امروزه در مسیحیت مناسک و شعائری به عنوان جنبههای عملی و آیینی این دین وجود دارد. بحث دربارهی مناسک از اوایل مسیحیت وجود داشت؛ اما رسمیت و شکلگیری نهایی این اعمال و شعائر را باید محصول این دوره دانست. در این دوره، علاوه بر مناقشات و بحثهای الهیاتی، مناسک و شعائر نیز مورد توجه عالمان و اندیشمندان مسیحی قرار گرفت؛ برای مثال آگوستین معتقد بود. ازدواج باید جزو آیینهای مقدس محسوب شود و یا سیپریان معتقد بود مراسم آمرزش (توبه) برای حیات مسیحی ضروری است. تا اواخر قرن ششم میلادی، هر هفت رسم و عملی که اکنون در کلیسای کاتولیک و ارتدوکس آیین به حساب میآیند، رواج کامل یافته بودند و جایگاه والایی در عبادت داشتند. (1) این مراسمها نزد مسیحیان یونانی زبان اسرار (Mysteria) و نزد مسیحیان لاتینی زبان، آیینهای مقدس (Sacramenta) نامیده شدند. (2)
از نظر مسیحیان این آیینها، ابزاری هستند که فیض الهی از طریق آنها به فرد منتقل میشود. در واقع، هر آیین نشانهای از یک فیض خاص و انتقال آن فیض به انسان است. هر آیین از سه جزء تشکیل میشود: 1. یک نشانهی مادی، مانند آب، روغن، نان و شراب و...؛ 2. صورت، یعنی عباراتی که مجری آیین هنگام به کار بردن جزء مادی اظهار میدارد (این دو، جزء نشانههای بیرونی هستند)؛ 3. فیض، یعنی آن فیضِ خاص درونی که با انجام این آیین، در نفس انسان به وجود میآید. (3)
تقریباً همه مسیحیان اتفاق نظر دارند که دو آیینِ (سرّ) اصلی، «تعمید» و «عشای ربانی» هستند. کاتولیکها و ارتدوکسها پنج آیین دیگر نیز بر این دو میافزایند و به هفت آیین مقدس معتقدند. فرقههای پروتستان در تعداد آیینها اختلاف دارند؛ ولی بیشتر آنها دو آیین اصلی، یعنی تعمید و عشای ربانی، را قبول دارند و تنها شمار اندکی از کلیساهای پروتستان مانند «کویکرها» و «سپاه نجات» هستند که هیچ یک از این آیینها را قبول ندارند. هفت آیینی که مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس به آنها معتقدند، عبارتاند از:
الف) غسل تعمید:
با تعمید، فرد به جامعه مسیحی وارد میشود. در واقع، تعمید نشان دهندهی آن است که فرد، مسیحی شده است. این آیین با گونهای از شستوشو انجام میشود؛ نحوهی این شست و شو در برخی از کلیساها ریختن آب بر سر شخص و در بعضی دیگر، فرو رفتن شخص در آب است. کشیشِ تعمید دهنده، هنگام تعمید این عبارت را میخواند: «تو را به نام پدر، پسر و روحالقدس تعمید میدهم.» مسیحیان معتقدند همهی انسانها وارث گناه نخستین (گناه آدم) هستند و بنابراین گناهکار به دنیا میآیند؛ اما با انجام تعمید از این گناه رهایی مییابند. سه جزء این آیین عبارتاند از: جزء مادی: آب؛ صورت: عبارتِ «تو را به نام پدر، پسر...»، و جزء سوم، یعنی فیضی که فرد با اجرای این آیین به دست میآورد: رهایی از گناه نخستین.در کلیسای کاتولیک و ارتدوکس کودکان را پس از تولد تعمید میدهند؛ اما برخی از پروتستانها با تعمید کودکان مخالفاند و معتقدند تعمید مخصوص کسانی است که شخصاً و با رضایت کامل مسیحیت را پذیرفته باشد؛ بنابراین تعمید را تا زمان بلوغ و بزرگسالی فرد به تأخیر میاندازند.
ب) تأیید (تثبیت ایمان)؛
این آیین تکمیلِ کار آیین تأیید است. در تعمید توجه به برطرف کردن گناه ذاتی انسان است؛ اما آیین تعمید شخص را آماده میسازد تا تعالیم عیسی (علیه السلام) را بپذیرد؛ زیرا فرد مسیحی باید رسالت عیسی (علیه السلام) را برای تغییر جهان و تبدیل آن به جهانی که خدا میخواهد، ادامه بدهد.این آیین توسط اسقف یا جانشین او انجام میشود. اسقف که معمولاً مجری این آیین است، دست بر سر شخص میگذارد و با روغن مقدس بر پیشانی او علامت صلیب میکشد. در هنگام این کار اسقف این عبارت را میگوید: «روحالقدس را بپذیر، تا بتوانی به مسیح شهادت بدهی».
ج) عشای ربانی:
این مراسم مهمترین آیین مسیحی است. در این مراسم، نان و شرابی که با دعا و فقرهای از کتاب مقدس متبرک شده است بین مؤمنان تقسیم میشود. این مراسم، یاد بود و بازسازی شام آخر عیسی (علیه السلام) با شاگردانش است. (4) کاتولیکها معتقدند وقتی این نان و شراب را میخورند، به گونهای بدن و خون مسیح وارد بدن آنان میشود؛ زیرا معتقدند نان و شرابِ این مراسم تبدیل به جسم و خون مسیح میشوند و تنها اعراض نان و شراب باقی میماند. آنان این تغییر یافتن نان و شراب به جسم و خون مسیح را «تبدل جوهری» مینامند. (5) اما بسیاری از گروههای پروتستان نان و شراب را صرفاً نمادی از خون و جسم مسیح میدانند و آموزهی «تبدل جوهری» را قبول ندارند.د) اعتراف (توبه):
در این آیین، شخص به گناه خود اعتراف میکند. با انجام این آیین، گناهانی که شخصِ توبه کننده بعد از تعمید مرتکب شده است، آمرزیده میشوند؛ البته به این شرط که شخص توبه کننده از گناهان خویش پشیمان باشد، صادقانه به آنها اعتراف کند و بخواهد آنها را جبران نماید. نشانهی ظاهری این آیین این عبارت کشیش است که «به نام پدر، پسر و روحالقدس گناهان تو را میآمرزم.» آیین توبه در طول تاریخ مسیحیت صورتهای مختلفی به خود دیده است. در قرون نخست، توبه به صورت علنی انجام میشد؛ اما در قرون بعدی، اعتراف فردی مرسوم شد. گاه کشیش پس از مراسم توبه، تکالیفی را بر فرد توبه کار مقرر میکرد؛ مانند سفر به زیارتگاههای مسیحی روزه گرفتن و کمک مالی به یتیمخانهها و کلیساها. (6)هـ) انتصاب یا دستگذاری:
در دو کلیسای کاتولیک و ارتدوکس شخصی که میخواهد یکی از وظایف کلیسایی را بر عهده بگیرد، باید با دستگذاری مقام بالاتر به این مقام منصوب شود. مقامهای کلیسایی که نیاز به نصب دارند عبارتند از: 1. اسقف، که نمایندهی مسیح در منطقهای خاص است و رهبری مراسم دینی بر عهده اوست. 2. کشیش، که معاون اسقف است و به او در وظیفهی یاد شده یاری میرساند. 3. شمّاس، که وظیفهی تبلیغ و یاری رساندن به بینوایان، سالخوردگان، بیماران و ... را بر عهده دارد. عنوانهای دیگر کلیسایی مانند پاپ، سراسقف، کاردینال، پاتریارک و... حاکی از وظایفی خاص هستند و نیاز به انتصاب ندارد.پروتستانها این آیین را قبول ندارند؛ زیرا پروتستانها معتقدند هر انسانی میتواند به طور مستقیم با خدا ارتباط برقرار کند نیازی به واسطه (مقامات کلیسایی) نیست. مقامات کلیسایی در کلیساهای پروتستانی مسئول نظم و انتظام امور هستند نه واسطهی رساندن فیض خدا به مؤمنان و برای این کار در کلیسای پروتستان مقام اسقفی حذف شده است و تنها دو مقام کشیش و شماس وجود دارد که انتخاب این مقامها نیز بر عهده مردم است.
و) ازدواج:
در این آیین زن و مرد مسیحی برای همیشه به عنوان زن و شوهر، خود را به همدیگر پیوند میدهند و فیوضاتی که برای انجام وظایف ایمانیشان نیاز دارند، دریافت میکنند. مجری این آیین طرفهای ازدواج (زن و مرد) هستند و کشیش شاهد عقد آنهاست.ز) تدهین (مالیدن روغن مقدس به بیماران):
این آیین دربارهی کسانی اجرا میشود که به علت بیماری یا حادثه در معرض مرگ هستند. در این آیین روغن مقدس را به اندامهای فرد محتضر میمالند. این کار با از بین بردن ترس از مرگ و بخشش مجازات دنیوی گناه، نفس را آمادهی مرگ میکند. در کلیسای ارتدوکس این آیین محدود به افراد محتضر نیست و به هر کس که خواهانش باشد اعطا میشود و آن را مانند آیین اعتراف (توبه) مایهی بخشش گناهان میدانند. (7)آنچه در اینجا توصیف شد، بیشتر ناظر به رسوم کاتولیکها بود؛ اما تعداد و نحوه انجام این شعائر و آیینها در بین فرقههای مختلف مسیحی یکسان نیست.
نکتهی مهم دیگر دربارهی این آیینها جایگاه کشیشان در اجرای آنها است. در دیدگاه کلیسای کاتولیک رومی، فیض که سرشت انسان گنهکار را متحول میکند و او را به رستگاری میرساند، در آیینهای مقدس کلیسا به دست میآید؛ (8) اما تنها کشیشهایی که «منصوب شده» باشند میتوانند این آیینها را اجرا کنند. در واقع، کشیشها مجرای کسب فیضاند: «از طریق آنان، عبادت انسان به سوی خدا بالا میرود و برکتهای خدا به سوی انسان نازل میشود». (9)
کاتولیکها متعقدند قدرت برگزاری عشای ربانی، آمرزش گناهان، اجرای آیینهای مقدس، موعظه و تعلیم انجیل را مسیح به رسولان (نخستین کشیشان) عطا کرده است و آنان نیز این قدرت را به کشیشهای بعدی دادهاند.
اما این سخن، مورد قبول همه مسیحیان نیست و پروتستانها با آن مخالف هستند. پروتستانها اشکالاتی را بر این اعتقاد وارد میکنند؛ مانند اینکه این اعتقاد با قرار دادن واسطه برای پذیرش اعمال بندگان در نزد خدا، رابطهی ساده و آسانِ بین بنده و خدا را بدون دلیل، دشوار میکند؛ به عبارت دیگر، بنده را از خدا دور میکند. (10)
اشکال دیگر آن است که این اعتقاد، کشیشها را که انسانیهایی معمولی و جایزالخطا هستند بر دستیابی مردم به فیض الهی و رستگاری مسلط میکند. پروتستانها معتقدند این امر میتواند فیض خداوند را دچار انحراف کند؛ زیرا کلیسا به جای آنکه فیض را همچون موهبتی به دست آورد، آن را به منزلهی امتیاز ویژهای میداند که از آن برخوردار است. کلیسا مدعی است که بر فیض نظارت دارد و بنابر دلخواه میتواند آن را اعطا کند یا از دادنش دریغ ورزد. اعطا کردن یا دریغ ورزیدن فیض در اختیار گروه خاصی است که کشیش نامیده میشوند. (11)
اشکال دیگر انتصابی بودن این مقام مهم دینی است. فرد نمیتواند با اعمال صالح و یا پاکی درون به مقام کشیشی دست بیابد؛ بلکه ملاک برای رسیدن به این جایگاه (واسطگی فیض الهی) آن است که فرد از طرف اسقف به این مقام نصب شود و این نصب است که موجب اثربخشی دعا و نماز میشود: «اگر کشیشی دارای درجات معتبر باشد - یعنی از طریق یک سلسله مراتب ثابت که به رسولان میرسد نصب شده باشد - اعمال آیینی و عشای ربانی او مؤثر خواهد بود.» (12) گویی صِرف دل سپردن به ندای حق برای آنکه فرد بتواند شایستگی انجام عبادات و مناسک را به دست بیاورد کافی نیست. پروتستانها میگویند هر کس که تعمید یافته باشد و پرهیزگار باشد، به همان اندازه کشیش است که همهی اسقفها و پاپها. آنها میگویند کسانی که برای کشیشها جایگاه خاصی قائل میشوند، «فضیلتِ بزرگ تعمید و شأن مسیحی را از بین بردهاند.» (13)
پینوشتها:
1. ارل کرنز؛ سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ؛ ص 131.
2. اف. ئی پیترز؛ یهودیت، مسیحیت و اسلام؛ ج3، ص 150.
3. جرج برنتل؛ آئین کاتولیک؛ ص 133.
4. چون وقت شام رسید با آن دوازده بنشست... و چون ایشان غذا میخوردند عیسی نان را گرفته برکت داد و پاره کرد به شاگردان داد و گفت: «بگیرید و بخورید این است بدون من» و پیاله را گرفته شکر نمود و بدیشان داده گفت: «همه شما از این بنوشید؛ زیرا که این است خون من در عهد جدید...» (متی، 26: 20-28).
5. همان، ص 136.
6. بهروز حدادی؛ «اعلامیه نود و پنج مادهای لوتر»؛ ص 160.
7. توماس میشل؛ کلام مسیحی؛ ص 92-97/ جرج برنتل؛ آئین کاتولیک؛ ص 133-144.
8. مری جو ویور؛ درآمدی به مسیحیت؛ ص 189.
9. جرج برنتل؛ آئین کاتولیک؛ ص 141.
10. این امر را با رابطه خدا و بنده در قرآن میتوان مقایسه کرد که در آن، خدا از «رگ گردن به انسان نزدیکتر» است (ق: 16) و همین خدا در توصیف خود میگوید: «هر گاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم» (بقره: 186).
11. رابرت مک آفی براون؛ روح آیین پروتستان؛ ص 193.
12. همان، ص 142.
13. میتوان گفت پروتستانها، به نوعی همان سخن اسلام را گفتهاند. طبق عقاید اسلامی برای انجام عبادات بزرگی چون امامت جماعت، تنها عدالت شرط است؛ نه اینکه آن فرد روحانی باشد و یا اینکه منصوب افرادی خاص باشد.
حقانی فضل، محمد، (1393)، تاریخ مسیحیت از دین عیسی (ع) تا دین روم (جلد اول)، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ اول