برنامه ريزي تحصيلي
نويسنده: محمد رباني خواه
بسياري از دانش آموزان (يا حتي دانشجويان)، تحصيل را بار سنگيني بر شانه هاي خود مي دانند و با وجود تلاش و زحمت فراوان، دائم در ترس و اضطراب به سر مي برند و در نهايت هم نتايج خوبي نمي گيرند. در مقابل، برخي از دانش آموزان با اين که به تفريحات خود مي رسند و از زندگي و تحصيل نيز لذت مي برند، در زمينه ي تحصيل موفق ترند. شما نيز در ميان دوستان و اطرافيان خود، ديده و شنيده ايد که گاه دانش آموزي چند برابر ديگران زحمت مي کشد، اما موفق نيست؛ در صورتي که فرد ديگري با تلاش کم تر به موفقيت هاي بيشتري رسيده است. به راستي، عامل اين تفاوت ها را در کجا بايد جست؟ آيا شما نيز چون باور اکثريت، معتقديد که هوش و استعداد، مهم ترين عامل تفاوت است؟
اگر الآن از شما بخواهند که به فرودگاه برويد و هواپيمايي را به پرواز درآوريد، چه مي کنيد؟ اين کار را مي کنيد يا مي گوييد هوش و استعداد اين کار را نداريد؟ مسلماً خواهيد گفت: «چون با فنون خلباني آشنا نيستم، اين کار را نمي کنم» و انجام ندادن اين کار را نشانه ي ضعف استعداد و توانايي خود نخواهيد دانست. پس چگونه است که در امر تحصيل، بدون داشتن اطلاعات لازم درباره ي شيوه ي صحيح مطالعه و يادگيري، به تحصيل خود ادامه مي دهيد و يا خود را فاقد توانايي لازم براي موفقيت در تحصيل مي دانيد؟ مگر نه اين است که موفقيت در تحصيل، نشانه ي رشد کافي در مهارت هاي تحصيلي است و مهارت، آموختني است نه ذاتي؟
بنابراين همان گونه که نداشتن دانش پرواز، نشانه ي کمي استعداد نيست، نمي توان افت تحصيلي را نيز علامت ناتواني در تحصيل دانست، پژوهش هاي علمي در زمينه ي يادگيري، حکايت از آن دارند که عامل اصلي در موفقيت تحصيلي دانش آموزان، نگرش و شيوه ي کار آنهاست، نه بهره ي هوشي و ميزان استعداد. افزون بر اين، تحقيقات جديد نشان داده اند که نشان داده اند که رفتارهاي هوشمندانه که پيش از اين تصور مي شد فقط از طريق ژنتيک و وراثت منتقل مي شوند نيز قابل آموزش و يادگيري اند.(1)
مشکل، اين جاست که دانش آموزان، تصور مي کنند پس از چندين سال تحصيل، بر اثر به دست آوردن تجربه، به شيوه ي صحيح مطالعه، دست يافته اند و با اين باور، کاستي هاي خود را در تحصيل به عوامل ديگري همچون استعداد، امکانات، شرايط و شانس مرتبط مي دانند! در حالي که استفاده از تجارب مثبت و منفي در صورتي امکان پذير خواهد بود که دانش آموزان بفهمند چگونه بايد ياد بگيرند تا بتوانند يادگيري خود را کنترل، ارزشيابي و هدايت کنند. بنابراين، دانستن شيوه و اصول يادگيري، مهم ترين نياز دانش آموزان است که متأسفانه جاي آن در نظام آموزشي، خالي است.
بنابراين در بررسي عوامل و موانع موفقيت در تحصيل، مهم ترين مسئله، شيوه ي نگرش و عملکرد دانش آموزان است. اما يکي از پيچيدگي هاي فرآيند تحصيل، دوره هايي است که نمي توان علت و معلول را در آنها از هم تفکيک نمود؛ زيرا در يک دور (حلقه) علت و معلول، مرتب، جاي خود را به هم داده، در جهت تقويت هم حرکت مي کنند. به عنوان مثال، استرس و اضطراب يکي از مشکلات گريبان گير دانش آموزان است؛ اما نمي توان مشخص کرد که اضطراب، علت است يا معلول؛ زيرا عدم توانايي در يادگيري، اضطراب زا است و وجود اضطراب، خود، مانعي جدي بر سر راه يادگيري به شمار مي آيد و در اين دور منفي هر چه پيش مي رويم، زمينه ي افت تحصيلي، بيشتر فراهم مي آيد.
با آگاهي از وجود چنين دوره هايي مي توان برنامه هاي سازنده اي را پي ريخت و هدف اين نوشتار نيز نشان دادن دور مثبت يادگيري و موفقيت تحصيلي است تا با قرار گرفتن در آن، بتوان در مسير پيشرفت قرار گرفت، شروع اين حرکت و افتادن در اين مسير، نياز به يک موتور قوي و هميشگي دارد و برنامه ريزي، موتور جلوبرنده ي اين حرکت مثبت است. برنامه ريزي تحصيلي هر فرد نشان دهنده ي نگرش و شيوه ي برخورد او با «يادگيري» است که در صورت آشنايي با اصول آن، مؤثرترين راه براي موفقيت در تحصيل است.
متأسفانه بيشتر دانش آموزان، برنامه اي براي تحصيل ندارند و حتي عده اي تصور مي کنند که چون شديداً سرگرم تحصيل اند، ديگر فرصتي براي برنامه ريزي ندارند! غافل از اين که نقش برنامه ريزي در تحصيل، مانند نقش تيز کردن تبر در نجاري است. برنامه ي مناسب، نقشه اي است که در مسير پرپيچ و خم تحصيل، هدايت شما را برعهده مي گيرد و افزون بر اين که مسير موفقيت را هموار مي سازد، موجب صرفه جويي در وقت و هزينه نيز مي شود؛ زمان مطالعه را کاهش مي دهد؛ بر مدت نگهداري مطالب در حافظه مي افزايد و توان يادآوري مطالب را دوچندان مي کند. از همين رو، در مواقعي که از نظر زماني در تنگنا هستيد، برنامه ريزي، فوريت و اهميت بيشتري مي يابد.
برنامه ي مناسب تحصيلي با بهره گيري از اصول يادگيري و با توجه به نيازها و روحيات تنظيم مي شود و در حين اجرا نيز با بررسي ضعف ها و خطاها به تکامل مي رسد. البته برنامه ريزي، نوعي مهارت است که با تجربه و پشتکار قوت مي يابد. مناسب تر اين است که پيش از آشنايي با اصول برنامه ريزي تحصيلي، درباره ي اصول صحيح مطالعه و يادگيري اطلاعاتي به دست آوريد؛ اگر چه در بررسي اصول برنامه ريزي، هرجا که لازم بوده از اين اصول استفاده شده است. اکنون نوبت آن است که با بررسي اصول برنامه ريزي، مديريت تحصيلي خود را به عهده بگيريد.
برنامه ريزي کردن به صورت صرفا ذهني و يا اين تصور که: «چون هر روز، مشابه روزهاي ديگر است، پس برنامه تغيير نمي کند تا احتياجي به برنامه ي جديد داشته باشيم»، اولين مانع بر سر راه موفقيت است.
البته از آن جايي که روحيات، تفکرات و نيازهاي هر فرد با ديگري متفاوت است و هر کس خود، بهتر از ديگران به ويژگي ها و نقاط ضعف و قوت خود واقف است، برنامه ريزي بايد حتماً به دست خودتان صورت گيرد. اين کار از لحاظ رواني نيز انگيزه ي لازم را براي اجراي برنامه و تلاش بيشتر به وجود مي آورد. البته تهيه ي برنامه ي مناسب در اولين قدم، بدون اشکال نخواهد بود و ممکن است نتايج مطلوب، فوري به دست نيايند که اين، به هيچ وجه نشانه ي کمي استعداد و توانايي شما و يا ناکارآمد بودن برنامه ريزي نيست؛ بلکه رسيدن به موفقيت، نياز مبرم به صبر و پشتکار دارد.
نقش «تعيين اهداف» در برنامه ريزي تحصيلي، بسيار تعيين کننده است؛ زيرا دانستن هدف از مطالعه، افزون بر اين که به برنامه ريزي، روح و هدفمندي مي بخشد، مستقيماً بر شکل استفاده از کلاس و يادگيري تأثير مي گذارد. بسياري تصور مي کنند که مي دانند براي چه درس مي خوانند، اما اگر بهتر به مفهوم هدف توجه کنند، متوجه مي شوند که اغلب مشکلات تحصيلي از جمله زوال انگيزه، سردرگمي در کارها و غافل بودن از زمان، ناشي از نداشتن هدف صحيح است.
کوته بيني و خطا در تعيين اهداف، نشانه ي عدم شناخت صحيح از توانايي ها و استعدادهاي خدادادي است و از آن جا که توان هر کس، متناسب با هدف اوست، بايد بلند همت بود و اهداف بزرگ را نشانه گرفت؛ اما رسيدن به اهداف بزرگ را بايد از جايي کوچک شروع کرد و مرحله به مرحله پيش رفت. در اين صورت، احساس دائمي موفقيت و پيشرفت، موجب افزايش توان و انگيزه براي رسيدن به هدف مي گردد.
براي اين که اهداف بتوانند نقش مؤثر خود را در پيشرفت شما ايفا کنند بايد آنها را روي کاغذ بياوريد و با تفکر روي آنها اطمينان پيدا کنيد که مي توانيد به آن دست يابيد. براي اين کار در کنار اهدافتان، وظايفي را که بايد انجام دهيد تا به آن اهداف برسيد نيز، يادداشت کنيد و تا مدتي هر روز درباره ي آنها بينديشيد تا علاوه بر به دست آوردن انگيزه ي مجدد، اين اهداف به صورت ملکه ذهني درآمده و در ضمير ناخودآگاه شما ثبت شوند.
يک برنامه ي تحصيلي مناسب بايد داراي ويژگي هاي خاصي باشد و اين توانايي را داشته باشد که افزون بر برنامه ريزي و کنترل عملکرد، نقاط ضعف و قدرت را به درستي نشان دهد و با ايجاد انگيزه ي لازم، راه اصلاح و پيشرفت را فراهم سازد. از آن جا که هدف اين نوشتار، ارائه ي مباحث نظري در يک قالب عملي است، به جاي تفصيل درباره ي ويژگي هاي برنامه ي مناسب، با تهيه ي جدولي که برگرفته از اصول برنامه ريزي و مطالعه ي ثمربخش است، امکان تنظيم يک برنامه ي مناسب، فراهم آمده است. اين برنامه که نمونه اي از آن را ملاحظه مي کنيد از سه بخش مستقل، ولي کاملاً مرتبط، تشکيل شده است.
اکنون با دانستن وظايف خود در تحصيل، قسمت اول جدول فوق را براي هفته ي آينده تکميل کنيد. براي استفاده ي بهتر از برنامه، مناسب تر اين است که از سه رنگ خودکار استفاده کنيد. با خودکار مشکي، ساعات پيش مطالعه و با خودکار آبي، ساعات مطالعه و با خودکار قرمز، ساعات مرور را بنويسيد. مثلاً اگر برنامه ي درس فيزيک در روزهاي يک شنبه و سه شنبه قرار دارد، مي توانيد به صورت زير عمل کنيد.
در روزهاي شنبه و دوشنبه هر کدام 15 دقيقه پيش مطالعه، در روزهاي يک شنبه و سه شنبه، دو ساعت مطالعه و در روزهاي دوشنبه و چهارشنبه، 15دقيقه مرور پيش بيني مي کنيد که جمع آن در طول هفته، پنج ساعت مي شود. همچنين بايد در برنامه ي هفته ي آينده، پنج هفته بعد (يک هفته +يک ماه)، 21هفته بعد (يک هفته +يک ماه+ چهار ماه) و... زماني را براي مرور درس اين هفته قرار دهيد. براي اين کار، شماره صفحه ي خلاصه نويسي شده را در هفته هاي مورد نظر در سالنامه ي شخصي خود ثبت کنيد تا در برنامه ريزي هفتگي آن هفته ها از آن غافل نشويد. با يک نگاه به اين جدول مي توانيد مقدار ساعتي را که براي هر روز و يا هر درس در طول هفته بايد صرف کنيد را ببينيد و همچنين از ميزان پيش مطالعه، مطالعه و مرور خود، مطلع شويد.
مطالعه و فهم مطلب، نياز به داشتن آرامش و قرار داشتن در شرايط روحي و جسمي مناسب دارد و از آن جايي که سطح فعاليت و برانگيختگي ذهني در ساعات مختلف روز بسته به عادات تغذيه، خواب و حالات روحي و جسمي فرق مي کند، بايد سعي کنيد تا ساعات مطالعه ي خود را در بهترين شرايط روحي و جسمي قرار دهيد و امور روزانه و غير مهم را به ساعاتي که از انرژي کمتري برخورداريد موکول کنيد. همچنين در شروع مطالعه، مقدار مطالعه و زمان انجام دادن آن را مشخص کنيد؛ زيرا ذهن، مراحل انجام دادن هر کاري را در مدت زماني که در اختيار دارد تنظيم مي کند و اگر مدت آن تعيين نشود و يا بيش از حد معمول باشد، مطالعه، نتيجه ي مطلوب را نمي دهد و به خستگي نيز مي انجامد. مثلاً در شب امتحان معمولاً سرعت مطالعه به بالاترين حد خود مي رسد و اين بدين سبب است که ذهن مي داند ديگر فرصتي براي مطالعه ي طولاني نيست و بايد کار را جمع کند.
معمولاً برنامه آن گونه که پيش بيني مي شود، به اجرا در نمي آيد؛ زيرا نمي توان از حوادث بپش بيني نشده، مزاحمت هاي ناخواسته و حالات روحي نامطلوب جلوگيري کرد؛ اما اينها نبايد موجب دوري از مسير برنامه شود. فقط لازم است با کمي انعطاف پذيري و جابه جايي وظايف، زيان ها، آسيب ها و آفت ها را به حداقل رساند.
البته داشتن نظم، کليدي ترين نياز براي اجراي برنامه است؛ اما بايد مرز بين نظم داشتن و خشک بودن را درک کرد تا گرفتار مطالعه ي خسته کننده و بي حاصل نشد. براي کسب حالات روحي مطلوب، بايد از زندگي و تحصيل خود لذت برد و براي اين منظور بايد برخي امور را که به نوعي به ما روحيه مي دهد (از جمله تفريحات سالم)را در زمان هايي که نمي توان مطالعه کرد، انجام داد.
هنگام شروع مطالعه از وررفتن و تميز کردن ميز مطالعه و اطراف بپرهيزيد؛ زيرا انجام دادن کارهاي کوچک و متفرقه يکي از راه هاي به تأخير انداختن مطالعه است. اگر هم واقعاً نياز به مرتب کردن داريد، ابتدا نيم ساعت مطالعه کنيد و بعد به اين امور برسيد. در بين ساعت هاي مطالعه، بايد زماني را براي استراحت قرار دهيد تا شادابي و نشاط خود را از دست ندهيد و بهترين استراحت براي بدن انسان، چند نفس عميق در هواي آزاد و کمي نرمش است. همچنين ترتيب مطالعه ي درسها بايد به گونه اي باشد که دروس مشابه، پشت سر هم قرار نگيرد تا با نوعي تنوع در مطالعه مواجه باشيم. هميشه سعي کنيد از برنامه جلو باشيد، تا افزون بر به دست آوردن اعتماد به نفس، از نظر فکري نيز دچار تشويش نشويد. در طول روز، هر قدر را که مطالعه کرديد، در قسمت عملکرد برنامه که زير خط نقطه چين ساعات پيش بيني است، يادداشت کنيد.
همان گونه که کنترل و ارزيابي بر اساس برنامه ي تنظيمي و عملکرد آن صورت مي گيرد، تنظيم برنامه ي بعدي نيز بر اساس کنترل و ارزيابي برنامه ي پيشين انجام مي گيرد. از اين رو، کنترل و ارزيابي برنامه، چيزي مستقل از برنامه نيست و تنها براي خودشناسي صورت نمي گيرد؛ بلکه زنجيره اي بين برنامه هاي هفتگي به وجود مي آورد که در صورت رعايت اصول آن، به نتايج بسيار مطلوبي مي انجامد و ناخواسته در شما انگيزه اي براي پيشرفت به وجود مي آورد.
از سه قسمت جدول، برنامه ي قسمت اول (که مربوط به تنظيم برنامه و ثبت عملکرد آن بود)، انجام گرفته است. اکنون بايد با تکميل دو قسمت باقيمانده به يک جمع بندي از نتايج کار رسيد. قسمت دوم جدول بر اساس نتايج قسمت اول تکميل مي شود؛ يعني جمع ساعات پيش بيني و عملکرد خود را پيش مطالعه، مطالعه و مرور در قسمت مربوط مي نويسيد تا بدانيد که در کدام قسمت، بهتر عمل کرده ايد و در کدام قسمت، از خود، ضعف نشان داده ايد و بايد در هفته ي بعد، آن را جبران کنيد. سپس با توجه به جمع کل ساعات پيش بيني و ساعات عملکرد خود در هفته، نمره ي خود را با فرمول داده شده، محاسبه کنيد.
اگر ساعات پيش بيني و ساعات عملکرد شما يکي باشد، اين نمره برابر ساعات عملکرد شما خواهد بود و هر چه عملکرد شما از ساعات پيش بيني، کمتر باشد، نمره، کمتر مي شود؛ مثلاً اگر عملکرد شما 18ساعت باشد و پيش بيني نيز 18 ساعت بوده است، نمره ي شما 18مي شود؛ ولي اگر عملکرد، همان 18 ساعت باشد اما پيش بيني 24 ساعت بوده، نمره به 13/5 کاهش مي يابد. پس براي بالارفتن نمره، نخست بايد سعي کنيد کاملاً به ساعات پيش بيني عمل کنيد. البته ممکن است در ابتدا به علت عدم شناخت از ميزان مطالعه ي خود، پيش بيني شما بيشتر يا کمتر از عملکردتان باشد؛ اما بعد از دو يا سه هفته، به توان خود پي مي بريد و برنامه ي خود را بر اساس آن تنظيم مي کنيد.
حالا بايد سعي کنيد که به صورت تدريجي، نمره ي خود را افزايش دهيد؛ مثلاً اگر متوسط نمره ي شما 18باشد، برنامه ريزي هفته ي آينده را بر مبناي کسب نمره ي 20 انجام دهيد. البته توجه داشته باشيد که ملاک شما براي بالابردن نمره ي هفته ي آينده، تنها نمره ي اين هفته نيست؛ بلکه متوسط نمره ي شماست؛ زيرا ممکن است به دلايل خاص، نمره ي شما در اين هفته، بالا يا پايين رفته باشد. به عنوان مثال ممکن است متوسط نمره ي شما 22 باشد، اما اين هفته به دليل مشکلاتي نتوانسته ايد به برنامه عمل کنيد و نمره ي شما 12 شده است و يا به دليل تکاليف ويژه و يا امتحاني خاص، نمره ي شما به 32 هم رسيده باشد؛ اما خودتان هم تشخيص مي دهيد که اين وضعيت استثنايي است و نبايد ملاک برنامه ي آينده قرار گيرد.
آخرين قسمت برنامه، ارزشيابي آن است، در اين قسمت بايد با تفکر و بررسي بر نحوه ي اجراي برنامه، نقاط قوت و ضعف خود را بيابيد. مثلاً ممکن است نقاط قوت اين هفته ي شما استفاده از کتابخانه، سحرخيزي و... باشد و يا نقاط ضعف شما استفاده ي بي رويه از تلويزيون و يا وقت گذراني با يکي از دوستانتان باشد. اين موارد را در قسمت سوم جدول برنامه ريزي يادداشت کنيد و زير آنها فرصت هاي به وجود آمده از نقاط قوت و تهديدهاي موجود از نقاط ضعف را يادداشت کنيد.
در پايان با توجه به نقاط قوت و ضعف خود، يک تصميم راهبردي براي هفته ي آينده بگيريد؛ مثلاً تصميم بگيريد که از اين پس، صبح ها يک ساعت زودتر بيدار شويد و يا استفاده از تلويزيون را محدود کنيد. اين تصميم راهبردي که برآمده از نقاط ضعف و قوت شما در برنامه ي اين هفته بوده است، مي تواند مبنايي براي برنامه ريزي هفته ي آينده بوده و بهبود کمي و کيفي مناسبي را در مسير پيشرفتتان به ارمغان آورد.
اگر الآن از شما بخواهند که به فرودگاه برويد و هواپيمايي را به پرواز درآوريد، چه مي کنيد؟ اين کار را مي کنيد يا مي گوييد هوش و استعداد اين کار را نداريد؟ مسلماً خواهيد گفت: «چون با فنون خلباني آشنا نيستم، اين کار را نمي کنم» و انجام ندادن اين کار را نشانه ي ضعف استعداد و توانايي خود نخواهيد دانست. پس چگونه است که در امر تحصيل، بدون داشتن اطلاعات لازم درباره ي شيوه ي صحيح مطالعه و يادگيري، به تحصيل خود ادامه مي دهيد و يا خود را فاقد توانايي لازم براي موفقيت در تحصيل مي دانيد؟ مگر نه اين است که موفقيت در تحصيل، نشانه ي رشد کافي در مهارت هاي تحصيلي است و مهارت، آموختني است نه ذاتي؟
بنابراين همان گونه که نداشتن دانش پرواز، نشانه ي کمي استعداد نيست، نمي توان افت تحصيلي را نيز علامت ناتواني در تحصيل دانست، پژوهش هاي علمي در زمينه ي يادگيري، حکايت از آن دارند که عامل اصلي در موفقيت تحصيلي دانش آموزان، نگرش و شيوه ي کار آنهاست، نه بهره ي هوشي و ميزان استعداد. افزون بر اين، تحقيقات جديد نشان داده اند که نشان داده اند که رفتارهاي هوشمندانه که پيش از اين تصور مي شد فقط از طريق ژنتيک و وراثت منتقل مي شوند نيز قابل آموزش و يادگيري اند.(1)
مشکل، اين جاست که دانش آموزان، تصور مي کنند پس از چندين سال تحصيل، بر اثر به دست آوردن تجربه، به شيوه ي صحيح مطالعه، دست يافته اند و با اين باور، کاستي هاي خود را در تحصيل به عوامل ديگري همچون استعداد، امکانات، شرايط و شانس مرتبط مي دانند! در حالي که استفاده از تجارب مثبت و منفي در صورتي امکان پذير خواهد بود که دانش آموزان بفهمند چگونه بايد ياد بگيرند تا بتوانند يادگيري خود را کنترل، ارزشيابي و هدايت کنند. بنابراين، دانستن شيوه و اصول يادگيري، مهم ترين نياز دانش آموزان است که متأسفانه جاي آن در نظام آموزشي، خالي است.
بنابراين در بررسي عوامل و موانع موفقيت در تحصيل، مهم ترين مسئله، شيوه ي نگرش و عملکرد دانش آموزان است. اما يکي از پيچيدگي هاي فرآيند تحصيل، دوره هايي است که نمي توان علت و معلول را در آنها از هم تفکيک نمود؛ زيرا در يک دور (حلقه) علت و معلول، مرتب، جاي خود را به هم داده، در جهت تقويت هم حرکت مي کنند. به عنوان مثال، استرس و اضطراب يکي از مشکلات گريبان گير دانش آموزان است؛ اما نمي توان مشخص کرد که اضطراب، علت است يا معلول؛ زيرا عدم توانايي در يادگيري، اضطراب زا است و وجود اضطراب، خود، مانعي جدي بر سر راه يادگيري به شمار مي آيد و در اين دور منفي هر چه پيش مي رويم، زمينه ي افت تحصيلي، بيشتر فراهم مي آيد.
با آگاهي از وجود چنين دوره هايي مي توان برنامه هاي سازنده اي را پي ريخت و هدف اين نوشتار نيز نشان دادن دور مثبت يادگيري و موفقيت تحصيلي است تا با قرار گرفتن در آن، بتوان در مسير پيشرفت قرار گرفت، شروع اين حرکت و افتادن در اين مسير، نياز به يک موتور قوي و هميشگي دارد و برنامه ريزي، موتور جلوبرنده ي اين حرکت مثبت است. برنامه ريزي تحصيلي هر فرد نشان دهنده ي نگرش و شيوه ي برخورد او با «يادگيري» است که در صورت آشنايي با اصول آن، مؤثرترين راه براي موفقيت در تحصيل است.
متأسفانه بيشتر دانش آموزان، برنامه اي براي تحصيل ندارند و حتي عده اي تصور مي کنند که چون شديداً سرگرم تحصيل اند، ديگر فرصتي براي برنامه ريزي ندارند! غافل از اين که نقش برنامه ريزي در تحصيل، مانند نقش تيز کردن تبر در نجاري است. برنامه ي مناسب، نقشه اي است که در مسير پرپيچ و خم تحصيل، هدايت شما را برعهده مي گيرد و افزون بر اين که مسير موفقيت را هموار مي سازد، موجب صرفه جويي در وقت و هزينه نيز مي شود؛ زمان مطالعه را کاهش مي دهد؛ بر مدت نگهداري مطالب در حافظه مي افزايد و توان يادآوري مطالب را دوچندان مي کند. از همين رو، در مواقعي که از نظر زماني در تنگنا هستيد، برنامه ريزي، فوريت و اهميت بيشتري مي يابد.
برنامه ي مناسب تحصيلي با بهره گيري از اصول يادگيري و با توجه به نيازها و روحيات تنظيم مي شود و در حين اجرا نيز با بررسي ضعف ها و خطاها به تکامل مي رسد. البته برنامه ريزي، نوعي مهارت است که با تجربه و پشتکار قوت مي يابد. مناسب تر اين است که پيش از آشنايي با اصول برنامه ريزي تحصيلي، درباره ي اصول صحيح مطالعه و يادگيري اطلاعاتي به دست آوريد؛ اگر چه در بررسي اصول برنامه ريزي، هرجا که لازم بوده از اين اصول استفاده شده است. اکنون نوبت آن است که با بررسي اصول برنامه ريزي، مديريت تحصيلي خود را به عهده بگيريد.
اصول برنامه ريزي تحصيلي
1. نوشتن برنامه
برنامه ريزي کردن به صورت صرفا ذهني و يا اين تصور که: «چون هر روز، مشابه روزهاي ديگر است، پس برنامه تغيير نمي کند تا احتياجي به برنامه ي جديد داشته باشيم»، اولين مانع بر سر راه موفقيت است.
البته از آن جايي که روحيات، تفکرات و نيازهاي هر فرد با ديگري متفاوت است و هر کس خود، بهتر از ديگران به ويژگي ها و نقاط ضعف و قوت خود واقف است، برنامه ريزي بايد حتماً به دست خودتان صورت گيرد. اين کار از لحاظ رواني نيز انگيزه ي لازم را براي اجراي برنامه و تلاش بيشتر به وجود مي آورد. البته تهيه ي برنامه ي مناسب در اولين قدم، بدون اشکال نخواهد بود و ممکن است نتايج مطلوب، فوري به دست نيايند که اين، به هيچ وجه نشانه ي کمي استعداد و توانايي شما و يا ناکارآمد بودن برنامه ريزي نيست؛ بلکه رسيدن به موفقيت، نياز مبرم به صبر و پشتکار دارد.
2. تعيين هدف
نقش «تعيين اهداف» در برنامه ريزي تحصيلي، بسيار تعيين کننده است؛ زيرا دانستن هدف از مطالعه، افزون بر اين که به برنامه ريزي، روح و هدفمندي مي بخشد، مستقيماً بر شکل استفاده از کلاس و يادگيري تأثير مي گذارد. بسياري تصور مي کنند که مي دانند براي چه درس مي خوانند، اما اگر بهتر به مفهوم هدف توجه کنند، متوجه مي شوند که اغلب مشکلات تحصيلي از جمله زوال انگيزه، سردرگمي در کارها و غافل بودن از زمان، ناشي از نداشتن هدف صحيح است.
کوته بيني و خطا در تعيين اهداف، نشانه ي عدم شناخت صحيح از توانايي ها و استعدادهاي خدادادي است و از آن جا که توان هر کس، متناسب با هدف اوست، بايد بلند همت بود و اهداف بزرگ را نشانه گرفت؛ اما رسيدن به اهداف بزرگ را بايد از جايي کوچک شروع کرد و مرحله به مرحله پيش رفت. در اين صورت، احساس دائمي موفقيت و پيشرفت، موجب افزايش توان و انگيزه براي رسيدن به هدف مي گردد.
براي اين که اهداف بتوانند نقش مؤثر خود را در پيشرفت شما ايفا کنند بايد آنها را روي کاغذ بياوريد و با تفکر روي آنها اطمينان پيدا کنيد که مي توانيد به آن دست يابيد. براي اين کار در کنار اهدافتان، وظايفي را که بايد انجام دهيد تا به آن اهداف برسيد نيز، يادداشت کنيد و تا مدتي هر روز درباره ي آنها بينديشيد تا علاوه بر به دست آوردن انگيزه ي مجدد، اين اهداف به صورت ملکه ذهني درآمده و در ضمير ناخودآگاه شما ثبت شوند.
3. تنظيم برنامه
يک برنامه ي تحصيلي مناسب بايد داراي ويژگي هاي خاصي باشد و اين توانايي را داشته باشد که افزون بر برنامه ريزي و کنترل عملکرد، نقاط ضعف و قدرت را به درستي نشان دهد و با ايجاد انگيزه ي لازم، راه اصلاح و پيشرفت را فراهم سازد. از آن جا که هدف اين نوشتار، ارائه ي مباحث نظري در يک قالب عملي است، به جاي تفصيل درباره ي ويژگي هاي برنامه ي مناسب، با تهيه ي جدولي که برگرفته از اصول برنامه ريزي و مطالعه ي ثمربخش است، امکان تنظيم يک برنامه ي مناسب، فراهم آمده است. اين برنامه که نمونه اي از آن را ملاحظه مي کنيد از سه بخش مستقل، ولي کاملاً مرتبط، تشکيل شده است.
اکنون با دانستن وظايف خود در تحصيل، قسمت اول جدول فوق را براي هفته ي آينده تکميل کنيد. براي استفاده ي بهتر از برنامه، مناسب تر اين است که از سه رنگ خودکار استفاده کنيد. با خودکار مشکي، ساعات پيش مطالعه و با خودکار آبي، ساعات مطالعه و با خودکار قرمز، ساعات مرور را بنويسيد. مثلاً اگر برنامه ي درس فيزيک در روزهاي يک شنبه و سه شنبه قرار دارد، مي توانيد به صورت زير عمل کنيد.
در روزهاي شنبه و دوشنبه هر کدام 15 دقيقه پيش مطالعه، در روزهاي يک شنبه و سه شنبه، دو ساعت مطالعه و در روزهاي دوشنبه و چهارشنبه، 15دقيقه مرور پيش بيني مي کنيد که جمع آن در طول هفته، پنج ساعت مي شود. همچنين بايد در برنامه ي هفته ي آينده، پنج هفته بعد (يک هفته +يک ماه)، 21هفته بعد (يک هفته +يک ماه+ چهار ماه) و... زماني را براي مرور درس اين هفته قرار دهيد. براي اين کار، شماره صفحه ي خلاصه نويسي شده را در هفته هاي مورد نظر در سالنامه ي شخصي خود ثبت کنيد تا در برنامه ريزي هفتگي آن هفته ها از آن غافل نشويد. با يک نگاه به اين جدول مي توانيد مقدار ساعتي را که براي هر روز و يا هر درس در طول هفته بايد صرف کنيد را ببينيد و همچنين از ميزان پيش مطالعه، مطالعه و مرور خود، مطلع شويد.
4. اجراي برنامه
مطالعه و فهم مطلب، نياز به داشتن آرامش و قرار داشتن در شرايط روحي و جسمي مناسب دارد و از آن جايي که سطح فعاليت و برانگيختگي ذهني در ساعات مختلف روز بسته به عادات تغذيه، خواب و حالات روحي و جسمي فرق مي کند، بايد سعي کنيد تا ساعات مطالعه ي خود را در بهترين شرايط روحي و جسمي قرار دهيد و امور روزانه و غير مهم را به ساعاتي که از انرژي کمتري برخورداريد موکول کنيد. همچنين در شروع مطالعه، مقدار مطالعه و زمان انجام دادن آن را مشخص کنيد؛ زيرا ذهن، مراحل انجام دادن هر کاري را در مدت زماني که در اختيار دارد تنظيم مي کند و اگر مدت آن تعيين نشود و يا بيش از حد معمول باشد، مطالعه، نتيجه ي مطلوب را نمي دهد و به خستگي نيز مي انجامد. مثلاً در شب امتحان معمولاً سرعت مطالعه به بالاترين حد خود مي رسد و اين بدين سبب است که ذهن مي داند ديگر فرصتي براي مطالعه ي طولاني نيست و بايد کار را جمع کند.
معمولاً برنامه آن گونه که پيش بيني مي شود، به اجرا در نمي آيد؛ زيرا نمي توان از حوادث بپش بيني نشده، مزاحمت هاي ناخواسته و حالات روحي نامطلوب جلوگيري کرد؛ اما اينها نبايد موجب دوري از مسير برنامه شود. فقط لازم است با کمي انعطاف پذيري و جابه جايي وظايف، زيان ها، آسيب ها و آفت ها را به حداقل رساند.
البته داشتن نظم، کليدي ترين نياز براي اجراي برنامه است؛ اما بايد مرز بين نظم داشتن و خشک بودن را درک کرد تا گرفتار مطالعه ي خسته کننده و بي حاصل نشد. براي کسب حالات روحي مطلوب، بايد از زندگي و تحصيل خود لذت برد و براي اين منظور بايد برخي امور را که به نوعي به ما روحيه مي دهد (از جمله تفريحات سالم)را در زمان هايي که نمي توان مطالعه کرد، انجام داد.
هنگام شروع مطالعه از وررفتن و تميز کردن ميز مطالعه و اطراف بپرهيزيد؛ زيرا انجام دادن کارهاي کوچک و متفرقه يکي از راه هاي به تأخير انداختن مطالعه است. اگر هم واقعاً نياز به مرتب کردن داريد، ابتدا نيم ساعت مطالعه کنيد و بعد به اين امور برسيد. در بين ساعت هاي مطالعه، بايد زماني را براي استراحت قرار دهيد تا شادابي و نشاط خود را از دست ندهيد و بهترين استراحت براي بدن انسان، چند نفس عميق در هواي آزاد و کمي نرمش است. همچنين ترتيب مطالعه ي درسها بايد به گونه اي باشد که دروس مشابه، پشت سر هم قرار نگيرد تا با نوعي تنوع در مطالعه مواجه باشيم. هميشه سعي کنيد از برنامه جلو باشيد، تا افزون بر به دست آوردن اعتماد به نفس، از نظر فکري نيز دچار تشويش نشويد. در طول روز، هر قدر را که مطالعه کرديد، در قسمت عملکرد برنامه که زير خط نقطه چين ساعات پيش بيني است، يادداشت کنيد.
5. کنترل و ارزيابي
همان گونه که کنترل و ارزيابي بر اساس برنامه ي تنظيمي و عملکرد آن صورت مي گيرد، تنظيم برنامه ي بعدي نيز بر اساس کنترل و ارزيابي برنامه ي پيشين انجام مي گيرد. از اين رو، کنترل و ارزيابي برنامه، چيزي مستقل از برنامه نيست و تنها براي خودشناسي صورت نمي گيرد؛ بلکه زنجيره اي بين برنامه هاي هفتگي به وجود مي آورد که در صورت رعايت اصول آن، به نتايج بسيار مطلوبي مي انجامد و ناخواسته در شما انگيزه اي براي پيشرفت به وجود مي آورد.
از سه قسمت جدول، برنامه ي قسمت اول (که مربوط به تنظيم برنامه و ثبت عملکرد آن بود)، انجام گرفته است. اکنون بايد با تکميل دو قسمت باقيمانده به يک جمع بندي از نتايج کار رسيد. قسمت دوم جدول بر اساس نتايج قسمت اول تکميل مي شود؛ يعني جمع ساعات پيش بيني و عملکرد خود را پيش مطالعه، مطالعه و مرور در قسمت مربوط مي نويسيد تا بدانيد که در کدام قسمت، بهتر عمل کرده ايد و در کدام قسمت، از خود، ضعف نشان داده ايد و بايد در هفته ي بعد، آن را جبران کنيد. سپس با توجه به جمع کل ساعات پيش بيني و ساعات عملکرد خود در هفته، نمره ي خود را با فرمول داده شده، محاسبه کنيد.
اگر ساعات پيش بيني و ساعات عملکرد شما يکي باشد، اين نمره برابر ساعات عملکرد شما خواهد بود و هر چه عملکرد شما از ساعات پيش بيني، کمتر باشد، نمره، کمتر مي شود؛ مثلاً اگر عملکرد شما 18ساعت باشد و پيش بيني نيز 18 ساعت بوده است، نمره ي شما 18مي شود؛ ولي اگر عملکرد، همان 18 ساعت باشد اما پيش بيني 24 ساعت بوده، نمره به 13/5 کاهش مي يابد. پس براي بالارفتن نمره، نخست بايد سعي کنيد کاملاً به ساعات پيش بيني عمل کنيد. البته ممکن است در ابتدا به علت عدم شناخت از ميزان مطالعه ي خود، پيش بيني شما بيشتر يا کمتر از عملکردتان باشد؛ اما بعد از دو يا سه هفته، به توان خود پي مي بريد و برنامه ي خود را بر اساس آن تنظيم مي کنيد.
حالا بايد سعي کنيد که به صورت تدريجي، نمره ي خود را افزايش دهيد؛ مثلاً اگر متوسط نمره ي شما 18باشد، برنامه ريزي هفته ي آينده را بر مبناي کسب نمره ي 20 انجام دهيد. البته توجه داشته باشيد که ملاک شما براي بالابردن نمره ي هفته ي آينده، تنها نمره ي اين هفته نيست؛ بلکه متوسط نمره ي شماست؛ زيرا ممکن است به دلايل خاص، نمره ي شما در اين هفته، بالا يا پايين رفته باشد. به عنوان مثال ممکن است متوسط نمره ي شما 22 باشد، اما اين هفته به دليل مشکلاتي نتوانسته ايد به برنامه عمل کنيد و نمره ي شما 12 شده است و يا به دليل تکاليف ويژه و يا امتحاني خاص، نمره ي شما به 32 هم رسيده باشد؛ اما خودتان هم تشخيص مي دهيد که اين وضعيت استثنايي است و نبايد ملاک برنامه ي آينده قرار گيرد.
آخرين قسمت برنامه، ارزشيابي آن است، در اين قسمت بايد با تفکر و بررسي بر نحوه ي اجراي برنامه، نقاط قوت و ضعف خود را بيابيد. مثلاً ممکن است نقاط قوت اين هفته ي شما استفاده از کتابخانه، سحرخيزي و... باشد و يا نقاط ضعف شما استفاده ي بي رويه از تلويزيون و يا وقت گذراني با يکي از دوستانتان باشد. اين موارد را در قسمت سوم جدول برنامه ريزي يادداشت کنيد و زير آنها فرصت هاي به وجود آمده از نقاط قوت و تهديدهاي موجود از نقاط ضعف را يادداشت کنيد.
در پايان با توجه به نقاط قوت و ضعف خود، يک تصميم راهبردي براي هفته ي آينده بگيريد؛ مثلاً تصميم بگيريد که از اين پس، صبح ها يک ساعت زودتر بيدار شويد و يا استفاده از تلويزيون را محدود کنيد. اين تصميم راهبردي که برآمده از نقاط ضعف و قوت شما در برنامه ي اين هفته بوده است، مي تواند مبنايي براي برنامه ريزي هفته ي آينده بوده و بهبود کمي و کيفي مناسبي را در مسير پيشرفتتان به ارمغان آورد.
پي نوشت ها:
1- روش هاي يادگيري و مطالعه، علي اکبر سيف، تهران: نشر دوران، 1376، ص62.