الگوهای رفتاری سبک زندگی: ادای حقوق

روابط اجتماعی سطوح متفاوتی دارد: در سطح نخست، پیوندی ظاهری و صوری میان انسان‌ها پدید می‌آید. در سطح دیگر، رابطه‌ی عاطفی و درونی میان انسان‌ها شکل می‌گیرد و از این راه ارتباط دوستانه برقرار می‌شود. به جز این،
جمعه، 6 اسفند 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
الگوهای رفتاری سبک زندگی: ادای حقوق
الگوهای رفتاری سبک زندگی: ادای حقوق

 

نویسنده: محمدتقی فعالی

 

الف) اهمیت و ضرورت

روابط اجتماعی سطوح متفاوتی دارد: در سطح نخست، پیوندی ظاهری و صوری میان انسان‌ها پدید می‌آید. در سطح دیگر، رابطه‌ی عاطفی و درونی میان انسان‌ها شکل می‌گیرد و از این راه ارتباط دوستانه برقرار می‌شود. به جز این، می‌توان سطح سومی از روابط اجتماعی را در نظر گرفت. در این سطح، ارتباطات، مسئولیت‌آفرین شده و حقوق متقابل میان افراد در نظر گرفته می‌شود. در نظام اجتماعی اسلام، به هر سه سطح ارتباطات توجه شده است. از این رو، هرگاه به نظام اجتماعی، از منظر اسلام در رابطه با مسئله‌ی برادری و دوستی، توجه شود، بی‌درنگ ذهن‌ها به سمت حقوق متقابل متمایل می‌شود. صادق آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
مَا عَبِدَ اللهُ بِشَیءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ؛ خداوند به عبادتی برتر از ادای حقّ مؤمن پرستش نشده است (1).
براساس حدیث مزبور ادای حق مؤمن، عبادت تلقی شده است. این امر بدین معناست که اگر ارتباط متقابل انسان‌ها همراه با رعایت حقوق یکدیگر باشد، این پیوند ماهیت معنوی پیدا کرده، می‌تواند سبب رشد و تعالی انسان به سوی خداوند باشد، گذشته از اینکه مسئولیت‌پذیری و وظیفه‌مندی افراد نسبت به یکدیگر، از ضرورت‌های مسلم جوامع امروزی است. برقراری رابطه براساس اخوت و محبت زمانی نظم می‌یابد که افراد، حقوق یکدیگر را بازشناخته، نسبت به رعایت آنها پایبند باشند، زیرا مؤمن در پیشگاه خدا از جایگاه و منزلت والایی برخوردار است. به فرموده‌ی امام صادق (علیه‌السلام):
الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنْ الکَعبَةِ؛ حرمت مؤمن از کعبه بالاتر است (2).
هرگاه سخن از حقوق متقابل اجتماعی به میان آید، طبعاً مسئله‌ی مهم مسئولیت‌پذیری هم خودنمایی می‌کند. اگر دیگری بر من حقی دارد، من باید نسبت به آن حقّ، احساس مسئولیت کنم. همچنین اگر من نسبت به دیگری حقی دارم، او نیز باید نسبت به این حق، خود را وظیفه‌مند ببیند. در باب اهمیت رعایت حقوق برادران ایمانی همین بس که بدانیم ادای حقوق آنان معیار دین‌داری معرفی شده و ضایع ساختن آن می‌تواند نشانه‌ی ضعف ایمان به حساب آید. امام صادق (علیه‌السلام) در این باره فرمودند:
هرکه دینش را بزرگ شمارد، برادران ایمانی خویش را بزرگ می‌شمارد و هرکه دینش را کوچک شمارد، برادران ایمانی خود را کوچک می‌شمارد (3).

ب) سخنان نورانی

همواره توجه به رعایت حقوق انسان‌ها، مورد اهتمام پیشوایان دین بوده است. هشتمین پیشوای شیعیان (علیه‌السلام) نسبت به ادای حقوق برادران، اهمیت خاصی قائل شده‌اند. آن بزرگوار در احادیث متعدد بر این امر پافشاری کرده‌اند که می‌توان به نمونه‌هایی اشاره داشت.

نمونه‌ی نخست:

محمد بن ابی‌نصر اظهار می‌دارد که روزی با امام رضا (علیه‌السلام) در حال گفتگو درباره‌ی موضوعی بودیم. آن امام همام (علیه‌السلام) مرا متوجه این امر مهم کردند که خداوند بر ما نعمت‌های فراوانی ارزانی داشته است. امام در حالی که انگشت خویش را حرکت می‌دادند، فرمودند:
باید دائم از این نعمت‌ها خوشحال باشیم و حقوقی را که خداوند نعمت‌بخش بر ما واجب دانسته است، ادا کنیم (4).

نمونه‌ی دوم:

یکی از یاران خاص امام رضا (علیه‌السلام) فردی است به نام ابراهیم بن عباس. وی در حدیثی نسبتاً طولانی ویژگی‌های خُلقی و رفتاری امام را بیان می‌دارد. از این روایت ضمناً حقوق برادران دینی نیز به دست می‌آید. وی می‌گوید:
امام رضا (علیه‌السلام) را هرگز در این حالت ندیدم: به کسی کلمه‌ای جفا کنند، سخن فردی را قطع یا حاجت کسی را رد یا پای خویش را جلوی کسی دراز کنند، پیش روی کسی تکیه دهند، اهل خانه یا خادمان را ملامت کنند، آب دهان اندازند، قهقهه زنند و هرگاه برای غذا خوردن سفره بگسترانند، از همه دعوت نکنند.
حضرت رضا (علیه‌السلام) شب‌ها کم می‌خوابیدند، اکثر شب‌ها تا صبح بیدار بودند. زیاد روزه داشتند، هرگز روزه‌ی سه روز هر ماه را ترک نمی‌کردند و به آن می‌گفتند: روزه‌ی دهر. بسیار انفاق و بخشش می‌کردند، خصوصاً در شب‌های تاریک (5).

نمونه‌ی سوم:

علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) دربانی داشتند که وظیفه‌اش هماهنگی مهمانان بود. وی اظهار می‌دارد:
زمانی که ولایت‌عهدی به امام پیشنهاد شد، عده‌ای به منزل ایشان شرفیاب شدند و اظهار داشتند: ما شیعیان علی (علیه‌السلام) هستیم و مایلیم امام را ببینیم. امام فرمودند: من کار دارم، به آنها بگویید باز گردند.
آنان روز دوم به در خانه‌ی امام برگشتند و همان جمله را گفته و قصد زیارت امام را داشتند. حضرت رضا (علیه‌السلام) همان جمله را به آنها گفتند. این ماجرا تا دو ماه هر روز تکرار می‌شد و آن عده هرگز نتوانستید ایشان را زیارت کنند. بعد از دو ماه آنها اظهار داشتند ما شیعیان حضرت علی (علیه‌السلام) هستیم و اگر بعد از گذشت 6 روز دشمنانمان بفهمند نتوانسته‌ایم مولایمان را ببینیم، خوشحال می‌شوند و باعث شرمندگی ما می‌شود و ما دیگر بیش از این توان تحمل شماتت دشمنانمان را نداریم.
حضرت رضا (علیه‌السلام) به آنان اذن ورود دادند. سلام کردند اما امام جواب ندادند. قصد نشستن کردند اما ایشان به آنان امر فرمودند بایستند. آنان در این حالت اظهار داشتند: یابن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)! اینچه جفای بزرگی است که در حقّ ما روا می‌داری و این چه ذلتی است که در حقّ ما انجام می‌دهی؟ امام رضا (علیه‌السلام) این آیه را تلاوت کردند:
وَمَا أَصَابَكُم مِن مُصِیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ وَیَعْفُوا عَن كَثِیرٍ؛ و آنچه از رنج و مصائب به شما می‌رسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می‌کند (6).
سپس امام اظهار داشتند: به خدا سوگند جز به امر پروردگارم کاری نکردم. او شما را عتاب کرد. آن عده گفتند: چرا؟ امام در پاسخ فرمودند: شما ادعا می‌کنید شیعه‌ی جدّم علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) هستید در حالی که شیعه‌ی او [امام] حسن و [امام] حسین (علیه‌السلام)، سلمان، ابوذر، مقداد و عمار هستند. آنان که با هیچ‌کدام از اوامر و نواهی او مخالفت نکردند. شما در بیشتر رفتارهایتان با مرام جدّم علی (علیه‌السلام) مخالفت می‌کنید. از انجام فرائض کوتاهی می‌کنید و نسبت به حقوق یکدیگر اهتمام ندارید.
آنها اظهار داشتند: ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ما استغفار می‌کنیم از آنچه که گفتیم. هم‌اکنون می‌گوییم که ما فقط محبّ شما و مولا علی (علیه‌السلام) هستیم. امام در این حالت اظهار داشتند: آفرین به شما دوستان و برادرانم. سپس برخاستند و آنان را به سینه چسباندند.
حضرت از دربانشان پرسیدند آنان چند بار آمدند؟ وی پاسخ داد: 60 بار. سپس امام برای آنها دعا و طلب استغفار کردند و به آنها گفتند: خداوند از تمام گناهان شما گذشت. حضرت رضا (علیه‌السلام) سرانجام آنها و خانواده‌هایشان را مورد تفقّد قرار دادند و پاداش‌های فراوانی به دفعات به آنها دادند (7).

