط موافقت، پذیرفته و علمی است.
این افراد مهاجم با طرح ادعایی عجیب، حتی مدعی هستند این محصولات از محصولات فعلی کشاورزی موجود در بازار نیز سالمتر هستند؛ از آن عجیبتر اینکه مدام وانمود و تبلیغ میکنند که محصولات دستکاری ژنتیکی از محصولات ارگانیک نیز سالمتر یا حداقل معادل آنها هستند! همچنین جای شگفتی است که در تفسیر بند 8 سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری درمورد محیط زیست که بر «محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک» تأکید شده، مدعی هستند که سالم یعنی همان تراریخته. واقعاً شگفتانگیز است! البته چه جای شگفتی؟ تفسیر به رأی کلام خدا هم سابقه طولانی دارد؛ چه رسد به فرمایشات رهبری.
در اثر این هجمهها سوءتفاهم و برداشتی اشتباه در میان مردم پیش آمده که تصور میشود «نقد کردن محصولات تراریخته» به معنی «مخالفت با زیستفناوری» است. برای اینکه این سوء تفاهم مرتفع شود نکاتی چند به محضر مردم شریف تقدیم میشود.
بحثها، گفتگوها، مقالات و مصاحبههای متعددی که طی یکسال گذشته منتشر شده با هدف طرح سؤال و رفع ابهامات موجود در مورد ایمنی این محصولات و پاسخگویی به سؤالات جهانی در این زمینه است. ابهاماتی مانند اینکه آیا مصرف این محصولات برای انسان، دام، محیطزیست و منابع طبیعی مخاطرهای دارد؟ آیا کشت آنها در خاک یک کشور سبب مخاطرات زیستمحیطی و انتشار و سرایت ژنهای تراریخته به گیاهان و موجودات دیگر نمیشود؟ در مورد واردات باید چه تصمیماتی گرفت؟ آیا اگر تولید اجازه داده نشود، واردات هم باید کاملاً متوقف شود؛ یا باید قانونمند گردد؟ آیا آزمایشات و ارزیابی در مورد محصولات تولیدی یا وارداتی صورت میگیرد یا خیر؟ آیا قوانین کشور مشکلی و کاستی دارد؟ و سؤالات متعدد دیگر.
در این موضوع تقسیمبندی افراد به دو گروه اشتباه به نظر میرسد. افراد براساس مواضعشان به 4 گروه تقسیمبندی میشوند.
گروه اول: موافقین صد درصد؛ ایشان این محصولات را کاملاً سالم و بیخطر دانسته و هیچ مخالفتی را برنمیتابند.
گروه دوم: مخالفین صد درصد؛ که این محصولات را غیرطبیعی و ناسالم و پرخطر میدانند و هیچ مخالفتی را برنمیتابند.
گروه سوم: منتقدین؛ که معتقدند محصولات تراریخته حاصل علوم و فناوریهای نوین هستند و درصورت رعایت موازین علمی و انجام ارزیابیها و آزمایشات درازمدت ایمنی براساس قوانین و دستورالعملهای موجود، و پس از تأیید توسط مراجع ذیصلاح میتواند هم بهصورت کشت و تولید و هم با رعایت ضوابط اقتصاد مقاومتی و پس از برچسبزنی و اطلاعرسانی به مردم بهصورت واردات، در میان مردم توزیع شده و به مصرف عمومی برسد. این افراد معتقدند در غیر اینصورت هم تولید و هم واردات این محصولات باید تا رفع ابهامات ایمنی آن برای انسان، دام و محیطزیست و منابع طبیعی تحت قوانین شدید احتیاطی قرار گرفته یا تعلیق شود.
گروه چهارم: افرادی که هیچ اطلاعاتی درباره این محصولات ندارند.
در سطح جهان تشکلهای بسیاری بهطور گسترده به جوانب مختلف این حوزه میپردازند و اطلاعرسانی میکنند؛ حاصل اینکه مردم نیز در این زمینه اطلاعات بسیار خوبی دارند؛ حتی تظاهراتهای گستردهای در موافقت یا مخالفت این محصولات انجام میشود. اما در کشور ما مردم و حتی مدیران ما هنوز در این زمینه اطلاعات مناسب و آگاهی لازم را کسب نکردهاند؛ فقدان اطلاعرسانی از سوی رسانهها و خصوصاً رسانه ملی در سالهای گذشته یکی از عوامل مهم در این زمینه بوده است.
** رفع یک سوء تفاهم
اما یک برداشت اشتباه درمیان مردم و مدیران در خصوص متخصصان و دانشآموختگان رشته زیست فناوری (بیوتکنولوژی) مشاهده میشود؛ این اشتباه سبب شده بحثهای جدلی و مشاجرات جای بحثهای منطقی و علمی جهت رفع ابهامات را بگیرد. آن اشتباه این است که تصور میشود نقد و ایراد علمی به محصولات تراریخته بهمعنی مخالفت با علم و فناوری در رشته بیوتکنولوژی است! بنده معتقدم این سوء برداشت در بسیاری موارد سهوی و در معدودی از موارد عمدی است.
