اساس نظريه رنگ ها در عکاسی
نويسنده: Nanette Staph
بحث رنگ ها در عکاسی مبحث پیچیده و مفصلی است که در غالب یک مقاله نمی گنجد. ولی اصول اولیه و سرخط های این مبحث در این مقاله به خوبی بیان شده است.
شناخت رنگ ها گامي ساده و ضروري براي ترکيب بندي بهتر در عکاسي است. عکاسي مطالعه نور است و نور رنگي است! بنابر اين بهتر است که دماي رنگ ها، چرخه رنگ و کاربردهاي آن در عکس هايتان را بهتر بشناسيد.
چيزي که دانستن آن براي عکاسي که ميخواهد اين مقاله را بخواند ضروري است اين است که بداند نظريه رنگ ها در نور با رنگ هاي نقاشي متفاوت است. رنگ هاي مرسوم اصلي که نقاشان و پرينترها از آن استفاده ميکنند رنگ هاي قرمز، آبي و زرد ميباشند. در حالي که در نور رنگ هاي اصلي قرمز، آبي و سبز ميباشد. در نور با ترکيب مساوي اين رنگ ها نور سفيد بدست ميآيد، با ترکيب آبي و سبز رنگ فيروزهاي داريم و ترکيب قرمز و سبز، زرد ميشود. بنابر اين در عکاسي بنفش، فيروزهاي و زرد رنگ هاي طفيلي هستند. د راين مقاله نحوه تشکيل رنگ ها و خواص آنها به تفصيل بحث شده و به چرخه رنگي مرسوم در عکاسي اشاره شده است.
براي توضيح اين تعريف، رنگ فلز گداخته را در نظر بگيريد. وقتي يک تکه فولاد گداخته ميشود، در ابتدا رنگ آن قرمز تيره ميشود. وقتي که گرمتر شود، داراي رنگي بين آبي و سفيد ميشود. اين پديده رابطه بين دما و رنگ را نشان ميدهد. با بالاتر رفتن دما رنگ فلز گداخته به آبي مايل به بنفش تبديل شده و سرانجام اشعه ماوراء بنفش نامرئي ساطع ميکند. وقتي قطعه فلز از منبع حرارت دور شود، رنگ آن زرد، سپس نارنجي و قرمز ميشود.
مثالهايي از دماي رنگ هاي غير نور روز:
نور شمع : 1500 کلوين
لامپ نئون 40 واتي: 2680 کلوين
لامپ نئون 200 واتي: 3000 کلوين
لامپ تنگستن: 3400 کلوين
نور لامپ گزنون: 5000-4500 کلوين
نور فلاش الکترونيکي: 5500-5600 کلوين
ولي به خاطر داشته باشيد که دو منبع نور مختلف که داراي دماي رنگ مساوي هستند، لزوما داراي کيفيت بصري رنگ مشابه نيستند. دو منبع نور با رنگ مساوي نيز مي توانند داراي کيفيت به شدت متفاوتي باشند.
شرايط نور روز کمترين (K) بيشترين(K)
سايه (نور آسمان آبي) 12000 20000
سايه (نور هواي مهآلود) 7500 8400
نور خورشيد+نور آسمان صاف وسط روز 6000 6500
نور خورشيد+نور آسمان صاف صبح/عصر 5700 6200
نورخورشيد +نور آسمان مه آلود 5700 5900
فقط نور مستقيم خورشيد وسط روز متوسط 5400
فقط نور مستقيم خورشيد، عصر/صبح 4900 5600
نور خورشيد 1 ساعت قبل غروب يا بعد طلوع 3200 3400
نور خورشيد در غروب / طلوع 1900 2400
-اجسام شفاف (شيشه، آب،...) به علت اينکه اجازه ميدهند تمام اشعه نور سفيد از ميان آنان عبور کند بي رنگ ديده ميشوند.
-نور بازتابي از سطح اجسام کدر شامل رنگ آنهاست. اگر تمام طيفهاي نور سفيد توسط جسمي جذب شود، آن جسم سياه به نظر ميرسد. بر عکس، اگر تمام طيفهاي نوري توسط جسمي بازتاب شود، آن جسم سفيد ديده ميشود.
چرخه رنگ بر اساس رنگ هاي رنگين کمان تنظيم شده است: قرمز – نارنجي – زرد- سبز – آبي – بنفش. با قرار دادن اين طيفها در حول يک دايره ترکيب جدید قرمز- بنفش رنگي را نتيجه ميدهد که در رنگين کمان وجود ندارد، ولي در چرخه رنگي ما يافت ميشود. با استفاده از اين چرخه رنگ فهميدن ارتباط بين رنگ هاي مختلف آسانتر ميشود.
نقاط قوت: اين ترکيب از رنگ ها اثرات آرام بخش دارند و هنگامي که به طرحي جذاب و در عين حال بدون جسارت و تندي نياز داريم از آنها استفاده ميکنيم.
نقاط ضعف: با وجود رنگ هاي مشابه زياد در کادر ايجاد تمرکز بيننده عکس به نواحي کليدي تصوير مشکل ميشود.
نقاط قوت: با قرار دادن رنگ هاي مکمل در کنار هم، همديگر را تقويت نموده و القاي حس طراوت و اشتياق مينمايند و در کنتراست شديد با يکديگر واقع ميشوند. رنگ مکمل باعث ميشود که رنگ ديگر درخشانتر و شديدتر به نظر برسد. رنگ هاي مکمل براي ايجاد عکسهاي داراي استحکام و جنبش مفيد ميباشند.
نقاط ضعف: اين رنگ ها ممکن است تمرکز بيننده عکس را از نقاط کليدي عکس منحرف نمايند. رنگ هاي مکمل داراي طول موجهاي بسيار متفاوتي بوده و در نتيجه اگر در عکس نزديک به هم قرار گرفته باشند ممکن است باعث مشکل ديد براي بيننده شوند و اعوجاج اپتيکي ايجاد نمايند.
نقاط قوت: اين رنگ ها حس خوشحالي و لذت را القاء ميکنند. اين رنگ ها خصوصا براي سوژههاي بي نظم که نقاط زيادي از تصوير داراي اطلاعات کليدي است مناسب هستند.
نقاط ضعف: اين رنگ ها ممکن است برهم زننده تمرکز باشند.
نقاط قوت: اين رنگ ها ترکيبهاي بسيار پرمحتوا و معنوی بوده و براي القاي احساسات هنرمندانه بسيار مناسب ميباشند.
نقاط ضعف: رنگ هاي مکمل مجزا داراي طول موجهاي شديدا متفاوتي بوده و در نتيجه اگر در عکس در نزديکي هم قرار بگيرند باعث ايجاد مشکل احساس و اعوجاج اپتيکي براي بيننده شوند.
مسايل بالا بر اساس رنگ هاي نقاشي بيان شده است. ترکيب رنگ در نور، مثلا روي مانيتور کامپيوتر يا در پرينترهاي رنگي، با رنگ هاي نقاشي متفاوت است. در اين حالت رنگ مشکي از ترکيب رنگ هاي اصلي ايجاد ميشود. پروسههاي پرينت 4 رنگي و برنامههاي کامپيوتري که براي ايجاد آنها استفاده ميشود بر اساس رنگ هاي اصلي متفاوتي که شامل زرد، بنفش، فيروزهاي و سياه ميباشد کار ميکنند.
*درجه رنگ Hue: درجه رنگ در واقع مشخصه ويژه يک رنگ (نظيرقرمز، زرد و آبي) ميباشد. طول موجهاي خاص يک طيف رنگي ترکيب دقيق رنگي آن را مشخص مي کند. مثلا رنگ قرمز داراي اجزاء متفاوتي از رنگ قرمز-نارنجي است.
*اشباعSaturation : اشباع رنگ که بنام شدت رنگ نيز شناخته ميشود، به قوت يا ضعف، و پربودن يا شفافيت يک رنگ اطلاق ميشود. وقتي گفته ميشود که يک رنگ درخشان و پر است يعني داراي اشباع و شدت بالا است. بر عکس هنگامي که يک رنگ ملايم و شفاف باشد داراي اشباع کم است.
*ميزان رنگ Value: همانند اثر اشباع، در عکاسي سياه و سفيد، روشنايي متناظر با مقدار طيفها است. با اضافه کردن سفيدي يا سياهي، درجات مختلفي از روشنايي بدست ميآيد. با اضافه کردن سفيدي به يک رنگ، رنگي کمرنگ و روشن بدست ميآيد. با اضافه شدن سياه به يک رنگ يک رنگ تيرهتر و سايهاي از رنگ اوليه بدست ميآيد. اگر ميزان سياهي خيلي زياد باشد، به رنگ بدست آمده رنگ تيره گفته ميشود. عکسهاي کم نور اين رنگ ها را نشان ميدهند. از طرف ديگر، با زياد نور ديدن عکس، رنگ ها رنگ و رو رفته شده و سفيدي از حد اعتدال بيشتر ميشود.
نقاط قوت: اين رنگ ها القاء کننده گرمي و راحتي هستند.
نقاط ضعف: رنگ هاي گرم زيادي در تصوير باعث تضعيف برجستگي که بايد در تصوير وجود داشته باشد ميشود.
نقاط قوت: اين رنگ ها آرام و راحت هستند. اين رنگ ها ممکن است بصورت غير صميمي و بي تکلف و ساده ديده شوند و براي انتخاب به عنوان پس زمينه مناسب هستند.
نقاط ضعف: اين رنگ ها احساس منفعلانه داشته و ممکن است براي تصاوير گرافيکي قوي مناسب نباشند.
نور طبيعي در طي روز تغيير ميکند. نور درخشان خورشيد رنگ هايي غني، درخشان و دقيق را نشان ميدهد. تمام سوژهها با يک تراز از رنگ هاي دقيق ديده ميشوند. بخار، مه يا غبار هوا بخاطر پخش کردن نور رنگ ها را ملايمتر ميکنند. سوژهها ملايمتر و تقريبا روشنتر ديده ميشوند. همينطور در طي يک روز نيمه ابري، طيفهاي سرد نور باعث ميشود که رنگ پوست همانند رنگ چيني به نظر برسد، بنابر اين عيوب پوستي جزئي (مثل کک مک و جوش) در زير اين فيلتر طبيعي در عکس کمتر ديده ميشوند.
در طي طلوع يا غروب خورشيد، نور داراي رنگ قرمز، زرد و نارنجي است و اين رنگ ها را به سوژههاي عکس شما ميتاباند. اين رنگ هاي گرم همانطور که قبلا گفته شد احساس جذابيت و کشش بيشتري را ايجاد ميکنند.
تنگستن: اين نوع لامپ به نظر ميرسد که نور سفيد ساطع ميکند، ولي در واقع يک طيف زرد روي عکس ديده ميشود.
فلورسانت: اين نوع نور در بين نورهاي مصنوعي تغييرات بيشتري در رنگ ايجاد مينمايد. در بيشتر انواع يک طيف آبي/سبز در رنگ ايجاد نموده که نور زنندهاي در عکس ايجاد ميکند. اگر از هيچ فيلتر بهبود رنگي استفاده نشود، يک لايه سبز يا آبي در عکس ايجاد ميشود.
نور جيوه: همانند نور لامپهاي خيابان، ممکن است به نظر سفيد بيايد. ولي ممکن است تصوير آبي /سبز به نظر بيايد.
فلاش الکترونيکي: براي ايجاد نورهاي سفيد طراحي شدهاند، اما انواع مختلف آن با هم متفاوتند. براي اطمينان از اينکه هيچ رنگي روي عکس اضافه نميشود، بررسي کنيد که نور توليدي فلاش که در منوال ذکر شده 5500K باشد.
نور يکي از اجزاء اساسي عکاسي است که نبايد هيچگاه فراموش شود. اما با اطلاع از احساسي که ميخواهيد بر عکس حاکم باشد و داشتن دانش ابتدايي در مورد رنگ ها، انتخابهاي ممکن و تاثير آنها روي ترکيب بندي عکس داراي ابزاري خواهيد بود که عکس خود را به هنر تبديل نماييد.
منبع: http://www.akkasee.com
شناخت رنگ ها گامي ساده و ضروري براي ترکيب بندي بهتر در عکاسي است. عکاسي مطالعه نور است و نور رنگي است! بنابر اين بهتر است که دماي رنگ ها، چرخه رنگ و کاربردهاي آن در عکس هايتان را بهتر بشناسيد.
چيزي که دانستن آن براي عکاسي که ميخواهد اين مقاله را بخواند ضروري است اين است که بداند نظريه رنگ ها در نور با رنگ هاي نقاشي متفاوت است. رنگ هاي مرسوم اصلي که نقاشان و پرينترها از آن استفاده ميکنند رنگ هاي قرمز، آبي و زرد ميباشند. در حالي که در نور رنگ هاي اصلي قرمز، آبي و سبز ميباشد. در نور با ترکيب مساوي اين رنگ ها نور سفيد بدست ميآيد، با ترکيب آبي و سبز رنگ فيروزهاي داريم و ترکيب قرمز و سبز، زرد ميشود. بنابر اين در عکاسي بنفش، فيروزهاي و زرد رنگ هاي طفيلي هستند. د راين مقاله نحوه تشکيل رنگ ها و خواص آنها به تفصيل بحث شده و به چرخه رنگي مرسوم در عکاسي اشاره شده است.
دماي رنگ
براي توضيح اين تعريف، رنگ فلز گداخته را در نظر بگيريد. وقتي يک تکه فولاد گداخته ميشود، در ابتدا رنگ آن قرمز تيره ميشود. وقتي که گرمتر شود، داراي رنگي بين آبي و سفيد ميشود. اين پديده رابطه بين دما و رنگ را نشان ميدهد. با بالاتر رفتن دما رنگ فلز گداخته به آبي مايل به بنفش تبديل شده و سرانجام اشعه ماوراء بنفش نامرئي ساطع ميکند. وقتي قطعه فلز از منبع حرارت دور شود، رنگ آن زرد، سپس نارنجي و قرمز ميشود.
مثالهايي از دماي رنگ هاي غير نور روز:
نور شمع : 1500 کلوين
لامپ نئون 40 واتي: 2680 کلوين
لامپ نئون 200 واتي: 3000 کلوين
لامپ تنگستن: 3400 کلوين
نور لامپ گزنون: 5000-4500 کلوين
نور فلاش الکترونيکي: 5500-5600 کلوين
ولي به خاطر داشته باشيد که دو منبع نور مختلف که داراي دماي رنگ مساوي هستند، لزوما داراي کيفيت بصري رنگ مشابه نيستند. دو منبع نور با رنگ مساوي نيز مي توانند داراي کيفيت به شدت متفاوتي باشند.
نور خورشيد
شرايط نور روز کمترين (K) بيشترين(K)
سايه (نور آسمان آبي) 12000 20000
سايه (نور هواي مهآلود) 7500 8400
نور خورشيد+نور آسمان صاف وسط روز 6000 6500
نور خورشيد+نور آسمان صاف صبح/عصر 5700 6200
نورخورشيد +نور آسمان مه آلود 5700 5900
فقط نور مستقيم خورشيد وسط روز متوسط 5400
فقط نور مستقيم خورشيد، عصر/صبح 4900 5600
نور خورشيد 1 ساعت قبل غروب يا بعد طلوع 3200 3400
نور خورشيد در غروب / طلوع 1900 2400
نور جذب شده
-اجسام شفاف (شيشه، آب،...) به علت اينکه اجازه ميدهند تمام اشعه نور سفيد از ميان آنان عبور کند بي رنگ ديده ميشوند.
-نور بازتابي از سطح اجسام کدر شامل رنگ آنهاست. اگر تمام طيفهاي نور سفيد توسط جسمي جذب شود، آن جسم سياه به نظر ميرسد. بر عکس، اگر تمام طيفهاي نوري توسط جسمي بازتاب شود، آن جسم سفيد ديده ميشود.
چرخه رنگ
چرخه رنگ بر اساس رنگ هاي رنگين کمان تنظيم شده است: قرمز – نارنجي – زرد- سبز – آبي – بنفش. با قرار دادن اين طيفها در حول يک دايره ترکيب جدید قرمز- بنفش رنگي را نتيجه ميدهد که در رنگين کمان وجود ندارد، ولي در چرخه رنگي ما يافت ميشود. با استفاده از اين چرخه رنگ فهميدن ارتباط بين رنگ هاي مختلف آسانتر ميشود.
اجزاء چرخه رنگ
رنگ هاي اصلي
رنگ هاي ثانويه
رنگ هاي مرتبه سوم
طرح و اثر رنگ ها
مشابهت
نقاط قوت: اين ترکيب از رنگ ها اثرات آرام بخش دارند و هنگامي که به طرحي جذاب و در عين حال بدون جسارت و تندي نياز داريم از آنها استفاده ميکنيم.
نقاط ضعف: با وجود رنگ هاي مشابه زياد در کادر ايجاد تمرکز بيننده عکس به نواحي کليدي تصوير مشکل ميشود.
رنگ هاي متمم
نقاط قوت: با قرار دادن رنگ هاي مکمل در کنار هم، همديگر را تقويت نموده و القاي حس طراوت و اشتياق مينمايند و در کنتراست شديد با يکديگر واقع ميشوند. رنگ مکمل باعث ميشود که رنگ ديگر درخشانتر و شديدتر به نظر برسد. رنگ هاي مکمل براي ايجاد عکسهاي داراي استحکام و جنبش مفيد ميباشند.
نقاط ضعف: اين رنگ ها ممکن است تمرکز بيننده عکس را از نقاط کليدي عکس منحرف نمايند. رنگ هاي مکمل داراي طول موجهاي بسيار متفاوتي بوده و در نتيجه اگر در عکس نزديک به هم قرار گرفته باشند ممکن است باعث مشکل ديد براي بيننده شوند و اعوجاج اپتيکي ايجاد نمايند.
سه تاييها
نقاط قوت: اين رنگ ها حس خوشحالي و لذت را القاء ميکنند. اين رنگ ها خصوصا براي سوژههاي بي نظم که نقاط زيادي از تصوير داراي اطلاعات کليدي است مناسب هستند.
نقاط ضعف: اين رنگ ها ممکن است برهم زننده تمرکز باشند.
مکملهاي مجزا
نقاط قوت: اين رنگ ها ترکيبهاي بسيار پرمحتوا و معنوی بوده و براي القاي احساسات هنرمندانه بسيار مناسب ميباشند.
نقاط ضعف: رنگ هاي مکمل مجزا داراي طول موجهاي شديدا متفاوتي بوده و در نتيجه اگر در عکس در نزديکي هم قرار بگيرند باعث ايجاد مشکل احساس و اعوجاج اپتيکي براي بيننده شوند.
مسايل بالا بر اساس رنگ هاي نقاشي بيان شده است. ترکيب رنگ در نور، مثلا روي مانيتور کامپيوتر يا در پرينترهاي رنگي، با رنگ هاي نقاشي متفاوت است. در اين حالت رنگ مشکي از ترکيب رنگ هاي اصلي ايجاد ميشود. پروسههاي پرينت 4 رنگي و برنامههاي کامپيوتري که براي ايجاد آنها استفاده ميشود بر اساس رنگ هاي اصلي متفاوتي که شامل زرد، بنفش، فيروزهاي و سياه ميباشد کار ميکنند.
ابعاد رنگ
*درجه رنگ Hue: درجه رنگ در واقع مشخصه ويژه يک رنگ (نظيرقرمز، زرد و آبي) ميباشد. طول موجهاي خاص يک طيف رنگي ترکيب دقيق رنگي آن را مشخص مي کند. مثلا رنگ قرمز داراي اجزاء متفاوتي از رنگ قرمز-نارنجي است.
*اشباعSaturation : اشباع رنگ که بنام شدت رنگ نيز شناخته ميشود، به قوت يا ضعف، و پربودن يا شفافيت يک رنگ اطلاق ميشود. وقتي گفته ميشود که يک رنگ درخشان و پر است يعني داراي اشباع و شدت بالا است. بر عکس هنگامي که يک رنگ ملايم و شفاف باشد داراي اشباع کم است.
