نويسنده: اصغر دادبه
تصدير:
در لغت به معناي آغاز کردن است و در اصطلاح اهل منطق، نخستين بخش از بخشهاي سهگانهي خطابه به شمار ميآيد، و مراد از آن آغاز سخن کردن است با اشاره به مقصود و مطلب اصلي بدين معني که سخنور در آغاز سخن تمهيد مقدمه ميکند و همانند شاعر - که با به کارگيري صنعت براعت استهلال زمينهي مساعد را فراهم ميآورد - او نيز با کنايه و اشارهاي - که به براعت استهلال ميماند - ذهن شنونده را براي طرح مطلب اصلي آماده ميکند. في المثل اگر موضوع اصلي خطابه ستايش دانش و دانشمندان باشد تصدير آن چنين تواند بود: تنظيم و اکرام علما از امور ضروري است... يا في المثل اگر موضوع سخن مرگ عزيزي باشد و سخنور بخواهد از آن عزيز از دست رفته تجليل کند و اندوه خود را از فقدان وي بيان دارد و احساس خويش را به آنان منتقل کند ابياتي از اين دست تصديري بس مناسب تواند بود:اگر کسي به جهان جان شادمان خواهد *** همان که خواست خداي جهان همان خواهد
به خُردبيتي در گنجد اين کلام و، دريغ *** دلي بزرگ به پهناي آسمان خواهد
مرا ز مرگ تو اي معني حيات غمي است *** که گر به کوه نهم کوه الامان خواهد (ديوان حميدي چاپ پاژنگ، 266)
خواجه نصير تصدير، يا مقدمهي سخن سخنور را به ترنم و زمزمهي خواننده بدانگاه که ميخواهد آمادهي خواندن و نغمه سر کردن شود و نيز به بيرنگ نقاش به هنگامي که آهنگ کشيدن نقشي دارد، همچنين به تَنَحنُحِ مؤذن در آغاز اذان گفتن تشبيه ميکند. ميتوان تصدير را به نسيب و تشبيب و تغزل - که مقدمهي قصيده است - مانند کرد و آنجا که خطيب مقدمه را هنرمندانه به اصل مطلب ميپيوندد تشبيه بيت تخلص دانست. خواجه تصريح ميکند که «تصدير به امثال و احاديث و ابيات پسنديده باشد».
اندازهي تصدير: در باب اينکه تصدير بايد طولاني و مفصل باشد يا کوتاه و مختصر و نيز در باب اينکه آيا همه جا و در تمام انواع خطابه تصدير لازم است يا لازم نيست توجه به نکاتي چند بايسته است: 1) تصدير مفصل ، ويژهي رسايل خطابي است که به قول خواجه نصير «در رسائل خطابيِ مکتوب، هم طول تصدير شايد»؛ 2) تصدير مختصر، در سخنوريها و خطابههاي ملفوظ نه تنها مناسب است که ضرورت دارد؛ چرا که - به قول خواجه نصير - طولاني بودن تصدير در اين گونه موارد دليل بيم و هراس سخنور از مجلس و مجلسيان است يا حکايتگر نامطلوب بودن و نامناسب بودن خطابهي وي. ميگويد: «اما در ملفوظ بهتر چنان بود که هرچه بيشتر ايراد مقصود کند به ملخصتر و مفهومتر عبارتي، چه طول تصدير، دليلِ جُبن قائل يا شناعت قول بود»؛ 3) حذف تصدير، در مورد برخي از انواع خطابه ضرورت دارد. چنانکه در اعتذار «ترک تصدير واجب بود» و اين بدان سبب است که شنوندگان در انتظار شنيدن پاسخ از سوي گوينده هستند و پرداختن گوينده به مقدمات و يا به هر مطلبي که جزء مطالب اصلي نباشد تعلل و بهانهجويي و فراز از اصل موضوع تلقّي ميگردد. در مقام تشبيه خطابههاي بيتصدير به قصيدههاي بي مقدمه ميماند، يعني قصيدههايي که در آنها شاعر بدون تغزل و تشبيب و نسيب به مدح پرداخته، يا به نظم موضوع اصلي دست زده است.
کتابنامه :
جز آنچه در متن آورده شده؛ اساس الاقتباس، 579-580؛ شفا، منطق، 4 / کتاب خطابه، 236-237؛ جوهر النضيد، 260.
منبع مقاله :
دائرةالمعارفتشيع، جلد 4، (1391)، تهران: مؤسسهي انتشارات حکمت، چاپ اول