زیستفناوری یا بیوتکنولوژی در زمره فناوریهای پرکاربرد و سودمند بشر قرار میگیرد. این فناوری چنان کاربردی و سودمند است که امروزه جزء چند علم و فناوری راهبردی جهان قرار گرفته و بسیاری از کشورهای جهان در تلاش برای توسعه کاربردهای آن هستند. طی 100 سال گذشته، کشفیات گسترده در حوزه زیستی، منجر به درک تازهای از توانمندیهای موجودات و فرایندهای زیستی جهت رفع نیازهای اساسی انسان و زیست کره در حوزههای متعدد ازجمله غذا، سلامت، صنایع، انرژی، محیطزیست و حتی حوزه دفاعی و امنیتی شده است. در این زمینه دهها کتاب وجود دارد که نشان میدهد آینده پیشرفت کشورها در توجه به چند علم و فناوری کلیدی است؛ که از مهمترین آنها زیست فناوری است. پیشنهاد میکنم دوستان کتاب بسیار ارزشمند «زیستشناسی نوین» که توسط دانشجویان اینجانب ترجمه شده (متن در اینجا) را مطالعه فرمایند تا مشاهده کنند چگونه علوم و فناوریهای زیستی قادر به پاسخگویی معضلات اساسی جهان است. همچنین مطالعه کتاب ارزشمند «نقش فناوریهای همگرا در بهبود عملکرد انسانی» (Converging Technologies for Improving Human Performance NANOTECHNOLOGY, BIOTECHNOLOGY, INFORMATION TECHNOLOGY AND COGNITIVE SCIENCE) (متن در اینجا) را نیز توصیه میکنم. (1)
برای نمونه بیوتکنولوژی در حوزه بهداشت و درمان خود حاوی یک دنیا مطلب است که در پنج حوزه کلان خدمات قابل توجهی به بشر ارائه میدهد:
1- حوزه تحقیقات؛ یعنی کشف مجهولات و سؤالات مرتبط با سلامت انسان، عوامل بیماریزا، علل مولکولی و ژنتیکی و فرایندهای پیچیده زیستی در بیماری و سلامت، درواقع پاسخ نوین به سؤالاتی کهن. بدیهی است کشف هر مجهولی در این مورد میتواند منجر به کشف راههای پیشگیری، تشخیص و درمان شود.
2- پیشگیری؛ بشر در حال توجه بیشتر به روشهای پیشگیری است؛ چون سبب کاهش بیماری، هزینههای درمان و سلامت جامعه میشود. کشف و توسعه و تولید انواع واکسنهای نوین توسط زیستفناوری و همچنین مواد زیستی که سبب تقویت سیستم ایمنی و پیشگیری از ابتلا به بیماریها میگردد، در همین راستاست.
3- تشخیص؛ بدیهی است تشخیص هرچه زودتر و دقیقتر صورت گیرد درمان بهتر انجام میشود. بیوتکنولوژی با بهرهگیری از علوم مختلف روزبهروز در حال توسعه و افزایش سرعت و دقت در تشخیص بیماریهاست.
4- درمان؛ درمان بیماریهای سخت و لاعلاج آخرین حلقه کاربردهای گسترده بیوتکنولوژی در توسعه درمانهای نوین، داروهای نوین و روشهای نوین درمانی است؛ از تولید انواع داروهای نوترکیب، آنتی بادیهای اختصاصی انسانی، تا ژن درمانی، سلول درمانی، ایمنی درمانی، واکسن درمانی و شبیهسازی درمانی و ...
بیوتکنولوژی در عرصه صنعت نیز کاربردهای بسیار گسترده دارد؛ از استخراج معادن و فلزات ارزشمند، تا صنایع شوینده و پاککننده، نساجی، چرم، رنگرزی، صنایع پتروشیمی و نفت، انرژیهای نو زیستی، صنایع دفاعی و صنایع شیمیایی ...
در حوزه محیطزیست نیز فناوریزیستی با بهرهگیری از توان موجودات و فرایندهای زیستی برای ایجاد تعادل در محیط زیست، رفع آلودگیها و حفظ اکوسیستم کاربردهای گستردهای دارد.
کاربردهای بیوتکنولوژی در عرصه کشاورزی و دامپروری و شیلات و غذا نیز قابل توجه است. تقریباً همان کاربردهایی که در حوزه بهداشت و درمان انسان گفته شد برای دامها نیز وجود دارد. همچنین بیوتکنولوژی در حوزههای مختلف تشخیص آفات گیاهی و کشاورزی و ساخت انواع واکسنها نیز حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
به این ترتیب باید توجه کرد کاربردها و تأثیرات بیوتکنولوژی در حل معضلات بشر آنقدر گسترده است که محدود کردن آن تنها به بحث «تراریخته» یا نشان از بیتوجهی و بیدقتی است یا تعمد و لجاجت. تنها یکی از کاربردهای بیوتکنولوژی در حوزه کشاورزی و اصلاح نباتات، بحث تراریختگی یا استفاده از روشهای مهندسی ژنتیک برای اصلاح نژاد و اضافه کردن ویژگیهای جدید به گیاهان است.
به این ترتیب نقدهایی که دانشمندان به ایمنی محصولات تراریخته وارد میکنند، بههیچوجه بهمعنای مخالفت با اصل زیستفناوری نیست. البته ممکن است فردی که حوزه کاریش به تراریختهها محدود میشود، در ذهن کوچک و محصور خود تمام زیستفناوری را فقط تراریخته تصور کند؛ در مورد این افراد اگر دنیایی از اسناد و مدارک و مستندات نشان دهید حتی حاضر به شنیدن گفتههای شما نخواهد بود. من خود که متخصص فناوری زیستی هستم در مواجهه با این افراد بهجای دریافت پاسخ علمی، به صفات جدیدی مانند «فناوریهراس»، «فناوری ستیز»، «مانع توسعه»، «مخالف تولید» و «موافق واردات» برچسب خوردهام. گرچه تکرار این عبارتها دیگر اثر معکوس دارد. در اثر اطلاع رسانیهای یکسال اخیر این اصطلاحات هرچه بیشتر تکرار شود سبب انزجار بیشتر شنوندگان و تردید در نیت گوینده خواهد شد؛ همچنین عمق دانش و تخصص گوینده را زیر سؤال میبرد.
** چند توصیه
اولین توصیه بنده این است که در بحثها جانب انصاف و عدالت رعایت شود؛ مثلاً نسبت دادن مخالفت با بیوتکنولوژی به منتقدین روش تجاریسازی تراریختهها کمال بیانصافی است.
دومین توصیه بنده این است که حوزه محصولات تراریخته را هرگز به معنای تمام فناوریزیستی ندانند؛ که این خود نشان از بیسوادی و عدم اطلاع کافی یا بیانصافی، تنگ نظری و جمود فکری است.
نکته سوم این که به مردم و دانشجویان و متخصصین توصیه میکنم سخنان طرفین را بشنوند و بهترین تصمیم را بگیرند. در این صورت خواهند دید که صحبتهای کسانی که کوکورانه دانشمندان را به چالش میکشند تا چه اندازه بیاساس است.
برای مثال چندی پیش مصاحبهای از این افراد را خواندم که باعث تأسف بنده شد. او پزشکی است که عنوان دبیری ستاد زیست فناوری را نیز یدک میکشد؛ لکن به دلیل اینکه در حوزه مهندسی ژنتیک تخصصی ندارد، در تشخیص دچار اشتباهات فاحش شده و در عین حال دیگران را به بیسوادی در حوزه تخصصیشان متهم میکند!
دبیر ستاد زیست فناوری کشور، رسانهها را مورد عتاب قرار میدهد که چرا موضوعات تراریخته و ژنتیک را برای مردم مطرح میکنید؟! مردم چیزی از این موضوعات درک نخواهند کرد! میپرسد الآن موضوع پرایدی که مردم را میکُشد مهمتر است یا تراریختهای که معلوم نیست 20 سال دیگر چه آثاری از آن ظاهر شود؟ استدلال ایشان واقعاً حیرتانگیز است!
وقتی هم ایشان را به مناظره دعوت میکنند تا در یکی از شبکههای پرمخاطب سیما در مناظرهای علمی و رو در رو و بدون حاشیه و سیاسیکاری صرفاً در این موضوع بحث و گفتگویی علمی و فنی انجام شود، سرباز می زند؛ زیرا بدیهی است که ایشان باید در حوزه تخصص خود سخن بگوید، نه اموری که در آن تخصص و دانش کافی ندارد. ایشان همان کسی است که باوجود عدم تخصص در این زمینه، در همایشها در دفاع از تراریخته تمام قد حاضر میشوند؛ البته کاملاً روشن است چقدر میتوان بر این سخنان مهر تأیید علمی زد.
با ذکر این مثال میخواستم تأکید کنم که مردم و مسئولان، باید با دقت حرفهای افراد را بشنوند و تصمیم بگیرند.
پینوشتها:
1. این کتاب توسط مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی ( مرکز آیندهپژوهی علوم و فناوریهای دفاعی) در 724 صفحه ترجمه و منتشر شده است؛ این کتاب به بررسی نقش علوم NBIC یا همان نانو، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و فناوری علوم شناختی در توسعه افزایش توانمندی و عملکرد انسان میپردازد؛ این کتاب توسط متخصصان ارتش امریکا تدوین شده و دارای اطلاعات بسیار ارزشمندی در آینده و حوزههای مختلف کاربرد بیوتکنولوژی است.
منبع مقاله : تسنیم نیوز