اصلاح و تربيت روحي امت اسلام
نويسنده:سيدحسين حسيني
راهبردهاي ارزشي پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)در مسير وحدت اسلامي
چنين راهبردهايي را مي توان تحت عنوان «دعوت ارزشي» پيامبر(ص) برشمرد كه برخي از آنها شامل «راهبردهاي ارزشي ملي و مذهبي »، «راهبردهاي ارزشي قومي و ميهني » و نيز «راهبردهاي ارزشي اجتماعي و فردي » خواهند بود.
يكي از مهمترين اين پيمانها، اولين قراردادي بود كه بين پيامبر اكرم (ص) و طوايف و قبايل موجود يثرب بسته شد و برخي، آن را «نخستين قانون اساسي مكتوب جهان » دانسته اند. اين تدبير بهترين مقوله براي به وجود آوردن وحدت ملي و همبستگي ديني بود، زيرا وحدت ميان قبايل درگير، حقوق اجتماعي يهوديان و نيز مهاجران مسلمانان را تضمين مي كرد و از سوي ديگر، اين پيمانها مقدمات تشكيل يك وحدت سياسي و حكومتي را فراهم مي آورد.
به عنوان نمونه، در مفاد قرارداد بين مسلمانان به روشني قيد شده بود كه مسلمانان امت واحده اي، جداي از مردم ديگر هستند(انهم امة واحده من دون الناس) و ارتباطي بين مسلمانان و كافران نيست و دوري بين مسلم و مسلم نبايد باشد. اگر چه روح حاكم بر اين پيمانها همانا به كارگيري ابزار وحدت اسلامي در جهت راهبرد ارزشي پيامبر اكرم (ص) در جامعه اسلامي است و از همين رو تمام موارد آن مصداق اين امر قرار دارند، ولي به بعضي از آن موارد اشاره مي كنيم:
- مسلمانان در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هيچ مؤمني بدون اشاره ساير مؤمنان در جهاد في سبيل ا... صلح نمي كند و صلح جز براي همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامي گروهها (كه به جنگ مشغولند) به ترتيب وارد جنگ خواهند شد و جنگيدن به يك گروه (دومرتبه پشت سر هم) تحميل نخواهد شد.
- «ذمة ا... » نسبت به همه افراد يكسان است.
- اگر اختلافي بين مسلمانان بروز كرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمانان، فرد مقروض و مديوني را كه دين او سنگين است رها نخواهند ساخت، بلكه به او كمك مي كنند.
در قسمت ديگري از اين عهدنامه تاريخي كه طرف خطاب آن يهوديان مدينه بودند، اموري پيشداوري شد كه توجه به مفاد آن حاكي از انگيزه تحقق وحدت ملي توسط پيامبر اكرم (ص) است:
- مسلمانان و يهوديان امت واحده اند و مانند يك ملت در مدينه زندگي خواهند كرد و هر يك دين خود را دارند.
- به يهوديان همپيمان، همراهي و كمك خواهد شد و متقابلاً وقتي مسلمانان آنها را به مصالحه مي خوانند، يهوديان بايد بپذيرند.
- مسلمانان و يهود، هر دو بايد بر ضد كساني كه با اين قرارداد به مخاصمه برمي خيزند، مبارزه كنند.
- هر دو بايد با ياري يكديگر در برابر مهاجمان به يثرب بجنگند.
- هيچ كافري از ناحيه دو طرف اجير نشود، مگر اين كه به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، بايد چنين نتيجه گرفت كه كوشش براي ايجاد حساسيت مشترك ديني و ملي يكي از شاخص ترين راه حلهاي پيامبر اكرم (ص) در جهت تحقق وحدت اسلامي شمرده مي شود.
2- تثبيت وحدت ايماني: پيامبر(ص) بعدها نيز در مسير تثبيت همبستگي ايماني مسلمانان مكرراً بر اين موضوع تأكيد فرمود. در بخشي از سخنان حضرت پس از فتح مكه و در مسجدالحرام چنين نقل كرده اند كه فرمود: «مسلمان برادر مسلمان است»
پيامبر اكرم (ص) بين هر مهاجر و يكي از مردم مدينه عقد برادري بست. اين تصميم داهيانه، كارآمدترين ابزار تحقق الفت فراگير در جامعه آن زمان بود كه نشان از كوشش پيامبر اكرم (ص) براي پيدايش يك تعلق اجتماعي بالنده بر محور ايمان به خدا داشت.
2- محبت الهي پايه تشكيل جامعه آرماني: جامعه مطلوب پيامبر اكرم (ص)، نظامي است كه تمامي اعضاي آن بر محور ديانت توحيدي، پيوند برادري با يكديگر دارند و مكلفند آن را استوار نگه دارند تا خداوند حكيم نيز زمينه هاي الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پايدار سازد و بدين سان پايه هاي تفاهم اجتماعي جامعه اسلامي محكم گردد.
براساس مفاد آيات الهي، اولاً بدون تحقق الفت اجتماعي نمي توان سخن از جامعه كرد؛ ثانياً تحقق اين امر تنها به خداست، ثالثاً مؤمنان نيز قادرند شرايط و زمينه هاي وحدت اجتماعي را فراهم آورند.
كلام راستين خداوند پيرامون مسأله برادري قبايل يثربي نيز بس گوياست؛ «و همگي به ريسمان محكم الهي چنگ زنيد و راههاي متفرق نرويد و نعمتهاي خداوند را به ياد آريد كه شما با هم دشمن بوديد، پس خدا در دلهاي شما الفت و مهرباني انداخت تا به لطف او همه برادران ديني يكديگر شديد...»آل عمران /103)
جامعه آرماني پيامبر اكرم (ص) كه در آن روح اخوت و برادري موج مي زند، جامعه اي است كه در شدت بر كفر و رحمت به ايمان، حول يك محور، وحدت مي يابند؛ «محمد فرستاده خداوند است... و كساني كه با اويند بر كافران بسيار سخت گير و با يكديگر مهربانند» (فتح /29)
جامعه اي كه مانند پيكره اي واحد است و تمام افراد آن در ارتباطي وحدت بخش با يكديگر پايدار مي مانند و روح عشق و ايمان مذهبي در تار و پود آن جريان دارد.
3- بهره وري از ظرفيتهاي اجتماعي: پيامبر اكرم (ص) با طرح پيمان برادري انصار و مهاجران، از ظرفيت خاص چارچوب اجتماعي جامعه عربي (كه حمايت از هم پيمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و اين موفقيت بارز پيامبر(ص) نه تنها باعث تعجب افرادي چون ابوسفيان شد، حتي آثار و پيامدهاي اين مساوات اسلامي تا مقدم داشتن اموال و داراييها نسبت به يكديگر پيش رفت. مورخان نقل مي كنند در جريان برادري مهاجر و انصار، پيماني بسته شد كه شامل مشاركت در ميراث هم بود و در همين راستا رويداد تقسيم غنايم جنگي «بني النضير» از بهترين نمونه هاست.
به هر حال، سراسر وقايع تاريخ اسلام گوياي شواهدي است كه نقش پيامبر اكرم (ص) را در جلوگيري از افتراق صفوف مسلمانان و متقابلاً بهره بري ابزار وحدت اسلامي نشان مي دهد. تلاش پيامبر اكرم (ص) در ايجاد وحدت به اوج كوششهاي ممكن مي رسد و چون آرمان وحدت را يكي از رسالتهاي الهي بعثت خود مي داند و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مي آيد و سخت مهربان و هواخواه آنان است، در اين راه تمام توان خود را به كار مي برد.
4- راهكار سازگاري و همدلي: موضوع «اصلاح ذات البين » و سفارشها و موضعگيريهاي پيامبر اكرم (ص) پيرامون آن نيز، در رديف راهكارهاي ايجاد برادري قرار مي گيرد:
نقل شده كه درباره آيه اخوت از پيامبر اكرم (ص) پرسش كردند، فرمود: «مزد آن كس كه در برقراري آشتي ميان مردمان بكوشد، برابر مزد كسي است كه در راه خدا پيكار كند.»
بدين ترتيب يكي از اين شيوه ها را در تصميمي كه پيامبر اكرم (ص) مبني بر «اصلاح ذات البين » در مورد تقسيم غنايم جنگ بدر مي گيرد، مشاهده مي كنيم. قطعاً نبود قانون خاص تقسيم غنايم و نيز عدم آمادگي تربيتي و اخلاقي كامل مسلمانان آن دوره، عواملي بود تا در وحدت پوياي جامعه اسلامي ايجاد خلل كند. از اين رو، پيامبر(ص) مأمور به اصلاح امور و حفظ يكپارچگي ملت مي شود و مؤمنان نيز موظف به رعايت همدلي و تبعيت از رسول اكرم (ص) كه: «تقواي خدا را پيشه كنيد و به اصلاح بين خودتان بپردازيد و خدا و رسولش را اطاعت كنيد، اگر اهل ايمانيد» (انفال /1)
پيامبر(ص) به گونه اي اختلاف زدايي مي كند كه شقاقي (هر چند ناچيز) در پيكره وحدت ديني مسلمانان سر برنياورد؛ چنانكه مورخان نقل كرده اند، پيامبر اسلام (ص) حتي براي گروهي هم كه در جنگ حاضر نبودند سهمي از غنيمت قرار مي داد.
جالب توجه است، پيش از آغاز جنگ بدر، پيامبر اكرم (ص) با وجود اعلام حمايت عده اي از مهاجران، در انتظار اعلام رضايت انصار مبني بر آمادگي جهاد نبرد با دشمن است؛ چون محتواي قرارداد انصار با پيامبر(ص) درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدينه بود و نه همراهي در جنگهاي خارج، لذا پيش از حركت به دنبال رأي و نظر انصار بود و پس از اطمينان از ياري آنان، آماده كارزار مي گردد.
اين امر در واقع نشان از اهتمام پيامبر اكرم (ص) به رعايت سنتهاي اجتماعي و ملاحظه شرايط خاص سياسي زمان دارد.
5- تفوق به جاي تفرق: رويداد ديگري كه در جريان جنگ احد شاهديم، دستوري است كه قرآن به پيامبر(ص) مي دهد، مبني بر عدم ملامت پاره اي مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعي در اميدوار ساختن و همكاري به گونه اي كه جذب جامعه اسلامي شوند و در مسير اصلاح و تربيت روحي قرار گيرند: «از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش كن و براي دلجويي آنان، با آنها مشورت نما...» (آل عمران /159)
قطعاً يكي از ريشه هاي اصلي چنين تصميم پسنديده اي، همخواني با وحدت و يكپارچگي سياسي امت اسلام بوده است تا از اين طريق، پيشاپيش زمينه افتراق بين گروههاي مسلمان (به علت طرد افرادي از مبارزان كه در جريان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و ساير اقشار جامعه، محو شود.
در همين جنگ است كه به نقل تاريخ، جوان مسلمان ايراني پس از وارد آوردن ضربه اي بر افراد سپاه دشمن، مي گويد: «اين ضربت را تحويل بگير كه منم يك جوان ايراني». اما پيامبر اكرم (ص) او را خطاب و عتاب نمود كه چرا نمي گويي منم يك جوان انصاري؟! و منظور آن است كه به اين وسيله هم، آهنگ برانگيخته شدن تعصبات قومي ديگر را خاموش و وحدت صفوف اسلام را حفظ كند و هم، ملاك افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و مليت به دين و مكتب و ارزشهاي توحيدي بازگرداند.
بدين سان حضرت از هر عاملي براي نگهداري تفوق اجتماعي و جلوگيري از تفرق استفاده مي كرد و حتي در جريان تخريب مسجد ضرار نيز اين موضوع به وضوح ديده مي شود.
6- حفظ وفاق ملي: سياست پيامبر اكرم (ص) درباره ويران كردن مسجد ضرار دقيقاً به قصد ايجاد يك مانع مؤثر براي جلوگيري از ظهور شكاف سياسي در جامعه اسلامي بود تا وفاق ملي آسيب نبيند.
پيامبر بزرگوارص) حتي در آخرين سفارشهاي خود به امت اسلامي نيز چنين مي گويد: «اي مردم... بدانيد كه به راستي مسلمان برادر مسلمان است و مسلمانان همه با هم برادرند»
1- شكستن ارزشهاي جاهلي: مبارزه پيامبر(ص) با برده داري آن زمان كه افزايش تدريجي قدرت سياسي و اجتماعي حضرت با قاطعيت روزافزوني نيز توأم بود، بهترين شاهد است. اين جنبش، بخشي از حركتهاي عدالت خواهي پيامبر(ص) در برابر ظلم آشكار آن دوره به شمار مي آيد، زيرا حضرت به دنبال تأسيس جامعه فلاح پسند ديني و پايه گذاري حزب رستگاران است و نيك، از قرآن آموخته كه فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نيست.
از تلاشهاي پيامبر اكرم (ص) در دوره ابتدايي حضور ده ساله مكه مكرمه، گسستن مباني نظام ارزشي حاكم بر جامعه جاهلي آن زمان بود. در بافت پيوندهاي عشيره اي، بردگان و كنيزان بدون اذن صاحبان خود، حق هيچ گونه تصميم گيري مستقل و يا اظهار مشاركت اجتماعي خاص نداشتند. اجازه برده ها در پذيرش يا عدم پذيرش معتقدات ديني خويش نيز به دست خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگي پيامبر اكرم (ص) به توحيد و نيز دعوت ارزشي حضرت به ايجاد تعلق ديني و حب اجتماعي توحيدي، سبب شد تا زمينه شكستن چنين تبعيضهاي ظالمانه اي فراهم گردد، معيارهاي جاهلي روابط نسبي از بين رفته و در نهايت افراد، بدون وابستگي قومي و قوم گرايي به دين جديد بگرايند.
حاصل توفيق پيامبر اكرم (ص) در به كارگيري اين راه، مسلمان شدن افرادي از عشيره ها و قبايل متعدد مشركان و تمرد آنان از قوانين نظام قبيله اي و سپس، پيوستن به صفوف مؤمنان بود. اين روش، علاوه بر تاثيرگذاري «ارزشي و اجتماعي » يعني ايجاد يأس و وحشت در دل مشركان و ويران شدن اصول ارزش حاكم، زمينه اي براي زايش نظام اجتماعي جديد پديد آورد.
2- ارزش مساوات توحيدي: بعدها پيامبر اكرم (ص) در قالب فرمان، ارشاد يا نصيحت، مسلمانها را به آزادسازي بردگان رهنمون مي سازد و خود نيز چنين مي كند و اين فرمان خداوند بود كه ايمان به خود و آخرت و پيامبران را با بخشش مال در جهت آزادي انسانهاي ديگر همسنگ مي داند.
حضرت، افرادي مانند «زيد بن حارثه » را فرمانده سپاه اسلام و «بلال حبشي » را مؤذن ويژه قرار مي دهد و از «سلمان فارسي » ايراني تجليل مي كند و به او مقام و منزلت والا مي بخشد تا بدين ترتيب هم با تبعيضهاي موجود به مبارزه برخيزد و هم بتدريج ارزش تقوا را ملاك منصبها و منزلتهاي اجتماعي معرفي نمايد كه: «به راستي كه بهترين شما نزد خداوند، باتقواترين شماست. (حجرات /13)
پيامبر اكرم (ص) آشكارا اعلام مي كرد، آن غلام حبشي و اين سيد قريشي (هر دو) در نزد من يكسان هستند و بدين سان آن حضرت را منادي به حق مساوات توحيدي دانسته اند.
به هر حال، رعايت تساوي و عدالت توسط پيامبر اكرم (ص) كه دقيقاً در برابر ظلم و تبعيضهاي رايج قرار داشت، از مؤثرترين راهكارهاي ايجاد وحدت اسلامي در جامعه آسيب ديده آن روزگار بود.
در متون تاريخي و روايي مي خوانيم حضرت تفاوتي بين برده و غيربرده نمي گذاشت و خود نيز در اجراي احكام، طعم شيرين حق مساوات و عدالت را به ديگران مي چشانيد. حتي در جمع مسلمانان، جايگاه پيامبر خدا(ص) ناپيدا بود و هر زماني در مجلس مي نشست، افراد ناشناس به سادگي نمي توانستند حضور رسول ا... (ص) را نزد مردم بيابند. اوج درخشش اين مساوات طلبي حتي در چشمان مبارك رسول رحمت نيز نمايان بود، آن گونه كه مشهور است آن بزرگوار در نگريستن به افراد نيز جانب عدالت را مراعات مي نمود.
البته، شكي نيست كه همه اين آداب الهي در جلب حمايت توده مردم بسيار مؤثر بوده است. اين سيره با درايتي خاص و تدبيري موشكافانه در دوران حكومت پيامبر اكرم (ص) نيز دنبال مي شود تا همواره نقش خود را به عنوان يكي از ابزارهاي ارزشي وحدت ساز ايفا كند. پيامبر(ص) درصدد است تا همه پايه هاي نابرابريهاي جاهلي را از ميان بردارد و بازگشت به عهد جاهليت و پسند احكام غيرالهي را ناممكن سازد.
رسول ا... (ص) خود، آغازگر اين حركت بزرگ اجتماعي - ارزشي است و از هر رخدادي در جهت القا و تثبيت روح مساوات و عدالت انساني در جامعه نوپاي آن زمان بهره مي برد.
بدين ترتيب مي توان نتيجه گرفت، نفي قوميت گرايي و هر نوع تعصب ناپسند جاهلي، هميشه مدنظر پيامبر خدا (ص) بوده است و هشدارهاي حضرت نيز به كساني كه حسب و نسب را ملاك افتخارات و ارزشها مي دانستند، در تاريخ اسلام ثبت شده است.
در روايتي، پيامبر(ص) افتخار و فخرفروشي بر محور تعصبات قومي را از آتش جهنم مي شمارد.
در همين رديف بايد بر زندگي بسيار ساده پيامبر اكرم(ص) نيز اشاره كرد كه به نقل اميرالمؤمنين (ع)حتي اجازه نصب پرده اي با نقش و نگار معمولي را بر در خانه خود نمي دهد. اين امر، بهترين شاهد و عالي ترين زمينه براي جذب انسانهاي محروميت كشيده آن زمان و عامل تحقق وحدت ديني بود.
3- حمايت از محرومان: در جهت نفي تعصبات قومي، خط مشي حمايت از محرومان و بيچارگان نيز قرار دارد. اين گروه كه عمدتاً بردگاني از مردان و زنان هستند، طبق قوانين حاكم، زير پوشش حمايتي هيچ قوم و قبيله اي نبودند و لذا از كليه حقوق اجتماعي و سياسي محروم مي شدند و به دليل ساخت سياسي خاص دوران جاهلي و نيز ناتوانيهاي گوناگون اين افراد، امكان پي ريزي جامعه اي مستقل را هم نداشتند.
در چنين شرايطي، مخالفت پيامبر اكرم (ص) با تبعيضها و قوم گراييها و از سوي ديگر، حمايت از محرومان، سبب جذب اين گروه به اسلام و پيامبر(ص) مي شد. بدين ترتيب، گروه كثيري بر محور رسول خدا(ص) وحدت اجتماعي و سياسي پديد مي آمدند. در واقع، محتواي فكري دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و كرامت انساني و نيز مقتضاي عملكرد او، نقش يك ابزار پويا براي ايجاد وحدت اسلامي نوين را ايفا كرد.
اين اعلام حمايت و جانبداري كه بتدريج دامنه پوشش آن نيز گسترده مي شد، توانست نيروهاي خسته و گريزان، ستم ديده و درگير ترديدهاي فكري را به مركزي واحد هدايت كند و پايه هاي وحدت ديني را استوار سازد.
در اين باره، تأثير كعبه و كيفيت استفاده پيامبر اكرم (ص) از آن به عنوان يكي از ابزارهاي ارزشي وحدت ساز، شايان توجه است.
پيامبر(ص) از موقعيت مكاني مكه و فرصت زماني ايام حج در مقطعي كه تمام مردم جزيرة العرب به آن جا مي آمدند بهره مي برد تا دعوت توحيدي خود را به مهتران و بزرگان قبايل ارائه دهد. در متون تاريخي نام قبيله هاي «بني حنيفه »، «كنده »، «بني صعصعه »، «كلب » و ديگران را در فراخوان حضرت مي بينيم و حتي گرايش مردم يثرب به اسلام هم از طريق همين تدبير در استفاده از موقعيت خانه خدا و موسم حج بوده است.
ميزان كارآمدي اين عامل در تمايل و كشش توده ها به سوي پيامبر(ص) به قدري بود كه كفار و مشركان را كاملاً در موضع انفعالي قرار مي داد. آن گونه كه پيش از آغاز مراسم براي جلوگيري از شعاع نفوذ پيام اكرم (ص) به مشورت مي پرداختند تا مناسب ترين شيوه هاي تبليغي و رواني را براي تغيير اذهان مخاطبان و مردم به كار گيرند.
ظرفيتهاي روحي جامعه آن زمان در تمامي شرايط اجتماعي خاص خود تنيده شده بود و پيوندي مستحكم با پيشينه تاريخي اش داشت. سعي پيامبر(ص) اين بود كه قابليتها را به سمت مطلوبيتهاي موردنظر هدايت كند و به نوعي، آميزه هاي اخلاقي نويني به وجود آورد. بدين سان پيامبر(ص) از اين امكانات اخلاقي و روحي براي پديدآوري يك همگرايي ديني و استحكام علايق مشترك اعراب در جهت آرمانهاي امت واحده استفاده مي كند.
روحيه تعصب و حميت عربي، تعهد و وفاي به عهد و پيمان، شجاعت و دلاوري يا ميهمان نوازي، نمايانگر شاخصه هاي اجتماعي اعراب جاهلي شده است.
در همين حركت، پيامبر اكرم (ص) اصلاح و بهسازي ارزشهاي حاكم در چارچوب نظام ارزشي اسلام را يكي از كليدهاي رويكرد اتحاد اسلامي مي داند. بدين صورت كه تعصب به قوم و قبيله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشيره و رؤسا و بزرگان آن و نيز واكنش در حمايت از افراد طايفه (كه معمولاً به نحو صريح يا ضمني توأم با گونه اي تعهد و پيمان بود) بارها در تاريخ اسلام سبب حمايت از حضرت در مواضع مختلف و اصولاً، زمينه تشكيل اولين وحدت سياسي و علني اسلام تلقي مي گردد.
به هر حال، چنين بيعتهايي نه تنها در محدوده داخلي كه بيشتر در تعهد قبايل نسبت به يكديگر نيز كاربرد داشت و طبق رسوم جاهلي تا زمان اعلام انصراف همپيمان يا همپيمانان به قوت خود باقي مي مانده است. پيامبر(ص) نيز از همين طريق ديگران را به اسلام دعوت مي كرد و در طول تاريخ مكرر بين حضرت و افراد يا گروهي از ياران، پيمانهاي گوناگوني منعقد مي گرديد كه تكرار آن حاصلي جز فراگيري دامنه وحدت اسلامي نداشت. آنچه در «عقبه اولي »، «عقبه ثانيه »، بيعت در غزوه بدر، «بيعت رضوان » و ... روي داد، نشانگر همين موضوع است.
شجاعت و دليري اعراب كه ريشه در وضعيت خاص آن جامعه و نيز مسايل جغرافيايي و طبيعي داشت، هيچ گاه به صورت مطلق از ناحيه پيامبر اكرم (ص) مطرود و مذموم دانسته نشد، بلكه اين روحيه خاص نيز در مسير اصلاح و امور پسنديده و صحيح قرار گرفت. بدون ترديد، اين امر در گسترش حاكميت سياسي اسلام كه فقط در طي ده سال، بيش از هشتاد غزوه و سريه را در پرونده خود جاي داده، تأثير بسزايي داشته است.
حضرت در جنگهاي بسياري ضمن تجليل و تمجيد از روحيه شجاعت و سلحشوري سربازان اسلام، ارزشمندي آن را در محدوده عبادت و تقواي الهي مورد سنجش و مقايسه قرار مي داد و بدين سان، شيوه تعديل و تصحيح ويژگيهاي اخلاقي اعراب را برمي گزيد. از سوي ديگر، پيامبر(ص) در تقويت و اصلاح روحيه مهمان نوازي اعراب نيز مي كوشد كه اين نيز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است.
پيامبر اكرم (ص) مسلمانان را به سخاوت و بخشش اموال و انفاق داراييهاي خود امر مي كرد. همچنين در دوره اوليه تكون جامعه اسلامي، از انصار مي خواست مهاجران را مورد حمايت قرار دهند و مسلمانان مدني هم با توجه به همان روحيه خاص اجتماعي (كه اكنون صبغه ديني هم پيدا كرده بود) چنين كردند، تا آنجا كه براي اسكان مهاجران در خانه هاي خود رقابت مي كردند.
بدين ترتيب بهره بري پيامبر اكرم (ص) از اين ظرفيت روحي كه با صحه گذاشتن و تعديل ديني همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامي، هر روز با اقتدار بيشتري همراه باشد و بتدريج تسري يابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در مليت و اقوام نفي نمي شود، اما ستيزه جويي و ايجاد تشتت در وحدت سياسي و وفاق عمومي جامعه اسلامي نيز مورد قبول نيست.
2- برخوردهاي پرجاذبه: اخلاق نرم و خوي پر جاذبه رسول حق همواره يكي از مهمترين ابزارهاي ارزشي وحدت ديني و فرونشاندن اختلافها و نزاعها و جذب انسانهاي پاك سرشت بوده است.
اين سلوك و اخلاق نيكوي الهي است كه پيامبر(ص) را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان كامل مي دانند، تا آن جا كه محبت معجزه آساي او سبب مي شد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق يابند و اين آداب الهي، محور جمع و وحدت دلها قرار گيرد. دعوت فطري پيامبر(ص) جان تشنه هر حق خواهي را مجذوب او مي ساخت و اين، نيكوترين ابزار براي دميدن روح وحدت ديني بود.
3- پيوندهاي خانوادگي: در رديف آداب ويژه پيامبر(ص) مي توان به فلسفه پيوندهاي خانوادگي حضرت اشاره اي كوتاه كرد. بدون ترديد با توجه به جايگاه خاص نظام قبيله اي در جامعه آن روز، يكي از آثار اجتماعي اين امر ايجاد الفت، پيوند بين قبايل و وحدت لايه هاي اجتماعي بوده است. اين نوع پيوندهاي قبيله اي به نوعي بديل حلفهاي قانوني و رسمي شناخته مي شود و پيش از اسلام نيز ازدواجهاي متقابل، دشمنيها را به دوستي تبديل مي ساخت.
تحليل رويدادهاي تاريخ اسلام گوياي آن است كه در جهت تلاشهاي «سياسي » و «فرهنگي » حضرت براي تحقق اين هدف، «راهبردهاي ارزشي » نيز كارآيي خاص داشته اند تا آن جا كه با شناخت دقيق ظرفيتهاي اجتماعي حاكم بر جامعه، ابزارهايي برگزيده شده تا زمينه پذيرش و گرايش همگاني را به سوي ايجاد وحدت امت متمايل گرداند.
طرح پيمان نامه ملي مدينه، بهترين راه براي ايجاد يك وحدت عمومي و القاي روحيه همبستگي ديني بود و در همين راستا پيمان ويژه مسلمانان، راهكاري مذهبي براي پيوند روح برادري به شمار مي آمد. استفاده از راهبردهاي ملي و مذهبي تنها مي توانست پايه هاي استوار اجتماعي جامعه را نمايان سازد؛اما در اين ميان مبارزه با نژادپرستي و قوم گرايي و يا به كارگيري عاقلانه موقعيتها و مكانهاي تجمع عمومي نيز، از جمله راهكارهاي قومي و ميهني لازم جهت دستيابي به وحدت طلبي شمرده مي شد. با اين همه، بهره گيري پيامبر(ص) از ظرفيتهاي اخلاق اجتماعي و نيز توان اخلاق فردي، امري قابل توجه است.
بدين ترتيب، يكي از ضروري ترين راههاي پي ريزي وحدت ديني در امت بزرگ اسلامي، هماهنگي اراده ها و تمايلات ارزشي جوامع بر بنياد همانندسازي اين ابزارهاي سه گانه يعني «راهبردهاي ملي و مذهبي »، «قومي و ميهني » و نيز «اجتماعي و فردي » است.
منبع:ماهنامه مشكوة
اشاره:
چنين راهبردهايي را مي توان تحت عنوان «دعوت ارزشي» پيامبر(ص) برشمرد كه برخي از آنها شامل «راهبردهاي ارزشي ملي و مذهبي »، «راهبردهاي ارزشي قومي و ميهني » و نيز «راهبردهاي ارزشي اجتماعي و فردي » خواهند بود.
راهبردهاي ملي و مذهبي
الف) ايجاد وحدت ملي و همبستگي ايماني
يكي از مهمترين اين پيمانها، اولين قراردادي بود كه بين پيامبر اكرم (ص) و طوايف و قبايل موجود يثرب بسته شد و برخي، آن را «نخستين قانون اساسي مكتوب جهان » دانسته اند. اين تدبير بهترين مقوله براي به وجود آوردن وحدت ملي و همبستگي ديني بود، زيرا وحدت ميان قبايل درگير، حقوق اجتماعي يهوديان و نيز مهاجران مسلمانان را تضمين مي كرد و از سوي ديگر، اين پيمانها مقدمات تشكيل يك وحدت سياسي و حكومتي را فراهم مي آورد.
به عنوان نمونه، در مفاد قرارداد بين مسلمانان به روشني قيد شده بود كه مسلمانان امت واحده اي، جداي از مردم ديگر هستند(انهم امة واحده من دون الناس) و ارتباطي بين مسلمانان و كافران نيست و دوري بين مسلم و مسلم نبايد باشد. اگر چه روح حاكم بر اين پيمانها همانا به كارگيري ابزار وحدت اسلامي در جهت راهبرد ارزشي پيامبر اكرم (ص) در جامعه اسلامي است و از همين رو تمام موارد آن مصداق اين امر قرار دارند، ولي به بعضي از آن موارد اشاره مي كنيم:
- مسلمانان در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هيچ مؤمني بدون اشاره ساير مؤمنان در جهاد في سبيل ا... صلح نمي كند و صلح جز براي همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامي گروهها (كه به جنگ مشغولند) به ترتيب وارد جنگ خواهند شد و جنگيدن به يك گروه (دومرتبه پشت سر هم) تحميل نخواهد شد.
- «ذمة ا... » نسبت به همه افراد يكسان است.
- اگر اختلافي بين مسلمانان بروز كرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمانان، فرد مقروض و مديوني را كه دين او سنگين است رها نخواهند ساخت، بلكه به او كمك مي كنند.
در قسمت ديگري از اين عهدنامه تاريخي كه طرف خطاب آن يهوديان مدينه بودند، اموري پيشداوري شد كه توجه به مفاد آن حاكي از انگيزه تحقق وحدت ملي توسط پيامبر اكرم (ص) است:
- مسلمانان و يهوديان امت واحده اند و مانند يك ملت در مدينه زندگي خواهند كرد و هر يك دين خود را دارند.
- به يهوديان همپيمان، همراهي و كمك خواهد شد و متقابلاً وقتي مسلمانان آنها را به مصالحه مي خوانند، يهوديان بايد بپذيرند.
- مسلمانان و يهود، هر دو بايد بر ضد كساني كه با اين قرارداد به مخاصمه برمي خيزند، مبارزه كنند.
- هر دو بايد با ياري يكديگر در برابر مهاجمان به يثرب بجنگند.
- هيچ كافري از ناحيه دو طرف اجير نشود، مگر اين كه به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، بايد چنين نتيجه گرفت كه كوشش براي ايجاد حساسيت مشترك ديني و ملي يكي از شاخص ترين راه حلهاي پيامبر اكرم (ص) در جهت تحقق وحدت اسلامي شمرده مي شود.
2- تثبيت وحدت ايماني: پيامبر(ص) بعدها نيز در مسير تثبيت همبستگي ايماني مسلمانان مكرراً بر اين موضوع تأكيد فرمود. در بخشي از سخنان حضرت پس از فتح مكه و در مسجدالحرام چنين نقل كرده اند كه فرمود: «مسلمان برادر مسلمان است»
ب) پيوند روح اخوت و برادري
پيامبر اكرم (ص) بين هر مهاجر و يكي از مردم مدينه عقد برادري بست. اين تصميم داهيانه، كارآمدترين ابزار تحقق الفت فراگير در جامعه آن زمان بود كه نشان از كوشش پيامبر اكرم (ص) براي پيدايش يك تعلق اجتماعي بالنده بر محور ايمان به خدا داشت.
2- محبت الهي پايه تشكيل جامعه آرماني: جامعه مطلوب پيامبر اكرم (ص)، نظامي است كه تمامي اعضاي آن بر محور ديانت توحيدي، پيوند برادري با يكديگر دارند و مكلفند آن را استوار نگه دارند تا خداوند حكيم نيز زمينه هاي الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پايدار سازد و بدين سان پايه هاي تفاهم اجتماعي جامعه اسلامي محكم گردد.
براساس مفاد آيات الهي، اولاً بدون تحقق الفت اجتماعي نمي توان سخن از جامعه كرد؛ ثانياً تحقق اين امر تنها به خداست، ثالثاً مؤمنان نيز قادرند شرايط و زمينه هاي وحدت اجتماعي را فراهم آورند.
كلام راستين خداوند پيرامون مسأله برادري قبايل يثربي نيز بس گوياست؛ «و همگي به ريسمان محكم الهي چنگ زنيد و راههاي متفرق نرويد و نعمتهاي خداوند را به ياد آريد كه شما با هم دشمن بوديد، پس خدا در دلهاي شما الفت و مهرباني انداخت تا به لطف او همه برادران ديني يكديگر شديد...»آل عمران /103)
جامعه آرماني پيامبر اكرم (ص) كه در آن روح اخوت و برادري موج مي زند، جامعه اي است كه در شدت بر كفر و رحمت به ايمان، حول يك محور، وحدت مي يابند؛ «محمد فرستاده خداوند است... و كساني كه با اويند بر كافران بسيار سخت گير و با يكديگر مهربانند» (فتح /29)
جامعه اي كه مانند پيكره اي واحد است و تمام افراد آن در ارتباطي وحدت بخش با يكديگر پايدار مي مانند و روح عشق و ايمان مذهبي در تار و پود آن جريان دارد.
3- بهره وري از ظرفيتهاي اجتماعي: پيامبر اكرم (ص) با طرح پيمان برادري انصار و مهاجران، از ظرفيت خاص چارچوب اجتماعي جامعه عربي (كه حمايت از هم پيمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و اين موفقيت بارز پيامبر(ص) نه تنها باعث تعجب افرادي چون ابوسفيان شد، حتي آثار و پيامدهاي اين مساوات اسلامي تا مقدم داشتن اموال و داراييها نسبت به يكديگر پيش رفت. مورخان نقل مي كنند در جريان برادري مهاجر و انصار، پيماني بسته شد كه شامل مشاركت در ميراث هم بود و در همين راستا رويداد تقسيم غنايم جنگي «بني النضير» از بهترين نمونه هاست.
به هر حال، سراسر وقايع تاريخ اسلام گوياي شواهدي است كه نقش پيامبر اكرم (ص) را در جلوگيري از افتراق صفوف مسلمانان و متقابلاً بهره بري ابزار وحدت اسلامي نشان مي دهد. تلاش پيامبر اكرم (ص) در ايجاد وحدت به اوج كوششهاي ممكن مي رسد و چون آرمان وحدت را يكي از رسالتهاي الهي بعثت خود مي داند و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مي آيد و سخت مهربان و هواخواه آنان است، در اين راه تمام توان خود را به كار مي برد.
4- راهكار سازگاري و همدلي: موضوع «اصلاح ذات البين » و سفارشها و موضعگيريهاي پيامبر اكرم (ص) پيرامون آن نيز، در رديف راهكارهاي ايجاد برادري قرار مي گيرد:
نقل شده كه درباره آيه اخوت از پيامبر اكرم (ص) پرسش كردند، فرمود: «مزد آن كس كه در برقراري آشتي ميان مردمان بكوشد، برابر مزد كسي است كه در راه خدا پيكار كند.»
بدين ترتيب يكي از اين شيوه ها را در تصميمي كه پيامبر اكرم (ص) مبني بر «اصلاح ذات البين » در مورد تقسيم غنايم جنگ بدر مي گيرد، مشاهده مي كنيم. قطعاً نبود قانون خاص تقسيم غنايم و نيز عدم آمادگي تربيتي و اخلاقي كامل مسلمانان آن دوره، عواملي بود تا در وحدت پوياي جامعه اسلامي ايجاد خلل كند. از اين رو، پيامبر(ص) مأمور به اصلاح امور و حفظ يكپارچگي ملت مي شود و مؤمنان نيز موظف به رعايت همدلي و تبعيت از رسول اكرم (ص) كه: «تقواي خدا را پيشه كنيد و به اصلاح بين خودتان بپردازيد و خدا و رسولش را اطاعت كنيد، اگر اهل ايمانيد» (انفال /1)
پيامبر(ص) به گونه اي اختلاف زدايي مي كند كه شقاقي (هر چند ناچيز) در پيكره وحدت ديني مسلمانان سر برنياورد؛ چنانكه مورخان نقل كرده اند، پيامبر اسلام (ص) حتي براي گروهي هم كه در جنگ حاضر نبودند سهمي از غنيمت قرار مي داد.
جالب توجه است، پيش از آغاز جنگ بدر، پيامبر اكرم (ص) با وجود اعلام حمايت عده اي از مهاجران، در انتظار اعلام رضايت انصار مبني بر آمادگي جهاد نبرد با دشمن است؛ چون محتواي قرارداد انصار با پيامبر(ص) درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدينه بود و نه همراهي در جنگهاي خارج، لذا پيش از حركت به دنبال رأي و نظر انصار بود و پس از اطمينان از ياري آنان، آماده كارزار مي گردد.
اين امر در واقع نشان از اهتمام پيامبر اكرم (ص) به رعايت سنتهاي اجتماعي و ملاحظه شرايط خاص سياسي زمان دارد.
5- تفوق به جاي تفرق: رويداد ديگري كه در جريان جنگ احد شاهديم، دستوري است كه قرآن به پيامبر(ص) مي دهد، مبني بر عدم ملامت پاره اي مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعي در اميدوار ساختن و همكاري به گونه اي كه جذب جامعه اسلامي شوند و در مسير اصلاح و تربيت روحي قرار گيرند: «از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش كن و براي دلجويي آنان، با آنها مشورت نما...» (آل عمران /159)
قطعاً يكي از ريشه هاي اصلي چنين تصميم پسنديده اي، همخواني با وحدت و يكپارچگي سياسي امت اسلام بوده است تا از اين طريق، پيشاپيش زمينه افتراق بين گروههاي مسلمان (به علت طرد افرادي از مبارزان كه در جريان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و ساير اقشار جامعه، محو شود.
در همين جنگ است كه به نقل تاريخ، جوان مسلمان ايراني پس از وارد آوردن ضربه اي بر افراد سپاه دشمن، مي گويد: «اين ضربت را تحويل بگير كه منم يك جوان ايراني». اما پيامبر اكرم (ص) او را خطاب و عتاب نمود كه چرا نمي گويي منم يك جوان انصاري؟! و منظور آن است كه به اين وسيله هم، آهنگ برانگيخته شدن تعصبات قومي ديگر را خاموش و وحدت صفوف اسلام را حفظ كند و هم، ملاك افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و مليت به دين و مكتب و ارزشهاي توحيدي بازگرداند.
بدين سان حضرت از هر عاملي براي نگهداري تفوق اجتماعي و جلوگيري از تفرق استفاده مي كرد و حتي در جريان تخريب مسجد ضرار نيز اين موضوع به وضوح ديده مي شود.
6- حفظ وفاق ملي: سياست پيامبر اكرم (ص) درباره ويران كردن مسجد ضرار دقيقاً به قصد ايجاد يك مانع مؤثر براي جلوگيري از ظهور شكاف سياسي در جامعه اسلامي بود تا وفاق ملي آسيب نبيند.
پيامبر بزرگوارص) حتي در آخرين سفارشهاي خود به امت اسلامي نيز چنين مي گويد: «اي مردم... بدانيد كه به راستي مسلمان برادر مسلمان است و مسلمانان همه با هم برادرند»
راهبردهاي قومي و ميهني
الف) نفي نژادپرستي و قوميت گرايي
1- شكستن ارزشهاي جاهلي: مبارزه پيامبر(ص) با برده داري آن زمان كه افزايش تدريجي قدرت سياسي و اجتماعي حضرت با قاطعيت روزافزوني نيز توأم بود، بهترين شاهد است. اين جنبش، بخشي از حركتهاي عدالت خواهي پيامبر(ص) در برابر ظلم آشكار آن دوره به شمار مي آيد، زيرا حضرت به دنبال تأسيس جامعه فلاح پسند ديني و پايه گذاري حزب رستگاران است و نيك، از قرآن آموخته كه فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نيست.
از تلاشهاي پيامبر اكرم (ص) در دوره ابتدايي حضور ده ساله مكه مكرمه، گسستن مباني نظام ارزشي حاكم بر جامعه جاهلي آن زمان بود. در بافت پيوندهاي عشيره اي، بردگان و كنيزان بدون اذن صاحبان خود، حق هيچ گونه تصميم گيري مستقل و يا اظهار مشاركت اجتماعي خاص نداشتند. اجازه برده ها در پذيرش يا عدم پذيرش معتقدات ديني خويش نيز به دست خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگي پيامبر اكرم (ص) به توحيد و نيز دعوت ارزشي حضرت به ايجاد تعلق ديني و حب اجتماعي توحيدي، سبب شد تا زمينه شكستن چنين تبعيضهاي ظالمانه اي فراهم گردد، معيارهاي جاهلي روابط نسبي از بين رفته و در نهايت افراد، بدون وابستگي قومي و قوم گرايي به دين جديد بگرايند.
حاصل توفيق پيامبر اكرم (ص) در به كارگيري اين راه، مسلمان شدن افرادي از عشيره ها و قبايل متعدد مشركان و تمرد آنان از قوانين نظام قبيله اي و سپس، پيوستن به صفوف مؤمنان بود. اين روش، علاوه بر تاثيرگذاري «ارزشي و اجتماعي » يعني ايجاد يأس و وحشت در دل مشركان و ويران شدن اصول ارزش حاكم، زمينه اي براي زايش نظام اجتماعي جديد پديد آورد.
2- ارزش مساوات توحيدي: بعدها پيامبر اكرم (ص) در قالب فرمان، ارشاد يا نصيحت، مسلمانها را به آزادسازي بردگان رهنمون مي سازد و خود نيز چنين مي كند و اين فرمان خداوند بود كه ايمان به خود و آخرت و پيامبران را با بخشش مال در جهت آزادي انسانهاي ديگر همسنگ مي داند.
حضرت، افرادي مانند «زيد بن حارثه » را فرمانده سپاه اسلام و «بلال حبشي » را مؤذن ويژه قرار مي دهد و از «سلمان فارسي » ايراني تجليل مي كند و به او مقام و منزلت والا مي بخشد تا بدين ترتيب هم با تبعيضهاي موجود به مبارزه برخيزد و هم بتدريج ارزش تقوا را ملاك منصبها و منزلتهاي اجتماعي معرفي نمايد كه: «به راستي كه بهترين شما نزد خداوند، باتقواترين شماست. (حجرات /13)
پيامبر اكرم (ص) آشكارا اعلام مي كرد، آن غلام حبشي و اين سيد قريشي (هر دو) در نزد من يكسان هستند و بدين سان آن حضرت را منادي به حق مساوات توحيدي دانسته اند.
به هر حال، رعايت تساوي و عدالت توسط پيامبر اكرم (ص) كه دقيقاً در برابر ظلم و تبعيضهاي رايج قرار داشت، از مؤثرترين راهكارهاي ايجاد وحدت اسلامي در جامعه آسيب ديده آن روزگار بود.
در متون تاريخي و روايي مي خوانيم حضرت تفاوتي بين برده و غيربرده نمي گذاشت و خود نيز در اجراي احكام، طعم شيرين حق مساوات و عدالت را به ديگران مي چشانيد. حتي در جمع مسلمانان، جايگاه پيامبر خدا(ص) ناپيدا بود و هر زماني در مجلس مي نشست، افراد ناشناس به سادگي نمي توانستند حضور رسول ا... (ص) را نزد مردم بيابند. اوج درخشش اين مساوات طلبي حتي در چشمان مبارك رسول رحمت نيز نمايان بود، آن گونه كه مشهور است آن بزرگوار در نگريستن به افراد نيز جانب عدالت را مراعات مي نمود.
البته، شكي نيست كه همه اين آداب الهي در جلب حمايت توده مردم بسيار مؤثر بوده است. اين سيره با درايتي خاص و تدبيري موشكافانه در دوران حكومت پيامبر اكرم (ص) نيز دنبال مي شود تا همواره نقش خود را به عنوان يكي از ابزارهاي ارزشي وحدت ساز ايفا كند. پيامبر(ص) درصدد است تا همه پايه هاي نابرابريهاي جاهلي را از ميان بردارد و بازگشت به عهد جاهليت و پسند احكام غيرالهي را ناممكن سازد.
رسول ا... (ص) خود، آغازگر اين حركت بزرگ اجتماعي - ارزشي است و از هر رخدادي در جهت القا و تثبيت روح مساوات و عدالت انساني در جامعه نوپاي آن زمان بهره مي برد.
بدين ترتيب مي توان نتيجه گرفت، نفي قوميت گرايي و هر نوع تعصب ناپسند جاهلي، هميشه مدنظر پيامبر خدا (ص) بوده است و هشدارهاي حضرت نيز به كساني كه حسب و نسب را ملاك افتخارات و ارزشها مي دانستند، در تاريخ اسلام ثبت شده است.
در روايتي، پيامبر(ص) افتخار و فخرفروشي بر محور تعصبات قومي را از آتش جهنم مي شمارد.
در همين رديف بايد بر زندگي بسيار ساده پيامبر اكرم(ص) نيز اشاره كرد كه به نقل اميرالمؤمنين (ع)حتي اجازه نصب پرده اي با نقش و نگار معمولي را بر در خانه خود نمي دهد. اين امر، بهترين شاهد و عالي ترين زمينه براي جذب انسانهاي محروميت كشيده آن زمان و عامل تحقق وحدت ديني بود.
3- حمايت از محرومان: در جهت نفي تعصبات قومي، خط مشي حمايت از محرومان و بيچارگان نيز قرار دارد. اين گروه كه عمدتاً بردگاني از مردان و زنان هستند، طبق قوانين حاكم، زير پوشش حمايتي هيچ قوم و قبيله اي نبودند و لذا از كليه حقوق اجتماعي و سياسي محروم مي شدند و به دليل ساخت سياسي خاص دوران جاهلي و نيز ناتوانيهاي گوناگون اين افراد، امكان پي ريزي جامعه اي مستقل را هم نداشتند.
در چنين شرايطي، مخالفت پيامبر اكرم (ص) با تبعيضها و قوم گراييها و از سوي ديگر، حمايت از محرومان، سبب جذب اين گروه به اسلام و پيامبر(ص) مي شد. بدين ترتيب، گروه كثيري بر محور رسول خدا(ص) وحدت اجتماعي و سياسي پديد مي آمدند. در واقع، محتواي فكري دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و كرامت انساني و نيز مقتضاي عملكرد او، نقش يك ابزار پويا براي ايجاد وحدت اسلامي نوين را ايفا كرد.
اين اعلام حمايت و جانبداري كه بتدريج دامنه پوشش آن نيز گسترده مي شد، توانست نيروهاي خسته و گريزان، ستم ديده و درگير ترديدهاي فكري را به مركزي واحد هدايت كند و پايه هاي وحدت ديني را استوار سازد.
ب) نقش كعبه
در اين باره، تأثير كعبه و كيفيت استفاده پيامبر اكرم (ص) از آن به عنوان يكي از ابزارهاي ارزشي وحدت ساز، شايان توجه است.
پيامبر(ص) از موقعيت مكاني مكه و فرصت زماني ايام حج در مقطعي كه تمام مردم جزيرة العرب به آن جا مي آمدند بهره مي برد تا دعوت توحيدي خود را به مهتران و بزرگان قبايل ارائه دهد. در متون تاريخي نام قبيله هاي «بني حنيفه »، «كنده »، «بني صعصعه »، «كلب » و ديگران را در فراخوان حضرت مي بينيم و حتي گرايش مردم يثرب به اسلام هم از طريق همين تدبير در استفاده از موقعيت خانه خدا و موسم حج بوده است.
ميزان كارآمدي اين عامل در تمايل و كشش توده ها به سوي پيامبر(ص) به قدري بود كه كفار و مشركان را كاملاً در موضع انفعالي قرار مي داد. آن گونه كه پيش از آغاز مراسم براي جلوگيري از شعاع نفوذ پيام اكرم (ص) به مشورت مي پرداختند تا مناسب ترين شيوه هاي تبليغي و رواني را براي تغيير اذهان مخاطبان و مردم به كار گيرند.
راهبردهاي اجتماعي و فردي
الف) حميت عربي و حس مشترك
ظرفيتهاي روحي جامعه آن زمان در تمامي شرايط اجتماعي خاص خود تنيده شده بود و پيوندي مستحكم با پيشينه تاريخي اش داشت. سعي پيامبر(ص) اين بود كه قابليتها را به سمت مطلوبيتهاي موردنظر هدايت كند و به نوعي، آميزه هاي اخلاقي نويني به وجود آورد. بدين سان پيامبر(ص) از اين امكانات اخلاقي و روحي براي پديدآوري يك همگرايي ديني و استحكام علايق مشترك اعراب در جهت آرمانهاي امت واحده استفاده مي كند.
روحيه تعصب و حميت عربي، تعهد و وفاي به عهد و پيمان، شجاعت و دلاوري يا ميهمان نوازي، نمايانگر شاخصه هاي اجتماعي اعراب جاهلي شده است.
در همين حركت، پيامبر اكرم (ص) اصلاح و بهسازي ارزشهاي حاكم در چارچوب نظام ارزشي اسلام را يكي از كليدهاي رويكرد اتحاد اسلامي مي داند. بدين صورت كه تعصب به قوم و قبيله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشيره و رؤسا و بزرگان آن و نيز واكنش در حمايت از افراد طايفه (كه معمولاً به نحو صريح يا ضمني توأم با گونه اي تعهد و پيمان بود) بارها در تاريخ اسلام سبب حمايت از حضرت در مواضع مختلف و اصولاً، زمينه تشكيل اولين وحدت سياسي و علني اسلام تلقي مي گردد.
به هر حال، چنين بيعتهايي نه تنها در محدوده داخلي كه بيشتر در تعهد قبايل نسبت به يكديگر نيز كاربرد داشت و طبق رسوم جاهلي تا زمان اعلام انصراف همپيمان يا همپيمانان به قوت خود باقي مي مانده است. پيامبر(ص) نيز از همين طريق ديگران را به اسلام دعوت مي كرد و در طول تاريخ مكرر بين حضرت و افراد يا گروهي از ياران، پيمانهاي گوناگوني منعقد مي گرديد كه تكرار آن حاصلي جز فراگيري دامنه وحدت اسلامي نداشت. آنچه در «عقبه اولي »، «عقبه ثانيه »، بيعت در غزوه بدر، «بيعت رضوان » و ... روي داد، نشانگر همين موضوع است.
شجاعت و دليري اعراب كه ريشه در وضعيت خاص آن جامعه و نيز مسايل جغرافيايي و طبيعي داشت، هيچ گاه به صورت مطلق از ناحيه پيامبر اكرم (ص) مطرود و مذموم دانسته نشد، بلكه اين روحيه خاص نيز در مسير اصلاح و امور پسنديده و صحيح قرار گرفت. بدون ترديد، اين امر در گسترش حاكميت سياسي اسلام كه فقط در طي ده سال، بيش از هشتاد غزوه و سريه را در پرونده خود جاي داده، تأثير بسزايي داشته است.
حضرت در جنگهاي بسياري ضمن تجليل و تمجيد از روحيه شجاعت و سلحشوري سربازان اسلام، ارزشمندي آن را در محدوده عبادت و تقواي الهي مورد سنجش و مقايسه قرار مي داد و بدين سان، شيوه تعديل و تصحيح ويژگيهاي اخلاقي اعراب را برمي گزيد. از سوي ديگر، پيامبر(ص) در تقويت و اصلاح روحيه مهمان نوازي اعراب نيز مي كوشد كه اين نيز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است.
پيامبر اكرم (ص) مسلمانان را به سخاوت و بخشش اموال و انفاق داراييهاي خود امر مي كرد. همچنين در دوره اوليه تكون جامعه اسلامي، از انصار مي خواست مهاجران را مورد حمايت قرار دهند و مسلمانان مدني هم با توجه به همان روحيه خاص اجتماعي (كه اكنون صبغه ديني هم پيدا كرده بود) چنين كردند، تا آنجا كه براي اسكان مهاجران در خانه هاي خود رقابت مي كردند.
بدين ترتيب بهره بري پيامبر اكرم (ص) از اين ظرفيت روحي كه با صحه گذاشتن و تعديل ديني همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامي، هر روز با اقتدار بيشتري همراه باشد و بتدريج تسري يابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در مليت و اقوام نفي نمي شود، اما ستيزه جويي و ايجاد تشتت در وحدت سياسي و وفاق عمومي جامعه اسلامي نيز مورد قبول نيست.
ب) آداب اخلاقي
2- برخوردهاي پرجاذبه: اخلاق نرم و خوي پر جاذبه رسول حق همواره يكي از مهمترين ابزارهاي ارزشي وحدت ديني و فرونشاندن اختلافها و نزاعها و جذب انسانهاي پاك سرشت بوده است.
اين سلوك و اخلاق نيكوي الهي است كه پيامبر(ص) را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان كامل مي دانند، تا آن جا كه محبت معجزه آساي او سبب مي شد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق يابند و اين آداب الهي، محور جمع و وحدت دلها قرار گيرد. دعوت فطري پيامبر(ص) جان تشنه هر حق خواهي را مجذوب او مي ساخت و اين، نيكوترين ابزار براي دميدن روح وحدت ديني بود.
3- پيوندهاي خانوادگي: در رديف آداب ويژه پيامبر(ص) مي توان به فلسفه پيوندهاي خانوادگي حضرت اشاره اي كوتاه كرد. بدون ترديد با توجه به جايگاه خاص نظام قبيله اي در جامعه آن روز، يكي از آثار اجتماعي اين امر ايجاد الفت، پيوند بين قبايل و وحدت لايه هاي اجتماعي بوده است. اين نوع پيوندهاي قبيله اي به نوعي بديل حلفهاي قانوني و رسمي شناخته مي شود و پيش از اسلام نيز ازدواجهاي متقابل، دشمنيها را به دوستي تبديل مي ساخت.
ختم سخن
تحليل رويدادهاي تاريخ اسلام گوياي آن است كه در جهت تلاشهاي «سياسي » و «فرهنگي » حضرت براي تحقق اين هدف، «راهبردهاي ارزشي » نيز كارآيي خاص داشته اند تا آن جا كه با شناخت دقيق ظرفيتهاي اجتماعي حاكم بر جامعه، ابزارهايي برگزيده شده تا زمينه پذيرش و گرايش همگاني را به سوي ايجاد وحدت امت متمايل گرداند.
طرح پيمان نامه ملي مدينه، بهترين راه براي ايجاد يك وحدت عمومي و القاي روحيه همبستگي ديني بود و در همين راستا پيمان ويژه مسلمانان، راهكاري مذهبي براي پيوند روح برادري به شمار مي آمد. استفاده از راهبردهاي ملي و مذهبي تنها مي توانست پايه هاي استوار اجتماعي جامعه را نمايان سازد؛اما در اين ميان مبارزه با نژادپرستي و قوم گرايي و يا به كارگيري عاقلانه موقعيتها و مكانهاي تجمع عمومي نيز، از جمله راهكارهاي قومي و ميهني لازم جهت دستيابي به وحدت طلبي شمرده مي شد. با اين همه، بهره گيري پيامبر(ص) از ظرفيتهاي اخلاق اجتماعي و نيز توان اخلاق فردي، امري قابل توجه است.
بدين ترتيب، يكي از ضروري ترين راههاي پي ريزي وحدت ديني در امت بزرگ اسلامي، هماهنگي اراده ها و تمايلات ارزشي جوامع بر بنياد همانندسازي اين ابزارهاي سه گانه يعني «راهبردهاي ملي و مذهبي »، «قومي و ميهني » و نيز «اجتماعي و فردي » است.
منبع:ماهنامه مشكوة