سيره عملي پيامبر اعظم(ص) در تعليم و تربيت

بدون ترديد سازندگي دروني انسان و اصلاح و تهذيب نفس او در سعادت فردي و جمعي، دنيوي و اخروي او نقش بسزايي دارد. بطوريکه اگر انسان تمامي علوم را تحصيل کند و کليه نيروهاي طبيعت را مسخر خويش کند اما از تسخير درون و تسلط برنفس خود ناتوان باشد از رسيدن به سعادت و نيل به کمال باز خواهد ماند. از اين رو تربيت روحي و اخلاقي انسان در يک کلام«برنامه انسان سازي» براي هرجامعه اي امري بغايت جدي و حياتي است.
سه‌شنبه، 15 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سيره عملي پيامبر اعظم(ص) در تعليم و تربيت
سيره عملي پيامبر اعظم(ص) در تعليم و تربيت
سيره عملي پيامبر اعظم(ص) در تعليم و تربيت

نويسنده: سيد ناصر موسوي

مقدمه:

بدون ترديد سازندگي دروني انسان و اصلاح و تهذيب نفس او در سعادت فردي و جمعي، دنيوي و اخروي او نقش بسزايي دارد. بطوريکه اگر انسان تمامي علوم را تحصيل کند و کليه نيروهاي طبيعت را مسخر خويش کند اما از تسخير درون و تسلط برنفس خود ناتوان باشد از رسيدن به سعادت و نيل به کمال باز خواهد ماند. از اين رو تربيت روحي و اخلاقي انسان در يک کلام«برنامه انسان سازي» براي هرجامعه اي امري بغايت جدي و حياتي است.
با اين وصف نگاهي به اوضاع جوامع بشري، نشان ميدهد که آنچه قبل از همه بدست فراموشي سپرده شده است، تربيت اخلاقي و معنوي انسان است. تمامي نابساماني هاي موجود در سطح بين المللي و گرفتاريهاي روزافزون آن،همگي ناشي از غفلت انسان از امر «تربيت» و سازندگي روحي و اخلاقي خودش است.
انسان ظاهراً متمدن امروزي نيک مي داند که در عرصه تسلط بر خود و اميال و کششهاي ناموزون خويش کمترين توفيقي بدست نياورده است ولي هرگز اين شکست بزرگ و اساسي را به روي خود نمي آورد و چنان وانمود مي کند که گوئي فاجعه اي بوجود نيامده و چيزي از دست نرفته است. اما در اين ميان برهيچکس پوشيده نيست که در اين تمدنهاي ظاهر فريب آنچه قبل از همه بدست فراموشي سپرده شده است همانا «انسان» و فضايل و کرامات انساني است. حال قصد داريم باتوجه به اوضاع و شرايط کنوني دنيا، اهميت و ضرورت و فوريت تعليمات اخلاقي دين مبين اسلام و بخصوص آشنايي با سيرۀ اخلاقي و تعليم و تربيتي پيامبر بزرگوار اسلام که الگوي کامل اخلاقي است بيش از پيش احساس مي شود . بنابراين در اين مقال تلاش شده است با پرداختن به سيرۀ تربيتي پيامبر اعظم(ص) گامي مثبت در جهت بسط و گسترش و احياي ارزشهاي اصيل اخلاقي و سيرۀ عملي آن حضرت در ابعاد مختلف رفتار مربيان و متربيان جامعه اسلامي مان را با آن هماهنگ ساخته و با الگو گرفتن و قراردادن خود متربيان جامعيت نظام تربيتي اسلام را جامه عمل بپوشانيم.

چکيده:

از آنجاکه انسان موجودي پيچيده و ماهيت از اوئي و بسوي اوئي دارد و ابعاد وجودي وي از خاک و معني مرکب شده است. اين پيچدگي انسان بدون شک نيازمند توجه خاص و همه جانبه به ساختار خلقت را مي طلبد از اين رو تربيت روحي و اخلاقي و در يک کلام برنامه انسان سازي به عنايت جدي است. ما در دوره اي زيست مي کنيم که تمدنهاي ظاهر فريب انسان را به سمت انحراف و سرآب سوق مي دهد و آثار و تبعات آن زمينه ساز سقوط اخلاقي و حاکميت بي بند و باري و افسارگسيختگي را موجب شده است.
لذا براي رهايي از حاکميت انحطاط و تسلط و اغراض و هوسهاي شخصي و گروهي عده اي سودجو و نفس پرست انسان امروزي بيش از گذشته نيازمند الگوهاي تمام عيار و جامع و مانعي است که به آن توسل و تبعيت نمايد و عقل و منطق را پسند کند و حاکميت دين و مروجان ديني را بپذيرد تا نور معنويت در دلهاي وي ملکه گردد و براساس تعليمات آنان به خودسازي و اصلاح و تهذيب نفس بپردازد تا به سعادت موعود نايل آيد. شايسته آن ديدم که در اين مقال با ارائه سيره عملي زندگي نبي مکرم اسلام (ص) در تمامي ابعاد و با تحصيل کمالات عالي انساني(مکارم اخلاق) زمينه را براي تهذيب نفس(خودسازي) خويشتن و سايرين فراهم نمائيم. لذا قصد آن بوده است که براي احياي ارزشهاي اصيل با توسل به سيره نبوي اصول انساني را که شرط لازم براي حيات جاودانه است بسط و گسترش دهيم.

عوامل بازدارنده تعليم و تربيت اسلامي

دل انسان که لطيفه اي رباني است كانون درك و معرفت و نيز خواست ها و گرايش هاي متنوع است. روح آدمي در حالت تعادل از لطافت خاصي برخوردار است، دل مؤمن جايگاه ايمان، محبت ، خوف و رجاء ، رضا و مانند آن است. اما هنگامي انسان مرتكب خطا و گناهي مي شود تعادل وجودي او بهم مي خورد، رفته رفته لطافت اوليه را از دست مي دهد و دل، به نارسائيها و بيماريهاي گوناگون مبتلا مي گردد كه در نهايت قساوت قلب نتيجه آن است و بسياري از مواهب فطري و معنوي را از دست مي دهد بطوريكه نه رغبتي براي راز و نياز با خدا دارد و نه شوقي براي عبادت . بنابراين ريشه كمالات در درون او مي خشكد كه پيامبر اعظم(ص) مي فرمايد«دورترين مردم از خدا، شخص سخت دل است»
و در جاي ديگر حضرتش مي فرمايد:
«اي اباذر اگر مرگ خويش را كه با شتاب بسراغت مي آيد ببيني از آرزوهاي دور و دراز دل زده مي شوي و ديگر فريب آن را نخواهي خورد».
در جاي ديگر حضرت مي فرمايد:
«هركس مي خواهد قساوت دل خود را ازبين برد بايد يتيمي را مورد محبت و نوازش خود قرار دهد. و از او دلجويي نمايد تا اينكه دل او به خواست خدا نرم شود چرا كه براي يتيم حقي است» و در روايتي ديگر آمده است : هركس يتيمي را بر سر سفره طعام خود نشاند و دست مهر بر سرش كشد دل او نرم شود.

