اصفهان مهد هنر

قلمکارسازی یکی از صنایع دستی پر سابقه ای است که قرنها در اوج شهرت بود و از دوره مغولها در ایران مرسوم شده است. در دوره مذکور به منظور جلب نظر خوانین مغول ایرانیان نیز دست به ابتکاراتی زدند که از جمله ابداع...
چهارشنبه، 2 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصفهان مهد هنر
اصفهان مهد هنر
اصفهان مهد هنر

استان اصفهان یکی از بزرگ‌ترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی ایران بشمار می‌رود. این استان از دیرباز گهواره هنرهای زیبا و صنایع دستی بوده است.

قلمکارسازی

قلمکارسازی یکی از صنایع دستی پر سابقه ای است که قرنها در اوج شهرت بود و از دوره مغولها در ایران مرسوم شده است. در دوره مذکور به منظور جلب نظر خوانین مغول ایرانیان نیز دست به ابتکاراتی زدند که از جمله ابداع نقاشی روی پارچه یا پارچه های قلمکار بود، سپس این صنعت در زمان صفویه گسترش بیشتری پیدا کرد.
به هر صورت عمر پرشکوه این صنعت در زمان صفویه بود و در اواسط عصر قاجاریه بتدریج از رونق آن کاسته شد. در زمان سلطنت شاه عباس کبیر این صنعت رونق بسزایی یافت و بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچه های قلمکار تهیه می شد و این پارچه ها در این زمان شهرت فراوان داشته و مورد توجه درباریان بود و از اینرو بیشتر لباس آنان از " قلمکارزر" یا " اکلیلی" تهیه می شد. در آن زمان محلهای مخصوصی برای تهیه لباس درباریان در بازار قیصریه اصفهان وجود داشت وپارچه های قواره ای قلمکارراکه دراصطلاح آن روز "دلگه" نامیده می شدرا از آن محلها به دست می آوردند.
در زمان سلطنت رضا شاه با امتیازات خاصی که برای صنعتگران و ارباب حرف به ویژه صنعتگران قلمکار فراهم شد بار دیگر این صنعت رونق گذشته خود را به دست آورد و عده ای از استادکاران بزرگ قدیمی مثل شیخ حریری مشهدی عبدالخالق، حاج محمدرضا و حاج محمد تقی اخوان چیت ساز، برادران بیرجندی و شیخ بهایی و چند تن دیگر شرکت تولید قلمکار را تشکیل دادند.
اگر علاقه و پشتکار عده ای از استادکاران این فن نبود، اکنون اثری از این صنعت ظریف باقی نمی ماند ولی تلاش پیگیر صنعتگران این رشته و استقبالی که از آن شد موجب شد تا بار دیگر حجم تقاضا برای اینگونه پارچه های نقش دار افزایش یابد و چون مقدار تولید و عرضه این محصول محدود بود صنعتگران را به چاره اندیشی و پیدا کردن راه حل جهت عرضه بیشتر باهمان کیفیت هنری واداشت. در این مورد تنها راه چاره را ایجاد نقوش مورد نظر را روی قالب و انتقال قالبهای مذکور روی پارچه دانستند.
معروفترین استاد قالب تراش در این رشته مرحوم استاد رحیم بیدادی بود که سالها پیش در گذشت. از استادان دیگر قالب تراش می توان از استاد اسماعیل قالب تراش و استاد مهدی اولیایی نام برد.

خاتم سازی

خاتم هنر آراستن سطح اشیاء با مثلثهای کوچکی است که طرحهای گوناگون آن همواره به صورت اشکال منظم هندسی بوده است. این شکلهای هندسی را با قرار دادن مثلثهایی کوچک در کنار هم نقشبندی می کنند. می توان گفت، کار خاتم نقشهای هندسی تشکیل شده از مثلثهای سه پهلو (متساوی الاضلاع) است که از عاج، استخوان، چوب و مفتول برنج ساخته شده و معمولاً به ضخامت 2 میلی متر در سطح خارجی یا سطح داخلی و خارجی اشیاء چوبی چسبانده می شود.
آثاری که از قدیم مانده نظیر درهای کاخها، رحلهای قرآن و صندوقهای مقابر خاتمکاری نشان می دهد که این هنر در زمان قدیم و به ویژه عهد صفویه رواج کامل داشته یکی ازمراکز اصلی آن هم اصفهان بوده است. اما همین معلوم می کند تا چند سالی این هنر در اصفهان رو به زوال گذاشته و تنها شیراز مرکز این صنعت شده است.
در ابتدا کار خاتم با استفاده از مثلثهای بسیار بزرگ که پهلوی هم قرار می دادند تهیه می شد ولی به تدریج با پیشرفت ذوق و تبحر هنرمندان ابعاد مثلثها ریزتر و کوچکتر شد. بهر حال هنر خاتم سازی از زمان پیدایش تا کنون تحولاتی را داشته است. صنعتگران خاتم ساز برای تهیه خاتم از مواد اولیه متنوعی استفاده می کنند که در کمتر صنعت دستی دیگری این چنین تنوعی به چشم می آید. این مواد عبارتند از: چوب فوفل، چوب گردو، چوب نارنج، چوب عناب، استخوان شتر، مفتول برنجی، لایه برنجی، سریشم گرم، سریشم سرد، فرمالین، فیبر و روغن جلا و تخته سه لایی. غیر از آن برای تکمیل ساخت از چفت و لولا و غیره نیز استفاده می کنند. از خاتم در تهیه محصولات مختلفی استفاده می شود که از آن جمله است: قاب عکس، جعبه سیگار، عصا، پیپ، جعبه لوازم آرایش، جا کلیدی، جاقلمی و جلد آلبوم.
در اصفهان علاوه بر اشیاء خاتم که به شیوه شیرازی می سازند قسمتی از مصنوعات خاتم را با نقره و مینا سازی توأم کرده اند که در شیراز وجود ندارد. مثلاً جعبه های خاتمی که رویه آن را نقاشی مینیاتور می کنند و روی آنرا روغن می زنند.

اصفهان مهد هنر

منبت کاری

واژه منبت به معنای کنده کاری خاص و همراه با خلل و فرج روی چوب است که سابقه ای دیرینه دارد، شاید بتوان آغاز تاریخ منبت کاری را از زمانی دانست که انسان نخستین بار، با ابزاری برنده چوبی را تراشیده است. در حال حاضر هم هنر منبت کاری همچنان رواج دارد و در گوشه و کنار ایران هنرمندان بسیاری بدان مشغولند اما متأسفانه رفته رفته استفاده از نقوش اصیل که شامل طرحهای اسلیمی و ختایی یا گل و بوته است رو به فراموشی می رود و طرحهای خارجی جای آنها را می گیرد. در نوعی از این هنر بجای آنکه زمینه چوب را کنده کاری کنند ونقش مورد نظر را برجسته سازند چوبهای مختلف را با رنگهای گوناگون طبیعی آن بریده پهلوی هم قرارمی دهند. این کار شباهت زیادی به هنر موزائیک دارد. در این گونه جدید از چوبهای شمشاد برای رنگ زرد و عناب برای رنگ قرمز استفاده می کنند. زمینه کار بیشتر از چوب گردو و یا ریشه درختان جنگلی است که خود دارای نقوش زیبایی هستند. مهمترین ماده ای که روی آن منبت کاری می کنند چوب است. این چوب باید محکم و بدون گره باشد. برای این منظور از چوبهای آبنوس، فوفل، بقم، شمشاد، و عناب و گردو، استفاده می کنند. البته آبنوس و بقم چون هم محکمتر و هم چربتر هستند دوام بیشتری دارند اما در ایران بخاطر فراوانی چوب گردو اکثراً از این چوب استفاده می شود.
منبت کاری چوب در شهرهای گلپایگان و اصفهان رونق و رواج درخور و شایان توجه ای دارد.

اصفهان مهد هنر

نمد مالی

نمد مالی در استان اصفهان رونق فراوان دارد و یکی از مراکز مهم تولید انواع نمد شهر«شهرضا» است.

گیوه بافی و گیوه دوزی

متأسفانه گیوه دوزی در شهرهای مختلف استان اصفهان در حال از بین رفتن است. گیوه دوزان این شهر علاوه بر تولید گیوه به تعمیر کفش نیز می پردازند. نحوه تولید گیوه که شامل تهیه رویه، تهیه تخت گیوه و نهایتاً دوخت رویه و تخت است، همانند سایر مناطق کشور است.

اصفهان مهد هنر

عبا بافی

نایین در مشرق شهر اصفهان قرار دارد و تنها صنعت دستی آن عبا بافی که در ناحیه ای نزدیک شهرنایین به نام محمدیه وجود دارد.
حدود 25 درصد عباهای تولید شده در محل به فروش می رسد و بقیه به شهر های مشهد و قم و گاهی کشورهای عربی ارسال می شود.

سفال و سرامیک سازی

در شهر اصفهان و نیز در شهرهای نطنز و شهرضا در استان اصفهان سفال و سرامیک سازی رواج دارد. شهرضا از مراکز عمده سفال سازی ایران است و محصولات آن دارای خریداران بسیار است.
نقشهایی که در سرامیک شهرضا به چشم می خورد اغلب نقش گل و بوته و ماهی است و برای رنگ کردن لعاب نیز از اکسیدهای فلزات آهن ، مس و منگنز و کبالت استفاده می شود. درشهر نطنز نیز یک کارگاه سرامیک سازی با استفاده از خاک استون ور محصولات جالبی را تولید می کند. در شهر اصفهان هم کارگاههای متعدد سفال و سرامیک سازی وجود دارد.

اصفهان مهد هنر

پوست و پوستین دوزی

صنعت پوست دوزی در اصفهان از صنایع دستی پررونق این شهر در گذشته بوده است ولی اکنون آن رونق دیرین را ندارد. فرآورده های پوستی اصفهان به لحاظ ظرافت و لطافت الیاف و رنگ سفید یکدست آن خواستاران زیادی دارد. بررسی ها نشان می دهد که تعداد خریداران فرآورده های پوستی روز به روز در حال کاهش است، از طرفی کاهش تعداد کارگاههای پوست دوزی نیز حاکی از نقصان تقاضا برای محصولات مذکور است.

ملیله سازی

یکی از رشته های صنایع دستی اصفهان که از ارزش هنری زیادی برخوردار است و تولید محصولات آن نیاز به ظرافت و دقت فوق العاده دارد ملیله سازی است و فرآورده های تولیدی صنعتگران این رشته نمایانگر ذوق سرشار آنان است.
باید به این نکته توجه کرد که در تولید برخی از فرآورده ها چون گل سینه و گوشواره تنها ملیله سازان دخالت ندارند بلکه از مینا سازان و زرگران هم استفاده می کنند و در مقابل انجام عمل به آنان کارمزد می دهند.

سکمه دوزی و قلاب دوزی

یکی دیگر از رشته های صنایع دستی موجود در شهر اصفهان سکمه دوزی و قلابدوزی است.
مواد اولیه مورد استفاده سکمه دوزان و قلابدوزان عبارت است از:
کتان ایرانی و خارجی و نخ پنبه ای (که از تهران تهیه می شود و به صورت کلاف یا عمامه ای است)، کتان خارجی را که بیشتر هم مورد استفاده دارد و عرض آن 140 سانتیمتر است. رومیزی گرد، زیربشقابی و دستمالهای مخصوص از انواع محصولات سکمه دوزان یا قلابدوزان است.