*ميزان رنگ Value: همانند اثر اشباع، در عکاسي سياه و سفيد، روشنايي متناظر با مقدار طيفها است. با اضافه کردن سفيدي يا سياهي، درجات مختلفي از روشنايي بدست ميآيد. با اضافه کردن سفيدي به يک رنگ، رنگي کمرنگ و روشن بدست ميآيد. با اضافه شدن سياه به يک رنگ يک رنگ تيرهتر و سايهاي از رنگ اوليه بدست ميآيد. اگر ميزان سياهي خيلي زياد باشد، به رنگ بدست آمده رنگ تيره گفته ميشود. عکسهاي کم نور اين رنگ ها را نشان ميدهند. از طرف ديگر، با زياد نور ديدن عکس، رنگ ها رنگ و رو رفته شده و سفيدي از حد اعتدال بيشتر ميشود.
دماي رنگ
رنگ هاي گرم
نقاط قوت: اين رنگ ها القاء کننده گرمي و راحتي هستند.
نقاط ضعف: رنگ هاي گرم زيادي در تصوير باعث تضعيف برجستگي که بايد در تصوير وجود داشته باشد ميشود.
رنگ هاي سرد
نقاط قوت: اين رنگ ها آرام و راحت هستند. اين رنگ ها ممکن است بصورت غير صميمي و بي تکلف و ساده ديده شوند و براي انتخاب به عنوان پس زمينه مناسب هستند.
نقاط ضعف: اين رنگ ها احساس منفعلانه داشته و ممکن است براي تصاوير گرافيکي قوي مناسب نباشند.
کاربردهاي عکاسي
نور طبيعي
نور طبيعي در طي روز تغيير ميکند. نور درخشان خورشيد رنگ هايي غني، درخشان و دقيق را نشان ميدهد. تمام سوژهها با يک تراز از رنگ هاي دقيق ديده ميشوند. بخار، مه يا غبار هوا بخاطر پخش کردن نور رنگ ها را ملايمتر ميکنند. سوژهها ملايمتر و تقريبا روشنتر ديده ميشوند. همينطور در طي يک روز نيمه ابري، طيفهاي سرد نور باعث ميشود که رنگ پوست همانند رنگ چيني به نظر برسد، بنابر اين عيوب پوستي جزئي (مثل کک مک و جوش) در زير اين فيلتر طبيعي در عکس کمتر ديده ميشوند.
در طي طلوع يا غروب خورشيد، نور داراي رنگ قرمز، زرد و نارنجي است و اين رنگ ها را به سوژههاي عکس شما ميتاباند. اين رنگ هاي گرم همانطور که قبلا گفته شد احساس جذابيت و کشش بيشتري را ايجاد ميکنند.
نورهاي مصنوعي
تنگستن: اين نوع لامپ به نظر ميرسد که نور سفيد ساطع ميکند، ولي در واقع يک طيف زرد روي عکس ديده ميشود.
فلورسانت: اين نوع نور در بين نورهاي مصنوعي تغييرات بيشتري در رنگ ايجاد مينمايد. در بيشتر انواع يک طيف آبي/سبز در رنگ ايجاد نموده که نور زنندهاي در عکس ايجاد ميکند. اگر از هيچ فيلتر بهبود رنگي استفاده نشود، يک لايه سبز يا آبي در عکس ايجاد ميشود.
نور جيوه: همانند نور لامپهاي خيابان، ممکن است به نظر سفيد بيايد. ولي ممکن است تصوير آبي /سبز به نظر بيايد.
فلاش الکترونيکي: براي ايجاد نورهاي سفيد طراحي شدهاند، اما انواع مختلف آن با هم متفاوتند. براي اطمينان از اينکه هيچ رنگي روي عکس اضافه نميشود، بررسي کنيد که نور توليدي فلاش که در منوال ذکر شده 5500K باشد.
نور يکي از اجزاء اساسي عکاسي است که نبايد هيچگاه فراموش شود. اما با اطلاع از احساسي که ميخواهيد بر عکس حاکم باشد و داشتن دانش ابتدايي در مورد رنگ ها، انتخابهاي ممکن و تاثير آنها روي ترکيب بندي عکس داراي ابزاري خواهيد بود که عکس خود را به هنر تبديل نماييد.
منبع: http://www.akkasee.com