عوامل بازدارنده تعليم و تربيت

ريـاء:
رياء چيست: اگر خواسته دروني كسي اين باشد كه بواسطه انجام عبادتي از واجبات و مستحبات نزد مردم كسب آبرو كند و معتبر شود و مردم او را آدم درست و نيكو پندارند و بدينوسيله به مقاصد شوم دنيوي خود از افزوني ثروت و مقام و منصب برسد اين خواسته و ميل قلبي و اراده رياء است.
نبي مكرم اسلام(ص) مي فرمايد: دشمن ترين دشمنانت نفس تو است.
و در جاي ديگر مي فرمايد:«هرگاه خداوند به بنده اي اراده كند خير فرمايد نيك هايش را از نظر دور كند تا مغرور نشود و زشتي هايش را پيش رو قرار دهد تا فراموش نكند و از همنشيني با كسانيكه از ياد خدا رو گردانند بيزاري كند تا با آنها ننشيند».
كبـر:
کبرخلقي است نفساني و حالتي است نهاني كه در انسان بواسطة بلند مرتبه ديدن خود از ديگري پيدا مي شود بطوريكه بر اين اعتقاد نادرست تكيه كند. پس خود را مهم و عزيز و بزرگوار و ديگران را ناقابل و كوچك بپندارد و به بزرگواري خيالي خود شادمان باشد.
رسول خدا(ص) فرمود:‍ هركس از روي كبر بر زمين راه رود از زير و رويش آن را لعنت كنند»
و در جاي ديگر مي فرمايد: خداوند تبارك و تعالي فرمود هركس بيك دوست من اهانت كند هرآينه به جنگ با من كمين كرده است.
روزيكه رسول خدا(ص) به علي (ع) خبر داد كه در ماه رمضان كشته مي شوي و ريش تو از خون سرت خضاب خواهد شد علي (ع) فرمود يا رسول الله آيا در آنوقت دين من سالم است؟ فرمود بلي عرض كرد پس مرا از شهادت باكي نيست»
در جاي ديگر حضرتش مي فرمايد: خداوند سلام كردن را مستحب و جوابش را واجب فرمود و در وصيتش به علي(ع) فرمود. يا علي سه چيز پاك كننده گناه است. بطور آشكارا سلام كردن، طعام دادن و نماز خواندن در شب هنگامي كه مردم خوابند.
حسـد:
هركس كه از داشت هاي ديگران چون مال و فرزند علم و شجاعت نا خشنود باشد و خشمگين شود و در آرزوي گرفتن اين نعمت از او باشد، اين حالت دروني حسادت است و صاحبش را حاسد و آنكه به او حسد مي ورزند محسود گويند.
روزي رسول خدا(ص) به اصحابش فرمود. اي ياران من آگاه باشيد مرضي كه مردم پيش از شما گرفتار شدند بسوي شما رو آورده و آن بيماري حسد است كه مويي را نمي زدايد ولي دين را ريشه كن مي كند و نجات از آن به اين است كه انسان دست و زبانش را نگهدارد و دشمني برادر ديني را در دل نداشته باشد»
پيامبر اكرم (ص) فرمود: اي مردم راستي شيطان آدم را از بهشت بيرون كرد به سبب حسدي كه داشت پس حسد نداشته باشيد كه اعمال تان هدر شود و از راه دين بيرون شويد. . . »
و نيز فرمود «ايمان و حسد در دل مؤمن جمع نميشوند»
اگر دو نفر در يك كلاسند يا در طبابت و مربي گري در يك محيط همكاري مي کنند هرگاه يكي ديگري را ديد كه بدلايلي توفق دارد و يا مردم و دانش آموزان به او علاقه بيشتري نشان مي دهند از او قهر كند به بيماري حسادت مبتلا شده كه سرچشمه فساد اخلاقي است.
رسول اكرم اسلام مي فرمايد«بهشت بر هر بخيلي حرام است و چيزي مانند بخل ايمان را نابود نمي سازد و نيز فرمود بخل و ايمان در دل بنده جمع نميشود.
رسول خدا مي فرمايد«حسود كم لذت ترين مردم است»
سعدي مي فرمايد:
اگـــر لـذت تـــرك لـذت بــدانــي
ديـگــر لــذت نفـس لـذت نــدانــي
سفرهـاي علـوي كنـد مــرغ جـانـت
گــــر از چـنـبر آز بــازش نشـانـــي
وليـكـن تـــرا صبـر عنـقـا نـبــاشــد
كه در دام شهوت به گنجشك مـاني
تو اين صورت خود چنان مي پرستي
كـه تـا زنـده اي ره بــه معني نــداري
ريختن آبروي مؤمن
از گناهان كبيره‌اي كه خداوند برآن وعده عذاب داده ريختن آبروي مؤمن است. به هر نحوي كه باشد خواه مسخره كردن يا دشنام دادن و بد گفتن يا عيب گزاردن يا سرزنش و خوار كردن و يا سبك شمردن و اهانت كردن يا هجو كردن و آزردنش باشد.
پيامبر اسلام(ص) مي فرمايد«در قيامت اهل سخريه و استهزاء را ميآورند و براي يكي از ايشان دري از بهشت مي گشايند و به او مي گويند بشتاب و داخل شو او با غم و اندوه مي آيد كه داخل شود در را مي بندند و از طرف ديگر دري مي گشايند و به او مي گويند زود داخل شو چون نزد آن مي رسد در را مي بندند همچنين به اين بليه گرفتار است و از هيچ دري داخل نمي تواند بشود بطوريكه مأيوس مي شود چنانچه به او باز مي گويند بيا و نمي آيد.
پيغمبر اكرم(ص) مي فرمايد: دشنام دادن به مؤمن مانند نزديك شدن به هلاكت است .
و در جاي ديگر مي فرمايد: براستي خداوند بهشت را حرام فرموده است بر هر فحش دهندة بي آبرو و كم شرم كه باك ندارد چه بگويد و چه به او گفته شود .
همچنين پيغمبر اكرم(ص) مي فرمايد:هركه كار زشتي را فاش كند مانند كسي است كه آن را بجا آورده و هركه مؤمني را به چنيزي سرزنش كند نمي ميرد تا آنرا مرتكب شود.
غيبت:
غيبت كردن يكي از گناهان كبيره اي است كه خداوند وعدة عذاب دردناكي براي مرتكبين اين گناه داده است و در سورة نور مي فرمايد «و كسانيكه دوست مي دارند خصلت ناشايسته فاش شود در بارة كسانيكه ايمان آوردند براي ايشانست عذابي دردناك در دنيا و آخرت .
رسول خدا(ص) مي فرمايد«غيبت آن است كه برادر دينيت را به آنچه كراهت دارد ياد كني»و حتي استماع غيبت نيز حرام است و گناه كبيره است . پيغمبر اكرم (ص) مي فرمايد«شنونده غيبت در حكم غيبت كننده است و گوش دهندة به غيبت يكي از غيبت كنندگان است».
رسول اكرم اسلام(ص) در جاي ديگري مي فرمايد«كسانيكه از برادر ديني اش نزد او غيبت شـود
درحاليكه بتواند او را ياري كند و ياريش كند،خدايتعالي او را در دنيا و آخرت ياري مي فرمايد و چنانچه درصورت توانايي ياريش نكرد، خداوند اورا بخودش واگذار نموده و در دنيا و آخرت ياريش نمي فرمايد.