نگارگری

نگارگری در ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است. در زمان شاه عباس دوم که اصفهان پایتخت و مرکز هنر ایران شد، نگارگری هم در این شهر تکامل یافت.
معمولاً برای نگارگری از چوب، عاج، فیبر و استخوان استفاده می شود و هر کارگاه رأساً اقدام به تولید می کند و معمولاً برای دور قاب عکس و جعبه از خاتم و مینا استفاده می شود. ضمن آن که باید گفت عده ای از هنرمندان اصفهانی نیز در زمینه طراحی فرش، تذهیب و تشعیر هم فعالیت دارند.

اصفهان مهد هنر

مینا کاری

مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر مینا کاری در ایران رواج گرفته است. زیرا از روزگاران پیش از عهد صفویه نمونه هایی از میناکاری در دست نیست وحتی از دوران صفوی هم نمونه های قابل ملاحظه ای برجای نمانده است. لکن در دوران قاجاریه مینا کاری به مقدار کم وجود داشته است و اشیایی مانند سرقلیان وکوزه قلیان وکوزه و بادگیر قلیان را میناکاری می کرده اند.
رواج صنعت مینا کاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال 1310 ه.ش. است و مخصوصاً این که این هنر- صنعت به وسیله یکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان یعنی استاد شکرا... صنیع زاده بسط و توسعه یافت و شاگردانی در این مکتب تربیت شدند که هر یک کانون دیگری در هنر مینا بوجود آوردند.
بیشتر اشیایی که مینا سازان فعلی به بازار عرضه می کنند عبارتست از گوشواره، گلوبند، انگشتر، جعبه های بزرگ و کوچک آرایش زنانه، قوطی سیگار، جعبه های خاتم کاری و مینا کاری، بشقاب مینا، گلدان مینابه اندازه های مختلف، تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری که با هنرهای دیگر مانند طلا کاری و خاتم کاری و مینیاتور ترکیب می شود. روی اشیاء طلایی و نقره ای هم می توان مینا کاری کرد ولی اساساً مینا کاری روی مس انجام می شود.

اصفهان مهد هنر

کاشی سازی

کاشی سازی یکی از اصلی ترین صنایع دستی اصفهان است. در این فرآورده ها ویژگی طرحها و نقشهای قدیمی به خوبی حفظ شده است و حتی امروز هم خواستاران بسیاری دارد. از دیگر هنر هایی که با استفاده از کاشی در این استان انجام می گیرد کاشی معرق می باشدکه عبارت از بریدن و خرد کردن کاشی و در کنار هم قرار دادن آنهاست. از آنجاکه نقشهایی که روی کاشی ها پیاده می شود تا حدی پیچیده است کاشی سازها نمی توانند آنها را به صورت ذهنی ترسیم کنند، از این رو صنعتگران طرحهای مورد نظر را به طراحان سفارش می دهند. پس از اینکه طرح مورد نظر تهیه شد صنعتگران آنرا روی کاشی پیاده می کنند. برای این منظور طرح مورد نظر را روی کاشی ساده که قبلاً آماده شده قرار می دهند و سپس روی خطوط طرح، سوزن فرو می کنند و به این ترتیب خطوط نقشه در جای سوزن باقی می ماند که باریختن گرد زغال روی منفذهای ایجاد شده، شکل و طرح مورد نظر برروی کاشی انتقال داده می شود. پس از آن خطوط را بر حسب ذوق و سلیقه رنگ آمیزی کرده و جهت پخت به داخل کوره می گذارند. از این به بعد محصول آماده عرضه به بازار خواهد بود.

لاکی روغنی

محصولات لاکی روغنی مختلف هستند از آن جمله قلمدان سازی است. قلمدان و قلمدان سازی با هنر و فرهنگ ایران رابطه و پیوند دیرینه دارد. چرا که گرانمایه ترین میراث های نقاشی و نگارگری تذهیب و منبت کاری هنرمندان قدیمی ما بر جعبه های قلمدان نقش بسته است. از طرفی قلمدان در گذشته ای نه چندان دور مهمترین وسیله کتابت و بهترین عامل برانگیختن و ترغیب مردم طبقات گوناگون به فراگیری آموزش و خطاطی و خوشنویسی بود. قلمدان سازی از عهد صفویه رونق و اعتبار افزونی گرفت. قلمدانهای این دوره از جمله اصیل ترین آثار هنری باستان به شمار می رود.
قلمدان ها به طور عمده از نظر جنس از سه دسته تشکیل یافته اند:
1- قلمدانهای چوبی
2- قلمدانهای فلزی
3- قلمدانهای مقوایی
به طور کلی از لحاظ اندازه قلمدانها بر چهار گونه اند:
الف) کوچک که به آن نیم بهره نیز می گویند و ابعاد آن 2*13 سانتیمتر است.
ب) قلمدان متوسط یا یک بهره که ابعاد آن7/3*21 سانتیمتر است.
ج) قلمدان عادی که دو بهره نیز نامیده می شود و ابعادش 4/4*5/23 سانتیمتر است.
د) قلمدان بزرگ که تقریباً به اندازه جعبه قلمدان است به ابعاد 5/5*28 و سه بهره نام دارد.
از قلمدان سازان معروف که قلمدان مقوایی می ساختند. که در دوره قاجار شهرت داشتند می توان به میرزا ابوالقاسم طباطبائی، مشهدی حسن تهرانی، عبدالحسین مقوا ساز اصفهانی و کریم مقوا ساز اشاره کرد.
از محصولات دیگر لاکی روغنی می توان به جلد سازی و قاب آئینه اشاره کرد.
به لاکی روغنی هایی که از جنس کاغذ تهیه می شود پاپیه ماشه هم می گویند، پاپیه ماشه که اساساً واژه ای فرانسوی است و در فرهنگهای لغت به معنی کاغذ فشرده آمده، معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله نگارگری تزیین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود. سابقه این نوع هنر که در گذشته «نقاشی روغن» یا «لاکی» نامیده می شد، چندان روشن نیست، لیکن از آثار موجود در موزه ها چنین استنباط می شود که تا بعد از دوره سلجوقیان کلیه کتابهای خطی دارای جلد چرمی ساده یا ضربی و فاقد هر نوع تزئینات اسلیمی بوده است.
در دوره ایلخانی نیز که شهر هرات مرکز عده تحقیقات و تألیفات بوده و جلد کتاب بسیار معتبر از نوع سوخت و جلد کتاب عادی معمولاً چرمی سادهیا ضربی و فاقد هر نوع تزئینات اسلیمی بوده است.
در دوره ایلخانی که شهر هرات مرکز عمده تحقیقات و تألیفات بوده و جلد کتاب بسیار معتبر از نوع سوخت و جلد کتاب عادی معمولاً چرمی ساده یا ضرب بوده وبرای تزئین کتب علاوه برنقوش اسلیمی ازخطوط ختایی استفاده می شده و ظاهراً تا آن زمان پاپیه ماشه در ایران رواجی نداشته ولی اسناد معتبری در دست است که نشان می دهد این هنر از دوره صفویه به ایران راه یافته و به موازات سایر انواع صنایع دستی شکل گرفته و متکامل شده است.

سوزندوزی

این «هنر- صنعت» تولیدش در انحصار زنان و دختران خانه دار است.
در حال حاضر از این هنر علاوه بر کلاه برای تهیه زیر لیوانی، کمربند، کفش، جلیقه استفاده به عمل می آید. طرحهای سوزندوزان عموماً ذهنی و ملهم از برداشتها و بینشهای مشخص هنرمندان از محیط طبیعت است و بیشتر شامل گل بوته های تمثیلی می شود.

صحافی

عبارتست است از عمل اتصال همه برگهای کتاب و قراردادن آنها در پوشش و محافظ به نام جلد که می تواند با دست یا با ماشین باشد. البته این کار در قدیم بیشتر توسط دست هنرمندان با ذوق انجام می گرفت و هر هنرمند با ذوق و استعداد آثاری هنری خلق می کرد که نمونه های آنها هم اکنون در موزه ها موجود است.
قدیمیترین نسخه های جلد شده، از روایتهای انجیل بود که مربوط به شش قرن بعد از میلاد است که در مصر نوشته و کاغذ آن از جنس پاپیروس است. که روی آن را از چرم می پوشاندند و برای بستن آن از چرم استفاده می کردند.
جلدها را از نظر نوع ساخت آن به انواع مختلف میتوان تقسیم کرد که هر کدام از روشها به مرور زمان در اثر پیشرفت هنر جلد سازی بوجود آمده است.
1- جلدهای سوخت
2- جلدهای ضربی
3- جلدهای لاکی

ضریح سازی

در اصطلاح فارسی ضریح را صندوقی بر قبر و حفاظی گرداگرد قبر معنا کرده اند. که بعضاً با عناوینی چون صندوق حایل حفاظ محجر نیز همراه است. در فرهنگ فارسی امروز چنین آمده است: ضریح صندوقی مشبکی است که برروی مزار اولیا و قدسیان نصب می کنند.
نکاتی که در ساخت ضریح باید رعایت شود: عامل تقدس، عدم کاربرد صورت در نقوش، کتیبه های قرآنی و طلا ، آوردن سوره های یاسین، الرحمن «آیه تطهیر ، آیه نور، عددهای بکاررفته و سمبل آنها، ذکر نام بانی و تاریخ ساخت آن، علامتی به عنوان شاخص ضریح و صاحب آن و دیگر مدفونین در ضریح.
ضریح از نظر فرم، محفظه ای است مکعب مستطیل با عرض و طول و ارتفاع متغیر که اغلب پلان آن مستطیل است و در نگاه اول چون اتاقکی فضای داخل مقبره را از اطراف جدا نموده است.
اجزاء متشکله ضریح به ترتیب: بدنه و اسکلت، پیکره های سنگی، ستونها، پایه ستون، گوی ماسوره ها، لچکی ها، ترنجها، کتیبه های نقره، حواشی برجسته کاری، کتیبه های طلامشبکهای طلایی، زهوارها، میخهای تزیینی، گلدانها، نقاشی های داخل ضریح، پارچه روی سقف مزار.
هنرهای تشکیل دهنده مجموعه هنری ضریح :
طراحی و نقاشی سنتی، درودگری، مرصعکاری و ترصیع، زرگری، سازندگی، بافت، ترمه بافی و رودوزی، قلمزنی و سبکهای مختلف آن، مینا سازی، حجاری، خطاطی.
استادان ضریح ساز شهر اصفهان عبارتند از: استاد حسین پرورش، استاد اصغر مباشرپور، استاد مهدی ذوفن، استاد حاج محمد تقی ذوفن و استاد کمیلیان، استاد محمد علی فرشید، استاد علی والیان، استاد سطوت، استاد علی حاج زرگر باشی، استاد دیناری.

فیروزه کوبی

فیروز کوبی یکی از معدود رشته های صنایع دستی است که سابقه تاریخی چندانی نداشته و در حال حاضر هم تولید محدودی دارد و همین امر باعث آن گردیده تا فیروزه کوبی آنگونه که باید شناخته نشده باشد هر چند که زیبایی و گیرایی یک محصول خوب صنایع دستی را با خود دارد.
قدمت فیروزه کوبی به حدود 70سال قبل می رسد و در آن زمان صنعتگری بنام«یوسف حکیمان» معروف به محمد رضا در مشهد کار فیروزه کوبی بر روی زینت آلاتی نظیر دستبند، گل سینه، گوشواره... را شروع کرد. و حدود 20 سال بعد این صنعت توسط صنعتگر دیگری بنام«حاج داداش» از مشهد به اصفهان برده شد. در حال حاضر صنعت دستی فیروزه کوبی فقط در اصفهان رایج و صنعتگران شاغل در این رشته نیز همچون تولید آن محدود است.
منبع: دانشنامه رشد




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط