استان گلستان در یک نگاه
منبع : راسخون
اين سرزمين تا قرن هفتم موسوم به ايالات گرگان بوده و از قرن هفتم تا چهاردهم ايالت استرآباد ناميده شد. سابقه تمدن در آن با توجه به كاوشهاي باستان شناسي به حدود هفت هزار سال قبل بر ميگردد و در حقيقت يكي از قديميترين ايالتهاي و مركز عمده تمدن نشين از آريائيها در شمال ايران بوده است.
استان گلستان بزرگترين و آبادترين سرزمين در شمال ايران در سدههاي اوليه اسلامي و قبل از آن بوده است. اين سرزمين تا قرن هفتم موسوم به ايالات گرگان بوده و از قرن هفتم تا چهاردهم ايالت استرآباد ناميده شد. سابقه تمدن در آن با توجه به كاوشهاي باستان شناسي به حدود هفت هزار سال قبل بر ميگردد و در حقيقت يكي از قديميترين ايالتهاي و مركز عمده تمدن نشين از آريائيها در شمال ايران بوده است. در گذشته وسعت آن به تنهايي بيش از وسعت ايالت طبرستان ، مازندارن كنوني و گيلان بوده و با سر زمينهاي وسيعي چون سغد و خوارزم برابري ميكرد. اين استان از زمان هخامنشيان به بعد به صورت يك ايالت ايران بوده است. زمان سامانيان به همراه چندين ايالت ديگر در مجموعه سرزمينهاي خراسان ايران قرار داشت. با ورود اسلام و در سدههاي اوليه آن بهخصوص دوران طلايي اسلام و بعد از آن گرگان نقش مهمي در شكوفايي فرهنگ تمدن اسلامي و ايراني داشته است. به طوري كه دانشمندان و شاعران بزرگي چون عبدالقاهر جرجاني مؤلف اسرار البلاغه و دلايل العجاز و سيد اسماعيل جرجاني مؤلف ذخيره خوارزمشاهي اولين و بزرگترين دايره المعارف پزشكي به زبان فارسي، فخرالدين اسعد گرگاني سراينده ويس و رامين و ميرداماد مؤلف قبستات و صراط المستقيم و مير فندرسكي و ... از اين ديار بودهاند.
مساحت استان گلستان بالغ بر 7/20437 كيلومتر مربع (3/1 درصد از كل مساحت كشور) است. بخش بيشتر استان گلستان آب و هواي معتدل خزري (مديترانه اي) دارد ولي جلگه گرگان به لحاظ مجاورت با صحراي تركمنستان، دوري از دريا و كاهش ارتفاعات، آب و هواي نيمه بياباني و گرم دارد.
جنگلهاي مرطوب دامنه هاي شمالي البرز در مشرق به جنگلهاي مينودشت و گلستان ميرسد. قله چالويي شاه کوه از مهمترين قله هاي استان گلستان است كه ارتفاع آن 3750 متر ميباشد. مراتع عمده قشلاقي استان در جلگه گرگان است كه بين رودخانه گرگان و مركز تركمنستان قرار دارند. در اقتصاد استان كشاورزي به ويژه دامداري نقش اساسي دارد. صنايع عمده وابسته به كشاورزي و جنگل و صنايع دستي است.
استان سرسبز گلستان در شمال ايران با وجود مواهب طبيعي بسيار و آثار تاريخي فراوان يكي از مناطق مستعد كشور در جذب گردشگر است.
تركيب قومي، زباني و مذهبي:
با وجود تنوع قوميتي، زباني و مذهبي در استان، مردم اين خطه با صلح و صفا به زندگي خود ادامه ميدهند و نقطه اشتراك آنها دين اسلام و فرهنگ ايراني بوده و حلقه اتصال بين آنها زبان فارسي و منافع جمعي و مشتركشان در بهروزي از اين سرزمين حاصلخيز ميباشد.
زبانهاي رايج در اين استان عبارتند از ترکمني، فارسي، مازندراني و بلوچي. اکثريت جمعيت اين استان را ترکمن ها تشکيل ميدهند. فارسي زبانها در مرکز استان سکونت دارند. مازندرانيها در روستاهاي نيمه غربي استان و ترکمن زبانان در بخش شرقي، مرکزي و شمالي استان و همچنين در گرگان (مرکز استان) استان سکونت دارند.
سوغاتيهاي استان گلستان:
پيشينه تاريخي مردم گلستان
نام اين سرزمين در سنگنوشتههاي هخامنشي، از جمله سنگنوشتهي داريوش در بيستون، به صورت ورگانه و در نوشتههاي پهلوي به صورت گوركان آمده است. تاريخنگاران يوناني از آن با نام هيركاني ياد كردهاند. پدر داريوش هخامنشي زماني فرمانرواي اين منطقه بوده است. اسبسواران گرگاني همواره مورد توجه هخامنشيها بودند و داريوش برخي از گرگانيهاي دلاور را در سپاه جاويدان وارد كرد. ميگويند شهر باستاني استرآباد را خشايارشاه به يادبود زن يهودي خود، كه او را استر(ستاره) نام نهاده بود، ساخت.
پس از برآمدن اسلام، اين منطقه به سال 35 قمري خراجگزار عربهاي مسلمان شد. در روزگار سليمان بن عبدالملك ، يزيد بن مهلب ولايت گرگان را به سال 98 قمري فتح كرد و شهر جرجان را كنار رود گرگان بنا كرد كه از آن پس كرسي ولايت جرجان شد. اين شهر در سدهي 3 و 4 هجري بسيار آباد شد و در روزگار فرمانرواييهاي مستقل ايرانيان به زير فرمان ساسانيان درآمد. سپس گاهي در دست آل بويه و گاهي سامانيان بود تا اين كه آلزيار بر آنجا دست يافتند و به آبادي آن كوشيدند (توجه داشته باشيد شهر جرجان در يورش مغولها ويران شد و شهر كنوني گرگان، كه زماني استرآباد ناميده ميشد، با شهر جرجان ارتباطي ندارد و شهري نوبنياد به شمار ميآيد.)
خاندان آلزيار شناخته شدهترين فرمانروايان اين منطقه هستند كه از آغاز سدهي چهارم(316 قمري) تا ميانهي سدهي پنجم(435 يا 441 قمري) در منطقهي گرگان، طبرستان و گيلان فرمانروايي كردند و گاهي تا ري، اصفهان، همدان و دينور را نيز در فرمان خود داشتند. مرداويج ، بنيانگذار اين دودمان، ريشهي خود را به شاهان گذشتهي ايران ميرساند و در سر داشت بغداد را به چنگ آورد و پادشاهي ايرانيان را بار ديگر بنيان گذارد. با اين همه، نه تنها او بلكه فرمانروايان پس از او نيز نتوانستند به چنين آرزوهاي بزرگي دست پيدا كنند و سلجوقيان به فرمانروايي آنها پايان دادند.
قابوسبن وشمگير ، شناخته شدهترين فرمان روايان آلزيار است كه آوازهي دانش دوستياش باعث شده بود بزرگاني چون ابوريحان بيروني و ابنسينا به سوي گرگان بروند. بيروني برخي از پژوهشهاي خود را در پيرامون شهر گرگان انجام داد و نخستين كتاب مهم خود، به نام آثار الباقيه عن قرون الخاليه ، را به نام قابوس نوشت. از خود قابوس كتابي با نام قابوسنامه برجاي مانده است كه از آثار ادبي و اخلاقي مهم ايران به شمار ميآيد. بناي برج قابوس ، در شهر گنبدكاووس) نيز به فرمان او ساخته شده است كه بزرگترين بناي آجري جهان به شمار ميآيد. نامآوران گلستان
1. ابوسهل عيسي بن يحيي مسيحى. به سال 388 قمري در گرگان به دنيا آمد. او از پزشكان نامدار سدهي چهارم و پنجم هجري به شمار ميآيد. دو اثر شناخته شده به نامهاي المائه فيطب (در پزشكي) و فيعلوم طبيعي(در علوم طبيعي) دارد. ميگويند كتاب پزشكي او سرمشق ابنسينا در نگارش قانون بوده است.
2. ابوالقاسم حمزه بن ابراهيم السهمي. به سال 345 قمري در گرگان به دنيا آمد و در سال 427 در نيشابور در گذشت. تاريخ جرجان يا معرفه علماء اهل جرجان شناخته شدهترين اثر اوست كه زندگينامهي 1194 تن از راويان حديث از مردم جرجان و پيرامون آن را در خود دارد.
3. فخرالدين اسعد گرگانى. از شاعران داستانسراي سدهي پنجم هجري كه داستان كهن ويس و رامين را به نظم درآورد. پيشينهي اين داستان به زمان اشكانان ميرسد كه بر سر زبانها افتاده بود. فخرالدين آن را به نظم درآورد و كار او را نخستين منظومهي عشقي ميدانند.
4. سيد اسماعيل جرجانى. از پزشكان نامدار ايران در سدهي پنجم هجري و نويسندهي كتاب ذخيرهي خوارزمشاهي است. كتاب او را نخستين كتاب پزشكي ميدانند كه به زبان فارسي نوشته شده است. اغراض الطب، التذكره الاشرفيه في الصناعه الطبيه و يادگار از ديگر آثار اوست. به سال 531 قمري درگذشت.
5. عبدالقاهر جرجانى. اديب و زبانشناس و از پايهگذاران دانش معاني و بيان. اسرار البلاغه، اعجاز القرآن، دلائل الاعجاز و العوامل المائه(عاملهاي صدگانه) از آثار اوست.
6. شريف جرجاني. سيد علي بن محمد(816-740 قمري) از متكلمان و فيلسوفان حنفي مذهب كه شاه شجاه آلمظفر(حافظ براي او شعر سروده است) او را براي آموزش به شيراز فراخواند. امير تيمور او را به سمرقند فرستاد، اما پس از مرگ امير به شيراز بازگشت و در همانجا درگذشت. تعريفات جرجاني، ترجمان القرآن، امثله، صرف مير، صغري و كبري از آثار اوست.
7. شمسالدين محمد جرجاني. اديب، نحوي و متكلم شناخته شدهي ايران و پسر سيد شريف جرجاني كه دو كتاب صغري و كبري را از فارسي به عربي ترجمه كرد. شرح ارشاد تفتازاني در نحو از ديگر آثار اوست. به سال 838 در شيراز درگذشت.
8. سيد محمد باقر داماد(ميرداماد). فيلسوف و عارف دورهي صفويه كه معلم ثالث(سوم) نام گرفت. ملاصدرا از شاگردان اوست. بيش از 50 كتاب دارد. شرق الانوار، صراط المستقيم، افق المبين، تقويم ايمان، حبل المتين و سدره المنتهي از آثار اوست.
9. ميرفندرسكى. فيلسوفان و عارفان دورهي صفويه كه با ميرداماد، شيخ بهايي و ملاصدرا همدوره است. در روستاي فندرسك به سال 970 قمري به دنيا آمد. او در حكمت طبيعي و رياضي نيز دست داشته است. رساله الصناعيه و مقاله في حركت از آثار اوست.
10. مخدومقلي فراغى. شاعر بزرگ تركمن كه شعرهاي او به چند زبان ترجمه شده است. آرامگاه او در روستاي آقتوقاي كلاله ساخته شده است.
شهرستانهای استان گلستان :
داراي دو بخش مركزي و بهاران است. بخش مركزي سه دهستان استرآباد جنوبي ، انجيرآباد و روشنآباد را در بر ميگيرد و بخش بهاران شامل دو دهستان استرآباد شمالي و قرق است. گرگان، مركز استان ، مهمترين شهر و روستاهاي جلينآباد عليا ، رنگيان ، لمسك ، سرخنكلاته و نوده ملك ، از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان گنبدكاووس
داراي دو بخش مركزي و داشليبرون است. بخش مركزي سه دهستان آقآباد، باغليماراما و فجر سلطانعلي را در بر ميگيرد و بخش داشليبرون شامل دو دهستان اترك و كرند است. گنبدكاووس و اينچهبرون دو شهر مهم و روستاهاي آقآباد ، باغليمارمارا ، فجرسلطانعلي ، داشليبرون و كرند، از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان تركمن
داراي دو بخش مركزي و گميشان است. بخش مركزي فقط يك دهستان به نام جعفرباي جنوبي دارد و بخش گميشان شامل دو دهستان جعفرباي شرقي و جعفرباي غربي است. بندرتركمن و گميشتپه دو شهر و روستاهاي سيجوال، بناور و خواجهنفس از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان عليآباد
داراي دو بخش مركزي و كمالان است. بخش مركزي شامل دو دهستان زرينگل و كتول و بخش كمالان نيز شامل دو دهستان شيرنگ و استرآباد است. عليآباد تنها شهر و روستاهاي كردآباد، مزرعه، شيرنگ و فاضلآباد از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان كردكوي
تنها يك بخش مركزي دارد كه شامل سه دهستان چهاركوه، سدنروستاق شرقي و سدنروستاق غربي است.كردكوي تنها شهر و روستاهاي سركلاته، يساقي و چهارده از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان آققلا
داراي دو بخش مركزي و وشمگير است. بخش مركزي سه دهستان آقالتين، شيخموسي و گرگانبوي را در بر ميگيرد و بخش وشمگير شامل دو دهستان مزرعهي شمالي و مزرعهي جنوبي است. آققلا تنها شهر و روستاهاي عطاآباد ، گري دوجي ، قنقرمه ، انبارآلوم و چين سيولي از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان آزادشهر
داراي دو بخش مركزي و چشمهساران است. بخش مركزي دو دهستان نظامآباد و خرمارود شمالي و بخش چشمهساران نيز دو دهستان چشمهساران و خرمارود جنوبي را شامل مي شود. آزادشهر تنها شهر و روستاهاي فارسيان، نودهخاندوز، نظاماباد و ازدارتپه از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان راميان
داراي دو بخش مركزي و فندرسك است. بخش مركزي دو دهستان دلند و قلعهميران و بخش فندرسك نيز دو دهستان فندرسك شمالي و فندرسك جنوبي را شامل ميشود. راميان، خانببين و دلند سه شهر و روستاهاي سعدآباد، داركلاته و باقرآباد از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان مينودشت
داراي دو بخش مركزي و گاليكش است. بخش مركزي سه دهستان چهلچاي، قلعهقافه و كوهسارات را در بر ميگيرد و بخش گاليكش شامل سه دهستان قراولان، نيلكوه و ينقاق است. مينودشت و گاليكش دو شهر و روستاهاي الفجر، قلعهقافه، دوزين، آققميش، فارسيان و ينقاق از روستاهاي مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان كلاله
داراي دو بخش مركزي و مراوهتپه است. بخش مركزي چهار دهستان آقسو، تمران، زاوكوه و كنگور را در بر ميگيرد و بخش مراوه تپه شامل دو دهستان مراوهتپه و گليداغ است. كلاله و مراوهتپه دو شهر و آجنسنگرلي، تمرقره قوزي سفلي ، پيشگمر ، كنگور و گليداغ از روستاها مهم اين شهرستان هستند.
شهرستان بندرگز
داراي دو بخش مركزي و نوكنده است. بخش مركزي دو دهستان انزان غربي و انزان شرقي و بخش نوكنده نيز دو دهستان بنفشهتپه و ليوان را شامل ميشود. بندرگز و نوكنده دو شهر و روستاهاي نوكنده ، گز غربي، گلفرا ، نوكنده و ليوان شرقي از روستاها مهم اين شهرستان هستند.
صنايع دستی
قاليبافی:
عمده ترين صنايع دستی رايج در استان گلستان ، قالی بافی است که صرفاً در بين زنان ترکمن رايج است. زنان و دختران ترکمن از روزگاران بسيار کهن به قاليبافی اشتغال داشته و اين هنر را از نسلی به نسل ديگر انتقال داده اند و نيز يکی از عمده ترين راههای معيشت در بين ترکمانان ، قالی بافی بوده است.
در ايران بهترين قاليهای ترکمن به وسيله ايل تکه بافته می شود که مرکز اصلی اين ايل در چهارده فرسنگی شمال غربی گنبد کاووس است. ايل آتابای و ايل جعفر بای نيز در بافت قاليهای نفيس مشهورند.
قالی و قاليچه های ترکمنی به طور کلی دارای گره ترکی باف است که به طور عمده بر روی دستگاههای افقی بافته می شود ولی در حال حاضر بخاطر بهداشتی نبودن دارهای افقی ، سعی می شود تا از دارهای عمودی استفاده شود. در رنگ آميزی قالی های ترکمن گرچه رنگهای لاکی و عنابی بيشتر به چشم می خورد، ولی از رنگهای سفيد، سياه، سورمه ای، شتری و ديگر رنگها هم که تزيين بافته ها را بيشتر می کند، استفاده می شود. در گذشته برای رنگرزی بافته ها از گياهان طبيعی استفاده می شد و همانند ساير مناطق ايران از پوست انار، روناس، نيل، زردچوبه، انواع گياهان صحرايی و از چوب بويا يا بويه و بخصوص از قرمز دانه که نام حشره ای است، استفاده می شد ولی در حاضر بعضاً رنگهای بی ثبات شيميايی، جای آنها را پرکرده اند.
منشأ نقوش قاليهای ترکمن، مظاهر طبيعت و محيط زندگی ترکمانان بوده است. نقش شاخ قوچ که نشانی از قدمت و باروری است، نقش عقرب به عنوان دفع شر و نقوش پرندگانی چون قو و حيواناتی نظير اسب در قالی ترکمن مشهورند. طرح قاليهای ترکمنی بيشتر شکسته و هندسی است و قرينه سازی نقوش از ويژگيهای آن است.
جواهرات ترکمن:
از ميان عشاير ايران ، هيچ يک همانند ترکمن ها ، هنر جواهر سازی را به کمال نرسانده اند. زنان ترکمن از کودکی با انواع زيورهای طلا، نقره و سنگهای تزئينی آشنا شده و خود را با آن می آرايند. استفاده از زيور در نزد ترکمن ها نه تنها جنبه خود آرايی و تزيينی داشته و دارد ، بلکه از جنبه اقتصادی و فرهنگی نيز حائز اهميت بوده است. از نظر فرهنگی، زيور آلات ترکمن ها به واسطه آويز های مختلف در هنگام حرکت ، ايجاد سروصدا می کرده است که بيانگر قسمتی از فرهنگ آنها است. طلسم ها و طومارها که حامل ادعيه می باشند و قاب های قرآن که به گردن می آويزند، جنبه های اعتقادی استفاده از زيور آلات نزد ترکمن ها را روشن می سازند.
از ميان طوايف ترکمن ، پوشاک و زيورهای بانوان طايفه" تکه " مفصل تر و زيبا تر است و تعداد قطعات آن بيشتر از طايفه "يموت" است.
موارد استفاده از زيور آلات ترکمن:
زنان ترکمن علاوه بر زيورهايی که به کلاه و روسری خود می آويزند ، برای تزئين موهای خود نيز زيورهايی خاص دارند. به طور مثال سکه ها و اشکال هندسی نقره ای به وسيله حلقه های نقره ای به يکديگر وصل می شوند و در لابه لای موها بافته می شوند و يا نقش های قلبی شکلی که به وسيله رشته ای بين دو بافته مو در پشت سر وصل می شود و گاهی بلندی آنها تا کمر می رسد. از تزئينات گردن و سينه ، گل يقه ، گوشواره ، دستبند ، تلفيقی از انگشتر و دستبند، تزئينات پيراهن، کت و نيز تزئينات خاصی که برروی وسايل مورد استفاده زنان نظير شانه، انگشتانه و ابزار نخ ريسی انجام می گيرد را می توان نام برد. مردان ترکمن هم از زيورآلات خاص خودشان نظير انگشترهای نقره و طلا، کمربندهای نقره ای ، خنجر ، شلاق اسب استفاده می کنند. اسباب بازيها ی کودکان و لباس آنان نيز با زيور آلات تزئين می شود.
نمد مالی:
يکی ديگر از رشته های صنايع دستی رايج در استان گلستان، نمد مالی است که بيشتر برای استفاده شخصی توليد می شود و برخلاف ساير مناطق ايران که نمد مالی کاری مردانه است، در استان گلستان و بخصوص در بين ترکمانان نمد مالی و توليد محصولات نمدی به وسيله زنان انجام می شود. نقش نمدها خطوط منحنی دارد و به نام های "چشم شتری"، قوچ، عقرب زرد و تيرانا خوانده می شود. نمد خوب را از پشم بهاره گوسفند تهيه می کنند وزنان هنرمند نقش شاخ قوچ را برروی آن می اندازند. انواع نمدهای توليد شده مورد مصرف مختلفی دارد، از قبيل نمد زير پايی، نمدی که دور آلاچيق می پيچند و نمد شولا که چوپانان به خود می پيچند.
سوزن دوزی:
از ديگر رشته های صنايع دستی رايج در استان گلستان، سوزندوزی است که تماماً توسط زنان و دختران هنرمند انجام می شود. آنان با دقت و ظرافت، با نخ های رنگين، برروی عرقچين کودکان و مچ شلوار، دور يقه و سر دست پيراهن زنانه را سوزندوزی کرده، نقش های زيبايی می آفرينند.
ساير توليدات صنايع دستی استان گلستان را سفال و سراميک سازی، هنرهای مرتبط با چوب نظيرمنبت، معرق و ساز سازی، طراحی فرش و محصولات بافتنی تشکيل می دهند.
آداب و رسوم :
در بین مردم ترکمن مرسوم است که هر یک از مردان که به سن شصت و سه سالگی می رسد به پاس بزرگداشت شصت و سه سال زندگی حضرت محمد (ص) جشنی را به پا میدارد . این جشن که به زبان ترکمنی بدان آق قویون ( گوسفند سفید ) میگویند . با توجه به وضع مالی شخص برگزار کننده ممکن است مفضل یا مختصر باشد . حداقل این که باید با غذای مختصری آب گوشت از مدعوین پذیرایی شود و اگر هم صاحب جشن توانایی مالی داشت یک یا دو بره و گوسفند سفید یا بز را ذبح کرده و در میان خانواده ها تقسیم میکند . و گاه ممکن است مراسم کشتی و مسابقه اسب سواری هم ترتیب دهند . در مراسم کشتی گیری ، روستائیان دور دست نیز شرکت می کنند . به برندگان این مسابقات ، از طرف صاحب جشن یا خویشاوندان نزدیک او ، پول نقد یا پارچه و پیراهن به عنوان جایزه می دهند . ناگفته نماند که ترکمن ها در سفید بودن بز و یا گوسفندانی که برای این جشن قربانی میشود ، اصرار نمی ورزند .
عید قربان
این عید ، عیدی بزرگ برای مسلمانان است . در این عید ، ترکمن ها خانه های خود را آراسته و تزیین می نمایند . بهترین لباس های خود را پوشیده و شیرینی های گوناگون را فراهم می نمایند و چشم به راه مهمان می نشینند . این رسم ، به مانند عید نوروز باستانی ایرانیان است . در گذشته ، ترکمن ها تنها خوراک های گوناگونی را از گوشت پخته و آن ها را برای همسایگانشان میفرستادند و سال خوب و پربرکتی برای آنان آرزو می کردند . هم چنین در عید قربان پسران و دختران بیشتر از معمول به بازی میپردازند . از جمله این که تعدادی پسر و دختر در جایی گرد هم می ایند و با چند چوب و ریسمان ، تابی را که در اصطلاح محلی به آن سنجق میگویند . درست کرده و تاب میخورند و به دید و بازدید یکدیگر میروند . مردم توانگر فارس زبان استان گلستان هم قربانی کرده و این روز را جشن میگیرند .ماه مبارک رمضان و عید فطر ترکمن ها چند روز پیش از فرارسیدن این ماه گوسفند می کشند و همسایگان و خویشاوندان را برای تناول فرا میخوانند .
رقص خنجر
در این رقص که با حرکات متهورانه ای هم همراه است ، ابتدا جوانان ترکمن لباس های سنتی خود را پوشیده به دور هم حلقه زده و دست به گردن یکدیگر می اندازند . بعد شمشیر دار در میان قرار گرفته و ذکر خوانده میشود . تعداد خاصی در عدد ذکرخوانان مطرح نبوده و گاه شش و گاه هشت نفر یا بیشتر در میان میآیند و به ذکر خوانی میپردازند . این رقص زیبا که سراسر هیجان ، حرکات و فریاد است آن قدر ادامه پیدا میکند تا یکی از افراد از شدت التهاب غش کند و بیفتد . سپس شمشیردار به گوش او غزلیاتی میخواند تا به هوش آید .
جاهاذبه های گردشگری گلستان
دیوار «مار سرخ»
تا جائی که امروز میدانیم این دیوار طویلتر از دیوار و ۱۰۰۰ سال قدیمیتر از دیوار بزرگ چین با ساختاری مستحکمتر از دیوار پکن و بزرگترین اثر تاریخی از نوع خود در اروپای مرکزی و چین و شاید طویلترین دیوار آجری و سنگی است که در دنیای کهن ساخته شده است.
پارك ملي گلستان:
اين پارك جنگلي كوهستاني در 55 كيلومتري شرق شهر گنبدكاووس جاي دارد و نخستين پارك ملي ايران به شمار ميآيد. پهناوري آن بيش از 90 هزار هكتار است و چشمانداز جنگلي، آب و هواي خوشايند، چشمهها و آبشارها و گوناگوني زيستي آن گردشگران زيادي را به سوي خود ميخواند.
پارك جنگلي ناهارخوران :
اين پارك در 5 كيلومتري جنوب شهر گرگان جاي دارد و از نظر آرامشگاهها، رستورانها، شبكهي آبرساني بهداشتي و ديگر امكانات رفاهي از پاركهاي شناخته شده و پرجاذبه براي گردشگران است. بيشتر مسافراني كه به سوي مشهد مقدس ميروند، ساعتهايي را در اين پارك ميگذرانند.
برج قابوس بن وشمگير:
اين برج در سال 397 قمري به فرمان شمسالمعالي قابوس بن وشمگير ساخته شد و اكنون در درون شهر گنبدكاووس جاي دارد. اين برج با بلندي 60 متر بر بالاي تپهاي ساختگي به بلندي 15 متر بر پا شده است و بزرگترين بناي آجري جهان به شمار ميآيد.
آبشار لوه
اين مجموعه آبشار در 25 كيلومتري شهر گاليكش، در ميان درختان و كوههاي غرب پارك ملي گلستان و در كنار روستاي لوه جاي دارد. بلندي برخي از آبشارهاي اين مجموعه تا 15 متر هم ميرسد و حوضچههاي زيبا و خنك آن گردشگران بسياري را در تابستان به خود فراميخوانند.
مسجد جامع گرگان
بناي اصلي مسجد جامع گرگان در محله نعلبندان اين شهر واقع شده است. با توجه به وجود مناره آجري دوره سلجوقي بناي اوليه مسجد نيز به همان دوره تعلق دارد و در دورههاي بعدي به طور گسترده بازسازي ، تعمير و تزيين شده است. در حال حاضر به غير از مناره، اثر ديگري از بناي اوليه مسجد بر جاي مانده و بيشتر بازسازيها در دوره تيموري، صفوي و دوره حاضر صورت گرفته است.
بناي مسجد با طرح مربع مستطيل وسعتي حدود 1600 متر مربع را در بر ميگيرد و شامل صحن وسيع مستطيل شكل، ايوانهاي خاوري و باختري، شبستانهاي چهار گوشه بنا ، وروديهاي شمالي و جنوبي، مناره دوره سلجوقي و كتيبهها و سنگ نوشتههاي تاريخي است. مناره آجري بنا با طرح استوانهاي تزيين آجركاري و كتيبه كوفي آجري دارد و قابل مقايسه با ديگر منارههاي دوره سلجوقي است به نظر ميرسد كه بخش فوقاني منار ويران شده و به جاي آن يك مأذنه چوبي در دورههاي بعد جايگزين شده است. از آثار نفيس و تاريخي مسجد ميتوان به در و منبر چوبي منبت كاري شده و مزامين و سنگ نوشتههاي پادشاهان صفوي و افشاريه اشاره كرد. درب قديمي و منبت مسجد كتيبهها و كنده كاريهاي زيبايي دارد كه براي نگهداري و حفاظت برداشته شده و به جاي آن در جديدي قرار داده شده است. منبر نفيس و تاريخي مسجد نيز داراي كتيبههايي است كه براساس متن آنها اين مسجد و منبر يكبار در سال 895 هـ.ق در زمان پادشاهي معين الدين ابوالقاسم بابر ـ حاكم هرات ـ توسط امير بابا حسن ـ فرماندار استرآباد و بار ديگر در سال 1081 هـ.ق در زمان شاه عباس اول توسط قطب الدين احمد بن ملا علي استرآبادي و سرانجام به سال 1157 هـ.ق در زمان نادر شاه اشار توسط حاجي قربان آقا ـ ناظر محمد حسين خان قاجار بيگلربيگي استرآباد ـ تعمير و بازسازي شده است . مزامين و وقف نامههاي موجود در مسجد داراي تاريخهايي از اوايل دوره صفوي تا اوايل دوره قاجاريه است و موضوعات مختلفي را شامل ميشود.
مسجد گلشن گرگان
اين بنا نزديك چهار راه ميدان شهر گرگان واقع شده است . بناي اوليه مسجد را به دوره صفويه منسوب ميدانند كه در دوره قاجاريه تعمير و بازسازي شده است . اين مسجد در سالهاي اخير علي رغم ثبت تاريخي، تخريب و مسجد جديدي با اسلوب مشابه مسجد قديمي جايگزين آن شده است. گفته ميشود كه ايوان جنوبي مسجد به بناي اوليه مربوط است، اما ظاهر بنا نشان ميدهد كه به صورت كامل بازسازي و تزيين شده است.
مدرسه عماديه گرگان
اين مدرسه در مرکز محله دربنو واقع شده است. باني و معمار آن شيخ اسماعيل قاضي و معمار کربلايي رمضانعلي بوده اند. مدرسه عماديه از جمله بناهاي تاريخي است که وقف نامههاي موجود قدمت آن را به صفويه ( شاه طهماسب – شاه سليمان) مي رساند. اين بنا با فرم چليپا و حياط مرکزي ساخته شده است و در هر سو يک ايوان در ميانه اضلاع خود دارد که فقط اين بخش از بنا در دو طبقه ايجاد شده است. ورودي بنا از باختر و ماذنه اي با فرم کلاه فرنگي نيز بر کنار آن ايجاد شده است. ايوان خاوري مدرسه مدرس و ايوانهاي خاوري باختري و 19 حجره پيرامون به طلاب اختصاص داشته است. اين بنا چه در بخش حجره ها و ايوانها دو پوششه هستند. پوشش دوم بنا که فرم عمومي بناست شيرواني است که با سفال پوشيده شده است. مدرسه عماديه تا حدود 20 سال پيش به فعاليت خود ادامه مي داد و با رونق گرفتن مدرسه علميه امام خميني از انتفاع افتاد و استادها و طلاب به آن مدرسه انتقال يافتند. مصالح عمده بنا چوب و آجرهاي 20 *20 تشکيل مي دهد.
امام زاده روشن گرگان
اين آرامگاه در روشن آباد گرگان در وسط باغ و قبرستان واقع شده است. ساختمان اصلي اين بنا به قرن نهم هجري قمري تعلق دارد. اين بنا در نتيجه تعميرات دورههاي بعد به صورت جديدي درآمده است . صندوق روي مرقد داراي تاريخ 879 هـ.ق است و نام سازنده آن، استاد حاجي عبدالله كه به خط رقاع بر روي آن حك شده است . اين بنا با شماره 358 به ثبت رسيده است.
امامزاده اسحاق بن موسي بن جعفر
امامزاده اسحاق بن موسي بن جعفر يكي از مفاخر معنوي و روحاني شهر گرگان در محله سرچشمه اين شهر واقع شده و بناي آن قدمتي 600 ساله دارد. اسحاق بن موسي بن جعفر برادر تني امام رضا (ع) است. بيشتر كساني كه به زيارت اين امامزاده ميآيند؛ دانشجويان، محصلين و افراد زير 30 سال هستند. يكي از نكات جالب و ديدني در خصوص اين امامزاده، آن است كه هنگام تحويل سال نو بيش از 2000 نفر در امامزاده نور گرگان تجمع ميكنند و پس از پايان مراسم تحويل سال به همه آنها كارتهاي تبريك و نقل و سكه اهداء ميشود.
امام زاده هنديجان گرگان
اين امامزاده در 20 كيلومتري جنوب روستاي هنديجان نوكنده گرگان و در دامنه رشته كوه البرز و در مسير جاده كوهستاني نو كنده به دامغان قرار داردو يكي از زيارتگاههاي مردم بومي محسوب ميشود.
عمارت كاخ اختصاصي گرگان
اين عمارت كه به كاخ اختصاصي معروف است، در محل پارك شهر گرگان قرار دارد. بناي كاخ اختصاصي دو طبقه با ويژگيهاي معماري دوران پهلوي است و از هنر معماري اروپايي متأثر شده است. در حال حاضر اين كاخ و محوطه اطراف آن به عنوان كتابخانه عمومي مردم شهر گرگان مورد استفاده قرار ميگيرد.
كاخ شاسمن گرگان
اين كاخ در شهر گرگان واقع شده و بنا به روايتي در سال 795 هـ.ق به وسيله امير تيمور در ساحل رودخانه ساخته شده است. برخي از جغرافيدانان از اين كاخ نام بردهاند كه از آن جمله ميتوان به حافظ ابرو اشاره كرد. طبق گفته وي اين كاخ بعد از اين كه امير تيمور سراسر مازندران را مورد تاخت و تاز قرار داد، جهت اقامت وي در شهر گرگان ساخته شد. بناي اوليه اين كاخ، قلعهاي بود كه در سال 761 هـ.ق توسط ابوبكر شاسماني (حاكم شاسمان) ساخته شده بود. در سال 795 به جاي قلعه، قصر فعلي ساخته شده و امير تيمور زمستان آن سال را در آنجا گذرانده است.
كاخ آغا محمد خان گرگان
اين بنا توسط آغا محمدخان قاجار ساخته شده و در گرگان قرار دارد. ويژگيهاي معماري و اسلوب ساخت بنا نشانگر آن است كه بنا به قرن 12 هـ.ق مربوط است.
خانه خراساني گرگان
خانه خراساني در خاور امامزاده نور، در کوچه خراساني واقع است. از جمله بناهاي اواخر عهد قاجاريه گرگان که يادگار معماري اين دوره است خانه خراساني است.تاريخ ساخت اين بنا بر اساس سنگ نبشتهي سطوح زيرين سرشيرهاي آن به 1295 مي رسد که با سلطنت ناصر الدين شاه همزمان است. اين بنا در دو بخش ساخته شده : 1- بخش شمالي 2- بخش جنوبي عمده ارزشهاي معماريبرجايمانده بنا؛ بخش جنوبي آن است و بخش شمالي فاقد ارزش تاريخي است. اين بنا به فرم ال ساخته شده است، که در امتداد خاوري باختري و شمالي جنوبي پيرامون حياط گسترش يافته است. زيرا ساخت اصلي بنا را کرسي چيني تشکيل مي دهد که داراي گربه روهاي متعدد است و اين عناصرتمهيدي در راستاي رطوبت زدايي از بناست، که در بيش تر بناها به چشم مي خورد. در پوشش طبقات از چوب استفاده شده که در طبقه اول با تبريزي و گل و ني و در طبقه دوم با فرم شيرواني و پلورهلا و نحل انجام شده است. نحل در بنا حکم کلاف بندي نهايي را دارد و پلور پوشش کاذب را فراهم مي آورد و هلا فرم شيرواني را به دست مي دهد.
بناي خانه خراساني در طبقه دوم از پيشکن به عنوان عنصر ارتباط دهنده استفاده نموده است که در نماي شمالي بنا ساخته شده است. اين عنصر معماري در معماري جنوب ايران نيز به چشم مي خورد که شناشير ناميده مي شود. تعداد بازشوها از ديگر ويژگيهاي اين بناست که خاص معماري مناطق گرم و مرطوب ايران است تا بتوان در اوج گرما و شرجي از کوران استفاده نمود.طاقها و طاق نماها، تزيينات گچ بري موسوم به دندان موشي، ارسي هاي زيبا و پنجره هاي مشبک ، با شيشه هاي رنگين، نقاشي هاي سطوح زيرين سر شيرها که با آيات و اشعار آميخته شده است. بندکشي بخشهاي آجرين نماي بنا ، جزرهاي قوي و قطور از ويژگي هاي و ارزشهاي معماري در خانه خراساني است. اين بنا در سال 1377 طي شماره 2273 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد و در آذر 1378 حريم آن مشخص شد.
خانه امير لطفي گرگان
خانه امير لطفي در محله چهارشنبهاي واقع شده است و بنايي است دو طبقه و روبه جنوب با يک هزار متر مساحت كه شامل دو بخش 1- هسته اصلي بنا و 2- بخش هاي خدماتي است. عمده ارزش بنا به هسته ساختمان اصلي بستگي دارد و در مرکز خود هر طبقه يک اطاق سه دربي و دو راه پله در مجاورت آن و سپس يک اطاق ديگر در هر سو دارد. بدين صورت بنايي است که 3 اتاق و دو راه پله نماي اصلي آن را تشکيل مي دهد. مي توان گفت که همين طرح در طبقه فوقاني نيز تکرار شده و فضاي راه پله ها به اطاق ها افزوده گرديده و اطاق هاي سه دري به 5 دري تبديل شده است. در خانه امير لطفي از فضاي مورد استفاده در کرسي چيني نيز به نحو مطلوب استفاده شده است و با ساخت حوضخانه؛ در مسير آب شهري که از جنوب وارد ساختمان مي شود، فضايي براي ايام گرم تابستان فراهم آورده شده است. جرزهاي قطور 80 سانتي متري بنا توان باربري طبقات را دارا مي باشد و به منظور پيوسته بودن اجزا ساخت کلاف بندي در آن انجام شده است که مهمترين آن ها در سر در طاق ها ديده مي شود که با الوار هاي قطور و قوي اجزا آن را به هم پيوند داده اند. درب هاي چوبي دو لنگه که در طبقه اول داراي کتيبه و در طبقه دوم داراي هلال مي باشند نماي اصلي بنا را جلوه اي خاص بخشيده اند.
فرم موزون رعايت تقارن، ارتفاع مناسب با ابعاد بنا سرشيرهاي پيش آمده و مطبق کف قلوه چين و آجر فرش گچبري اتاق ها تفکيک فضاهاي خدماتي چون آشپزخانه و انباري و بخش خدمه از هسته اصلي از ويژگي هاي بناي امير لطفي است. تاريخ ساخت اين بنا به اواخر دوره قاجاريه مي رسد و اوج رونق بنا زمان پهلوي اول بوده است. اين بنا در سال 1378 با شماره 2391 در فهرست آثار ملي ايران ثبت شد.
تورنگ تپه گرگان
تورنگ تپه يكي از عظيمترين و غنيترين تپههاي باستاني استان گلستان به شمار ميآيد كه به فاصله تقريبي 25 كيلومتري شمالخاوري گرگان قراردارد. اينتپه با وسعت بسيار و ارتفاع چشمگير در مجاورت روستاي تورنگ تپه واقع شده و بر استخر آبي بزرگ مشرف است. قدمت آن به استناد گزارشات و نتايج بررسيها و كاوشهاي باستان شناسان خارجي به هزاره سوم قبل از ميلاد يعني پنج هزار سال پيش ميرسد. عمدهترين آثاري كه در خلال حفريات و كاوشهاي علمي از لايههاي مختلف تپه مذكور به دست آمده؛ شامل آثار معماري (با مصالح خشتي)، سفالينهها، ظروف، اشياء و ديگر ادوات مورد نياز روزمره زندگي و ابزار آلات برنزي است. اين تپه به لحاظ ارزشهاي تاريخي در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است و همانند آثار ثبتي، حفاظت آن به وسيله سازمان ميراث فرهنگي استان گلستان انجام ميپذيرد.
پل آق قلا گرگان
اين پل بر رود گرگان رود ، در شهرستان آق قلعه (پهلوي دژ) و حدود 18 كيلومتري شمال گرگان واقع گرديده و از آثار دوره صفويه است كه در دوره اخير تعميرات و مرمتهايي در آن صورت گرفته و اكنون نيز مورد استفاده است . پل آق قلا به طول حدود 70 متر و عرض گذرگاه حدود 30/4 متر و حداكثر ارتفاع حدود 14 متر ـ از سطح آب ـ يكي از نمونههاي منحصر به فرد در اين منطقه است . مصالح اصلي پل، آجر و ملات گچ و آهك بوده و در تعميرات دوره اخير ، از سيمان و مصالح جديد نيز در آن استفاده شده است. پل مزبور داراي چهار دهانه با طاق جناغي و پايههايي مستحكم است. پايههاي پل در جهت خاوري (مخالف جريان آب) براي شكستن فشار آب به صورت مثلثي (موج شكن) شكل گرفته و در جهت باختري (موافق جريان آب) به صورت نيم دايره است.
موج شكنهاي پل كه اندازه هر يك از اضلاع مثلثي آن به 45/3 متر ميرسد، در دوره اخير با سيمان اندود شده است. بخش نيم دايره پايهها در نماي باختري، علاوه بر اينكه به عنوان پشتيبان بدنه پل است، با تمهيدات در نظر گرفته شده و آجر كاري زيبا، به صورت عامل تزييني درآمده است. موج شكنهاي مثلثي و پشتيبانهاي نيم دايره پل تا نزديك سطح پل بالا آمده است. در بالاي تعدادي از پشتيبانهاي پل ، قابهاي مستطيل شكلي تعبيه شده كه امروزه دو عدد از آنها باقي است. اين قابها احتمالاً براي تزيين يا قراردادن كتيبه در نظر گرفته شده است.
سطح گذرگاه پل كه از طرفين با جان پناهي به ارتفاع 10/1 متر و پهناي 50 سانتي متر محدود شده است ، در گذشته سنگ فرش بوده؛ ولي در دوره اخير با آسفالت پوشش يافته است. پهناي گذرگاه پل (فاصله بين جان پناهها) از 20/4 تا 40/4 متر متغير است. جان پناههاي پل نيز در دوره اخير با سيمان اندود شده است. اين تغييرات، به اصالت تاريخي پل لطمه وارد ساخته است.
عرض دهانههاي پل ، از شمال به جنوب به ترتيب : 5/7 ، 6 ، 7 و 40/6 متر است . ارتفاع دهانهها نيز از تيزه قوس تا سطح آب ، به ترتيب : 75/9 ، 40/11 ، 12 ، 70/10 متر و ضخامت بخش فوقاني پل ، از تيزه طاقها تا لبه پل ، به ترتيب : 10/2 ، 80/2 ، 40/2 و 2 متر است.
درون اولين چشمه از جهت شمال باختري ، سكوي مستطيل شكل و بلندي به عرض 10/2 متر با آجر ساختهاند كه ظاهراً هم زمان با ساخته پل بوده و به عنوان صفهاي جهت استراحت و نشيمن به كار ميرفته است. پل آق قلا به شمار 919 به ثبت تاريخي رسيده است.
سد اسكندري (ديوار دفاعي) گرگان
اين ديوار دفاعي به نامهاي سد قزل آلان، سد اسكندر و سد فيروزه نيز معروف است. در قسمت شمال گرگان و گنبد واقع شده و از باختر به خاور كشيده شده است. در مسير ديوار دفاعي ، برج و قلعههاي حفاظتي به فواصل مختلف بنا شده و آثار آن امروزه به صورت تپههايي در حاشيه ديوار به جا مانده است. قسمتهايي از ديوار دفاعي كه از دست عوامل تخريبي مانده با ارتفاعي در حدود 3 تا 5 متر و عرض 10 متر از فاصله بسيار دور به صورت سدي نظر هر بينندهاي را به سوي خود جلب ميكند.
بازار قديمي گرگان
اين بازار به بازار «بغل بندان» معروف است و در داخل بافت قديم شهر گرگان ـ بعد از ميدان شهرداري ـ قرار دارد . در بافت قديم گرگان، بناهاي تاريخي ـ مذهبي ، آب انبارها، كاروانسراها و تيمچه نيز وجود دارد. بازار قديمي گرگان در روزگاران گذشته از جمله مراكز مهم داد و ستد كالا، توزيع و نشر افكار و عقايد فرهنگي ـ اجتماعي بوده است. اين بازار اگر چه در اثر گذشت زمان و عوامل اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي تحول يافته، معهذا امروزه نيز به عنوان مركز كالبد اصلي شهر ، محل داد و ستد كالا و تجمع فروشندگان و خريداران كالا است. در سالهاي اخير ، توسعه و گسترش بيرويه فضاهاي شهري و شهرسازي به بافت قديمي شهر ، به محلات و فضاهاي موجود آن آسيب رسانده و موجب تغييراتي در چهره اصلي بافت قديم شده است. بازار قديمي گرگان كه قدمتي ديرينه دارد، از نظر سبك معماري و راستههاي مربوطه، يكي از زيباترين بازارهاي استان منطقه شمال ايران محسوب ميشود. اين بازار يكي از مراكز مهم عرضه انواع محصولات بومي و غير بومي است و محصولات مهم صنايع دستي آن، به ويژه دستبافتهاي تركمني معروفيت خاصي دارد .
جاهاي ديدني استان گلستان
جاي ديدني | نزديكترين شهر | فاصله از شهر | جاي ديدني | نزديكترين شهر | فاصله از شهر |
پارك نهارخوران | گرگان | 5كيلومتر | پارك ملي گلستان | گاليكش | 15كيلومتر |
منابع :
پایگاه استانداری استان گلستان
پایگاه اطلاع رسانی استان گلستان
مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
پایگاه فرهنگسرا
پایگاه نقش و نگار
پایگاه جاذبه های گردشگری ایران