مأخذ حدیث شیعه و مجموعه های حدیثی

پیامبر اكرم (ص) در دوران رسالت خویش بارها می فرمود : «هر كس عمدا بر من دروغ بندد،جای وی پر از آتش گردد[1]». دانشمندان مسلمان برای مشخص كردن انواع احادیث مذكور به دانش جرح و تعدیل اهتمام ورزیدند و كتاب های بسیاری در این زمینه تألیف كردند كه مهمترین آنها نزد شیعه كتاب«الرعایه فی علم الدرایه» تألیف زین الدین شهید در گذشته به سال 655 ه.ق است و نزد اهل تسنن كتاب«تدریب الراوی» تألیف جلال الدین سیوطی در گذشته به سال 911 ه.ق می باشد.
چهارشنبه، 12 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مأخذ حدیث شیعه و مجموعه های حدیثی
مأخذ حدیث شیعه و مجموعه های حدیثی
مأخذ حدیث شیعه و مجموعه های حدیثی

نویسنده: استاد محمد حسين جلالي


مقدمه

در همه مذاهب اسلامی، حدیث دومین مرجع قانون گذاری اسلام پس از قرآن كریم به شمار می رود و در تقسیم بندی حدیث به صورتهای گوناگون اتفاق نظر وجود دارد كه از آن جمله انواع چهارگانه آن را می توان نام برد:
الف:حدیث صحیح
ب:حدیث موثق
ج:حدیث حسن
د:حدیث ضعیف
پیامبر اكرم (ص) در دوران رسالت خویش بارها می فرمود : «هر كس عمدا بر من دروغ بندد،جای وی پر از آتش گردد[1]».
دانشمندان مسلمان برای مشخص كردن انواع احادیث مذكور به دانش جرح و تعدیل اهتمام ورزیدند و كتاب های بسیاری در این زمینه تألیف كردند كه مهمترین آنها نزد شیعه كتاب«الرعایه فی علم الدرایه» تألیف زین الدین شهید در گذشته به سال 655 ه.ق است و نزد اهل تسنن كتاب«تدریب الراوی» تألیف جلال الدین سیوطی در گذشته به سال 911 ه.ق می باشد.
بنا براین اگر در روایت حدیث سلسله روات ذكر نشود،موازین خود به خود از بین می روند كه در این صورت هر كس می تواند حدیث را به هر كسی كه بخواهد،نسبت دهد، و تنها در حالاتی خاص عدم ذكر سلسله روات حدیث امكان پذیر است،مانند: احادیث متواتر یا احادیثی كه با نص صریح قرآن مغایرت دارد و یا حكمی كه به ضرورت ثابت شده است.
از این مطلب آشكار می شود كه بر هر فقیه و محدث و مورخی رعایت قواعد جرح و تعدیل لازم است تا بدینوسیله بتواند صحت روایات را تضمین كند و روایات را به دور از هر گونه تحریف و تعبیر و تفسیر غلط ثبت نماید.
جای بسی تأسف است كه مؤلفان جدید بدین نكته مهم توجهی مبذول نداشته و علاوه بر احادیث اصلی صحیح، روایات تحریف شده را نیز در كتابهای خود آورده اند و بدون رعایت اصول جرح و تعدیل به نقل روایات نادرست و غلط از كتابهای حدیث و تاریخ كه خزائن احادیث مختلف اعم از صحیح و ناصحیح به شمار می روند،پرداخته.
علم درایه یا «مصطلح الحدیث» عهده دار بیان اقسام مختلف حدیث است و هر كسی كه بخواهد مطلبی رابه یكی از مذاهب نسبت دهد،باید رجال اسناد و سلسله روات را مورد بررسی قرار داده نهایت دقت و اهتمام را در نقل روایات به كار گیرد.
اخیرا نوعی اندیشه در مورد حدیث پدید آمده است كه محققان را به حذف روایات ضعیف از كتابهای حدیث و اهتمام به نشر بقیه احادیث فرا می خواند.
من این طرز فكر را چنین می بینم كه بیماری را به عوض بهبود بخشیدن،به نابودی فرا خوانند،چه همانگونه كه دریافته ام،حدیث را اصولی است كه باید بر مبنای آن اصول مورد سنجش قرار گیرد،بدین معنی كه احادیث معروف و صحیح ضبط گردند و احادیث مشكوك مورد نقد و بررسی قرار گیرند.بنابراین حذف حدیث بدون مطالعه و تحقیق از یك سو خیانت به پیامبر اكرم (ص) است،چنانچه حدیث صحیح باشد، و از سوی دیگر خیانت به مؤلفان مجموعه های حدیث است،اگر حدیث ظاهرا صحیح نباشد، زیرا بسیارند احادیثی كه از نظر ما صحیح نیستند،ولی در واقع و یا از نظر مؤلفان كتابهای حدیث،صحیح هستند.
یكی از موارد تأسف بار این است كه پیروان مذاهب مختلف اسلامی به بحث و تحقیق پیرامون مآخذ احادیث نبوی از دیدگاه دیگر مذاهب نپرداخته اند و همین سهل انگاری در زمانی كه همگان به وحدت و دوستی سخت نیازمندند،موجب تفرقه و جدایی شده است.
اگر چه ناآگاهی و عدم شناخت از حقایق در گذشته به جدایی و تفرقه انجامیده است،لیكن امروزه با وجود مصادر و مراجع فراوان و آگاهی متفكران از ضرورت آشنایی و دوستی و برادری میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی،دیگر كسی نمی تواند به حمایت از چنان اندیشه پلیدی برخیزد و لازم است كه دانشمندان هر یك از مذاهب اسلامی به بحث و تحقیق پیرامون دیگر مذاهب به روش موضوعی و علمی پردازند و از هرگونه تعصب و پیروی كور كورانه ای كه متأسفانه امت اسلام مدتی مدید با آنها دست به گریبان بوده است،به دور باشند.به همین منظور هنگامی كه تصمیم گرفتم تا بر این آرمان جامه عمل پوشانم،به فكرم خطور كرد كه بنا به روش اساتید فن در بیان نام مشایخ و اسناد روایات،به ذكر كتابهای موثق و مورد اعتماد حدیث نزد شیعه اثنی عشری به اختصار پردازم تا بدینوسیله ذكر جمیلی از آنان رفته باشد.
در پایان با اعتراف به بضاعت علمی و اطلاع اندك خویش از خدای تعالی مسألت دارم كه ایشان را مشمول رضایت و رحمت بیكران خود گرداند.
سیر تاریخی حدیث
هسته اصلی حدیث
صحیفه امام علی- علیه السلام - از صدر اسلام تا كنون در میان اهل تسنن و اهل تشیع از آنچنان شهرتی برخوردار بوده است كه بخاری در كتاب«الجامع الصحیح[2]»به نقل حدیث از آن پرداخته است و دیگر محدثان نیز احادیث بسیاری از آن را در تألیفات خود آورده اند.
ما این صحیفه را از نقطه نظر شیعی سرآغازی بر تدوین حدیث در اسلام می دانیم.جلال الدین سیوطی در گذشته به سال 911 ه.ق گفته است:
«صحابه و تابعین در نوشتن حدیث با هم اختلاف نظر داشته اند،گروهی این عمل را ناپسند دانسته و گروهی جایز شمرده اند،كه از گروه دوم كسانی چون علی و فرزندش - علیهما السلام- بر این مهم جامه عمل پوشانیده اند[3]».
پس از صحیفه علی - علیه السلام- كتابهای و رسالاتی از امامان شیعه صورت تألیف پذیرفته اند كه از آن جمله است:
1ـ «الصحیفه السجادیه»و«رساله الحقوق»به ملاء امام سجاد،علی بن الحسین- علیه السلام -.
2ـ «تفسیر القرآن»از امام محمد باقر- علیه السلام - «رساله الی الشیعه» و «التوحید» از امام جعفر صادق- علیه السلام - و نیز خطبه ها و نامه ها و سخنان حكیمانه آن بزرگواران.
همچنین بزرگان شیعه در این امر مهم شركت داشته و دست به تألیف كتابهایی زده اند كه عبارت است از:
1ـ كتاب«السنن و الاحكام و القضایا»تألیف ابو رافع قبطی مصریـ در گذشته به سال 30 ه.ق كه از یاران پیامبر اكرم (ص) بود.
2ـ كتاب«منسك فی الحج»تألیف جابر بن عبد الله انصاریـ در گذشته به سال 78 ه.ق
3ـ كتاب«السقیفه»تألیف سلیم بن قیس هلالی عامری و نیز كتابها و رسالات دیگر[4] .

اصول چهارصدگانه

در قرن دوم هجری كه فشار سیاسی حاكم بر شیعیان به هنگام انتقال حكومت از امویان به عباسیان به كلی از بین رفته بود،بسیاری از راویان به جمع و تدوین احادیثی كه خود آنها را از امامان شیعه درود بر آنان به ویژه از امام صادق- علیه السلام - روایت كرده بودند،پرداختند.
در این دوره چهار صد رساله كه به«اصول چهار صدگانه»معروف بود،تدوین یافت كه این امر خود، سرآغازی در گسترش تدوین حدیث نزد شیعه به شمار می رفت[5] .

مجموعه های حدیث

پس از این اصول چهار صدگانه كتابهایی مرسوم به«جوامع الحدیث»تألیف گردید كه مؤلفان آنها اصول فوق الذكر را مبنای كار خود قرار دادند و به تهذیب و تنقیح آنها پرداختند و سپس مجموعه هایی از احادیث ترتیب دادند كه معروفترین آنها عبارت است از:
1ـ كتاب«الجامع»تألیف ابو نصر بزنطی.
2ـ كتاب«الجامع»تألیف ابو طاهر وراق حضرمی،محمد بن ابی تسنیم.
3ـ كتاب«الجامع»تألیف محمد بن احمد بن یحیی اشعری.
4ـ كتاب«الجامع»تألیف ابو جعفر محمد بن حسن بن احمد بن ولید در گذشته به سال 343 ه.ق [6].
تالیف چنین مجموعه های حدیث تا اواخر قرن چهارم هجری نزد شیعیان معمول بوده است.

كتابهای چهارگانه

آنگاه سه تن از دانشمندان شیعه كتابهایی در علم حدیث تألیف كردند كه به«كتابهای چهارگانه»معروف شد. آنان در این تألیفات،اصول چهارصدگانه و مجموعه های حدیث را اساس كار خویش قرار داده به تنظیم و تدوین احادیث به وجهی پسندیده همت گماردند كه همین كتابهای چهارگانه از آن روزگار تا به امروز مورد توجه خاص بوده و در حوزه های علمیه شیعه تدریس می شده است.پس از مؤلفان كتابهای چهارگانه دانشمندانی آمدند و به شرح و تعلیق آن كتاب ها پرداختند كه ما در جای خود بدانها اشاره خواهیم كرد.

دیگر مجموعه ها

پس از تألیف كتابهای چهارگانه،مجموعه های دیگری از احادیث نیز صورت تدوین پذیرفت كه حكم دائره المعارف را دارند و متضمن معارف شیعی در باب روایات منقول از امامان درود بر آنانـ هستند و همگی از كتابهای چهارگانه و دیگر كتب مربوط به علم حدیث اقتباس و گردآوری شده اند.
به همین منظور گروهی از بزرگان شیعه،هر یك با اسلوب و روش خاص خود،در این زمینه دست به كار تدوین و تألیف شدند و مجموعه هایی از احادیث ترتیب دادند كه مشهورترین آنها عبارتند از:ـ كتاب«تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل احكام الشریعه»تألیف شیخ محمد بن حسن،معروف به«حر عاملی»كه به سال 1104 هجری قمری در گذشته است [7] .
2ـ كتاب«الوافی»تألیف شیخ محمد محسن،معروف به فیض كاشانی در گذشته به سال 1091 ه.ق[8] كه پس از وی كتاب«النوادر»به عنوان مستدركی بر آن تألیف شد.
3ـ كتاب«بحار الانوار»تألیف شیخ الاسلام محمدباقر مجلسی كه به سال 1111 ه.ق در گذشته است [9].
مجموعه های دیگری از این قبیل نیز وجود دارند كه تا كنون به صورت خطی باقی مانده و هنوز به چاپ نرسیده اند كه از آنجمله می توان كتابهای زیر را نام برد:
1ـ كتاب«عوالم العلوم»تألیف شیخ عبد الله بن نورالدین بحرانی كه در بیست و پنج مجلد چاپ شده است[10]
2ـ كتاب«جامع الاحكام»تألیف سید عبد الله شبر كه در بیست و پنج مجلد به چاپ رسیده است.
3ـ كتاب«جوامع الاحكام»تألیف سید محمد بن شرف الدین جزائری [11]
دانشمندان شیعه از آغاز تا امروز برای گشایش باب اجتهاد در مذهب شیعه اثنی عشری همواره به بحث و تحقیق پیرامون حدیث از نظر نقلی و عقلی پرداخته و به ذكر اسناد و ادله اهتمام ورزیده اند.
به همین سبب میان مجتهدان در صدور فتاوی از جهت مفاد و معنی روایات یا صحت اسناد آنها به راویان حدیث اختلاف نظر وجود دارد.
اینك ما نظر به برخورداری كتابهای چهارگانه از حسن تدوین و شهرت بسزا،اجمالا به معرفی آنها می پردازیم.

كتابهای چهارگانه شیعه

الكافی

كتاب«الكافی»تألیف شیخ محمد بن یعقوب كلینی بغدادی در گذشته به سال 328 ه.ق است.
در كتاب«تاج العروس»زیر واژه«كلان»چنین نوشته شده است:
«ابو جعفر محمد بن یعقوب كلینی از فقیهان و عالمان بزرگ شیعه در عهد خلافت المقتدر بالله عباسی بوده و به جهت ورودش به ناحیه«درب السلسله»در بغداد،سلسلی لقب یافته است».او به سال 327 ه.ق در ناحیه«درب السلسله[12]»و نیز در«صور[13] »روایت حدیث می كرد.
شیخ طوسی گفته است:
شیخ كلینی قابل اعتمادترین و استوارترین دانشمند در علم حدیث بود كه كتاب«الكافی»را در طول بیست سال تصنیف كرد و به سال 328 ه.ق درگذشت.
نجاشی گفته است:
شیخ كلینی به سال 329 ه.ق سال پراكندگی ستارگان[14] وفات یافت و ابو قیراط، محمد بن جعفر حسینی بر جنازه وی نماز گزارد و در آرامگاهی كه در«باب الكوفه»است، به خاك سپرده شد.ابن عبدون گفته است:
من قبر او را در جاده طائی دیده ام كه تخته سنگی بر روی آن نهاده شده و بر آن تخته سنگ نام وی و پدرش نوشته شده است.
ابو علی در كتاب«منتهی المقال»گفته است:
آرامگاه شیخ كلینی در تكیه مشهور مولوی در ناحیه شرقی بغداد واقع شده كه زیارتگاه خاص و عام است و بر نمای بیرونی آن پنجره ای كار گذاشته شده كه در سمت چپ عابری كه به قصد ورود به شهر از روی پل[15] می گذرد،قرار گرفته است.

تألیفات شیخ كلینی

تألیفات شیخ كلینی عبارتند از:
1ـ كتاب«رسائل الائمه- علیهم السلام - » كه سیدبن طاووس مطالبی از آن را در كتاب«كشف المحجه»آورده است.
2ـ كتاب«الرد علی القرامطه».
3ـ كتاب«ما قیل فی الائمه من الشعر».
4ـ كتاب«الرجال».
5ـ كتاب«تعبیر الرؤیا».
6ـ كتاب«الكافی».علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در كتاب«الذریعه»،ج 17،ص 245 به توصیف كتاب«الكافی»پرداخته و چنین گفته است:
این كتاب یكی از مهمترین كتابهای چهارگانه است كه مبتنی بر اصول قابل اعتماد است و كتابی همانند آن در نقل و روایت احادیث از پیامبر اكرم و امامان- علیهم السلام- به رشته تحریر در نیامده است.
این كتاب مشتمل بر سی و چهار رساله و سیصد و بیست و شش باب است كه شیخ كلینی آن را در دوران غیبت صغرای امام زمان- علیه السلام - در طول مدت بیست سال تألیف كرده است.
كتاب مذكور دارای سه بخش است:
1ـ اصول كافی
2ـ فروع كافی
3ـ روضه كافی
بر این كتاب شروح و حواشی و تعلیقات بسیاری نیز نوشته شده است.
شیخ یوسف بحرانی در كتاب«لؤلؤه البحرین»،ص 394 مجموع احادیث كتاب«الكافی»را به ترتیب زیر چنین ذكر كرده است:
5077 حدیث صحیح.
144 حدیث حسن.
1118 حدیث موثق.
302 حدیث قوی.
9480 حدیث ضعیف.
بنابر این كتاب«الكافی» مجموعا 16121 حدیث دارد و نسخه های خطی آن نیز بسیار است.كهن ترین نسخه ای كه من از این كتاب دیده ام،نسخه موجود در كتابخانه مدرسه علمیه نواب در شهر مقدس مشهد است كه به خط علی بن ابی المیامین (ظ) علی بن احمد بن علی بوده و به سال 675 ه.ق در شهر واسط نگارش یافته است و هم اكنون نیز در میان میكرو فیلم های كتابخانه مركزی دانشگاه تهران به شماره 5156 یافت می شود[16] .
كتاب«الكافی»چندین بار در ایران و هند به چاپ رسیده است،از جمله:
الف: در لكهنو به سال 1302 ه.ق.
ب: در ایران به سال 1278،1281،1311،1315،و 1374 ه.ق.
ج: اخیرا نیز به سال 1381 ه.ق در هشت مجلد به سرمایه كتابخانه اسلامیه به زیور طبع آراسته شده است.همچنین دكتر حسین علی محفوظ شرح حال مفصلی از شیخ كلینی نوشته است كه در آغاز كتاب«الكافی»چاپ شده و نیز به صورت جداگانه تحت عنوان«سیره الكلینی» انتشار یافته است.

من لا یحضره الفقیه

كتاب«من لا یحضره الفقیه»تألیف شیخ محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی در گذشته به سال 381 ه.ق است.
علامه حلی درباره وی چنین گفته است:«شیخ و فقیه ما و زعیم مذهب شیعه در خراسان كه مردی كهنسال بود و همه مشایخ شیعه از او پیروی می كردند،به سال 355 ه.ق وارد بغداد شد.او از فقیهان عالیقدر،حافظان حدیث،عالمان علم رجال و راویان اخبار به شمار می رفت كه در حفظ حدیث و كثرت دانش میان اهالی قم بی نظیر بود.وی در حدود سیصد تألیف داشته و به سال 381 ه.ق در شهر ری در گذشته است.
علامه سید بحر العلوم درباره او نیز گفته است:
«محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی یكی از شخصیتهای بزرگ شیعه و ركنی از اركان شریعت اسلام و سرآمد محدثان بود كه در روایت حدیث از امامان راستین- علیهم السلام - صداقت داشت. او از بركت دعای امام زمان (عج) دیده به جهان گشود و بدان جهت به درجاتی عالی از فضل و كرامت نائل آمد و امام در توقیعی كه از ناحیه مقدسش صادر شده بود،وی را چنین توصیف كرده است:
«صدوق فقیهی بزرگوار است كه خداوند مردم را به وسیله او بهره مند می گرداند».

تألیفات شیخ صدوق

پاره ای از تألیفات شیخ صدوق عبارتند از:
1ـ كتاب«علل الشرایع».
2ـ كتاب«عیون اخبار الرضا» و كتاب«الامالی».
4ـ كتاب«الخصال».
5ـ كتاب«ثواب الاعمال».
6ـ كتاب«من لا یحضره الفقیه».
علامه سید بحر العلوم به توصیف كتاب«من لا یحضره الفقیه»پرداخته و چنین گفته است:
«این كتاب یكی از كتابهایی است كه در شهرت و اعتبار به روشنایی روز می ماند.
محدث نوری نیز درباره كتاب مذكور گفته است:
«بسیاری از علماء،احادیث موجود در كتاب«منلا یحضره الفقیه»را از چند نظر بر احادیث مذكور در سه كتاب دیگر از كتابهای چهارگانه ترجیح داده اند،چه آنان اعتقاد داشتند كه شیخ صدوق احادیث بسیاری را حفظ بوده و آنها را نیك ضبط كرده و در روایت تأمل روا داشته است و نیز كتاب خود را پس از كتاب«الكافی»تألیف نموده و صحت احادیثی را كه در كتاب آورده،تضمین كرده است،و نه تنها مانند دیگر مؤلفان قصد گردآوری همه احادیث روایت شده را نداشته،بلكه به ثبت احادیث پرداخته است كه بدانها فتوی داده و بر صحت آنها حكم كرده است و با اعتقادی راسخ آنها را حجت میان خود و خدا می دانسته است».
وی نام كتاب«من لا یحضره الفقیه»را از كتاب«منلا یحضره الطبیب»تألیف محمد بن زكریای رازی اقتباس كرده است.
شیخ صدوق این كتاب را در چهار مجلد تألیف نمود و محدث بحرانی احادیث مذكور در چهار مجلد را شماره كرده و مجموع آنها را 5963 حدیث در 446 باب به ترتیب زیر ذكر نموده است:
3913 حدیث مسند.
2050 حدیث مرسل.
نسخه های خطی این كتاب فراوان است كه یكی از آنها نسخه مورخ سال 681 ه.ق در كتابخانه منچستر است،همچنانكه در صفحه 298 فهرست كتابهای خطی آن كتابخانه به سال 1934 م چاپ شده،آمده است.
البته من هنوز بدان نسخه خطی دست نیافته ام.
همچنین كتاب فوق الذكر چندین بار به چاپ رسیده است،از جمله:
الف: در لكهنوی هند به سال 1300 ه.ق.
ب: در تبریز به سال 1322 ه.ق.
ج: در تهران به سال 1372 ه.ق.
د: در نجف اشرف به سال 1377 ه.ق.
سید حسن خراسان شرح حال مبسوطی از شیخ صدوق نگاشته كه به عنوان مقدمه جلد اول كتاب «من لا یحضره الفقیه» در سال 1377 ه.ق به زیور طبع آراسته شده است.

تهذیب الاحكام

كتاب«تهذیب الاحكام»تألیف شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی در گذشته به سال 460 ه.ق است.
علامه حلی درباره وی گفته است:
«شیخ الطائفه و زعیم و پیشوای شیعه دانشمندی عالیقدر و بلند مرتبت و مورد اعتماد و راستگو بوده كه در علم اخبار،رجال،فقه،اصول،كلام،ادب و جمیع فضائل انسانی سر آمد روزگار خویش به شمار می رفته است.وی در همه فنون اسلامی دست به تألیف زده و به تهذیب عقاید و اصول و فروع پرداخته و از جهت علمی و عملی جامع كمالات نفسانی بوده است».
شیخ الطائفه در ماه رمضان سال 385 ه.ق به دنیا آمد و به سال 408 ه.ق به بغداد رفت و خلیفه عباسی عبد الله بن قادر، ملقب به«القائم بامر الله» كرسی علم كلام را دراختیار وی نهاد. سپس شیخ در سال 448 ه.ق به نجف اشرف هجرت كرد و فعالیت علمی را در آنجا از نو زنده كرد و رونق بخشید و از آن پس نجف به صورت حوزه علمیه بزرگ شیعه در آمد كه تا به امروز همچنان پابرجاست.
شیخ طوسی (ره) همچنان در نجف بود تا در شب 22 محرم سال 460 ه.ق چشم از جهان فرو بست و در آن ایام تعداد شاگردان شیعی وی به سیصد تن می رسید و تعداد شاگردان سنی مذهبش نیز بسیار بود.

تألیفات شیخ طوسی

شیخ طوسی بیش از پنجاه كتاب تألیف كرده است كه پاره ای از آنها عبارتند از:
1ـ كتاب«مسائل الخلاف».
2ـ كتاب«التبیان فی تفسیر القرآن».
3ـ كتاب«المبسوط فی الفقه».
4ـ كتاب«الرجال»یا«الابواب».
5ـ كتاب«الفهرست».
6ـ كتاب«التهذیب».
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در كتاب«الذریعه»،ج 4،ص 504 به توصیف كتاب«التهذیب»پرداخته و گفته است:
«این كتاب یكی از كتابهای چهارگانه و مجموعه های كهن است كه از زمان تألیف آن تا به امروز مأخذ و مرجع دانشمندان شیعین بوده است.شیخ الطائفه این كتاب را از اصول صحیح و قابل اعتماد نزد علمای پیشین و نیز از كتابهایی اتخاذ كرده و به رشته تحریر در آورده است كه خود آنها را از هنگام ورود به بغداد در سال 408 ه. ق تا زمان هجرت به نجف در سال 448 ه.ق در اختیار داشته است».
این كتاب شرحی است بر رساله«المقنعه»تألیف استادش شیخ محمد بن محمد بن نعمان،معروف به شیخ مفید در گذشته به سال 413 ه.ق كه در زمینه فقه نگاشته شده است [17].
محدث بحرانی گفته است [18] :
«ابواب كتاب«التهذیب»را شمرده ام،93 باب بوده و 12590 حدیث داشته است».
نسخه های خطی این كتاب فراوان است و شیخ آقابزرگ تهرانی در كتاب«الذریعه»گفته است [19] :
«جزء اول كتاب در تبریز و به خط مؤلف آن شیخ الطائفه یافت می شود و این نسخه كه خطی شیخ بهائی نیز بر روی آن به چشم می خورد،در كتابخانه سید میرزا محمد حسین بن علی اصغر شیخ الاسلام طباطبایی در گذشته به سال 1292 ه.ق وجود دارد و هم اكنون در اختیار نوادگان وی می باشد».شیخ عز الدین بن عبد الصمد عاملی نسخه ای از آن را در سال 949 ه.ق به خط خویش نوشته و در پایان آن چنین نگاشته است:
«من نسخه دست نویس خود را با نسخه اصلی كتاب كه به خط مؤلف كتاب،شیخ طوسی است،مقابله و تصحیح نموده ام».
این كتاب تا كنون چندین بار به چاپ رسیده است كه یكبار در سال 1318 ه.ق و بار دیگر در سال 1378 ه.ق در ده مجلد در نجف اشرف به زیور طبع آراسته شده است.علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی شرح احوال و آثار شیخ طوسی را مفصلا به عنوان مقدمه ای بر تفسیر«التبیان»شیخ طوسی به رشته تحریر در آورده كه به سال 1381 ه.ق در نجف اشرف به چاپ رسیده است و همین مقدمه نیز با عنوان«حیاه الشیخ الطوسی»به طور مستقل چاپ شده است.

الاستبصار

كتاب«الاستبصار»نیز تألیف شیخ طوسی است كه شرح حال وی به طور خلاصه در صفحات قبل بیان شد.
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی به توصیف این كتاب پرداخته و چنین گفته است [20] :
«این كتاب یكی از كتابهای چهارگانه و مجموعه های حدیث است كه نزد فقیهان شیعی دوازده امامی مدار استنباط احكام شرعی بوده اند و مشتمل بر چندین كتاب تهذیب است كه تنها موارد اختلاف اخبار در آن ذكر گردیده و روش جمع و ائتلاف میان اخبار مخالف و موافق بیان شده است».
شیخ طوسی گفته است [21] :
«بدانید: (خدایتان تأیید كند) كه من این كتاب را به سه بخش تقسیم كرده ام:بخش اول و دوم مسائل مربوط به عبادات را شامل می شود و بخش سوم در زمینه معاملات و دیگر ابواب فقهی است».شیخ الطائفه (ره) احادیث این كتاب را به ترتیب زیر دسته بندی كرده است :
1ـ بخش اول:شامل 300 باب و 1899 حدیث.
2ـ بخش دوم:شامل 217 باب و 1177 حدیث.
3ـ بخش سوم:شامل 398 باب و 2455 حدیث.
بنابر این،كتاب«الاستبصار»مجموعا 915 باب و 5531 حدیث را در بر می گیرد.
نسخه خطی این كتاب فراوان است كه یكی از آنها نسخه ای است به خط شیخ جعفر بن علی بن جعفر مشهدی كه در روز هشتم ماه ذی قعده سال 573 ه.ق كتابت آن را به پایان برده است.
وی این نسخه را از روی نسخه دست نویس مؤلف،شیخ طوسی در گذشته به سال 460 ه.ق نوشته است كه هم اكنون در كتابخانه شیخ علی كاشف الغطاء در نجف اشرف وجود دارد.
این كتاب چندین بار به چاپ رسیده است،از جمله:
الف: در لكهنوی هند به سال 1307 ه.ق [22]
ب : در نجف اشرف به سال 1375 ه.ق در چهار مجلد.

پي نوشت :

[1] . به كتاب«صحیح مسلم»،ج 8،ص 229،چاپ محمد علی صبیح در قاهره و كتاب«وسائل الشیعه»،ج 8،ص 576 كه به سال 1380 ه.ق در تهران به چاپ رسیده است،رجوع كنید.
[2] . به مجلد اول این كتاب،باب كتابه العلم كه به سال 1314 ه.ق در قاهره به چاپ رسیده است،رجوع كنید.
[3] . به كتاب«تدریب الراوی»،ج 1،ص 69،چاپ قاهره به سال 1383 ه.ق رجوع كنید.
[4] . به كتاب«تأسیس الشیعه» ـ تألیف سید صدر،ص 279 و كتاب«اعیان الشیعه»ـ تألیف سید محسن امین،ج 1،ص 147 رجوع كنید.
[5] . در این باره به بحث مفصل ما در كتاب«دائره المعارف الشیعه»،ج 5،ص 33 و در بخشهای دیگر همین كتاب كه به سال 1393 ه.ق در بیروت به چاپ رسیده است،رجوع كنید.
[6] . به كتاب«الذریعه الی تصانیف الشیعه»،ج 5،ص 29 رجوع كنید.
[7] . كتاب«وسائل الشیعه»در سه مجلد بزرگ چندین بار با چاپ سنگی انتشار یافت و نیز در فاصله سالهای 1376 تا 1389 ه.ق در بیست مجلد در تهران به زیور طبع آراسته شد و چاپ دیگری از آن در سال 1391 ه.ق در بیروت صورت پذیرفت.شیخ میرزا محمد حسین نوری در گذشته به سال 1320 ه.ق بسیاری از احادیث این كتاب را تصحیح و اصلاح كرد و مستدركی در سه مجلد بزرگ به نام«مستدرك الوسائل»ترتیب داد كه پس از وی به سال 1321 ه.ق در تهران به چاپ رسید و همین كتاب«مستدرك الوسائل»به همراه كتاب«وسائل الشیعه»با نام«وسائل الشیعه و مستدركاتها»به ترتیبی نیكو در قاهره چاپ شد كه پنج جلد آن در سال 1377 ه.ق 1958 م به اهتمام آقای سید مرتضی رضوی،سرپرست مؤسسه انتشاراتی«النجاح»در قاهره چاپ و منتشر گشت.
[8] . كتاب«الوافی»در سه مجلد بزرگ چندین بار با چاپ سنگی در تهران به زیور طبع آراسته شد و بعدا كتابخانه اسلامیه در تهران نیز به چاپ افست آن همت گمارد.
[9] . كتاب«بحار الانوار»یكبار در بیست و پنج مجلد با چاپ سنگی منتشر شده و بار دیگر نیز در فاصله سالهای 1376 تا 1393 ه.ق در 110 جلد با چاپ حروفی در تهران انتشار یافته است.
[10] . به كتاب«تأسیس الشیعه»،ص 290 رجوع كنید.
[11] . به كتاب«الذریعه»،ج 5،ص 253 رجوع كنید.
[12] . به كتاب«الاستبصار» تألیف شیخ طوسی،ج 2،ص 352 رجوع كنید.
[13] . به شرح حال شیخ كلینی در كتاب«لسان المیزان»،ج 5،ص 433 و نیز به كتاب«تاریخ الكامل» تألیف ابن اثیر،ذیل حوادث سال 228 ه.ق رجوع كنید.
[14] . سالی را گویند كه ظاهرا حوادث جوی و ریزش شهاب‏های ثاقب در آن بسیار رخ می‏داده است. (مترجم) .
[15] . مراد از پل،به احتمال قوی«جسر عتیق»است كه امروزه آن را«جسر مأمون» می‏نامند،چه نجاشی در كتاب«الرجال»،ص 267 وضعیت جغرافیایی مقبره شیخ كلینی را به نقل از ابن عبدون چنین توصیف می‏كند:... و اكنون آرامگاه وی در جانب شرقی دجله در مدخل جسر عتیق«جسر مأمون كنونی»واقع شده كه در سمت چپ عابری كه از سمت مشرق به سوی كرخ می‏رود،نیز قرار گرفته است. (مترجم) .
[16] . به فهرست میكروفیلم‏های كتابخانه مركزی دانشگاه تهران،تألیف محمد تقی دانش پژوه،ص 384 كه به سال 1348 ه.ش در تهران چاپ شده است،رجوع كنید.
[17] . جمله«رحم المفید»طبق حساب جمل با عدد 413 یعنی سال وفات شیخ برابر است.
[18] . كتاب«لؤلؤه البحرین»،ص 396،چاپ نجف اشرف،عراق.
[19] . كتاب«الذریعه الی تصانیف الشیعه»،ج 4،ص.504
[20] . كتاب«الذریعه»،ج 2،ص.14
[21] . به پایان كتاب«الاستبصار»،ج 4،ص 334 رجوع كنید.
[22] . در دو مجلد بزرگ و حجیم.

منبع: اندیشه قم




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.