آپام نپات āpām napāt

نام بَغ خدای آریایی آب‌ها که آئین او به زمان هند و ایرانی می‌رسد. نام او به همین گونه در هندی باستان نیز آمده و یکی از باستانی‌ترین ‌سرودهای ودایی در ستایش وی سروده شده است.
چهارشنبه، 24 خرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
آپام نپات āpām napāt
 آپام نپات āpām napāt

نویسنده: غلامرضا معصومی

 
نام بَغ خدای آریایی آب‌ها که آئین او به زمان هند و ایرانی می‌رسد. نام او به همین گونه در هندی باستان نیز آمده و یکی از باستانی‌ترین ‌سرودهای ودایی در ستایش وی سروده شده است. (1) این ایزد معادل نپتون (Neptune) رومی و پوزئیدون (Poseidon) یونانی است که در روزگار کهن اهورایی، بسیار والا و پرحشمت، همانند وارونا (Varuna) اهورامزدا (Ahura Mazda) و مهر بوده است. اما اوستا جز در چند مورد پراکنده از وی یاد نکرده و بعدها آناهیتا (Anahita)، بانوی آب‌ها که آئین او با برخی از خصوصیات نیایشی الهه‌های سامی و عیلامی آمیخته بود، در ایران، جای آپام نپات (Apam Napat) را گرفت.
با این همه، ستایش آپام نپات همچنان در ایران دوام داشته و در بیرون از مرزهای ایران نیز گسترش یافته است. (2) درگاه شماری کاپادوسی، هشتمین ماه سال به نام او، اپومن (Appomena) نامگذاری شده و در آئین مهر، او را با نپتون یکسان شمرده‌اند. مطابق روایتی از هرودوت (Herodotus)، ستایش آب ایزدِ آریایی در میان سکاهای ایرانی نیز رواج داشته که مورخ یونانی او را با پوزئیدون یکسان انگاشته است. (3) برخی آپام نپات را یکی از خدایان برزخی بین زمین و آسمان هندیان می‌پندارند. موضع آپام نپات در میان زرتشتیان از هر لحاظ مبهم و گیج کننده است. در نگاه نخست، ایزدی بی‌اهمیت و گمنام می‌نماید، چرا که نه برای او یسنای ویژه‌ای سروده شده و نه یکی از روزهای سی‌گانه‌ی ماه را به افتخار او نام گذاری کرده‌اند. وی همراه با هئوما و دهمن آفرین (به معنای روح ستایش و نیایش که در تشریفات آفرینگان به کار می‌آید)، سی یزدان عمده‌ی ایزدکده‌ی زرتشتی را تشکیل داده و همانند دیگران در مراسمی متعلق به ایزدان آسمانی ستایش می‌شود. (4) در مراسم روزانه، یسنای ویژه‌ای برای او نیست، اما به هنگام نماز، هرگاه که گفت وگو از عنصر آب و ستایش از آن باشد، این آپام نپات است که ستایش می‌شود. (5) علاوه بر این در تقسیمات شبانه روز (تقسیمات شبانه روز ظاهراً کهن‌تر از دیگر انواع تقسیمات گاه شماری می‌باشد)، اگر نگهبان بخش صبح، میترای (Mithra) باشکوه است، پاسدار بخش پس از نیم روز نیز آپام نپات می‌باشد. به عبارت دیگر در طول تاریخ، هر زرتشتی که بعد از ظهر نماز و دعا بخواند، روزی نبوده که در برابر آپام نپات (فرزند آب)، نماز نبرده باشد. (6) پس آپام نپات با وجود گمنامی و ظاهری بی‌اهمیت، از ایزدان بلند مرتبه و صاحب اقتدار زرتشتیان می‌باشد. همین تفاوت چشمگیر در ظاهر و باطن این ایزد، در متن‌های اوستا نیز دیده می‌شود. در پاره‌ای از عبارت‌ها، به صورت سایه‌ای مبهم که در صف عقب ایستاده، همراه با دیگر ایزدانی که به گونه‌ای با عنصر آب ارتباط دارند، ظاهر می‌شود. در یکی از ستایش‌های وصف اردوی سورا (Ardavi Sura)، ایزد رودخانه‌ها، اشاره‌ای گذرا به آپام نپات شده است. (7) اوستا در ستایش از تیشتر (Tishtar) یا ستاره‌ی شباهنگ و ایزد باران می‌گوید که: «آپام نپات همراه باد چالاک مزدا آفریده و فرّ در آب آرام گزیده و فره‌وشی اشونان (Ashavans)(8)، هر جایی از جهان را بهره‌ی ویژه‌ای از آب می‌بخشید»(9). در جایی دیگر از همین یشت می‌گوید: «تیشتر، ستاره‌ی "رایومند فرهمند" را می‌ستاییم که تخمه‌ی آب در اوست. آن توانای بزرگ نیرومند، تیزبین، بلند پایه‌ی زبردست، آن بزرگواری را که از او نیک نامی آید و نژادش از آپام نپات است». (10) عبارت‌های دیگر اوستا بیانگر این است که آپام نپات نه تنها با عنصر آب تداعی می‌شده، بلکه روزگاری از معتبرترین و معظم‌ترین ‌ایزدان ایزدکده‌ی ایرانیان بوده است.
از اهورامزدا و میترا که بگذریم، آپام نپات تنها ایزدی بود که لقب "اهورا" نیز داشته و همراه با میترا (که در نگهبانی از بخش‌های روز شریک اوست)، وظیفه‌ی حفظ نظم در جهان و بین آدمیان را بر عهده داشته است. اوستا در جایی دیگر به صورت قطعه شعری درباره‌ی آپام نپات می‌گوید: «رَدِ بزرگوار، شهریار شیدور، آپام نپات تیز اسب، آن دلیر دادرس دادخواهان را می‌ستاییم. آفریدگان را می‌ستاییم که مردمان را بیافرید، ایزد آب را می‌ستاییم که هرگاه او را بستایند، می‌شنود» (11). اصطلاح مطلع این قطعه (رد بزرگوار) در تمام ستایش به درگاه فرزند آب‌ها، تکرار می‌شود. در دوره‌ی ساسانیان و زمان حاضر، او را "برز" یا "برج" به معنای "ارباب بزرگ" می‌خوانند. در جایی دیگر "برز آبان ناف" (Burz Abunnaf) به معنای بزرگی که فرزند آب‌ها است، خوانده می‌شود. شاید این گونه اسم‌ها حکایت از این دارد که اسم ویژه‌ی این اهورا، آپام نپات نبوده، بلکه این اسم یکی از صفات اوست و در هنگام ستایش و دعا ترجیح می‌داده‌اند که اصطلاح "برج" را به جای نام وی به کار برند. عبارت دیگر اوستا مربوط به آپام نپات این است که: «از این پس مهر فراخ چراگاه، فرمانروایان کشور را نیرو بخشید و آشوب‌ها را فرو نشاند. از این پس آپام نپات توانا، فرمانروایان کشور را نیرو بخشید و سرکشان را لگام زند». (12) در این قطعه ، دو اهورای بزرگ را می‌بینیم که همراه و هم رتبه برای رسیدن به یک هدف (نگهداری نظم یا اشا) در جامعه‌ی انسانی می‌کوشند. اوستا نیز می‌گویدکه چگونه این دو در نگهداری از "خورنه" یا همان فرّ الهی که صاحب آن همیشه فرمانروای به حق ایرانیان است، تلاش کرده و چون جمشید جم، دهان به سخن نادرست و دروغ می‌آلاید، فرّ از او می‌گریزد. (13) نخست به میترا و آتش، سپس به آپام نپات و آب دریای فراخکرت پناه می‌برد. در متون پهلوی به پیروی از اوستا، آپام نپات (ایزد برج) را بیشتر به عنوان ایزدی که در ژرفای دریاهای اساطیری به سر می‌برد، تصور کرده و در ضمن او را ایزد نگهبان "خورنه" نیز می‌دانند. عبارت ذیل نیز گویای این معناست:
«بارگاه ایزد برج همان جایی است که اردوی سورا و آب‌های زلال می‌باشند و وظیفه‌ی اصلی وی رساندن آب‌های دریای فراخکرت به سراسر گیتی است. وظیفه‌ی دیگر وی، اینکه جانوران را هنگام گذشتن از دریا، از گزند امواج حفظ کرده و همیشه پاسبان خورنه باشد». (14) درباره‌ی "خورنه" یا فرّ ایرانیان، اسطوره‌ای شگفت انگیز وجود دارد که: «هر سه سال یک بار، گروه‌های بی‌شماری از سرزمین‌های نه ایرانی (غیر ایرانی)، بر فراز کوه البرز گرد می‌آیند تا به سرزمین‌های ایرانی هجوم آورده، مردم را آزار داده و تباهی به بار آورند. آنگاه ایزد "برج"، از ژرفای آب‌های ارنگ بر می‌خیزد. سیمرغ بر فراز بلندترین قله‌ی کوه‌های سر به فلک کشیده همانند مرغی که دانه بر می‌چیند، آنهایی را که از سرزمین‌های نه ایرانی، هجوم آورده‌اند از روی زمین بر می‌اندازد». (15) این داستان شگفت انگیز در عین عجیب بودن، با اندیشه‌ی کلی آپام نپات به عنوان نگهبان سرزمین ایرانیان و جلوگیرنده از نیروهای پلید و تجاوزکار، هماهنگ است. در سراسر ادبیات سنتی زرتشتیان درباره‌ی فرزند آب‌ها آمده که: «آپام نپات، آفریننده‌ی بشریت، اجتماع و نگهدارنده‌ی نظم، شریک و هم رتبه‌ی میترای توانا دانسته شده است. وی همانند میترا که اهورای آتش است، به عنوان اهورای آب شناخته شده و اندیشه‌ی ودایی نسبت به وارونا قابل مقایسه با آپام نپات زرتشتی می‌باشد. نکات اصلی مربوط به وارونا و آپام نپات یکی است، به طوری که اندیشه دو آسورای "میترا - وارونا" و دو اهورای "میترا - آپام نپات" به گونه‌ای چشمگیر یکی است. هر دو ایزد هم رتبه‌اند، اما هر کدام با یکی از عنصرهای حیاتی و ضروری (آتش و آب) مربوط می‌باشند. از این مطالب روشن می‌شود که آپام نپات، روزگاری ایزدی بسیار با اهمیت و با عظمت بوده که به عللی ناشناخته در هاله‌ای از ابهام پوشیده شده است. واژه‌هایی در اوستا به کار رفته تا نشان دهد که آپام نپات چگونه وظایف خویش را انجام داده و به نظر، شایان تأمل می‌باشد. مقیّد و مجبور کردن تبهکاران با زنجیر، از کارهای مخصوص وارونای ودایی است و تنها یک سرود در ستایش او در ریگ ودا آمده است. اما در همین سرود، سخن از عظمت و شکوه وجود دارد. آنجا که می‌گوید: «ارباب همه‌ی موجودات، آپام نپات بوده و آنها را توسط نیروی آسورایی خویش آفریده است» (16). در ریگ ودا، آپام نپات ودایی را اسب ران (Asuheman) می‌خوانند. (17) در اوستا نیز لقب "تیز اسب" به وی داده شده که هر دوی این القاب مناسب حال ایزد آب می‌باشند (همانند ایزد یونانی پوزئیدون که سوار بر امواج بوده). جالب اینکه مفسران واژه‌ی "اسب ران" را آنگاه که آگنی (Agni)، آپام نپات می‌شود، یکی از اسامی بی‌شمار وی می‌دانند. زیرا در پاره‌ای از عبارات ریگ ودا، فرزند آب‌ها را، ایزد آتش (آگنی) نیز می‌دانند. بدین گونه، یکی بودن هویت آنها که با منابع ایرانی تأیید نمی‌شود، درست نبوده و پژوهشگران ودایی درباره‌ی آن اتفاق نظر ندارند. در ضمن عباراتی در ودا آمده که آپام نپات تنها ایزد آب بوده و با هیچ ایزد دیگری هم هویت نیست. (18) حال این پرسش پیش می‌آید که چرا ایزد آتش با ایزد آب مربوط است، آن هم تا این حد که با لقب متعلق به عنصر آب خطاب شود؟ بهترین و قانع کننده‌ترین ‌پاسخ، جوابی است که اولدنبرگ (Oldenberg) می‌دهد. وی این پاسخ «که شاید رعد و برق و ابرهای باران‌زا عامل اصلی و ارتباط دهنده‌ی میان آب و آتش هستند» را رد کرده و جواب را در پیوستگی باستانی میان آب و گیاه جست و جو می‌کند. در کتاب ودا آمده: «ایزد آب، زمین را تازه کرده و ایزد آتش، آسمان را صفا می‌بخشد». کومن (Cumont) در مورد آپام نپات می‌گوید: «آپام نپات، همان ایزد اقیانوس است که در یادگارهای به جای مانده از آئین میتراپرستان دیده می‌شود».
با آنکه شواهد موجود در این باره را نمی‌توان آخرین حرف به حساب آورده و رأی نهایی را صادر کرد، اما اگر آنچه را که در اوستا آمده، با آنچه که در ودا آمده، درهم ادغام کنیم، به ظنِّ قوی در روزگار هندو - ایرانی، اصطلاح آپام نپات (فرزند آب‌ها) یکی از لقب‌های وارونا بوده است. اگر این حدس درست باشد، تنها مشکل جدی برای یکی دانستن آپام نپات ایرانی با اهورا وارونا (Ahura Varuna)، که با این لقب باستانی ستایش می‌شده، برطرف می‌شود. آنچه این گمان‌ها را کم و بیش به سرحد یقین می‌رساند، این است که از این دیدگاه، شبکه‌ی روابط، همانند میان ایزدان ایزدکده‌ی ودایی از یک سو و ایزدهای ایزدکده‌ی اوستایی از سوی دیگر به وجود می‌آید که در آن، هر یک وظایف همانندی بر عهده دارند. در هر دو مجمع، ایزد خرد (عقل) که نیرومندترین و یکتاترین بوده و به این علت که مظهر هیچ یک از نیروها و یا پدیده‌های طبیعت نبوده، هیچ گونه فعالیت خاصی بر عهده ندارد، فارغ از هر گونه محدودیت و صفت می‌باشد، پس عالی‌ترین ‌سرور و رئیس است. منش وی چنان نیرومند است که هر چه نیک و خوب را در بر می‌گیرد و جفت بسیار نیرومند میترا - وارونا و آپام نپات که زیردست او می‌باشند، به اجرای اوامر و دستورات او مشغول هستند.

پی‌نوشت‌ها:

1. ریگ ودا، کتاب دوم، سرود 21، 35.
2. یشت پنجم را از روی نام آپام نپات، آبان یشت نامیده‌اند. Burz، نام این ایزد در نوشته‌های پهلوی می‌باشد که از روی یکی از القاب اوستایی وی Barazant، به معنای بلند - گرفته شده است.
3. کتاب پنجم، بند 49.
4. زیرا برهمن‌ها نیز سی و سه ایزد دارند و عدد 33 را با اهمیت تلقی می‌کنند. اما عدد 33 برای زرتشتیان مصنوعی خواهد بود، زیرا چهار روز از روزهای ماه به اسم اهورا مزدا (دی) نامگذاری شده است. پس به این ترتیب زرتشتیان تنها 30 ایزد صاحب نام دارند که فهرست، شرح کامل و وظایف آنها در بندهش آمده است. در آنجا آپام نپات با نام برز ایزد همراه با دهمن آفرین و هئوما آمده است.
5. یسنای یکم، بند 5.
6. هر زرتشتی سنت گرا بایستی در هر یک از بخش‌های شبانه روز، نمازگزارده و دعا بخواند.
7. یشت پنجم، بند 72.
8. ارواح نیک و مقدس زرتشتیان.
9. یشت هشتم، بند 34.
10. یشت هشتم، بند 4.
11. یشت نوزدهم، بند 52.
12. یشت سیزدهم، بند 95.
13. یشت نوزدهم، بند 36.
14. بندهش، 175-116.
15. بندهش، 153-102.
16. ریگ ودا، فصل دوم، سرود 35، بیت دوم.
17. ریگ ودا، فصل هفتم، سرود 47، بیت دوم.
18. ریگ ودا، فصل هفتم، سرود 67.

منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.
 


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
لحظه اعلام خبر شهادت سیدحسن نصرالله در حرم رضوی
play_arrow
لحظه اعلام خبر شهادت سیدحسن نصرالله در حرم رضوی
پیغام مهم آیت‌الله بهجت به سید حسن نصرالله
play_arrow
پیغام مهم آیت‌الله بهجت به سید حسن نصرالله
ویدیویی مربوط به دستور ترور سید حسن نصرالله توسط نتانیاهو
play_arrow
ویدیویی مربوط به دستور ترور سید حسن نصرالله توسط نتانیاهو
تصویری تاریخی از سید حسن نصرالله
play_arrow
تصویری تاریخی از سید حسن نصرالله
پیام تسلیت پرتال فرهنگی راسخون
پیام تسلیت پرتال فرهنگی راسخون
لحظه اعلام شهادت سیدحسن نصرالله در شبکه خبر
play_arrow
لحظه اعلام شهادت سیدحسن نصرالله در شبکه خبر
استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
play_arrow
استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
حزب الله سرافراز / استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
play_arrow
حزب الله سرافراز / استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
نظر مورخان عرب درباره خط کوفی و نسخ
نظر مورخان عرب درباره خط کوفی و نسخ
پیام مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان
play_arrow
پیام مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان
عملیات‌های موفق حزب‌الله لبنان با موشک‌های فادی ۱ و ۳
play_arrow
عملیات‌های موفق حزب‌الله لبنان با موشک‌های فادی ۱ و ۳
تصاویر اتاق عملیات ارتش اسرائیل هنگام ترور سید حسن نصرالله
play_arrow
تصاویر اتاق عملیات ارتش اسرائیل هنگام ترور سید حسن نصرالله
ارتش اسرائیل رسما ترور سیدحسن نصرالله را اعلام کرد
play_arrow
ارتش اسرائیل رسما ترور سیدحسن نصرالله را اعلام کرد
روایت محسن رضایی از ماجرای گم شدن هواپیمای حامل مقام معظم رهبری
play_arrow
روایت محسن رضایی از ماجرای گم شدن هواپیمای حامل مقام معظم رهبری
خاطره سیدحسن نصرالله از توصیه ایت‌الله بهجت برای حفظ جانش در جنگ ۳۳ روزه
play_arrow
خاطره سیدحسن نصرالله از توصیه ایت‌الله بهجت برای حفظ جانش در جنگ ۳۳ روزه