جامع علم و عمل
علی بن الحسین موسوی پدرش شریف ابواحمد حسن نقیب طالبیان در بغداد و فرزند موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم ابن موسی الکاظم صلوات الله علیه بنابراین جد ششم سید مرتضی امام هفتم(ع) است .پدر نام فرزندش را علی گذاشت و لقبش مرتضی که به سید مرتضی معروف بود و بعدها به القابی چون علم الهدی و ذوالمجدین ابوالثمانین نیز ملقب گشت.
درباره لقب دادن او به علم الهدی داستانهای مختلف نقل نمودهاند و مشهورترین آنها داستانی است که شهید اول در کتاب اربعین ذکر نموده است:
محمد بن حسین وزیر قادر عباسی بود. او در سال 420 بیمار شد و بیماری او بطول انجامید تا اینکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) را در خواب دید که به او میفرماید: به علم الهدی بگو برای تو دعائی بخواند تا اینکه شفا یابی. محمد وزیر میگوید که از آنحضرت پرسیدم علم الهدی کیست؟ فرمود علی بن الحسین الموسوی. وزیر از خواب بیدار شد، فورا نامهای به سید مرتضی نوشت و در آن نامه او را ابن لقب معرفی کرد. سید در جواب وزیر چنین نوشت:
الله الله فی امری فان قبولی فی هذا اللقب شناعة علی وای بر من اگر این لقب را برای خود بپذیرم، چه من این قابلیت را در خود نمیبینم و قبول کردن من این لقب را ننگ استبرای من. وزیر بعرض رسانید که: بخدا قسم من چیزی جز آنچه امیرالمؤمنین(ع) درباره شما فرموده بود نگفتهام.
و اما وجه لقب دادن سید مرتضی به ابو الثمانین:
نوشتهاند که در کتابخانه سید هشتاد هزار کتاب بود و هشتاد کتاب نیز تالیف و تصنیف خود او بود و هشتاد و یک سال هم عمر کرد. ولادتش در ماه رجب سال 355 هجری قمری در بغداد بوده است. دانشمندان اهل سنت او را مجدد مذهب جعفری در راس قرن چهارم هجری شمردهاند.
مقام علمی و عملی سید مرتضی
شاید یکی از بزرگترین افتخارات شیعیان این است که تمام فرق و مذاهب مسلمین و غیر مسلمین در مقابل شخصیت علمی علمای شیعه سر تعظیم فرود آورده و در وصف آنان اظهار عجز نمودهاند. ما را بسی افتخار است که بزرگانمان زبانزد خاص و عام بوده و مورد احترام و تقدیر بیش از حد دانشمندان مسلمین و غیر مسلمانان بودهاند.
در اینجا نکتهای به نظر میرسد که باید ذکر کنیم: درست است که بزرگان ما مایه افتخار و سربلندی ما هستند، ولی باید آنان نیز به وجود پیروان خود افتخار کنند. باید ما در عمل و در تحصیل علم بکوشیم راه آنان را رفته و رهنمودهای علمی و اخلاقی آنان را در زندگی مد نظر خود قرار داده تا اینکه ما هم مورد مباهات و افتخار آنان باشیم. میگویند پدر سید مرتضی روزی از او سؤال کرد: میل داری به چه مقامی برسی؟ سید مرتضی که کودکی بود در جواب پدر گفت: من میخواهم به درجه و مقام شما برسم. پدر در جوابش گفت: اگر همتت همین مقدار استبجائی نمیرسی . تو باید کوشش کنی که همچنان جدت امیرالمؤمنین(ع) بشوی، در آنصورت به مقام بلندی خواهی رسید.
آری، انسان باید از نعمتها و امکاناتی که خداوند بزرگ برای او فراهم آورده بیشترین استفاده را بکند و در پی تحصیل علم و دانش باشد که پیامبر اکرم(ص) فرموده است، زگهواره تا گور دانش بجوی. و علی(ع) میفرماید:
اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر آیا میپنداری که مخلوق کوچک و بی ارزشی هستی در حالی که در وجود تو دنیای بزرگ نهفته است. برادران، خواهران از زندگی زودگذر خود بهترین استفاده را بکنید و اوقات گرانبها را بیهوده صرف نکنید و همچون پاسداران بزرگ اسلام از اسلام عزیز پاسداری کنید تا اینکه در دنیا و آخرت سرافراز باشید.
بیجهت نیست که امیرالمؤمنین، سید مرتضی را علم الهدی لقب میدهد، و در 27 سالگی این عالم بزرگوار مرجع فقهی و کلامی شمرده میشود و از آن پس علمای طوائف مختلف مسملین از کشورهای مختلف بوسیله نامهها به او رجوع میکنند.
مگر میتوان در مقام علمی و ادبی او بحث کرد. بیشک او یک از بزرگترین و برجستهترین دانشمندان شیعه محسوب میشود چنانکه از تالیفات بسیار او در علوم مختلف بدست میآید: سید مرتضی در کلام، فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، هیئت، ادبیات (نحو، صرف، لغت، معانی، شعر، محسنات لفظی، یگانه عصر خود بود. او زعیم علمی و رئیس امامیه و دانشمندان فرزانه زمان خود بود. علامه حلی دربارهاش میگوید: شیعیان از کتابهایش تا این زمان (که سال 693 هجری است) استفاده کردهاند. او رکن تشیع و استاد بزرگ این طایفه است. خداوند جزای خیرش دهد.
پیش از آنکه سید مرتضی به زعامت و رهبری شیعیان برسد، سؤالات زیادی از او میشد که گاهی بر اساس اخذ رای و گاهی برای امتحان و اختبار سید مطرح میشد، و در مقام جواب هیچوقت عاجز نشده و بیدرنگ به سؤالات علمی و ادبی پاسخ میداد، و این پاسخها را گاهی خود سید، و گاهی شاگردان وی برشته تحریر درمیآورند که این پاسخها جز کتب سید محسوب میشود مانند: المسائل الموصلیه، المسائل الطرابلسیه، مسائل اهل مصر، المسائل الجرجانیه، المسائل الدیلمیه و مسائل دیگر.
خلاصه سید مرتضی را میتوان به یک کتابخانهای که جامع علوم و معارف گوناگون میباشد و یا به یک دانشگاهی که که از دانشکدههای علمی بسیار تشکیل شده و یا به یک باغ پهناوری که پرورشگاه انواع درختان باثمر و گلهای خوشبوی رنگارنگ است تشبیه کرد. آری، او در حالی که دریای بیکرانی بود از فقه و اصول و تفسیر و کلام و دیگر معارف قرآنی و اسلامی، در بلاغت و فصاحت و ادبیات عرب آنچنان مهارتی داشت که از سخنان روزمرهاش شعر میبارید و از نوشتههایش هنرهای ادبی و محسنات لفظی ولی کوشش خود را همواره به فقه و کلام اختصاص میداد و به ادبیات نیز عنایتخاصی مبذول میداشت. نوشتهاند که سید مرتضی مجالس ادبی و انجمنهای نقد شعر داشت. کتاب الغرروالدرر معروف به امالی سید مرتضی از بهترین کتابهای ادبی اسلام است و دیوان شعر سید به چند جلد میرسد.
نوشتهاند شیخ مفید (استاد سید مرتضی) گاهی در مجلس درس سید حاضر میشد و با اینکه سید میخواست استاد خود را بجای خود بنشاند ولی استاد نمیپذیرفت و از سید میخواست که درسش را ادامه دهد و از سخنانش لذت میبرد و برای اینکه از مقام علمی او تجلیل کند با اینکه خود رهبر شیعیان بود، همچو شاگرد در محضر او مینشست.
در کتاب شافی نوشته است: سید مرتضی کتابی را که تالیف میکرد، هنوز پایان نیافته بود که بین مردم منتشر میشد بطوری که گاه از دست او خارج شده و دیگر نمیتوانست در آن تجدید نظر کند.
اینقدر سید مرتضی به علم و طلاب علوم علاقه داشت که برای شاگردانش شهریهای تعیین کرده بود و ماهیانه به آنها پول میپرداخت و شاید ایشان اولین کسی باشد که برای طلاب حوزه علمیه حقوق تعیین نموده. مجلس درسش بسیار با شکوه و عظمتبود چرا که او بر علوم مختلف تسلط داشت و آنها را تدریس مینمود.
شیخ بهائی در کشکول نوشته است: در یکی از سالهای زمان سید، قحطی شدیدی منطقه را فرا گرفته بود. یک نفر یهودی که میخواستخود را از مرگ نجات دهد، به مجلس سید آمد و از او درخواست نمود که در علم نجوم برای او درس بگوید. سید برای او درسی بنا گذاشت و روزانه به او حقوقی میداد. اخلاق و رفتار سید چنان آن یهودی را مجذوب خود کرد که بالاخره پس از چند ماه بشرف اسلام مشرف شد.
ابن خلکان در تاریخ خود به نقل از ابن بسام دانشمند بزرگ اهل تسنن میگوید: شریف (سید مرتضی) امام ائمه عراق در اختلاف و اتحاد بود. علماء بسوی او شتافتند و دانشمندان از محضرش استفاده کردند. اخبار او منتشر و اشعارش مشهور و فضائلش بسیار است. در دین و احکام مسلمین تالیفات و تصنیفات فراوان دارد.
تالیفات سید مرتضی:
برای سید مرتضی حدود هشتاد جلد کتاب علمی و ادبی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
در فقه و اصول:
1- الانتصار: مشتمل بر بیش از 319 مسئله فقهی است. این کتاب از قدیمیترین کتب فقهی شیعه است که متعرض مسائل خلافی شده و فقه شیعه را بر اساسی محکم بنا نهاده است.
2- الذریعة الی اصول الشیعه: با اینکه بعضی از علمای قبل از سید همچون ابن جنید و شیخ مفید در اصول و فقه تالیفاتی دارند ولی بسیار مختصر است و اولین کسی که اصول فقه را بطور تفسیل نوشته از علمای شیعه سید مرتضی است که گذشته از اینک در این کتاب راجع به ابواب مختلف اصول (خطاب، امر و نهی، عموم و خصوص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، نسخ، اخبار، افعال، اجماع، قیاس، حظرواباحه) بحث میکند آراء دانشمندان عامه را نقل کرده و با دلیل و برهان نقد میکند. شیخ طوسی که استاد بزرگ فقه و اصول است، در کتاب عده الاصول خود که یکی از مهمترین منابع اصول شیعه است، نظرات و استدلالات سید را ذکر کرده و در بعضی از موارد مطالب سید را عینا اقتباس کرده و خود به این معنی اعتراف میکند.
3- شرح مسائل الخلاف فی اصول الفقه
4- المصباح فی الفقه
5- المختصر فی الاصول.
6- الناصریات: مشتمل بر 207 مسئله فقهی است.
7- مسائل اصول الفقه
8- مسائل الانفرادات فی الفقه.
9- المسائل الرسیة الاولی.
10- جمل العلم و العمل.
در تفسیر و علوم قرآن:
1- کتاب الصرفه: دراعجاز قرآن.
2- المحکم و المتشابه: در این کتاب از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عامی که از آن اراده خاص شده، تحریف در قرآئات، فرق بین رخصت و عزیمت و مطالب دیگر بحثشده است.
3- تفسیر سوره حمد و بعضی از سوره بقره.
4- تفسیر آیه قل تعالوا اتل ما حرم الله.
5- الموضح عن جهة اعجاز القرآن.
6- رسالهای در تحقیق معانی و لقد کرمنا بنی آدم.
در علم کلام:
1- انقاد البشر من الجبر و القدر: مسئله قضا و قدر را بررسی کرده و در بحثخود با آیات قرآن کریم استدلال نموده است.
2-تنزیه الانبیاء و الائمة: مهمترین بحث این کتاب درباره عصمت انبیاء و ائمه. و اینکه آنان مرتکب هیچ گناه کبیره و صغیرهای نمیشوند میباشد. این کتاب 189 صفحه است.
3- احکام اهل الاخرة: رساله مختصری است در آراء متکلمین در مسئله آخرت.
4- المسائل المتباینات.
5- تقریب الاصول فی الرد علی یحیی بن عید.
در اعتقادات و جهان بینی اسلام:
1- الشافی فی الامة: 300 صفحه در دو جلد، بحثی مفصل درباره امامت و سیاست رهبری اسلام. در این کتاب فرق بین زیدیه و امامیه، و تکذیب اتهامات بر شیعه در باب اعتقاد به زیادتی علم امام بر پیغمبر، و رای امامیه در بداء و فرق بین اجماع نزد امامیه و دیگران، و عدم وجوب علم امام به بواطنی که آگاهی بر آن واجب نیست و مطالب دیگر.
2-الاصول الاعتقادیة: درباره صفات خدا، نبوت، امامت، بعث، وعد و وعید، شفاعت، عذاب قبر، فناء عالم، میزان، صراط، بهشت و جهنم.
3- المقنع فی الغیبة: بحثی مفصل در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
4- الملخص فی اصول الدین: رسالهای مختصر در اصول دین اسلام.
در ادبیات:
1-غرر الفوائد و درر القلائد یا امالی المرتضی: در دو جلد و بیش از 1200 صفحه در بیروت به چاپ رسیده است. مشتمل بر مطالب ادبی و علمی بسیار جالب و ارزنده که سید مرتضی در مجالس ادبی خویش بر شاگردانش املاء کرده است.
2- دیوان المرتضی: شیخ محمد سماوی اشعار سید مرتضی را در 6 جلد جمعآوری کرده و آن را ادب المرتضی نامیده است. شیخ حسن جواهر نیز اشعار سید را در سه مجلد جمعآوری کرده و به چاپ رسانیده است. افراد دیگری نیز اشعار آن بزرگوار را تحت نام دیوان السید المرتضی جمع آوری کردهاند.
3- شرح قصیدة السید الحمیری: قصیده بائیه حمیری در مدح و منقبتحضرت امیرالمؤمین(ع) است که سید مرتضی آن را شرح نموده است.
4- الشهاب فی الشیب و الشباب.
5- طیف الخیال.
وفات سید مرتضی:
پس از 81 سال که از عمر گرانبهایش در خدمتبیشائبه به اسلام و مسلمین ذشتبالاخره در 25 ماه ربیع الاول از سال 436 هجری قمری زندگی جاویدان خود را در جوار حضرت حق تعالی آغاز نمود. خداوند بر درجات عالیهاش بیفزاید و ما را در پیروی از راهش و استفاده از آثار علمی بیشمارش هدایت فرماید.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام ش 5 الف
درباره لقب دادن او به علم الهدی داستانهای مختلف نقل نمودهاند و مشهورترین آنها داستانی است که شهید اول در کتاب اربعین ذکر نموده است:
محمد بن حسین وزیر قادر عباسی بود. او در سال 420 بیمار شد و بیماری او بطول انجامید تا اینکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) را در خواب دید که به او میفرماید: به علم الهدی بگو برای تو دعائی بخواند تا اینکه شفا یابی. محمد وزیر میگوید که از آنحضرت پرسیدم علم الهدی کیست؟ فرمود علی بن الحسین الموسوی. وزیر از خواب بیدار شد، فورا نامهای به سید مرتضی نوشت و در آن نامه او را ابن لقب معرفی کرد. سید در جواب وزیر چنین نوشت:
الله الله فی امری فان قبولی فی هذا اللقب شناعة علی وای بر من اگر این لقب را برای خود بپذیرم، چه من این قابلیت را در خود نمیبینم و قبول کردن من این لقب را ننگ استبرای من. وزیر بعرض رسانید که: بخدا قسم من چیزی جز آنچه امیرالمؤمنین(ع) درباره شما فرموده بود نگفتهام.
و اما وجه لقب دادن سید مرتضی به ابو الثمانین:
نوشتهاند که در کتابخانه سید هشتاد هزار کتاب بود و هشتاد کتاب نیز تالیف و تصنیف خود او بود و هشتاد و یک سال هم عمر کرد. ولادتش در ماه رجب سال 355 هجری قمری در بغداد بوده است. دانشمندان اهل سنت او را مجدد مذهب جعفری در راس قرن چهارم هجری شمردهاند.
مقام علمی و عملی سید مرتضی
شاید یکی از بزرگترین افتخارات شیعیان این است که تمام فرق و مذاهب مسلمین و غیر مسلمین در مقابل شخصیت علمی علمای شیعه سر تعظیم فرود آورده و در وصف آنان اظهار عجز نمودهاند. ما را بسی افتخار است که بزرگانمان زبانزد خاص و عام بوده و مورد احترام و تقدیر بیش از حد دانشمندان مسلمین و غیر مسلمانان بودهاند.
در اینجا نکتهای به نظر میرسد که باید ذکر کنیم: درست است که بزرگان ما مایه افتخار و سربلندی ما هستند، ولی باید آنان نیز به وجود پیروان خود افتخار کنند. باید ما در عمل و در تحصیل علم بکوشیم راه آنان را رفته و رهنمودهای علمی و اخلاقی آنان را در زندگی مد نظر خود قرار داده تا اینکه ما هم مورد مباهات و افتخار آنان باشیم. میگویند پدر سید مرتضی روزی از او سؤال کرد: میل داری به چه مقامی برسی؟ سید مرتضی که کودکی بود در جواب پدر گفت: من میخواهم به درجه و مقام شما برسم. پدر در جوابش گفت: اگر همتت همین مقدار استبجائی نمیرسی . تو باید کوشش کنی که همچنان جدت امیرالمؤمنین(ع) بشوی، در آنصورت به مقام بلندی خواهی رسید.
آری، انسان باید از نعمتها و امکاناتی که خداوند بزرگ برای او فراهم آورده بیشترین استفاده را بکند و در پی تحصیل علم و دانش باشد که پیامبر اکرم(ص) فرموده است، زگهواره تا گور دانش بجوی. و علی(ع) میفرماید:
اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر آیا میپنداری که مخلوق کوچک و بی ارزشی هستی در حالی که در وجود تو دنیای بزرگ نهفته است. برادران، خواهران از زندگی زودگذر خود بهترین استفاده را بکنید و اوقات گرانبها را بیهوده صرف نکنید و همچون پاسداران بزرگ اسلام از اسلام عزیز پاسداری کنید تا اینکه در دنیا و آخرت سرافراز باشید.
بیجهت نیست که امیرالمؤمنین، سید مرتضی را علم الهدی لقب میدهد، و در 27 سالگی این عالم بزرگوار مرجع فقهی و کلامی شمرده میشود و از آن پس علمای طوائف مختلف مسملین از کشورهای مختلف بوسیله نامهها به او رجوع میکنند.
مگر میتوان در مقام علمی و ادبی او بحث کرد. بیشک او یک از بزرگترین و برجستهترین دانشمندان شیعه محسوب میشود چنانکه از تالیفات بسیار او در علوم مختلف بدست میآید: سید مرتضی در کلام، فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، هیئت، ادبیات (نحو، صرف، لغت، معانی، شعر، محسنات لفظی، یگانه عصر خود بود. او زعیم علمی و رئیس امامیه و دانشمندان فرزانه زمان خود بود. علامه حلی دربارهاش میگوید: شیعیان از کتابهایش تا این زمان (که سال 693 هجری است) استفاده کردهاند. او رکن تشیع و استاد بزرگ این طایفه است. خداوند جزای خیرش دهد.
پیش از آنکه سید مرتضی به زعامت و رهبری شیعیان برسد، سؤالات زیادی از او میشد که گاهی بر اساس اخذ رای و گاهی برای امتحان و اختبار سید مطرح میشد، و در مقام جواب هیچوقت عاجز نشده و بیدرنگ به سؤالات علمی و ادبی پاسخ میداد، و این پاسخها را گاهی خود سید، و گاهی شاگردان وی برشته تحریر درمیآورند که این پاسخها جز کتب سید محسوب میشود مانند: المسائل الموصلیه، المسائل الطرابلسیه، مسائل اهل مصر، المسائل الجرجانیه، المسائل الدیلمیه و مسائل دیگر.
خلاصه سید مرتضی را میتوان به یک کتابخانهای که جامع علوم و معارف گوناگون میباشد و یا به یک دانشگاهی که که از دانشکدههای علمی بسیار تشکیل شده و یا به یک باغ پهناوری که پرورشگاه انواع درختان باثمر و گلهای خوشبوی رنگارنگ است تشبیه کرد. آری، او در حالی که دریای بیکرانی بود از فقه و اصول و تفسیر و کلام و دیگر معارف قرآنی و اسلامی، در بلاغت و فصاحت و ادبیات عرب آنچنان مهارتی داشت که از سخنان روزمرهاش شعر میبارید و از نوشتههایش هنرهای ادبی و محسنات لفظی ولی کوشش خود را همواره به فقه و کلام اختصاص میداد و به ادبیات نیز عنایتخاصی مبذول میداشت. نوشتهاند که سید مرتضی مجالس ادبی و انجمنهای نقد شعر داشت. کتاب الغرروالدرر معروف به امالی سید مرتضی از بهترین کتابهای ادبی اسلام است و دیوان شعر سید به چند جلد میرسد.
نوشتهاند شیخ مفید (استاد سید مرتضی) گاهی در مجلس درس سید حاضر میشد و با اینکه سید میخواست استاد خود را بجای خود بنشاند ولی استاد نمیپذیرفت و از سید میخواست که درسش را ادامه دهد و از سخنانش لذت میبرد و برای اینکه از مقام علمی او تجلیل کند با اینکه خود رهبر شیعیان بود، همچو شاگرد در محضر او مینشست.
در کتاب شافی نوشته است: سید مرتضی کتابی را که تالیف میکرد، هنوز پایان نیافته بود که بین مردم منتشر میشد بطوری که گاه از دست او خارج شده و دیگر نمیتوانست در آن تجدید نظر کند.
اینقدر سید مرتضی به علم و طلاب علوم علاقه داشت که برای شاگردانش شهریهای تعیین کرده بود و ماهیانه به آنها پول میپرداخت و شاید ایشان اولین کسی باشد که برای طلاب حوزه علمیه حقوق تعیین نموده. مجلس درسش بسیار با شکوه و عظمتبود چرا که او بر علوم مختلف تسلط داشت و آنها را تدریس مینمود.
شیخ بهائی در کشکول نوشته است: در یکی از سالهای زمان سید، قحطی شدیدی منطقه را فرا گرفته بود. یک نفر یهودی که میخواستخود را از مرگ نجات دهد، به مجلس سید آمد و از او درخواست نمود که در علم نجوم برای او درس بگوید. سید برای او درسی بنا گذاشت و روزانه به او حقوقی میداد. اخلاق و رفتار سید چنان آن یهودی را مجذوب خود کرد که بالاخره پس از چند ماه بشرف اسلام مشرف شد.
ابن خلکان در تاریخ خود به نقل از ابن بسام دانشمند بزرگ اهل تسنن میگوید: شریف (سید مرتضی) امام ائمه عراق در اختلاف و اتحاد بود. علماء بسوی او شتافتند و دانشمندان از محضرش استفاده کردند. اخبار او منتشر و اشعارش مشهور و فضائلش بسیار است. در دین و احکام مسلمین تالیفات و تصنیفات فراوان دارد.
تالیفات سید مرتضی:
برای سید مرتضی حدود هشتاد جلد کتاب علمی و ادبی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
در فقه و اصول:
1- الانتصار: مشتمل بر بیش از 319 مسئله فقهی است. این کتاب از قدیمیترین کتب فقهی شیعه است که متعرض مسائل خلافی شده و فقه شیعه را بر اساسی محکم بنا نهاده است.
2- الذریعة الی اصول الشیعه: با اینکه بعضی از علمای قبل از سید همچون ابن جنید و شیخ مفید در اصول و فقه تالیفاتی دارند ولی بسیار مختصر است و اولین کسی که اصول فقه را بطور تفسیل نوشته از علمای شیعه سید مرتضی است که گذشته از اینک در این کتاب راجع به ابواب مختلف اصول (خطاب، امر و نهی، عموم و خصوص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، نسخ، اخبار، افعال، اجماع، قیاس، حظرواباحه) بحث میکند آراء دانشمندان عامه را نقل کرده و با دلیل و برهان نقد میکند. شیخ طوسی که استاد بزرگ فقه و اصول است، در کتاب عده الاصول خود که یکی از مهمترین منابع اصول شیعه است، نظرات و استدلالات سید را ذکر کرده و در بعضی از موارد مطالب سید را عینا اقتباس کرده و خود به این معنی اعتراف میکند.
3- شرح مسائل الخلاف فی اصول الفقه
4- المصباح فی الفقه
5- المختصر فی الاصول.
6- الناصریات: مشتمل بر 207 مسئله فقهی است.
7- مسائل اصول الفقه
8- مسائل الانفرادات فی الفقه.
9- المسائل الرسیة الاولی.
10- جمل العلم و العمل.
در تفسیر و علوم قرآن:
1- کتاب الصرفه: دراعجاز قرآن.
2- المحکم و المتشابه: در این کتاب از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عامی که از آن اراده خاص شده، تحریف در قرآئات، فرق بین رخصت و عزیمت و مطالب دیگر بحثشده است.
3- تفسیر سوره حمد و بعضی از سوره بقره.
4- تفسیر آیه قل تعالوا اتل ما حرم الله.
5- الموضح عن جهة اعجاز القرآن.
6- رسالهای در تحقیق معانی و لقد کرمنا بنی آدم.
در علم کلام:
1- انقاد البشر من الجبر و القدر: مسئله قضا و قدر را بررسی کرده و در بحثخود با آیات قرآن کریم استدلال نموده است.
2-تنزیه الانبیاء و الائمة: مهمترین بحث این کتاب درباره عصمت انبیاء و ائمه. و اینکه آنان مرتکب هیچ گناه کبیره و صغیرهای نمیشوند میباشد. این کتاب 189 صفحه است.
3- احکام اهل الاخرة: رساله مختصری است در آراء متکلمین در مسئله آخرت.
4- المسائل المتباینات.
5- تقریب الاصول فی الرد علی یحیی بن عید.
در اعتقادات و جهان بینی اسلام:
1- الشافی فی الامة: 300 صفحه در دو جلد، بحثی مفصل درباره امامت و سیاست رهبری اسلام. در این کتاب فرق بین زیدیه و امامیه، و تکذیب اتهامات بر شیعه در باب اعتقاد به زیادتی علم امام بر پیغمبر، و رای امامیه در بداء و فرق بین اجماع نزد امامیه و دیگران، و عدم وجوب علم امام به بواطنی که آگاهی بر آن واجب نیست و مطالب دیگر.
2-الاصول الاعتقادیة: درباره صفات خدا، نبوت، امامت، بعث، وعد و وعید، شفاعت، عذاب قبر، فناء عالم، میزان، صراط، بهشت و جهنم.
3- المقنع فی الغیبة: بحثی مفصل در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
4- الملخص فی اصول الدین: رسالهای مختصر در اصول دین اسلام.
در ادبیات:
1-غرر الفوائد و درر القلائد یا امالی المرتضی: در دو جلد و بیش از 1200 صفحه در بیروت به چاپ رسیده است. مشتمل بر مطالب ادبی و علمی بسیار جالب و ارزنده که سید مرتضی در مجالس ادبی خویش بر شاگردانش املاء کرده است.
2- دیوان المرتضی: شیخ محمد سماوی اشعار سید مرتضی را در 6 جلد جمعآوری کرده و آن را ادب المرتضی نامیده است. شیخ حسن جواهر نیز اشعار سید را در سه مجلد جمعآوری کرده و به چاپ رسانیده است. افراد دیگری نیز اشعار آن بزرگوار را تحت نام دیوان السید المرتضی جمع آوری کردهاند.
3- شرح قصیدة السید الحمیری: قصیده بائیه حمیری در مدح و منقبتحضرت امیرالمؤمین(ع) است که سید مرتضی آن را شرح نموده است.
4- الشهاب فی الشیب و الشباب.
5- طیف الخیال.
وفات سید مرتضی:
پس از 81 سال که از عمر گرانبهایش در خدمتبیشائبه به اسلام و مسلمین ذشتبالاخره در 25 ماه ربیع الاول از سال 436 هجری قمری زندگی جاویدان خود را در جوار حضرت حق تعالی آغاز نمود. خداوند بر درجات عالیهاش بیفزاید و ما را در پیروی از راهش و استفاده از آثار علمی بیشمارش هدایت فرماید.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام ش 5 الف