شيوه زندگي پيامبر اعظم

تحقيقاً آشنايي با روش و آداب زندگي و خلق و خوي آن بزرگوار که خود مظهر کامل و آيينه تمام نماي مکارم اخلاقي است گام مؤثر جهت درک هرچه بيشتر مسايل اخلاقي خواهد بود.
سيره رسول خدا(ص) که والاترين الگوي کمالات انساني و مصداق آيه شريفه« و لکم في رسول الله اسوه حسنه» عالي ترين نمونه تربيت و اخلاق اسلامي باشد که با الهام از سيره آن حضرت بتوانيم در رشد و سازندگي شخصيت خود و فراگيران و متربيان قدمي موثر برداريم.

اخلاق فردي رسول خدا(ص) :

حضرتش همچون خورشيد تابان در آسمان انسانيت مي درخشيد و کالبد ارزشهاي والاي اخلاقي و کمالات و سجاياي انساني را روح مي بخشيد. ايشان الگوئي به تمام معنا از جميع کمالات و امتيازاتي که يک انسان در همه ابعاد وجودي خود مي تواند داشته باشد در زندگي سراسر عظمت و شگفت انگيز آن حضرت ترسيم شده است که براي هميشه چون مشعلي فروزان فراراه آدميان پرتو افشاني مي نمايد.

ساده زيستن رسول خدا(ص) :

او زندگي بي آلايشي داشت و زوائد معيشت را از زندگاني خود دور نمود. امام محمد باقر(ع) مي فرمايد: فرشته اي خدمت رسول خدا(ص) آمد و گفت اي محمد خدايت سلام مي رساند و مي فرمايد اگر بخواهي سرزمين مکه را براي تو از طلا پرسازم. رسول(ص) سربسوي آسمان بلند کرده عرض کرد: خدايا ! اين حال براي من بهتر است که يک روز از غذا سير شوم و سپاسگذاري ترا کنم و روز ديگر گرسنه باشم و از تو گدايي کنم.
رسول خدا(ص) در اين ارتباط مي فرماييد: از خوشبخت ترين مردم در نظر من مؤمني است که متعلقادش کم و از نماز بهره مند باشد. از روزي بحد کفاف قناعت کند و به آن بسازد تا بخداي خويش برسد و خداي را بخوبي پرستش کند .
درجاي ديگر حضرتش مي فرمايد« زهد در دنيا کوتاه کردن آرزوهاست و شکر نعمت و خود داري از آنچه خدا حرام کرده است».

پاکيزگي و آراستگي

رسول خدا(ص) از دوران طفوليت به آراستگي و پاکيزگي علاقه خاصي داشت . موهايش مرتب و سروصورت خود را تميز نگه مي داشت. در طول حيات نيز چنين بود.
رسول خدا(ص) فرمود« اي عايشه خداوند دوست دارد وقتي برادرش براي ديدن برادرانش از خانه بيرون مي رود خود را آراسته کند .
پيامبر اعظم (ص) حتي در جهت تعميم اين امر مهم به ياران و پيروانش هم همت داشت. روزي مردي را مشاهده کرده که ژوليده بود. فرمود «چه ضرر داشت اگر اين مرد ريش خود را اصلاح مي کرد . آن مرد حرف پيامبر را شنيد و اصلاح کرد و مورد تشويق رسول خدا قرار گرفت.
آن حضرت درباره تميزي لباس نيز تإکيد فراوان داشت و فرمود «هرکسي لباسي براي خود تهيه کرد بايد هميشه آن را پاکيزه نگه دارد»
پيامبر(ص) فرمود«اسلام پاکيزه است. شما هم پاکيزه باشيد که به بهشت وارد نشوند مگر پاکيزگان».
درجاي ديگر مي فرمايد«پاکيزگي جزئي از ايمان است و ايمان انسان را به بهشت رهبري مي کند.
پاکيزگي کليد قبولي نماز است. پايه دين بر پاکيزگي استوار است. و درنهايت «النظافته من الايمان»

معطر بودن رسول خدا(ص)

رسول خدا(ص) از هر کوي و برزني که مي گذشتند بوي عطر تا مدتها به مشام مي رسيد.
پيغمبر مشکي داشت که پس از وضو بدست مي ماليد و همچنين در اين زمينه مي فرمايد«هر زني که بوي خوش بکار برد و از خانه بيرون رود مورد لعن خداوند است تا آنکه به خانه برگردد».

مسواک کردن

پيامبر اکرم(ص) روزانه چند بار بويژه پيش از خواب و پس از بيداري با دقت مسواک مي کردند و دهان و دندانهايش را مي شستند و مي فرمودند اگر ترس آن نبود که پيروانم دچار مشقت و زحمت شوند برآنها مسواک کردن را واجب مي کردم که هنگام اداء هر نماز مسواک کنند و بالاخره رسول خدا(ص) مي فرمايد: مسواک دهان را تطهير مي کند و رضايت خدا را جلب مي نمايد »

حق شناسي پيامبر

در تاريخ مهر و وفا و قدرداني و حق شناسي نمونه اي زيبا تر از قدرداني حضرت نسبت به کسانيکه به هر شکل به پيامبر مساعدت کردند سراغ نداريم. از احترام به والدين گرفته تا کساني که دايه و عهده دار شيردادن او بودند که نمونه بارز آن ثوبيه کنيز ابوطالب که چهارماه به ايشان شيرداد تا پيامبر(ص) تا آخرين لحظات عمر با برکت خويش از او تقدير و تشکر مي کرد.
حق شناسي معلم نسبت به مدير و مدير نسبت به مسئولين بالاتر و قدرداني دانش آموز نسبت به معلم و همه نسبت به والدين و يا هرکسي در طول حيات آدم بسبب خير و عمل نيکي را نسبت به ما به انجام رساند گويا آن است که مي بايست ما از سيره رسول خدا تإسي بجوييم ونسبت به آنان اداي دين و حق شناسي کنيم.

کار و تلاش پيامبر:

از دوران کودکي پر تحرک و علاقمند به کار و فعاليت بود. در طول زنگي ديده نشد روزي را به بطالت بگذراند. کارهاي شخصي و اموري که مربوط به خانه بود شخصاً انجام مي داد و در مقام نيايش عرض مي کرد«از بيکاري و تنبلي به تو پناه مي برم»
و مي فرمود «خدا کارگر امين را دوست دارد. عبادت هفتاد جزء دارد که بهترين آن کسب روزي حلال است.
در جاي ديگر مي فرمايد«پاکيزه ترين غذايي که انسان مي خورد غذايي است که با کوشش خودش بدست آيد».
پيامبر(ص) پس از انجام وظايف خطير روزانه وقتي به خانه بر مي گشت وقت خود را به سه قسمت تقسيم مي کرد.
1 - قسمتي را به عبادت خدا 2- قسمتي را به خانواده اختصاص مي داد 3- سهمي را به استراحت و کار شخصي خود.

مقتنم شمردن عمر

پيامبر(ص) به روشهاي گوناگون مسلمين را به درک ارزش عمر خود دلالت و به استفاده بيشتر از آن توصيه مي کرد و مي فرمود: من تعجب از اولاد آدم دارم وقتي که سرمايه اش زياد مي شود خرسند مي گردد و اگر کم شود سخت محزون و ليکن شبانه روز بر او مي گذرد و عمرش را کوتاه مي کند غمگين نمي شود. بدانيد که بي نياز و راحت نمي گردد کسيکه مالش زياد شود و عمرش کوتاه باشد. مي فرمود«فرشته الهي هرشب بجوانان بيست ساله ندا مي دهد کوشش و جديت کنيد و براي نيل به کمال و سعادت خود مجاهده نماييد و در ادامه حضرت مي فرمايد: درقيامت هيچ بنده اي قدم از قدم بر نمي دارد تا به چند پرسش پاسخ دهد:
1 - اينکه عمرش را در چه کاري بپايان رسانده است.
2- جوانيش را چگونه و در چه راهي بسر آورده است.
3- اينکه مالش را چگونه بدست آورده و چگونه خرج کرده است.
4- از امامش که او کيست. چنانکه خداي عزوجل فرموده است«يوم ندعوا کل اناس بامامهم.
رسول خدا (ص) مي فرمايد: هرکه امروزش با روز گذشته او مساوي باشد مغبون است و هرکه فردايش بدتر از امروزش باشد ملعون است و هرکه نفقه و جستجوي نقصان عملش را ننمايد و برطرف نکند عقلش ناقص است و هرکه عمل و عقلش ناقص باشد مرگ براي او بهتر است از زنده بودن .

سخن و سکوت

پيامبر اکرم(ص) گفتاري فصيح و شيرين داشت و هنگام سخن گفتن تبسم مي کرد نه کم و نه زياد حرف مي زد. بدون ضرورت حرف نمي زد. روزي به ابوذر فرمود: اي ابوذر هرچه را که در آن تورا بهره نيست ترک کن و به سخني که فايده اي بحال تو ندارد لب مگشا و زبان خود خود را مانند پول خود که در حفظ آن ميکوشي نگهداري نما. اي ابوذر اگر سخن گفتن نقره باشد سکوت طلا است.
کلامش جوامع الکلام و اظهاراتش فضل الخطاب بود. ميفرمود«انا افصح الکلم» من فصيح ترين عرب هستم. و مي فرمودند:«اعطيت جوامع الکلم» خدا بمن کلمات جامع داده است.
درباره سکوت پيامبر(ص)، علي(ع) فرمود: سکوت آن حضرت در چهار چيز بود در تفکر،تقدير، حلم و حذر.
جوهره صداي رسول خدا(ص) بلند و آهنگ صدايش از همه مردم زيباتر بود.تا جايي که اکثر مردم بمجرد شنيدن سخنش و ديدن قيافه و چشيدن حلاوت الفاظ به اسلام ايمام مي آوردند .

عبـادت

رسول اكرم (ص) مي فرمود: برترين مردم كسي است كه عاشق عبادت باشد و آن را در آغوش كشد و از دل و جان دوستش بدارد و با پيكرش عبادت را بجا آورد.
حضرتش در باره نماز فرمود: «قره عيني في الصلوه» روشني چشم من در نماز است.
رسول خدا فرمودند: و اما الصلوه فانه لاخير في الدين لاصلوه فيه. اما در مورد نماز ، ديني كه در آن نماز نباشد خيري در آن نيست»
و مي فرمود: نماز مانند ستون خيمه است.
و در جاي ديگر فرمود: به خدا پناه ببريد از خشوع نفاق: پرسيدند خشوع نفاق چيست؟ فرمودند اينكه ظاهراً بدن خاشع ديده شود ولي در قلب خشوعي ديده نشود.
ضمناً رسول اكرم (ص) كه همواره درس اعتلال و ميانه روي به مردم مي داد با هرگونه افراط و تفريط مبارزه مي كرد. اسلام آئيني است متين و محكم و در انجام دستورات آن با متانت قدم برداريد و عبادت خداوند را بر بندگان خسته كننده و ملال آور جلوه ندهيد.

ملاطفت با كودكان:

بافرزندان خود رسول مكرم اسلام(ص) بسيار مهربان بود. بارها ديده شده بود حسن و حسين(ع) در حال سجده نماز به گردن و پشت حضرت مي نشستند و ايشان آنقدر سجده را طول مي دادند تا آنها پايين بيايند و مي فرمودند:«من لايرحم لما يرحم» كسيكه مهرباني نكند، رحمت خدا شامل حالش نميشود.
روزي پيامبر خدا نشسته بود و حسن و حسين(ع) وارد شدند. پيامبر به احترام آنها از جاي بلند شدند. و مي فرمودند كه من بخاطر پنج خصوصيت بچه ها را دوست دارم.
اول آنكه بسيار گريه مي كنند و اين گريه كليد جنت است. دوم اينكه متكبر نيستند سوم اينكه دعوا مي كنند ولي كينه بدل نمي گيرند چهارم آرزوي دور و دراز ندارند و پنجم: دلبسته و وابسته به چيزي نيستند.

حسن خلق:

يكي از مهمترين علل توفيق رسول خدا(ص) خوي نرم و ملاطفتآميز وي بود. در رفتار با مردم بسيار بردبار و حليم بودند. حسن ضن داشتند. پيامبر در جواب سؤال اسامه كه بهترين صفت پسنديده كدام است فرمودند: «حسن خلق».
امام حسين(ع) به نقل از پيامبر (ص) فرمودند براي افراد خوش خلق پاداشي است مثل آنهائيكه روزها را روزه مي گيرند و شبها را نماز مي خوانند و در جاي ديگر مي فرمايند«خوش خلقي گناهان را ذوب مي كند همانطوريكه خورشيد يخ را ذوب مي كند.پرسيدند: خوش خلقي چيست؟ فرمودند: خوش خلقي به اين است كه پيوند دوستي برقرار كني با كسيكه از تو بريد و عفو نمايي كسي را كه به تو ظلم كرده و عطا كني به آنكه از تو مضايقه داشته.
و در مقام دعا با خالق سبحان مي گفت: خدا يا خلقم را نيكو فرما. خدا يا از اخلاق ناپسند دورم دار و براي اجتناب از ناروايتها ياري ام فرما.

عفو و گذشت:

چشم پوشي از خطاي ديگران و گذشت از خود از سجاياي بارز آن حضرت بود. آزاد كردن مردم مكه پس از فتح آن .
ايشان عفو و گذشت را برانتقام ترجيح مي دادند. مانند رفتارش با عبدالله بن ابي سردسته منافقان.

قاطعيت در اجراي عدالت:

پيامبر(ص) در قبال تضييع حقوق شخصي با گذشت و اغماض باورنكردني رفتار مي كرد. زمانيكه حقي پايمال مي شد و يا حريم شرع مورد تجاوز قرار مي گرفت بسيار خشمگين مي شد.
از هيچكس ابائي نداشت. در نظرش همه يكسان بودند. ملاكش حق بود. ايشان در اجراي قاطعانه عدالت مي فرمايد«اقوام و ملل پيشين دچار سقوط و انقراض شدند بدين سبب كه در اجراي قانون عدالت تبعيض روا مي داشتند».

حقوق مؤمنين:

رسول اكرم (ص) فرمود: هر مؤمني را بر گردن ديگري حق است.كه جز با انجام آنها با بخشش طرف راه نجات ندارد كه به پاره اي از آنها اشاره مي كنيم.
1ـ لغزش اورا ببخشد 2ـ اسرار و رازهاي او را پنهان بدارد. 3ـ عذر او را بپذيرد.4ـ درغيابش از او دفاع كند و از غيبت او جلوگيري كند. 5ـ خير خواه او باشد. 6ـ دوستي او را حفظ كند 7 ـ و . . .
و در جاي ديگر مي فرمايد: اي مردم يكديگر را دشمن نداريد و حسد نورزيد و پشت بهم نكنيد و اي بندگان خدا برادر هم باشيد و هيچ مسلماني نمي تواند بيشتر از سه شب برادرش را ترك كند و با او حالت قهر باشد.
سيره عملي (هدايتي) پيامبر اعظم
آدمي براي شناخت خويشتن و كشف و شناسائي صفات و خصوصيات خود مي بايست علاوه بر مطالعه در زندگي نسل ماقبل و بررسي دقيق احوال خود مي تواند از طريق مطالعه خصوصيات اخلاقي و انضباطي، روحي و علاقه و نگرش خويش بهمراه شناخت استعدادهاي موجود شجره حيات خود را ترسيم و براي خودسازي و كسب معرفت نفس اقدام نمايد.

خودسازي:

الف: مراقبه: از مهمترين ابزارهاي خودسازي است و شرط اول بندگي خدا و تصفيه دروني همين است و بهترين حال مراقبه براي انسان زماني است كه شخص، خداوند متعال را حاظر و ناظر خويش بداند«ان الله كان عليكم رقيبا».
ب: محاسبه: يكي از لوازم موفقيت در امر مراقبه اينست كه شخص در آخر هر روز وقت مناسبي را براي رسيدگي به اعمال روزانة خود قرار دهد و در آن به محاسبه نفس خويش بپردازد.
رسول اكرم (ص) : به حساب خود برسيد پيش از آنكه به حسابتان رسيدگي شود و اعمال خود را بسنجيد پيش از آنكه سنجيده شود.
ج: طريقه تحصيل صفات پسنديده:
1- تكرار اعمال متناسب با صفات مثبت
2- معاشرت با صاحبان فضيلت.
3- تقويت كمالات و عواطف.
پيامبر اسلام مي فرمايد«هرگاه خداوند بخواهد خيركثيري به بنده اي عطا كند به او دوست شايسته و نيكو عطا مي فرمايد»

د: طريقه مبارزه با صفات ناپسند:

1ـ نابودي كبر و غرور
2ـ تقويت فضايل با انجام اعمال شايسته
3ـ پرهيز از لغزشهاي روزمره مانند حسد، دروغ، تهمت و غيبت.
4ـ استمرار در مراقبه.

اهميت روش در تربيت اسلامي

براي توفيق در هر امري اتخاذ روشهايي كه بتواند ما را به سادگي و آساني در پيمودن جاده موفقيت يار و مددكار باشد از شرايط توفيق در انجام هركاري است. اسلام، پيروانش را به اتخاذ روشها و شيوه هاي درست در انجام كارها توصيه كرده است. تعليم و تربيت براي آنكه بتواند استعدادهاي نهفته متربيان را در جهت مطلوب شكوفا و آنها را انسانهايي الهي و مفيد براي امت اسلام پرورش دهد از روشهاي خاصي بنام روشهاي تربيت اسلامي بهره مي گيرد.

پويايي روشهاي تربيت اسلامي:

انسان با تمام ابعاد جسماني و روحاني اش موضوع تعليم و تربيت اسلامي مي باشد براي پرورش آنها بايد از روشهاي پويا و متنوع بهره گرفت. بعنوان مثال گاهي ممكن است براي اصلاح دو كودكي كه گناه يكساني مرتكب شده اند لازم باشد مربي روشهاي متفاوتي را اعمال كند.
پيشوايان گرامي اسلام(ع) در تربيت و هدايت افراد به فراخور موقعيت و شرايط خاص آنها از روشهاي گوناگوني بهره مي جستند. گاه صحبت، گاه با قهر و زماني با عفو و اغماض پيروانشان را هدايت و منحرفين را به صراط مستقيم دعوت مي كردند.
الف: روش الگوئي
ارائه الگو و اسوه موثرترين و موفق ترين روش تربيتي است.
پيامبر اسلام(ص) «با يادكردن از نيكان و افراد صالح، رحمت الهي بر انسان نازل مي گردد»
رسول خدا(ص) تأثير صلاحيت و شايستگي اوليا را در تكوين شخصيت كودكان به ابوذر چنين
گوشزد فرموده است«خدايا به خاطر شايستگي و پرهيز گاري پدر و مادر، فرزند و فرزندزادگانش را شايسته و نيكو كار مي نمايد» .
ب: روش محبت
پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد: «كودكان خود را دوست بداريد و نسبت به آنها مهر بورزيد و به وعده اي كه به آنها داده ايد وفا نمائيد، خداوند بر هيچ چيز خشم نمي گيرد آنچنان كه بخاطر زنان و كودكان خشم مي گيرد» .
و در جاي ديگر مي فرمايد: به پدر و مادر و فرزندان خود احسان نما» و همچنين فرمود«خداوند به انسان بخاطر شدت محبتش به فرزند ترحم مي نمايد» .
رسول خدا (ص) فرمود«فرزندان خود را زياد ببوسيد زيرا با هر بوسه براي شما مقام و مرتبتي در بهشت فراهم مي شود» . و همچنين فرمود «اگر كسي فرزند خود را ببوسد خداوند حسنه اي براي او مي نويسد و اگر اورا خوشحال نمايد خداوند اورا در روز قيامت مسرور مي سازد و اگر قرآن را به او تعليم دهد در روز رستاخيز حله اي از نور بدو مي پوشاند كه از پرتو آن گونه هاي اهل بهشت مي درخشد» .
پيامبر فرمود: كسي كه ترحم نكند به او ترحم نخواهد شد .
پيامبر(ص) مي فرمايد«يتيمان مردم را آنچنان تربيت كنيد كه فرزندان خود را، و بـه آنان آن گـونه
مهر بورزيد كه به فرزندان خود مهر مي ورزيد»
شرايط محبت كردن:
1ـ راستين باشد 2ـ كودك شهد آن را بچشد 3ـ مستقيم و حضوري باشد. 4ـ متناسب با سن كودك باشد 5ـ در مدرسه بايد فراوان محبت شود. بخصوص در اوايل ورود.
رسول خدا(ص) :«هر مودب و مربي كه متعهد تربيت سه كودك از اين امت اسلام شود اگر آنها را بطور مساوي و برابر تعليم نكند يعني فقير آنها را با غني و غني آنها را با فقير در رديف هم نبيند در روز قيامت با خائنان محشور خواهد شد» .
ج: روش تكريم شخصيت
رسول خدا(ص) براي رعايت احترام اصحاب و يارانش در مجالس عمومي نگاهاي مودب آميز خود را بالسويه متوجه كليه حضار مي فرمود .
پيامبر اكرم (ص) فرمود «كسي كه برادر مسلمان خود را با كلمات مؤدب آميز خويش احترام نمايد و غم او را بزدايد تا زمانيكه اين سجيه در او باقي است پيوسته در سايه رحمت خداوند خواهد بود .
پيامبر اعظم(ص) مي فرمايد«آن كس كه نزد او كودكي است بايد در پرورش وي رفتاري مناسب با حال كودك را در پيش گيرد» .
نبي مكرم اسلام(ص) «ما گروه انبياء و پيغمبران و انبياء دستور داريم كه مردم را طبقه بندي نموده و هركس را به جاي خويش بنشانيم و با آنها به نسبت توانايي فهمشان گفتگو كنيم .

شيوه هاي عملي تربيت پيامبر اعظم(ص)

رسول خدا(ص) «در تعليم و تربيت مدارا كنيد و سختگيري نكنيد» .
رسول خدا (ص) در مورد تربيت ديني كودك و افراد خردسال مي فرمايد«فرزندان خود را از هفت سالگي به نماز وا داريدو در دهسالگي آنان را درصورت تمرد تنبيه بدني نماييد» .
رسول خدا(ص) مي فرمايد: عالم بي عمل را در ميان آتش دوزخ مي اندازند كه امعا و اندامهاي دروني او را بصورت گدازه اي از حنجره او بيرون مي ريزند و سپس آن را به گردش در مي آيند همچون گردش الاغ پيرامومن آسياب.
پيامبر اعظم مي فرمايد «حكمت و دانش گمشده افراد با ايمان است . يك فرد با ايمان و علم و حكمت را در هرجا بيابد در نيل به آن از همه افراد ديگر شايسته تر و سزاوارتر است» .
و در جاي ديگر مي فرمايد:«خداوند متعال بويژه عهده دار رزق و روزي طالب علم و دانشجو مي باشد و روزي او را اختصاصاً تضمين مي كنند كه ساير مردم مشمول اين لطف خاص او نيستند. علاوه برآنكه بطور عموم روزي ساير مردم را نيز تعهد گرفته است.
در وصف تواضع و فروتني شاگرد نسبت به معلم مي فرمايد:
«خداوند متعال به من وحي نمودند كه به شما اعلام كنم تا تواضع و فروتني را پيشه خود سازيد».

روش تشويق و تنبيه

تشويق در روح و نهاد کودک اثر مي گذارد در تربيت، اوليا و مربيان مي توانند از طريق تشويق، کودک را به کار وادارند که مطلوب آنها است. تشويق و نحسين مايه تقويت روح است، شخصيت فرد را زنده مي نمايد و موجبات دلگرمي او را فراهم مي کند. در بسياري از مواقع مسير زندگي انسان را عوض مي کند.رسول اکرم (ص) از طريق تشويق و آگاه کردن مسلمانان به فوايد دنيوي و اخروي جهاد آنها را به ميدان نبرد بسيج مي کرد.

شرايط تشويق:

1- بايد عمل يا اخلاق نيک کودک تحسين شود.
2- بصورت رشوه نباشد.
3- علت آن بايد مشخص شود.
4- درحضور جمع اثر بيشتري دارد.
5- افراط نشود.
6- تشويق هدف نباشد بلکه وسيله اي جهت تقويت فعل مثبت باشد.

روش تنبيه:

زندگي انسان مبتني بر ستيز ميان خير و شر است. چون انسان آميزه اي از استعداد خير و شر مي باشد .
در تعاليم اسلام مسئله تنبيه و مجازات بعنوان يک اصل حياتي و ضروري بطور اجمال پذيرفته شده است. لذا براي هر جرمي تنبيه و مجازات متناسب با آن در نظر گرفته شده است و مي بايست بدون هيچگونه تبعيض ملاحظه اي اجرا گردد.
روي نيرومند ترين ابزار تنبيه و مجازات پيامبر اسلام (ص) يعني قبضه شمشير آن حضرت سه جمله و تعبير سازنده که مثل اعلاي اخلاقي را ارائه مي دهند نقش بسته بود که از آن جمله عبارت «احسن الي من اساء اليک» بوده است .
پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمود: «نسبت به کسي که او را تعليم مي دهيد و نسبت به کسي که از او علم وادب مي آموزيد نرم و ملايم و مهربان باشيد». رسول خدا (ص) مي فرمايد«در تعليم و تربيت مدارا کنيد و سخت گيري ننمائيد» .
و در جايي ديگر مي فرمايد«فرزندان خود را در هفت سالگي به نماز واداريد و درصورت تخلف از آن در ده سالگي آنان را تنبيه بدني نماييد .
بعضي از نکاتي که در تنبيه بايد رعايت شوند عبارتند از:
1- بايد ريشه و علت تخلف را کشف کرد و از بين برد تا تکرار نشود.
2- تنبيه بايد بعنوان آخرين حربه مورد استفاده قرار گيرد.
3- معلم نبايد بهيچوجه امر تنبيه را به ديگر دانش آموزان واگذارد.
4- تنبيه شقوق مختلف دارد . سعي شود از تنبيه بدني استفاده نشود.
5- در تنبيه زياده روي جائز نيست.
آداب تعليم و تربيت در اسلام

وظايف معلم نسبت به خود

کسي که عهده دار مقام مربي گري است بايد صلاحيت و شايستگي لازم را اجرا کند و در اين فرآيند وظايف متعددي دارد که مهمترين آنها عبارتند از:
1ـ اخلاص و پاکسازي درون
رسول خدا (ص) مي فرمايد «اگر کسي چهار چيز را هدف دانش آموزي خود قرار دهد موجبات ورود به آتش جهنم را براي خويش فراهم مي نمايد.
1- بر دانشمندان فخر بورزد
2- با نابخردان و سفيهان بستيزد
3- توجه ديگران را بخود جلب کند
4- از سلاطين مال و ثروتي اخذ کند.
اخلاص و نيت است که گاه اعمال انسان در ضل نيت الهي مانند گوهري گرانبها داراي ارزش مي گردد و نزد خدا قرب و منزلت مي يابند.
2ـ عمل به علم
کساني که علم و آگاهي خود را بکار مي گيرند و برطبق آن عمل مي کنند از عواقب سوء روزقيامت مصون خواهند شد. مردي حضور رسول خدا(ص) رسيد و عرض کرد: علم و دانش چيست؟ حضرت فرمود: سکوت. پس از سکوت؟ فرمود استماع و شنيدن. گفت پس از آن؟ فرمود: حفظ و نگهدار. عرض کرد پس از حفظ کردن؟ فرمود: عمل کردن برطبق آن ؟ عرض کرد پس از عمل کردن؟ فرمود نشر و ترويج آن. پيامبر گرامي اسلام با اين بيان فصيح و روشن آداب تعليم و تربيت را بوضوح بيان فرمودند.

وظايف معلم نسبت به شاگرد

مربي بايد سرمايه ها و اندوخته هاي علمي خود را به افرادي که مستحق و نيازمند آنند بذل و انفاق نمايد و در نشر و اعطاء آن بسيار جديت کند.
در اين رابطه رسول خدا(ص) مي فرمايد : هيچ صدقه و انفاقي از مال و ثروت انسان نمي کاهد. خداوند متعال بخاطر عفو گذشت افراد بر عزت و سرفرازي آنان مي افزايد و هر فردي که تواضع و فروتني را پيشه خود سازد، در ظل مراحم پروردگار از مقام والا و شخصيتي ارجمند برخوردار مي گردد.
ازجمله وظايف مربي نسبت به متربي
1- ايجاد خلوص نيت در فراگيران.
2- تواضع و فروتني نسبت به شاگردان.
3- احوال جويي از متربيان.
4- احترام به مباحثه و مذاکره.
رسول خدا(ص) مي فرمايد«کسي که ذره اي کبر و خود بزرگ بيني در دل او وجود داشته باشد به بهشت راه ندارد». ودر در جاي ديگر مي فرمايد: «علاقه به کبر يعني عدم اعتراف به حق».
نبي اکرم اسلام(ص) فرمود: خداونـد عزوجل مي گويـد«مـذاکرات و گفتگويهاي علمـي در ميـان
بندگانم به شرط آنکه اين مذاکرات آنان را به امر و فرمان من رهنمون سازد از عواملي است که مي تواند قلبهاي مرده و دلهاي خفته را زنده و بيدار کند.

وظايف معلم در فرايند تدريس:

الف - دلبستگي و توکل معلم بخدا:
رسول گرامي اسلام مي فرمايد: «آنگاه که معلمي قصد خروج از منزل را براي تدريس دارد اين دعا را زمزمه کند:(خدا يا بتو پناه مي برم که مبادا گمراه گردانم و يا گمراه گردم. بلغزانم و يا بلغزانم، ستم کنم يا ستم ببينم، ديگران را به ناداني کشانم و يا خود دچار آن گردم. خدايا آنکه سربه جوار و همسايگي تو نهاد سزاوار است و ستايش تو بس عظيم و شکوهمند مي باشد و جز تو کسي شايسته عبادت و بندگي نيست)» و سپس مي فرمايد «بنام خدائي که حوائج مرا کفايت مي کند و مرابسنده است، خويشتن را بدو مي سپارم، همه نيروها و جنبش ها تحت يد قدرت خدائي است که برتر و بلند مرتبه است. بارخدايا قلبم را پايدار و استوار نگاهدار و حق را فراوان برزبانم جاري ساز».
روايت است که رسول گرامي اسلام (ص) آنگاه که از گفتگو با ياران خود فراغت مي يافت، سخن خويش را با تلاوت اين دعا آغاز مي نمود:«خدايا از ما درگذر نسبت به گناهاني که اشتباهاً مرتکب شديم و يا عمداً و از روي قصد دچار آنها گشتيم و از خلافهايي که در نهان انجام داديم.
توکل بخداي مربي، نشاط آور، شوق انگيز، جهت دهنده و رهگشاست براي مربي. به او قوت قلب
مي بخشد و سکينه القلوب مربي و متربي مي شود.
ب- حسن خلق:
تجمل و ارزشگذاري علم و دانش و ارج نهادن به شريعت مقدس اسلام مي بايست از وظايف اوليه يک مربي باشد.
جدي بودن و وقار او و رعايت اعتدال در کردار و گفتار تواضع و فروتني و نرم خوئي و افتادگي شايسته پيشه علمي است. مزاح و شوخي اگر اندک باشد و بر سبيل ندرت بمنظور تجديد نشاط و شادابي شاگردان و زدودن افسردگي و خستگي مزاج انجام گيرد کاري است مطلوب. چنانچه رسول خدا(ص) گاهي براي ايجاد انس و پيوند قلب ها مزاح و شوخي مي کردند.
صداي معلم مي بايست آهسته و کوتاه، البته متناسب با فضاي کلاس باشد. چنانکه رسول خدا(ص) مي فرمايد« خداوند متعال صداي آهسته و کوتاه را دوست مي دارد و از صداي بلند و فرياد گونه بيزار است». توجه و التفات معلم بايد عادلانه باشد و به همگان معطوف گردد. از غرور و تکبربپرهيزد و از دانائي نسبي خود برشاگردان فخر نفروشد.

وظيفه تدريس

معلم، پيش از آنکه دست اندرکار تدريس گردد بايد از مرور مطالبي که مي خواهد به شاگردان تعليم دهد. دقت و تإمل نمايد و آن را بصورت منقح و پاکيزه اي آماده سازد تا از شتاب زدگي مصون باشد. درسايه تمرين و ممارست و دقت عمل و نظر،نيروي شايسته اي در او بوجود مي آيد تا دائماً با شکر و تعقل و تدبير به تدريس بپردازد.
بايد معلم در جريان تدريس خود، راه و روشي را جستجو و انتخاب کند که از رهگذر آن فضاي کلاس تلطيف و درس را با آسانترين وجه قابل فهم ارائه شود. حتي الامکان معلم بايد خوش ترين و دلچسب ترين کلمات و تعابير را بکار برد. در صورت لزوم براي فهم بيشتر توضيحاتش را تکرار نمايد. معلم بايد اجازه دهد تا شاگردان اگر مطلبي دارند آزادانه با او درميان بگذارند. معلم بايد در امر طولاني ساختن و يا محدود کردن،مصلحت و شرايط و اوضاع شاگردان را درنظر بگيرد. معلم بايد برحسب شرايط و مقتضيات روحي و جسمي و علمي شاگردان فرآيند تدريس را زمانبندي نمود و ارائه دهد.
از زراره ابن اعين نقل شده است که گفت از امام باقر(ع) پرسيدم « حق خداوند بربندگانش چيست؟ فرمود: آنچه مي دانند به مردم بگويند و دربارۀ چيزهايي که نمي دانند سکوت نمايند» گاهي هم لاادري و اعتراف به عدم معلومات نسبت به يک موضوع نشان دهنده نمودار عظمت مقام تقوي و کمال معرفت و بخشش يک عالم است.
موارد مشابه آن در فرآيند تدريس زمينه ساز قرب بين مربي و متربي خواهد شد که نشان از کمال اخلاقي است زمينه ساز قرب بين مربي و متربي خواهد شد که نشان از کمالات اخلاقي است.

تجليل از مقام علم و عالم

متربي بايد افزون تر از مقداري که موظف به تواضع و فروتني نسبت به علما و معلمين و ديگران در برابر مربي خود متواضع و فروتن باشد.
رسول اکرم (ص) مي فرمايد: «دانش بياموزيد و از رهگذر آن آرامش و متانت را فراگيريد و در برابر کسي که دانش را از او مي آموزيد فروتني و خاکساري کنيد».

پيشنهادات

توصيه مي شود :
1- در کتب هديه هاي آسماني مقطع ابتدايي و دين و زندگي ساير مقاطع احاديثي از پيامبر اعظم در مزمت عوامل بازدارنده مکارم اخلاق مانند: حسد، ريا، کبر و غرور و. . . بعنوان تذکر نوشته شود.
2- از آثار و تبعات منفي دنيوي و اخروي اين عوامل مطالب آورده شود.
3- از سر گذشت کساني که در زندگي آنان اين عوامل منفي بروز کرده و عواقب تلخي داشته انددر کتابها حداقل بصورت منابع مطالعاتي بصورت اختصار بيان شود.
4- در مراسم صبحگاهي و عصرگاهي احاديثي در مزمت اين عوامل و يا در منزلت علم عالم بيان شود.
5- اخلاق فردي و اجتماعي و شيوه هاي برخورد پيامبر اسلام با ديگران اعم از والدين،مربيان و مردم عادي بمسابقه گذاشته شود.
6- معلمين از دانش آموزان بخواهند که زندگي پيامبر اسلام در ابعاد مختلف بصورت مقاله برشته تحرير درآورند و آن را بصورت تحقيق عملي در اعطاي نمرات لحاظ کنند.
7- مباحثي تحت عنوان آداب تعليم و تربيت(مقام علم و عالم،وظايف معلم و متعلم) نسبت به هم در کتب درسي به عنوان ماده درسي و يا بعنوان منابع مطالعاتي درج شود.
8- زندگي پيامبر اسلام که سراسر از اخلاق و مسائل تربيتي بوده بصورت قصه و ياداستانهاي کوتا و يا در قالب اشعار تهيه و تدوين گردد و در کتب مدارس بعنوان منابع مطالعاتي درج شود.

خلاصه:

نيک مي دانيم که ما در دنيايي زندگي مي کنيم که انسان ظاهراً متمدن عصر حاضر در عرصۀ تسلط بر خود و اميال و کششهاي ناموزون خويش کمتر توفيق يافته و هرگز اين شکست عظيم را به روي خود نمي آورد و متإسفانه هم چنان برروي آن پافشاري مي کند اما در اين ميان بر عقلا و دانايان پوشيده نيست که در پشت اين چهره تمدن فريبنده تنها چيزي که بدست فراموشي سپرده انسان است لذا شايسته ديدم که با تحقيق و تحليل برنامه زندگي جاودانه برترين مخلوق خدا اشرف الانبياء محمد مصطفي(ص) را که عصاره خلقت است به رشته تحرير در آورده تا با مطالعه آن دلها را به نور وجود مقدس آن پيامبر اعظم(ص) منور گردانيم. بنابراين تلاش است که در ابتدا با بيان عوامل بازدارنده سعادت و جاودانگي بشر که زمينه را براي عدم تزکيه اخلاقي فراهم مي سازند. از جمله (رياء،کبر،حسد،ريختن آبروي مؤمن،غيبت) و همچنين با تحرير و و نگارش حوادث و وقايع و اتفاقاتي که در زندگي جاودانه پيامبر خدا(ص) در ابعاد فردي و جمعي آن جنبه هاي عملي و کارکردي آن بزرگوار در زندگي شخصي و سياسي و درنهايت با بيان اهميت روش در تربيت اسلامي و چگونگي کارکرد عوامل تإثير گذار آن اعم از معلم و متربي و نقش هريک در جريان الگودهي و الگوپذيري توانسته باشيم گامي مثبت در جهت تحقيق اهداف عاليه ارزشهاي اسلامي برداريم.

منابع

1- شيخ عباس قمي : سفينه البحار جلد دوم، انتشارات فراهاني
2- مرحوم شيخ يعقوب کليني: اصول کافي حلد چهارم، ترجمه حاج سيد جواد مصطفوي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اهل بيت (ع).
3- مرحو عبدالواحد الآمدي التميمي،مؤسسه العلمي للمطبوعات چاپ اول.
4- شيخ محمدبن الحسن الحر عاملي، وسائل الشيعه جلد چهارم، انتشارات مکتب الاسلاميه، تصحيح شيخ عبدالرحيم رباني شيرازي.
5- شهيد ثاني منيه المريد، ترجمه دکتر محمدباقر حجتي چاپ سوم.
6- ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، جلد دوم چاپ بيروت.
7- ابو محمد حسن ديلمي، ارشاد القلوب، جلد دوم.
8- و . . . .





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط