آموزش جنسى در مدارس(2)

شايد يكى از مهم‏ترين تفاوت‏هاى انسان و حيوان درباب مسايل جنسى، مربوط به شرايط اخلاقى باشد كه زمان، مكان، نحوه و شرايط اعمال اين غريزه را تعيين مى‏كند. به تعبير ديگر، انسان بودن، اقتضا مى‏كند براى ارضاى اين غريزه و آموزش آن، حد و مرزهايى قايل شويم؛ يعنى رعايت آنچه امروزه با اصطلاح «اخلاق جنسى» از آن تعبير مى‏كنند. اين موضوع، ما را به شرايط انسانى نزديك‏تر مى‏كند و به عكس، فرار از محدوديت‏هاى اخلاقى يا آزادى جنسى مرز حيوانيت را به روى انسان مى‏گشايد.
پنجشنبه، 1 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آموزش جنسى در مدارس(2)
آموزش جنسى در مدارس(2)
آموزش جنسى در مدارس(2)

نويسنده:حجت ‏الاسلام غلامرضا متقى‏فر«محقق حوزه و دانشگاه»*
محدوده اخلاقى آموزش جنسى
شايد يكى از مهم‏ترين تفاوت‏هاى انسان و حيوان درباب مسايل جنسى، مربوط به شرايط اخلاقى باشد كه زمان، مكان، نحوه و شرايط اعمال اين غريزه را تعيين مى‏كند. به تعبير ديگر، انسان بودن، اقتضا مى‏كند براى ارضاى اين غريزه و آموزش آن، حد و مرزهايى قايل شويم؛ يعنى رعايت آنچه امروزه با اصطلاح «اخلاق جنسى» از آن تعبير مى‏كنند. اين موضوع، ما را به شرايط انسانى نزديك‏تر مى‏كند و به عكس، فرار از محدوديت‏هاى اخلاقى يا آزادى جنسى مرز حيوانيت را به روى انسان مى‏گشايد. اما به نظر مى‏رسد دنياى امروز، عملاً به سوى قلع و قمع ريشه‏هاى اخلاقى به پيش مى‏تازد. در عين حال، مصيبت‏بارتر از بى‏بند و بارى‏هاى اخلاقى، از جا كندن ريشه‏هاى نظرى اخلاق و به تعبير ديگر، زير سؤال بردن اصول بديهى اخلاق است كه به مراتب خطرناك‏تر از پاى بند نبودن عملى به آن است. مثلاً نويسنده كتاب هدايت برنامه به سوى آموزش جنسى در كاليفرنيا مى‏نويسد: درست يا نادرست در رفتار جنسى، مانند درست و نادرست در نام و آدرس افراد است.(11)
اين‏گونه موضع‏گيرى، كه هر چند به ظاهر نام خنثى را يدك مى‏كشد اما در واقع ضداخلاقى است و همچنين طرح غيرمستقيم بودن آموزش جنسى، كه اندكى بعد توضيح داده خواهد شد، و آموزش جامع جنسى، اثر بسيار مخربى بر كشورهاى دست‏اندركار داشته است. به عنوان مثال، يكى از دانشمندان غربى در اين زمينه مى‏گويد: «در سال 1986 مطالعه دانشگاه «هاپكينسون» نشان داد كه آموزش جامع جنسى، ميزان حاملگى را كاهش نداده است. در ساير تحقيقات نيز، همين نتيجه تكرار شد. «لو هاريس پل» در تحقيقات خود در سال 1986 به اين نتيجه رسيد كه نوجوانانى كه واحدهاى آموزش جنسى جامع، از جمله راه‏هاى جلوگيرى از حاملگى را گذرانده‏اند، بيش‏تر به مجامعت روى آورده‏اند تا كسانى كه اين واحدها را نگذرانده‏اند.»(12)
اما سؤالى كه رخ مى‏نمايد اين است كه محدوده اخلاقى چگونه و بر چه اساسى بايد تعيين شود؟ صرف نظر از مباحث تخصصى كه آيا اخلاق حقيقت بنيادين و مستقلى دارد يا ذوق و سليقه افراد آن را تعيين مى‏كند، كه در فلسفه اخلاق به آن پرداخته مى‏شود، به نظر مى‏رسد مبادى اخلاقى از فطرت و سرشت انسان، سرچشمه مى‏گيرد و بايد در تعيين قلمرو اخلاق جنسى مورد توجه باشد، ولى اين امر به كلى ناديده گرفته مى‏شود.
به هر روى، موضوع تعيين محدوده اخلاق جنسى تا چندى پيش دغدغه خاطر بسيارى كشورها از جمله كشور انگلستان بود. «يك دهه پيش، دولت بريتانيا در بخشنامه شماره 87/11 تلاش كرد مستقيما به اين سؤال پاسخ دهد كه اصولاً محدوده اخلاق جنسى كجاست. در آن بخشنامه، تصريح شده بود كه تدريس جنبه‏هاى فيزيكى رفتار جنسى، بايد در محدوده چهارچوب روشن اخلاقى قرار گيرد؛ محدوده‏اى كه در آن دانش‏آموزان به اهميت خود كنترلى، كرامت و پاس داشتن حرمت خود و ديگران توجه كنند. بايد كمك كنيم كه دانش‏آموزان‏خطرات‏جسمانى،عاطفى‏و اخلاقى ناشى از لاابالى‏گرى و روابط ناپايدار جنسى را تشخيص دهند. مدارس بايد پسران و دختران را تشويق كنند كه در امور جنسى مسئولانه عمل كنند. بايد به دانش‏آموزان كمك كرد تا منافع ازدواج پايدار و زندگى خانوادگى و مسئوليت هاى والدين را احساس كنند ... در هيچ شرايطى، نبايد در آموزش‏هاى مدرسه‏اى، از همجنس‏بازى حمايت شود، به‏گونه‏اى كه آن را يك هنجار جلوه داده يا مورد تشويق قرار دهد.
اين گونه گفتار، حاكى از دو نگرش متضاد زمان حاضر و يك دهه قبل در بريتانيا است. در سال‏هاى اخير، تلاش چندانى در جهت تعيين چارچوب اخلاقى براى آموزش جنسى صورت نگرفته است. اين امر منحصر به بريتانيا نبوده، در كانادا و امريكا نيز امر به همين منوال بوده است.»(13)
همان‏گونه كه اشاره شد، يكى از مسايل ضرورى و فورى در شرايط حاضر، تعيين محدوده اخلاق جنسى است. اما به دلايل فراوان، از جمله نحوه نگرش‏هاى سياسى، اجتماعى، دينى و سنّتى، نمى‏توان انتظار داشت كه به محدوده روشن و مورد اتفاق همگان دست يابيم. به تعبير ديگر، مشكل است بتوان دسته بندى واحدى را معرفى كرد كه مواضع موجود راجع به كيفيت چارچوب اخلاقى را مفصلاً ترسيم كند، اما ديدگاه‏هاى كنونى عبارتند از: ديدگاه محافظه‏كارانه و ليبراليستى و ديدگاه دينى و غيردينى. به عقيده محافظه‏كاران، ارزش‏هاى سنّتى بسيار محترم است و اگر بنا باشد در آن‏ها تغييرى رخ دهد، بايد با آرامى و با رأى بالاى مردم صورت گيرد.
اما ليبرال‏ها توجه زيادى به سنّت‏ها نمى‏كنند و بر آموزش جنسى در مدارس تأكيد دارند. در عين حال، به عقيده «ديويد كار»، آزادى آموزش جنسى حتى با معيار ليبرال دمكراتيك الحادى تا اين حد قابل قبول نيست. اخلاق جنسى ليبرال، براى تجويز يا ممنوع كردن اين امور، وظيفه دارد بر سنّت‏ها، زمينه‏هاى دينى و غايت رشد انسان، كه همان اخلاق با فضيلت است، تكيه كند.
سكولاريست‏ها ـ كه ممكن است محافظه كار يا ليبرال باشند ـ معتقدند كه ارزش‏هاى دينى، تناسب چندانى با جوامع مدرن امروزى ندارند و بايد كنار گذاشته شوند.
ديدگاه مذهبى ـ كه غالبا محافظه‏كارانه بوده، اما ممكن است ليبراليستى هم باشد ـ معتقد است كه گفت‏وگوى عقلانى در اين زمينه ضرورى است، اما در عين حال، عقل به تنهايى كافى نيست، بلكه بايد از كتب مقدس و علومى كه مؤمنان و رهبران آن‏ها طى سال‏ها مطالعه و تحقيق به آن دست پيدا مى‏كنند، استفاده كرد.
تا اين اواخر، در انگلستان، مطلب چندانى درباره آموزش جنسى مدارس با ديدگاه دينى نوشته نشده بود. تنها يك سلسله مطالب براى خوانندگانى كه اعتبار مواضع دينى را از قبل پذيرفته بودند، نوشته مى‏شد. اما در سال‏هاى اخير، توصيه‏هاى فراوانى از جانب مربيان آموزش جنسى، اعم از آن‏ها كه مذهب خاصى را باور دارند يا ندارند، دريافت شده است كه نگرش دينى بايد مورد توجه قرار گيرد. علاوه بر اين، گفته شده كه مذهب به صورت فزاينده‏اى تبديل به ابزار تعيين هويت افراد مى‏شود.
اولين اقدام اساسى كسانى كه به سنّت‏هاى دينى ايمان دارند، تلاش براى به توافق رسيدن بر سر منظر دينى واحد در باب آموزش جنسى بود كه حاصل آن توافق اعضاى شش مذهب بزرگ انگلستان و صدور بيانيه بود.(14) اين بيانيه، آموزش جنسى معاصر، يعنى اصول فهرست شده رايج در آموزش جنسى، را به نقد كشيده و براى آن چارچوب اخلاقى بيان مى‏كند. اين چارچوب به عفت و پاكدامنى و بكارت قبل از ازدواج و همچنين ايمان و وفادارى در محدوده ازدواج توصيه كرده و تخلف جنسى از محدوده ازدواج و فعاليت‏هاى همجنس‏بازى را منع و از مسئوليت و ارزش‏هاى والدين حمايت كرده و توصيه مى‏كند كه همگان به پدر و مادر خود احترام بگذارند، از آن‏ها اطاعت كنند و نسبت به مراقبت آن‏ها در دوران پيرى و ناتوانى احساس مسئوليت نمايند. همچنين رابطه بين زوج و زوجه را مبتنى بر احترام و عشق مى‏داند.(15)
نقد آموزش جنسى در جهان غرب
امروزه دو نوع رويكرد بنيادى نسبت به آموزش جنسى وجود دارد كه شايد بتوان گفت دغدغه اصلى در اين رويكردها فراگير شدن فساد جنسى است؛ يعنى در هر يك از اين دو رويكرد، تلاش شده مفاسد اين نحوه آموزش به حداقل كاهش يابد، اما برخى از آن‏ها هيچ توفيقى كسب نكرده‏اند. اين دو رويكرد عبارتند از: «آموزش غيرمستقيم» و «آموزش مستقيم».
رويكرد آموزش غيرمستقيم، با شعار «خودنگهدارى نه، امّا...» درصدد است دو امر را به دانش‏آموزان تفهيم كند: اول، خويشتن‏دارى تنها راه اجتناب از حاملگى، ايدز و ساير امراض مقاربتى است. دوم، اگر دانش‏آموزى از جهت‏جنسى‏فعال است و قادر به خويشتن‏دارى نيست، مى‏تواند با استفاده پيوسته و به جا از كاندوم اين خطر را كاهش دهد. اين الگوى مختلط كه هم‏اكنون نيز در بسيارى از مدارس دولتى و خصوصى رايج است، براى بسيارى از مردم تبديل به يك باور شده است. اما بررسى‏ها نشان مى‏دهد در اين الگو، مشكلات بنيادى وجود دارد. مشكل اساسى اين است كه اين الگو پيامى دوگانه ارسال مى‏كند و مضمون آن چنين است كه ارضاى جنسى را ترك كن، اما براى ارضاى آن راه نسبتا امنى وجود دارد. اين‏گونه آموزش در واقع آموزش غيرمستقيم جنسى است كه تأثير منفى آن كم‏تر از آموزش مستقيم نيست. تأكيد اين‏گونه آموزش نيز، بر خود تصميم‏گيرى است، نه بر تصميم شايسته گرفتن. بنابراين، آموزش غيرمستقيم از جهت اخلاقى و بهداشت عمومى قابل توجيه نيست.
اما رويكرد آموزش مستقيم به معناى كمك به جوانان براى رسيدن به امنيت، سعادت و منش است. هدف اين رويكرد، آموزش عفت است. اين رويكرد سه امر را توصيه مى‏كند: 1ـ خويشتن‏دارى جنسى تنها راه سلامت بهداشتى بوده و از نظر اخلاقى گزينه‏اى مسئولانه براى جوانان مجرّد است. 2ـ بر خلاف آنچه در بالا بيان شد، كاندوم نمى‏تواند ارضاى جنسى قبل از ازدواج را تبديل به ارضايى مسئولانه كند، زيرا نمى‏تواند سلامت جسمانى آدمى و سلامت عاطفى و اخلاقى او را تأمين كند. 3ـ تنها راه درست سلامت جنسى، ارضاى آن از طريق برگزيدن همسر و شريك زندگى است؛ كسى كه فقط با شما رابطه جنسى داشته باشد. اگر از مجامعت قبل از ازدواج پرهيز كنيد، شانس زيادترى براى سلامت و توانايى فرزنددارشدن خواهيد داشت. هر چند اين ديدگاه با ديدگاه دينى بسيار نزديك است، اما بزرگ‏ترين مشكل آن اين است كه اين سؤال مهم را بدون پاسخ گذارده است كه براى جوانانى كه قادر به خويشتن‏دارى نيستند، چه چاره‏اى بايد انديشيد؟
براى اصلاح جامعه‏اى كه لذت بخشى براى او تبديل به فلسفه زندگى شده و تمام رسانه‏هاى گروهى و تبليغات تجارى با آن همراه شده است، راهكارهايى وراى تغيير آموزش‏هاى جنسى رسمى نياز است.
ضرورت آموزش جنسى
به نظر مى‏رسد ضرورت‏هاى زمان، لزوم اطلاع‏رسانى صحيح و جلوگيرى از اطلاعات انحرافى و ده‏ها دليل ديگر، ضرورت طراحى يك برنامه درسى مناسب را توجيه مى‏كند. برخى از اين دلايل به شرح زير است:
الف) در دوران پيش دبستانى: هر كه با كودكان سر و كار داشته باشد، مى‏داند كودك اصولاً كنجكاو و پيوسته درصدد طرح سؤال است. يكى از سؤال‏هايى كه معمولاً كودكان در سنين پايين مى‏پرسند، درباره نحوه پيدايش و تولدشان است. به طور طبيعى، كودك در پى يافتن پاسخ‏هاى سؤالاتش است. چنين نيست كه با پاسخ ندادن، از كنجكاوى او كاسته شود. او سؤالش را آن قدر تكرار خواهد كرد تا پاسخى بشنود.
ب) كودكان بسته به شرايط محيطى، با پديده هايى روبه‏رو مى‏شوند كه برايشان سؤال برانگيز است و مى‏خواهند جواب سؤالهايشان را بدانند.
ج) هر يك از دختران و پسران در دوران بلوغ، با تغييراتى اساسى در وضعيت جسمانى و روانى خود روبه‏رو مى‏شوند. آيا براى آنان سؤال برانگيز نيست كه چرا و چگونه اين اتفاقات مى‏افتد؟ چه كسى بايد به اين سؤالات پاسخ دهد؟ آيا نوجوان حق ندارد پاسخ سؤالات مربوط به خود را بداند؟ اگر نياز به دانستن ضرورى نبود، مطابق حكمت الهى اصلاً سؤالى به ذهن كسى نمى‏رسيد.
د) مواردى ديده شده كه دختران نسبت به پسران و به عكس، نگرش نادرستى دارند. گاهى آن‏ها را موجوداتى فرشته صفت و گاهى در زمره ديوان و ددان مى‏دانند. به راستى، آيا لازم نيست اين نگرش‏ها تعديل شود و درك درست آن ها از يكديگر به دست آيد تا هر يك بداند در جامعه، محيط كار و زندگى آينده با چه كسى مواجه است. عاملى كه مى‏تواند بسيارى از ناسازگارى‏ها را ايجاد كند، طلاق‏ها و كج خلقى‏هاى زيادى به وجود آورد و خانواده‏ها را تباه كند و يا موجب سعادت و خوشبختى خانواده‏ها شود. آيا لازم نيست براى ايجاد خانواده و جامعه سالم، تلاش شود؟
ه) آيا گرايش پسران و دختران در دوران بلوغ به عشق‏هاى افراطى و سقوط در دره‏هاى خطرناك بى‏عفتى، اقتضا نمى‏كند كه پيش از واقعه با آگاهى دادن چاره‏انديشى كنيم؟ چه كسى به اين سؤالات دختران و پسران پاسخ مى‏دهد؛ آيا عاشقى جرم است؟ آيا دوستى بين پسر و دختر گناه است؟ اگر عاشق باشم چه بايد بكنم؟ و ... اگر مديرى بپندارد كه با اجبار و تحميل، مى‏توان از طرح و بروز آنها جلوگيرى كرد، سخت در اشتباه است. اين مبارزه، افراد را در انديشه خود پايدارتر خواهد كرد.
به راستى از چه راهى جز آموزش مى‏توان خطرات خود ارضايى يا همجنس‏بازى را به دختران و پسران يادآور شد و راه‏هاى خويشتن‏دارى و تأخير تا وقت مناسب را به آن‏ها آموخت؟
و) بعضا ديده مى‏شود دختر و پسرى پس از ازدواج فهميده‏اند كه ازدواج آن‏ها به لحاظ پزشكى،قانونى يا شرعى نادرست بوده و نبايد با يكديگر ازدواج مى‏كرده‏اند. به راستى،اگر نهاد تعليم و تربيت، پاسخ‏گوى اين مسايل نباشد، كدام نهاد بايد به آنها پاسخ دهد؟
آموزش و پرورش با طراحى و اجراى برنامه درسى مناسب مى‏تواند كمك زيادى به كاهش اين مشكلات نمايد، ولى بايد از هرگونه افراط يا تفريط در طرح چنين مباحثى، خوددارى شود. از اين‏رو، توصيه مى‏شود مربيان و معلمانى كه اين‏مباحث رامطرح مى‏كنند، اولاً خود آموزش ديده و ثانيا، متعهد و دلسوز باشند.
ز) علاوه بر موارد مزبور، اين موضوع در سطح بين‏المللى نيز مطرح است و طبيعتا ديدگاه دينى مى‏تواند در اين جهت پاسخ مناسبى ارايه دهد. با رعايت دقت و احتياط و روشن‏بينى در برنامه‏ريزى و توجه جدّى به عفت عمومى، حفظ متانت و حيا مى‏توان طرحى ارايه داد كه پاسخگوى نيازهاى جامعه امروز باشد؛ طرحى كه با مشاركت گروهى از روان‏شناسان، جامعه‏شناسان، فقهاى آگاه به شرايط زمان و افراد مجرّبى كه ساليان دراز عمر خود را در راه تعليم و تربيت صرف كرده‏اند، تهيه شده باشد. از اين طريق است كه مى‏توان محتوا و همچنين شيوه‏هاى مناسب براى آموزش آن را بررسى كرد.
اكنون كه دنيا به دهكده‏اى كوچك تبديل شده، سزاوار است از واقعياتى كه در ساير كشورها مى‏گذرد و ما از نزديك شاهد آن هستيم عبرت بگيريم و از حوادث تلخ و غمبار آينده، كه در صورت سهل‏انگارى حتما رخ خواهد داد، جلوگيرى كنيم.
ح) عطش رو به افزايش نوجوانان و جوانان نسبت به كسب اطلاعات جنسى، بلوغ و مسايل مربوط به آن.
ط) افزايش محرك‏هاى جنسى ناشى از محيط، تغذيه و بلوغ زودرس.
ديدگاه سوم
ديدگاه سوم، ديدگاه اسلام نسبت به آموزش جنسى است كه با توجه به منابع اسلامى مورد بررسى قرار مى‏گيرد. ضمن اين كه به دليل اشتراك و وحدت نظر مكاتب وحيانى در مسايل اساسى، آنچه را در باب نظر اسلام بيان مى‏شود، تا حدودى مى‏توان به ساير مكاتب وحيانى نيز نسبت داد؛ هر چند نمى‏توان گفت تمام نظرات آن‏ها در اين زمينه با اسلام كاملاً منطبق است. به عنوان مثال، «آنتونى كلارك»، كه آموزش جنسى را با ديدگاه كاتوليك رومى مى‏نگرد، معتقد است آموزش جنسى در مذهب كاتوليك با برترين آرمان‏ها و مبتنى بر تعاليم كليسا در اين‏باره محقق مى‏شود كه انسان حقيقى كيست؟ به عقيده او، آموزش جنسى را نبايد از آموزش اخلاقى جدا دانست، بلكه بايدآن‏را بخشى از آموزش اخلاقى پنداشت.
قرآن كريم نيز به عنوان كتاب هدايت،تربيت وآموزش، برخى موضوعات مربوط به مسايل جنسى را با صراحت يا كنايه بيان كرده است. تعابيرى از قبيل: «اُحِلّ لكم ليلةَ الصّيامِ الرفثُ اِلى نسائِكم»(16)، «خَلقَ لَكم مِن اَنفسِكم اَزواجا لتسكُنوا اِليها»(17)، «و كواعبَ اَترابا»(18) و صدها آيه ديگر از اين قبيل، گواه روشن اين مدعاست.
يكى از انديشمندان تعليم و تربيت اسلامى، طى مقاله‏اى در فصلنامه «تعليم و تربيت» مى‏گويد: «خداى متعال در قرآن فرموده هر چيزى جفت آفريده شده و زن به عنوان همسر يا دوست مرد از گل او سرشته شده است. به همين دليل، اين دو جنس به صورت ذاتى به يكديگر علاقه دارند.»
بى‏ترديد، خداى حكيم در هنگام خلقت هر موجود، ابزار مورد نياز براى زندگى و كمال را به صورت فطرى، در آن به وديعت نهاده است؛ مثلاً، در آدمى احساس نياز ايجاد كرده و راه‏هاى تأمين آن نيازها را نيز تعيين كرده است: «رَبّنا الّذي اَعطى كُلَّ شيءٍ خَلقه ثُمَّ هدى؛ پروردگار ما كسى است كه همه موجودات را نعمت وجود بخشيد و سپس به راه كمال هدايت كرد.»(19)
در تعاليم اسلام غريزه جنسى و اهميت آن به عنوان يك حقيقت مسلّم پذيرفته شده و براى ارضاى آن، راه‏هايى پيشنهاد شده است. اصلاً حكيمانه نيست كه خداى متعال نيازى را در آدمى ايجاد كند، اما راه‏هاى اشباع آن را ببندد.
نگرش اسلام به غريزه جنسى
پذيرش اصل غريزه جنسى
غريزه جنسى به عنوان يك واقعيت پذيرفته شده و برخى كاركردهاى آن عبارتند از:
الف) بقاى نسل بشر: «وَاللّهُ جَعلَ لكم مِن اَنفسِكم اَزواجا و جَعلَ لكُم مِن اَزْواجِكُمْ بَنينَ و حفدةً؛ خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى آفريد و از راه همسرانتان، فرزندان و نوادگانى براى شما خلق نمود.»(20)
ب) تأمين آرامش: «هو الّذي خَلقَ لكم مِن اَنفسِكم اَزواجا لتَسكُنوا اِليها؛ خداى شما كسى است كه از خود شما برايتان همسرانى آفريد، تادر كنار آنان بياراميد.»(21)
ج) حفظ عفت: «مَن اَحبَّ اَن يَلقىَ اللّهَ طاهرا مطهّرا فليتعفّف بزوجةٍ؛ كسى كه دوست دارد پاك و طاهر به لقاى الهى نايل گردد، بايد با انتخاب همسر، موجبات عفت و پاكى خود را فراهم آورد.»(22)
نحوه ارضاى غريزه جنسى
الف) توصيه به ازدواج و مذمّت شيوه‏هاى رهبانى و انتخاب عزوبت:
نقل شده است كه روزى رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله احوال قيامت را براى مردم توصيف نمودند. پس از آن، دو نفر از مسلمانان به منزل «عثمان بن مظعون» آمدند و با يك ديگر قرار گذاشتند روزها روزه بگيرند و شب‏ها عبادت كنند، در بستر نخوابند، گوشت نخورند، با زنان نزديكى نكنند، عطر استعمال ننمايند و ... . وقتى اين خبر به رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رسيد، فرمودند: من به چنين روشى مأمور نيستم. آنگاه فرمودند: نفس شما به گردن شما حق دارد ... من، هم عبادت مى‏كنم، هم مى‏خوابم، هم افطار مى‏كنم، گوشت و چربى مى‏خورم و سراغ زنان مى‏روم. هر كس از سنّت من اعراض كند از من نيست،(23)... ترك مراوده با همسر در دين من نيست. ايشان در روايت ديگرى مى‏فرمايند: «بدترين شما عزب‏هاى شما و پست‏ترين مردگان شما نيز عزب‏هايند.»(24)
ب) ارضاى جنسى از طريق ازدواج و انتخاب همسر.
تعيين وظيفه براى والدين
الف) توجه دادن والدين به اين‏كه تا اطمينان به خواب بودن فرزندان ندارند، از هر اقدام جنسى امتناع كنند.
ب) جلوگيرى از بلوغ زودرس اطفال. براى اين منظور، مى‏توان اقداماتى از قبيل جدا كردن بستر فرزندان: «فَرّقوا بينَ اولادِكم فِى المضاجعِ اذا بلغوا عشرا؛ وقتى فرزندان شما ده ساله شدند، بستر خواب آن‏ها را از يكديگر جدا كنيد»، كسب اجازه هنگام ورود به اتاق خواب والدين، حرمت بوسيدن كودك مميّز توسط نامحرم و... را انجام داد.
خويشتن‏دارى
در اين راستا استفاده از شيوه‏هاى مهاركننده فردى مثل پوشيدن چشم از نامحرم، تضعيف قوّه باه از طريق روزه گرفتن، در اختيار گرفتن انديشه و قدرت خيال توصيه مى‏شود. حضرت عيسى عليه‏السلام به حواريون فرمودند: «حضرت موسى عليه‏السلام شما را از زنا نهى كرده است، ولى من مى‏گويم فكر آن را هم به دل راه ندهيد؛ زيرا كسى كه انديشه آن را در دل بپروراند، مانند كسى است كه در خانه نقش و نگار شده آتش بيفروزد؛ اگر آتش خانه را نسوزاند، نقش و نگار آن را از بين مى‏برد.»(25)
مهار اجتماعى
براى تحقق اين امر اجراى راهكارهاى ذيل توصيه مى‏شود:
الف) استفاده از شيوه‏هاى مهار اجتماعى همانند امر به معروف و نهى از منكر.
ب) سالم نگه داشتن جامعه از عوامل محرّك جنسى.
حدّ و تعزير
تعيين مجازات حد و تعزير براى اعمال‏جنسى‏كه‏از راه غيرشرعى محقَّق مى‏شود.
ذكر اين نكته ضرورى است كه حكومت اسلامى وظيفه دارد براى سالم سازى محيط اجتماعى، زمينه‏هاى ازدواج جوانان را همراه با ايجاد اشتغال و درآمد براى آنان مهيا نمايد.
به اين ترتيب، درباب تبيين نظر اسلام درباره آموزش جنسى، مى‏توان گفت، اسلام، فى‏الجمله با آموزش جنسى موافق است و حتى آن را لازم مى‏داند و توصيه مى‏كند، والدين در موقعى كه با يكديگر خلوت مى‏كنند، ملاحظات اخلاقى را رعايت كنند و همواره به فرزندان خود استيذان (اجازه گرفتن هنگام ورود به اطاق خواب والدين)، مسايل احتلام، حيض، بلوغ، جداخوابى، حرمت بوسيدن كودكان مميّز توسط نامحرم و مانند آن را بياموزند.
محتواى پيشنهادى درس آموزش جنسى
در باب تعيين محتوا، دو سؤال مهم مطرح است: نخست آن كه محتواى مناسب با اين موضوع كدام است و دوم آن كه نحوه ارايه آن چگونه بايد باشد؟
يكى از مسايل بحث‏انگيز در ميان برنامه‏ريزان آموزشى غرب، اين بوده است كه پس از پذيرش اصل آموزش جنسى، محتواى آن را چگونه بايد تعيين كرد. به عنوان مثال، در سال 1992، انجمن برنامه‏ريزى خانواده با همكارى مسئولان آموزش بهداشت، نشستى ترتيب داد و از 24 مربى آموزش جنسى از اديان متفاوت دعوت به عمل آورد و تلاش كرد مسايل جنسى را بررسى نمايد. در آن جلسه، اين نتيجه حاصل شد كه اين مطالب تحت عنوان «آموزش جنسى» مطرح شود: احترام گذاشتن به يكديگر، پذيرش تفاوت‏ها، دين و تحولات اجتماعى، تساوى حقوق زن و مرد، رابطه و ازدواج، همجنس‏بازى، مجامعت و ناتوانى جنسى و عزوبت. در ضمن اين بيانيه، حقوقى نيز براى دانش‏آموزان در نظر گرفته شد. از جمله در آن آمده بود كه يكى از حقوق شاگردان بر مربيان آموزش جنسى، اين است كه اطلاعات كامل، دقيق و عينى درباره رشد و توليد مثل، تحت عناوين رسش، والدين، جلوگيرى از باردارى، نگه‏دارى كودك و مسئوليت پدران و مادران به دانش‏آموزان ارايه كنند.(26) البته به درستى روشن نيست كه برنامه درسى بالا، براى كدام گروه سنّى و تحصيلى توصيه شده است. آنچه در زير مى‏آيد محتواى درسى پيشنهادى است كه تلاش شده منطبق با نيازهاى اجتماعى و مبانى دينى باشد.
نخست، لازم است دو نكته يادآورى شود:
1 ـ براى ارايه طرح نهايى، بايد از ديدگاه جمعى از صاحب‏نظران در زمينه‏هاى علوم تربيتى، روان‏شناسى، جامعه‏شناسى، فقه و تعليم و تربيت استفاده كرد.
2 ـ طبيعى است كه براى ارايه اين طرح، بايد متغيرهايى از قبيل جنسيت، سن، محيط زندگى (محل و منطقه سكونت)، مقطع تحصيلى و مانند آن مورد توجه باشد. مربيان و برنامه‏ريزان هر شهر يا استان، بايد با توجه به عوامل مزبور و شرايط محيطى و جغرافيايى، سرعت يا كندى بلوغ و ميزان وجود محرّك‏هاى جنسى، برنامه آموزشى جداگانه‏اى متناسب با شرايط منطقه ارايه نمايند. بنابراين، آنچه در اين‏جا بيان مى‏شود، عام و كلى است.
معيارهاى پيشنهادى براى درس آموزش جنسى:
الف) توجه به تلقى هر يك از دو جنس نسبت به يكديگر و تلاش در جهت تعديل اين تلقى.
از آن‏جا كه دختر و پسر دو عضو از يك پيكرند، نحوه تلقى آنها از يكديگر تأثير مهمى در نحوه رابطه آن‏ها دارد، انتظارات آن‏ها از يكديگر را متعادل و متناسب مى‏نمايد و دور نماى زندگى آينده را براى هر يك روشن و ازدواج را تسهيل مى‏كند.
ب) تعديل احساس دگرخواهى و عشق افراطى.
مطابق تجربه‏هاى جوانى و بيان روان‏شناسان، نوجوانان دختر و پسر در ايامى از عمر خود، به‏ويژه‏دوران بلوغ، به عشقى افراطى گرفتار مى‏شوند؛ به اين معنا كه با صرف نظر از اين‏كه طرف مقابل او چه كسى است، نسبت به او عميقا عشق مى‏ورزدوبه‏مصداق ضرب المثل «عشق، آدمى را كر و كور مى‏كند»، تمام بدى‏هاى او را خوبى و زيبايى مى‏پندارد و از ديدن يا شنيدن حقايق ناخوشايند درباره معشوق طفره مى‏رود.اگراين‏عشق‏افراطى‏تعديل‏نشود،سرانجام آن روشن نيست. مربيان مجرّب ضمن اين درس، به دانش‏آموز مى‏آموزند كه چگونه مسير اين محبت را تعيين نمايد و در جهت متعادل كردن و ارضاى صحيح آن تلاش كند.
ج) بيان حالات روانى. عشق و خشم، توقع و انتظارات، توانايى‏ها و كاستى‏ها و خلاصه مجموعه ويژگى‏هاى يك جنس براى جنس ديگر، بايد تبيين شود.
د) تبيين تغييرات و تحولات جسمى ـ روانى دوران بلوغ. تغيير در غده‏هاى جنسى، گونادها، تغيير در حالات روانى، احتلام در پسران و قاعدگى در دختران و عوارض هر يك و آگاهانيدن آن‏ها از قاعدگى و احتلام و مانند آن بايد بيان شود.
ه) آموزش وظايف شرعى و بهداشتى دختران در حين قاعدگى، كه در دو بخش وظايف دختران پيش از ازدواج و وظايف آنان پس از ازدواج قابل بحث است.
و) تبيين صحيح خودارضايى و خطرهاى آن، خويشتن‏دارى و تأخير ارضا تا زمان مناسب؛
ز) پرهيز از تهييج و تحريك غريزه جنسى در انديشه، ذهن يا از طريق چشم و گوش و نظر بازى و مانند آن؛
ح) تبيين شيوه‏هاى صحيح همسرگزينى، ويژگى‏هاى همسر مطلوب و نحوه شناختن او؛
ط) تبيين مسئوليت هر يك از زن و شوهر نسبت به يكديگر، تلاش در جهت تربيت كودك به صورت مشترك، حق آن‏ها نسبت به يكديگر، و حق فرزندان بر والدين؛
ى) تشريح راه‏هاى جلوگيرى از حاملگى ناخواسته، توجه به فاصله‏هاى لازم بين تولد كودكان، و تنظيم خانواده متناسب با سن و مقتضيات فراگير؛
ك) بيان مراحل تبديل نطفه به جنين، نحوه انتخاب تخمك توسط اسپرم، نحوه تغذيه كودك در دوران جنينى، تأثير رفتارهاى مادر بر جنين و همچنين تأثير غذا و حالات روانى مادر بر او؛
ل) تبيين قبح همجنس‏بازى، امراض مقاربتى هم‏چون سفليس، سوزاك، ايدز و راه‏هاى مقابله با آن‏ها؛
م) هشدار به دختران از اغفال و دستبرد گوهر عفت و يادآورى خطر روابط ممنوع؛
ن) تشريح شرايط زمانى و مكانى مقاربت، مقاربت در ايام حيض و كفّاره آن؛
س) بيان عواقب سقط جنين و كفّاره آن؛
ع) تبيين مسايل مربوط به تجاوز به عنف، زناى محصنه و... .
بايد توجه داشت كه نظر به فراوانى عناصر دخيل و متغيرهاى فراوان در تعيين محتواى آموزشى براى هر مقطع، جنس و گروه سنّى خاص و لزوم دقت در آن، لازم است در اولين گام، طرح آموزشى از متخصصان علوم تربيتى، روان‏شناسى، جامعه‏شناسى و مربيان كارآزموده و مجرّب استفاده كرد.
در پايان تذكر دو نكته ضرورى به نظر مى‏رسد:
1 - لزومى ندارد اين محتوا به صورت كتاب يا جزوه‏اى مستقل تهيه شود، بلكه مى‏توان آن در ميان مباحث ساير كتاب‏هاى درسى توزيع كرد؛ به گونه‏اى كه هيچ حساسيتى را در پى نداشته باشد.
2 - طرح آموزش جنسى دست كم در سه مرحله قابل اجرا است: 1ـ در سطح خانواده‏هاى دانش‏آموزان و توجيه اعضاى خانواده و اولياء؛ 2ـ در سطح مربيان جهت پى‏بردن به ضرورت كار و عدم مقاومت در برابر آن 3ـ در سطح دانش‏آموزان.

پی نوشتها:
* آقاى غلامرضا متفى فر داراى دانشنامه كارشناسى ارشد تعليم و تربيت و عضو هيئت علمى مؤسسه امام خمينى(ره) بوده كه در حال حاضر محقق حوزه و دانشگاه است. ايشان صاحب تأليفات و تحقيقاتى در زمينه تعليم و تربيت است كه از آن جمله مشاركت در تأليف كتاب «فلسفه تعليم و تربيت» و «تربيت عاطفى» را مى‏توان نام برد.
11. Lickona Thomas - Values Education contomporary approaches (cours pak): where Sex education went wrong. department of culture and Values in education - 1993. Nov.
12. Ibid.
13. Ibid. p.9
14. آكادمى اسلامى، 1991، ص8 .
15. آكادمى اسلامى، 1991، ص8 .
16. بقره/187.
17. روم/21.
18. نبأ/33.
19. طه/5.
20. نحل/72.
21. روم/21.
22. مستدرك الوسائل، ج14، ص149.
23. محمد بن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج5، ص494.
24. محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج103، ص340.
25. شيخ حُرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج14، ص340.
26. Ibid, P. 9.

فهرست منابع
الف) منابع فارسى و عربى
1 - شيخ حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 14.
2 ـ قاسمى، حميد، اخلاق جنسى از ديدگاه اسلام، چاپ سازمان تبليغات اسلامىتهران، 1373.
3 ـ كوچتكف و. د. و ديگران، روان‏شناسى و تربيت جنسى كودكان و نوجوانان، ترجمهمحمد تقى‏زاده، تهران، بنياد، 1369.
4 - متقى‏فر، غلامرضا، تفاوت‏هاى جسمانى و روان شناختى دختران و پسران دراسلام و روان‏شناسى، پايان نامه كارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى و پژوهشىامام خمينى؛ 1377.
5 - محمدبن كلينى، يعقوب، اصول كافى، ج 5.
6 - مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 103.
7 ـ مطهرى، مرتضى، آشنايى با قرآن، تهران، صدرا، 1369، ج4.
8 ـ اخلاق جنسى در اسلام و جهان غرب، تهران، صدرا، 1370.
9 ـ مسأله حجاب، تهران، صدرا.
10 ـ نورى، محمدبن حسين، مستدرك الوسائل، ج 14.
11 ـ نشريه پگاه حوزه، پيش شماره يك. ارديبهشت 1379.
ب) منابع لاتين
1 - Ibid.
2 - Lickona Thoma. values education contemporay approaches. (cours pack) nam ofreading: where sex education went wrong. department of culture and values ineducation. 1993 Nov.
3 - Muslim education quarterly, winter issue, v.15,n.2 (1992).


منبع: فصلنامه تخصصی تربیت اسلامی




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط