هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه

هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه همزمان با گرامي داشت هفته‏ي وقف بيست و يکم صفر 1425 (24 / 1 / 1383) در تهران، سالن اجلاس سران برگزار شد. کليه مديران استاني و ستادي سازمان اوقاف و امور خيريه همراه با جمع کثيري از واقفان، متوليان، هيأت‏هاي امناي مراکز خيريه و بقاع متبرکه، کارشناسان مسائل اجتماعي و پژوهشگران رشته‏هاي تاريخ، فقه و حقوق و نمايندگاني از نهادهاي خدمت رساني و ارگانهاي دولتي در اين همايش شرکت نمودند. همچنين اعضاي مجمع
دوشنبه، 14 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه
هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه
هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه

اشاره

هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه همزمان با گرامي داشت هفته‏ي وقف بيست و يکم صفر 1425 (24 / 1 / 1383) در تهران، سالن اجلاس سران برگزار شد. کليه مديران استاني و ستادي سازمان اوقاف و امور خيريه همراه با جمع کثيري از واقفان، متوليان، هيأت‏هاي امناي مراکز خيريه و بقاع متبرکه، کارشناسان مسائل اجتماعي و پژوهشگران رشته‏هاي تاريخ، فقه و حقوق و نمايندگاني از نهادهاي خدمت رساني و ارگانهاي دولتي در اين همايش شرکت نمودند. همچنين اعضاي مجمع عمومي بنياد جهاني وقف وابسته به بانک توسعه‏ي اسلامي آقايان دکتر احمد محمد علي (رئيس بانک توسعه‏ي اسلامي)، عبدالمحسن محمد العثمان (مشاور عالي بنياد جهاني وقف)، عبدالوهاب نورولي، حسين علي البنوي، حشمت خليفه، غازي بن محمد حکيم زين‏العابدين بخش، صالح بن عمر احد بادحدح، نصر الحطامي، خالد بن عبدالله العبد اللطيف و عبدالرحمن عبدالله بن محمد الفريد در اين همايش حضور داشتند. گفتني است مجمع عمومي بنياد جهاني وقف که حجت الاسلام و المسلمين آقاي محمدعلي نظام‏زاده و آقاي محمدابراهيم معراجي از ايران نيز از اعضاي آن مي‏باشند در حاشيه‏ي همايش فوق دو جلسه‏ي رسمي تحت عنوان «مجمع عمومي» و «هيأت مديره» تشکيل دادند و مباحثي را در زمينه‏ي راهکارهاي توسعه‏ي وقف مطرح و تصميماتي اتخاذ کردند. اين دو جلسه در راستاي اجلاس‏هاي دوره‏اي بنياد بود که دوره‏هاي قبلي در عربستان سعودي (جده) برگزار شده بود. لازم به يادآوري است که بنياد جهاني وقف وابسته به بانک توسعه‏ي اسلامي است که در چارچوب اقدامات اين بانک به منظور افزايش فعاليتهاي وقفي و افزايش مشارکت‏هاي بانک در برنامه‏هاي توسعه‏ي جوامع اسلامي در جمادي الثاني 1422 هجري تأسيس شد. وظيفه‏ي اين بنياد مديريت و بهره‏برداري از موقوفات قديم و جديد است. بديهي است که انتفاع و بهره‏برداري از موقوفات برحسب شرايط مشخص شده توسط واقف و به شرط رعايت قوانين اسلامي صورت مي‏گيرد. اين بنياد همچنين وظيفه دارد خود را در سطح کشورهاي مسلمان معرفي کند تا نيکوکاران اموال موقوفه و کمکهاي خود را به آن بنياد تحويل دهند.
اينک گزيده‏اي از سخنراني‏هاي جلسه‏ي عمومي همايش با اندکي ويرايش تقديم خوانندگان گرامي مجله مي‏گردد:

متن سخنراني حضرت آية الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره‏ي لزوم احياي سنت وقف

فرصت حضور در بين مسؤولان موقوفات و انسان‏هاي خير و ميهمانان محترم از کشورهاي اسلامي را که در رابطه با وقف و امور خيريه فعالند، توفيقي به حساب مي‏آوريم. چنين همايشي در اين موقعيت بايد بسيار مورد توجه و عنايت مسؤولان و رسانه‏ها قرار مي‏گرفت چون مسأله مهم است و جاي کار و تلاش دارد. اقدامات انسان دوستانه و خيرات ريشه در فطرت انسان دارد. انسان تا وقتي که فطرتش سالم است نمي‏تواند خالي از عشق به خدمت و کار خير و دستگيري نيازمندان و پر کردن خلأهاي جامعه و دوست داشتن اهل خير باشد. اما وقتي که انسان فطرتش آلوده شد برعکس مي‏شود، تبديل مي‏شود به موجودي خودخواه و خودپسند و ممسک و حتي خيرات ديگران را هم به نفع خود مصادره مي‏کند و ممکن است در امور خيريه اخلال کند.
نمي‏توانيم مبدأ روشني براي تفکر و عمل خير پيدا کنيم. کار خير هميشه بوده و هميشه هم خواهد بود. اديان آسماني بدون استثنا در اين باره برنامه داشته‏اند. حتي در جوامع غير ديني نيز با انگيزه‏هاي انساني براي امور خيريه اقدام کرده‏اند. خداوند بيش از هر موضوعي به اين مسأله بها داده است. آيات قرآن در مورد خيرات، انفاق، صدقات و خدمت به خلق را مطالعه کنيد، مي‏بينيد چقدر واضح و پرمعنا و مشوق است تا جايي که خداوند عمل انسانهاي خير را به شکر، شکور و شاکر تعبير مي‏کند. يعني خداوند شکر مي‏کند از انسان‏هايي که نعمت‏هاي خدا را براي مردم هزينه مي‏کنند. تعبير بسيار والايي است. از ديدگاه عارفان که نگاه بکنيم مي‏بينيم خداوند سنگ تمام گذاشته و انسان‏هاي منفق و خير را ارج نهاده است. آياتي که در اول اجلاس قرائت شد کافي است تا موقعيت کار خير را پيش خداوند ببينيد. در اديان مرسوم بوده که انسان‏ها حتي خود يا فرزند خود را وقف مي‏کردند تا تمام عمر در خدمت خدا باشند. حضرت مريم از همان‏هاست. مادر حضرت مريم قبل از تولد فرزندش، او را وقف معبد مي‏کند تا در خدمت معبد باشد. وقف و امور خيريه از ديدگاه اجتماعي آثار فراواني دارد که برادرمان جناب آقاي نظام‏زاده به خوبي توضيح دادند که امور خيريه و بخصوص وقف مي‏تواند جامعه را در ابعاد مختلف اصلاح کند. عدالت اجتماعي و تقويت روحيه‏ي انسان دوستي و ايجاد الفت در بين جامعه، هم‏دلي و دلسوزي و همراهي و توجه به نيازهاي يکديگر، جامعه را تلطيف مي‏کند. اگر سنت وقف و خيرات جاري باشد، مالکيت‏هاي بزرگ تراشيده مي‏شود و به نفع فقرا تعديل مي‏شود و به بسياري از امور ثبات مي‏دهد. طبق احکام اسلامي هر انساني در زمان حياتش حق دارد همه اموالش را وقف کند يا ببخشد اما بعد از مرگ، انسان مالک اموال خودش نيست و اين اموال مال ورثه است. به او حق داده‏اند تا يک سوم مالش را براي بعد از مرگش وصيت بکند. نکته‏ي بسيار مهم در امور خير مسأله نيت و قصد قربت و في سبيل الله بودن است. عمل بايد
خالي از ريا و تظاهر باشد. البته اعلام آن براي تشويق ديگران خوب است. عنصر ريا هر عملي را فاسد مي‏کند. با اين وجود قرآن به ما اجازه داده و از ما خواسته است به خاطر تشويق ديگران آن را اعلام کنيم. (ان تبدوا الصدقات فنعما هي و ان تخفوها و تؤتوها الفقرآء فهو خير لکم و يکفر عنکم من سيئاتکم والله بما تعملون خبير) (سوره‏ي بقره، آيه‏ي 271) گرچه نکته‏ي مقابل يعني اخفا به خاطر بعد «في سبيل الله» بودنش مورد تأکيد قرار مي‏گيرد.
تفاوتي که وقف با صدقات موقتي دارد پايدار بودن و ماندگار بودن آن است. بعضي از فقها در تعريف وقف، وقف را مساوي با صدقه‏ي جاريه دانسته‏اند. و جاريه اينجا يعني آنچه که مداوم در جريان است. اين نکته را اگر مسؤولان وقف و متولي‏ها مراعات مي‏کردند، امروز بخش عظيمي از امکانات دنيا براي رفع نياز نيازمندان بود. و تدبير اساسي اديان الهي براي اداره‏ي جامعه و تعديل ثروت و ايجاد عدالت اجتماعي ارزش خودش را نشان مي‏داد. همان طور که آقاي نظام‏زاده گفتند اين سنت در صدر اسلام بود که هر کس مکنتي داشت يک چيزي را موقوفه قرار مي‏داد. تعبيرهايي که مي‏کردند اين بود که بخشي از آنچه را که داريد براي آينده‏ي خودتان يعني آخرت تعيين بکنيد. همه‏ي آنچه که داريد براي ورثه نگذاريد بعضي از آنها را براي خودتان جلو بفرستيد. اين تعبير، هم يک روحيه را نشان مي‏دهد و هم نشان سنت رايجي است که در بين مردم بوده است. اگر اين موقوفات جاي خودش را حفظ کرده بود خدا مي‏داند امروز چقدر وضع جامعه‏ي اسلامي خوب بود. همين ربع رشيدي که اشاره شد، مال هفت صد، هشت صد سال پيش است. انسان وقتي که وقف‏نامه را مي‏خواند مي‏بيند که چطور مي‏شود با يک موقوفه آن همه کار در تاريخ بشر انجام شود ولي از آن طرف انسان‏هاي شيطان و فاسدي آن همه کارهاي مهم را خراب مي‏کنند. شما اگر امروز به تبريز برويد اصلا اثري از موقوفه‏ي ربع رشيدي نمي‏بينيد، جز همان وقف‏نامه‏اي که در کتابخانه است و زمين‏هايي که تبديل شده به تپه‏هايي در شمال شرقي تبريز. با اين که اينجا يک وقتي پيشرفته‏ترين شهرک علمي و پزشکي و خدمت رساني بوده و سراسر دنيا با آن ارتباط داشتند و مايه‏ي افتخار ايران بوده است. ببينيد تمدني که با وقف ايجاد شده، چگونه با بي‏توجهي و عدم وظيفه‏شناسي منهدم شده است. اين مخصوص ربع رشيدي نيست، خيلي از موقوفات ايران و ديگر کشورهاي اسلامي به اين سرنوشت دچار شده‏اند غير از معدودي که به نحوي ماندند. شايد بزرگترين ضربه را خانواده پهلوي و شخص رضاخان به سنت وقف زد آنها با مسجد و حسينيه و مراکز ديني مخالف بودند و آن را مزاحم حکومت مي‏دانستند. آقاي نظام‏زاده نکات مهمي در برنامه‏هايشان براي احياي وقف و اداره‏ي اوقاف و رفع مشکلات گفتند که خدا کند اجرا بشود. من در زمان کودکي که در روستا زندگي مي‏کردم و بعد در دوران مسؤوليتم متوجه شدم اراضي و رقبات موقوفه از مظلوم‏ترين و راکدترين املاک کشور ماست. حالا شايد اصلاح شده يا يک بخشي از آن اصلاح بشود. در روستايي که ما زندگي مي‏کرديم چند قسمت از آب و زمين روستا موقوفه بود ؛ همه‏ي مردم براي زمين خودشان باغ درست کرده بودند و آن را آباد کرده بودند و خيلي کار مي‏کردند اما آن موقوفه همچنان فاقد آب بود و کسي براي آن کار نمي‏کرد. با وجود آنکه متولي هم داشت. هرچه از موقوفات مي‏شناختيم همين جوري بود. اصلا وقف کردن مساوي بود با راکد گذاشتن. در چنين شرايطي کسي تشويق نمي‏شود تا وقف بکند. انسان‏ها سعي مي‏کنند اگر مي‏توانند همين حالا يک کار خيري بکنند و تمام بشود، چون نمي‏دانند بعد چه اتفاقي مي‏افتد، يکي از مهم‏ترين وظايف شما مسؤولان اوقاف که اينجا هستيد اين است که سعي کنيد آنجايي را که وقف است، آباد
باشد و مردم ببيند که آباد است و درآمد آن در محل خودش مصرف مي‏شود. اگر غير از اين باشد آب سرد ريختن بر سر همه‏ي خيرهاست. وقي که مي‏گوييم مدرسه بسازيم، چقدر انسان خير در سراسر کشور مي‏روند و مدرسه مي‏سازند. تقريبا خيرين بيشتر از دولت مدرسه مي‏سازند. چون مي‏بينند مدرسه‏اي که مي‏سازند فردا بچه‏ها در آن درس مي‏خوانند و کشور از اين طريق رشد مي‏کند و آباد مي‏شود. آنها مدرسه را مي‏سازند و به دولت مي‏دهند، نمي‏دانم که آيا وقف مي‏کنند يا نه ؟ ممکن است بعضي‏هايشان وقف بکنند. ولي اگر همه در قالب وقف باشد بهتر و ماندگارتر است.
يکي از مهمترين کارهاي ما اين است که ثابت کنيم ملک موقوفه کمتر از ملک شخصي بازدهي ندارد. و براي حفظ و رشد و تکامل املاک موقوفه انگيزه داشته باشيم حداقل به اندازه‏ي ملک خودمان. البته بايد بيشتر انگيزه داشت. چون در املاک موقوفه مسؤوليتمان يک مسؤوليت تاريخي و تمدني و انساني و الهي است. چون نتيجه‏ي بي‏توجهي به آن، اين است که مردم را به وقف دلسرد بکند. اگر کسي به ملک خودش بي‏توجهي بکند اثرش اين نيست که ديگران به ملک خودشان بي‏توجه بشوند ولي اگر به ملک وقف بي‏توجهي شود مردم به وقف بي‏توجه مي‏شوند و اين به سنت حسنه‏ي صدقه‏ي جاريه که خداوند اسمش را قرض الحسنه گذاشته، صدمه مي‏زند. تعبير خداوند چقدر لطيف است. خدا که مالک همه چيز است. مالک همه ماست. مالک لحظات عمر ما و مالک نفس‏هاي ماست. به ما مي‏گويد به من قرض بدهيد آن هم با تعبيراتي که يک سائل مي‏گويد. شما به خدا قرض بدهيد خدا به شما جزا مي‏دهد (من ذا الذي يقرض الله قرض حسنا فيضاعفه له اضعافا کثيرة والله يقبض و يبسط و اليه ترجعون) (سوره‏ي بقره، آيه‏ي 245)
دليلش اين است که خدا مي‏خواهد از طريق ما انسان‏ها اين همکاري و همدلي اتفاق بيفتد. وقف مهمترين وسيله‏ي اين راه است و متأسفانه اين اشکال الان وجود دارد. من فکر مي‏کنم که بايد يک موج جديدي براي احياي سنت وقف ايجاد شود که منبع آن خود سازمان اوقاف و امور خيريه باشد. شما مديران موقوفات در سراسر کشور بايد طراح، مبتکر، ناظر و پيگير آن باشيد. چون شما متولي هستيد و همه امکانات رسانه‏اي کشور بايد در خدمت شما قرار بگيرد. ما بايد سنت وقف را احيا کنيم و نگه داريم و مردم را تشويق کنيم. تشويق با زبان نمي‏شود. همه‏ي اينهايي را که من مي‏گويم هزار برابرش را قرآن گفته که مردم هر روز دارند مي‏خوانند. عمل مهم است. دو صد گفته چون نيم کردار نيست. آن کسي که وقف کرده هر چند الان خودش نيست اما
روحش ناظر است و مردم بايد ببينند که موقوفه رو به رشد است. يکي از ويژگي‏هاي ايران اين است که موقوفات ايراني‏ها تقريبا همه نيازهاي جامعه را مي‏پوشاند. در هر زماني افرادي احساس کردند يک چيزي جايش خالي است و يک نيازي در جامعه هست يک چيزي براي آن وقف کردند. ما بايد آن را حفظ کنيم. ممکن است يک زماني آن مسأله موضوعيت نداشته باشد اينجا هم فقهاي ما راه را باز کردند. تبديل به احسن را مجاز شمردند و ما مي‏توايم تبديل به احسن بکنيم. ما هزاران امام‏زاده و نزديک به يک صد هزار مسجد و هزاران حسينيه و هزاران موقوفات گوناگون داريم که در خدمت مردم است. همه‏ي اينها هم متعلقات و املاکي دارند که سازندگان آنها براي تداوم کار به جا گذاشته‏اند. موقوفات يک ثروت عظيم در جهت اداره‏ي خوب جامعه و جلوگيري از محروميت جامعه است.
يکي از کارهايي که بايد بکنيم اطلاع رساني است. مردم هم در هر مقطعي کمک مي‏کنند. داستان بم بي‏سابقه است. مردم آمادگي دارند و روح مواسات در مردم ما زنده است و بهترين نمونه‏ي آن شرکت در کمک‏رساني به حادثه‏ي بم، است. براي اينکه اطلاع‏رساني شود. درباره‏ي موقوفات هم بايد در درجه‏ي اول در روستا يا شهر يا کل منطقه اطلاع رساني شود. درآمدها و هزينه‏ها مشخص شود. بايد رسانه‏ي ملي و رسانه‏هاي ديگر همکاري کنند. البته بايد از عهده جواب هم برآييد. آيا به اندازه‏ي ثروت وقف درآمد داريد ؟ اگر همين اندازه املاک در اختيار بخش خصوصي بود، درآمد آن همين مقدار بود ؟ بايد سعي کنيد درآمد وقف کمتر از ساير املاک نباشد. اگر اشکال هست آن اشکال را برطرف کنيد. اگر انگيزه در متولي نيست فکري بکنيد تا انگيزه ايجاد شود. اگر متولي کوتاهي مي‏کند، به عنوان خيانت در وقف از مباني اسلامي استفاده کنيد و متولي را اصلاح کنيد. از اين ثروت عظيمي که هنوز باقي است براي کشور و اسلام بايد بهره بگيريم. خداوند دو گروه را در مقابل هم قرار مي‏دهد. مي‏فرمايد که بعضي از مردم هستند که اموالشان را در راه خدا مصرف مي‏کنند و بعضي‏ها هستند که اموالشان را براي جلوگيري از راه خدا به کار مي‏برند. بد عمل کردن نوعي «صد عن سبيل الله» است. يکي مستقيم مي‏آيد پول خرج مي‏کند و راه خدا را مي‏بندد. يکي هم بد عمل مي‏کند و راه خدا را مي‏بندد. امريکا الان هفته‏اي يک ميليارد دلار خرج مي‏کند براي اينکه ملت مظلوم عراق و منطقه را اسير بکند. امريکا براي فساد و افساد خرج مي‏کند. اين نوع مستقيم «صد عن سبيل الله» است. غيرمستقيم هم اين است که آنهايي که از اسلام دفاع بکنند کوتاهي مي‏کنند. آنهايي که بايد انفاق، مجاهده يا دفاع بکنند، نمي‏کنند. اينها يک رديف پايين‏تر از آنهايند، اما يک مسير را طي مي‏کنند. اميدواريم اين همايش با برنامه‏هاي خوبي که براي آن تنظيم کرده‏ايد و با تقويت کارشناسي و پيدا کردن راهکارهاي بهتر در جهت احياي موقوفات و امور خيريه و امام‏زاده‏ها و بقاع متبرکه و مساجد و آنچه که به شما مربوط مي‏شود، حرکت موفقي باشد. ما با حرکت مضاعف و روزافزون و پرشتاب مي‏توانيم بخشي از تخريب‏هاي دوران‏هاي گذشته را جبران کنيم. به اميد برکت بيشتر براي اين اجلاس مهم.
والسلام عليکم و رحمة الله

متن سخنراني جناب آقاي احمد مسجد جامعي وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي درباره‏ي نقش موقوفات در خدمت‏رساني فرهنگي و اقتصادي

بنده خدمت جمع عزيز دانشمندان، علما، ميهمانان گرانقدر و برگزارکنندگان اين مراسم و احياکنندگان اين سنت حسنه‏ي اسلامي عرض سلام و خير مقدم و تشکر دارم.
اين اجلاس خوشبختانه در تداوم فعاليت‏هاي خود توانسته است به افق‏هاي نويني دسترسي پيدا بکند و ما امروز شاهد تلاش وسيع دوستانمان در سازمان به ويژه تلاش رياست محترم سازمان و نماينده‏ي مقام معظم رهبري براي جهاني شدن هفته‏ي وقف هستيم که پيشنهاد ارزشمندي است و ظرفيت و زمينه‏ي آن هم با توجه به تجربه‏ي هشت دوره‏ي گذشته وجود دارد.
وقف ريشه در فطرت و خواست عمومي همه‏ي انسان‏ها دارد. وقف امري است که در همه‏ي جهان و همه‏ي طول تاريخ به چشم مي‏خورد. اما در حوزه‏ي تفکر اسلامي و تمدن اسلامي ويژگي‏هايي دارد که اين ويژگي‏ها را مي‏توانيم مبناي تمدن و فرهنگ اسلامي، هم در حوزه‏ي اقتصادي و هم در حوزه‏ي تفکر جمعي قلمداد کنيم. تاريخ‏نگاران از وقف‏هاي ابراهيم خليل‏الله ياد کرده‏اند. در سنت اديان ابراهيمي اين رويه را در شکل‏هاي مختلف آن شاهد هستيم. در سنت ايرانيان قديم شاهد موقوفاتي بوده‏ايم. اين موقوفات تنها براي معابد و مراکز ديني نبوده بلکه در حوزه‏ي خدمات اجتماعي جايگاه ويژه‏اي داشته است. در همين دوران شاهد آثاري هستيم که برخي از آنان تاکنون باقي مانده است.
در فيروزآباد فارس پلي ساخته شده است و بر روي اين پل کتيبه‏اي نصب شده است که اين کتيبه بيانگر نوع نگاه واقف و اختصاص اين مال به خدمت عمومي است. در کتيبه آمده است که اين پل به فرمان شخصي که در قرن پنجم ميلادي مي‏زيسته است براي آرامش روان و به هزينه‏ي خود ساخته و وقف کرده است. هر کسي از اين پل بگذرد بر او و پسرانش به خاطر ساختن اين پل دعاي خير بکند. در طبقه‏بندي روزگار باستان، موقوفات در دو گروه گنجانيده شده است، يا براي آرامش روان و يا براي معابد و مقاصد ديني بوده است. اين موقوفات در وهله اول به دست افراد حقيقي و شناخته شده انجام مي‏شد. کاربرد ويژه‏ي موقوفه مشخص بود. کار خيرخواهانه‏اي که مورد نظر واقف بود بيان مي‏شد و اين موقوفات نه قابل واگذاري بود و نه قابل تصرف بلکه اصل مال باقي مي‏ماند و از منافع آن گروه‏هاي مختلف و افراد مختلف بهره مي‏بردند. در حقيقت هدف واقف جاري کردن عمل خيري بود در عرصه‏اي به وسعت ابديت و دادن پاسخي به درد جاودانگي انسان که در همه‏ي جهان تسري دارد. اين سنت بعدها مورد تأييد شارع مقدس اسلام قرار گرفت، و احاديث نبوي به
ويژه تشويق و ترغيب در اين امر را بين مسلمانان توسعه داد. سيره‏ي حضرت نبي و ائمه‏ي بزرگوار ما و بزرگاني که از ايشان تبعيت مي‏کردند همه به نوعي مؤيد اين قضيه بوده است. شايد اولين موقوفاتي که در جهان اسلام اتفاق افتاد توسط خود حضرت بود. که بوستانهاي هفتگانه را وقف کردند، مسجد قبا و مسجد النبي را و بعدها اين روال ادامه پيدا کرد.
انجام امور وقف در حوزه‏ي فرهنگ و تمدن اسلامي به سرعت گسترش يافت. استفاده از موقوفات در اين نظام تنها براي اماکن و مراسم ديني محدود نماند. در نگاه ما خدمت به مردم به عنوان يک اصل پذيرفته شده است. از معصوم (ع) روايت شده است که در خانه‏ي خدا کسي است که دائم به عبادت خدا مشغول است و کس ديگري هم هست که به خدمت زوار خانه‏ي خدا مشغول است. فرموده‏اند اجر کسي که خدمت به مردم مي‏کند بيشتر است. روايات متعددي در زمينه‏ي خدمتگزاري به مردم وارد شده و از اين روست که وقف به عنوان عملي که ريشه در فطرت دارد مورد تأييد شارع مقدس بوده است. وقف ابعاد بسيار گسترده‏اي در نظام اسلامي پيدا کرد به ويژه در نظام ما که دين و دنيا مکمل يکديگر هستند و از يکديگر جدا نيستند. هر خدمتي که به اعتلاي جامعه‏ي اسلامي و رفاه عمومي منجر بشود، مي‏تواند در گنجينه‏ي اعمال و ثواب اخروي افراد قرار بگيرد و از اين حيث است که ما شاهد شکل‏گيري نهادهاي بسياري در حوزه‏ي وقف هستيم و صورت وقف در فرهنگ ما شکل ديگري پيدا مي‏کند.
در حوزه‏ي خدمت رساني، نخستين موقوفات، نسبت به اين موضوع وجود دارد. از همان ابتدا کساني بودند که چاه‏هايي را براي زائران خانه‏ي خدا وقف کردند. کساني بودند که تسهيلاتي فراهم مي‏کردند براي آبرساني به زائران. در موقوفات مربوط به حضرت علي عليه‏السلام اين موارد آمده است. در ساير اماکن و مشاهد ديني از جمله آبرساني نجف، موقوفات گسترده‏اي هست. در قرن چهارم اين موقوفات احيا و مرمت شده و هفده بار تا زمان معين التجار بوشهري که از شبکه‏ي جديد آبرساني استفاده کرد اين موقوفات ترميم شده است. ايجاد آب‏انبارها، قنوات، تعمير و مرمت کانال‏هاي آبرساني، اينها همه بخشي از موقوفاتي بوده که در اين زمينه وجود داشته است. در حوزه‏ي موقوفات به قدري با گستردگي مواجه هستيم که برخي از موضوعات که به ذهن هم چندان مأنوس نيست در حوزه‏ي موقوفات قرار گرفته است.

وقف و محيط زيست

آنچه امروز به عنوان حفظ محيط زيست در جهان مطرح مي‏شود و پيروان و طرفداران بسياري به ويژه در حوزه‏هاي فکري و فرهنگي دارد و نوعي پاسخ‏گويي به نگاه دوره‏ي جديد در تسلط بر طبيعت است، ما در سنت موقوفه‏ي قديم شاهد جلوه‏هاي زيبايي از آن بوده‏ايم. کشور ما محل عبور پرندگان مهاجر است که در فصل سرما از مناطق سردسيري به طرف جنوب ايران پرواز مي‏کنند، در موقوفات ما در قرن‏ها پيش براي غذاي اين پرندگان پيش‏بيني لازم شده است. براي پرندگاني که زمستان‏ها را در تالاب‏هاي ايران مي‏گذراندند از درآمدهاي زمين‏هاي موقوفه‏ي کشاورزي سهمي تعيين مي‏شده تا در ماه‏هايي که دانه به سختي در اختيار آنها قرار مي‏گرفت، دانه‏ها را بريزند و از تلف شدن پرندگان جلوگيري کنند. موقوفه براي جلوگيري از حرکت شن‏هاي روان که امروز مسأله‏ي اساسي بعضي از شهرهاي جهان و ماست از قديم مورد توجه واقفان بوده است. ما موقوفاتي داشته‏ايم که نيکوکاران شهرها سرمايه‏اي را به کار انداخته‏اند و درآمد آن عايد کساني مي‏شود که کارشان توقف شن‏هاي روان و حتي برگرداندن شن‏هاي روان بيابان از شهرها بوده است.

وقف و توسعه‏ي دانش

در حوزه‏ي آموزش در تمدن اسلامي موقوفات مربوطه به قدري گسترش يافته بود که بي‏آنکه حکومت‏ها و دولت‏ها نقشي را در ارتقاي فرهنگ و آموزش داشته باشند شاهد رونق دستگاه‏هاي آموزشي بوده‏اند. به مدد همين موقوفات بوده است که بسياري از دانشمدان از خانواده‏هاي فقير و مستمند برخواسته و به کرسي تدريس بزرگترين مراکز علمي و پژوهشي زمان خود تکيه زدند. به مدد همين موقوفات بود که اين اطمينان خاطر براي دانشمندي به وجود مي‏آمد که از مغرب جهان اسلامي حرکت کند و بي هيچ دغدغه‏اي از گذران و معيشت زندگي، شهرها را بپيمايد و به شرق جهان اسلام بيايد و به زيارت خانه‏ي خدا و رسول خدا بشتابد و در آرامش کامل به تدريس و تحصيل و گفتگو با بزرگان و اصحاب فکر و فرهنگ بپردازد و اثر خودش را عرضه کند. اين که شما مي‏بينيد سفرنامه‏هاي ارزشمندي نوشته شده و گزارشگر گزارش مي‏دهد که در هر شهر چقدر مانده و چگونه سلوک کرده است اين همه به مدد امکاناتي بوده که براي اهل علم و دانشمندان و دانشوران فراهم مي‏شده است و مبناي بسياري از آنها همين موقوفات بوده است. در سنت قديم، نظام آموزشي در اختيار دولت‏ها نبوده و اين نهادهاي موقوفه بودند که به عنوان يک نهاد واسط به پاسخ‏گويي به نيازهاي عمومي مردم مي‏پرداختند. در همين موقوفات شاهد شکل‏گيري کتابخانه‏هاي بزرگي هستيم که هنوز هم آثار و بقاياي آن را در برخي از شهرهاي کشور ملاحظه مي‏کنيم. براي اين کتابخانه‏ها تنها کتاب وقف نمي‏شد بلکه موقوفاتي در نظر گرفته مي‏شد که به گنجينه و ذخيره‏ي اين کتابخانه‏ها اضافه شود تا از آنها حفظ و حراست شود و شرايط نگهداري مطلوب آنها فراهم شود. در گذشته که ما با صنعت چاپ و صنايع فرهنگي ارتباط نداشتيم وراقاني را در نظر مي‏گرفتند که آثار را از کتاب‏ها و کتابخانه‏هاي ديگر بنويسند و در اختيار کتابخانه قرار بدهند و اين کتاب‏ها صرفا در حوزه‏ي کتاب‏هاي ديني نبود. ما موقوفاتي داريم که از زمان بيزانس آثاري را ترجمه مي‏کرده‏اند و صاحب وقف مقيد بوده است که تنوع علم و دانش را در مجموعه‏ي خودش داشته باشد. از زبان چيني و زبان سرياني ترجمه مي‏کردند. اينها همه موقوفه داشته است. در حقيقت موقوفات به گسترش علم و دانش در حوزه‏ي فرهنگ و تمدن اسلامي کمک شاياني کرده‏اند و بي‏شک يکي از عمده‏ترين شاخه‏هاي وقف و موقوفه در جهان اسلام حول محور کتاب و علم‏ورزي و دانش‏آموزي و خردورزي شکل گرفته است. هرجا که عالم بزرگي بوده است هر جا که تأسيسات آموزشي بزرگي شکل گرفته است بي‏شک در کنار آن شما چهره يک فرد خير را مي‏بينيد که موقوفه‏ي بزرگي را براي اين مجموعه در نظر گرفته است.

وقف در حوزه‏ي خدمات عمومي

ما در حوزه‏ي خدمات عمومي از موقوفات به عنوان يکي از نهادهاي خدمت رساني نمونه‏هاي برجسته‏اي داريم. مثلا موقوفه براي محل گم‏شدگان و اسيران و پيرمردان و در راه‏ماندگان و جالب اينکه موقوفات عام هيچ اختصاصي به مسلم و غيرمسلم نداشت. در کشور خودمان چنين موقوفاتي را هم اکنون نيز داريم. موقوفات اجتماعي، وقف نان و طعام و مهماني و ضيافت را هم در بر مي‏گرفت که اعلام مي‏کرد: هرکس در خانه درآيد نانش دهيد و نامش نپرسيد. مرحوم آيت الله کوهستاني که از معاصرين بودند هر کس به ايشان مراجعه مي‏کرد سفره‏ي غذايشان براي همه گسترده بود. ما در موقوفات مربوط به امام رضا، عليه‏السلام، حتي براي طبقات برتر
اجتماعي هم موقوفه‏هاي ويژه‏ي خودشان را داريم. گردشگاه‏ها، پل‏ها و آب‏انبارها همه‏ي اينها موقوفات خاص خود را دارند. بنابراين حوزه‏ي وقف در تمدن و فرهنگ اسلامي به عنوان يک عامل قدرتمند در کنار حکومت و دولت عمل مي‏کرد. از قرن دهم ميلادي گزارش‏هايي از موقوفات ايران وجود دارد.
تقريبا تمام کساني که در آن دوره گزارشي از وضعيت ايران داده‏اند بر اين نکته اذعان داشته‏اند که اداره‏ي حکومت بدون کمک موقوفات ميسر نيست. گزارشگران و سفرنامه نويسان خارجي که درآن عصر به ايران آمده بودند گزارش از کثرت و کاربرد موقوفات در حوزه‏هاي مختلف داشته‏اند. موقوفاتي که گرمابه‏ها و قنوات و راه‏هاي عبور و مرور، پل‏ها و مدارس علمي و هنري و مدارس ديني و مساجد و معابد و همه‏ي اينها را پوشش مي‏داد و حتي آورده‏اند که عده‏اي در چشم و هم چشمي با يکديگر موقوفاتي را به اين گنجينه و سرمايه‏ي اجتماعي مي‏افزودند. در يکي از همان سفرنامه‏ها از صد موقوفه‏ي عمده فقط در يکي از شهرهاي ايران ياد مي‏کنند و اين را جداي از موقوفات فراوان که به صورت موردي و جزئي به عمل آمده است مي‏دانند. اگر از اين زاويه به مسأله موقوفات نگاه کنيم آنگاه وقف و موقوفه در حوزه‏ي تمدن و فرهنگ اسلامي جايگاه ديگري مي‏يابد و از اين حيث تمدن و فرهنگ ما متمايز مي‏شود.
چند سال پيش همزمان با نمايشگاه بين‏المللي کتاب تهران اثري توسط يک ناشر خارجي با همکاري يکي از ناشران ايراني عرضه شد. اين اثر متعلق به نويسنده‏اي است که فرهنگ دو زبانه‏ي فارسي. انگليسي و فارسي. عربي را هم زمان در بيش از صد سال پيش و شايد 120 سال پيش نوشته است. من در اين اثر به مدخل وقف مراجعه کردم تا ببينم برداشت يک نويسنده‏ي خارجي از وقف در کشور ما چيست و معادل آن چيست. تعريفي که ايشان از وقف داده بود اين بود: اختصاص ميراث يا مالي به طور پيوسته و دائم براي خدمات عمومي بخصوص در مسائل اجتماعي و بهداشتي. اما اين اثر براي وقف هيچ معادلي را در زبان‏هاي اروپايي نشان نداده بود و اين نشان مي‏دهد که وقف در اين معنا خاص حوزه‏ي تمدن و فرهنگ اسلامي است و من تصور مي‏کنم با توجه به ابعاد گسترده‏ي وقف، جاي آن دارد که ما تاريخ تمدن و فرهنگ خود را با توجه و عنايت به اين پايگاه مهم اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دوباره بيان و تبيين کنيم و راز و رمز موفقيت‏هاي اين تمدن و تاريخ پر افتخار را جستجو کنيم.
صورت‏هاي مختلف وقف در نسبت با شرايط و زمان و مکان هم متحول شده است ؛ مثلا ما در نخستين دوره‏هاي اسلامي براي رباطها موقوفاتي داشتيم. مخصوصا در شمال آفريقا که مرز بين اسلام و غيراسلام بوده. در مناطقي از شمال ايران نيز رباطهايي بوده‏اند که نيروهايي در آنجا براي پاسداري از مرزهاي دين و شرف مسلمانان اجتماع مي‏کردند. ما در شمال افريقا هنوز شهري را به اين نام داريم که ميعادگاه دلاوران ايراني و خراساني در دفاع از دين بوده و سال‏ها در آنجا قدرت را در اختيار داشته‏اند و از حدود و ثغور اسلام دفاع مي‏کرده‏اند. اين رباطها موقوفات فراواني داشته‏اند. بعد که شرايط عوض شده است اينها تبديل به پايگاه‏هاي علما و عرفا شده است. بعدها حتي براي آزادي کساني که در اسارت مسلمانان بوده‏اند خود مسلمانان موقوفاتي را قرار داده‏اند هرچند که آن اسرا مسلمان هم نبوده‏اند.

وقف و نهادينه‏سازي فرهنگ ديني

تنوع موقوفات متناسب با رشد حوزه‏ي تمدن اسلامي متفاوت بوده زماني که نيازهاي جديدي مطرح مي‏شده
متناسب با آن نيازها وقف جديدي مطرح مي‏شده است. ما در موقوفات داريم که براي روشني اماکن متبرکه نذوراتي داشته‏اند بعدها داريم که همين نذورات براي اماکن متبرکه در شکل جديدي مطرح شده است. بنابراين مسأله‏ي وقف در حوزه‏ي تمدن و فرهنگ ما اولا باعث نهادينه‏سازي فرهنگ ديني شده است و بسياري از آيين‏هاي ديني شکل نهادينه پيدا کرده است. در ايام عزاداري حضرت سيدالشهدا، عليه‏السلام، شاهد موقوفات بسياري هستيم که مبناي نهادينه شدن اين فعاليت را فراهم کرده‏اند و از قبل آنها نهادهاي مردمي بسياري شکل گرفته است. و ثانيا باعث جلوگيري از انباشت ثروت شده‏اند و ثروت فردي را به نفع يک حرکت عمومي و اداي دين به جامعه به کار گرفته‏اند. وقف تلاشي در جهت تأمين عدالت اجتماعي بوده است. شکل‏هايي را که من عرض کردم همه به نوعي بيان عدالت اجتماعي و تلاش براي رسيدن به جامعه‏ي ايده‏آل اسلامي از طريق وقف و موقوفه است. بعلاوه اين موقوفات انعطاف‏پذيري داشته‏اند و متناسب با شرايط زمان و مکان متحول بوده‏اند. هيچ کس در مناطق شمالي کشور قنات و آب‏انبار وقف نکرده است. هيچ کس در شرايطي که نياز به رباط براي دفاع از مرز مسلمين نبوده در اين زمينه هزينه‏اي نکرده است و بالاخره موقوفات موجب آرامش روحي و رواني جامعه‏ي اسلامي شده‏اند. با تکيه بر اين پشتوانه‏ي معتبر و عظيم فرهنگي و تاريخي مي‏توانيم به سنت‏هاي پسنديده اقتدا کنيم و آنها را احيا کنيم. اعتماد اجتماعي نسبت به وقف و موقوفه نيازمند نظام حقوقي متناسب با شرايط امروزي است و در اين نظام حقوقي نقش و نيت واقف و عمل به وقف شايد بيش از هر چيز ديگري تأثير داشته باشد. کمک نهادهاي مردمي و مشخص کردن حدود و ثغور دخالت دولت از مواردي است که مي‏تواند اطمينان عمومي را ايجاد کند. بالاخره ايجاد حرمت و حيثيت براي واقفان و موقوفات و عمل به آن از ملاحظات عمده در اين راه است. ما چند سال پيش در اين زمينه مصوبه‏اي را در شوراي انقلاب فرهنگي به تصويب رسانديم. در آن به صراحت آمده است از نام اشخاص خيري که تأسيسات مهم عام المنفعه احداث کرده‏اند مي‏توان براي نام‏گذاري اماکن استفاده کرد ؛ همانند دانشمندان علوم ديني، فيلسوفان بزرگ، دانشمندان علوم پزشکي، رياضي‏دانان، شاعران، نقاشان، موسيقي‏دانان، معماران، خطاطان، نويسندگان و مورخان. بنابراين پيشنهاد من علاوه بر شکل دهي ساختار حقوقي مسأله‏ي وقف در شرايط امروز و پاسخگويي به نيازهاي امروز جامعه‏ي ايران اين است که ما در اين مجموعه اسامي واقفان بزرگ را بگنجانيم و به اين ترتيب از تلاش آنها تقدير بکنيم. اين امر کمکي به روحيه و بسط نشاط در حوزه‏ي موقوفات خواهد بود. علاوه بر آنکه نيت واقف را که استمرار نام نيک است برآورده خواهد ساخت و زمينه‏ي مشارکت بيشتر را فراهم خواهد ساخت و بر اعتماد اجتماعي در اين حوزه خواهد افزود.
براي همه‏ي شما عزيزان آرزوي توفيق دارم و اميدوارم تلاشي که دوستان ما در اين زمينه آغاز کرده‏اند بتواند هر چه زودتر در ابعاد گسترده‏ي بين‏المللي جاي خود را پيدا کند و ما بتوانيم هفته‏ي وقف را در جهان اسلام برگزار کنيم. اميدواريم نشست بعدي وزراي اوقاف کشورهاي اسلامي اين موضوع مهم را در دستور کار خود قرار بدهد و ما حرکات جمعي وسيعتري را در اين زمينه ساماندهي کنيم.و السلام عليکم و رحمة الله

متن سخنراني آقاي دکتر احمد محمدعلي رئيس بانک توسعه‏ي اسلامي درباره‏ي اهداف بانک توسعه‏ي اسلامي در ساماندهي خدمات وقفي

مايه‏ي خوشحالي و افتخار است که امروز به نمايندگي از مؤسسه‏ي بانک توسعه‏ي اسلامي با شما صحبت مي‏کنم. اين فرصت گرانبها را مغتنم شمرده و مراتب شکر و سپاسگزاري فراوان خود را به جمهوري اسلامي ايران اعم از رهبري و رئيس جمهوري و حکومت و ملت ايران براي مهمان‏نوازي و استقبال گرم و هماهنگي عالي تقديم مي‏کنم و به خصوص از جناب آقاي شيخ محمدعلي نظام‏زاده رئيس سازمان اوقاف و امور خيريه در جمهوري اسلامي ايران، تشکر مي‏کنم به خاطر پذيرايي از چهارمين اجتماع مجلس نظار بنياد جهاني وقف همزمان با هفته‏ي وقف، که هر ساله در ايران برگزار مي‏شود، تا فرصتي براي مشارکت اعضاي مجلس در اين مناسبت ميمون و استفاده از فعاليت‏ها و تجربه‏هاي ارزنده ايران در اين حوزه‏ي حياتي فراهم گردد.
وقف به عنوان يک مؤسسه بوده و هست و در گذر زمان منبعي از منابع اساسي توسعه‏ي اقتصادي و تکامل اجتماعي در امت اسلامي است. اوقاف نقش بزرگي در توسعه‏ي علم و مؤسسه‏هاي مربوط به آن اعم از دانشگاه‏ها و مدارس و کمک به معلمان و دانش‏آموزان داشته است همان‏طور که در امور بهداشتي جامعه اعم از ساختن مراکز درماني و توليد داروهاي پزشکي و پرستاري از بيماران و بهبود وضع معاش و کار پزشکان سهيم بوده است. همچنين اوقاف نقش مؤثري در مواظبت و نگهداري از ايتام و زنان بيوه و نيازمندان و تهيدستان داشته است. هر کس تاريخ اوقاف اسلامي ما را مطالعه کند از تنوع هدف‏هاي اوقاف که شامل برآوردن تمامي نيازهاي اجتماع حتي مواظبت و نگهداري از محيط زيست و حيوانات نيز مي‏شود تعجب خواهد کرد.
حضار گرامي !
ما به عنوان اعضاي مجلس نظار بنياد جهاني وقف کمال تقدير را نسبت به اهميت و احساس مسؤوليت بزرگي که جمهوري اسلامي ايران نسبت به زنده کردن سنت وقف و نقش فعال و مسؤولانه‏اش در توسعه‏ي اجتماعي دارد مبذول مي‏داريم. و اميدواريم ساير کشورهاي اسلامي نيز از تجربه‏ي جمهوري اسلامي استفاده کنند.
حضار محترم و گرامي !
تصميم بانک توسعه‏ي اسلامي به تأسيس بنياد جهاني وقف در پاسخ به درخواست‏هاي افراد مختلف بود که خواستار اهميت دادن به مسأله‏ي ايجاد بنيادي جهاني و مشترک براي تمامي مؤسسات وقف دولتي و مردمي و افراد خير از اقشار خاص جامعه بودند. و هدف آن تحقق بخشيدن به تعاون اجتماعي در پيشرفت اوقاف خيريه و محافظت از آن در طول زمان و وسعت بخشيدن به استفاده از آن طبق شرايط مسؤولان و ناظران بر وقف است، و اين بنياد از تمامي کساني که تمايل به شرکت در اين عمل بزرگ خير دارند استقبال مي‏کند.
در اين بنياد به نمايندگي از تمامي صاحبان سهام، مجلسي تشکيل مي‏شود به نام «مجلس واقفين» که به منزله مجمع عمومي است و اين مجمع، مجلس ديگري را به نام «مجلس نظار» که به منزله‏ي هيأت مديره است انتخاب مي‏کند. به ياري خداوند «مجلس نظار» به طور جدي براي توفير يک شراکت فعال بين موقوفات خاص و عام براي سهيم شدن در تلاش براي توسعه جوامع اسلامي‏مان عمل مي‏کند. شايان ذکر است که حجم سرمايه‏گذاري در سازمان جهاني وقف اکنون با شرکت پانزده سرمايه‏گذار، از چهل ميليون دلار نيز تجاوز کرده است.
حضار گرامي !
بانک توسعه‏ي اسلامي که مؤسسه‏ي شماست با ايمان به اهميت وقف و سعي در فعال کردن نقش وقف در توسعه، در سال 1979 ميلادي مؤسسه‏ي «وقف بانک توسعه‏ي اسلامي» را تأسيس کرد که درآمدش را صرف اهداف توسعه در دو بخش بهداشت و آموزش به نفع جوامع اسلامي در کشورهاي غير عضو مي‏نمايد، و نيز براي برنامه‏هاي «مؤسسه‏ي بحث و آموزش اسلامي» و نيز براي برنامه‏هاي تعاون فني بين کشورهاي اسلامي، و تقديم کمک‏هاي فني به آن و عمليات کمک رساني در زمان بروز حوادث طبيعي در کشورهاي عضو صرف کرده است. مبلغ خالص صندوق وقف تا آخر سال 1423 ه. ق در مجموع بيش از 901 ميليون دينار اسلامي (حدود 2ر1 بيليون دلار) است و مبلغ مصرفي از درآمد آن در موارد مختلف نزديک به 450 ميليون دلار در 972 مورد است، که 360 مورد از آن در کشورهاي عضو به مبلغ حدود 351 ميليون دلار، و 612 مورد از آن در کشورهاي غير عضو و به مبلغ حدود 100 ميليون دلار به مصرف رسيده است.
همچنين بانک صندوقي را نيز به منظور سرمايه‏گذاري و بهره‏وري املاک اوقاف، با مشارکت ديگران به منظور عمل به توصيه‏ي ششمين کنفرانس وزراي اوقاف و شؤون اسلامي کشورهاي عضو در سازمان کنفرانس اسلامي، که در جاکارتا در ماه جمادي الاخر سال 1418 ه. ق مطابق با اکتبر 1997 م برگزار شده است تأسيس نمود. هدف صندوق زنده کردن سنت وقف و پيشرفت و توسعه‏ي املاک اوقاف در همه‏ي جهان و حمايت از اهدافي است که بانک توسعه‏ي اسلامي به خاطر پشتيباني از توسعه‏ي اقتصادي و اجتماعي در کشورهاي عضو، و جوامع اسلامي در کشورهاي غير عضو، در راه تحقق بخشيدن به آنها عمل مي‏کند. اين صندوق ان‏شاءالله کار خود را در جمهوري اسلامي ايران در اجتماع وزراي مالي کشورهاي اسلامي آغاز خواهد کرد.
حضار گرامي !
زنده گردانيدن سنت وقف و اهميت بخشيدن به نقش آن در حمايت از برنامه‏هاي توسعه‏ي اقتصادي و اجتماعي، امري است که کشورهاي عضو به شدت به آن نياز دارند، و تحقق اين امر نيازمند تعيين خط مشي و استراتژي اداره اوقاف و محافظت از آن است تا در راه توسعه‏ي ميزان سرمايه و افزايش درآمد و هزينه نمودن صحيح درآمد اوقاف و پيشرفت آن گامهاي بلندي برداشته شود و اين نيازمند تلاش زياد براي دستيابي به دانش وقفي معاصر به منظور حل مشکلات جديد و نوآوري در يافتن راه‏هاي وقف هم‏گام با نيازهاي زمان و عصر است.
در پايان از خداوند بزرگ مي‏خواهم که نعمت‏هاي فراوان ظاهري و باطني خود را بر شما برادران عزيز افزون گرداند و قدم‏هايتان را استوار و به اعمال و نياتتان جامه‏ي پيروزي بپوشاند و از حضور تواناي او مي‏خواهم که هميشه و در جوي که تفاهم مشترک و تعاون براي رفاه و امنيت و پيشرفت تمامي مردم جهان حاکم باشد آرزوهاي امت اسلامي را برآورده گرداند. و از خدا مي‏خواهم که همه در راه رضاي خود موفق کرده و ما را نيز در انجام اعمال خير براي اين امت بزرگ سهيم گرداند.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته

متن سخنراني حجت الاسلام و المسلمين محمدعلي نظام‏زاده نماينده‏ي ولي فقيه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه درباره‏ي جايگاه و نقش نهادهاي خيريه در خدمت رساني

حضور ميهمانان عالي‏قدر و حضار گرامي عرض سلام و ادب و احترام دارم و به همه‏ي عزيزان حاضر در مجلس به خصوص حضرت آيت الله جناب آقاي هاشمي رفسنجاني رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام جناب آقاي دکتر احمد محمدعلي رئيس بانک توسعه‏ي اسلام و اعضاي بنياد جهاني وقف و ميهمانان عزيز از کشورهاي عربستان سعودي، بحرين و ترکيه خوش آمد و خير مقدم عرض مي‏کنم.
موضوع همايش امسال جايگاه و نقش نهادهاي خيريه در خدمت رساني است. سنت حسنه‏ي وقف و انجام کارهاي خير، تاريخي به درازاي تاريخ عمر بشر دارد و مي‏توان گفت که وقف و کار خير همزاد با انسان است. زيرا انجام کار خير روح همبستگي و تعاون و کمک به ديگران و دستگيري از ضعفا جزو سرشت و فطرت پاک انساني است و فطرت انسان‏هاست که خاستگاه کارهاي خيريه است و لذا ملاحظه مي‏کنيم که وقف اختصاص به دين مبين اسلام ندارد بلکه در تمامي اديان آسماني و مکتب‏هاي الهي، پديده‏ي وقف و اين مقوله‏ي برتر را به وضوح شاهد هستيم. کارهاي بزرگي که براي خدمت به جامعه از ناحيه‏ي وقف انجام مي‏شود و مخارج مشارکت‏هاي اجتماعي که از ناحيه‏ي افراد خير و عطوف در سبد هزينه‏ي انسان‏ها منظور مي‏شود فراوان است و از اين رهگذر گره‏هاي کور بسياري را از زندگي جامعه باز مي‏کنند. وقتي به سابقه‏ي درخشان وقف باز مي‏گرديم مي‏بينيم مؤسسات خيريه‏ي بزرگ، مدارس علوم ديني، کتابخانه‏هاي بزرگ، دارالحکمه‏ها، دارالتحقيق‏ها، دارالايتام‏ها، مساجد و مراکز بسياري ديگر از ناحيه افراد خير وقف شده و در اختيار جامعه قرار گرفته است. بسياري از خانواده‏هاي فقير و خانواده‏هاي روستايي که استعداد و فکر و انديشه داشتند لکن توانايي براي شروع به تحصيل و ادامه‏ي تحصيل را نداشتند، اينها در مدارس وقفي حاضر شدند و از امکانات خيريه‏ي تحصيل استفاده کردند و توانستند از عالمان، بزرگان و شخصيت‏هاي بزرگي که بعضا تاريخ را تغيير دادند و در سرنوشت انسان‏ها تأثير عظيم گذاشتند محسوب گردند و فارغ التحصيل اين مدارس باشند.
وقف نه تنها در عرصه‏ي دانش و دانايي که در عرصه‏ي مبارزه با فقر و تأمين نيازهاي جامعه و توسعه‏ي عدالت اقتصادي نيز نقش بسيار مهمي را ايفا کرده است. زيرا تعديل ثروت اگر به زور قانون و با اجبار صورت بگيرد تبعات منفي خواهد داشت ولي که اگر با خواست افراد و به صورت داوطلبانه اين تعديل ثروت صورت بگيرد به طور قطع علاوه بر اينکه داري تبعات منفي نخواهد بود بلکه در رشد اخلاقي انسان‏ها و در تزکيه‏ي نفوس انسان‏ها نيز نقش اساسي دارد. کساني که مال خودشان را داوطلبانه در راه خدا انفاق مي‏کنند آنان علقه‏هاي خود را به دنيا کم مي‏کنند و اتصال خود را به خداي بزرگ بيشتر مي‏کنند و اين در سازندگي روح آنان بسيار تأثيرگذار است.
همچنين در مبارزه با فسادهاي مالي و فسادهاي اقتصادي، وقف نقش بسيار مهمي را در طول تاريخ داشته است.
در کشور ايران که پيوسته داراي مردماني عطوف و مهربان بوده است وقتي اسلام آمد با تکيه‏ي بر مسأله‏ي وقف و پرداختن به مسائل اجتماعي اين روحيه را در ايرانيان دو چندان رشد داد. زيرا اسلام اهتمام بيشتري نسبت به وقف داشت به طوري که پيغمبر گرامي اسلام (ص) شخصا پايه‏گذار وقف اسلامي است. در زمان رسول الله صحابه رسول الله تقريبا به صورت يک مسابقه در امر وقف وارد شدند و هريک از صحابه موقوفاتي را از خودشان به يادگار گذاشته‏اند. تا جايي که جابر مي‏گويد: من نيافتم صحابي توانمندي را مگر اينکه وقفي را در راه خدا انجام داد. همان‏گونه که ائمه‏ي معصومين عليهم‏السلام من جمله حضرت علي و امام حسن مجتبي عليهماالسلام هم داراي موقوفاتي بودند و هم خودشان متولي موقوفات بودند و موقوفاتشان را در راه کمک به فقرا و بيچارگان و ابناء السبيل قرار داده بودند. گرچه اولاد خودشان را هم در درآمد موقاف شريک مي‏کردند بنابر توصيه‏ي اسلام که نبايد ورثه را محروم کرد. ما به وضوح مشاهده مي‏کنيم که بزرگان دين با تمام قدرت در اين صحنه وارد شده‏اند و در ايران موقوفات بسيار بزرگ و تأثيرگذاري را شاهد هستيم. به عنوان مثال موقوفه‏ي رشيدالدين فضل‏الله مشهور به ربع رشيدي در تبريز جزو افتخارات مسلمانان و متدينين به اديان آسماني است به طوري که در آن زمان، يعني در قرن‏هاي هفتم و هشتم، ربع رشيدي به صورت يک شهرک دانشگاهي در خدمت رفع نيازهاي علمي جامعه قرار داشت. موقوفات بسيار زياد، درآمدهاي فراوان و نظم و نسق بسيار عالي در اين موقوفه را در وقف‏نامه شاهد هستيم. الان وقف‏نامه‏ي ربع رشيدي در کتابخانه‏ي ملي تبريز نگهداري مي‏شود و يکي از منابع بسيار مهم براي انجام پژوهش‏هاي تاريخي و ايران‏شناسي و پژوهش‏هاي اداري و حتي جامعه‏شناسي است.
با کمال تأسف در مقاطعي از تاريخ مظالمي بر موقوفات رفت که موجب شد رکودي پيدا شود. مخصوصا دوران پهلوي و جريان اصلاحات ارضي و فروش موقوفات لطمه‏ي بزرگي به اعتماد عمومي زد و اين در حالي است که ما در کارهاي خير نيازمند اعتماد مردم هستيم. اگر چنانچه سرمايه‏ي اعتماد مردم را نداشته باشيم هيچ کاري در عرصه‏ي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي در ارتباط با مسائل خير انجام نمي‏شود، و لذا اين لطمه‏ي بزرگ نيازمند به جبران است. خوشبختانه پس از پيروزي انقلاب اسلامي گام‏هاي بلندي براي جبران آن برداشته شد و تا اندازه‏ي زيادي اعتماد عمومي جلب گرديد. نشانه‏ي آن توجه مردم به کارهاي خير در زمان ما و انجام وقف‏هاي جديد است، لکن اين مقدار از ترويج فرهنگ وقف که در حال انجام است به اضافه تلاش‏هاي ترويجي طول سال کافي نيست و بايد اقدامات وسيع‏تري انجام شود. ما در برنامه‏ي چهارم توسعه‏ي جمهوري اسلامي ايران پيشنهاد کرديم که طرح جامع ترويج فرهنگ وقف به مورد اجرا گذاشته بشود و خوشبختانه به تصويب رسيد و با اجراي طرح جامع ترويج فرهنگ وقف کمک به تقويت حس همبستگي و حس نوع‏دوستي و تعاون در بين جامعه خواهد شد و از اين رهگذر اقدامات زيادتري صورت خواهد گرفت اما مهمتر از ترويج و تبليغ لفظي و کتبي، عمل درست متصديان و متوليان امور موقوفات است. اگر ما درست عمل کنيم و مديران ما و نيز مديران مؤسسات خيريه و متوليان موقوفات آن گونه که در متن وقف‏نامه‏ها قيد شده خود را مقيد به چهارچوب وقف‏نامه‏ها بدانند - که بحمدالله اکثر قريب به اتفاق اين چنين عمل مي‏کنند - موجب جلب اعتماد عمومي مي‏شود و اين سرمايه‏ي بزرگ منشأ آثار و خدمات زيادتري خواهد شد. اقداماتي در اين چند سال در ارتباط با موقوفات و نحوه‏ي اداره‏ي آنها انجام شده که اينجانب براي صرفه‏جويي در وقت، مواردي را به صورت کلي اشاره مي‏کنم:
-افزايش فعاليت‏هاي ترويجي وقف و ارائه‏ي پيشنهاد به سازمان کنفرانس اسلامي براي تبديل «هفته‏ي وقف» که
مخصوص ايران است به «هفته‏ي جهاني وقف» که بحمدالله جناب آقاي دکتر احمد محمدعلي اقدامات اوليه را انجام داده‏اند و ما اميدوار هستيم که ان‏شاءالله به تصويب برسد و هفته‏ي وقف به صورت جهاني در همه‏ي کشورهاي اسلامي برگزار بشود.
-اتخاذ سياست‏هاي جديد و در نتيجه افزايش درآمد موقوفات متصرفي و غيرمتصرفي و شتاب در کارهاي عمراني موقوفات. قبلا با کمال تأسف وضع طوري بود که اگر يک ساختمان مخروبه بود انسان حدس مي‏زد که موقوفه باشد اما بحمدالله الان برعکس شده است. ساخت و سازها در حال انجام است.
-ادامه‏ي طرح شناسايي موقوفات و ايجاد وقف‏هاي جديد، افزايش مدت اجاره‏ي عرصه‏ي موقوفات از 3 سال به 10 سال و افزايش پلکاني اجاره‏بها متناسب با نرخ تورم که اين امر هم حجم کار اوقاف‏ها را پايين مي‏آورد و هم تعداد مراجعه‏ي مستأجران را به ادارات اوقاف کاهش مي‏دهد.
-تقبل اجراي طرح آمارگيري از اماکن ديني و مذهبي با هماهنگي سازمان آمار ايران.
-تهيه‏ي طرح جامع انفورماتيک سازمان با هدف ايجاد تحول بنيادين در موقوفات با تکيه بر اطلاعات دقيق و کامل.
-طرح اسکن نمودن وقف‏نامه‏ها و حفظ اصولي و فني آنها و بازخواني و بازنويسي وقف‏نامه‏ها و تشويق دانشجويان براي بهره‏مندي از اسناد وقفي در ارتباط با تهيه‏ي پايان‏نامه‏هاي دانشجويي.
-تجهيز کامل ادارات اوقاف به سيستم رايانه.
-نظارت بر تأسيس و فعاليت سازمان‏هاي غيردولتي و تشکل‏هاي مردمي براساس توافق با وزارت محترم کشور در اجراي مصوبه‏ي مورخ 9 / 11 / 81 هيئت محترم وزيران.
-ادامه‏ي سياست عدم واگذاري اراضي به صورت خام و سرمايه‏گذاري روي اراضي وقفي و سپس واگذاري آنها به صورت اجاره.
-تفويض اختيار به ادارات اوقاف در راستاي اجراي سياست تمرکززدايي دولت و تسهيل در کار مردم.
-به ثبت رساندن پنجاه هزار موقوفه و اخذ اسناد مالکيت آنها و ارائه‏ي تقاضاي ثبت 28 هزار سند مالکيت ديگر گرفتن.
-دريافت هزاران حکم از دادگاه‏هاي سراسر کشور در ارتباط با موقوفات در اجراي سياست بازستاني موقوفات غصب شده.
-تعهد سازمان اوقاف و امور خيريه براي احداث 2,580 واحد مسکوني با مساحت کم براي واگذاري به زوج‏هاي جوان به منظور کمک به اقشار ضعيف و همچنين تسهيل در امر ازدواج و در نتيجه مبارزه با فسادهاي دامنگير اخلاقي.
-عضويت در بنياد جهاني وقف که امروز شاهد حضور اعضاي اين بنياد در اين همايش هستيم و اين اقدام نقش اساسي در ترويج وقف دارد و همين طور ايجاد و تقويت روابط با کشورهاي اسلامي براي استفاده از امکانات وقف به صورت بين‏المللي و گسترده مخصوصا در زمينه‏ي حوادث غيرمترقبه.
-اعزام کارشناسان سازمان اوقاف و امور خيريه به کشورهاي عربستان سعودي، يمن، ترکيه، تونس، کويت، قطر و الجزاير.
-تهيه و ارسال پيش‏نويس لايحه‏ي معافيت مساجد و اماکن و مدارس علوم ديني از پرداخت بهاي آب، برق و گاز.
-تلاش براي معافيت موقوفات و مؤسسات خيريه از پرداخت هزينه‏هاي دادرسي که متأسفانه اين معافيت برداشته شده در حالي که قبلا حتي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، موقوفات از پرداخت هزينه‏هاي دادرسي معاف بودند اقداماتي در جريان هست ان‏شاءالله ما اميدوار هستيم که به اين موضوع توجه بشود و اين معافيت
دوره برقرار بشود و همچنين پيشنهاد اينکه افرادي که بايد ماليات پرداخت بکنند آنچه را که به مؤسسات شناخته شده‏ي خيريه، مساجد، اماکن مذهبي و امثال اينها پرداخت مي‏کنند از بدهي مالياتي آنها کسر بشود نه از هزينه‏ي قابل قبول مالياتي که اين معافيت الان وجود دارد و آن مقداري که مؤديان مالياتي هزينه مي‏کنند به عنوان هزينه از درآمد آنها کسر شود - که در بسياري از کشورهاي اسلامي و حتي غيراسلامي اين کار انجام مي‏شود و اين پرداخت‏ها به عنوان ماليات پذيرفته مي‏شود.
-تقبل بازسازي مساجد و اماکن مذهبي تخريب شده در حادثه‏ي دلخراش زلزله‏ي بم که قريب هفتاد مکان اعم از مسجد و بقعه‏ي متبرکه به صورت صد در صد ويران شده و سازمان تقبل کرده که اينها را بازسازي کند. آواربرداري از اين اماکن را آغاز کرده و ما اميدوار هستيم که ان‏شاءالله با سرعت، عمليات اجرايي ساخت و ساز اماکن شروع شود و ادامه پيدا کند.
در پايان بار ديگر از حضور همه‏ي عزيزان تشکر و سپاسگزاري مي‏کنم بخصوص از حضور آيت الله جناب آقاي توسلي و حضرت حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي محمدي گلپايگاني رياست محترم دفتر مقام معظم رهبري مد ظله العالي و از همه‏ي عزيزان که از شهرهاي مختلف ايران در اين جلسه حضور پيدا کرده‏اند اعم از مديران اوقاف، رؤساي ادارات، متوليان موقوفات، واقفاني که در طول امسال بخش‏هايي از اموال خودشان را وقف کرده‏اند و همين طور اعضاي هيئت مديره و هيئت امناي مؤسسات خيريه ؛ براي همه‏ي عزيزان آرزوي سلامتي، توفيق و سربلندي مي‏کنم.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته.

متن سخنراني آقاي موسوي‏لاري وزير محترم کشور درباره‏ي تاسيس حقوقي وقف و نقش آن در به کارگيري منفعت فرد در جهت منافع جمع

محفل بسيار ارزشمندي است در جمع عزيزاني که افتخارشان اين است که در جهت خدمت رساني به عموم و در جهت احياي يکي از ارزشمندترين سنت‏هاي حسنه اسلامي قدم برمي‏دارند. نفس حضور در اين جمع براي بنده و امثال بنده مغتنم است.
مسأله‏ي وقف به عنوان يکي از ارزشمندترين تأسيس‏هاي حقوقي در فرهنگ اسلامي ما اگر آنگونه که شايسته است شکافته شود و نقش وقف در فرهنگ اسلامي و اثراتي که جامعه‏ي اسلامي از وقف دريافت کرده است براي کساني که نياز دارند آشنايي بيشتري داشته باشند برشمرده شود، اهميت اين مسأله براي همگان روشن خواهد شد. خيلي از فعاليت‏ها و کارهايي که بر زمين مانده است از همين رهگذر حل مي‏شود. شايد گذشت زمان و فاصله گرفتن از زمان‏هايي که موقوفات نقش محوري داشته‏اند براي خيلي‏ها شمايي از وقف در حد يک کار خير معمولي ارائه کرده باشد و نقش ارزنده‏ي وقف در توسعه‏ي فرهنگي و در توزيع ثروت در جامعه و تأثير در بالندگي جامعه‏ي اسلامي آن گونه که بايد براي خود ما هم روشن نباشد. هيچ يک از تأسيس‏هاي حقوقي و مسائلي که در فقه و حقوق مدني ما هست به اندازه‏ي وقف در جامعه‏ي اسلامي ما مؤثر نبوده است. وقف هم در تقويت بنيان‏هاي فرهنگي و هم در جلوگيري از تداول و تکاثر ثروت و توزيع عادلانه ثروت و هم در جهت توجه به منافع عموم به جاي توجه به منافع فرد تأثير داشته است. از تشکل‏هاي مدني و مؤسساتي که عنوان نهادهاي مدني به خود گرفته‏اند زياد سخن گفته مي‏شود و شايد در ذهن خيلي‏ها به خصوص نوجوان‏ها و جوان‏هايي که با اين کلمه و با اين واژه تازه آشنا شده‏اند. چنين تصور شود که تأسيس نهاد مدني و توجه به عموم به جاي به فرد يک حرکت جديدي است که ما در دنياي امروز با آن آشنا شده‏ايم. در حالي که اگر نهاد مدني را محدود کردن منافع فرد و توجه به منافع جمع به عنوان جهت‏گيري اصلي آن بدانيم، وقف به عنوان يکي از تأسيس‏هاي حقوقي که از صدر اسلام تا به امروز بوده است همين نقش را ايفا کرده است. منفعت فرد در جهت منافع جمع به کار گرفته شده است و در حقيقت يک فرد آنچه خود در اختيار دارد، در اختيار جمع قرار مي‏دهد و نقشي که وقف در گذشته‏ي تاريخ ما داشته است همين بوده است که توجه به منافع جمع را به عنوان يک اصل مطرح کند.
در چنين همايش‏هايي دو گونه مي‏توان با مقوله‏ي وقف برخورد کرد: يکي اينکه تاريخي از وقف را بيان کنيم سرگذشت جوامع اسلامي را و نقشي که وقف در تمشيت امور و بالندگي و توسعه‏ي جامعه در فرهنگ و بهداشت و
درمان و امثال اينها داشته است. و يک راه ديگر هم هست و آن اين است که در اينجا ما با نگاه به گذشته، امروز و فردا را مورد توجه قرار بدهيم. توقف کردن در مرحله‏ي اول ما را دچار مشکل مي‏کند. يکي از جنبه‏هاي مثبت توجه به تاريخ، توجه به توانايي‏ها و توانمندي‏هاي جوامع اسلامي است ولي يکي از خطرات هم اين است که ما از گذشته‏هاي پر افتخار سخن بگوييم و قانع شويم. گاهي وقف‏نامه‏ها را که انسان مي‏خواند، توجه واقفان خيرانديش را به نيازهايي که در اطراف او هست، مي‏بيند. توجه به نيازها رکن اصلي جهت‏گيري واقفان بوده است. در وقف‏نامه‏ها هم براي انسان‏ها و حتي براي حيوانات حق و حقوقي قرار داده‏اند. ما فکر مي‏کنيم که دفاع از حيوانات دستاورد تمدن امروزي بشري است ما در همين وقف‏نامه‏ها توجه به حيوانات را هم مي‏بينيم و معلوم مي‏شود که واقفان به آن توجه داشتند. بسنده کردن به بازگويي تاريخ ممکن است ما را به انحراف بکشاند. امروز چه بايد کرد ؟ مؤسساتي که در ارتباط با موقوفات فعاليت مي‏کنند و احياي موقوفات گذشته را به عنوان يک اصل در دستور کار خود دارند بايد به آن توجه کنند. با توجه به شرايط امروز بايد ببينيم که اولا موقوفات گذشته را چگونه احيا کنيم ؟ ثانيا حرکت در جهت افزايش عناوين موقوفه را چگونه سامان بدهيم ؟ در مقطع فعلي ذهنيت سازمان اوقاف به حق متوجه اين است که موقوفات را که در معرض خطر هستند نجات دهند و اين حرف درستي است. اما نمي‏دانم آمار درستي ندارم که مثلا در اين دهه‏هاي اخير تعداد موقوفاتي که به عرصه‏ي خدمت رساني وارد شده‏اند چقدر است. البته زندگي امروزي ما با زندگي پيشينيان ما تفاوت دارد. در گذشته و در عصر باغداري و کشاورزي طبيعي است که عمده‏ي موقوفات بر مي‏گردد به زمين و مزارع کشاورزي. و تقريبا آن چيزي که دستمايه‏ي اوليه‏ي سازمان اوقاف است اراضي موقوفه‏اي است که از گذشته به ميراث رسيده است. واقفان خيرانديش اين اراضي را به دليل اينکه دوران کشاورزي بوده است، وقف کرده‏اند. امروز شرايط زندگي عوض شده است و طبعا مسأله‏ي وقف کردن زمين کشاورزي بخش اصلي فعاليت‏هاي درآمدزايي جامعه نيست. امروز بهره‏گيري از ساير منابع بايد در دستور کار سازمان اوقاف قرار بگيرد. آيا توانسته‏ايم به اين سمت برويم ؟ بايد ديد که امر وقف چه‏گونه مي‏شود مستمر باشد. چه‏گونه مي‏توانيم چراغ وقف را زنده و روشن نگه داريم و مسأله‏ي ديگر اين است که آنچه به عنوان موقوفه وجود دارد چه‏گونه به کار گرفته شود که باز توليد داشته باشد. يعني منابع موقوفه يکباره مصرف نشود. از خود درآمدهاي موقوفه چه‏گونه مي‏توان استفاده کرد که در کنار ملک موقوفه، املاک موقوفه‏ي ديگري به وجود بيايد که در جهت وقف و براي همان هدفي که واقف داشته است هزينه شود. خلاصه‏ي عرض من اين است ما اگر به گذشته برگرديم نقش عنوان وقف در توزيع ثروت تحکيم مباني ديني، توسعه‏ي فرهنگي و رشد و بالندگي جامعه‏ي ما نقش اول بوده است. هيچ چيز به اندازه‏ي وقف در اين جهاتي که عرض کردم مؤثر نبوده است. بازسازي موقوفات و توجه به باز توليد موقوفات مهمترين مسأله است. فلسفه‏ي اصلي تشکل‏هاي غيردولتي (NGO) به عنوان نهادهاي جامعه مدني اين است که جمعي خيرانديش گرد هم مي‏آيند تا از وقت خود و ظرفيت‏هايي که در اختيار دارند، استفاده کنند تا منفعتي به عموم برسانند. منافع شخصي خود را کنار مي‏گذارند تا منافع جمع حفظ شود. اين تشکل‏هاي عمومي غيردولتي طبعا هر کدام در ارتباط با بخشي از موضوع وقف فعاليت مي‏کنند. بخشي از اينها در زمينه‏ي مدرسه‏سازي کار مي‏کنند. بعضي از آنها در زمينه‏ي بهداشت و درمان کار مي‏کنند. بخشي از آنها مربوط مي‏شود به افراد نيازمندي که نياز به کمک و امداد دارند. تشکل‏هاي غيردولتي براي انجام وظيفه در آن حوزه‏هاي خيريه شکل مي‏گيرند.
تشکل خيريه‏ي غيردولتي نمادي از فعاليت‏هاي خيرانديشانه‏اي است که همان بار و محتواي وقف را در درون خودش دارد. ما يک بار زميني را وقف مي‏کنيم تا منفعت آن به ديگران برسد. يک بار جمعي عمر خودشان را وقف
خدمت مي‏کنند. از هستي خودشان مايه مي‏گذارند. اين تشکل‏ها با اين جهت‏گيري بايد شکل بگيرند. يک تحصيل کرده‏اي که مالي ندارد، اما دانش و تجربه دارد. از ظرفيت‏هاي علمي خود در جهت منافع عموم مي‏تواند استفاده کند اين فرد در کنار ساير افراد مشابه خود قرار مي‏گيرد تا از دانش خود در جهت منافع عموم استفاده کند. اين هم نمادي از وقف است منتها عمرش را وقف کرده است تا خدمت کند. اگر اين گونه هست که تشکل‏ها با چنين نگاهي شکل مي‏گيرند من فکر مي‏کنم که در ارتباط با موقوفات دو تا مسؤوليت به عهده دارند:
يکي اينکه تشکل‏هايي با محوريت خود سازمان اوقاف در جهت حفظ وقف و تقويت بنيان‏هاي مرتبط با وقف کار و تلاش کنند که چه‏گونه از آنچه داريم صيانت کنيم. اين يک بخش قضيه است و من فکر مي‏کنم در اين زمينه سازمان اوقاف به همه‏ي نيروهاي کارآمد جامعه نياز دارد. هر کسي به نحوي مي‏تواند در اين تشکل‏ها حضور پيدا کند و در جهت مقاصد موقوفات در کنار سازمان اوقاف و امور خيريه قرار بگيرد. بنابراين اين بخش ايجاد تشکل‏هايي است با جهت‏گيري خير براي انجام مقاصدي که موقوفات براي آن شکل گرفته‏اند.
دوم اينکه تشکل‏هايي شکل بگيرد براي شناسايي ظرفيت‏هايي که در جامعه وجود دارد، اين ظرفيت‏ها مي‏تواند در خدمت جمع قرار بگيرد و خود اين تشکل‏ها مي‏توانند راه بهره‏گيري از توانمندي‏هاي افراد را شناسايي کنند و تشکل‏هايي را به وجود بياورند و به سازمان اوقاف معرفي کنند که اگر شما مي‏خواهيد در حوزه‏ي فرهنگ، در حوزه‏ي رفاه اجتماعي و... کار کنيد اين تعداد نيرو و امکانات هست. آخرين عرض من اين است که ما متناسب با نيازهاي امروز از همين تأسيس حقوقي وقف بايد بتوانيم استفاده کنيم. متناسب با آن چيزي که امروز مورد نياز ماست و متناسب با ظرفيت‏هايي که امروز داريم. ظرفيت اصلي ما توانمندي‏هاي بشري است و نيروهاي انساني و خلاق و مبتکر که در جامعه وجود دارند. بيش از زمين و املاک مي‏توان از ظرفيت‏هاي فکري جامعه در خدمت وقف استفاده کرد. من خدمت جناب آقاي مسجد جامعي و خدمت جناب آقاي نظام‏زاده عرض مي‏کنم اگر تشکل‏هايي که سرمايه‏ي آنها تجربه و دانش است شکل بگيرد و در جهت مصالحي که اوقاف براي آن شکل گرفته و موقوفات براي آن به وجود آمده است در خدمت سازمان اوقاف قرار بگيرند، يک بار ديگر اين تأسيس حقوقي که کارهاي عظيمي در تاريخ و جامعه اسلامي ما انجام داده است جايگاه خودش را پيدا مي‏کند. بنابراين در حوزه‏ي تشکل‏هاي مردمي به عنوان وزارت کشور خدمت همه عزيزان عرض مي‏کنم که جهت راه‏اندازي تشکل‏هاي مردمي، تقويت تشکل‏هاي مردمي و بهره‏مندي از تشکل‏هايي که سرمايه‏ي آنها فکر و انديشه‏ي آنهاست، استانداري‏ها و فرمانداري‏ها و مجموعه‏ي وزارت کشور در خدمت برنامه‏هاي شما هستند ما مي‏توانيم در اين زمينه همکاري‏هاي بيشتري داشته باشيم. عظمت کار مجموعه‏ي تشکل‏هاي خيريه‏اي که همه ساله ميلياردها ريال خودشان سرمايه آفريني مي‏کنند و در جهت مقاصد خيريه از آن استفاده مي‏کنند به حدي زياد است که با اين مبالغ اندکي که تحت عنوان کمک به مؤسسات عمومي خيريه و عام المنفعه در بودجه‏ي دولت مي‏آيد اصلا قابل قياس نيست. بار ديگر اعلام آمادگي مي‏کنم براي همکاري و هم اينکه اين مسأله را يادآوري مي‏کنم که مقوله‏ي وقف را بايد از رفتن به سراغ موقوفاتي که هست وسيع‏تر بدانيم و به مقوله‏ي تشکل‏هاي مردمي خيرانديشانه‏اي که سرمايه‏اش فکر و انديشه‏ي کارساز اين عزيزان هست بيشتر توجه کنيم و تقويت تشکل‏هاي مردمي خيرانديشانه در حقيقت استمرار حرکت خيري است که تحت عنوان وقف تا به امروز معجزه آفريده و فرهنگ اصيل و پوياي اسلامي ما مهمترين پشتوانه‏اش مقوله‏ي وقف بوده است. ان‏شاءالله که خداوند به همه‏ي شما عزيزان توفيق بيشتر عنايت کند.
والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته

متن سخنراني آقاي محمدعلي خسروي معاون فرهنگي سازمان اوقاف و امور خيريه درباره‏ي سيري در تحولات اوقاف پس از پيروزي انقلاب اسلامي

سازمان اوقاف و امور خيريه‏ي جمهوري اسلامي ايران تلاش‏هاي قابل توجه و ارزشمندي را در عرصه‏هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بخصوص در ده سال گذشته انجام داده که فهرست و خلاصه‏اي از اهم آنها را در اين همايش ارجمند تقديم مي‏کنم، ولي قبل از بيان آن لازم مي‏دانم ابتدا به وظايف اصلي سازمان اوقاف طبق قوانين مصوب اشاره کنم. زيرا بسياري از انتظارات و توقعات و اشکالاتي که مطرح مي‏شود از روي ناآشنايي و بي‏اطلاعي از وظايف اين سازمان است. عده‏اي مي‏پندارند تمام امور موقوفات در ايران توسط سازمان اوقاف تصميم‏گيري مي‏شود در صورتي که وظايف سازمان در قانون کاملا محدود و مشخص است. طبق ماده‏ي يک قانون مصوب سال 1363 هجري شمسي وظيفه‏ي سازمان اوقاف، اداره‏ي امور موقوفاتي است که فاقد متولي بوده يا مجهول التوليه باشند و يا با تشخيص محاکم قضايي متولي آنها فاقد صلاحيت باشد.
توضيح اينکه موقوفات در کشور ما به دو دسته‏ي متصرفي و غيرمتصرفي تقسيم مي‏شوند. موقوفات غيرمتصرفي به آن دسته از موقوفات اطلاق مي‏شود که داراي متولي صالح از سوي واقف باشد ؛ سازمان اوقاف در اين گونه موقوفات هيچ گونه دخالتي ندارد جز اينکه بر حسن اجراي وقف‏نامه نظارت مي‏کند و در مورد درآمدها و مصارف آنها متوليان خود تصميم مي‏گيرند و آزادانه عمل مي‏کنند. بخش دوم موقوفات متصرفي هستند. اين موقوفات موقوفاتي هستند که يا اصلا متولي ندارند يا متولي آنها طبق حکم دستگاه قضائي فاقد صلاحيت تشخيص داده شده است. اين گونه موقوفات را سازمان اوقاف مديريت مي‏کند و در واقع به عنوان جانشين متولي عمل مي‏کند.
تعداد موقوفات در ايران مجموعا، اعم از متصرفي و غيرمتصرفي، بالغ بر يک صد هزار موقوفه است که شامل 730 هزار رقبه مي‏باشد. اين موقوفات با مصارف متنوع فرهنگي، بهداشتي، اجتماعي، رفاهي، علمي و آموزشي بخش عمده‏اي از نيازهاي جامعه را در قالب بيمارستان، درمانگاه، مدرسه، کتابخانه، دارالايتام، کمک به فقرا، اطعام مساکين و غيره تأمين مي‏کنند.
سازمان اوقاف و امور خيريه پس از پيروزي انقلاب اسلامي بررسي جامعي در مورد موقوفات انجام داد. اشکالات و آفات را شناسايي کرد و راهکارهاي لازم را در جهت رفع نواقص و توسعه‏ي وقف و بهره‏وري بهينه
از اين منابع مهم اقتصادي پيش‏بيني نمود و به کار بست. با يک نگاه کلي مي‏توان مجموعه‏ي اين فعاليت‏ها را، به تعبير زيباي برادر عزيز و دانشمند حجت الاسلام و المسلمين آقاي نظام‏زاده در سه بخش دسته‏بندي کرد:
1.بازيابي و کشف موقوفات گمشده ؛
2.بازستاني موقوفات غصب شده ؛
3.بازسازي و احياي موقوفات مخروبه.

بازيابي

در مورد بخش اول يعني بازيابي و بازشناسي بايد گفت که در طول ده‏ها سال گذشته بسياري از موقوفات بنا به دلايل گوناگون از بين رفته‏اند و نشاني از آنها نمانده است. سازمان اوقاف بنا به وظيفه‏ي شرعي و قانوني، گروهي از متخصصان و حقوقدانان خود را براي يافتن موقوفات بسيج کرد، و آنها با مراجعه به ادارات ثبت اسناد و املاک و بررسي پرونده‏ها و مطالعه‏ي وقف‏نامه‏ها اطلاعات ذي قيمتي به دست آوردند و املاک فراواني را که سابقه‏ي وقفيت آنها محرز بود شناسايي و به وقفيت برگرداندند. به يک آمار در اين رابطه اشاره مي‏کنم تا معلوم شود از اين طريق چه خدمت بزرگي به موقوفات کشور شده است:
از سال 1372 تا سال 1382 هجري شمسي، به مدت ده سال، طرحي به نام «طرح شناسايي موقوفات» با هزينه‏اي بالغ بر 160,000,000 تومان در استان‏هاي مختلف اجرا شد که نتيجه‏ي آن کشف بيش از 9,700 رقبه‏ي وقفي در سراسر کشور بود. مساحت تقريبي اين رقبات حدود 150,000,000 مترمربع است و ارزش تقريبي آنها بالغ بر 30 ميليارد تومان برآورد شده است. به تعبير ديگر با صرف 160 ميليون تومان براي تحقيق و شناسايي ثروتي معادل 30 ميليارد تومان عايد موقوفات عام المنفعه شده است. عوايد تقريبي اين موقوفات تنها ظرف يک سال گذشته 142 ميليون تومان بوده است.

بازستاني

بخش ديگر فعاليت سازمان در زمينه‏ي بازستاني موقوفات غصب شده است. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و در زمان رژيم گذشته از دو ناحيه به موقوفات ضربه وارد شده است. يکي از راه‏هاي تصويب قوانين خلاف شرع مانند «قانون اصلاحات ارضي» که طي آن بسياري از زمين‏هاي وقفي مزروعي توسط دولت شاه از وقفيت خارج و سند مالکيت به نام زارعين صادر شد. دوم از ناحيه‏ي برخي متصديان امور وقف که با موقوفه‏خواري و حيف و ميل موقوفات موجب سلب اعتماد مردم و خيرين از اين سنت نبوي شدند و به تدريج انگيزه‏ي خيرخواهي در جامعه ضعيف شد. اما در مورد اول يعني تصويب قوانين خلاف شرع، اقداماتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در جهت لغو آن قوانين صورت گرفت و طبق فتواي امام خميني (ره) که فرمودند: «موقوفات بايد به حال وقفيت باقي و عمل به وقف شود.» زمينه‏ي بازگرداندن موقوفات غصب شده به وقفيت فراهم شد و شوراي انقلاب اسلامي در تاريخ 4 / 2 / 1358 يعني سه ماه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي - لايحه‏ي قانون مهمي را تحت عنوان «لايحه‏ي قانوني تجديد اجاره‏ي املاک موقوفه» تصويب کرد. در ماده يک اين قانون به صراحت آمده است:
«به منظور جلوگيري از هرگونه تضييع حق در موقوفات کشور و تنظيم اسناد و قرارداد اجاره و تعيين
اجاره‏بهاي عادلانه‏ي املاک استيجاري و متصرفي موقوفه از اين تاريخ کليه اسناد و قراردادها، اعم از عادي و رسمي منعقده بين اوقاف و مستأجرين در موقوفات عامه، نظير املاک مزروعي و باغات و اراضي و مستغلات و مستحدثات شهري و روستايي، فسخ و به اين قبيل مستأجرين و ساير اشخاص اعم از حقيقي و حقوقي که به هر نحوي از انحاء در حال حاضر املاک موقوفه را متصرف مي‏باشند اخطار مي‏شود که در ظرف سه ماه از تاريخ تصويب اين لايحه جهت روشن نمودن وضع املاک استيجاري و متصرفي خود و تأديه اجاره‏بهاي گذشته و تنظيم اسناد اجاره‏ي جديد به نرخ عادله‏ي روز به اداره‏ي اوقاف محل ملک مراجعه نمايند.»
اين اقدام شوراي انقلاب اسلامي ايران روحي تازه در کالبد بي‏جان موقوفات کشور که در حال اضمحلال کامل بودند دميد و مشتاقان به کار خير را دوباره اميدوار کرد.
با تصويب اين قانون کليه‏ي ارتباطات قانوني بين متوليان موقوفات و مستأجرين لغو شد و مجددا با در نظر گرفتن صرفه و صلاح وقف تجديد اجاره گرديد.
در همين راستا مجلس شوراي اسلامي هم در سال 1363 شمسي قانوني را در يک ماده و 5 تبصره به تصويب رساند. در اين قانون آمده است: «از تاريخ تصويب اين قانون کليه‏ي موقوفاتي که بدون مجوز شرعي به فروش رسيده يا به صورتي به ملکيت درآمده باشد به وقفيت خود بر مي‏گردد و اسناد مالکيت صادر شده باطل و از درجه‏ي اعتبار ساقط است.»
به منظور اجراي دقيق و عادلانه قانون مذکور و تعيين تکليف متصرفين موقوفاتي که به فروش رفته، کميسيوني مرکب از پنج نفر از علما و مجتهدان در سازمان اوقاف تشکيل گرديد، تا طبق ماده‏ي 2 آيين نامه‏ي قانون مذکور کليه‏ي پرونده‏هايي را که از سراسر کشور در اين رابطه به سازمان اوقاف مي‏رسند بررسي و تعيين تکليف نمايد. لازم به ذکر است با اجراي قانون «ابطال اسناد فروش رقبات موقوفه» از سال 1363 تاکنون هزاران هکتار از اراضي و املاک موقوفات در روستاها و شهرهاي مختلف کشور به ارزش ميلياردها ريال به وقفيت برگشته و عوايد آنها در جهت اجراي نيات خير واقفان هزينه مي‏شود.

بازسازي

بخش ديگر از فعاليت‏هاي سازمان اوقاف بازسازي موقوفات مخروبه است. سازمان اوقاف علاوه بر بازشناسي و کشف موقوفات گمشده و علاوه بر بازستاني موقوفات غصب شده اقدام مهم ديگري که بخصوص در سال‏هاي اخير به انجام آن موفق شده است انجام داد و آن بازسازي و احياي موقوفات و بهينه‏سازي آنهاست. احيا و بازسازي موقوفات شامل دو جنبه است:
الف. بازسازي عمراني ؛ ب. بازسازي فرهنگي و معنوي.

بازسازي عمراني

طي سال‏هاي گذشته تحولات بزرگي در بخش عمران موقوفات پديده آمده است به طوري که تا چند سال قبل نوعا مخروبه بودن يک ساختمان در شهرها علامت موقوفه بودن آن بود و چهره‏ي زشتي از وقف در ذهن‏ها ترسيم شده بود ولي امروز به برکت ساخت و سازهاي فراوان اکثر موقوفات چهره‏ي نو به خود گرفته و ساختمان‏هاي مجهز و مدرن فراوان در نقاط مختلف کشور اعم از مساجد، بقاع متبرکه، پاساژها، مجموعه‏هاي تجاري و اداري و فرهنگي، مدارس و آموزشگاه‏ها و بيمارستان‏ها و دارالايتام‏ها و کتابخانه‏ها احداث و مورد بهره‏برداري قرار گرفته است. به عنوان نمونه ظرف ده سال بيش از 28 هزار باب مسجد در ايران
با صرف مبلغي بالغ بر 14 ميليارد تومان از سوي اين سازمان بازسازي و تجهيز شده است. و چندين باب مسجد در راه‏هاي کشور براي راحتي مسافران تحت عنوان مساجد بين راهي احداث گرديده است.
بقاع متبرکه و امام‏زادگان در کشور ما به عنوان مقابر فرزندان پيامبر اکرم (ص) مورد احترام و علاقه‏ي شديدند. اين مراکز کانون‏هاي معنوي توجه به خداوند هستند و مردم با مراجعه به اين مکان‏ها از زندگي مادي فاصله گرفته و ساعاتي را با خداي خود به راز و نياز مي‏پردازند، و در جوي آکنده از معنويت به تزکيه‏ي نفس و تربيت روح ومتخلق شدن به اخلاق اولياي الهي مي پردازند. ضمنا با هدايا و نذور خود به بازسازي و توسعه‏ي اين مراکز کمک مي‏کنند. در سال 1360 ه درآمد کل بقاع متبرکه 120 ميليون تومان بود ولي در سال 1381 اين درآمد به 17 ميليارد تومان رسيده است که صرف عمران و آباداني و توسعه‏ي آنها شده است. يکي از دلايل اين رشد چشمگير اين است که مردم بالعيان مشاهده مي‏کنند هدايا و کمک‏هاي آنان صرف کارهاي اصولي و عمران بقاع مي‏شود و همين امر موجب جلب اعتماد و تشويق مردم به کمک‏رساني و مشارکت مي‏گردد. از محل اين درآمدها خدمات فراوان عمراني از قبيل: احداث زائرسراها، سرويس‏هاي بهداشتي، نمازخانه‏ي ويژه‏ي برادران و خواهران، کاشي‏کاري‏ها، گچبري‏هاي زيبا، کتابخانه، قرائت‏خانه و درمانگاه در بقاع متبرکه ايجاد شده و مورد استفاده زائران قرار مي‏گيرد.
از ديگر اقدامات اصولي سازمان اوقاف و امور خيريه در جهت عمران موقوفات، تأسيس صندوق عمران موقوفات کشور است. براي آنکه سير ساخت و ساز و آباداني موقوفات از يک روش و سيستم منطقي و صحيحي برخوردار شود در سال 1364 سازمان اوقاف اين صندوق را تأسيس کرد. اين صندوق تا به حال برکات فراواني داشته و بسياري از موقوفات را احيا کرده است. ما موقوفاتي داشتيم که به صورت مخروبه درآمده بودند و خود موقوفه درآمدي براي احياي خودش نداشت اما اين صندوق با سرمايه‏گذاري توانست اين موقوفات را احيا کند و به حدي برساند که روي پاي خودشان بايستند و درآمدشان صرف نيات واقفان خيرانديش بشود و امروز هم که شاهديم با دعوت صندوق عمران موقوفات، بنياد جهاني وقف و اعضاي محترم هيئت جهاني وقف به ايران دعوت شدند و امروز در اين همايش حضور دارند که اميدواريم نشست‏هاي تخصصي آنان و تصميماتي که اتخاذ خواهند کرد مايه‏ي خير و برکت در جهت رشد و احياي هرچه بيشتر موقوفات جهان اسلام باشد.

بازسازي فرهنگي و معنوي

يکي از اقدامات مؤثر سازمان اوقاف و امور خيريه در سال‏هاي اخير استفاده از همه‏ي ابزارهاي تبليغي جهت آشنا کردن مردم با سنت نبوي وقف است. متأسفانه بسياري از افراد جامعه از وقف و آثار اجتماعي آن و احکام شرعي آن اطلاع کافي ندارند. از اين رو لازم بود که يک حرکت فرهنگي در جامعه به وجود آيد که به دو نمونه اشاره مي‏کنم.
نمونه‏ي اول انتشار مجله است. سازمان اوقاف با تهيه و انتشار مجله‏اي تخصصي به نام «وقف، ميراث جاويدان» نظرات و آراي گوناگون را در ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي، حقوقي و فرهنگي وقف در سطح مراکز علمي کشور منتشر کرد و تاکنون 45 شماره با محتواي غني و کيفيت مطلوب و جذاب انتشار يافته و به عنوان مهمترين منبع تحقيق براي دانشجويان و محققان شمرده مي‏شود.
نمونه‏ي دوم، «هفته‏ي وقف» است. سازمان اوقاف به منظور آگاهي بخشي در سطح عموم يک هفته را در سال به عنوان هفته‏ي وقف نام‏گذاري نمود و طرحي را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه کرد مبني بر اعلام يک روز به
نام «روز وقف» که خوشبختانه مورد تصويب آن شوراي محترم قرار گرفت. و از پنج سال پيش، روز 27 ماه صفر را که در آستانه‏ي روز (28 صفر) سالروز رحلت جانسوز پيامبر گرامي اسلام که بنيانگذار همه‏ي خيرها و خوبي‏ها و وقف‏هاست رسما به عنوان روز وقف در ايران اعلام نمود. همه ساله همزمان با روز وقف و هفته‏ي آخر ماه صفر مراسم و برنامه‏هاي مختلف در سطح کشور اجرا مي‏شود از قبيل کلنگ‏زني يا افتتاح مراکز خيريه، اطعام فقرا، کمک ويژه به نيازمندان، اطلاع‏رساني ادارات اوقاف شهرستان‏ها در مورد عملکرد يک ساله‏ي خود، درج مصاحبه‏ها و مقالات وقفي در روزنامه‏هاي کثيرالانتشار، ارائه‏ي فيلم‏هايي از طريق شبکه‏هاي تلويزيوني در جهت تشويق مردم به وقف، اهداي جوايز به واقفان نمونه طي مراسمي با حضور مقامات بلندپايه‏ي کشور، برگزاري همايش‏هاي بزرگ و کوچک در مراکز استان‏ها و اختصاص بخشي از خطبه‏هاي نماز جمعه به موضوع وقف و آثار و برکات آن و غيره.
مجموعه‏ي اين برنامه‏ها در طول يک هفته فضاي کشور را در جهت تشويق و ترغيب خيران براي انجام آثار خير و تقدير از انسان‏هاي نيکوکار فراهم کرده و ذهن همه را به اين امر انساني و اسلامي جلب مي‏کند. ما آرزومنديم ساير کشورها از اين تجربه‏ي موفق استفاده کرده و يک روز را در جهان اسلام به نام «روز وقف» اعلام کنند و يک بسيج همگاني در اين جهت صورت گيرد.

نکته‏ي مهم

در خاتمه لازم مي‏دانم نکته‏ي مهمي را به کساني که تصميم دارند خود موقوفه‏اي را به يادگار بگذارند متذکر شوم. امروز مشکلات فراواني در جامعه‏ي خودمان و جوامع اسلامي داريم. يکي از وظايف اين همايش‏ها اين است که مردم را توجه بدهند به نيازهاي جديد و راهکارهايي براي حل اين مشکلات. ايجاد موقوفاتي براي کمک به مسائل زيست محيطي، موقوفاتي در جهت حمايت از کودکان و خانواده‏هاي بي‏سرپرست، موقوفاتي به منظور کمک به بيماران سرطاني و صعب‏العلاج، ايجاد موقوفاتي براي رشد استعدادهاي درخشان و کمک به دانش‏آموزان بي‏بضاعت، احداث مجتمع‏هاي آموزشي و خوابگاه‏هاي دانشجويي و احداث مراکزي براي تفريحات سالم جوانان از مسائلي است که بايد به آنها توجه بشود و من از خيران و کساني که عشق و علاقه به ايثار اموالشان دارند دعوت مي‏کنم که از کارشناسان اين امر مخصوصا از مديران سازمان اوقاف و امور خيريه در استان‏ها و از آگاهان جامعه مشورت بگيرند و بعد وقف کنند. زيرا اگر کسي اموالش را در يک جهتي وقف کرد، از تحت اختيار او خارج مي‏شود و ديگر نمي‏تواند مصرف آن را تغيير بدهد نه خود و نه ديگران. پس براي اينکه وقف در جهت امور خيريه ضروري و رفع نيازهاي واقعي جامعه قرار بگيرد و نيازسنجي درستي شده باشد حتما قبل از وقف با افراد آگاه و کارشناسان مطلع تماس بگيرند تا دقيقا در آن جهاتي که مورد نياز جامعه است وقف شود.
والسلام عليکم و رحمة الله

متن سخنراني آقاي عبدالمحسن محمد العثمان مشاور عالي بنياد جهاني وقف درباره‏ي تاسيس بنياد جهاني وقف گامي نو در جهت احياي موقوفات جهان اسلام

الحمد لله والصلاة والسلام علي رسول الله و علي آله الطيبين الطاهرين و علي صحبه و من سار علي هديه الي يوم الدين
حضار بزرگوار، پس از اين گردهمايي خوبي که در صبح اين روز مبارک برگزار کرديم و صحبت‏هاي خوب و مفيد و عميقي که ارائه شد خود را از طرح سخني جديد عاجز مي‏بينم. براي همين اجازه دهيد که بر برخي نکات اساسي که در خلال صحبت‏هاي امروز آقايان بزرگوار لحاظ شد اشاره و تأکيد کنم. جناب وزير فرهنگ و ارشاد در مورد وقف و نقش بزرگي که در تاريخ امت اسلامي ايفا کرد صحبت کردند و به همين دليل عجيب نيست که برخي از نويسندگان وقف را به عنوان سازنده فرهنگ و هويت اسلام توصيف کرده‏اند. ولي سؤالي که امروز در ذهن ما مطرح مي‏شود اين است که چرا نقش وقف پس از نقش بزرگ و فعالي که بخش کوچکي از آن را در صحبت‏هاي ارائه شده در اين جلسه مبارک شنيديم در زندگي امروز ما کم‏رنگ شده است ؟ در اين زمينه دلايلي و عللي وجود دارد که مستلزم تأمل، تحليل، و سپس پيدا کردن راه حل مناسب هستند تا بتوانيم بدين وسيله نقش گمشده‏ي وقف را به زندگي روزمره بازگردانيم. از اهم امور و تأثيرگذارترين آنها نقش حکومتها در برابر وقف است، که متأسفانه در اين مورد کم‏رنگ شده و در اواخر حتي نقش منفي نيز پيدا کرده است. نقش ناظرين اوقاف را نيز نبايد فراموش کنيم زيرا نقش ناظرين و کم‏رنگ شدن آن يکي از اسباب اساسي در مشکلات وقف و محدوديت نقش آن بوده است. عالمان و برجستگان نيز نقش غيرمستقيم در محدوديت نقش وقف داشته‏اند و قشر متفکر و بافرهنگ و برنامه‏ريزان توسعه اقتصادي و اجتماعي کشورهاي اسلامي، با تفاوت در ذات و طبيعت خود، نقش مستقيم يا غيرمستقيم در به وجود آوردن موقعيتي منفي براي وقف در زندگي ما و ساختن تصويري غيرمحبوب از وقف در ذهن افراد اين امت داشته‏اند. پس ما اگر همه اين اقشار و نقشهاي آنها را در برابر وقف بشناسيم و آنها را به طور مناسب و درست تشخيص دهيم مي‏توانيم از هر قشري از اين اقشار نقش جديدشان را در راه بالا بردن اعتماد افراد جامعه نسبت به وقف درخواست کنيم.
ما اکنون در يک حالت آگاهي نسبت به وقف به سر مي‏بريم و به خصوص در دهه پاياني قرن گذشته و آغاز قرن جديد شاهد آگاهي نسبت به وقف هستيم و بسياري از کشورها و سازمانهاي خيريه، توجهشان نسبت به وقف جلب شده است. بهترين مثال، تجربه سازمان اوقاف و امور خيريه در جمهوري اسلامي ايران است. ولي اگر بخواهيم در مورد نقش واقعي وقف و همچنين درباره نقش وقف در شأن امت صحبت کنيم هنوز در ابتداي راه هستيم. براي همين بايد دليل محدوديت نقش وقف را بشناسيم و براي آن راه حل و علاج مناسبي تدارک ببينيم.
اجازه دهيد کمي در مورد بنياد جهاني وقف که مي‏بايست در راه افزايش کيفي پيشرفت وقف و فعال کردن نقش خيري
آن در برنامه‏هاي توسعه کمک کند صحبت کنم. مي‏دانيد که بانک توسعه اسلامي يک سازمان مالي بين‏المللي است و اکنون پنجاه و پنج کشور از کشورهاي پيوسته به سازمان کنفرانس اسلامي را تحت پوشش قرار داده است و جمهوري اسلامي ايران يکي از اعضاي بزرگ و مهم اين بانک است. افراد خير از بانک توسعه اسلامي درخواست کردند که يک سازمان بين‏المللي بزرگ براي وقف تأسيس کند. زيرا از لحاظ نبودن چنين سازماني در سطح کشورهاي اسلامي‏مان احساس کمبود مي‏کردند. بنياد جهاني وقف عبارت است از سازماني که براي وقف عمل مي‏کند و راه سهيم شدن در آن براي حکومت‏ها يعني سازمان‏هاي وقفي دولتي و جمعيت‏هاي مردمي و واقفان وقف خاص، باز است. اين سه گروه تحت پوشش سازمان وقف جمع شده‏اند و به همين دليل اين اولين سازماني است که موقوفات عام و خاص و مردمي را در کنار هم در يک سازمان جمع کرده است. و هدف اساسي آن جمع درآمد اوقاف براي خدمت به جوامع‏مان در کشورهاي عضو و جوامع اسلامي در کشورهاي غيرعضو است.
موضوع جمع درآمدها و هماهنگي بين آنها قضيه‏اي مهم است. ما اگر بخواهيم که اثري فعال و قوي در هر مرحله از مراحل توسعه‏اي مورد نياز مردممان به وجود آوريم بايد سرمايه‏هاي پراکنده را در يکجا جمع کنيم. براي مثال، همه در مورد آموزش و نقش وقف در آن صحبت کردند، پس اگر درآمدهاي وقفي مناسبي را براي خدمت به آموزش به کار نگيريم نمي‏توانيم چيز مهم و قابل ذکر را در اين زمينه ارائه کنيم و همين طور در زمينه بهداشت يا جلوگيري از فقر و زمينه‏هاي ديگري که امت ما در حال حاضر به آن نياز دارند ارائه کنيم. بنابراين بنياد جهاني وقف در نظر دارد که اولين مجموعه از اوقاف تراز اول و مهم را در اين مرحله ارائه دهد که شامل وقف براي آموزش، و بهداشت، و پيش‏گيري از فقر، وقف براي بانوان، و وقف براي قرآن کريم است. اين مجموعه اول از اوقاف مهم به ياري خدا به وسيله‏ي بنياد جهاني و در سطح جهان اسلام تشکيل مي‏شود براي اينکه درآمدهاي بزرگ وقف را جمع کنيم، و سرانجام بتوانيم خط مشي‏هاي جديد و گسترده‏اي را براي خدمت به جامعه ارائه دهيم. ملاحظه مي‏کنيد که هم اکنون اين وقفهاي مهم، ناظر به قضاياي اساي مورد نياز امروز جوامعمان مي‏باشد. و ضرورت پرداختن به موضوع آموزش و بهداشت و جلوگيري از فقر نياز به توضيح ندارد. بنابراين مايلم که بر روي دو مورد يعني وقف خاص مردمي و وقف عام مردمي، مکث کنم. اکنون جوامع يا کشورهاي اسلامي‏مان شروع به توجه به قشر مردمي کرده‏اند و سعي مي‏کنند که فرصت را براي ايفاي نقش آن به وجود آورند تا بتوانند نقش خود را در توسعه ارائه دهند. مجتمع‏هاي وقفي ما تشکيل شده‏اند از: وقفهاي حکومتي، وقفهاي عام و وقفهاي خاص. لکن وقفهاي مردمي که خدمت‏هاي بزرگي را در جوامعمان به ما مي‏کند نياز به مواظبت و اهميت و تقويت بنيه تأسيسي آن و دادن اطلاعات و آموزش دارند.
اين گونه وقفها نياز به ما دارند که با تأسيس سازماني وقفي آنها را از لحاظ علمي و فني و اداري و مشاوره‏اي پشتيباني کنيم که بتواند نقش بزرگ خود را در جامعه ايفا کند. اين انگيزه و فکر وقف کار مردمي يا وقف داوطلبانه امور خيريه يا که دوست داريم نام وقف بخشش و عطا روي آن بگذاريم، از سياست‏هاي کاري اساسي بنياد جهاني وقف است که در اجراي پروژه‏ها و طرح‏ها و برنامه‏هاي خود به ديگران اعتماد مي‏کند.
پس بنياد جهاني وقف يک افزايش نوعي و کيفي است براي همه‏ي مؤسساتي که در صحنه وجود دارند، چه سازمان‏هاي وقفي يا هيأت‏هاي مردمي يا سازمان‏هايي را که قشر خاص مردم تشکيل مي‏دهند. و ما اميدواريم که بنياد جهاني وقف جايگاه مناسبي داشته باشد براي جمع امکانات وقف به منظور مشارکت مؤثر و فعال در برنامه‏هاي توسعه. در پايان از حسن استماع شما سپاسگزارم. و اميدوارم مطالبي که تقديم کردم مفيد واقع شده باشد.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته
منبع: ميراث جاويدان (شماره 46)




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.