نمونه‌ی چهارم:

حضرت رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی حقوقی که بر صاحبان نعمت و ثروت است چنین فرمودند:
صَاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ عَلَیْهِ حُقُوقٌ مِنْهَا الزکاةُ فِی مَالِهِ وَ مِنْهَا الْمُواسَاةُ لِإخْوَانِهِ وَ مِنْهَا الصِلَةُ لِرَحِمِهِ وَ التَّوْسِعَةُ لِعِیَالِهِ؛ بر ثروتمندان حقوقی واجب است. از آن حقوق واجب زکات مال، برابری در مورد برادران دینی، صله رحم و گشایش برای خانواده‌اش است (8).

نمونه‌ی پنجم:

حضرت ثامن‌الحجج (علیه‌السلام) نسبت به حق همسایه حساسیت نشان داده‌اند. در حدیثی آمده است:
لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ؛ از ما نیست کسی که همسایه‌اش از شرّ و ظلمش ایمن نباشد (9).

نمونه‌ی ششم:

محمد بن ابی‌بصیر روایت کرده است که از امام رضا (علیه‌السلام) شنیدم فرمودند:
در روزگار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی از انصار بود که در حیات خانه‌اش درخت نخلی بود و این درخت مالکی داشت، هرگاه مالک می‌خواست به درختش سر بزند برای اهل خانه مزاحمت ایجاد می‌کرد. صاحب خانه محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و شکایت کرد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) صاحب نخل را خواستند و به او فرمودند: درختت را به من بده تا من به تو درختی در بهشت بدهم. آن مرد اِبا کرد و درخت خویش را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نداد.
این ماجرا به گوش فردی دیگر از انصار به نام ابا دَحدَاح رسید. او نزد مالک درخت رفت و آن درخت را از او خرید. سپس ابا دحداح نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و داستان را نقل کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به وی فرمودند: به جای آن، درختی در بهشت از آن توست (10).

نمونه هفتم:

حضرت رضا (علیه‌السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کردند:
مَا کَانَ وَ لَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ مُؤْمِنٌ إِلَّا وَ لَهُ جَارٌ یُؤْذِیهِ؛ نبوده و تا قیامت نباشد مؤمنی جز اینکه همسایه‌ای دارد که او را می‌آزارد (11).

نمونه‌ی هشتم:

امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) روایتی از جدّشان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کنند که ایشان خطاب به امیرمؤمنان (علیه‌السلام) فرمودند:
هرگاه چیزی پختی خورشت آن را زیاد کن، زیرا آن بخشی از غذاست. از آن غذا به همسایه‌ات بده و اگر نتوانستی خورشت آن را بده (12).

نمونه نهم:

فردی، از حضرت رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی حقّ مؤمنان بر یکدیگر پرسش کرد. آن حضرت این‌گونه پاسخ دادند:
حق مؤمن بر مؤمن این است: دوستی قلبی، کمک مالی، یاری و دستگیری، مواظبت از اموال او هنگام غیبتش، زیارت قبر، ظلم و جفا نکند، او را فریب ندهد، خیانت در امانتش نکند، غیبتش نکند، به او دروغ نگوید، به وی توهین نکند، با او دشمنی نورزد، وی را متهم نکند، او را اطعام و سیراب کند، وی را پوشاک دهد، هنگام نیاز، قرض را دهد، سنگ‌صبورش باشد و حاجت او را روا کند. بدانید که مؤمن به منزله‌ی ساق پا نسبت به بدن است (13).

نمونه دهم:

حضرت رضا (علیه‌السلام) سخنی بسیار زیبا و امیدبش از جدّشان رسول گرامی اسلام (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند:
خداوند در روز قیامت حساب شیعیان ما را به ما می‌سپارد. هر کس مظلمه‌ای با خدا داشته باشد، ما حکم می‌کنیم و خدا اجابت می‌کند. هر کس مظلمه‌ای با مردم داشته باشد، ما حقوق مردم را به آنان می‌بخشیم و هر کس مظلمه‌ای با ما داشته باشد، کسی از ما با گذشت‌تر نمی‌یابد (14).

ج) جلوه‌های رفتاری

از مجموع روایت‌های پیش گفته که از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شد، چنین برمی‌آید که هر یک از مسلمانان بر برادر ایمانی خود حقوق متعددی دارند. این حقوق را می‌توان به شرح ذیل دسته‌بندی کرد:
* با زبان به کسی جفا نکند؛
* سخن دیگران را قطع نکند؛
* حاجت‌های افراد نیازمند را تأمین کند؛
* جلوی کسی پای خویش را دراز نکند؛
* پیش روی دیگران تکیه ندهد؛
* اهل خانه، دوستان و همسایگان را ملامت نکند؛
* آب دهان نیندازد؛
* قهقهه‌ی مستانه سر ندهد؛
* هرگاه سفره‌ای پهن شد از دیگران دعوت کند؛
* بسیار اهل انفاق و بخشش باشد؛
* اهل رفت و آمد با خویشاوندان باشد؛
* با خانواده‌ی خویش با گشایش و گشاده‌دستی رفتار کند؛
* نگاهش به دیگران برابر باشد؛
* شرّش به همسایه نرسد؛
* اگر توانست از غذای خود به همسایه بدهد؛
* از اموال دیگران مواظبت کند؛
* بعد از مرگ دوستان، قبر آنها را زیارت کند؛
* مردم را فریب ندهد؛
* در امانتشان خیانت نکند؛
* غیبتشان را نکند؛
* به آنها دروغ نگوید؛
* به دیگران توهین نکند؛
* با دیگران دشمنی نورزد؛
* مردم را متهم نکند؛
* آنها را سیراب کند؛
* نیازمندان را بپوشاند؛
* اگر توانست به حاجت‌مندان قرض دهد؛
* سنگ صبور دردمندان باشد.
حضرت رضا (علیه‌السلام) به روایت از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند که هر یک از مؤمنان بر دیگری حقوقی دارد و همه باید آنها را ادا کنند یا او از آنان درگذرد. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حقوق مؤمنان را این‌گونه برشمردند:
* از خطای او درگذرد؛
* بر او ترحّم کند؛
* زشتی‌هایش را بپوشاند؛
* لغزش‌هایش را نادیده انگارد؛
* پوزش او را بپذیرد؛
* نگذارد از او غیبت کنند؛
* پیوسته او را پند دهد؛
* دوستی با او را تداوم بخشد؛
* وعده‌ی او را وفا کند؛
* او را در بیماری‌اش عیادت کند؛
* در تشییع جنازه‌ی او حاضر شود؛
* دعوتش را اجابت کند؛
* هدیه‌ی او را بپذیرد؛
* احسان او را به نیکی جبران کند؛
* نعمتش را سپاس گوید؛
* او را به خوبی یاری دهد؛
* ناموسش را حفظ کند؛
* نیازش را برآورده سازد؛
* در برآوردن خواسته‌هایش میانجی‌گری کند؛
* پس از عطسه، دعایش کند؛
* او را در یافتن گمشده‌اش یاری رساند؛
* سلامش را پاسخ دهد؛
* با او به نیکی سخن گوید؛
* سوگندهایش را تصدیق کند؛
* با دوستانش دوستی ورزد؛
* از ستیز با او پرهیز کند؛
* او را چه ستمکار باشد و چه ستمدیده، یاری کند؛
* او را به چنگ کسی گرفتار نسازد؛
* او را خوار نکند؛
* آنچه را برای خود دوست می‌دارد، برای او نیز دوست بدارد.
امام در پایان این حدیث، می‌فرمایند:
از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که پس از یادآوری حقوق یاد شده، فرمودند: اگر یکی از شما چیزی را از حقوق برادر ایمانی‌اش وانهد، وی حقّش را در قیامت خواهد خواست و به سود او حکم خواهد شد (15).

پی‌نوشت‌ها:

1. کلینی، الکافی، ج 2، ص 170؛ مفید، الاختصاص، ص 28؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 222.
2. صدوق، الخصال، ج 1، ص 27؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 65، ص 16.
3. طوسی، الامالی، ص 98؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 302.
4. کلینی، الکافی، ج 3، ص 502.
5. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 184؛ طبرسی، اعلام الوری، ج 2، ص 63؛ اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص 316؛ بحرانی، حلیة الابرار، ج 4، ص 362؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 7، ص 185.
6. شوری/ 30.
7. بحرانی، تفسیر برهان، ج 4، ص 604؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 65، ص 157.
8. طبرسی، مشکاة الانوار، ص 274.
9. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 24.
10. حمیری، قرب الاسناد، ص 355.
11. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 33؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 69، ص 219 و ج 100، ص 128؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 55؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 378 و ج 14، ص 29 و ج 15، ص 72.
12. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 73؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 148؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 63، ص 79.
13. مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 232.
14. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 57؛ بحرانی، تفسیر برهان، ج 4، ص 475.
15. کراجکی، کنزالفوائد، ج 1، ص 306؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 236؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 212.

منبع مقاله:
فعالی، محمدتقی؛ (1394)، سبک زندگی رضوی (1)، مشهد: انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط