پرسشهایی پیرامون شمائل و طول عمر امام مهدي عليه السلام
پرسش: آيا امام مهدي وجود جسماني دارند يا نوراني؟
پاسخ: حضرت وجود جسماني دارند. البته طبق برخي روايات و معارف اسلامي پيشوايان غير از اين بدن جسماني داراي حقايق نوراني هستند. در روايتي از پيامر اكرم(صلی الله علیه وآله)آمده است:"اول چيزي كه خداوند خلق كرد، نور من بود" (بحار الانوار، ج1، ص97)
و نيز فرمود: "اي سلمان! اوصياي من را ميشناسي و آن دوازده نفري كه خداوند براي امامت بعد از من انتخاب كرده است؟ گفتم: خدا و رسولش داناترند، فرمود: اي سلمان! خداوند مرا از نور خود خلق كرد و مرا خواند، پس اطاعت كردم. و خلق كرد از نور من علي را پس خواند او را و او اطاعت كرد. و خلق كرد از نور من و علي، نور فاطمه را پس خواند او را و او اطاعت كرد. و خلق كرد از نور من و علي و فاطمه، حسن و حسين را، پس آن دو را خواند و آن دو اطاعت كردند. پس نام گزارد ما را به پنج اسم از اسامي خود: خدا محمود است و من "محمد" خدا عالي است و اين "علي" خدا فاطر است و اين "فاطمه" خدا داراي "احسان" است و اين حسن و خدا "محسن" است و اين حسين. سپس خلق كرد خدا از ما از صلب حسين(نور حسين) نه امام را،چ پس خواند آنان را و آنان اطاعت كردند".(بحار الانوار، ج15، ص9).
البته اين حرف بدين معني نيست كه آنها بدن مادي نداشتند؛ بلكه وقتي خداوند اراده كرد كه در دنيا زندگي كنند، آنان را در صلب حضرت آدم(علیه السلام)قرار داد تا اينكه در زمان خاص با بدن مادي به دنيا آيند(بحار الانوار، ج15، ص7). ما با توجه به ادله عقلي و نقلي فراوان، معتقد هستيم حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)در سال 255 هـ.ق به دنيا آمدو بنابراين داراي وجود جسماني است. دليلهاي فراواني مانند داستان ولادت و مادر ايشان، غيبت و چگونگي آن، وجود حجت در هر زما در زمين و ... در اين زمينه وجود دارد.
پرسش: چطور حضرت مثل يک مرد 40 ساله ظهور مي کند ؟
پاسخ: گويا مراد شما اين است که چگونه ممکن است حوادث روزگار باعث تغيير چهره و شکسته شدن صورت و ناتواني جسمي حضرت نمي شود؟ در پاسخ بايد گفت: به نظر مي آيد علت اصلي، خواست و قدرت الهي است. بدين معنا که خداوند از طريق اعجاز و خرق عادت، حالت جواني را در وجود حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)قرار داده است. براي اين مطلب از قرآن مي توان نمونه آورد.
خداوند در قرآن کريم در سوره بقره آيه 259 داستان بزرگ مردي از بني اسرائيل(گويا عزير بوده است) را ذکر مي کند که بر روستايي عبور مي کرد در حالي که ويران شده و مردمان آن مرده بودند و استخوانهايشان در معابر در حال پوسيده شدن بود. او گفت: خداوند چگونه اين ها را زنده مي کند؟ خداوند صد سال او را ميراند و جان حيوان(الاغ) او را نيز گرفت ولي طعام او را به حال خود سالم باقي نگه داشت.
پس از صد سال که دوباره او را زنده کرد به او يادآور شد از بين رفتن و حيات دوباره خود و حيوانش را و سالم نگاه داشتن طعامش را . " فَانْظُرْ إِلى طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ "يک غذا حدودا يک هفته سالم ميماند. صد سال 5200 هفته است پس خدا 5200 برابر عمر غذا، آن را سالم و به صورت عادي نگه داشته است. او ميتواند امام را نيز به حالت يک جوان حفظ کند.
البته از لحاظ طبيعي نيز ممکن است، يک فرد بتواند طراوت و جواني خود را حفظ کند اگر بر رموز علمي آگاهي داشته باشد و علم نيز اين امر را ممکن پذير بداند بر اين فرض ، امام چون علم کامل دارد ميتواند از قواعد علمي نيز مدد بگيرد.
پرسش: چگونگي زيستن امام مهدي در دوران غيبت را بيان فرماييد. شمائل امام زمان در زمان ظهور چگونه خواهد بود؟
پاسخ: اين سؤال چند بخش دارد:
الف. حضرت در ميان مردم رفت و آمد و از اوضاع آنان خبر دارد و به آنان كمك ميكند. البته چون ايشان در پس پرده غيبت هستند(يعني به صورت عادي، شناخته نميشوند). ممكن است مردم ايشان را ببينند ولي او را نشناسند. پس حضرت در ميان مردم است؛ ولي به صورت ناشنانس .
ب. از برخي روايات استفاده ميشود كه افرادي بسيار محدود و خاص در خدمت حضرت ميباشند و آن بزرگوار را همراهي ميكنند. البته از جزئيات اين مسأله آگاهي نداريم.
ج. از روايات ميتوان استفاده كرد كه حضرت در قيافه مردي چهل ساله ظهور ميكنند. آن بزرگوار داراي چهرهاي گندمگون ، پيشاني بلند، ابرواني كشيده، چشماني درشت وسياه، دندانهاي براق و گشاده است. در گونه راست ايشان خالي مشكين قرار دارد و اندام آن بزرگوار ميانه است.
پرسش: سن حضرت مهدي چقدر است؟
پاسخ: 1ـ بر اساس نظر مشهور در تاريخ ولادت امام زمان(عج)، آن بزرگوار در سال 255 هـ.ق به دنيا آمده است. بنابراين اكنون (سال 1430) سن شريف آن عزيز 1175 سال ميباشد.
پرسش: زنده ماندن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در این مدت طولانی چطور ممکن است؟
پاسخ: امکان طول عمر:
از مباحث مربوط به زندگى امام مهدىعليهالسلام طول عمر آن بزرگوار است. براى بعضى اين سؤال مطرح است كه چگونه ممكن است انسانى، عمرى چنين طولانى داشته باشد؟!(اكنون در سال 1429 هجرى قمرى هستيم و با توجه به اينكه تولد امام مهدى در سال 255 هجرى قمرى واقع شده است، پيشواى ما هم اكنون 1174 سال دارد).
سرچشمه اين سؤال و علت طرح آن اين است كه آنچه در جهان امروز، معمول و متداول است عمرهاى محدودى است كه حداكثر بين 80 تا 100 سال طول مىكشد( البته هم اكنون عمرهاى بالاى صد سال هم يافت مىشود كه به نسبت بسيار كم است). و بعضى با ديدن و شنيدن اينگونه عمرها، نمىتوانند يك عمر طولانى را باور كنند يا آن را دور مىشمارند. وگرنه عمر طولانى از نظر عقل و دانش بشرى امرى غير ممكن نيست و دانشمندان با مطالعه اجزاء بدن به اين حقيقت رسيدهاند كه ممكن است انسان، سالهاى بسيار طولانى زنده بماند و حتى گرفتار پيرى و فرسودگى هم نشود.
برنارد شاو مىگويد:
از اصول علمى مورد پذيرش همه دانشمندان بيولوژيست، اين است كه براى عمر بشر نمىتوان حدى تعيين كرد و حتى ديرزيستى نيز مسئله مرزناپذيرى است.( راز طول عمر امام زمانعليهالسلام؛ علىاكبرمهدىپور، ص 13).
پروفسور "اتينگر" مىنويسد:
به نظر من با پيشرفت تكنيكها و كارى كه ما شروع كردهايم بشر قرن بيست و يكم خواهد توانست هزاران سال عمر كند.( مجله دانشمند، سال 6، ش 6، ص 147).
بنابراين تلاش دانشمندان براى دست يافتن به راههاى غلبه بر پيرى و رسيدن به دراز عمرى نشانگر امكان چنين پديدهاى است چنان كه در اين مسير گامهاى موفقيتآميزى برداشته شده است و هم اكنون در گوشه و كنار جهان كم نيستند افرادى كه بر اثر شرايط مناسب آب و هوايى و تغذيه مناسب و فعّاليت مناسب بدنى و فكرى و عوامل ديگر، عمرى نزديك به صدوپنجاه سال و گاهى بيشتر از آن دارند مهمتر اين كه عمر طولانى در گذشته تاريخ انسانها بارها تجربه شده است و در كتابهاى آسمانى و تاريخى، انسانهاى زيادى با نام و نشان و شرح حال ياد شدهاند كه مدت عمر آنها بسيار درازتر از عمر بشر امروز بوده است.
در اين زمينه كتابها و مقالات متعدّدى نوشته شده است كه براى نمونه چند مورد را بيان مىكنيم:
1. در قرآن آيهاى هست كه نه تنها از عمر طولانى بلكه از امكان عمر جاويدان خبر مىدهد و آن آيه درباره حضرت يونسعليهالسلام است كه مىفرمايد:
اگر او (يونسعليهالسلام) در شكم ماهى تسبيح نمىگفت، تا روز رستاخيز در شكم ماهى مىماند.( سوره صافات، آيه 144).
با توجه به اين آيه شريفه، عمر بسيار طولانى (از عصر يونسعليهالسلام تا روز رستاخيز)- كه در اصطلاح زيستشناسان عمر جاويدان ناميده مىشود- براى انسان و ماهى از نظر قرآن كريم امكانپذير است.
2. قرآن كريم در مورد حضرت نوحعليهالسلام مىفرمايد:
« به راستى ما نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس /950 سال در ميان آنها درنگ نمود»؛( سوره عنكبوت، آيه 14).
آن چه در آيه شريفه آمده است مدت پيامبرى آن حضرت است و براساس برخى روايات، مدت عمر آن بزرگوار 2450 سال طول كشيده است؛( كمالالدين، ج 2، باب 46، ح 3، ص 309).
جالب اين كه در روايتى از امام سجادعليهالسلام نقل شده است كه فرمود:
در امام مهدىعليهالسلام سنت و شيوهاى از زندگى حضرت نوحعليهالسلام است و آن طول عمر است؛( كمالالدين، ج 1، باب 21، ح 4، ص 591.)
3. و نيز درباره حضرت عيسىعليهالسلام مىفرمايد:
« ... و هرگز او را نكشتند و به دار نياويختند بلكه امر به آنها مشتبه شد... به يقين او را نكشتند بلكه خداوند او را به سوى خود بالا برد كه خداوند توانا و فرزانه است»؛( سوره نساء، آيه 157).
همه مسلمانان به استناد قرآن و احاديث فراوان معتقدند كه عيسىعليهالسلام زنده و در آسمانهاست و به هنگام ظهور حضرت مهدىعليهالسلام فرود آمده و او را يارى خواهد كرد.
امام باقرعليهالسلام فرمود:
در صاحب اين امر (مهدىعليهالسلام) چهار سنّت از چهارتن از پيامبران است... و از عيسىعليهالسلام سنتى دارد و آن اين كه: (درباره مهدى نيز) مىگويند: او در گذشته است در حالى كه او زنده مىباشد؛( بحارالانوار، ج 51، ص 217).
علاوه بر قرآن، در تورات و انجيل نيز سخن از دراز عمران مطرح گرديده است.
در تورات آمده است كه:
« ... تمام ايامِ " آدم "كه زيست، نهصد و سى سال بود كه مُرد... جملهى ايام "انوش" نهصد و پنج سال بود كه مُرد... و تمامى ايّام "قينان" نهصد و ده سال بود كه مُرد... پس جملهى ايّام "متوشالح" نهصد و شصت و نه سال بود كه مُرد..»؛( زنده روزگاران ، ص 132 به نقل از تورات - ترجمه فاضل خانى - سفر پيدايش باب پنجم، آيات 5 - 32).
بنابراين تورات صريحاً به وجود افرادى با داشتن عمرهاى طولانى (بيش از نهصد سال) اعتراف مىكند.
در انجيل نيز عباراتى موجود است كه نشانگر آن است كه عيسىعليهالسلام پس از به دار كشيده شدن زنده گرديده و به آسمان بالا رفته است؛( زنده روزگاران، ص 134 به نقل از عهد جديد، كتاب اعمال رسولان، باب اول، آيات 1 - 12). و در روزگارى فرود خواهد آمد و مسلّم است كه عمر آن بزرگوار از دو هزار سال بيشتر است.
با اين بيان روشن مىشود كه پيروان دو آئين يهود و مسيحيت بايد به علت اعتقاد به كتاب مقدس به عمرهاى طولانى نيز معتقد باشند.
گذشته از اين كه طول عمر از نظر علمى و عقلى پذيرفتنى است و در گذشته تاريخ، موارد بسيار دارد، در مقياس قدرت بىنهايت خداوند نيز قابل اثبات است. به اعتقاد همه پيروان اديان آسمانى تمام ذرات عالم در اختيار خداوند است و تأثير همه سببها و علّتها به اراده او بستگى دارد و اگر او نخواهد سببها از تأثير باز مىماند و نيز بدون سبب و علّت طبيعى، ايجاد مىكند و مىآفريند.
او خدايى است كه از دل كوه، شترى بيرون مىآورد و آتش سوزنده را بر ابراهيمعليهالسلام سرد و سلامت مىسازد و دريا را براى موسى و پيروانش خشك مىكند و آنها را از ميان دو ديوار آبى عبور مىدهد( اینها حقايقى است كه در قرآن كريم آمده است؛ سوره انبياء، آيه 69 و سوره شعراء، آيه63). آيا از اين كه به عصاره انبياء و اولياء و آخرين ذخيره الهى و نهايت آمال و آرزوى همه نيكان و تحققبخش وعده بزرگ قرآن را عمرى طولانى بدهد، ناتوان خواهد بود؟!
امام حسن مجتبىعليهالسلام فرموده است:
... خداوند عمر او را (مهدىعليهالسلام) در دوران غيبتش طولانى مىگرداند، سپس به قدرت خدايىاش او را در سيماى جوانى زير چهل سال آشكار مىسازد تا مردمان دريابند كه خداوند بر هر كارى تواناست.( بحارالانوار، ج 51، ص 109).
بنابراين جريان طول عمر امام دوازدهمعليهالسلام، از ابعاد مختلف عقلى و علمى و تاريخى ،امرى ممكن و پذيرفتنى است و پيش از همه اينها از جلوههاى اراده خداوند بزرگ و تواناست؛ (ر.ک. زنده روزگاران، دکتر فريدوني).
منبع: www.imammahdi-s.com الف